سایر منابع:
سایر خبرها
والله قسم شما این کشور عزیز را به لیبرال ها و منافقین می سپارید
هاشمی که برادری به نام مهدی هاشمی داشت که از قبل انقلاب در گروه های مسلح بود و کارهای بسیار بدی کرده بود. از جمله در قم و اصفهان چند تن از علما را کشته بود و جنازه آنها را در چاه انداخته بود. از جمله آیت الله شمس آبادی که معروف است که در بوستان شهدای اصفهان یک بارگاهی دارد. عالم بزرگ، پرهیز کار با شعور و خدوم را کشتند چون هوادار مهدی هاشمی نبود. شیخ قنبر علی و بچه های او را کشتند چون با او مخالف ...
مساجد قدیمی آذربایجان شرقی روایتگر تاریخ و اعتقادات عمیق شیعی منطقه
شده است. این مسجد 10ستون سنگی زیبا و هجده گنبد ضربی آجری دارد که آن را مسجد ˈملا محمد حسن پیش نمازˈ می گفتند. * مسجد امام جمعه * این مسجد در جنب شرقی بازار مسجد جامع در نزدیکی مدرسه طالبیه واقع شده است. بیست ستون سنگی با سر ستون مقرنس و سی گنبد ضربی آجری دارد. ستون ها در چهار ردیف قرار گرفته اند و روی همه آنها رنگ سبز زده شده و به دلیل این مسجد به مسجد سبز نیز مشهور بوده و ...
گفت و گوی جالب با سالارپولاد ، جوان روستایی، پدیده اینستاگرامی ایران/ وقتی مردم ستاره های واقعی هستند: ...
کافه سینما- ...در دنیای واقعی این اندازه مدرن بودن یک جور کسالت آور است، اینجا هر روز و هر ساعت یک تنوع برای ما هست، گاو یا گوسفندها زایمان می کنند و به خوبی ما شاهد تغییر فصل ها هستیم، درختان هر روز اینجا یک رنگ است... سالار پولاد جوان روستایی است که حالا در اینستاگرام 14 هزار فالوئر دارد. او که همه شهرت مجازی خود را مدیون اینستاگرام است می گوید: چهره های معروف وقت شان را در اینستاگرام تلف می کنند. در مزرعه مسئول گاوهاست و به قول خودش یک پا دامپزشک به حساب می آید. به گزارش کافه سینما و به نقل از مجله مهر مردی که کیلومترها از پایتخت دور است صبح ها ساعت سه از خواب بیدار می شود و تا هشت شب کار می کند. سالار پولاد نام آشنایی برای کسانی است که در اینستاگرام فعالیت می کنند صفحه ای که متعلق به محمد قاسم ترابی، روستایی ای است که می گوید با پارتی بازی دیپلم هم گرفته است. بیش از 14 هزار نفر صفحه را دنبال می کنند و طرفداران زیادی پیدا کرده است. به همین دلیل روزنامه اعتماد در ویژه نامه نوروزی خود به سراغ این جوان محبوب رفته است: عکس های او ساده و از فعالیت های روزمره اش است. شاید نخستین سوالی که به ذهن برسد این باشد که چگونه یک روستایی که شاید از تکنولوژی که در شهرهای بزرگ هست، دور باشد این اندازه بتواند محبوبیت کسب کند. تفاوت در فکر او دلیل این اتفاق است. محمد معتقد است که انسان ها باید در زندگی شان مفید باشند و اگر کسی در زندگی مفید نیست وقت خودش را تلف می کند. تفاوت زندگی سنتی و دلچسب او با زندگی مدرن بقیه ایرانی ها باعث شده تا در تمام نقاط دنیا عکس های او را دوست داشته باشند. چهره های مختلف سیاسی، فرهنگی و ورزشی در اینستاگرام، شبکه های اجتماعی که در سال گذشته بی شک مهمترین شبکه اجتماعی به حساب می آمده، حضور دارند؛ چهره هایی که از سه تا 900 هزار فالوئر دارند اما هیچ کدام به اندازه سالار پولاد جذاب نیستند و به نظر خود محمد ترابی آنها در حال تلف کردن وقت خودشان در اینستاگرام هستند. اعتماد او را به عنوان یکی از چهره های سال شبکه های اجتماعی معرفی می کند و در این گفتگو با او درباره تمام اتفاقات زندگی اش تا امروز گپ زده است. *خودتان را معرفی کنید و بگویید که چه تحصیلاتی دارید و چند سال تان است؟ محمد قاسم ترابی هستم، سنم هم 28 سال تقریبا، دیپلم هم هستم. *چرا در بیوگرافی خودتان در اینستاگرام نوشته اید که بی سواد هستید؟ بی سواد که نمی دونم. والا نسبت به علم و دانش دیگران سواد ما آنچنان نیست، همین دیپلم را هم با پارتی بازی گرفتیم (می خندد). کاردانش خواندم منتها به تناسب شغل، یکی از شاخه های آن که گاوداری صنعتی بود را خواندم، بهداشت دام و طیور رشته ما بود. *دوست نداری ادامه تحصیل بدهی؟ کی از تحصیل بدش می آد، اما موقعیت شغلی ام ایجاب می کند که باید هر روز سر کار باشم و نمی توانیم کار دیگری داشته باشیم یا درس بخوانیم. *دقیقا کجا زندگی می کنی؟ استان گلستان، شهرستان بندر گز، در خود شهرستان زندگی نمی کنم در یکی از روستاهای توابع، روستای گز شرقی زندگی می کنم. *چرا اینستاگرام راه انداختی، اصلا فکر می کردی این اندازه مشهور شوی؟ حقیقتش را بخواهید اصلا فکرش را نمی کردم که کار به این جاها بکشه، اینقدر در دنیای مجازی آدم ها به همدیگر نزدیک باشند و حتی یک آدم پیشرفت کند یا اسمی به هم بزند، همه برادرهای بزرگ در دنیا می روند کار می کنند تا برادر کوچک تر را بفرستند دنبال کار و دانش؛ من رفتم در مزرعه کار کردم تا برادر بزرگ تحصیلاتش را تمام کند. *در واقع شما کار کردید تا برادر بزرگ درس بخواند؟ بله، همین طور است. *برادر شما چه رشته ای می خواند، در چه مقطعی؟ دکترای ام بی ای در تهران می خواند. به تازگی تز او را قبول کرده اند. *به راه اندازی صفحه اینستاگرام چه ارتباطی دارد؟ برادرم نخستین حقوقش رو برای من گوشی اندروید گرفت، من لمسی بلد نیستم اون گفت همه دارن تو هم استفاده کن و می توانی عکس و متن به اشتراک بگذاری. گفت این صفحات در دنیای مجازی صفحه های اجتماعی هستند و تو از کار و طبیعت می توانی عکس بگیری و به اشتراک بگذاری و به من اینستاگرام را معرفی کرد و گفت که در گوشی نصب می شه. گفت که شب که میای خونه عکس می ذاری تا آدم هایی که در شهر هستند لذت ببرند. اوایل اهمیت نمی دادم و وقت نمی گذاشتم و کارم خیلی زیاد بود. برادرم صفحه من را راه اندازی کرد اما کم کم خودم این صفحه را جلو بردم. *چرا اسم پروفایل تو در اینستاگرام سالار پولاد است؟ اسم رو برادرم گفت می خوای چی بذاری، منم یه جفت سگ داشتم که جفتشون مردن و خیلی قوی بودن، یکی سالار بود، یکی پولاد. من دیدم که آنها برای من و مزرعه زحمات زیادی کشیدند و برای قدردانی از آنها بود که اسم پروفایلم را سالار پولاد گذاشتم. این کمترین کاری بود که می توانستم برای آنها انجام بدهم. کار دیگری از دستم بر نمی آمد. *رفتار مردم با تو چطوری بوده؛ چه اینستاگرام، چه در روستا و شهر خودت؟ مردم روستا متوجه حضور تو در اینستاگرام شدند؟ اره متوجه شدند. حقیقتش را بخواهی درسته که ما در روستا زندگی می کنیم اما روستا روز به روز مدرن تر می شود. روستا تبدیل به شهر شده. حتی تازگی ها آسفالت کردند و مردم هم پلاک شده اند (می خندد) خیلی از مردم روستا که آدم های تحصیلکرده و استاد دانشگاه بودند اینستاگرام داشتند. آنهایی که از این گوشی ها داشتند آدم های پولدار و ارباب و زمین دار هستند و بچه های دانشجو دارند که برای آنها راه اندازی می کنند یا دکتر یا مهندس هستند، بقیه مردم نمی دانند صفحه لمسی و اندروید چی هست و اینهایی که دارند تا چند وقت پیش نمی دانستند که من دارم و باورشان نمی شد که من با این موقعیتی که در روستا دارم اینقدر توانایی داشته باشم که این کار را کنم و با تعجب حرف می زنند و می گویند که کارت 20 است. *اکثر کسانی که تو را فالو می کنند از ایران هستند؟ از سراسر دنیا هستند. البته همه ایرانی هستند. بیش از 50 درصد، ایرانی های خارج از کشور هستند. شدیدا به عکس های من علاقه دارند. از شهرهای بزرگ مثل تهران هم هستند و خیلی به من علاقه دارند. من واقعا فکرش را هم نمی کردم. *به این نتیجه رسیده ای که خیلی از ایرانی هایی که در شهرهای بزرگ زندگی می کنند یا خارج از کشور هستند، حسرت زندگی تو را دارند؟ این به من ثابت شد و اصلا فکر نمی کردم که کسی این زندگی سخت من را انتخاب کند واقعا فکر نمی کردم. باور کنید کاری که ما انجام می دهیم خیلی سخت است از نظر جسمی. تا کسی نیاید کارها را انجام ندهد متوجه نمی شود. صبح از سه باید بیدار شوی و تا هشت شب کار انجام دهیم. در روستاهای ما از 50 سال به بعد صددرصد دیسک کمر می گیریم، فشار کار خیلی زیاد است. من واقعا تازه متوجه می شوم که چقدر آدم هایی هستند که می خواهند جای من زندگی کنند و اینقدر زندگی در شهر به آنها فشار آورده است. *چه حسی داری که 14 هزار نفر کارهای تو را دنبال می کنند؟ واقعا من خودم با تعجب نگاه می کنم. تعداد فالوئرهای من نسبت به خیلی از بازیگرها زیاد نیست اما برای یک آدم عادی این تعداد خیلی زیاد است ولی خب واقعیتش اینقدر مردم سادگی و طبیعت را دوست دارند که من هنوز در تعجبم، در دنیای واقعی این اندازه مدرن بودن یک جور کسالت آور است، اینجا هر روز و هر ساعت یک تنوع برای ما هست، گاو یا گوسفندها زایمان می کنند و به خوبی ما شاهد تغییر فصل ها هستیم، درختان هر روز اینجا یک رنگ است. *تا حالا تهران آمدی؟ کلا دو بار بیشتر تهران نیامدم که یک بار به قم رفتم و نذر داشتم. واقعا بیشتر از دو روز نتوانستم تحمل کنم و سریع به شهر خودمان برگشتم. نمی دانم که مردم چه جوری در این شهر زندگی می کنند. واقعا به خاطر این جایی که زندگی می کنم خدا را شکر می کنم. *دقیقا این روزها چه کارهایی انجام می دهی؟ در مزرعه هرکسی وظیفه خاصی دارد. من و پدر و پسر عمویم در مزرعه کار می کنیم. هرکس یک وظیفه ای دارد. من مثلا مسئول گاوها هستم. اگر مریض شوند من آمپول و سوزن به آنها می زنم و البته بقیه حیوانات را هم من می توانم معالجه کنم. تو این بخش، حرفه ای هستم. در واقع خودم یه پا دامپزشک هستم. در باغ و مزرعه هم فعالیت هایی را انجام می دهم، صبح و غروب می رویم برای دوشیدن گاو و این کار تا میانه روز ادامه دارد. الان موقع کاشتن نهال است. همیشه اسفند ماه برای کاشتن نهال است. الان هم مشغول کاشت و کوددهی هستیم. از 20 روز دیگر کارهای شالیزار شروع می شود. *چه چیزهایی در باغ خود کاشته اید؟ تقریبا همه چیز به جز آناناس و نارگیل در باغ ما وجود دارد، حتی ما یک درخت موز داریم. *وضعیت زندگی مردم در روستای شما چگونه است؟ واقعیت این است که هیچ وقت مردم روستاها در رفاه و در وضعیت مرفه زندگی نیستند و این تبدیل به موقعیت اجتماعی شده است. اکثر روستاها بدهکاری دارند و شاید پیش خودتان فکر کنید کسی که این همه زمین دارد و دامدار است پس حتما وضع خوبی دارد، همیشه خرج بیش از دخل است، یادم می آید سال گذشته برف آمده بود و کل مرکبات را خشک کرد، بدهی زیادی روی دست کشاورزان گذاشت و آنهایی که نداشتند مجبور شدند طلا و جواهر همسرشان را بفروشند. حتی عده ای هم بودند که نصف گاو و گوسفندان شان را فروختند. اما هنوز امسال بازار شل و قیمت ها پایین است. دولت هم واردات را زیاد کرده. *الان با چه گوشی عکس های اینستاگرام خودت را می گذاری؟ پست گذاشته بودم درباره این مسئله که حذفش کردم. واقعیتش را بگویم که الان من یک گوشی نوکیای معمولی دارم. گوشی اندروید ندارم. گوشی من از روی تراکتور افتاد شکست و له شد. دلیل اینکه کیفیت عکس های من متفاوت است همین مسئله است که باید گوشی های اندرویددار قرض بگیرم و پسوردم را وارد کنم تا بروم داخل صفحه ام. متاسفانه وضعیت اقتصادی من باعث شده نتوانم یک گوشی اندرویددار برای خودم بخرم. *اینستاگرام چه اندازه به زندگی تو کمک کرده است؟ برای خرید گاو و گوسفند خیلی پیشنهاد داشته ام اگر کسی بخواهد از اینستاگرام پول دربیاورد می تواند این کار را انجام دهد. شهرتی که از این راه به دست آوردم؛ از راه روزنامه ها و شبکه هایی است که درباره من نوشته شده است. یک مجله خارجی هم خبرنگار فرستاد از من و روستا عکس گرفت و کلی گیر داده بودند که می خوان با من مصاحبه و گزارش تهیه کنند. شبکه یک و شبکه سه هم اینستاگرام من را نشان دادند. چند هفته پیش دیدم خبرگزاری ها هم این کار را کرده اند. هم خودم و هم خانواده ام متعجب هستند که چطوری در یک فضای ساده با عکس های ساده این اندازه می توان تاثیرگذار بود. *کی اینستاگرام خودت را راه اندای کردی؟ حدودا دو سال پیش صفحه را راه اندازی کردم. *خانمت چه اندازه با تو در پیش بردن این صفحه اینستاگرام همکاری کرده است؟ واقعیتش این است که علاقه ندارد و می گوید به کارت صدمه می زند و شب نیم ساعت هم می آیی خونه با این خستگی می ری سمت گوشیت. اما برادر و خواهرها علاقه دارند و خیلی کمکم می کنند. خیل علاقه نشان دادند اما مادرم و پدرم و به صورت کلی اهالی روستا معتقدند که گوشی و اینترنت خانواده را از هم می پاشاند. همیشه برای استفاده از اینستاگرام و عکس گذاشتن از خانمم اجازه می گیرم بعدا این کار را انجام می دهم. *چه برنامه هایی از گوشی های هوشمند را دوست داری؟ برنامه هایی که خیلی خوب باشند زیاد هستند. دوستان زیادی از طریق اینستا پیدا کردم و با آنها رفاقت دارم. خیلی ها هستند که می آیند مزرعه و با من در ارتباط هستند و شهرهای مختلف حتی از تهران رفیق های زیادی پیدا کردم. اکثر دوستانم پیشنهاد می دهند بیا واتس آپ و وایبر تا گروه تشکیل بدهند و من هم باشم، خیلی علاقه دارند. ولی من واقعا وقت این کارها را ندارم. البته قبلا در گوشیم واتس آپ و وایبر هم بود که متاسفانه گوشیم از بین رفت. *چقدر شهر می آیی؟ شهر که اصلا نمی آیم اگر موقعیت پیش نیاید خودم علاقه ندارم، اگر بروم برای گرفتن دارو یا سم می روم. برای رفتن خانواده به دکتر و بیمارستان مجبوریم بریم. *چند فرزند داری؟ یکی. دختر هست و یک سال و شش، هفت ماهش است. *شده مردم تو را اذیت هم کنند، دست بیندازند یا هر چیز دیگری؟ از هر 20 نفر بالاخره چند نفر هستند که می گویند برو همون چوپونیت رو بکن یا تو رو چه به این کارها ، مثلا می گویند که تو داری آبروی خانواده و کارت را می بری . برای من مهم نیست بالاخره این آدم ها هم وجود دارند. *چه مشکلاتی در زندگی داری؟ خداییش در زندگی خودم هیچ مشکلی ندارم، وقتی زندگی خیلی ها را نگاه می کنم فقط خدا را شکر می کنم و اگر خدا سلامتی هم به ما بدهد واقعا هیچ مشکلی ندارم. تنها مشکلاتی که هست مشکلات اقتصادی است که آن هم حل می شود. در کل هیچ مشکلی ندارم. واقعا خدا را شکر می کنم. *در بین این چهره های معروفی که در اینستاگرام هستند و فالوئرهای زیادی دارند کدام را می پسندی؟ من خیلی ها را می بینم که فالوئرهای زیادی دارند، اما حقیقت را بخواهی در کل اینستاگرام هیچ چیز جالبی پیدا نکردم، معمولا صفحات شخصی بوده یا می خواستند چیزهای مختلفی را تبلیغ کنند. مثلا عکس می گذارند که آخرین شام شان چه بوده یا با ماشین آخرین مدل عکس می گذارند یا می روند استانبول عکس می گذارند که چه بشود واقعا. هیچ کدام عکس ها و کارهای جالبی ندارند. *اگر صفحه اینستاگرام یکی از چهره های معروف دست تو بود دقیقا چه کار می کردی؟ واقعیتش را بخواهید پدرم همیشه یک نصیحت می کند. او می گوید آدم باید در جامعه و خانواده مفید باشد. من می گویم آدم باید در جامعه خودش و در زندگی خودش برای مردم مفید باشد، بی فایده نباشد. باور کنید اگر این قدر مردم علاقه پیدا نمی کردند اینستاگرامم را صد بار می بستمش. اگر در روز یک درخت در یک ساعت بکارم می تواند کلی برای من خوب و مفید باشد و میوه ها را آدم ها استفاده کنند. به نظرم این چهره های معروف وقت خودشان را در اینستاگرام تلف می کنند. ...
