سایر منابع:
سایر خبرها
عذرخواهی دندانپزشک اصفهانی و سکوت مسئولان اصفهان
حالی می گذرد که هنوز هیچ یک از مقامات وزارت بهداشت و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان درباره این حادثه صحبتی نکرده اند. ماجرا از آنجایی آغاز شد که دوشنبه عصر مادر یسنا به همراه همسر و دختر 7 ساله اش برای کشیدن دندان به مطب دندانپزشکی در اصفهان رفتند. مادر یسنا درباره روز حادثه گفت: زمانی که به این دندانپزشک گفتیم دخترم می ترسد، گفت شما اگر بیرون باشید من می توانم کارم را انجام بدهم ...
موفقیت یعنی عبور از ترس و خطر
حرفه ما این است که می توانیم زندگی آدم های منفی و مثبت، رفتارها و مشاغل مختلف را تجربه کنیم. فیلم سینمایی یک مقطع 45 روزه است، اما در سریال، بازیگر چهار یا پنج ماه با نقش زندگی می کند. از جایی به بعد دیگر من نیستم که بازی می کنم؛ این نقش است که مرا با خودش می برد و قطعا تاثیرش روی زندگی من دیده می شود. برای منی که تحت تاثیر نقش قرار می گیرم، بازیگری پیامدهایی دارد. مثلا ممکن است یک روز ...
هک تلگرام 25 هزار زن توسط یک خواهر و برادر
این پرونده بزرگ به پلیس فتا رفت و از یک اخاذی اینترنتی شکایت کرد. این زن شیرازی در شکایت خود به ماموران گفت: اکانت تلگرام من هک شده و تمام اطلاعات شخصی ام در اختیار یک فرد دیگر قرار گرفته است. بعد از این اتفاق با توجه به دسترسی فرد ناشناس به اطلاعات موجود در اکانتم یعنی کانتکت ها، تصاویر و پیام ها و غیره، این هکر اقدام به اخاذی از من می کند. افزایش شکات با اعلام این شکایت موضوع ...
زندگی را امیدوارانه دنبال کن
...> یکی از توان یابان تحت پوشش سازمان بهزیستی استان همدان با نگاه حسرت آمیزی، از ناتوانایی پاهایش می گوید و آن را دلیلی برای دور ماندن از تحصیل عنوان می کند. صدیقه تاجمند که به خاطر ضعف جسمانی پاهایش نتوانسته به مدرسه برود و الان با داشتن 40 سال سن همچنان بی سواد مانده است از رویاهایش برای درس خواندن و رفتن به مدرسه به عنوان یک آرزوی همیشگی می گوید. این بانوی توان یاب که این ...
گزارشی از مینی بوس های حادثه ساز تهران
متولدان دهه های چهل و پنجاه اند، همان دهه ای که خیابان های تهران پهن تر بود، تمیزتر بود و آلودگی نداشت. آنها 45 ، 40 سال پیش همین خیابان ها را بالا و پایین می کردند و مسافر می آوردند و می بردند. به گزارش شهروند، مینی بوس های تهران را می گویم، همین مینی بوس های قدیمی و زهوار در رفته که جوان ترین شان 25، 20 ساله است، همان هایی که بعد از پنج دهه، هنوز با قیافه های رنگ و رو پریده، صندلی ...
ترس از شکارچی ها و تیراندازی/شکارچی هایی که شب ها کمین می کنند
الناز است که در روزهای نبودن پدر بی قراری می کند و حالا که قرار است شیفت رضایی پور 6 روزه شود، نگرانی بیشتر است اگه 6 روز بره، از طرفی خوبه چون هزینه هامون کم می شه. آخه هزینه رفت وآمد با خودمونه. فکر کنین ماهی 400 هزار تومن. هزینه خورد و خوراک هم یک طرف که تازه یه مدته سازمان 150 هزار تومن کمک هزینه خورد و خوراک می ده. اما این دوری راه رو که نمی شه تاب آورد . صبح هایی که رضایی پور نیست، برای اعظم ...
