سایر منابع:
سایر خبرها
احیاگر جشن های نیمه شعبان چه کسی بود
و ...، مهم نیست، امام زمان را داشته باش، همه چیز داری. اصلاً عالم برای امام زمان است و همه چیز به اشاره ی ایشان است. *دفع بلایا یا یک اشاره انگشت امام زمان(عج) خدا گواه است گاهی بناست قحطی و زلزله و ... بیاید، آثاری هم نمایان می شود، آماری هم می دهند که سال دیگر چنین می شود، امّا بعد می بینیم متحول شد، چون با اشاره انگشت آقا همه چیز تغییر می یابد. خدا عالم را برای این ها به ...
متخصص لیگ برتری کردن تیم ها نیستم!
آبادان بمان و تیم را برای سال بعد بساز. به آنها می گفتم چرا فصل بعد؟ اگر خدا بخواهد در همین فصل به لیگ برتر صعود می کنیم. خوشحالم که در نهایت هم این چنین شد. از اینکه مسبب شادی ام خوشحالم بعداز نفت تهران شاید انتخاب های اشتباهی داشتم اما در هر جایی که بودم موفق بودم. اگر چه به لیگ برتر صعود نکردم اما در حد توان موثر بودم. مثلا با آلومینیوم اراک چهارم شدم. با نساجی سوم. از ...
وقتی آقای داماد، وسط عروسی به دنبال مدافع حرم رفت
علی بزرگتر است و او را بسیار دوست دارد. همه از عشق و علاقه این دو به هم مطلع هستند. با اینکه عماد فقط یک سال بزرگتر است، اما همیشه مثل پدر، با او رفتار می کند و مراقب اوست. علی با وجود اینکه کوچکتر است، در امور مختلف زندگی به نحوی به او کمک می کند که یک برادر بزرگتر به برادر کوچکترش کمک می کند. رابطه این دو برادر، رابطه عاشقانه ای است. علی به عماد توصیه کرده بود که ازدواج کند. اما عماد ...
ناگفته های سحر قریشی از ازدواجش /تصاویر
نمی کنم. البته زمان هایی که پیک کاری ام باشد، حتی فرصت باشگاه رفتن هم ندارم. به لباس و خرید علاقه دارید؟ علومی: عاشق خرید کردن هستم و رسیدگی به خودم را خیلی دوست دارم. لباس پوشیدن و خوش پوشی برایم مهم است. حضورم در کار مادلینگ باعث شد که به استایل و مرتب بودن اهمیت بدهم. حضورم در هر کاری تجربه خوبی برای کارهای بعدی ام شده است. اهل کتاب خواندن هم هستید؟ ...
همسر مهران مدیری و فرزندانش چه می کند /تصاویر
سینما رفتن هم نیست. در سال های اخیر تنها یک بار با هم به سینما رفته اند ولی کنسرت زیاد می رفتند. بیلیارد بازی مهران مدیری بازی برای پدر فرهاد تنها یک بار جلوی دوربین رفته است، در برنامه جنگ 77. در آن نقش بچگی پدرش را بازی می کند؛ از بس به هم شبیه هستند و این را همه می گویند. در پشت صحنه برنامه های پدرش زیاد چرخیده ولی با این وجود علاقه چندانی به بازیگری ندارد. ...
بیداد روسپیگری درشهر کرمان
آن می روی چه احساسی داری ؟!! در پاسخ سوالم گفت: برای کسی که آبرویش و آینده اش تباه شده احساسی وجود ندارد چیزی که اهمیت دارد درآمدش است برایم فرقی ندارد پیر یا جوان، متأهل یا مجرد، معتاد یا غیر معتاد...هیچ یک از این ها برایم اهمیتی ندارد زیرا این مسائل زمانی اهمیت دار می شوند که به خاطر عشق و احساس و علاقه باشد نه برای پول... من فقط چند ساعتی خودم را مهمان آن ها می دانم و بس! اما در بعضی از ...
