سخنان ظریف درباره افراطیون اصلاح طلب و افتادن برجام از چشم مردم
سایر منابع:
سایر خبرها
سلوک عرفانی شهید ممقانی به روایت همرزمانش
و خوب حرکت می کرد. نصف شب بود و من با سرعت 170 در حال حرکت بودم. شهید ممقانی خواب بود، ناگهان از خواب بیدار شد و دید که عقربه سرعت روی 160 و 170 است محکم زد به من و با لهجه آذری به من گفت چی کار داری می کنی؟ گفتم هیچی دارم با سرعت می رم. پرسید الان چه زمانیه؟ ساعت را نگاه کردم و گفتم یک بعد از نصف شبه. پرسید در شب باید چندتا سرعت برویم؟ گفتم فکر کنم 90 تا، گفت پس چرا 160 می ری؟ گفتم بابا الان تو ...
بازخوانی خاطراتی از استاد فقید عبدالحسین زرین کوب
دکتر مرده است و حالا حتماً قمر خانم به پنجره نگاه می کند و این باران بی هنگام . با خودش می گوید : می بینی عظیم آقا این آسمان دل من رو خوب فهمیده یا حتماً به استادش بدیع الزمان فروزانفر فکر می کند، می گوید : آقای فروزانفر، آقای ما هم تشریف آوردند خدمت شما . لطفاً مراقب ایشان باشید ... خدا کند اون دنیا سرد نباشد که عبدی طاقت سرما را ندارد . به گزارش ایسنا، محمد حسینی باغسنگانی در کتاب ...
روزه داری در مأموریت
مون درباره این موضوع صحبت کردم و گفتم کارم در کمیته هست و مدام می رم مأموریت. اون هم گفت: شما مثل راننده ها هستین و می تونین روزه بگیرین. با این حرف دیگر جای سؤال برایم باقی نگذاشت. محمود خیلی به روزه گرفتن اعتقاد داشت و تمام ماه مبارک را با همان وضعیت روزه گرفت... بر اساس خاطره ای از شهید محمود پایدار کاظم آبادی راوی: جواد تقوی رمضانی، دوست شهید ...
عباس قادری بعد از 45 سال رفته بود زیارت یا چشم چرونی؟
کنسرت بزرگ هنرمند عزیز عباس قادری را در ایام نوروز در جزیره کیش بدون فروش بلیط و به صورت رایگان برای گردشگران برگزار کنند. * نظر قابل تامل آرش: عباس قادری نه شخصیت سیاسیه و نه فعال اجتماعی. یه خواننده که تو هفتاد و خورده ای سالگی از اینکه فراموش نشده خوشحاله، وقتی میگه 45 سال منتظر بودم منظورش رئیسی نیست احساس توجه کرده از حکومت، سخت نگیریم. شاد باشیم از شادی این پیرمرد دوست داشتنی. * نیما افشار نادری: پارسال جواد یساری توی برنامه نوروزی فیلیمو، امسال هم عباس قادری این طور، این کوچه بازار رو سیاسی نکنین بذارین برای مردم بمونه. ...
توضیح ظریف درباره فایل صوتی
که بره ثبت نام کنه، ولی آقای روحانی باهاش برخورد کرد که چرا بدون هماهنگی رفتی. برکنارشم کرد، ولی خب به همان اندازه هم واسه من چیز کرد. تبریک گذاشت که منم ثبت نام کنم. ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش درباره دولت خاتمی گفت: مردم در سال پایانی آقای خاتمی می گفتن خیانت کرده، چرا کنار نمی کشه فلان دیگه. (یکی از حضار: اگر اشتباه نکنم، سال 78 همون موقع بحث سنگر به سنگر، سنگر بعدی، سنگر بعدی بحث ...
کیهان: ظریف تهمت زده، باید پاسخگو باشد
چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. -واقعیت امر اینه که ما تا با نگاه واقع گرایانه به انتخابات نگاه نکنیم، به کشور نگاه نکنیم، تغییر حاصل نمی شه. اون که گفتم آرزومندیم، آره، ما آرزو کردیم که اگر در انتخابات ...
پاسخ روابط عمومی مجلس به علم الهدی درباره لایحه حجاب/ آیا نیکزاد با قالیباف رقابت می کند؟/ روایت کیهان ...
