سایر منابع:
سایر خبرها
شگرد عجیب یک زن برای جدا شدن از شوهرش !
...> وی اضافه کرد: بعد از خواستگاری و مراسم عقد به خانه بخت رفتیم. گمان می کردیم خوشبخت ترین زوج روی زمین هستیم. هیچ وقت فکر نمی کردم آن همه عشق به نفرت تبدیل شود. دو سال اول شرایط خیلی خوب پیش رفت و هیچ مشکلی نداشتیم تا این که کم کم دخالت های بی مورد خانواده هایمان شروع شد . زن جوان تصریح کرد: اوایل با توجه به احترامی که برایشان قائل بودیم و گمان می کردیم خیر و صلاحمان را می خواهند، به ...
اجرای نقشه سرقت برای رفتن به آلمان
بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و به تحقیق در این رابطه پرداختند. صاحب این خانه ویلایی در تحقیقات به ماموران گفت: چند وقتی می شد که همسرم زایمان کرده بود. چون دست تنها بود، تصمیم گرفتم یک پرستارخانگی که نظافت خانه و کارهای مربوط به همسرم و فرزندمان را انجام دهد، استخدام کنم. مدیر شرکت خدماتی که از آشناهایمان بود، زن جوانی حدودا 30ساله برای انجام این کار به من معرفی کرد، من هم قبول ...
پزشکی که 600 نفر را از مرگ نجات داد
شدیم و شرایط بیماران را بررسی می کردیم، چشمم به طور تصادفی به همان بیماری افتاد که با اهدای خون من، زنده مانده بود. آن زن بعد از یک مقدار مکث، نگاهی به من کرد و از گوشه هر دو چشمش اشک جاری شد. در آن زمان یک احساس مخفی و الهی به من دست داد و به نظرم می آمد که به وی الهام شده است که من به او خون داده ام چرا که او نمی دانست کدام دانشجو خون داده است. من در آن لحظه حالت عرفانی خاصی داشتم. در آن حالت احساس ...
چگونه یک قاتل از میان12میلیون پرونده شناسایی شد؟
ایران آنلاین / گروه حوادث ایران/ خاطره ای که برایتان بیان می کنم به سال ها قبل بازمی گردد. آن موقع من تازه دو سالی بود که کارم را شروع کرده و در اداره قتل آگاهی مشغول بودم. پرونده مربوط به قتل یک مهندس جوان برق بود که در خانه اش در محله قیطریه به نوعی زجرکش شده و سپس به قتل رسیده بود. از آنجا که همسر و 2 فرزند مقتول برای دیدن اقوامشان به نیشابور رفته بودند، در زمان قتل هیچ کس در خانه نبود و ...
چه کسانی در میهمانی های خصوصی دربار پهلوی شرکت می کردند
و چند تا از همفکرانش که بیشتر دوستان فرح بودند این عقیده را نداشتند و مخصوصاً با عصبانیت به من گفتند که تو مثل گشتاپو هستی و آدم دمکراتی نیستی و برای همین هم با آوازخوانی ولیعهد مخالفت می کنی. مسئله مورد اختلاف دیگری که باز در این مجالس مطرح می شد مسئله جشن هنر بود که من همیشه در نقطه مقابل فرح و مخصوصاً رضا قطبی قرار داشتم. یک بار هم مطرح شد که برنامه اذان مغرب را از بلندگوی مسجد ...
مدافع حرمی که شش ماه بعد از شهادت جنسش جور شد +عکس
.... ای همه درد هایم ؛ از تو درمان نمی خواهم که درد تنها سرمایه ی من دراین آشفته بازارست. تنها آرزویی که منت پذیر آنم خاموشی هر صدایی جز نغمه دلنشین توست . صدای جنگ گاهی به گوش می رسد، اما کل مرز کشورم آرام آرام. هرکسی دنبال زندگی خود است، اما من مانده ام با یکی دو سال زندگی مشترک و سال های سال عشق و دوری، آن روز که اولین عاشقانه ات را با اولین نگاهت هدیه به چشمانم کردی، عهد دیگری بستی، اما گویا ...
