سایر منابع:
سایر خبرها
خواهران غریب آسایشگاه کهریزک
عمر است، بیست و پنج سال! این روزها دنیا طوری شده که آدم ها به سختی با اقوام خود زیر یک سقف زندگی می کنند، زن و شوهرها به راحتی از هم جدا می شوند و جوان ها از خانواده هایشان دور می شوند و خانه مجردی می گیرند. این ها اتفاقات قشنگی نیست اما این روزها خیلی می افتد. دلیل همه این جدایی ها هم یک چیز است؛ آدم ها تحمل همدیگر را ندارند. با این حال اگر گذرت به آسایشگاه کهریزک بیفتد، در بخش ...
علاج خطورات شیطانی چیست؟
، خطر آن هم جدی است و شوخی بردار نیست و یک روز و دو روز هم نیست. یک آقایی از مسئولان که معروف و مطّلع است و ...، در ماه مبارک رمضان به بنده زنگ زد، تماس قطع شد، گوشی بنده هم خراب شد و همه شماره ها از بین رفت و آن شماره هم ذخیره نشده بود. آن آقا تصوّر کرده بود که من نمی خواستم صحبت کنم. گذشت و در چند روز پیش گفتند: این طور درست نیست. به ایشان گفتم: به هر کس که قبول دارید، این طور شده. گفت ...
از قتل همسرم پشیمان نیستم
دادم و او را صیغه کردم. بعد هم خانه ای اجاره کردم و مشغول زندگی شدیم. مدتی از زندگی مشترک ما نگذشته بود که من به رفتار او مشکوک شدم. احتمال دادم که با افراد غریبه رفت و آمد دارد. چند بار در این باره به او هشدار دادم، اما گفت که من دچار توهم شده ام. متهم در شرح حادثه هم گفت: آن روز کمی زودتر از همیشه به خانه برگشتم. وقتی رسیدم در خانه کمی باز بود. احتمال دادم که کسی به خانه رفت و آمد داشته ...
همسر شهید بودن، یک حس ویژه است / انگار شهادت را بیشتر از من دوست داشت
سنتی و مذهبی. این محله از قبل انقلاب هم همین طور بود. مردمش زمان انقلاب، انقلابی بودند و زمان جنگ هم رزمنده. امیرم متولد 15 خرداد سال 1367بود، به قول خودش روز قیام خونین مردم علیه طاغوت به دنیا آمده بود. همسرم بعد از سه سال تحقیق پیشنهاد ازدواجش را با خانواده من مطرح کرد. امیر خادم امامزاده علی اکبر چیذر بود و من را هم در آستان امامزاده دیده بود. من و امیر در تاریخ 13خرداد ماه 1392با هم عقد کردیم. دو ...
زندگی عاشقانه ای که شهادت نتیجه اش بود
پرسید و من با اطمینان خاطر گفتم که قلبا از این موضوع خوشحالم. این در حالی بود که اشک های مزاحم اجازه نمی داد صورت آرام ابولفضل را به خوبی بببنم. من همسرم را به حضرت زینب(س) سپردم و می دانم روزی او را در حالی ملاقات خواهم کرد که پیروز و سربلند است. آن روز، روز پیروزی کامل انسانیت در مقابل هر گونه ظلم و جهل است. عاشق رهبر معظم انقلاب بود همسر شهید در ادامه می گوید: همیشه در زندگی احساس ...
بی صدا رفت و بی صورت بازگشت
...، لباس هایش را تنش می کردم و با همان سن کم، همه جا با او می رفتم. حاج رجبی که نه دهان دارد، نه فکی و نه دندانی، حالا آرزویش شده تا بعد از 26 سال لقمه نانی را در دهانش بگذارد و غذاهای خانگی را بخورد، همسرش می گوید تا یک سال فقط با سرنگ به حاج آقا غذا می دادم. او 27 سال است که فقط مایعات می خورد. در طول تمام این سال ها کسی پیدا نشد که درد دل ما را بفهمد، فقط می گفتند خدا اجرتان دهد، حاج ...
