سایر منابع:
سایر خبرها
سمیه و شاهرخ یادتان هست؟
بود به جان خانواده ها. انگار از نوجوان هایشان می ترسیدند. نکند عاشق بشوند. نکند ما را بکُشند! تا مدت ها حرف زدن در مورد شاهرخ و سمیه مهمترین تفریح عموم خانواده های ایرانی بود. از زندان که آزاد شدند با هم ازدواج نکردند. می گویند سمیه بعدها دوبار ازدواج کرد. شاهرخ هم از ایران رفت. مثل اکثر قصه های شرقی همه چیز داشت؛ جنون، عطش، سرکشی، تسلیم و البته اشک و آه و پایانی تلخ. بعد از ...
سکانس جدید در پرونده برادرکشی
او ادامه یافت تا اینکه در نهایت لب به اعتراف گشود و پرده از قتل برادرش در این ماجرا برداشت. او گفت: من و برادرم از مدت ها قبل با یکدیگر به دلیل مسائل مالی اختلاف شدید داشتیم و این درگیری روز به روز بیشتر می شد. هر بار با وساطت اعضای خانواده دعوای ما خاتمه می یافت. اما من از دست او خسته شده بودم. عامل جنایت ادامه داد: از مدتی پیش بود که نقشه کشیدم زمانی که برادرم در منزل است او را به ...
سه بار قصاص برای قاتل سه عضو یک خانواده
سلامت نیوز : قضات دادگاه کیفری استان تهران، مردی را به اتهام قتل سه عضو یک خانواده، به سه بار قصاص محکوم کردند. او دو سال پیش به دلیل آنچه انگیزه های ناموسی اعلام کرده، وارد خانه یکی از دوستان صمیمی اش شد و پسر 6ساله، همسر و مادر او را با ضربه های چاقو به قتل رساند. قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران علاوه بر سه بار قصاص، متهم را به 8 سال حبس، 74 ضربه شلاق و پرداخت دیه غیرمنتهی به فوت نیز ...
ژان دورینگ و موسیقی بلوچی در ایران!
مبلغی داشتم که از مؤسساتی می گرفتم برای ضبط موسیقی و می رفتم اطراف سراوان نزد صاحب ها و عبدالرئوف که خدا رحمتش کند؛ بسیار میهمان نواز بود و من از هنرمندان مختلفی موسیقی ضبط می کردم. به جاهای دیگری هم رفتم؛ مثل راسک، سرباز اما پایین تر از آن نرفتم. کمی شرایط آن زمان برایم سخت بود و بعد وقتی به فرانسه برگشتم و چند سال بعد دیسک کارهایی که ضبط کرده بودم را در فرانسه منتشر کردم، بسیار مورد ...
عاقبت بخیری به سبک آقا مجید؛ من باشم و نگاه چپ به حرم بی بی کنند!
گفت با بچه ها رفتیم طباخی دلم نیامد تنهایی بخورم. یا یک بار سه روز با ما قهر کرده بود، زنگ می زد برایتان غذا فرستاده ام. می گفتم آقا مجید شما با در و دیوار خانه قهر کرده اید یا با ما؟ می گفت با این چیزها کاری نداشته باشید، بیرون غذا خوردم دلم نمی آید شما از این غذا نخورید. آن قدر دل مهربانی داشت که نظیرش را ندیده بودم. پدر شهید هم می گوید: لحن حرف زدن مجید خاص بود. بگویی نگویی داش مشتی ...
ماجرای عضویت مهدی هاشمی در شرکت بزرگ نفتی
... حسین شمسیان در کیهان نوشت: راننده اتوبوس شرکت واحد که مطمئن شده بود چند مسافر به قول خودش مشکوک، قصد ندارند حرف هایش را قبول کنند و با ادعاهای بی پایه و سند، ذهن مردم را خراب می کنند، با صدای بلند از مردم اجازه گرفت و لحظه ای بعد، از مسیر اصلی خارج و به خیابان فرعی پیچید! کمی جلوتر توقف کرد و از مردم خواست پشت سرش پیاده شوند. چند قدمی مثل یک بلد راه جلوی مردم راه رفت و ...