پهلوانی به مدال نیست/لزوم تدریس فرهنگ پهلوانی درمدارس/گفتندالمپیکی شدم
بود تمام بود. حتی آقای رسول خادم در آنجا به من اعلام کرد که من المپیکی شدم. متاسفانه بعد از آمدن به ایران به من زنگ زدند که تصمیم عوض شده است. بالاخره بعد از بحث های زیاد، قرار شد که با هم کشتی بگیریم. من هم بعد از 21 کیلو وزن کم کردن صرف مدت 15 روز که برای هر 7 کیلو گرم باید یک ماه ریکاوری می کردم با ایشان کشتی گرفتم درحالی که حریف بنده نه وزن کم کرده و نه هم به اندازه ی من کشتی گرفته بود ...
جهاد نکاح برای سرکرده منافقین/ ایدز و مسعود رجوی بهم آلوده بودند+تصاویر
...، خبر مرگ او را فاش کرد. در این نشست، ترکی الفیصل ضمن تمجید از دارودسته رجوی، از او و همسرش مریم رجوی به عنوان قهرمانان دموکراسی ایران نام برد. مسعود رجوی از ژوزف استالین رهبر شوروی کمونیستی در به کارگیری سیاست مشت آهنین بسیار تأثیر پذیرفته بود، به گونه ای که از او ستایش و تمجید می کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و طی 37 سال گذشته، منافقین 17 هزار نفر از مخالفان ...
اعترافات هولناک جوانی که مادرش را کشت
از شیراز به اصفهان، قم و تهران و از آن جا به مشهد رفتم. متهم به جنایت مسلحانه ادامه داد: چون میترسیدم در مراکز اقامتی مجاز شناسایی شوم به همین خاطر در یکی از منازل اجاره ای مخفی شدم ولی عذاب وجدان رهایم نمی کرد و آرامش روحی خودم را از دست داده بودم. این گونه بود که تصمیم به خودکشی گرفتم و با خوردن مقدار زیادی قرص سعی کردم خود را از این عذاب روحی رها کنم ولی اطرافیان که متوجه وخامت حالم ...
زبان فارسی، از آشوب تا سامان
نیستند و پس از صدها یا ده ها سال حضور در گفتار و نوشتار ایرانیان و دیگر فارسی زبانان، اکنون دیگر واژه های فارسی یا دقیق تر بگوییم فارسی شده و شهروند سرزمین زبان و ادب فارسی اند. این شهروندان، دارای گذرنامه ی با اعتبار و روادید اقامتِ همیشگی اند با امضای همه ی فارسی زبانانی که با آنها هم زیستی زبانی و فرهنگی داشته اند و دارند، به ویژه صدها شاعر و نویسنده ای که بر بارِ معنایی و ارزش اندیشگی آنها ...
شوهرم زنان غریبه را به خانه می آورد تا من به عنوان میهمان ازآنها پذیرایی کنم!
فرزین هم مردی خشن و عصیانگر بود به طوری که هر روز پسرم را به بهانه های واهی کتک می زد. تازه فهمیدم که من هشتمین همسر او هستم و 7 زن قبلی او به خاطر همین رفتارهایش از وی طلاق گرفته اند، اما بدتر از همه این رفتارهایش ماجرای ارتباط او با زنان غریبه بود. او با بی شرمی و در حضور پسرم زن غریبه ای را به خانه می آورد و از من می خواست تا به عنوان میهمان از او پذیرایی کنم. وقتی فرزین حاضر نشد مرا ...
بلای که یک عمه بر سر برادرزاده اش آورد!
که باید در کارهای خانه به من کمک کنی، ولی من حوصله کار کردن نداشتم. برای اینکه هزینه خرید مواد را تامین کنم مجبور شدم در منازل مردم کار کنم. هر روز بیشتر خودم را در منجلاب فساد می دیدم از طرفی خانواده ام هم به من توجهی نمی کردند. از غرولندهای مادرم خسته شده بودم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به ماموران معرفی کنم تا مرا تحویل بهزیستی دهند. می خواهم ترک کنم و زندگی جدیدی برای خودم بسازم. منیع: رکنا ...