از "چُن" تا "گوگَد"
سفرهای بزرگ داشته اند. امروزه اما با امکانات فراوان می توان به آسانی در یکی دو روز هم سفری به اعماق تاریخ داشت و به شکوفایی دست یافت. با یک برنامه ریزی مختصر،ساعت نه و نیم صبح روز شنبه نهم مرداد نود و پنج از تهران با وسیله شخصی به قصد دیداری از خوانسار همراه خانواده حرکت کردیم.در این روز که به نام امام جعفر صادق علیه السلام تعطیل رسمی بود، و تهرانی ها ،چون دیگر تعطیلات از هر طرف از تهران ...
روایت چند قربانی مین که دکتر و مهندس شدند
خیز تکرار می شود و مین هنوز هم قربانی می گیرد. من سیزده به در سال 70 برای تفریح و روز طبیعت همراه خانواده به دامنه کوهی که در قله آن پایگاه متروکه نظامی بود و البته تخلیه شده بود، رفته بودم؛ جایی در منطقه کلاترزان، در 35 کیلومتری جاده مریوان - سنندج. آن جا در زمان جنگ و برای دفاع مقابل دشمن مین گذاری شده بود و برف و... مین ها را پایین آورده بود. ما و بقیه بچه ها با خاک بازی می کردیم که مین منفجر ...
مردی که رهبر انقلاب خود را مدیون او می دانند
دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب( KHAMENEI.IR)، در خاطره ای از ایشان آورد: علاقه من به تبریز ذاتی است انس و علاقهٔ من به تبریز و آذربایجان، یک علاقهٔ ذاتی است. قبل از انقلاب من دو سفر آمدم تبریز، رفتیم خامنه، رفتیم شبستر؛ بعد از انقلاب هم چند بار آمدیم، باز خامنه رفتیم، شبستر رفتیم. آنجا ها را از نزدیک دیدیم. من مردم تبریز را هم متفاوت از همه جا دیدم. سفر اوّلی که بعد از ...
پشت صحنه زندگی
تلاطم روحی که می گوید دچار آن شده کاهش یابد. او ماجرای گرفتاری خانوادگی شان را چنین شرح می دهد: بیشتر از یک شب از زندگی پسرم با همسرش نگذشت وهنوز مراسم پاتختی نگرفته، عروس خانم رفت وبلافاصله فردایش لوازم خانه مشترک وهمه طلاها را بردند، تلاش بستگان برای برگشت به زندگی موثر ، نیفتاد وخانم با وکالتی که از پسرم همزمان با ازدواج گرفته بود رفت وخودش را مطلقه کرد وما فکر کردیم تمام شد اما نگو ...
سارا قمی، - خانم گل - ایران
به تیم دیگری بروم. تیم شهر خودم بود که دوستش داشتم، به خاطر همین با وجود مشکلاتی که همیشه وجود داشت و پیشنهادات بهتر مالی که از سوی تیم های دیگر مطرح می شد، همیشه به خودم می گفتم سارا تو باید در تیم شهرت بمانی. از نظر مالی هم شرایط هیچ وقت مساعد نبود؟ - در سال های اول کارمان که اصلا تعهد مالی بین ما وجود نداشت. اگر قهرمانی می شدیم گاهی 500 هزار تا یک میلیون تومان پاداش می ...
با پول کارگران افغان کتاب چاپ کردم
. قبل از من نشر خصوصی در افغانستان جدی نبود. درواقع در افغانستان پیشگام نشر بودم و خودم آموزش آن را در افغانستان بر عهده گرفتم. من در افغانستان ویرایش یاد دادم. حروف چینی، نمونه خوانی و طرح جلد و شیرازه و روکش یاد دادم. به جای کتاب، حلقه ازدواج ام را فروختیم ! آقای شریعتی در سال 68 ازدواج می کند دقیقا از همان زمانی که وارد کار نشر شده است. دل بستگی این زوج به کتاب هم از همان ...
