سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته هایی درباره زندگی مایکل فلپس
.... واقعاً از دیدن او هیجان زده بودم و نتوانستم یک کلمه هم حرف بزنم. هشت سال بعد، او رکورد مایکل فلپس را که در المپیک پکن به دست آورده بود، شکست. بعد از کسب مدال طلا به مایکل گفتم: رفیق این لحظه واقعاً دیوانه کننده است. نمی دونم این پیروزی رو چه جوری هضم کنم. او لبخند زد و گفت: من می دونم. این جمله معروف است که شما نباید با قهرمانان زندگی خود دیدار کنید. اسکولینگ قهرمان زندگی اش را ...
احمدرضا؛ سمبل 14 ساله مقاومت در اردوگاه “رُمادی”/ افتخار نماینده صلیب سرخ به کودک انقلابی
تکرار کرد و من متوجه شدم که این تکه کلامشان است برای همین گفتم “بله، چون عراقی ها به احمد می گویند ابوشهاب، یا مثلا به جاسم می گویند ابومحمد”، بعد از من پرسید “بچه کجایی؟” گفتم “خرمشهر” جواب داد “محمره؟” گفتم “نه خرمشهر..” چون خلق عرب از نظر سیاسی خرمشهر را متعلق به خود می دانستند و می گفتند محمره و من روی این لفظ تعلق خاطری نداشتم و برعکس عاشق خرمشهر بودم، خلاصه از او اصرار و از من انکار تا ...
مادر و دختر موتور سوار ایرانی را بشناسید
مسابقه ای که در ایران برگزار شد دخترم اول و من دوم شدم و این موضوع به حد کافی مهارت هایمان را در این رشته نشان می دهد اما باید ساختارهای قانونی و حمایتی قوی تری ایجاد شود. می خواهید این رشته را نسل به نسل ادامه دهید؟ من واقعاً دوست دارم که این اتفاق بیفتد. در حال حاضر که همه اعضای خانواده به صورت حرفه ای این ورزش را دنبال می کنند. پسرم به تازگی در مسابقاتی که در بابلسر برگزار ...
مادر خانواده گریه اش بند نمی آید/ کوپه دربست به مشهد برای خانواده فقیر
...، نمی خواهید یه لقمه شام به ما بدهید؟ مریم و مادرش یکه می خورند؛ یکه می خورند چون شاید هیچ وقت هیچ آدم کت و شلواری، حتی برای یک بار هم که شده، نخواسته سر یک سفره کنارشان بنشیند و با آن ها هم غذا شود؛ دست پاچه شده اند و تعارف می کنند که حتماً باید شام در کنارشان بمانیم؛ دوباره خودِ مهندس سر و ته موضوع را درز می گیرد و می گوید: ما که توی مهمان نوازی شما سمنانی ها شک نداریم؛ فقط می خواستم این بچه ها ...
برخی حرکات آقای منتظری از ساده لوحی فراتر بود/ امنیت امروز کشور مرهون اقدام قاطع امام در برخورد با ...
سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک تان کند. امام خمینی(ره) در بخش پایانی نامه نیز تأکید کردند که والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید و ...
ماجرای بشقاب پرنده ها در آسمان تهران
سال خلبانی، این عجیب ترین چیزی بوده که به چشم دیده، می توان نتیجه گرفت که این اتفاق واقعا یکی از عجیب ترین رویدادهای آسمان ایران بوده است.البته تیمساریوسفی- فرمانده وقت نیروی هوایی- به همین سادگی ها این حرف را نمی زند چون وقتی حسین پیروزی ماجرای تلفن های مردم را برای او تعریف می کند: به تیمسار گفتم ما اینجا الان 16-15 نفر هستیم و همگی آن را می بینیم. این طوری بود که تیمسار به خودش زحمت داد و رفت ...
