سایر منابع:
سایر خبرها
مدرسه کابوس شب هایم بود/ در روز اول از معلمم یک جلد قران هدیه گرفتم / مدرسه را با فرار آغاز کردم
سالها که فارق التحصیل کارشناسی در رشته مدیریت هستم نیز حضور در منزل و در کنار خانواده بودن را بیشتر از سایر مکان ها دوست دارم. در روز اول از معلمم یک جلد قران هدیه گرفتم "جواد قنبری خبرنگار زاهدان" : روز اول مدرسه خوب مثل اکثر بچه های زمان ما استرس داشتم و علاقه ای به مدرسه رفتن نداشتم اما بالاخره با کلی ناراحتی در حالی که کیف بزرگی بر دوش داشتم که تقریبا هم قد خودم بو با کلی ...
حسینی:سیدجلال را دوست داشتم، پرسپولیسی نبودم
دادند تا خودم را نشان دهم. می خواهم با لباس استقلال اول به تیم ملی برسم و بعد به فوتبال اروپا. حسینی درباره اینکه گفته می شود فوتبالش شبیه به سهراب بختیاری زاده و پژمان منتظری است خاطرنشان کرد: متاسفانه بازی های بختیاری زاده را یادم نمی آید اما مدت ها قبل که سن و سالم خیلی کم بود و بچه بودم در استخر هتل المپیک آقا پژمان را دیدم و با ایشان صحبت کردم و راهنمایی های خوبی از این فوتبالیست خوب کشورمان گرفتم. آن راهنمایی ها خیلی به من کمک کرد. ...
وزیر کانادایی مشهدی از آب درآمد!
درباره درد غیرقابل بیان خود صحبت نکرد؛ دردی که دلیل به وجود آمدن آن درگیری و ترور بود. این هفته من و خواهرانم از او خواستیم از این درد دوباره برای مان بگوید. این درگیری ها پدر مرا از من ربود و باعث شد من و خانواده ام برای یک عمر بترسیم. ما خوشبختانه خانه ای را یافتیم که به ما خوشامد می گفت؛ پیتربرو در استان انتاریو در کشور کانادا؛ جایی که ما در آن چالش ها و سختی های پروسه اسکان دوباره را ...
روایت های تکان دهنده فخیم زاده از شیوه مدیریت سینما در دهه شصت
فیلم خلاص شویم و سر فیلم دیگری برویم. وی در عین حال دلیل عدم فیلمسازی را مشغله کاری و فضای سینما خواند و گفت: من 1373 به تلویزیون رفتم و تنهاترین سردار را ساختم. بعد از آن، پنج سال طول کشید تا ولایت عشق ساخته شد. در ادامه نیز سال 1380 خواب و بیدار را ساختم و در ادامه حس سوم ، بی صدا فریاد کن و تا ساختمان 85 ساخته شد. این فاصله از ساختمان 85، تقریباً زمانی بود که همه ما کار نکردیم و یادم ...
محرمی:دوستان تاجی داشتم اما استقلالی نبودم
این حرف ها را در پی داشته است. ماجرا این بود که خیلی از تاجی ها به محله ما می آمدند و ما آنها را می دیدیم. خود آقا بهتاش یک جورهایی بچه محل ما حساب می شود. الان شما ممکن است یک نفر را ببینید و با او عکس بیندازید این دلیل نمی شود که شما حتما طرفدار تیم او باشید. خیلی ها همین روزها من را می بینند و عکس می اندازند اما خودشان می گویند ما استقلالی هستیم. * البته عبداللهی این را هم گفته که ...
عاشقانه ای زیبا با رنگ و بوی شهادت/ همسر شهید: خواب دیده بودم امین به سِمت محافظ بارگاه حضرت زینب(س) ...
نزدیک عصر بود که گفت: به خانه برویم. می خواهم وسیله هایم را جمع کنم. باید بروم. جا خوردم. حس کرختی داشتم. گفتم: کجا می خواهی بروی؟ بس است دیگر. حداقل به من رحم کن... تو اوضاع و احوال مرا می دانی. قیافه مرا دیده ای؟ خودم حس می کردم خُرد شده ام. گفتم: می دانی من بدون تو نمی توانم نفس بکشم. دیگر حرفی از رفتن به سوریه نزن. خودت قول داده بودی فقط یکبار بروی... گفت: زهرا من وسط مأموریت آمده ام به تو سر بزنم و بروم. دلم برایت تنگ شده بود. ...
خوردبین: کسانی که به من بد کردند با بی آبرویی از پرسپولیس رفتند/ حوصله کلاس های مربیگری را نداشتم و مربی ...
چه حسی دارید؟ امروز 68 ساله شده ام و به هر حال خوشحالم که امروز روز تولدم است. البته به خاطر اینکه سن و سالی از من گذشته اما سعی می کنم با همه بچه های تیم که همه جوان هستند خودم را وفق دهم هرچند که برخی مواقع کم می آورم چون سن من بالاست اما خوشحالم که با همه بازیکنان رابطه خوبی دارم. فارس: از چه سالی دقیقا وارد پرسپولیس شدید؟ دقیقا سال 1347 بود که به پرسپولیس آمدم ...