امامزادگان لارستان، قطب گردشگری نوروزی در ایام نوروز + تصاویر
...، طبیعی و گردشگری موجود در لارستان، وجود مقدس امامزادگان جلیل القدر در این شهرستان سبب شده تا مسافران و زائران زیادی در طول سال و به ویژه تعطیلات نوروزی به سمت لارستان روانه شوند. امامزاده میرعلی بن الحسین(ع) لارستان: امامزاده میرعلی بن الحسین(ع) لارستان، یکی از نوه های برومند امام سجاد(ع) می باشد. عمر پر برکت و طولانی آن حضرت (قریب 103 سال) این سعادت را نصیب ایشان کرد که ...
شکست در فینال جام باشگاه های آسیا بدترین خاطره ام با استقلال بود
کسی می دهی؟ بازیکن خیلی شاخصی وجود نداشت ولی چند نفر مثل فرشاد احمدزاده یا نریمان جهان از تراکتور نشان دادند بازیکنان خیلی خوبی هستند. فوتبال ایران در سال 93 را در چه سطحی دیدید؟ امسال لیگ برتر ما به دو قسمت تقسیم شده بود و در دسته اول تیم هایی بودند که خیلی قوی بودند ولی فاصله چندانی از هم نداشتند یعنی همه آن ها نشان دادند شانس قهرمانی دارند. دسته دوم هم تیم هایی ...
راز انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تیم منتخب جهان!
توانستیم در بازی دخل و تصرف کنیم. بعد شروع به نوشتن فیلمنامه کردم فیلمنامه هم چند ماه طول کشید چون دست من بسته بود و فقط می توانستم با آن دموهایی که بازی امکان آن را می دهد آن فیلمنامه را بنویسم. شاید اگر دستم باز بود خیلی از پلان های دیگر را هم جا می دادم. آن موقع ایده موضوعی فیلم هم در ذهن تان بود که راجع به رژیم صهیونیستی باشد؟ موقع نوشتن دموها همزمان داشتم فکر می کردم که ...
پایان استهزای هزاران ساله زنِ سقراط/ نگاه فمنیستی نداشتیم
مثل همه مردم تعدادی مطلب جسته گریخته خوانده بودم اما همیشه در ذهنم این امر جای سوال بود که چطور یک نفر به عنوان شهید فلسفه نام گرفته است. اما فکر نمی کردم هیچگاه نمایشنامه ای درباره او بنویسم. بعد از اجرای نمایش درخشش در ساعت مقرر تعدادی از متونم رد شده بودند و من دنبال یک سوژه مناسب برای اجرا می گشتم که طی صحبتی که با دوستانم کردم یاد سقراط افتادم و شروع کردم به مطالعه هرچه کتاب درباره ...
مسلم ناصری 43 ساله شد
سال 1382و منتخب شورای کتاب کودک شد. "مجموعه قصه های شیرین از زندگی معصومین" برگزیده کتاب سال قرآنی در سال 89 شد و در کتاب دوره ابتدایی برای مطالعه بیش تر معرفی شد. " سردار تنها" رمان نخست همایش دینی ادبی 20 سال داستان عاشورایی 1380، رتبه دوم نمایشگاه بزرگ فرهنگ عاشورا در 27 سال گذشته 1386 و به عنوان تشویقی کتاب سال حوزه 1379 انتخاب شد. " سروها ایستاده می میرند" نیز برگزیده ویژه همایش ...