رضا عطاران و ویشکا آسایش،زوج پرفروش سال 94
کسی نگفتم. عطاران: من اصلا اطلاع رسانی از کارهایت ندیدم. ولی اگر خودم قله دماوند را فتح کرده بودم، الان اینستاگرامم پر از عکس قله دماوند بود. آسایش: من مدعی بودن و شلوغ کاری درباره کاری که می خواهم انجام بدهم را دوست ندارم. فتح قله دماوند هم دقیقا همینطوری شد چون فکر می کردم امثال من نمی توانند این کار را بکنند تا اینکه خواهر یکی از دوستانم از خارج کشور آمد و رفته قله دماوند ...
از اسارت در سومار تا فعالیت در جبهه اقتصاد مقاومتی
را خودشان تعیین می کردند، 50 نفر 50 نفر را برای سرویس بهداشتی هدایت می کردند، بیماری بچه ها برایشان اهمیتی نداشت، برخی مواقع بیمارها را اعزام می کردند، در بسیار از مواقع بچه ها به مرور زمان بهبودی پیدا می کردند، تلویزیون هم در اختیار ما قرار داده بودند، هر وقت می خواستند بچه ها را اذیت کنند و خبرهای ناراحت کننده پخش کنند تلویزیون را روشن می کردند. رحلت امام راحل و سختی ها دوران اسارت ...
حکایت سودای عشق و اسارت/سرگذشت 26 ماه شکنجه در زندان عراق
.... از چهار طرف در محاصره دشمن بودیم. به امید رسیدن نیروهای پشتیبان و تا زمان داشتن مهمات فقط دفاع کردیم اما گویی دشمن ابتدا نیروهای پشتیبان را زده بود. در این عملیات تعداد زیادی از نیروهای ایرانی به اسارت دشمن درآمدند و شکست بسیار سنگینی را تجربه کردیم. در زمان اسارت بیشتر به چه کارهایی مشغول بودید؟ در شش ماهه اول اسارت فقط به فکر خانواده و گرفتاری های زندگی بودم. غم دوری و ...
باید سازمان جدید هسته ای تاسیس کنیم/ وزارت خارجه از شکایت علیه آمریکا هراس دارد
.... این اخلاق سکولار لیبرالی است که میراث بورژوازی غربی قرن 18 و 19 است، در این اخلاق به اصطلاح سکولار و سانتی مانتال مثلاً اگر یک بچه گربه ای در خیابان زیرماشین برود آتش نشانی می آید مردم جمع می شوند خانم ها و آقایان گریه می کنند و بچه گربه را بلند می کنند، ولی وقتی 6 هزار کودک یمنی کشته شوند و عربستان با بمب بزند، خیلی مهم نیست. چون مسیر اخلاق بورژوازی حدود آزادی های فرد است، لذا چون در بمباران ...
چه کنیم تا فردای قیامت هیچ بازخواستی نشویم؟
إلّا امام، شفیق است. می بینید حتّی در فتنه 88 که همه می گفتند: بگیرید، بزنید، بکشید و ...، امام المسلمین نگذاشتند. چون امام، شفیق است، مهربانی می کند. درست است که برخی مواقع بعضی ها پررو می شوند و فکر می کنند امام، قدرت ندارد و می گویند: اگر راست می گویید محاکمه کنید. وقتی به آن ها پنهانی می گویند: این قدر نگویید محاکمه کنید، خودتان جرائمتان را می دانید، حداقل چند بار اعدام است (نه یک ...
بنیاد در آینه مطبوعات
جوانان توصیه کرد به بزرگان احترام بگذارند و نماز خود را اول وقت بخوانند و هیچ گاه تلاوت قرآن را فراموش نکنند و با کار و تلاش زندگی خوبی داشته باشند. خانواده بزرگ "آذری" صد ودهمین سال تولد این پیرمرد سرزنده روستای خوشاب شهرستان بردسکن را در فضایی آکنده از مهر ، مودت و محبت جشن گرفتند و به شکرانه این نعمت بزرگ الهی برسر سفره مهربانی نشستند. یک ایران چشم به راهتان بود 26 مرداد 1369 26 ...