مسئولان وزارت نفت می توانند بال بال زدن فرزندانم را تصور کنند؟/ بانیان این همه مشکلات را نمی بخشم
فعلی دانشگاه صنعت نفت مدرک لیسانس من هم که از دانشگاه شیراز بود در گرو مرکز آبادان قرار گرفت و لذا فارغ التحصیل های ارشد دانشگاه نفت از زمان ریاست ایشان، کاملا چهار میخه شدند! آیا این انصاف است که من متخصص که طی تحصیل 3 ساله در اهواز، به دور از خانواده و تحمل فشار مالی مخصوصا تحمل فشار روحی از سوی بچه هایم بویژه دخترم که شدیدا به من وابسته بود، حالا پس از فارغ التحصیل شدن که حدود 2 سال ...
مدیران نجومی منصوب این دولت هستند
کار خود قرار می داد حال و روز اقتصادی کشور این نبود. در زیر مشروح مصاحبه با حجت الاسلام سید ناصر موسوی لارگانی را می خوانید: به عنوان مقدمه اگر مطلبی هست بفرمایید. موسوی لارگانی: به عنوان یکی از کوچکترین خدمتگذاران ملت شریف و بزرگوار ایران بر خودم فرض می دانم که از تلاش های شبانه روزی خبرگزاری فارس در اطلاع رسانی به موقع و واقعیات به دور از هر گونه شائبه سیاسی و ...
هوری: قیافه ام خشن است اما مافیا نیستم
بازی کردم، 6 سال هم هست که برای صنعت نفت آبادان به میدان رفتم، البته حضورم در صنعت نفت در سه مقطع اتفاق افتاد. بچه های جنوب دوست دارند گلزنی کنند بچه های خوزستانی با تکنیک هستند، تقریباً همه به گل زنی اشتیاق دارند، البته مدافعان فوق العاده ای سهراب بختیاری زاده و پژمان منتظری و یا گلرهای بسیار خوب هم داشته ایم اما در خوزستان به خاطر تکنیک بالا تقریباً همه بازیکنان دوست دارند جزئی ...
قتل آنلاین
2میلیون ونیم می گرفتم اما با دست خودم همه چیز را خراب کردم. چطور با همسرت آشنا شدی؟ سال 87 بود که از شهرستان به تهران آمدم. تازه فوق دیپلم گرفته بودم. می خواستم در مقطع لیسانس درس بخوانم. برای همین به تهران آمدم و درسم را در رشته مهندسی ادامه دادم. وقتی به تهران آمدم، خانه ای برای خودم اجاره کردم. صاحبخانه ام هم مادربزرگ سارا بود که خودش در طبقه بالا زندگی می کرد. برای همین در ...
نجومی بگیران باید وجدان می داشتند
رانندگی فقط قبض جریمه دارند و تاکنون موردی نداشته ایم که اگر راننده ای برای 20 سال تخلفی نکرد، یک شاخه گل به دستش بدهیم. این در حالی است که باید سیستم تشویق و تنبیه با هم باشد. از دانش آموز تا دانشجو، از مامور راهنمایی تا مامور آتش نشانی و خلاصه اینکه همه باید هم تنبیه بشوند و هم مورد تشویق قرار بگیرند. این از مواردی است که موجب می شود فیشهای حقوقی و شکافها به وجود بیاید. = اینکه یک باره ...
دوست دارم تجربه خودم از جنگ را بسازم/ فیلمنامه سیاسی نمی نویسم
خانواده حس استقلال ویژه ای را برای دخترها به وجود می آورد که لابلای حرف هایی که با دوستان شان زده می شود و در خانواده کمتر زده می شود می توان آن را فهمید و من سعی کردم بخش هایی از این حرف ها را در آن کافی شاپ بیاورم؛ حرف هایی که در آن یک عصیان و تمایل به استقلال پنهان است و گاه برخی دختران فکر می کنند می توانند با مهاجرت یا خروج از خانه پدری به این استقلال دست یابند. در فیلم دختر می ...