داش مجید می گفت خالکوبی ام یا پاک می شود یا خاک/ بعد از شهادتش فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشت
تنهایی بخورم. یا یک بار سه روز با ما قهر کرده بود، زنگ می زد برایتان غذا فرستاده ام. می گفتم آقا مجید شما با در و دیوار خانه قهر کرده اید یا با ما؟ می گفت با این چیزها کاری نداشته باشید، بیرون غذا خوردم دلم نمی آید شما از این غذا نخورید. آن قدر دل مهربانی داشت که نظیرش را ندیده بودم. پدر شهید هم می گوید: لحن حرف زدن مجید خاص بود. بگویی نگویی داش مشتی حرف می زد. من و مادرش را به اسم کوچک ...
با عاطفه قرار داشتم / دوست دخترم را به آپارتمانم بردم
و اعلام کرد هیچ تماسی از چند سال پیش با مقتول نداشته است. با توجه به اینکه کارآگاهان احتمال قوی می دادند مرد جوان از ماجرای این قتل با خبر باشد وی بار دیگر در دومین روز از اسفند به اداره دهم آگاهی احضار شد اما این بار وی راز این جنایت را فاش کرد. پس از اعتراف حمید به قتل دختر جوان و با انتقال وی به دادسرای امور جنایی تهران، او درباره جزئیات قتل دختر جوان به بازپرس پرونده گفت ...
شوهرم را دوست نداشتم با پسری که از دوستی با او حس خوبی داشتم ارتباط برقرار کردم
. زمانی که از دوستش خواست به خانه اش برود تا با هم نقشه قتل همسرش را اجرا کنند او موافقت خود را اعلام کرد و گفت که می تواند روی کمکش حساب کند. روز قتل این زن درباره روز حادثه گفت: آن روز دوستم در خانه ام پنهان شده بود. قرار بود همسرم را با ضربات چاقو بکشیم و همین کار را هم کردیم. بعد از اطمینان از کشته شدن او، جسدش را در صندوق عقب پراید همسرم پنهان و خودرو را در محلی خلوت رها کردیم. پس ...
با احمدرضا احمدی درباره شعرها، آدم ها و آخرین رمانش
برایمان حرف بزند، این طور گفت: درواقع زندگی خودم است. ماجرا این بود که 11 شب دکتر به زنم تلفن کرد که بیایید مطب. زنم رفت و برگشت. گفتم چی بود؟ الکی گفت: دواهاتو عوض کرد و پرهیز غذا و... تا سه روز به من نگفت ماجرا چیست. بعد از سه روز معلوم شد ماجرا این است که قلب من فقط 15 درصد کارایی دارد که یعنی مرگ. باتری دوحفره ای قبلی را باید برداشت و سه حفره ای جایش گذاشت. قیمتش چقدر است؟ 45 ...
دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم
دیدن خواهر شهاب رفته بود که آنجا شهاب دور از چشمان خواهرش که برای انجام کاری خانه را ترک کرده بود، به زور به او تعرض کرده است. وقتی از این ماجرا با خبر شدم، نمی دانستم باید چه کنم. اول تصمیم به شکایت گرفتم، اما چیزی نمی توانست باعث شود حیثیت همسرم برگردد. سر این موضوع با شهاب دعوا کردم. روز قتل در کارگاه مشغول کار بودم که شهاب وارد شد. کادویی به من داد و خواست آن را به همسرم بدهم. کادو را باز کردم ...
قتل برادر معتاد با چوبه دار گره خورد
پزشکی در خصوص علت مرگ مقتول که خفگی اعلام شده بود، کارآگاهان پدر و دو برادر مقتول را دستگیر کردند. با ادامه تحقیقات سرانجام یکی از دو برادر مقتول به نام اصغر به بیان حقیقت پرداخت و در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: برادرم (مقتول) پس از چند روز، دوم اردیبهشت به خانه آمد و به علت مصرف مواد، من با او درگیر شدم، در یک لحظه دست هایم را روی گردنش فشار دادم که او بر اثر خفگی جان داد. با کمک پدر ...