حرف های دکتر احمد چلداوی درباره کتاب خاطراتش:تکریت 11 ، اردوگاه صلیب ندیده!
و دانشجوی نمونه کشوری شدم. همان سال هم فوق لیسانس دانشگاه تهران قبول شدم. 73 هم دکترای دانشگاه تهران قبول شدم تا 78 که دانشجوی نمونه دوره دکترا هم در کشور شدم. بعد هم در اینجا استخدام و کار تدریس را شروع کردم. در سال 78 استادیار، در سال 84 دانشیار و سال 88 استاد تمام و در سال 91 استاد نمونه کشوری شدم. یعنی در سال 90 به عنوان استاد نمونه انتخاب شدم ولی در اردیبهشت 91 جایزه آن را به من دادند. همان ...
سالگرد ازدواج؛ بهانه ای برای قتل زن جوان
.... اگر او این کار را انجام می داد من هم متضرر می شدم به همین دلیل چاره ای نداشتم جز اینکه موقتا سکوت کنم . متهم در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از طی مسافتی سمیرا از من خواست خودرو را متوقف کنم تا درباره این مسئله حرف بزنیم و موضوع را تمام کنیم. حین گفت وگو به شدت عصبانی شدم و ناگهان شالی را که او بر سر داشت دور گردنش پیچیدم و فشار دادم. سمیرا از حال رفت. تصور کردم بی هوش شده است به همین ...
می گفتند سیدحکیم ماهی 100 میلیون می گیرد و به سوریه می رود!
.... بعد از رفتن همسرم از فامیل خیلی کنایه شنیدم. برایم مهم نبود که چه می گویند چون ایشان، حرف های قشنگی زده بود و همیشه وقتی به حرف هایش فکر می کردم اصلا برایم حرف های دیگران مهم نبود. آن موقع مثل الان نبود که با ایشان ارتباط داشته و از حالشان جویا باشیم. تا یک سال بعد که برگشت، من به هیچ عنوان خبری از ایشان نداشتم. دو ماه بعد از بازگشتش مراسم ازدواجمان را برگزار کردیم. همسرم 17 ساله بوده که ...
اخلاق حرفه ای مدیران بزرگ / به جنگ پیش داوری و تعصب بروید
عصر بانک ؛ تجربه ام به من آموخته است تا به عنوان یک زن از پشتکار، انعطاف پذیری، خلاقیت و درستکاری بالایی در زمینه کارم برخوردار باشم و هیچ گاه اصول و اولویت های اخلاقی ام را زیر پا نگذارم. سال ها پیش که من با رتبه ممتاز در دانشگاه اسمیت پذیرفته شدم و رشته اقتصاد بین الملل را در آن دانشگاه و سپس دانشگاه سوربن با بهترین نمرات به پایان رساندم، عقیده غالب در جوامع بر این اساس شکل گرفته بود که یک زن ...
هویتم را عوض کردم تا پسرانم به سوریه بروند!
ندارد قضایش را بخوان. خودم هم وضو گرفتم و با او نماز خواندم. یا مثلا وقتی سوار اتوبوس می شدم یک خانم پیر یا بچه دار می آمد بلند می شدم تا او بنشیند و بچه ها با دقت رفتار مرا می دیدند و این کار را یاد گرفتند. اتفاقا یک بار مصطفی روی صندلی اتوبوس نشسته بود، خانمی آمد کنارش نشست اما او بلند شد، خانم به او گفت: جا که هست تو هم بنشین، مصطفی نُچ کرد و بعد آن خانم از من پرسید چرا نمی نشیند؟ گفتم: خب شما ...
خالکوبی هم جلوی شهادت داداش مجید را نگرفت
فیلم بازی می کند که من سوریه نروم وقتی واکنش هایمان را دید گفت که نمی رود. چند روز مانده به رفتن لباس های نظامی اش را پوشید و گفت: من که نمی روم ولی شما حداقل یک عکس یادگاری بیندازید که مثلاً مرا از زیر قرآن رد کرده اید. من بگذارم در لاین و تلگرامم الکی بگویم رفته ام سوریه. مادر و پدرم اول قبول نمی کردند. بعد پدرم قرآن را گرفت و چند عکس انداختیم. نمی دانستیم همه چیز جدی است. وقتی رفت ...