ماه عسل در جبهه
از آن جایی که نیروهای بعثی کینه های زیادی از پاسداران داشتند، مرا هم که یک افسر ارتش بودم به چشم پرسنل سپاه پاسداران دیده و به همین واسطه شکنجه های زیادی می شدم. آن هم به طرق مختلف و از سوی هر نیرویی که با من برخورد می کرد. **نوع شکنجه ها و ضرب و شتم آنها چگونه بود؟ در عملیات رمضان، اکثر بچه های رزمنده روزه بودند، لذا بر اثر نخوردن آب لبهایشان خشک خشک شده بود و این در حالی بود ...
پیروزی در سایه وحدت ارتش و سپاه
. گفتم: رضا مقاومت کن آمدم. تک عملیاتی با کمک نیروهای حاضر در منطقه در حالی که تنها و دست خالی بودم و هیچ راهی به ذهنم نمی رسید، دیدم از دامنه ارتفاع رضاآباد تعدادی سرباز و سپاهی که شب قبل در آن منطقه پاسداری می دادند، پایین می آیند. وقتی در دست آنها آرپی جی هم دیدم بسیار خوشحال شدم و همگی را به سمت خود خواندم. خودرویی از راه رسید که برای پایگاه ها آب می برد. آن را متوقف کردم. سوار شدیم ...
حرکت در جاده بندگی
بایستی و نروی به مقصدت نمی رسی. تقوای مسیر چیست؟ شاید الان خیلی سوال در این زمینه باشد. اگر بچه ما معلول به دنیا آمده، مریض داریم، گرفتاریم، یک وقت یک مشکلاتی داریم که برای همه هم هست و یک وقتی هم نه باران مشکلات در خانه من ریخته است. یک نفر حرف کفر آمیز می زد و می گفت: خدا دریچه بلا را در خانه من باز کرده است و یادش رفته ببندد. همین که می گویند: از در و دیوار برای من بد بیاری می بارد. دنیا به ...
علیه آمریکاحرف زدن افراطی گری نیست/افشای فیش های نجومی سیاسی نبود
...> شما این را قبول دارید که انعکاس رای مردم باید در ریاست خبرگان رهبری دیده می شد؟ چون برخی روزنامه ها بعد از انتخاب آیت الله جنتی تیتر زدند؛ آخر اول من در این رابطه نمی توانم چیزی بگویم. اما اگر قرار بود چنین باشد پس اصلا مجلس خبرگان رهبری چه کاره است و برای چه آمده است؟ از اینکه زمانی را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنم. موفق باشید مهر ...
"فاش نیوز" در جمع آزادگان مفقودالاثر
گوی صمیمی حضور یافته است. او می گوید: ما با پنجمین گروه از اسرا و در 6 شهریور آزاد شدیم. همانطور که دوستان اشاره کردند، صلیب سرخی ها هم مایل به آزادی ما نبودند. چرا که چند تن از دوستان، وجود ما را به گوش صلیب سرخ رسانده بودند اما آن ها توجهی به موضوع نداشتند. اما در آخر، 5 شهریور ما را به بند 1 و 2 آوردند و صلیب ما را دید و بچه ها هم از حضور نیروهای صلیب سرخ استفاده کردند و یک نماز ...
ناگفته هایی از نقش رهبر انقلاب در حفظ امنیت ایران
مسئله ی سوریه و محور مقاومت و امنیت منطقه چقدر دقیق است. ایشان گفتند که امنیت منطقه به آینده ی سوریه گره خورده است و مراقب باشید، چون تحولات سوریه امنیت محور مقاومت و منطقه را هدف قرار داده است. مرحوم هیکل می گفت در این منطقه که همه جایش ناامن است، سهم عمده ی امنیت شما، از نگاه من که از بیرون تحولات را دنبال می کنم، برمی گردد به نقشی که امام خامنه ای در هدایت و سکان داری این جریان دارد. این را از ...
خداوند به مسئولان توفیق اولویت شناسی دهد
.... قانون تصریح می کند که اگر کسی در نیروهای مسلح بازنشسته شده، اگر پسرش شرایط دارد، استخدام شود. والله فرستادم و نامه ی مرا پس دادند. اشکالی ندارد. ولی شک نکنید چند سال دیگر قیامت هم می رسد. آن امام عزیز فرموده بود که اگر اینها را رها کنید، فردای قیامت نمی توانید جواب اینها را بدهیم. دیشب داشتم نگاه می کردم که مقام معظم رهبری گفتند: شما آزادگان روی امام زمان(عج) را سفید کردید . اینها تعارف است یا ...
