سایر منابع:
سایر خبرها
پخش و نمایش 50 فیلم سینمایی در تعطیلات
این فیلم خواهیم دید: رامین پسر جوانی است که در خانواده متمولی زندگی می کند. او با دختر یتیمی به نام سپیده آشنا می شود و علی رغم مخالفت خانواده اش با او ازدواج می کند. آنها زندگی خوبی در کنار هم دارند تا اینکه رامین در حادثه تصادفی کشته می شود. سپیده که چند ماهی است باردار است به سراغ پدر و مادر رامین می رود و موضوع بارداری اش را با آنها در میان می گذارد. خانواده رامین قبول می کنند تا به دنیا آمدن ...
ناگفته ها از سقوط اتوبوس سربازان پس از 35 روز
گرفتم و برگشتنم را به او اطلاع دادم. می خواستم هرچه زودتر به خانه برسم و دختر دو ساله ام را ببینم. دلم برایش تنگ شده بود. چند دقیقه بعد در حالی که همگی آماده رفتن بودیم، فرمانده نام گروهان ما را صدا زد و گفت که باید سوار این اتوبوس شویم. از دیدن ظاهر این اتوبوس قدیمی تعجب کردیم ولی چاره ای نبود. برای همین سوار شدیم و راننده به مقصد شیراز حرکت کرد. در راه یکی، دو بار توقف کردیم و بعد از آخرین توقف من و ...
اقدام زشت زن بیوه با تازه داماد ساعتی پس از شب عروسی
نصیحت های پدر و مادرم را در ذهن مرور کردم ولی مجبور به سکوت بودم و نمی توانستم هیچ عکس العملی نشان بدهم. از همان روز به بعد به مردی زن ذلیل تبدیل شدم که تنها خواسته های همسرم را اجرا می کردم او نیز هر کاری را که اراده می کرد انجام می داد تا این که در میان استرس ها و این شرایط زندگی خداوند دختر زیبایی را به من هدیه داد. این در حالی بود که نه تنها خانواده بلکه هیچ یک از ...
قتل همسر و دختر با ضربه های تبر
اعضای خانواده را داشته که موفق به فرارشده اند، اما مادر 51 ساله و خواهر 28 ساله شان در خانه گرفتارشده اند. یکی از اهالی با پلیس تماس گرفت و درخواست کمک کرد. ماموران با حضور در آنجا با اخطار به مرد صاحبخانه از او خواستند همسر و دخترش را رها کند و تسلیم شود، اما از او خبری نشد. ماموران زمانی که به حیاط این خانه پا گذاشتند، با جسد مادر و دختر که با تبر به قتل رسیده بودند، روبه رو شدند ...
زن متهم به شوهرکشی در دادگاه: من بی گناهم، پسرم قاتل است
پشت سر به وی حمله کرد، سپس من نیز به کمکش رفتم و با چاقویی که در دست داشتم، دو یا سه ضربه به وی زدم و بعد چاقو را به آرش دادم. پسرم نیز چند ضربه زد. دخترم نیز به کمک مان آمد و برای کشتن پدرش گلویش را فشار داد. وقتی مطمئن شدیم او را کشته ایم، جسدش را لای پتو در صندلی عقب خودرویش گذاشتیم و به بیابان های اطراف ورامین بردیم و در آنجا رها کردیم. با اعترافات این زن، دختر و پسرش نیز بازداشت شدند و تحت ...
عقدکنان در زندان؛ زندگی در آزادی
احساس کردم نمی توانم در این باره بی تفاوت باشم وقتی از زندان بیرون آمدیم ماجرای امیر را از مادرش جویا شدم و او از بی گناهی پسرش گفت و از اینکه حکم اعدامش تأیید شده و بزودی اجرا خواهد شد شماره تماسم را به این مادر غمگین دادم و گفتم وکیل من شاید بتواند به پسر شما کمک کند. صبح روز بعد من و امیر در اتاق ملاقات تلفنی با هم حرف زدیم که گفت: سال 88 وقتی قتل اتفاق افتاد من 19 ساله بودم و برادر ...
