سایر منابع:
سایر خبرها
پسر هوس باز با چرب زبانی مرا خام خود کرد / از او باردار شدم
جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
آزارواذیت دخترجوان به بهانه بازی کامپیوتری
...> دختر هجده ساله نیز درباره اتفاقات روز حادثه به بازپرس امور جنایی تهران گفت: آن روز این مرد با من تماس گرفت و گفت می خواهد مرا ببیند، من نیز سر قرار با وی رفتم و پس از اینکه سوار بر خودرویش شدم، با تهدید اسلحه و زور من را به خانه خود برد؛ زمانیکه به خانه اش رسیدیم به او گفتم که می خواهم از آنجا خارج شوم اما او گفت می خواهد پلی استیشن بازی کند و پس از اینکه بازی اش تمام شد، من را مورد آزار و اذیت ...
احساس می کردم همسرم با رضا ارتباط دارد/ او بارها مزاحم پریسا شده بود
افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
دیگر علاقه ای به همسرم نداشتم / از خانه فرار کردم و به خانه مرد جوان رفتم
را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم
پدرزنم به خاطر مشروبات الکلی درحالت عادی نبود / او در حالت مستانه به سمتم آمد +عکس متهم
بازمی گردد و معمولا بچه مان را در خانه مادرش می گذارد و زندگی نابسامانی دارم به همین خاطر شب حادثه وقتی به خانه رفتم دیدم همسرم هنوز به خانه نیامده است. وی افزود: وقتی با همسرم تماس گرفتم متوجه شدم خانه پدرش است و در این مرحله با پدرزنم تماس گرفتم تا تکلیف مرا روشن کند و با دخترش حرف بزند تا زندگی ام سر وسامان بگیرد که وی ادعا کرد در مسیر خانه اش است و خواست تا برای صحبت به سمت خانه شان ...
با حامد ارتباط مخفیانه داشتم / پدر ومادرم مرا درحالت بیهوشی پیدا کردند
بلایی سرم می آمد. ایران 110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
یکی از خوشبختی هایم، عدم توجه همسرم به مسائل مادی است
؟ من از همان ابتدا اصرار داشتم که همسرم خانم کاملاً محجبه ای باشد، همچنین می خواستم که سید باشند تا محرم حضرت زهرا بشوم، از همین رو یکی از دوستانم واسطه و معرف ایشان شد. مراسم عروسی ام در دولت ازهاری بود. دولت ازهاری در سال 56 حکومت را به دست گرفت و حکومت نظامی شد. عروسی در منزل پدرخانمم گرفته شد. در کاشمر خانوادة ما بسیار بزرگ است و باید همه را دعوت می کردیم لذا در دو شب ولیمة ازدواج داده ...
در یک میهمانی شبانه با رامین آشنا شدم / او در حقم نامردی کرد
سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید
شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
انکار قتل همسر
آنجا آمدم و از همه چیز بی اطلاع بودم به همین دلیل هرگونه اتهامی را رد می کنم و باز هم می گویم که قاتل نیستم. او در ادامه گفت: بعد از حادثه دو سال زندان رفتم. این اتفاق مرا از کار بیکار کرد و اخراج شدم. در این دو سال فرزندم نزد پدر و مادر همسرم بود، ولی بعد از آزادی از زندان پیش خودم است و مانده ام چگونه بیکار و بدون هیچ درآمدی فرزندم را بزرگ کنم. هم اکنون نیز همه دارایی همسرم و منزلمان در اختیار پدر و مادر همسرم است. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل مدافع وی وارد شور شد. ...
نقش بوی غذا در بهبود روابط همسران
ساک جلوی درب خانه مان ایستاده بود و در حال تحویل دادن دو قابلمه غذا به همسرم بود. اول متوجه چیزی نشدم اما وقتی مادر همسرم مرا دید خشکش زد و بدون این که حرفی بزند دستپاچه شد و یک خدا حافظی کرد و سریع رفت. همسرم هاج و واج بود و نمی دانست چه بگوید. ناگهان دلیل آن همه کدبانوگری و سلیقه و تبحر در آشپزی را متوجه شدم. خیلی ناراحت شدم ؛ از اینکه دو ماه است واقعیت از من پنهان شده است. چند ...
زندگی سیاه یک بچه پولدار از پارتی های شبانه تا سربازی پر ماجرا
زندانی شدم و در همین زمان همسرم طلاق گرفت و با دخترم به دنبال سرنوشت خودش رفت. این بار وقتی از زندان آزاد شدم، پدرم مرا به سفر تایلند فرستاد تا زندگی جدیدی را شروع کنم، ولی من دست از خلافکاری هایم برنداشتم و همواره بین آزادی و زندان سرگردان بودم. دوباره به پاتوق های خلافکاران بازگشتم تا این که سال گذشته در حالی که به شدت خمار بودم، با یک خودرو تصادف کردم و 11میلیون تومان دیه گرفتم. پس از آن که پول دیه را در پاتوق مجردی دوستم خرج کردم، او با کمربند مرا کتک زد و از خانه اش بیرون انداخت. از آن روز به بعد دوباره سرقت از گاوصندوق منازل را شروع کردم که در آخرین سرقت صاحبخانه سر رسید و ... ...
دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم
نشان می دهد ایزد مرتکب قتل شده است، بنابراین برایش درخواست صدور مجازات دارم. سپس وکیل اولیای دم به دادگاه گفت: از طرف ولی دم درخواست قصاص دارد. بعد از آن ایزد در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا اظهار کرد: شهاب از دوستانم بود که خانواده اش در آمریکا زندگی کردند. من به او اعتماد داشتم و او را به خانه ام راه می دادم تا این که یک روز همسرم من را از ماجرای هولناکی باخبر کرد. ...
مادر همسرم با یک پسر دوست شده بود/به زنم گفتم نباید با مادرش رفت وآمد کند
نمی فهمیدم چه کار می کنم. احترام والدینم را زیر پا گذاشتم و سه ماه قبل با همراهی دایی ام که کینه قدیمی با پدرم دارد، با این دختر ازدواج کردم. چهار سال از این ماجرا گذشت. موضوع ازدواجم توی فامیل پیچید و پدرم احساس سرشکستگی می کرد. صاحب یک بچه شدم؛ اما الهام، زنی نبود که فکرش را می کردم. او و مادرش مدام توی بازارها سرگردان و علاف بودند و هر چه درمی آوردم، خرج چرت و پرت می کردند. یک روز ...
اذیت و آزار گروهی کارمند زن در حاشیه شهر /مردان شرور به زور مرا سوار خودرویشان کردند
ام تن بدهد رفتار باور نکردنی پدر گلستانی بعد از محکوم شدن فرزندش در دادگاه عمومی آن روز همسرم در خانه نبود / من با دخترش ارتباط برقرار کردم آنجلینا جولی کردها در نبرد با داعش کشته شد! + عکس ارتباط چندش آورزن شوهر دار با پسر جوان/ هر روز به مغازه اش می رفتم زمانی که به خانه رسیدم از دیدن وضعیت مادرم شوکه شدم / فوراً با پدرم تماس گرفتم ...
اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان
...> ایران 110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد ...
با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم
...> دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، مرد جوان با مراجعه به دادسرای جنایی تهران همزمان با تسلیم شکایتی از آزار و اذیت شبانه پسرش توسط چند مرد مست خبر داد. ...
به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند
گلایه کنم که آنها بعد از این همه بدختی هایی که پدرم سر ما آورده ،هنوز هم مادرم را متهم می کنند و می گویند زن اگر زن باشد و خوب باشد شوهرش این طوری نمی شود. همشهری 110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود ...
ابراهیم به زور مرا به خانه اش برد / او به مدت یک هفته بارها اذیت و آزارم کرد
...، قضات شعبه دهم کیفری برای صدور رأی درباره متهم وارد شور شدند. ایران 110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
مادر زن داماد هوس باز را لو داد
این ها بخشی از اظهارات زن میانسالی است که برای حل مشکل خانوادگی به همراه دختر 24 ساله اش به کلانتری مراجعه کرده بود. این زن در حالی که عنوان می کرد از حرف ها و تهمت های دخترم بسیار ناراحت و دل شکسته هستم به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: حدود 33 سال قبل با میرکریم ازدواج کردم. سال های اول زندگی خوبی داشتیم تا این که صاحب 3 دختر شدیم اما آرام آرام همسرم به مصرف مواد مخدر روی ...
پایان تاریک یک ارتباط سیاه
در خیالاتی شوم غرق خوشبختی می کرد. مرضیه آهی کشید و افزود: متأسفانه این ارتباط شوم سبب شد هر روز چند ساعتی بچه هایم را در خانه تنها بگذارم و به مغازه پسر جوان بروم. شوهرم و خانواده اش متوجه شدند گیج می زنم. آنها شاکی شده بودند ولی نمی توانستند مهارم کنند. شنیدن این حرف از زبان زن همسایه و آن پسر جوان که می گفتند تو حیف شده ای مرا برای دوری هر چه بیشتر از همسرم مصمم تر می کرد ...
فکر کردم دوستم به زنم نظر دارد، به سراغ زنش رفتم و ... +عکس
نظر دارد. این فکر لحظه ای مرا رها نمی کرد و خواب و آرامش را از من گرفته بود تا اینکه تصمیم گرفتم این ارتباط خانوادگی را قطع کنم، اما مهدی مدام با من تماس می گرفت. به همین خاطر تصمیم گرفتم به خانه مهدی بروم و ماجرا را به همسرش بگویم. مینا مرا به داخل خانه دعوت کرد. وقتی ماجرا را به او گفتم با هم درگیر شدیم و من او را روی زمین هل دادم و سیم سشوار را دور گردنش پیچیدم تا خفه شد. ...