گفتگو با رضا میرکریمی به بهانه موفقیت دختر اش (2)
از دستتان در رفته یا از اول هم چنین فضایی مدنظرتان بود؟ - من فکر می کنم این اتفاق شاید به این دلیل رخ داده که فیلمساز تمایلاتش در طول ساخت فیلم به فیلمنامه غلبه کرده است یعنی من به عنوان پدر به دنبال کشف دنیای دخترم بودم و آنقدر این پدر را بیشتر درک می کردم و دنیایش را می شناختم که تصویر باورپذیرتری از او ارائه شده و البته این به نظرم موفقیت فیلم است. در پایان یکی از سانس ها ...
شاید اولویت های رسانه ملی تغییر کرده باشد!
داشته است! چرا امروز در سالگرد ورود آزادگان صداوسیمای جمهوری اسلامی به اندازه خندوانه هم برای بچه های ما ارزش قائل نیست. چه اتفاقی افتاده است؟ ما اشتباه کردیم؟ این راه که ما رفتیم، اشتباه بود؟ هیچ وقت در این چند سال کس دیگری یک دفعه ما را صدا نکرده است که چه می گویید؟ اصلا چه دارید؟ حتی دفتر آقای رئیس جمهور هم اجازه نمی دهد، ما قشری 40 هزار نفری هستیم که هستی خود را در این نظام گذاشتیم، هیچ مطالبه ...
هنوز هم رزق و روزی با خداست
دستمال تمیز ساز دهنی اش را تمیز کرد و چون نگاه پرسشگر مرا دید، نگاهی به اطراف انداخت و با لبخندی گفت: دوست دارین، یعنی وقت دارین یه آهنگ دیگه بزنم؟ تعجب زده گفتم: می بخشی عزیز، این آمپلی فایر فقط تقویت کننده است، یا میشه تبدیل به ضبط و پخش هم بشه؟ لحظه ای خیره ماند و گفت: چند سالی موسیقی آموزش می دادم، اما دیگه نه تیپ معلمی موسیقی دارم، نه حوصله اش رو. اما به اطلاع تون می رسونم، ما برای ...
شکسپیر، چخوف، فیروز و دیگران
که به نظرم می آید طی کردن مسیر و عبور از این عمارت و این هزارتو بدون اینکه نقشه ای در دست بازیگر باشد، واقعا شدنی نیست. این فروکاستن یا افزودن را بیشتر از این لحاظ می پرسم که حمید امجدِ کارگردان چه کرده و چگونه این هزارتوی متن را در اجرا دوباره بازسازی کرده؟ افشین هاشمی: خیلی وقت ها در جلسات اول تمرین که با آقای امجد بودیم، من می گفتم بخشی از زیرمتن هایی را که الان در کارگردانی برای ما توضیح ...
لجاجت در برابر حق
و بسیاری از ائمه جمعه و نمایندگان مجلس خبرگان نیز در این احساس نگرانی با امام شریک بودند. آیت الله مشکینی به عنوان فردی بی کمترین حواشی سیاسی این واقعیت تلخ را کتباً در سال 64 به ایشان منعکس می سازد : در خاتمه چون کلام بدین جا کشید جسارتاً معروض می دارد نظر اغلب دوستان برای روز مبادا شمایید، لکن با یک نگرانی از ناحیه بیت و بعضی حواشی آن جناب که متأسفانه به قول آن مرحوم مراجع قبلی پس از ...