خصوصی سازی؛ باری که منزل نرسید
واقعیت حضور این نهادها را در اقتصاد ایران پذیرفت. ولی باید برای نظارت بر عملکرد بنگاه های واگذار شده و اصلاح روش های واگذاری تلاش کرد. خصوصی سازی در ایران با امیدهای زیادی آغاز شد، اما آنچه در این بخش انتظار می رفت به سرانجام نرسید. چرا خصوصی سازی و آزادسازی اقتصاد در ایران، به آن نتیجه مطلوب نرسید؟ عبده تبریزی : همه ما که دور این میز نشسته ایم، و بخش قابل ملاحظه ای از ...
معجزه ای که سبب ایمان مرد واقفی مذهب به امامت حضرت رضا(ع) شد
...، گفتم: پارچه ها و برد یمانی ام را در راه فروخته ام؛ غلام رفت و بار دیگر بازآمد و گفت: چرا، بردی نزد تو هست؛ گفتم: خبر ندارم؛ غلام رفت و برای سومین بار بازگشت و گفت: داخل فلان جوال، در عرض آن بردی هست؛ با خود گفتم: اگر این سخن راست باشد، دلیلی برای امامت آن حضرت خواهد بود! به غلامم گفتم: برو و آن جوال را بیاور، غلام رفت و آن را آورد. جوال را باز کردم؛ دیدم در ردیف دیگر لباسها هست؛ آن را ...
اصول بچه داری، 4 نکته طلایی
تصمیم بگیرم چه چیزی بپوشم و نپوشم. نمی دانم 13 سال پیش چه کار می کردم ولی ظاهرا اصلا درست انتخاب نمی کردم. اینکه دخترم مرتب به من یادآوری می کند که شخصی را در زندگی دارم که می تواند صادقانه نظرش را در مورد طرز لباس پوشدن من بگویید، خیلی چیز خوبی است. 2. ما دخترمان را فقط یک ماه به اردو فرستادیم و درحالیکه نگران بودم که او حوصله اش برای ماه دوم سر برود، اما این کار در واقع به نفع او بود ...
بی صدا آمد، در خفا لبخند زد و مظلوم رفت
...، آزرده خاطر هستم و خودم را هیچ وقت نمی بخشم اما این اتفاق ممکن بود برای هر کس بیفتد. مشیت الهی سبب شد تا سال 1366 در ماووت عراق هنگامی که در حال شکستن یخ بودم، خمپاره ای به صورتم اصابت کند و دنیا در پیش چشمانم تیره و تار شود. از آن روز تاکنون هم تنفس راحتی ندارم، اما باز هم راضی به رضای خدا هستم و امیدوارم پروردگار رحمان و رحیم من را ببخشد. لحظه جانبازی عمو رجب لحظه حادثه را ...
دختر نوجوان؛ طعمه هوس های تلگرامی
: با یک ماشین به خانه برگشتیم. در رابطه با اتفاقات افتاده هم با کسی صحبت نکردیم؛ اما مزاحمت های سیاوش شروع شده بود. او مدام با تلفنم تماس می گرفت و با ارسال عکس هایی که برایش فرستاده بودم، مرا تهدید می کرد. من که دیگر تحمل نداشتم، موضوع را خاله ام گفتم و بعد از آن مادرم را هم در جریان این حادثه قرار دادیم. مادرم با شنیدن این موضوع، اشک می ریخت و بی قرار بود و دائما خودش را نفرین می کرد که چرا برایم گوشی خریده است. دستم را گرفت و به کلانتری آمدیم تا از این مرد مزاحم شکایت کنیم. ...
ازدواج با فیش حقوقی !
پول و امکانات رفاهی را می خواستند و آرین هم با فیش حقوقی من ازدواج کرده بود اختلافات ما به جایی رسید که دیگر آرین شب ها را نیز در منزل مادرش به صبح می رساند و من برای تنهایی خودم گریه می کردم این بود که من هم از یک سال قبل به خانه پدرم رفتم ولی در این مدت هیچ کس سراغی از من نگرفت حالا هم ... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی منبع: روزنامه خراسان ...