دختر آشنا در دام مأمور قلابی
هستم و شغل آزاد دارم. مدتی قبل در خیابان با شاکی آشنا شدم. ارتباط تلفنی ما ادامه داشت تا اینکه مرا به خانه اش دعوت کرد. پس از این، با دخترش آشنا شدم و از آن روز به بعد با هر دو نفر ارتباط داشتم. من مأمور پلیس نیستم و اسلحه ای هم ندارم و حرف های شاکی را قبول ندارم. روز حادثه دخترش با رضایت سوار خودروی من شد و به خانه من آمد، اما بعد فهمیدم که مادرش از من شکایت کرده است. شاکی هم در جلسه بازجویی گفت: وحید مرا فریب داد و به زور به خانه اش برد و با تهدید اسلحه ... متهم در ادامه برای بازجویی های فنی به دستور قاضی ایلخانی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
از " اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان" تا " دختر جوان را به زور به خانه بردم"
اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
محاکمه مردی که 3 نفر را کشت
اینکه دختر جوانی وارد زندگیم شد. وقتی همسرم از این موضوع باخبر شد، خیلی ناراحت شد و من را ترک کرد. برای اینکه او را برگردانم، مجبور شدم دختر جوان را بکشم. بعد برای اینکه ثابت کنم که این کار را کرده ام، گوش های او را بریدم برای همسرم آوردم تا نشان دهم واقعا این کار را کرده ام و دیگر مزاحمی برای زندگی مان نداریم. متهم جوان گفت: از قتل ها پشیمانم و هنوز گاهی خوابشان را می بینم؛ بااین حال ...
گفتگو با داماد جنایتکاری که پدر زنش را کُشت
و خانواده مقتول بیان داشت. شب جنایت چه اتفاقی افتاد؟ ساعت 30/10 دقیقه شب بود که به خانه رفتم اما همسرم نبود. با او تماس گرفتم که گفت خانه پدرش است. فاصله خانه ما تا خانه پدرزنم 2 کوچه بود. بعد از پایان تماس راهی خانه پدرزنم شدم. زمانی که به کوچه آنها رسیدم، مادرزنم را دیدم که سرکوچه ایستاده بود. چرا مادرزنت آنجا بود؟ گفت منتظر همسرش است. چون که می دانستم پدرزنم تا دقایقی ...
از قتل پدرزنم پشیمانم
سمتم آمدو کتکم زد، از خودم دفاع نمی کردم، مرا می کشت. من هم نفهمیدم در آن تاریکی شب چه شد. پیچ گوشتی را ازروی زمین برداشتم و به سمت وی حمله کردم و ضربه ای به او زدم. بعد از فرار کجا رفتی؟ ابتدا به خانه پدرم رفتم و فقط گفتم که با پدر زنم درگیر شده و او را کتک زده ام. بعد مقداری لباس و پول برداشتم و شبانه سوار اتوبوسی شده و به شهر اردبیل رفتم و یک خانه ویلایی را برای چند روز اجاره ...
دختری که بخاطر سرقت نکرده بازداشت شد
بالاخره سر و سامان بگیری. تحت تأثیر این حرف ها بود که غروب همان روز به تماس تلفنی پژمان جواب دادم. چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم. با این که سوار اتوبوس شرکت واحد شده بودم و به خانه برمی گشتم از من خواست در ایستگاه نزدیک میدان پیاده شوم. حدود 20 دقیقه بعد خودش را رساند. سوار ماشینش شدم و به طرف خانه حرکت کردیم. این اشتباه، آغاز راهی بود که مرا به این بدبختی کشاند. از ...
فهمیدم مادرم با مردی در ارتباط است / او به خاطر خطایی که کرده بود مدتها به من باج می داد
...> قدس آنلاین 110 از دوست خواهرم خوشم آمد / کاری با او کردم تا به خواسته ام تن بدهد رفتار باور نکردنی پدر گلستانی بعد از محکوم شدن فرزندش در دادگاه عمومی آن روز همسرم در خانه نبود / من با دخترش ارتباط برقرار کردم آنجلینا جولی کردها در نبرد با داعش کشته شد! + عکس ارتباط چندش آورزن شوهر دار با پسر جوان/ هر روز به مغازه اش می رفتم زمانی که به خانه رسیدم از دیدن وضعیت مادرم شوکه شدم / فوراً با پدرم تماس گرفتم ...
در باغ تنها بودم که مرد افغان به من نزدیک شد / من مقاومت کردم اما..
رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...