زندگی تلخ سنگین وزن ترین مرد ایران
به بیماری صرع مبتلا هستم، همه چیز را به هم زدند و اجازه ندادند این عروسی سر بگیرد. وقتی در این ازدواج شکست خوردم تصمیم گرفتم هیچوقت ازدواج نکنم. از این که کنار مادرم بودم، احساس خوشبختی می کردم و دوستی عمیقی بین ما حاکم بود. هیچگاه اجازه نمی دادم در خانه کمبودی وجود داشته باشد. مادر بیماری قند داشت و 12 سال پیش این بیماری او را برای همیشه از من جدا کرد. بعد از مرگ مادر به شدت افسرده و به کمردرد ...
نگاهم نکن
ناراحت می شد، نه در خانه سرزنش می شدم. خیلی آرام به طرف مغازه ی علی آقا راه افتادم. عمو توی مغازه اش نشسته بود و با ماشین حساب دخل و خرجش را حساب می کرد. خیالم راحت شد که مشغول است و حواسش به من نیست. وارد سوپری علی آقا شدم. شلوغ بود. می خواستم هرچه زود تر خرید کنم. علی آقا رفت از یخچال ماست بیاورد. همه چیز داشت خوب پیش می رفت که عمورضا وارد مغازه شد. نوشابه ی خنک می ...
چگونه دیگر از ورزش متنفر نباشید؟
سرگرم کننده آمد. من نمی دانستم چکار می کنم، اما در پایان متوجه شدم که دوست دارم بدوم! هنگامیکه شروع به دویدن آهسته در صبح زود کردم، متوجه شدم که روزهایم چقدر بهتر شده اند. اخلاق بهتر، استرس کمتر، تمرکز بیشتر، چیزی که بخاطرش هیجان زده باشم! حالا من 19 ماراتن و 11 اولترا ماراتن را دویده ام! باورتان می شود؟ حالا دویدن باعث می شود احساس شگفت انگیزی پیدا کنم، ذهن مرا شفاف می کند، و روز مرا خیلی خوب استارت ...
روایت جام جم از خانه ای روی آب
جدید برای خودم باز کردم. بعد از پژمان دیگر نه تنها بازیگر آثار جدی نبودم بلکه از نقش های منفی رد شده بودم، نقش های مثبت را هم پشت سر گذاشته و وارد حیطه طنز شده بودم. روزنامه جام جم با اشاره به عنوان فاز جدید مبارزه با شبکه های فساد اقتصادی، آورد: دستگیری شبکه فساد بزرگ بانکی که برخی سیاسیون نیز در آن دخیل هستند، تازه ترین خبری است که در حوزه مبارزه با فساد مطرح شده و نشان دهنده جدیت مسئولان ...
سخنان آیت الله خامنه ای به فرماندهان نظامی درباره قطعنامه 598
. بعد از 26-27 سال از پذیرش قطعنامه روز به روز زوایای پنهان این پیروزی برایمان نمایان می شود. نه اینکه زوایای حماسه؛ حماسه که جای خودش. زاویه پنهان این است که در ایران، در طول 200 سال گذشته در هر مقطعی که جنگیدیم یک بخشی از مملکت مان را از دست دادیم اما در طول این 8 سال جنگ تحمیلی علیرغم همه فشارها؛ که اسناد و مدارک آن موجود است که سی و چند کشور به عراق کمک می کردند اما یک وجب از خاک مملکت در دست دشمن ...