وقتی تک همسری برده داری و بی بندوباری جنسی آزادی محض می نماید +فیلم و عکس
...> جلد کتاب به خانه میمون خوش آمدی اثر کرت وانه گت 6- جانت گاوین ؛ سریال نجاتم بده : در قسمتی به نام جرقه از این سریال که سال 2006 پخش شد، تامی (شخصیت اصلی داستان) و جانت (همسر او) دارند از هم طلاق می گیرند که تامی متوجه می شود جانت رابطه ای پنهانی با برادر او دارد. وی به شدت عصبانی می شود و یک روز در میانه دعوایی که بر سر طلاق دارند، به شکلی خشونت آمیز و در حالی که جانت به شدت مقاومت می ...
دخترنوجوان در دام شیطانی مرد میانسال
به گزارش " جوان ایرانی "، او با نگاهی مضطرب و نگران و در حالی که به گفته مادرش زیر چشم هایش از کم خوابی و فشار عصبی زیاد کبود شده و گود افتاده است از دست مزاحمت های مردی شیاد دست به دامان پلیس شده است. مادر 37 ساله شهره می گوید دو شبانه روز است پلک نزده و نگرانی مثل موریانه فکر و ذهنش را خورده و پوک کرده است. او می گوید: نگران هستم به شوهرم چه بگویم و راهم را گم کرده ام. ...
پدرکشی پیش از طلوع آفتاب
ورامین بردیم و همانجا رها کردیم. با اعتراف متهم، فرزندان او نیز دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفتند. سعید، پسر 15 ساله قتل را پذیرفت اما فرزانه، دختر 19 ساله، خود را بی گناه دانست و گفت: من می خواستم با پسرعمویم ازدواج کنم اما پدرم مخالف بود. آن شب، خواب بودم که متوجه شدم مادر و برادرم، پدرم را با 18 ضربه چاقو کشته اند. من هیچ نقشی در قتل نداشتم. با افشای راز قتل، کیفرخواست پرونده ...
توطئه خانوادگی برای کشتن پدر!
ورامین که با مشخصات این مرد مطابقت می کرد، پیدا شد. با کشف جسد ابراهیم، تیم ویژه ای از کارآگاهان برای رازگشایی مرگ او که با ضربات چاقو کشته شده بود، تشکیل شد. بازجویی از اعضای خانواده مقتول انجام شد و پلیس توانست سرنخ هایی درباره این جنایت به دست آورد.عصمت همسر مقتول در ادامه بازجویی های فنی اعتراف کرد که همراه پسر و دخترش شوهر خود را کشته است که پس از این اعتراف دختر 22 ساله اش به نام ...
ولخرجی یک مدافع حرم برای ازدواجش!
بیشتر او حرف زد. همان شب از من جواب مثبت را گرفت! *داماد دست پاچه! صبح روز بعد از خواستگاری، برای بردن شناسنامه ها و رزرو زمان محضر به خانه ما آمد. حتی شناسنامه ام عکس دار نبود! محمد شناسنامه ام را عکس دار کرد و بعد از آن به همراه پدر مادر من و او برای آزمایش خون رفتیم. در آزمایشگاه خانم ها طبقه بالا بودند و آقایان پایین. محمد چندین مرتبه به بهانه های مختلف به ...
اجیر کردن آدمکش یک میلیاردی برای قتل پدرزن
، تحقیقات آغاز و مشخص شد مرد میانسال بر اثرشلیک گلوله به سرش جانش را از د ست د اد ه است. محل جنایت خانه ای ویلایی بود که جسد قربانی د ر گوشه ای از منزل رها شد ه بود . همسر قربانی در تحقیقات گفت: نیمه شب فردی زنگ خانه مان را زد و همسرم رفت تا در را باز کند که ناگهان صد ای شلیک گلوله آمد . وقتی دم در رفتم، با جسد غرق د ر خون او مواجه و متوجه شدم قاتل نقابد ار پس از قتل، فرار کرده است . ...
اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش + تصاویر
سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد. باشگاه 110 این اخبار را از دست ندهید: فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند آزار واذیت وحشیانه دختر جوان توسط دو پسر بی رحم+عکس عروسی که در شبکه های اجتماعی حاشیه ساز شد+ عکس شوهرم خبر ندارد که من به رضا دلبسته شدم و با او بودم اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش + تصاویر ...
کتاب معمای عشق 2 با سرگذشت مهدی بسته شد/ همسرم، انتخاب پدر شهیدم بود
و شاید آن شب دختر آخر خانواده را از پدرم خواستگاری کرد. *مادیات نداشت ولی سرشار از معنویات بود خانم مداح با بازگو کردن خواب مادر در زمان خواستگاری اش، به ویژگی های ناب همسر شهیدش اشاره کرد: پدرم در آن زمان به خواب مادرم آمد و چادر سفیدی را به دست مادرم داده بود و به مادرم گفته بود که آقا مهدی را رد نکنید... پدرم خیلی بیشتر از من می دانست مهدی کیست... ...
عشق به پسر همسایه باعث شد به همسرم خیانت کنم /زندگیم را باختم
تا ساعتی دیگر روانه زندان شود، در حالی که عنوان می کرد دیگر از این زندگی پنهانی خسته شده بودم، به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی مشهد گفت: در یک خانواده متوسط رشد کردم، اگرچه پدر و مادرم اختلافاتی جزئی در زندگی داشتند، اما شرایط خانوادگی برای تحصیل ما فراهم بود. دختر نوجوانی بیش نبودم که همانند خیلی از دختران دیگر و در اوج هیجانات نوجوانی، عاشق پسر همسایه شدم. احساس می کردم همه خوبی های ...
این گزارش بوی خون می دهد/مروری بر قتل هایی که در هفته گذشته اتفاق افتاد
به دنبال من آمد او را هول دادم که سرش به میز تلویزیون خورد و نقش زمین شد . مشت محکمی به صورتش زدم ولی انگار قصد نداشت دست از دعوا بردارد. به همین خاطر در یک لحظه چاقو را از کشوی آشپزخانه برداشته و محکم به سینه اش زدم. چند دقیقه بعد که متوجه شدم مرده است بیل و کلنگی تهیه کرده و پس از حفر گودالی در آشپزخانه جسدش را دفن کردم. محاکمه مردی که دوستش را کشت و جسدش را کف آشپزخانه چال کرد ...
سرقت های پرستار سارق پس از بیهوش کردن بیماران
نام دارد، اواخر فروردین امسال و با شکایت فردی که مدعی بود اموال مادرش در یکی از بیمارستان های تهران سرقت شده، آغاز شد. شاکی به مأموران گفت: مادرم را برای درمان به بیمارستان برده بودم و قرار شد چند ساعت بعد، وقتی سرمش تمام شد او را به خانه برگرداندم. اما وقتی به بیمارستان برگشتم، متوجه شدم که او بیهوش شده است. تعجب کرده بودم و وقتی ماجرا را پیگیری کردم، پزشکان اعلام کردند که بدون ...
از کندن پوست سر تا تزریق سیانور؛ روزی که عملیات مهندسی، قرون وسطی را شرمنده کرد+تصاویر
. همین کار را کردم و وارد حمام شدم. دیدم یک پسر 16-17 ساله در گوشه حمام در حالی که دست ها و پاهایش با زنجیر بسته شده، افتاده بود. اسمش طالب طاهری بود. دیدم پاهایش کبود شده و باد کرده و بدنش تاول زده بود. به اتاق رفتم تا فرد دیگر را که محسن میرجلیلی نام داشت ببینم. فردی حدود 24-25 ساله در حالیکه دست ها و پاهایش با زنجیر بسته شده در گوشه اتاق نشسته بود. بدن او نیز مانند بدن طالب با کابل ...