اسیری رها
علاقه و توجه آنها هستم، بنابراین همیشه سعی می کردم بر خلاف آب شنا کرده و با هرعملی بزرگ شدن خود را برای همگان، به نمایش بگذارم تا شاید کسی فریاد های بی دریغ من را آنگونه که بایسته بود، بشنود. چه شد که به فکر فرار از خانه افتادی!؟ پس از گرفتن دیپلم چون دیگر دوست نداشتم به دانشگاه بروم ومی دانستم که والدینم برای این که من را از سر خود به مانند همیشه وا رهانند، من را مجبور به ...
مرد 60 ساله خواهرش را کشت
. وقتی قصد داشتم به آپارتمانم بروم فاطمه با آجر سد راهم شد و ادعا کرد من به دنبال خوشگذرانی هستم و به همین خاطر شب دیر به خانه آمده ام. با هم درگیر شدیم و او ضربه ای به دست من زد. مرد 60 ساله اضافه کرد: عصبانی بودم به همین خاطر او را محکم به زمین زدم و به آپارتمانم رفتم. ساعت 3 عصر وقتی از خواب بیدار شدم خواهرم را بی جان روی راه پله ها دیدم. نمی دانستم چه کنم. سرانجام بعد از 6 ساعت تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع دهم. با اعترافات قاتل 60 ساله به خواهرکشی او با دستور محسن مدیر روستا بازپرس ویژه قتل تهران برای تحقیقات بیشتر بازداشت شد. ...
هنگام ترجمه پایی که جاماند گاهی بغض متوقفم می کرد، گاهی حیرت
خواندم اما پس از آن با جمعیت دفاع از ملت فلسطین آشنا شدم و در روابط عمومی این مرکز فعالیت کردم. پس از آن هم مدتی با خبرگزاری قدس نا همکاری داشتم. همسرم ایرانی است و مدتی را نیز در ایران زندگی کرده ام اما در نهایت به خاطر فرزندانم و رسیدگی به درسشان در حوالی سال 2001 مجبور شدم به لبنان بازگردم. اما دوباره برای همکاری با شبکه تلویزیونی الکوثر به ایران بازگشتم. نخستین مسئولیتم بازبینی برنامه ها از نظر ...
من زینت فوق پنجم دارم/ زنی که روستای سلخ در قشم را متحول کرد
از آنها در روستای سلخ به مادر کمک می کند، شوهرش نیز صیاد است و در تعاونی صیادان روستا کار می کند. آنها زمانی که زینت فقط 12 سال و پنج ماه داشت با هم ازدواج کردند و 14 سال و هفت ماهه بود که اولین بچه اش را به دنیا آورد، شوهری که به گفته زینت، عاشق هم هستند و از همان زمان که او به عنوان یک بهورز و ماما برقع را برداشت با وجود سختی ها و ملامت های بسیاری که کشید؛ اما همیشه و تا همین امروز حامی همسرش بوده است، هرچند ابتدا مخالف کارهای او بود. 47236 ...
اژدها ، اتفاق غریبی بود که در سینمای ایران رخ داد
...، شخصیتی که کیانا تجمل بازی می کند، کاملا کنش گر و زنده است) این شکل شخصیت پردازی برای زنان بسیار کم در فیلم های ایرانی دیده می شود و این سوال به وجود می آید که چنین شخصیت پردازی ها به چه ترتیب در فیلم های شما اتفاق می افتد؟ - من در خانواده ای بزرگ شده ام که سه زن قدرتمند و مستقل بر آن فرمانروایی می کنند؛ فخری گلستان، مادر بزرگم که چند سال پیش از دنیا رفت، لیلی گلستان، مادرم و صنم ...
حمله همزمان میکروب ها به خاله شیرین سینما
تهیه کننده فیلم است. با توجه به شناختی که از ایشان داشتم، به کار اطمینان پیدا کردم. ضمن این که پیمان معادی، نوید محمدزاده، ریما رامین فر، شبنم مقدمی و... را هم از طریق تئاتر می شناختم و حتی با بیشتر آنها تجربه مشترک کاری داشتم. تجربه بازی در تئاتر هم داشتید؟ من فقط تماشاگر تئاتر هستم که البته آن هم اخیرا به دلیل بیماری نتوانستم بروم. فقط چند شب پیش که حالم کمی بهتر بود به ...