روایتی دردناک از یک بیماری عجیب
خبرهای روز را بی اهمیت می کند، علی از جایی در جنوب کشور آمده بود، قامت نحیفش و چشم های ضعیفش و دست هایی که چیزی جز زخم نداشت، از دور نشان می داد که رنجی را با خودش آورده، آن قدر نحیف و ظلم پذیر نشان می داد که نشستن مقابلش و حرف زدن با او تبدیل شده بود به یک درد و دل، از علی نمی شد مصاحبه گرفت با علی فقط باید گپ می زدم، خودم را سپردم به حرف هایش عجب تکانی داشت واژه هایش : پدرم سکته کرد و افتاده گوشه ی ...
فکر کردم دوستم به زنم نظر دارد، به سراغ زنش رفتم و ... +عکس
علیرضا مقابل در خانه مادربزرگش آمد. تصمیم نداشتم او را بکشم. به همین خاطر در را باز کردم و به محض اینکه پسربچه وارد خانه شد او را از پشت سر گرفتم و به اتاق خواب بردم اما چون آنجا یک آینه بزرگی بود علیرضا مرا در آینه دید و من مجبور شدم او را هم با چاقو بکشم. من شیلنگ گاز را بردیم و خانه را ترک کردم. وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: یک ساعت بعد برای از بین بردن آثار جرم به خانه مهدی ...
در باغ تنها بودم که مرد افغان به من نزدیک شد / من مقاومت کردم اما..
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، پسر جوانی به یکی ازکلانتری ها رفت و مدعی شد که قتلی را مرتکب شده است. او گفت: در حال عبور در باغ های کن بودم که مردی افغان به من نزدیک شد و خواست گوشی تلفن همراهم را سرقت کند. من هم مقاومت کرده و با چاقو به او ضربه ای زده و از محل فرار کردم. اما بعد از مدتی عذاب وجدان گرفتم و تصور می کنم که مرد افغان را به قتل رسانده ام.باتوجه به اظهارات پسر جوان ...
قتل به خاطر هیچ !
. ماموران پس از حضور در محل جنایت با جسد مرد جوان روبه رو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. قاتل در همان محل جنایت حضور داشت و به قتل اعتراف کرد. او درباره انگیزه اش از قتل گفت: من و مقتول برادریم. من و برادرم با یکدیگر باجناق هستیم و قرار بود روز جمعه دور هم باشیم و بعد از صرف غذا والیبال بازی کنیم. آن روز برادرم توپ والیبال خریده بود که در همین اثنا مشاجره لفظی جزئی با این بهانه که تو ...
شوهرم رفت نان بگیرد که آدم کشت!
متوجه شده بودم رضا (مقتول) برای همسرم مزاحمت ایجاد می کند و احساس می کردم همسرم با این فرد ارتباط دارد. تا اینکه روز حادثه در پاکدشت به طور اتفاقی رضا را دیدم و با هم درگیر شدیم. بعد هم با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. سرانجام پس از صدور کیفرخواست، متهم صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.قاضی عبداللهی رئیس دادگاه با بیان اینکه خانواده مقتول برای متهم تقاضای قصاص کرده اند ...
وقتی عدالت فردی، در تضاد با عدالت اجتماعی قرار می گیرد/ یادداشت سیدآریا قریشی، نویسنده "کافه سینما" در ...
از نظر تماتیک، فروشنده ادامه مسیر فیلم های اخیر اصغر فرهادی به نظر می رسد. باز هم با داستان زوجی سر و کار داریم که پس از مواجهه با یک بحران بزرگ، بر سر دوراهی بزرگی قرار می گیرند: پایبندی به واقعیت وجودی خود یا سازش با تحولات منفی و احتمالاً برگشت ناپذیر ناشی از بحران به وجود آمده. یک بار دیگر با شخصیت هایی سر و کار داریم که نمی توانند از پس تناقضات درونی شان بر آیند. تناقضاتی که به خصوص در شخصیت عماد (با بازی بسیار خوب شهاب حسینی) به چشم می خورند. با ...
دختر جوان پدرش را با اره برقی تکه تکه کرد/محاکمه قاتلی که گوش می برید/ دستگیری داماد قاتل قبل از خروج از ...