وسوسه شدم،آدم کشتم/ عشق قدیمی از من قاتل ساخت
...، وارد خانه شان شدم. پروانه رفت طبقه سوم پیش بچه هایش و من با میله آهنی که در دست داشتم پیام را در خواب به قتل رساندم. جنازه را داخل روفرشی پیچیدم و داخل خودروی خودم قرار دادم و به طرف خارج از شهر حرکت کردم. در بزرگراه تهران قم جسد را داخل رودخانه ای رها کردم و خودروی مقتول را هم در منطقه واوان رها کردم و برگشتم. فردای آن روز برای آن که پلیس به ما شک نکند، پروانه به اداره ...
نگاهی نو به زندگی یار و مشاور پیامبر، خدیجه علیهاالسلام
: او خدمتگزار تو، خدیجه است: هِیَ مَمْلُوکَتِکَ خَدِیجَة. محمّد صلی الله علیه و آله نیز چون او غرق در آزرم شد، سر را به زیر افکند و در دریای اندیشه فرو رفت، و دانه های عرق از پیشانی بلندش بسان دانه های مروارید فرو غلطید، و نتوانست پاسخ دخت کمال را بدهد، به همین جهت دقایقی در سکوت سپری شد و خدیجه دگرباره با درایت گفت: چرا پاسخ مرا نمی دهی؟ سپس افزود: حقیقت این است که من دل در گرو عشق پاک تو ...
ماجرای تلخ پسری که داعش دستش را قطع کرد
، عناصر داعش در یک ایست و بازرسی من را بازداشت و به سرقت تلفن همراه متهم کردند. وی تأکید کرد که پس از تلاش برای رد ادعاهای عناصر داعش، به شدت از دست آنان کتک خوردم. عناصر داعش سرانجام به زور کتک مرا مجبور به اعتراف به کاری کردند که انجام نداده بودم. پس از آن عناصر داعش، بشار را به شهر "الشدادی" در 80 کیلومتری جنوب غربی الهول بردند و حدود 40 روز زندانی کردند. گفتنی است که ...
گفت و گو با دزدان مسلح پشت میله های بازداشتگاه
.... مصطفی گفت: مدتی از خانه بیرون نیا! من هم همین کار را کردم ولی چند روز بعد دوباره نزدم آمد و گفت: ما دیگر آلوده شده ایم باید برویم و برای آخرین بار یک پول درست و حسابی سرقت کنیم. ابتدا قبول نمی کردم ولی آن قدر پافشاری کرد و تماس گرفت که من به خانه اش رفتم شب نقشه سرقت را کشیدیم و صبح روز بعد وارد بانک سینا در بولوار معلم شدیم. من از انتهای کوچه پیاده شدم وقتی موفق به سرقت نشدم از بانک ...
حمایت مرگبار 50 روستایی از مادر پیر
جان باخت. برای همین من و فرزندانم برای همه عاملان این جنایت درخواست مجازات قصاص داریم. پس از صحبت های این زن بهزاد نیز روبه روی قضات قرار گرفت. وی گفت: من با حسین مشکل شخصی نداشتم. اما آن روز شنیدم که او با مادرش درگیر شده و مادرش را به شدت کتک زده است. از شنیدن این حرف خیلی عصبانی شدم. برای همین از او کینه به دل گرفتم. وقتی داشتم از محل کارم به خانه برمی گشتم حسین و زن و بچه اش را سوار ...
10 دقیقه تا ابد/ آرزویی که به دل دخترها ماند
دوست داشتم اما بعد از رفتن مرتضی، هر چقدر از سوریه تماس گرفت و گفت که چند روز به آنجا بروید، دلم راضی نشد! حتی خوشی شهرستان رفتن را بدون مرتضی نمی خواستم. انگار برام هیچ ارزشی نداشت. واقعاً هیچ چیز نمی توانست مرا خوشحال کند بجز خودِ مرتضی. *شاید به خانه بیاید مرتضی حتی در تماس تلفنی گفته بود که اگر می خواهم به خانه بروم تا حال و هوایم عوض شود. دلم نمی آمد بدون او به ...