سرنوشت محتوم به مرگ، فقط به خاطر رنگ پوست "زال"
.... پدر و مادر ابونگه تلاش کردند تا زندگی عادی را برای دو فرزند زال تن خود فراهم آورند. آن ها به نحوی رفتار می کردند که هیچ تفاوتی بین آن دو فرزند و فرزندان دیگر وجود نداشته باشد. به همین دلیل، استفان تا اولین سال مدرسه متوجه تفاوت خود با دیگران نشده بود. چرا تو سفیدی و ما سیاه؟ استفان می گوید: همکلاسی های سال اول مدرسه به من می گفتند که چرا تو سفیدی و ما سیاه؟ آن ...
اشعار آیینی ویژه ولادت حضرت صاحب العصر عجّل الله تعالی فرجه
...> امشب جمال یوسف زهرا چه دیدنی است ! از عاشقان وصف جمالش شنیدنی است : این دلبری است کز همه ی دلبران سر است این دلبر از سلاله ی ساقی کوثر است ای وارث علوم پیمبر خوش آمدی ای صاحب شجاعت حیدر خوش آمدی امّیدِ قلب حضرت مادر خوش آمدی صاحب زمان! حضرت دلبر خوش آمدی ! جنت ز عطر و بوی تو آقا معطر است از یمن مقدمت ...
سلام ماه اردیبهشت برگزار شد
نقاشان تشکر کردند و صحنه های زیبایی از منقلب شدن نقاش ها نیز خلق شد. این شهدا بر همین نقاش ها هم تأثیر زیادی گذاشته بود. او از آشنایی خود با ادبیات نیز چنین گفت: از خردسالی به واسطه کتاب هایی که در خانه بود با ادبیات آشنا شدم. مادرم در این زمینه نقش زیادی داشت. خودم شعر را بیشتر دوست داشتم و از خانواده می خواستم تا کتاب شعر برایم بخرند. اشعار کودکانه شاعران بزرگ کودک به من انگیزه زیادی داد تا خودم نیز به سراغ شعر بروم. از دبیرستان به بعد با محافل ادبی آشنا شدم و کار برایم جدی شد. انتهای پیام/ ...
فداکاری معلم خاشی به فراموشی سپرده شد/ خانواده گنگوزهی در انتظار عمل وعده های مسئولان
شد هزینه های درمان فرزند بیمار حمیدرضا پرداخت شود. پدر معلم فداکار سیستانی در خصوص قول های داده شده به همسر این معلم می گوید: همسر حمیدرضا هم در رشته تربیت معلم تحصیل کرده و قرار شده وی از ابتدای مهرماه و هم زمان با سال تحصیلی جدید در همان مدرسه ای که آن اتفاق برای پسرم افتاد، مشغول به کار شود و امیدوار هستم این مهم محقق شود. وی با اشاره به خرید مسکن برای همسر حمیدرضا گنگوزهی می افزاید: بعد از آن اتفاق به همت مسئولان وزارت آموزش و پرورش و همچنین خیرین خانه ای برای همسر حمیدرضا خریداری شد. اما اکنون فرزندان پسرم در خانه مادر همسر او زندگی می کنند. انتهای پیام/ ...
رکوردداری مازندران در سزارین/ زایمان غیرطبیعی میدان داری می کند
ترویج زایمان طبیعی صد درصد است و این نقش غیرقابل انکار است. در ادامه، باخانم جوان دیگری روبرو شدم که او هم فرزند شیرخواری در آغوش دارد، خود را وجیهه فلاح معرفی می کند و می گوید: 28 سال سن دارد و چهار ماهی است که زایمان اول خود را طبیعی انجام داده است. وی که خود دارای مدرک کارشناسی مامایی است ادامه می دهد: با توجه به آگاهی که از مزیت های زایمان طبیعی داشتم و در این رشته درس ...