مصاحبه داغ با علیرضا جهانبخش و کل کل با سردار آزمون
.... قبل از اینکه به هلند بیایم هم، یک ماه و نیم کلاس خصوصی زبان رفتم و توانستیم بیشتر انگلیسی یاد بگیرم. زبان هلندی هم یاد گرفته ای. چند وقت پیش مصاحبه ای به زبان هلندی کردی. زیاد حرف نزدم. زبان هلندی بسیار سخت است. البته من در این مدت تلاش کردم تا زبان شان را یاد بگیرم. الان کلاس می روم و امیدوارم بیشتر یاد بگیرم. سال 93 برای علیرضا جهانبخش چطور بود؟ ...
هر کس نظریه نوینی می دهد مورد هجوم و تهمت قرار می گیرد
به اتفاق چند تن از دوستانمان که برخی از آنها در قید حیات هستند تصمیم گرفتیم به درس ایشان برویم. امام در مسجد سلماسی که نزدیک منزلشان بود درس می گفتند و حدود سیصد نفر شرکت می کردند، یعنی بعد از درس آیت الله بروجردی که مرجع تقلید بودند، بیشترین تعداد طلبه شرکت می کردند. روز اولی که پای درس امام (س) رفتیم وقتی امام وارد مسجد شدند عظمت و شکوه خاصی را در ایشان ملاحظه کردیم که در سایر اساتید آن عظمت را ...
هزینه تولید فیلم با این همه ستاره زیر یک میلیارد بود
شدند؟ مساله این است که اثر بر پایه قصه ای ساخته شد که قوام یافته بود و بازیگر ها آن را دوست داشتند. باران کوثری و پگاه آهنگرانی دو بازیگر زن اصلی در این فیلم هستند که تعداد سکانس بازی شان از بقیه افراد بیشتر است. نفر بعدی حامد بهداد است که او نیز در قصه نقشی اصلی دارد. بعد آقای بابک کریمی است و به ترتیب دیگر بازیگرانی که وقتی به قصه دقت کنید می بینید همه آنها نقش کلیدی در پیشبرد فیلم ...
صدای پای نوروز در سطرهای تاریخ
معمولا آن را روی فرش پهن می کنند، هفت سینی گذاشته و در هر یک اقلامی قرار می دهند که با حرف (سین) شروع شده و هر یک نماد مفهومی است که ریشه در فرهنگ ایرانیان دارد. عدد 7 عدد نامیرایی، جاودانگی و کمال است و برای ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد.قرآن مجید: نشانه استواری ایمان، زینت بخش سفره نوروزی مسلمین است که پس از تحویل سال همه آن را بوسیده و چند آیه ای برای تبرک می خوانند. آینه: نماد جهان بی پایان و ...
هفت سین پیشنهادی به بانوی اول آمریکا
آسمان خلیج فارس با شلیک مستقیم سرنگون کرد. او دو سال بعد یعنی در 1990 (1369) بابت رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته از 1987 تا 1989 در فرماندهی ناو وینسنس مورد تقدیر رسمی قرار گرفت و مدال لژیون لیاقت را از جورج هربرت واکر بوش (بوش پدر) دریافت کرد. حمله به هواپیمای ایرانی به عنوان مهم ترین اقدام عملیاتی راجرز دقیقاً در میانه ی همین دو سالی قرار دارد که او بابتش مورد تجلیل قرارگرفته! او پس از ...
سهل گیری آفت کتاب های دینی
اختیار دانش آموزان قرار می دهیم، خودشان انتخاب کنند و نمونه خلاصه اش را هم به دست معلم دهیم بعد بگوییم اگر با این روند و شیوه بچه ها خلاصه کردند به آنها امتیاز داده شود. یا الان که با وجود اینترنت و پایگاه های الکترونیکی که بخشی از کار ساده شده ممکن است بشود مقداری از ماجرا را به شکل متمرکز هدایت کرد. یعنی بخشی از این ماجرا از مرکز هدایت شود و در مدارس مختلف تدبیر و عمل شود. می خواهم عرض کنم که اگر ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...