روابط نامشروع محمد رضا پهلوی و کلفت سوئیسی که باردار شد/جریان ازدواج های متعدد شاه
آن کشور بود. 10 فروردین 1358 به باهاما رفت؛ اما روادید او برای مدت کوتاهی و به عنوان گردشگر صادر شده بود. تلاش های شاه مخلوع برای گرفتن پناهندگی از انگلستان بی نتیجه ماند؛ 20 خرداد همان سال به مکزیک رفت. بیماری او هر روز شدت می گرفت؛ اما او بیماری واقعی خود را از پزشکان مکزیکی پنهان می کرد. با شدت یافتن بیماری توانست اجازه ورود به آمریکا را به دست بیاورد. محمدرضا پهلوی 30 مهر به آمریکا رفت و برای ...
قتل زن بی گناه به خاطر رابطه شیطانی
از خاک بیرون آمده بود. در ادامه تیمی از ماموران همراه سیدجواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد راهی محل شدند. پس از خارج کردن جسد از خاک مشخص شد، جنازه متعلق به زنی حدود 30 ساله است که بیش از دو هفته از مرگ او می گذرد. با توجه به وضعیت جسد به نظر می رسید او بر اثر خفگی فوت شده باشد. همچنین خاک از محل دیگری به آنجا منتقل و روی جسد ریخته شده بود. سرنخ ماجرا ...
50 فیلم سینمایی و تلویزیونی را در تعطیلات پایان هفته تماشا کنید
فیلم سینمایی مرد عنکبوتی شگفت انگیز به کارگردانی مارک وب، جمعه 7 مرداد ماه ساعت 00:30 از شبکه سه سیما پخش می شود. در خلاصه داستان فیلم با بازی اندریو گارفیلد و اما استون آمده است: پارکر پسر دانشمند فقید ریچارد پارکر است که پس از مرگ پدر و مادر پیتر با او نزد عمه و شوهر عمه اش مانده است. پیتر با پیدا کردن کیف دستی پدرش به پژوهش وی در زمینه پیوندهای زیستی در ژنوم خزندگان دسترسی پیدا می ...
مجید اخراجی ها حالا در سوریه!
شود مجید ما را به مجید اخراجی ها نسبت داد. برای اینکه مجید سوزوکی به خاطر علاقه به یک دختر به جبهه رفت؛ اما مجید به عشق بی بی زینب همه چیز را به یک باره رها کرد و رفت. از کار و ماشین تا محله ای که روی حرف مجید حرف نمی زد. مجید سوزوکی اخراجی ها مقبولیت نداشت؛ اما مجید ما خیلی محبوب بود. ماشین مجید همیشه بدون هیچ قفل و دزدگیری دم در پارک بود. هیچ کس جرات این را نداشت که به ماشین او دست بزند. همه می ...
داماد محکوم به قصاص رضایت گرفت
روزنامه ها هم از خیران خواستند تا برای آزادی شوهرم کمک کنند. من روز سه شنبه برای ملاقات شوهرم به زندان رفتم و به او گفتم به زودی دیه اش فراهم می شود تا اینکه شامگاه همان شب از طریق سایت ها و شبکه های اجتماعی متوجه شدم فرد خیر ناشناسی دیه او را پرداخت کرده است و اولیای دم رضایت داده اند. وی ادامه داد: یک شنبه برای پیگیری وضعیت پرونده شوهرم به دادسرا می روم و امیدوارم هر چه زودتر از زندان آزاد شود و زندگی ...
رابطه پنهانی مرد جوان با قتل همسرش رنگ خون گرفت
صدا می کرد و خاک را کنار می زد. جوان چوپان وقتی خودش را به او رساند پای زنی را دید که از دل خاک بیرون زده بود و وحشتزده با پلیس تماس گرفت. دقایقی بعد تیمی از کارآگاهان به همراه بازپرس سیدجواد حسینی، کشیک جنایی مشهد در محل حادثه حاضر شدند. جسد از زیر خاک بیرون کشیده و در همان بررسی های اولیه معلوم شد که حدود 2هفته از مرگش می گذرد. طبق گفته کارشناس پزشکی قانونی قربانی زن جوانی بود که روی ...