مقایسه خرید و فروش اتومبیل در ایران و امریکا
مدرک را پیدا کند. حالا همه منتظریم. بالاخره تلفن زنگ می خورد. مدرک پیدا شده. محضر ما می گوید که من یک پیک می فرستم که آن را بگیرد. محضر شماره دو قبول می کند ولی در واقع خریدار را بعنوان پیک می فرستد. خریدار و یک دوست راهی می شوند. در این ضمن من از نفر سوم می پرسم که نقش او چیست؟ وی می گوید که من وکیل پدر خریدار هستم و قرار است ماشین به اسم من بشود!! ما که سردرنیاوردیم. بهرحال مدارک خانم من و ایشان ...
دوست دارم مدافع حرم شوم
همه کتاب ها را با خودم برداشتم و به جبهه بردم. اما جبهه دانشگاهی دیگر بود؛ دانشگاه انسان سازی. بعد از مدتی حضور دوستان زیادی داشتم که به شهادت رسیده بودند. برای همین پیش خود عهد کردم که ادامه دهنده راه آنها باشم. بعد از اعزام به عنوان امدادگر از طریق هلال احمر اعزام شدم که در نهایت راننده آمبولانس شدم. سه ماهی در جبهه حضور داشتم و در نهایت به افتخار جانبازی نائل شدم. سربازی در جبهه ...
برگه مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می روند
خانواده ها آغاز شد. خاله ایشان با ما رفت و آمد داشتند و در همین رفت و آمد ها من را به خواهرزاده شان معرفی کردند. آن زمان عبدالصالح نظامی بودند و در پادگان المهدی بابل آموزش می دادند. همان ابتدا ایشان از عقاید و مسیری که در پیش داشتند صحبت کردند. از من پرسیدند که معیارم برای ازدواج چیست ؟من هم پاسخ دادم که دوست دارم همسر آینده ام متدین باشند و ولایت پذیر. این دو ویژگی در وجود ایشان بود و خیلی به آنها ...
برای حفظ قرآن ابتدا باید اخلاق قرآنی داشت/ مخالف حفظ اجباری هستیم
قرآن و صاحب آن توسل کردم و ابتدا به جا انداختن و فراگیر کردن اخلاق قرآنی مشغول شدم که خدا را شکر در آن ها انگیزه قرآنی شدن زنده شد و حال که پایان سال تحصیلی است محصلین مدام برای ادامه برنامه حفظ در تابستان و سال های دیگر پیگیر این موضوع هستند. مربی دارالقرآن شهید بهشتی تصریح کرد: ما هم به خاطر این علاقه برای تابستان برنامه ریزی کردیم که بچه ها بتوانند کلاس های حفظ را دنبال کنند و یا ...
شهید ابراهیم هادی و ماجرای واگذاری کشتی به رقیب
...: فرمایش؟! بی مقدمه گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما می خورم، اما هوای ما رو داشته باش، مادر و برادرام بالای سالن نشستند. کاری کن ما خیلی ضایع نشیم. بعد ادامه داد: رفیقتون سنگ تموم گذاشت. نمی دونی مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گریه اش گرفت و گفت: من تازه ازدواج کرده ام. به جایزه نقدی مسابقه هم خیلی احتیاج داشتم، نمی دونی چقدر ...
بخش های خواندنی کتاب آزادترین مرد جهان
آرام در محله کرنتینا شکل گرفت، نوجوانی اش را در کنار پدرش در مغازه به کار میوه و سبزی فروشی گذراند. او از آن دوران، که دوران سخت زندگی شان می باشد با تاسف چنین یاد می کند: تاسف بیشتری که می خورم، از این است که تا زمان رفتنم به نجف، روزی پیش نیامد که من و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم بر سر یک سفره جمع شویم و غذا بخوریم. بدین صورت بود که من و برادران و خواهرانم تنهایی غذا می خوردیم و پدر ...
رازهای سیاه زن جوان که پشت چراغ قرمز کیف یک مرد را قاپید
خودم می گفتم چه اشکالی دارد 2 نفر که یکدیگر را عاشقانه دوست دارند با هم زندگی مشترکی را تشکیل بدهند؟ این در حالی بود که خانواده ام راضی به ازدواج من و صابر نبودند و من برای راضی کردن پدرم دوبار از خانه فرار کردم. تا این که روزی با یک تصمیم احمقانه دست به خودکشی زدم این گونه بود که پدرم برای حفظ آبرویش با ازدواج آخرین دختر خود موافقت کرد. پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند و خواهران و برادران دیگرم ...