خاطرات حجتی کرمانی از آیت الله خامنه ای /"اظهارات علم الهدی صددرصد خلاف نظر رهبری است"
. یعنی خود مردم به ما کمک می کردند و با ما رابطه داشتند، بیشتر شیعه بودند اما سنی ها هم با ما رابطه داشتند. مخصوصا وقتی در کردستان بودم با مرحوم مفتی زاده خیلی رفیق بودم. حجتی کرمانی ادامه ماجرا را اینگونه روایت می کند: من به آیت الله خامنه ای خبر دادم که چنین اتفاقی افتاده است. گفتم ما می ترسیم، آقای خامنه ای به خانه ما آمدند و خانمم دوباره جریان را تعریف کردند، خوب یادم است، آقای خامنه ...
واکنش طاهری به جدایی از پرسپولیس
...: علی اکبر طاهری در خصوص بدهی 6 میلیارد تومانی باشگاه پرسپولیس به مانوئل ژوزه سرمربی اسبق پرتغالی تیم فوتبال پرسپولیس گفت: این حکم برای الان نیست و اگر یادتان باشد از قبل هم گفته بودم که حکم این مربی آمده اما بچه های واحد حقوقی در حال کار هستند تا بتوانند راهی را پیدا کنند تا با یک برنامه ریزی مناسب بتوانیم این مبلغ را بپردازیم. البته در این راه نیازمند کمک هواداران هم هستیم ضمن اینکه آقایانی ...
ماجرای فرار دیکتاتور پیشین ایران
شاه" سر می دهد. در پی اعلام خروج شاه از کشور، مردم به خیابان ها ریختند و مجسمه های او و رضا شاه را پایین آوردند. گروهی از مردم نیز در گوشه و کنار از جمله میدان بهارستان تشکیل اجتماع داده و خواستار برقراری نظام جمهوری و لغو سلطنت شدند. در همین روز کاخ های سلطنتی مهر و موم شد و برنامه دعا به جان شاه در پادگان ها لغو گردید. تصویر فوق ساقط کردن مجسمه رضاشاه پهلوی توسط حامیان دکتر مصدق در ...
از همنشینی با سید آزادگان در زندان، تا رسیدن به محضر امام روح الله (ره)
بردند بیمارستان ترکش ها را در آوردند، بعد نیز به اتفاق آقای آقازاده، آقای آهنگران و جمعی از روحانیون خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم که ایشان بسیار از ما دلجویی کردند و ما را مورد لطف خودشان قرار دادند؛ این دیدار را هرگز در عمرم فراموش نمی کنم. - مادر پیری داشتم که نابینا بود، وقتی برگشتم خانه دیگر من را نمی شناخت، چون زیاد بیتابی می کرد بچه های بسیج می رفتند خانه ما و به مادرم می گفتند ما محمد ...
با حبیب رفتم... بدون حبیب بازگشتم/ سه ماه در سلول انفرادی
اوایل فکر می کردیم این تحرکات فقط در مرز است و همان جا تمام می شود، اما عراقی ها هر روز در حال پیشروی بودند. هرگاه به پشت بام می رفتیم، عراقی ها را می دیدیم. تعداد زیادی از همسایه ها شهر را ترک کرده بودند و به روستاها و شهرهای اطراف رفته بودند. پدرم اجازه نمی داد ما شهر را ترک کنیم و می گفت عراقی ها چند روز بعد عقب نشینی می کنند و به شهر وارد نمی شود. برادرم و حبیب هرگاه از خط مقدم برمی گشتند، می گفتند شما نمی دانید آن جا چه خبر است توپ و تانک عراقی ها مثل مور و ملخ در مرز پراکنده است و شما نمی توانید این جا بمانید. ...
شانس 100 درصد کسب مدال بودم/ رییس فدراسیون آینده ام را فنا کرد
مولایی بودند و قول هایی نیز دادند. قرار بر این شد که بهادر در همان روز با بالگرد از بیمارستان 17 شهریور آمل به ساری منتقل شود اما بعد از گذشت چند ساعت از بالگرد خبری نشد و بهادر در شرایط سختی با آمبولانس به ساری انتقال داده شد. بعد از چند روز بستری بودن در ساری بهادر مولایی برای انجام عمل جراحی به بیمارستان اختر تهران منتقل شد، در تهران هم ملاقاتی انجام، حرف هایی زده و قول ...