گفت وگو با زن صیغه ای بی رحمی که دختر 4 ساله اش را به خاطر ازدواج مجدد مسموم کرد
.... شوهرت الان کجاست؟ چهلم دخترم بود که از زندان آزاد شد. نمی دانم یا از بس مواد کشیده یک گوشه ای از خیابان افتاده یا اگر حالش خوب باشد خانه ناپدری اش است. به چه جرمی بازداشت شده بود؟ چه جرمی جز دله دزدی و اعتیاد؟ یک روز زنگ زد که او را سوار پراید سرقت ی گرفته اند. بعدا مشخص شد که ماشین را دزدیده و داخل آن هم مواد بوده. در این مدت او را ...
کریم جانبخش کمرسفید؛ مردی که نورِ سینماست!
احتیاج به برق دارند. بنده خدا همه کارهای قانونی را انجام داده بود و فقط یک متخصص باید برق را وصل می کرد. از یک طرف عروسی دخترم بود و از طرف دیگر کار مردم روی زمین مانده بود. ابتدا گفتم نمی رسم اما دلم نیامد کمک شان نکنم. به همین خاطر به بقیه گفتم شیرینی مجلس تمام شده و باید بروم تهیه کنم. به همین بهانه مجلس عروسی دخترم را ترک کردم و خودم را به محل فیلبمرداری رساندم و کار آنها را انجام دادم ...
سه عمل شیطان که بعد از انجام آن ها، دیگر کاری به کار انسان ندارد
مقابله کرد و مراقب بود که شیطان او را اغوا نکند، به قلب بینا و علم حقیقی دست می یابد. بعد ایشان به مرحوم ابوی فرموده بودند: من این عنایت را درک کردم. مرحوم ابوی هم به ما فرمودند که درست هم می گفتند و واقعیّت هم همان است. ایشان می فرمودند: گاهی که در روز زیاد تمجید می شدم، احساس می کردم که شب باید بیشتر ناله بزنم که گرفتار تمجید نشوم که می دانم آن تمجیدها از لسان مردم، از باب محبّتشان است ...
لادن طباطبایی:دخترم اوتیسم دارد
...> بازیگری حرفه پرزرق و برقی است اما سختی های خودش را دارد... درست است. شاهین بعدها هم پیگیر این حرفه نشد و تحصیلاتش را پیگیری کرد. دوست دارید وقتی به میانسالی رسیدید فرزندانتان با شما چگونه رفتار کنند؟ من خودم را عادت داده ام که از کسی توقعی نداشته باشم چون انسان هر کاری که انجام می دهد به خاطر خودش است نه به خاطر اینکه جواب بگیرد. خودم را مدیون پدرم می دانم چون من را ...
دیدار و گفت وگو با محمد دهقانی
به مناسبت ترجمۀ آثار کازانتزاکیس و جایزۀ بهترین نقد کتاب در حوزۀ تاریخ و جغرافیا از خانۀ کتاب ایران در سال 1392 دریافت کرده اند. دکتر دهقانی سابقۀ تدریس در دانشگاه سمنان، دانشگاه تهران و دانشگاه پکن و همچنین سابقۀ دوره های مختلف المپیاد ادبی دانش آموزی را دارند." در ادامه، سردبیر مجلۀ بخارا به معرفی تعدادی از آثار منتشرشدۀ میهمان کتاب فروشی آینده پرداخت و گفت: "کتاب های ایشان ...
خباز:احمدی نژاد به اندازه انگشتان یک دست در بین اصولگرایان طرفدار ندارد
این اتفاق در یک سال آینده بیفتد و پیش از انتخابات قوه قضائیه به این پرونده های ورود کند در حالی که آنها نزدیک دو سال است که مسکوت مانده اند. من نمی دانم. اما موضوع مهم این است که در همان سال های 84 و 88 هم خود آقای احمدی نژاد به تنهایی که رای نداشت بلکه اطرافیان و طرفداران ایشان رای داشتند. همه آنها از احمدی نژاد برگشته اند. ممکن است در توده مردم هنوز کسانی باشند که برای 45هزار تومان ...