نه اعصاب داریم نه مصاب!
خودم رو به لوکیشن رسوندم اما کارگردان که حسابی از دیرکردم عصبانی شده بود، قبل از کلید زدن کار، من رو از هر فحشی که بلد بود بی بهره نذاشت ! خب؛ خیلی ها چیزهایی رو بلدن که اگه نگن بهتره، اما می گن؛ این هم روش ! بعد از فیلمبرداری موبایلم رو روشن کردم و متوجه شدم که از طرف مادرم 12 تا میسدکال دارم. نگران شدم و جلدی بهش زنگ زدم . گوشیش رو پدرم برداشت. وقتی صدامو شنید با تعجب ازم ...
همیشه می گفت: شهدا شرمنده ایم!
.... مریم سعیدی فر همسر شهید از زندگی نه چندان طولانی خود با این شهید مدافع حرم می گوید. روایتی که با هر بار مرورش وابستگی و دلبستگی شهید به خانواده برایمان تکرار می شود و مانده ایم که چگونه شهدا همه تعلقات دنیایی شان را گذاشتند و گذشتند. آشنایی تان با شهید چطور رقم خورد؟ ما نسبت فامیلی داشتیم و هر دو متولد 1365 بودیم. عبدالحسین را حضرت زینب(س) به من هدیه داد. سال 1388 من به ...
قرار بود ما هم مطربی گرافیک کنیم که دیگر هیچ
، آلمانی ها یا ژاپنی ها گرافیک خودشان را به وجود آوردند. چرا ما گرافیک ایرانی نداشته باشیم؟ یکی از کوشش های من از سال های دانشجویی در این زمینه بوده است. همیشه گفته ام ما یکی از سه تمدن بزرگ دنیا هستیم: فراعنه، رومیان و پارسیان. خب چرا الان باید بگوییم گرافیک لهستانی یا آلمانی؟ چرا دنیا نگوید گرافیک ایرانی؟ من روی این جور چیزها تعصب دارم. همه کوششم این بوده است که کاری در این زمینه انجام دهم. من تابه حال ...
مصاحبه با کندال جنر ، از برند عطر تا ساعت
برقرار می کنی؟ بله، به خصوص از دو سال پیش که به عنوان مدل کار حرفه ای خودم را آغاز کردم و در میهمانی های زیادی حضور داشتم. از آن زمان به بعد زندگی من از این رو به آن شده است. البته این را هم بگویم که من دوستان خاص خودم را دارم و سعی می کنم همیشه آنها را حفظ کنم. •در مورد لباس هایی که به تن می کنی برایمان بگو. در واقع من لباس های ساده را ترجیح می دهم. دوست ...
نویسندگان ما آرمان خود را گم کرده اند
روبه جلویی را طی کند. من این نگاه را به شکل غیرمستقیمی در داستان نویسی امروز هم می بینم. به صورت مستقیم که تأثیری نداشته است. من حتی با وجود رشته ای که در آن تحصیل کرده ام اما حتی در روزگار جوانی ام هم کار سیاسی به آن شکل که فکرش را کنید انجام نداده ام. زمان جوانی من برخلاف روزگار فعلی، گروه های مختلفی در حوزه سیاست مشغول فعالیت بودند. البته آن زمان هم خبری از کار سیاسی به معنای واقعی ...
سحر قریشی: پسر بودم فوتبالیست میشدم! درباره ده نمکی اشتباه می کردم!
کارگردانی مهرشاد کارخانی که سال 90 خورشیدی ساخته شد، آنجا توانستم در کنار داود رشیدی و سروش صحت نقش آفرینی کنم. این فیلم، تجربه خاصی در سینمای ایران و برای خود من بود که متأسفانه دیده نشد. *چقدر بازیگری برایتان دغدغه است؟ آیا به عنوان یک شغل به آن نگاه می کنید؟ همه چیز به دوران کودکی ام باز می گردد؛ آن زمان بازیگری برای من یک رویا بود. علاقه شدیدی در من وجود داشت و هر طور بود، می ...