بهرام رادان؛ ستاره جسور دو دهه اخیر سینمای ایران
قبل از پایان ماه مهر تمام می کردم، یعنی آن قدر علاقه داشتم که مانند رمان آن ها را می خواندم. آن قدر به کتاب اطلس جغرافیا علاقه داشتم که حتی با پول عیدی هم اطلس می خریدم و مادرم دعوایم می کرد که دنیا هر سال تغییر نمی کند که یک اطلس جدید خریده ای! من از کودکی عاشق خواندن بودم، عاشق ادبیات و شعر بودم و هر وقت مرا برای آوردن چیزی به انباری می فرستادند، ساعت ها مشغول خواندن روزنامه هایی می شدم که کف ...
جنایت علیه زنان در بیابان های اکبرآباد
ازدواج ربود و طلاهایش را به سرقت برد، آغاز شد. او به کارآگاهان گفت: چند وقت پیش با مردی جوان به نام سعید آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد ازدواج داد. روز حادثه با ماشین دنبالم آمد و بیرون رفتیم اما پس از مدتی متوجه شدم که او از مسیر اصلی منحرف شده و مرا به اطراف اکبرآباد برده است. او در کنار خیابان توقف کرد و ناگهان با تهدید چاقو طلاهایم را به سرقت برد و متواری شد. با ثبت ...
مقتول می خواست با همسرم ازدواج کند!
خانواده اش، مستاجر مقتول بودند. مدتی که گذشت، فهمیدم او برادرم را معتاد کرده و با همسرم هم ارتباط دارد. چند بار گفت باید زنم را طلاق بدهم تا بتواند با او ازدواج کند. تصمیم گرفتم تلافی کنم برای همین یک روز چکی به مبلغ 400 هزار تومان از خانه مقتول دزدیدم اما پشیمان شدم و آن را در یک پلاستیک انداختم و به حیاط خانه شان پرت کردم. او ماجرا را فهمید و از من شکایت کرد. مدتی این قضیه ادامه داشت تا اینکه در ...
قتل با چکش به خاطر یک چک
پرونده مردی که به خاطر گم شدن چک با چکش مرتکب قتل شده بود، برای رسیدگی روی میز قضات جنایی قرار گرفت. به گزارش جام جم، 17 آبان سال 88 مأموران کلانتری 15 ملارد، جسد مردی ناشناس را در سه راهی ملارد کشف و پلیس آگاهی، ماموران تشخیص هویت و بررسی صحنه جرم را باخبر کردند. آنان با حضور در محل حادثه در بررسی های اولیه دریافتند، مقتول بر اثر اصابت جسم سخت به ناحیه سر دچار خونریزی شدید ...
سروده هایی به مناسبت وفات حضرت خدیجه(س)
عشق با لبخند با احساس با اشکت بر جای زخم سنگبارانها دوا بودی مادربزرگ بی کفن ها لحظه آخر جای کفن دنبال یک تکه عبا بودی شعب ابی طالب کجا و طف کجا بانو ای کاش تو همراه زینب، کربلا بودی... علی سلیمانی دیگر شاعر جوان و خوش آتیه ای است که با وجود سن کم، اما تا به حال آثار تغزلی و عارفانه بسیاری برای اهل بیت (ع) سروده و از وی چند مجموعه ...