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان، در پرونده همسرکشی زن میانسال متهم است با همکاری دو دخترش پدر خانواده را به قتل رسانده و برای اینکه بتوانند جسد را از خانه خارج کنند، جسد او را با اره برقی تکه تکه کرده اما قبل از خارج کردن جسد از داخل خانه، دستگیر شدند. شرح دادگاه این متهمان و اعترافات هولناک دختر خانواده از لحظات مثله کردن جسد را اینجا بخوانید. دستگیری داماد قاتل قبل از خروج ...
چرا امام جواد (ع) علوم خود را آشکار نمی کردند؟
حلال می شود، و چون ظهر می شود حرام می شود و عصر حلال و مغرب حرام و آخر شب حلال و پیش از طلوع فجر حرام و بعد از طلوع فجر حلال می شود؟ یحی بن اکثم گفت: نمی دانم، شما بگویید تا همه بدانیم. فرمودند: آن کنیزکی است که اول صبح اجنبی بوده است و چون روز بلند شد، آن مرد کنیز را خرید و بر او حلال شد ظهر او را آزاد کرد و بر او حرام شد، و عصر او را به عقد خود درآورد و حلال شد و چون مغرب شد، ظهار کرد و ...
آزار واذیت زنان جوان توسط مرد خشن / قربانیان را تا خانه شان دنبال می کردم
نوزدهم در لندن به طرز فجیعی زنان را به قتل می رساند. به گفته پلیس، آقای گائو زنان جوان که لباس قرمز به تن داشتند را هدف قرار می داد. او آنها را تا خانه دنبال می کرد، بعد به آنها تجاوز می کرد و سپس گلوی آنها را می برید و بدنشان را قطعه قطعه می کرد. پلیس در سال 2004 اعلام کرده بود فرد مظنون دارای انحرافات جنسی است و از زنان متنفر است. پلیس سپس در همان سال برای هر ...
پدرزنم به خاطر مشروبات الکلی درحالت عادی نبود / او در حالت مستانه به سمتم آمد +عکس متهم
ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران کلید زده شد و ماموران پس از 3 روز اقدامات فنی و پلیسی موفق شدند عامل این جنایت را در شهر اردبیل دستگیر کنند. رامین 39 ساله صبح امروز – چهارشنبه – پیش روی بازپرس مدیر روستا در شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران پرده از راز این جنایت شبانه برداشت. این مرد به ماموران گفت: همسرم در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار است و به همین خاطر شب ها دیر به خانه ...
چخوف هم می تواند عده ای را دلواپس کند
اصلا چیست؟! شروع کردم به ایوانف خواندن که حقیقتا کمی هم کسل شدم و تا حدی توی ذوقم خورد. چون آن نمایش را دیده بودم، انتظار داشتم نمایش نامه ایوانف، به همان جذابیت باشد. در شش وبش این بودم که چه کار کنم و نهایتا شرایط سیاسی-اجتماعی آن زمان هم تا حدودی من را به سمت اجرای آن کشاند. با مشکلاتی که برای 17 دی پیش آمد، حس کردم شاید الان موقعیت مناسبی برای اجرای ایوانف است. چون بعد از 17 دی جسته وگریخته شنیدم ...
اقدام زشت و غیرانسانی مرد جوان با برادرش در خودرو / مرد همسایه شاهد ماجرا بود +عکس
سوار شدن برادرم به ماشین و پیش از آنکه او خودرو اش را روشن کند به ماشین نزدیک شدم. برادرم شیشه را پایین کشید و من هم همان زمان با چاقو به گردنش ضربه ای زدم و فرارکردم. به گزارش براساس گزارش مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ،متهم در تحقیقات اولیه و در خصوص انگیزه جنایت ، علت مشخصی را بیان نکرد و صرفا عنوان داشت که اختلاف ما از حدود 20 سال پیش آغاز شد و نهایتا به اینجا ختم شد که تصمیم ...