حسابرس اعمال خودش بود
مرا در خانه نگه داشتند و می خواستند مرا به تهران ببرند که یکی از دوستان مهدی زنگ زد و بعد که کلی قسمش دادم خبر شهادتش را به من داد. بچه ها چطور با شهادت پدرشان کنار آمدند؟ بچه کوچکم که سنش نمی رسد و متوجه نیست. بچه بزرگم از وقتی که فهمیده بی تابی می کند. پیکر همسرم را آوردند جمکران و دعای توسل خواندند و از آن موقع او بی تاب شد. قبل از اینکه امیر محمد پیکر پدرش را ببیند، به او گفتم خبر ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
نجمه سادات طباطبایی دختر بزرگ مرحوم علامه و همسر شهید علی قدوسی است که به اندازه ی همه ی سال های عمرش گفتنی های شیرین و شنیدنی از سال های زندگی اش در کنار علامه دارد؛ پدری که او همیشه حاج آقا صدایش می کرده و البته خانم جانش که هیچ روایتی از مرحوم پدرش بدون رد و نشانی از مادرش برای او همراه نیست. سال ها زندگی در کنار شخصیتی برجسته همچون علامه طباطبایی برای نجمه سادات طباطبایی سرشار از نکته هایی ...
اعدام متعرض به کودکان در ملأعام
را معرفی کنم. وقتی شوهرم مرتکب قتل شد، من و بچه ام خانه نبودیم. با ثبت اظهارات زن جوان، به سرعت تیمی از کارگاهان به محل اعزام شدند و شوهر او را دستگیر کردند. او که همراه همسر و فرزندش، در همسایگی خانواده حنانه زندگی می کرد در بازجویی ها به آزار و اذیت دختر بچه ها و قتل حنانه اعتراف کرد. او درباره روز قتل گفت: روز حادثه حنانه را دیدم که بستنی به دست در حال رفتن به سمت پایین محله است. به ...
مرد بدگمان محاکمه می شود
می داد، به طوری که همیشه عصبانی بودم. همسرم مدعی بود من شکاک هستم و او مشکلی ندارد، اما من مطمئن بودم که اشتباه نمی کنم و او قصد خیانت دارد و حتی شبی خودم را به خواب زدم که دیدم همسرم گوشی موبایلش را روشن کرد و با فردی چت کرد و ساعتی بعد هم به آرامی با او حرف زد و خیال کرد من خوابم، اما من بیدار بودم و او را می پاییدم. روز بعد گوشی اش را چک کردم که متوجه شدم او فرد مورد نظر را به نام زنی ذخیره کرده ...
اشکی برای فرش های حرم/نخی به قالی و گره ای برای رفوی دل
کرد که چرا دو ساعت زودتر؟ من جلو رفتم و گفتم چون سفینه حسین علیه السلام سریع تر می رود. این را که شنید، گفت بروید. بعد از اینکه سفر زائران پایان یافت، 5 روز با همسر و دخترم در کربلا ماندم، چون به خاطر مسئولیت این حجم زائر، هیچ از زیارت نفهمدیم. روزی در حرم امام حسین علیه السلام متوجه وضعیت بسیار نامناسب فرش های حرم شدم. اشک از چشمانم سرازیر شد؛ گفتم آقاجان! به خاطر شما همه توهین ها را در ...
این بهترین تصادف عمرم بود!!
! بعد از مدتی سرانجام در جمع گریانی متشکل از پدر، مادر، دو خواهر و سه برادر سوار هواپیما و راهی پایتخت شدم. و با ز همون دست و پاچلفتی باقی موندم. وقتی که سال سوم دانشگاه بودم. مثل همیشه مجبور بودم در صف اتوبوس بایستم و گردن بکشم. زمستان بود و من حواس پرت، فراموش کرده بودم کاپشن بپوشم و به همین حسابی سرما به مغز استخوانم نفوذ کرده و و نوک دماغم مثل لبو قرمز شده بود. ...