علی امینی انقلاب را پیش بینی نکرد/چرا جبهه ملی از علی امینی حمایت نکرد؟
قضیه چه بود؟ موقعی که قرارداد کنسرسیوم امضا شد،من هجده سال بیشتر نداشتم. اصولاً رجال ایرانی جوان ها را جدی نمی گیرند.مثلا و داخل پرانتز،من مرحوم قوام السلطنه را مکرر می دیدم. تا می آمدم یک مسئله سیاسی را بپرسم آن موقع پانزده سال داشتم فوری خودش را به خواب می زد! یعنی یک پسر پانزده ساله نباید راجع به سیاست صحبت کند. پدرم هم این مسائل را زیاد در خانه مطرح نمی کرد.خاطرم هست موقعی که ایشان ...
دختر سه ساله ام را "دوست" دارم اما دفاع از ...
به خانه دایی داشتم، ایشان من را دیدند و آنطور که میگفتند از حجاب و رفتار و نجابت من خوششان آمده بود و این موضوع بین خانواده ها مطرح شد. در نهایت پنج مردادماه 1388 ازدواج کردیم. آن زمان مجتبی پاسدار پادگان انصارالحسین بود؛ از ازدواجمان تا شهادت او هم 6 سال طول کشید. * از سختیهای زندگی با یک نظامی واهمه نداشتید؟ من همیشه از خدا میخواستم کسی را وارد زندگی من کند که از هر جهت کاملم ...
نقش زمان در تطور - فقه -
گزینی ها از ورزش و گردش و تفریح و ترانه و سرود و سینما و تئاتر و هرچه دیگر از این دست، که تحریم قولی یا عملی شده، این است که همه ی این ها در غیاب روحانیون و متدینین رشد می کند و پرورش می یابد و در مواردی، نه چندان اندک، آلوده می شود و لجام می گسلد و با حرام درمی آمیزد و دختر و پسر و مرد و زن و پیر و جوان را به تباهی می کشد. و ما سال ها بود که توی سرمان می زدیم و غم و افسوس می خوردیم که چرا مراکز ...
راز 2 جنایت در سینه قاتل رانندگان مسافربر
سرنوشت مرد مسافرکش به دست نیامد. در ادامه مأموران با توجه به گذشت زمان زیاد احتمال دادند به خاطر سرقت اتومبیلش ممکن است او را کشته اند. مأموران در این مرحله با توجه به اینکه ممکن است عاملان جنایت در نقش مسافر او را ربوده باشند به سراغ تبهکاران زورگیر که در نقش مسافر اقدام به سرقت می کردند رفتند و اقدام های فنی پلیس آغاز شد. چند متهم سابقه دار یکی پس از دیگری تحت نظر ...
اشعار آیینی ویژه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
سال حزن نبی ارتحال تو روح مقدّست چو به پرواز می شود درهای غم به قلب نبی باز می شود در فصل خردسالی و آغاز زندگی بی مادریِّ فاطمه آغاز می شود اشک نبی برای تو ای جان پاک، ریخت با دست خویش بر تن پاک تو خاک، ریخت با رفتن تو یار محمّد زدست رفت خورشید روزگار محمّد زدست رفت شد حمله ور به گلبن دین لشکر خزان ...
مادر اسلام؛ گذری بر زندگی امّ المؤمنین خدیجۀ کبری (سلام الله علیها)
مریضی تو را نبینم. زمانی که بر هم نشینانت وارد شدی، سلام مرا به آنها برسان . خدیجه (س) پرسید: یا رسول الله! آنها چه کسی هستند؟ فرمود: مریم، دختر عمران و کلثوم، خواهر موسی و آسیه، زن فرعون .( 47) او در تاریخ حیات رسول اکرم (ص) و 25 سال همسری او زنی عادی نبود.وی روشنی چشم پیامبر،(48) معاون و کمک حال او در رسالت (49 ) و مخزن خاطرات خوش و مادر فرزند و نسل ماندگارش بود. پیامبر به سبب فداکاری شگفت انگیز ...
در این 6 مورد هر چه سریع تر از همسرتان طلاق بگیرید!