اشکان خطیبی؛ مدیر، بازیگر و یا تهیه کننده؟
نشان داد که اطرافیانم کمتر می شناختند، بعد از آن پیشنهاداتی را که بخشی از آن به مدیریت فرهنگی و اقتصادی منتهی می شد، برایم به همراه داشت. مدیریت پردیس چارسو هم از همین جا شروع شد. گرایشم در دانشگاه کارگردانی بود نه بازیگری؛ اما بازیگری غیر از مواردی معدود هیچگاه برایم راضی کننده نبود. موسیقی چرا، اما اجرا به عنوان بازیگر برایم همه قضیه نبوده است. تهیه کنندگی درتئاتر چگونه است، طبیعتا با ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما : هامفری بوگارت
حتی نامزد جایزه اسکار نشم. از این به بعد فقط می خوام نقش های معمولی بازی کنم. مهمترین فیلم های بعد از اسکار بوگارت عبارتند از: شورش کِین (1954)، سابرینا (1954) و هرچه سخت تر به زمین می خورند (1956). در سال 1956، زمانی که هنوز هامفری در اوج دوران بازیگری اش بود، به سرطان مری مبتلا شد و جراحی هم مانع رشد توده سرطانی اش نشد و در روز 14 ژانویه 1957 بوگارت در 57 سالگی از دنیا رفت. در حالیکه ...
مایکل دل؛ از دانشکده ی پزشکی تا خلق برند Dell
کناره گرفت، هرچند کماکان ریاست هیات مدیره را بر عهده داشت. وقتی 40 ساله شد منابع آگاه، دارایی خالص او را حدود 20 میلیارد دلار برآورد کردند. یک سال بعد هم مجله ی فوربز او را در جایگاه 4ام ثروتمندترین مردان آمریکا قرار داد. هرچند او نتوانست مدرک پزشکی اش را از دانشگاه تگزاس بگیرد ولی بعدها در سال 2006 از طریق بنیاد مایکل و سوزان، 50 میلیون دلار برای تاسیسات جدید به آن دانشگاه کمک کرد. مرکز تحقیقات ...
به طور ناگهانی وارد اتاق همسرم شدم و ازدیدن دختر جوان شوکه شدم
او ارتباط داشتم، اما نمی توانستم این گونه رفتارهای او را تحمل کنم و به همین خاطر چند ماه پس از ازدواج از او طلاق گرفتم و خانه نشین شدم . چندین سال از این ماجرا گذشت و من که دیگر احساس تنهایی می کردم در پی یافتن شغلی برآمدم تا این که روزی با دیدن یک آگهی تبلیغاتی به دفتر شرکت فرامرز رفتم چون کارشناس نقشه کشی بودم با دیدن مدارکی که به در و دیوار شرکت نصب شده بود فکر کردم فرامرز دوره های ...
خماری پدر؛ زخم های عمیق بر تن نوزاد پسر / قاضی گفت اشتباه کردم! +عکس
شود و مدام باید در رفت و آمد باشم. او این روز ها دائم در حال رفت و آمد است؛ از بیمارستان و مطب دکتر گرفته تا کلانتری و دادگستری. کف پا هایش تاول زده و از کاغذبازی های اداره ها و دادگاه شکایت دارد اما حاضر نیست به هیچ عنوان کوتاه بیاید. می پرسد: بالاخره قانون با پدری که این بلا را سر بچه اش آورده چه برخوردی می کند، یعنی زندانی اش می کنند؟ یعنی...؟ هزار سئوال بی جواب در ذهن زن جوان رژه می ...
عکس های خصوصی تازه عروس بوی طلاق داد
طوری خراب شد. از بعد طلاقم ،پدرم مرا از خانه بیرون کرده و می گوید مرا عاق کرده است. در پی اظهارات محبوبه,با مداخله کارشناس مرکز مشاوره ارامش ولیس خراسان رضوی پدر و مادر زن جوان دعوت شدند و با دو جلسه مشاوره ای,او به خانه پدرش بازگشت . رکنا
روایت تلخ یک قربانی خشونت خانگی
...! اما همیشه و با هر سختی هم که باشد، صبح روز بعدی در کار است: صبح که به شرقی ترین منطقه تهران برای معاینه در پزشکی قانونی رفتیم، با خودم فکر می کردم بعد از این معاینه همه کارها توسط ماموران قانون انجام می گیرد و کافیست صبر کنم تا حق مرا از شوهر پرخاشگرم بگیرند. اما دیدم اینطور نیست و تازه اول راه است. در ساختمان پزشکی قانونی اینطرف و آنطرف می رفتیم تا ببینیم باید چه کار ...