چهارشنبه ۲۳ خردادساعت ۱۵:۵۹Jun 2024 12
جستجوی پیشرفته
شبکه اطلاع رسانی دانا ۱۳۹۵/۰۲/۰۸ - ۰۸:۵۴

همسر شهید: نبودن های حامد زیاد بود/ نمی توانستم جلوی آرزوهایش را بگیرم/ ...

وقتی پیکر را آوردند با آن لبخندی که حامد بر چهره داشت انگار دستی از غیب بر قلب من کشیده شد و آرامشی عجیب بر من مستولی گشت. قبلش به شدت بیتاب بودم. بعد از مراسم، سر مزار آمدند دستم را بگیرند بلندم کنند که گفتم نیازی نیست، من خیلی خوبم! ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)

برچسب خبرهای مرتبط