اعتیاد دارد، می تواند کاملا مضر باشد. زنی که شوهرش پنج سال پیش به مشروبات الکلی اعتیاد داشته می گوید: او همیشه مرا متهم می کرد. من فهمیدم که شوهرم عاشق یک چیز است و آن یک چیز من نیستم، حتی سگ و زندگی مان هم نبود. تنها چیزی که شوهرم دوست داشت انجام بدهد، نوشیدن مشروبات الکلی بود. آن زن تصمیم گرفت طلاق بگیرد. او می گوید که گرچه دوران پر از اندوهی را به تنهایی سپری کرد، اما حالا حال کاملا بهتری نسبت به ...
نه بلند به یک تفاوت! / "ما متفاوت نیستیم!"
کردند و من وارد شدم. روبرویم دو خانم جوان با چادرهای سفید گل گلی ایستادند، یکی از آنها گوشی همراه دستش بود، به طرفم آمد و سلام و احوالپرسی کرد. به نظر می رسید مربی دختران باشد. خانه دو طبقه بود. طبقه پایین خالی بود و از همان ابتدا راه پله ها به سمت طبقه دوم موکت شده بود. به دلیل اینکه در شب گذشته عقد یکی از دختران بود، کارگری در طبقه پایین مشغول نظافت بود. کفش هایم را درآوردم و با زن جوان ...
نمی دانم چرا نمی میرم؟ / می ترسم به تشییع جنازه ام هم نیایند + تصاویر
مردم دوستشان دارند. همین احترام برای این هنرمندان کافی است نظری گفت: وظیفه ارشاد و خانه سینما است که از حال و وضعیت این هنرمندان آگاه باشند و ببینند چه نیازی دارند. حتی بسیاری از آنها نیاز مادی ندارند، بلکه نیاز معنوی دارند و دیدار با آنها به روحیه شان کمک می کند. وی در پایان عنوان کرد: هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون متعلق به یک خانواده بزرگتری از مردم و جامعه هستند که من فکر می کنم. جویا شدن از حالشان در این شرایط سنی از همه چیز با ارزشتر است. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان ...
متولد شد ،خماری کشید، مُرد!
همراه آخرین روزهای رؤیا، نوزاد معتاد. او که چند روز قبل در 4 ماهگی به خاطر اوردوز مرد. او که زهرا آرزو داشت 20 سال بعد در جایی زنده و سلامت ببیندش. اسمش را هم پرستارها رویش گذاشتند. کسی نبود تا کنار سطل زباله بیمارستان، همان جایی که پیدایش کردند، نامی رویش بگذارد. اسمش را گذاشتند رؤیا! با اعتیاد شدید متولد شد. مادر معتادش هیچوقت سراغش را نگرفت. اصلاً چه کسی می داند مادرش هنگام تولد او به ...
سوسن پرور: به خانواده ام گفته ام در اینستاگرام مرا فالو نکنند!
حیوانات و پرندگان توجه کنیم و با آنها مهربان باشیم، حتما انرژی مثبت خودمان بیشتر خواهد شد. شما را می توانیم در ردیف آدم های خودساخته قرار بدهیم؟ من فقط با پشتوانه و حمایت خانواده ام به دنیای هنر وارد شدم، اما در کار هیچ کس به من کمک نکرد و به اصطلاح پارتی ام نشد یا موقعیت خوب کاری را به من پیشنهاد نداد.نه پول داشتم و نه پارتی، فقط با تلاش کردن به جایی که هستم، رسیدم. از جایگاهی که در بازیگری دارم بشدت راضی هستم، شاید برای دیگران این جایگاه مهم نباشد اما برای من بهترین است. طاهره آشیانی - جام جم ...
در این 6 مورد هر چه سریع تر از همسرتان طلاق بگیرید!