من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. وی در بخش دیگری از اظهاراتش می گوید: واقعیت امر اینه که ما تا با نگاه واقع گرایانه به انتخابات نگاه نکنیم، به کشور نگاه نکنیم، تغییر حاصل نمی شه. اون که گفتم ...
اخبار ویژه
بقای شما رو تهدید می کنه. اگر نه، بین 76 تا 78، واقعا زمینه برای پیشرفت بود... یعنی اشتباهات خودمون رو به پای اشتباه دموکراسی نذاریم. به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. ...
خاطره ای از شهید باکری؛ بگو ورشکست شدم دیگه!
، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه! گفتم: چطور آقا مهدی؟ گفت: تو با همون ایمان سنتی ای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوخته ای نداری؛ نه مطالعه ای داری، نه قرآن می خونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایه ای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من می گم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو ببند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد. ...
آخ بیا که نوروزه... دنیا دو روزه!
...> دخترکه ی چیش سفید، تو دری نون منه میخوری بعد طرفِ گوهرو رِ می گیری؟ - نه بی بی، طرف گوهر خانوم چیه؟ فقط محض یادآوری گفتم بخدا. بعدم بی بی جان، من میگم حالا هر چی بوده تموم شده، والا همه تو سال نو، کینه کدورتا رو میذارن کنار، اصن خوبیِ سال جدیدم همینه دیگه. شمام کوتاه بیاین، اجازه بدین بیاد خونتون این قهرام تموم شه بره... - نه، هی که گفتم، من دیه تا عمر درم نیخوام ...
دانلود قسمت ششم برنامه زندگی پس از زندگی شنبه 26 اسفند 1402 / مهمان برنامه فرهاد قائد فولادوند
دیدم می دونستم که الان می خوام کجا برم و چه کارهایی انجام داده بودم رو در این مسیر دیدم. یادم میاد یه آقایی میانسال نشسته بود کنار خیابون و می خواد از خیابون رد بشه در فیلم به من نشون دادن که تو کمکش کردی و ثوابی رو انجام دادم. صحنه ای که خیلی وحشت کردم دو نفر رو از پشت دیدم با هیکل های قوی و وحشناک ، شلوار و پیرهن نداشتن با موهای بلند که نفر دست چپ کارد بزرگ دستش بود و نفر دوم دستش ...
باید و نبایدهای روزه های نوجوونی!
...> دم دمای عید که هست، ماه مبارک هم که شب رو به روز وصل کردن با چاشنی فیلم و سریاله و خیلی هم با تخمه پفک می چسبه اما حواستون باشه چیزایی که میبینین از فیلتر الهی رد بشه. اگه بعد از برگشتن مدرسه یا تو طول روز هوس کافی نت و بازی رایانه ای کردین یادتون نره یه وقت شرط نبندین که روزتون باطل نشه. قلدری و شاخ و شونه کشیدن برای هم مدرسه ای مخصوصا کوچیکتر از خودتونم ممنوع! قطعا روزای سختیه! تحمل گرسنگی خصوصا برای شکمو ها و نرفتن به کلاس و باشگاه بخاطر تشنگی و خوندن نماز اول وقت، اراده و انرژی زیادی می خواد. ولی گفتم که: تمرین و بهانه خوبیه! ...
روزهای آخر سال و پوزخند به حکایت ماهی را هر وقت بگیرید تازه است!
ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه می شد، لذا آنها را خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمده و منتظر نوبتشان هستند. چهره و لباسشون را که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی شون تعریف می کردند! عجیب بود؛ هر کسی که می رفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه می آمد بیرون! با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد ...
احمد مجدزاده، آقای جدی می فرمایید کیست؟ | او تحصیلات حوزوی دارد!؟
کره زمین من از خانمم خیلی راضی هستم و اختلاف سنیمون 4 ساله و مهریه هم 150 سکه ، خانومم نویسنده است ، من زن ذلیل ترین انسان روی کره زمین هستم ، 8 سال می رفتم خواستگاری خانمم ، دختر عموم بود ، خونشون کرج بود ، من می رفتم خونشون می رفت تو آشپزخونه و بیرون نمیومد ، یه بار رفتم بیرون از خونشون بهش گفتم دختر عمو بیا اینجا و یه دوزاری بهش دادم گفت برای چیه گفتم برای اینکه منو تحویل بگیری و ...