خاطرات شیرین سینماگران از هنرمند فقید و محبوب سینمای ایران/ از معجون فروشی تا نوکری امام حسین(ع)
ما جمع شده بودند و به دلیل نبود فرهنگ کافی و نگاه عامه مردم که سینما را مانند قبل از انقلاب می شناختند شروع به متلک پرانی به خسرو کردند و گفتند: این می خواد بازیگر بشه؟ من از این حرف به شدت رنجیدم و از جایی که می خواستم مردم آگاهی بهتری پیدا کنند با صدای بلند گفتم: طولی نمی کشد تا همه شماها برای دیدن فیلم های همین بازیگر پشت در سینماها صف می کشید! و جالب این است که این پیش بینی من سال ها بعد درست ...
عده ای تصور می کنند که یارانه نقدی تورم ایجاد می کند و یارانه کالایی خیر
طیب نیا شاگرد بهتری بود یا دکتر حسینی؟ هر دو شاگردان خوبی بودند. * اگر می خواستید یکی را انتخاب کنید، کدام یک بود؟ هر دو این ها همه مثل بچه های من هستند. دکتر طیب نیا یکی از بهترین دانشجویان من بود و همیشه جزو دو نفر اول بود.
چرا مرحوم منتظری عزل شد؟
بپردازد و سپس در یک اجلاسیه فوق العاده، تصمیم نهایی در این زمینه گرفته شود. در نهایت در آبان سال 64 طبق توافق نسبتاً عمومی میان اعضای خبرگان – به غیر از چند نفر معدود که مخالف بودند و شاخص آنها آیت الله محمدی گیلانی بود- طرح رهبری آینده آقای منتظری مورد تصویب قرار می گیرد. بنابراین در تعیین آقای منتظری به عنوان رهبر آینده در مجلس خبرگان تا آنجا که اطلاعات من نشان می دهد اینطور ...
والیبالیست شدن من از جوک های زندگی ام بود
باشگاه شهرداری تبریز است. او در لیگ 1390 به عنوان بهترین مدافع میانی انتخاب شد و جزو بازیکن های سال قرار گرفت. صنوبری با نمایش بازی های خوب در شهرداری تبریز می توان گفت یکی از پدیده های لیگ برتر سال 93 بود و در لیست دعوت شدگان به تیم ملی برای سال 94 هم قرار گرفته است. به بهانه عید باستانی نوروز و درخواست مردم گپ و گفت صمیمی با این بازیکن خوب و بااخلاق را ترتیب دادیم که دعوت می ...
سفر به میراث جهانی یونسکو/گنبد سلطانیه، از برج و باروی ایلخانی تا مقبره ای برای امام اول شیعیان
...> در این مطلب به بررسی گنبد سلطانیه می پردازیم که در سال 2005 به لیست میراث جهانی یونسکو اضافه شده است. این مکان در نشست و نهم یونسکو ده سال قبل به عنوان میراث جهانی شناخته شده است شهر سلطانیه شهر سُلطانیه یکی از شهرهای استان زنجان است که در 43 کیلومتری شهر زنجان واقع است. گنبد سلطانیه و مقبرهٔ اولجایتو در این شهر قرار دارند. از دیگر آثار تاریخی این شهر می توان به آرامگاه ملا ...
زاینده رود دوست داشتنی من کجاست؟!
تفریح کنار زاینده پرآب ایام نوروز بود. واقعا روزهای لذت بخشی را داشتیم و فکر نمی کنم دوران کودکی برای کودکانمان تکرار شدنی باشد. زاینده رودی که الان دیگر طراوت آن سال ها را ندارد. هر چند که بعد از سفر ریاست محترم جمهور وضعیت بهتر از قبل شده است. چاق و لاغر را دوست نداشتم یکی از برنامه هایی که ایام عید نشان می داد و در خاطرم مانده، چاق و لاغر بود. البته آن موقع دوستش نداشتم ...
واکسنی که دختران جوان را از سرطان نجات می دهد
هزینه این واکسن در ایران چون با دلار تعیین می شود بالاست و باید کاری کرد که در دسترس همه قرار گیرد. خیلی از کشورها مثل انگلیس، ایالات متحده، کانادا و استرالیا تمام دخترهای مدرسه ای را در بدو ورود به راهنمایی و انتهای دبستان در برابر این بیماری به صورت رایگان واکسینه می کنند زیرا می خواهند در چند سال آینده نسلی عاری از سرطان دهانه رحم داشته باشند. اخیرا سازمان جهانی بهداشت تزریق را برای آقایان نیز ...