از والدین اعتیاد دارد، می تواند کاملا مضر باشد. زنی که شوهرش پنج سال پیش به مشروبات الکلی اعتیاد داشته می گوید: او همیشه مرا متهم می کرد. من فهمیدم که شوهرم عاشق یک چیز است و آن یک چیز من نیستم، حتی سگ و زندگی مان هم نبود. تنها چیزی که شوهرم دوست داشت انجام بدهد، نوشیدن مشروبات الکلی بود. آن زن تصمیم گرفت طلاق بگیرد. او می گوید که گرچه دوران پر از اندوهی را به تنهایی سپری کرد، اما حالا حال کاملا ...
پرستویی،قهرمان گمشده کیمیایی بود
به گزارش جام جم سیما ، او در گفت وگو با خبرنگار جام جم از این نخستین همکاری با پرستویی و فیلم قاتل اهلی ساخته جدید پدرش، مسعود کیمیایی می گوید. پرستویی، قاتل اهلی ِ کیمیایی شد سرانجام قرار است اتفاق بیفتد: بازی پرویز پرستویی در فیلمی از مسعود کیمیایی. با این که پرستویی سال ها با فیلم های کیمیایی و قهرمان هایش زندگی کرده بود و برای تمرینات بازیگری اش در ابتدای راه، آنها را اتود می زد، اما به دلایل مختلفی این همکاری تاکنون به تاخیر افتاده و پیش نیامده بود که پرستویی را در قامت قهرمان های کیمیایی ببینیم. پرستویی دو سال پیش در مصاحبه ای اشاره کرده بود که سه بار قرار بود با کیمیایی کار کند، اما نتوانسته با فیلمنامه های پیشنهادی ارتباط برقرار کند. او گفته بود: همچنان منتظرم آقای کیمیایی یک سناریوی خیلی خوب بنویسند تا من از آن استقبال کنم. ظاهرا فیلمنامه قاتل اهلی آن قدر خوب بوده که بازیگر سختگیر و گزیده کاری چون پرستویی حاضر شد بازی در آن را بپذیرد.این در حالی است که پیشتر عزت الله انتظامی از بازی در این پروژه انصراف داد و اظهار کرد: باعث افتخارم است در فیلمی از مسعود کیمیایی بازی کنم، اما فیلمنامه قاتل اهلی خوب نیست و در آن حضور ندارم. اما گویا فیلمنامه تغییرات مثبتی نسبت به متنی پیدا کرده که آقای بازیگر خوانده و کیمیایی، 12 بار فیلمنامه را بازنویسی کرده است. به هرحال پرستویی از نسخه نهایی خوشش آمده و بتازگی با حضور در دفتر تهیه کننده فیلم قاتل اهلی ، برای بازی در تازه ترین اثر مسعود کیمیایی قرارداد بست. سرانجام فیلمی که مدتی پیش تولید آن متوقف شده بود، از سر گرفته شد و قرار است پس از انتخاب دیگر بازیگران و عوامل، فیلم قاتل اهلی به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی تا چند هفته دیگر در تهران کلید بخورد. فیلمی که تاکنون حضور بازیگرانی چون پرویز پرستویی، پولاد کیمیایی، بابک حمیدیان و مینا ساداتی در آن قطعی شده است. قاتل اهلی قصه جوانِ یقه سفیدِ تازه به دوران رسیده ای را روایت می کند که می خواهد یکشبه پولدار شود. درباره همکاری کیمیایی و پرستویی همکاری پدرم و آقای پرویز پرستویی قرار بود خیلی زودتر از اینها اتفاق بیفتد، اما بنابه دلایلی پیش نیامد و حتما تقدیر نبوده است. با این حال خوشحالم که این اتفاق سرانجام با فیلم قاتل اهلی افتاد و حتما شکل گیری این همکاری در این مقطع زمانی هم حکمت خودش را دارد. در ضمن این اولین همکاری من هم با آقای پرستویی محسوب می شود که واقعا افتخاری برایم است. معتقدم پرویزخان پرستویی یکی از قهرمان