تایید ظریف پای یک فایل صوتی افشا شده/ خیانت کردند
. او اخیرا در یک فایل صوتی غیر رسمی گفته است به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. او همچنین صحبت هایی درباره نقش برخی فرماندهان نظامی و چهره های خاص در انتخابات صحبت کرده است. ...
بهترین و شنیدنی ترین پادکست های سفر و گردشگری در نوروز
شنیدنی حاصل سال ها سفر و تجربیات گردشگری مهدی پارسا است که به خاطر عشق به سفر شغل معلمی اش را کنار گذاشته و به قول خودش به مسافری تمام وقت تبدیل شده است. او سفر را راهی برای ارتباط با جوامع و فرهنگ های مختلف و کسب آگاهی می داند. گزارش های صوتی این جهانگرد از سفرهایش که آرشیوی بسیاری غنی در زمینه گردشگری است حالا به اپیزودهای جذاب پادکست کوله پشتی تبدیل شده اند و شما با شنیدن آنها سفر به سرزمین های ...
سرلشکر شهید مهدی زین الدین
کردیم که اسلحه را بدهد و برود بخوابد، نداد. گفت: من این جا کار دارم. باید نگهبانیم رو بدم. شما برین. ماند تا پستش تمام شود. (دیدار آشنا - اردیبهشت 1388 - شماره 103) شهادت مهدی زین الدین در حالی که تنها 25 سال داشت مورخ 27 آبان 1363 خورشیدی به همراه برادرش مجید (که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشکر علی بن ابیطالب (ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حرکت ...
بهترین و جذاب ترین آهنگ های سالی که گذشت؛ سال 1402
شعری استفاده می کند تا این احساسات را به تصویر بکشد و گویای درد و غم عشق ناقص و دلتنگی باشد. بخشی از متن آهنگ بالا: تو رفتی ولی فکر تو تو سر من موند همیشه نبودت من و قلبمو ترسوند نگو که جداشیم که من خسته ترینم پریشون شده بودم تا وقتی تورو دیدم من پسندیدمت از دور و دلم رفته از اون شب شدم از همه غافل شدم رو تو حواس جمع ...
ظریف شنود شد؟ افشای یک فایل صوتی جنجالی از جواد ظریف
نکته ای که در فایل صوتی ظریف هم بیان شده و این موضوع نشان می دهد که ریشه این شکاف ابعاد جدی تری دارد و مدعیان دیروز این جریان را به گله و شکایت انداخته است. بازیگری رادیکال ها آقای ظریف در سخنان خود ضمن اعتراف به انحصارطلبی جریان چپ می گوید: به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بو ...
بی رغبتی مراکز تاریخ پژوهی در گردآوری اسناد جنگ عجیب بود/ خواستگاری در کردستان درگیر با کومله
م گفتم این همه امکانات آماده شده، کار را انجام دهم تا من یک دور در کردستان زدم، یک سال گذشت. - به چه شهرهایی رفتید؟ رفتار مردم با شما چه طور بود؟ همه شهرها را رفتم. ایرانشهر و نقده و... فکر می کنم نقده بود شاید هم پیرانشهر، آقایی بود که گفتند او فرمانده حزب کومله بوده، فرماندهی منطقه ای را داشت. او را گرفته بودند و توبه کرده و آزاد شده بود. برای من جالب بود. بچه ها می گف ...
سخنان ظریف درباره افراطیون اصلاح طلب و افتادن برجام از چشم مردم (خبر ویژه)
بالاترین رای رو آوردم در جبهه اصلاحات واسه رئیس جمهوری. ولی اونم نه به خاطر عشق به من بود، به خاطر این بود که باور داشتن تنها کسی که شانس رای آوری داره، منم. محمد جواد ظریف درباره رادیکالیسم چپ های مدعی اصلاحات می گوید: جریان اصلاحات در سال 78 رفت به سراغ حذف. یعنی گفتش که من می خوام قانون اساسی رو عوض کنم. بعد از این که انتخابات، مجلس ششم بود. معلومه توی حذف شما اگه بیای، این جا قواعد ...
(تصویر) عکسی از شیخ حسین انصاریان زیر تابوت فرمانده
رمضان و جمعی از فرماندهان برگزار شد. آن روز ها هوا سرد بود و رضا دستواره سرما خورده بود. حاج عباس بعد از اتمام جلسه، دم سنگر پوتینش را پوشید تا برای هدایت گردان ها به خط مقدم برود. هر دو فرمانده حال جسمی مساعدی نداشتند. رضا دستواره در حالی که بند پوتینش را می بست، به حاج عباس کریمی گفت: تو هنوز حالت خوب نشده. من میرم خط مقدم شما برو سنگر حاج عباس هم می گفت: نه، تو برو تو سنگر، من میرم ...