آداب و رسوم مردمان کویر موید غنای فرهنگی خراسان جنوبی
ها و ظرف و ظروف و دوده گیری از اتاق ها به پایان می رسید و بعد همه چیز باید دوباره چیده می شد تا سال بعد که روز از نو، روزی از نو. سبزه سبز کردن 20 روز مانده به عید رمضانی اظهار داشت: سبزه عید از 20 تا 10 روز مانده به عید باید سبز می شد، به این ترتیب که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده مشت مشت گندم یا عدس یا هر دانه سبز کردنی دیگر را برداشته و در ظرفی می ریخت و این کار باید ...
کی روش راستگو نبود | او گفته بود بعد از جام جهانی به تیم ملی دعوتم می کند
چون برای اولین بار است که می خواهم آن را مطرح کنم. یک دوره که در اردوهای تیم ملی حضور داشتم پسرم دچار افسردگی شده بود و از آنجایی که وابستگی شدیدی به من داشت فقط حضورم کنار او می توانست حالش را خوب کند. شرایط من هم آن موقع به گونه ای بود که نمی توانستم به ایران بیایم و پسرم واقعا اذیت شد. الان که 2 سال است در تیم ملی حضور ندارم خیلی بیشتر از همیشه کنار فرزندانم هستم و سعی می کنم نبودن سال های قبل ...
احمدی نژاد نماد تمام عیار عدم اجرای قانون بود
است که اول باید این ادبیات را بفهمیم و بعد اگر قرار است این قانون اصلاح شود تلاش کنیم بیایم مجلس و قانون را در آن چارچوب اصلاح کنیم نه اینکه بگوییم ما این قانون را قبول نداریم. به هر حال ما با فساد موافق نیستیم ما با بدحجابی موافق نیستیم ولی اینکه بیایم از این طرف زور بگوییم وقلدری کنیم هم راه به جایی نمی بریم؛ اصلا با زور نمی شود کسی را هدایت کرد، خدا اگر می خواست می توانست با زور همه ...
خروج قوای شوروی از ایران اعلام شد(تقویم تاریخ)
موجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد، دول متحده در مدتی که زیاده از شش ماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد و اگر پیمان صلح مابین آن ها بسته نشد ولو اینکه قبل از شش ماه بعد از متارکه باشد، بلافاصله قوای خود را بیرون خواهند برد، مقصود از شرکای دولت آلمان هر دولت دیگری است که اکنون یا در آینده بنای مخاصمت گذاشته یا بگذارد. قبل از حمله کشورهای شوروی و انگلیس به ایران و ...
مهیمن از معجزه ازدواج خود گفت
هم مهیمن را به آنان معرفی کرد. از او تست گرفتند. خسرو ملکان او را پذیرفت و این شد که وارد سینما شد. پوراندخت مهیمن با بازی در "شب شکن"، توانست برای بازی در (مجموعه آینه) انتخاب شود و به دنیای مجموعه های تلویزیونی هم راه یابد. او با صحرایی، از همکارانشدر اداره تئاتر در سال 1355 ازدواج کرد. در سال 1356 تک فرزندش طوفان به دنیا آمد. او فارغ التحصیل رشته راه و ساختمان است. ...
رولز رویس احمد شاه قاجار کجاست؟
مملکت بازگرداندیم به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، وی گفت: قصد داریم تا این اتومبیل ها را در پارک ارم به نمایش عموم بگذاریم. به گفته مدیرعامل موسسه فرهنگی موزه های بنیاد اگر سازمان میراث فرهنگی این اتومبیل ها را بخواهد ما به آنها تحویل می دهیم چون تعصب نداریم که برای ما باشد. در ادامه این مطلب مشخصات تعدای از این خودروها را خواهید خواند.گفتنی است ...
پژویان: دولت یارانه را دستی به مردم بدهد
حسینی؟ هر دو شاگردان خوبی بودند. * اگر می خواستید یکی را انتخاب کنید، کدام یک بود؟ هر دو این ها همه مثل بچه های من هستند. دکتر طیب نیا یکی از بهترین دانشجویان من بود و همیشه جزو دو نفر اول بود.
نوروز 94 در تلویزیون چه می گذرد
پخش در نوروز است. فوق سری با نام قبلی قورباغه و قناری سریال جدید این کارگردان است و فخیم زاده همچون آثار دیگرش، یکی از نقش های این مجموعه را بازی می کند. قصه این سریال درباره عملیات ویژه و فوق سری در نیروی انتظامی است که فقط پنج نفر از آن اطلاع دارند: سرهنگ نصراللهی باید به جای ناصر پاپتی در میان قاچاقچیان نفوذ کند و مأموریت ویژ ه ای را به سرانجام برساند. فخیم زاده در این ...