های گمشده کیمیایی بود. به نظرم با این که ایشان به عنوان قهرمان فیلم های آقای حاتمی کیا شناخته می شود و با کارگردان های مختلفی کار کرده، اما جنس بازی و نوع نگرش ایشان خیلی به سینمای کیمیایی نزدیک است. بازگشت عطا در گشت ارشاد2 خیلی از تماشاگران فکر می کنند، شخصیت عطا در پایان فیلم گشت ارشاد ساخته آقای سعید سهیلی مرده است، اما این طوری نیست و این شخصیت که به کما رفته بود، دوباره برمی گردد. بنابراین در گشت ارشاد2 باز هم در کنار کاراکترهایی که حمید فرخ نژاد و ساعد سهیلی آنها را بازی می کنند، حضور خواهم داشت. این فیلم الان در مرحله پیش تولید است و بزودی فیلمبرداری آن شروع می شود. زوج هنرمند در فیلم کیمیایی یکی از نکات قابل اشاره فیلم قاتل اهلی ، حضور زوج بازیگر، بابک حمیدیان و مینا ساداتی در ترکیب بازیگران آن است؛ این دو پیش از این در فیلم هیهات با یکدیگر همکاری کرده بودند، فیلمی که هنوز اکران عمومی نشده است. آن طور که پولاد کیمیایی گفته، انتخاب دیگر بازیگران فیلم همچنان ادامه دارد و برای یکی از نقش های مهم فیلم هم با چند چهره سرشناس مذاکره شده که درصورت مشخص شدن انتخاب، رسانه ای می شود. یک نقش متفاوت در قاتل اهلی ، نقش متفاوتی را بازی می کنم و شخصیتی که از من خواهید دید به دیگر نقش هایم در فیلم های کیمیایی شباهتی ندارد. همواره سعی کرده ام در همه نقش هایی که در سینمای کیمیایی بازی کرده ام، چه قهرمان و چه شبه قهرمان (فردی در حاشیه قهرمان)، تفاوت را در بازی ام لحاظ کنم تا تماشاگر یاد قهرمان قبلی نیفتد. مثلا نقشم در رئیس یک جوان مدعی، ناپخته، کمی شیطان و شوخ است و در جرم یک آدم تلخ و تنها و زخم خورده هستم. این تفاوت و تغییر نقش در این اثر جلوه دیگری پیدا می کند و اساسا طبقه شخصیت با آنچه پیشتر از من در فیلم های پدرم دیده اید، فرق می کند و جنس بازی دیگری می طلبد. این بار هم مثل همیشه تلاش می کنم باتوجه به ویژگی های خودم به عنوان پولاد کیمیایی بازی کنم، نه براساس نگاهی کپی وار به قهرمان های پیشین سینمای مسعود کیمیایی. انتظاری که به پایان رسید (بخشی از یک مصاحبه تصویری با پرستویی، منتشرشده در آذر 93) سه بار قرار بود با آقای کیمیایی که خیلی هم برای من قابل احترام است، همکاری کنم، اما نتوانستم با کارشان ارتباط برقرار کنم. خودم هم تاسف خوردم، چون سینمای کیمیایی را خیلی دوست دارم. با سینمای کیمیایی و از قیصر به بعد، بدعتی در بازیگری سینمای ایران گذاشته شد. آن موقع که هنوز وارد فضای حرفه ای نشده بودم و به عنوان بازیگری جوان در تئاتر کار می کردم، نقش قهرمان های سینمای او را اتود می زدم. منتظر می مانم که همکاری من و ایشان برای کار بهتری اتفاق بیفتد. ممکن است ایشان حرف مرا بشنود، اما امیدوارم به ایشان برنخورد. من حتی پس از دیدن متروپل ، نتوانستم با موضوع ارتباط برقرار کنم و به صورت غیرمستقیم به ایشان رساندم که شما را به خدا این کار را نکنید و از این فیلم ها نسازید. چون ما یک کیمیایی داریم. من همچنان منتظرم ایشان یک سناریوی خیلی خوب بنویسند تا من از آن استقبال کنم. با پرویز ...