کاپیتان فولاد : شما مایه ننگ هستید!
که تمرکزم رو از دست ندم و بتونم همچنان به تیمم کمک کنم. ولی این دفعه داستان فرق می کنه. دیروز چند نفری که همه می دونن از کی خط می گیرن و تو این چند سال چه بلاهایی سر فولاد آوردن، به خانواده من فحش دادن. وسط فحش دادن هاشون، خودشون رو نماینده یکی از اقوام اصیل و عزیز خوزستان معرفی کردن. شما نماینده اون قوم نیستید، شما مایه ننگ و خانواده و زن و بچه تون هستید. اگه این فحش ها برای ...
ایده های چیدمان هفت سین روی کنسول / عکس و فیلم
...! خیلی ایده ها واسه این موضوع هست ولی میدونستی یه ایده خیلی جذابه که خونه رو دلنشین تر از همیشه میکنه؟ توی این مقاله می خواهیم روی کنسول رو به شما بگیم؛ پس همراه ما باشید. برای چیدن سفره هفت سین منتظر نمون بقیه چیکار میکنن تا تو هم همون رو کپی کنی! میتونی با دیدن عکس های اینترنتی که همه جور سلیقه ای رو پوشش میده، ایده بگیری و با توجه به سلیقه و بودجه خودت، بهترین هفت سین عمرت رو پهن ...
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال هفت سر اژدها از شبکه 3 + عکس
حواست هست؟ این اصلا شوخی بردار نیست! من ازت میخوام تا درمانتو زیر نظر خودم شروع کنی تا کلا این مواد از خونت پاک بشه! قاضی رضایی تو اتاق کارش تو دادستانی هست که عبدالوهابی وکیل آقازاده این مملکت ( سلطان) رفته پیشش و تمام تلاششو میکنه تا موکلش را از رفتن به دادگاه نجات بده و به قاضی رضایی میگه اینجور آدما پشتشون گرمه طرفدار واسه خودشون دارن! کارتون پیش نمیره! قاضی میگه شما هرجور راحتین فکر کنین من واسم ...
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال افعی تهران
زمان ممکن آوردی این بچه رو پیش من که رو فیلمم دارم کار میکنم همش درباره کودک آزاری و ضرب و شتم هستش! الهه میگه راحت ترین کار اینه موقعی که پیش بابای درباره اینا حرف نزنی! سپس حرفاشو میزنه و تلفنو قطع میکنه. بازپرسی به فامیلی جودی پرونده افعی تهران دستشه که میره پیش آرمان و بهش میگه با این فیلمتون اجازه نمیدم کار مارو ببرین زیر سوال و مارو ناموفق جلوه بدین! آرمان میگه شما فکر میکنین موفق بودین تو ...
همسرم دوست پسر دخترم شده بود | شب بود از کنار اتاقش رد شدم که...
که چه فاجعه ای در انتظار من است و چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است که از آن بی خبرم . روزهای سیاه زندگی من از آن جا شروع شد که در اتاق دخترم قرص های ضد بارداری پیدا کردم ،دنیا جلوی چشمام تیره و تار شد ،یک بسته قرص که تعداد قابل توجهی از اون استفاده شده بود . اول تصمیم گرفتم موضوع را مطرح کنم اما به یک باره نظرم عوض شد و با خودم گفتم شاید نینا از گفتن واقعیت خودداری کند و این بود ...
کتاب سیطره خاطرات نفوذ نادر کیانی به گروهک کومله در جمع 4 کتاب شورانگیز سال 1402 قرار گرفت
نهایت با تحمل رنج و مرارت فراوان به کشور باز می گردد و ثمره سال ها تلاش و مجاهدت خود را در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد. در بخشی از کتاب می خوانیم: گفتم: حاجی راستش می خوام به دل کومله نفوذ کنم. می دونم شما به خاطر دایی علی منو قبول نداری، ولی تو رو خدا کمکم کن برم. گفت: ربطی به دایی نداره. خیلیا همکار ما هستن ولی خانواده شون ضد انقلابه. گفتم: من هرجا رفتم استخدام بشم رد شدم. تنها جایی که ...