بعد از قتل برادرم بستنی خوردم
تدبیر24 : قاتلی که صبح روز دوشنبه برادرش را کشته بود در جلسه بازپرسی درباره علت قتل گفت: چون برادرم به من زور می گفت او را کشتم در ساعت 9:30 روز دوشنبه خبر قتل مرد میانسالی در خیابان سپیده جنوبی شهرک ولی عصر (عج) از سوی ماموران کلانتری 153 شهرک ولی عصر به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به گزارش اعتماد، دقایقی بعد قاضی مرادی؛ بازپرس امور جنایی تهران، به همراه اکیپ تشخیص هویت در صحنه ...
اسیدپاشی را قبول ندارم!
. آنقدر سوزش دردناک بود که خودم را از روی دیوار به گاراژ بغلی پرتاب کردم و از همسایه ها درخواست کمک کردم. ظرف اسید دست بهرام بود؟ تاریک بود، متوجه نشدم. چرا از آنها شکایت نکردی؟ در این مدت به خاطر سوختگی بدنم در خانه ام بستری بودم و از طرفی هم ترسیدم از آنها شکایت کنم. پس از اسیدپاشی برای مداوا به بیمارستان نرفتی؟ نه. به خانه ام رفتم و خود درمانی کردم. معتادی؟ نه. حرف آخر؟ من اسیدپاشی نکردم و در این حادثه مجروح هم شدم و برای اثبات حرف هایم شاهد دارم. ...
برادرکشی به خاطر هیچ!
گرما وی اقدام به پایین آوردن شیشه ماشین کرده بود، به ماشین وی نزدیک شده و با چاقویی که آن را در داخل کیف دستی خود پنهان کرده بودم، ضربه ای به سمت گردنش پرتاب کردم و در حالیکه برادرم از ناحیه گردن دچار خونریزی شدید شده بود از محل متواری شدم. متهم در تحقیقات اولیه و در خصوص انگیزه جنایت، علت مشخصی را بیان نکرد و صرفا عنوان داشت که اختلاف ما از حدود 20 سال پیش آغاز شد و نهایتا به اینجا ختم ...
اعتراف ناموسی عمو به کُشتن خواهر و برادر خردسال آبادانی+ عکس
مرحله استخوان ها برای آزمایش های DNA به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات از پدربزرگ خانواده به صورت ویژه آغاز شد. پدربزرگ وقتی شنید استخوان های نوه هایش درحیاط خانه اش پیدا شده گفت: من با پسرم اختلاف داشتم ولی هیچ وقت به نوه هایم آزاری نرساندم و نمی دانم چه کسی دست به این جنایت زده و چرا با این نقشه قصد دارد مرا گناهکار معرفی کند. کارآگاهان پلیس آبادان تجسس های پلیسی را بار دیگر از محل ...
اظهارات دامادی که پدرزنش را کشته - من فقط از خودم دفاع کردم؛او حالش دست خودش نبود
. از کجا می دانستی پدرزنت تا چند دقیقه دیگر به آنجا می آید؟ با او تماس گرفته بودم و می خواستم او را ببینم. گفت تا 20 دقیقه دیگر خودش را می رساند. برای چه می خواستی او را ببینی؟ چند وقتی بود که همسرم در آرایشگاهی مشغول به کار شده بود. کار او باعث شده بود که شب ها دیر به خانه بیاید و سر این موضوع بشدت ناراحت بودم و می خواستم با پدرزنم صحبت کنم با دخترش حرف بزند. ...
قاتل: برادرم را کشتم و بستنی خوردم!
دستور داده شد که او را بکشم. حالا او در آن دنیا زندگی راحتی دارد و با اینکه از مرگش ناراحتم اما چون می دانم درآسایش و آرامش است، خوشحالم. وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح منتظر برادرم ماندم تا از خانه خارج شود، وقتی سوار ماشین شد سراغش رفتم و به او گفتم با من چه مشکلی داری؟ اما برادرم به جای پاسخ به سؤالم خندید و حرف های بیهوده و بی معنی زد، من هم او را کشتم. بعد از قتل به خانه آمدم و بستنی خوردم و بعد از کمی استراحت کمی تریاک کشیدم که دستگیر شدم. با توجه به اظهارات متهم جوان، بازپرس جنایی دستور داد متهم برای بررسی روانی از سوی پزشکان قانونی معاینه شود. ...