بخش های خواندنی کتاب - آب نبات هل دار -
. توی دلم از همان ناسزاهایی که از حمید یاد گرفته بودم، به حمید دادم تا عذراخانم دیگر به من نگوید بی تربیت! حمید با لجبازی به مادرش گفت: دلم مخواد بازی کنم. به تو چی؟ عذرا خانم چنان سیلی محکمی به او زد که همه توشله هایش از دستش ریخت توی کوچه. - باهمین بچه های بی تربیت بازی مکنی که این طوری جواب مدی! حمید با گریه می خواست جمعشان کند؛ ولی عذرا خانم گوش هایش را گرفت که زود برود توی ...
مصاف با منحرفان و بدعت گذاران
. در آن زمان من در سقز طلبه بودم و ایشان هم مدرس بود. البته توفیق حضور در حجره ایشان و تلمذ در محضرشان را نداشتم و در خدمت جناب ماموستا ملا محمدامین شریعتی درس می خواندم، اما در هفته چند بار خدمت ایشان می رسیدم و از اخلاق و منش بزرگوارانه این عالم جلیل القدر درس می گرفتم و سعی می کردم آنچه در رفتار ایشان می بینم الگو و سرمشق خودم قرار دهم و رفتارم را با اعمال ایشان هماهنگ کنم. حاج ماموستا در همه ...
طبق قانون اساسی، کمک به جبهه مقاومت، وظیفه ماست/برجام، تاکنون اثر مثبتی در زندگی مردم نداشته است
تربیت ایشان تاثیرگذار بود. امام (ره) را ندیده بودیم و مقلد امام بودیم اما آیت الله مدنی عشق و محبت امام (ره) را و معارف اسلام را در دل ما و دکتر فضائلی نهادینه کرد. – دو چیز دکتر فضائلی درباره شما گفتند. یکی این که شیطان بودید. درست است؟ سردار صفوی: در دوران دبیرستان و افسر وظیفه خیلی اذیت می کردیم. من در دوران وظیفه چند روز فرار کردم و سر خدمت نرفتم. من را به فرمانده تیپ ...
9 موردی که عشق تان را نابود می کند
را هم از ذهنتان خارج کرده و آنها را درون جوراب هایتان بریزید. 4- رسیدگی به وضع ظاهر فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترک تان می گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و ...
عروس را از تالار دزیدند
.... وی افزود: 40 روز پیش با همه ایرادهایی که خانواده همسرم به من می گرفتند و با وجود اینکه شرایط ازدواج را نپذیرفته بودم دختر جوان را با مهریه 50 سکه به عقد خودم در آوردم و خیلی زود برای برگزاری مراسم ازدواج همراه آزیتا سالن عروسی و آرایشگاه را انتخاب کردیم. مراسم ازدواجمان در شب عید غدیر خم برگزار شد اما وقتی وارد تالار شدم دیدم که برادرهای همسرم در سالن نیستند و خانواده ...
خوردبین: بحث کم کاری دو بازیکن سپاهان شیطنت است/رادوشوویچ را بخشیدم
مشهد بستری شدم و فردا به تهران منتقل و به بیمارستان پارس رفتم. یک ماه کامل در بیمارستان زیر سرم بودم و وقتی از بیمارستان مرخص شدم آقای حشمت مهاجرانی من را برای تیم ملی دعوت کرد و همین که به تمرینات رفتم دوباره خونریزی کردم. سر همین اتفاق جام جهانی 78 را از دست دادم. * باز هم در حالی که انتظار می رفت رامین رضاییان به میدان برود 90 دقیقه نیمکت نشین بود. درباره رامین باید یک ...
گزارش | سریال هایی جدیدی که برای تلویزیون ساخته می شوند
مجموعه تلویزیونی از دی ماه روی آنتن شبکه سه سیما برود. سروش صحت و گروهش این روزها در حال تصویربرداری این مجموعه طنز و مفرح با موضوعی اجتماعی هستند. در خلاصه داستان این سریال آمده: حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور می کند. مازیار فرزند خانواده ای پر تنش ...
بازگوکردن خاطراتی از استاد شجریان به روایت ناظری
شعر صحبت کردیم. هوا رو به تاریکی رفته بود. کارکنان رادیو همه رفته بودند. فقط ما دو نفر غرق در صحبت و آواز بودیم. و این تذکر را دربان رادیو به ما داد که بسیار دیروقت شده است. در همان حالت یکباره استاد شجریان به من گفتند: ببین ماشینت را همین جا در حیاط رادیو بگذار بیا با ماشین من برویم منزل ما؛ و به اتفاق رفتیم منزل تهران پارس و من برای اولین بار با خانواده شجریان، خانم و بچه های کوچک ...
تحقیر نوعروس توسط رامین به خاطر نوازش های قبل از ازدواج
...> ای کاش به حرف های پدرم گوش کرده بودم اما عشق و علاقه به رامین چشم و گوشم را کور و کر کرده بود اما حالا نتیجه اش را می بینم و دیگر حاضر به ادامه زندگی مشترک با او نیستم. اما خانواده ام می گویند طلاق برای خانواده ما مایه آبرو ریزی است و با جدایی من کاملاً مخالفند نمی دانم چه کنم در بلاتکلیفی مانده ام از شما می خواهم که من کمک کنید. پیامدهای ازدواج های زودهنگام کارشناس مرکز ...
کتاب هایی که خواندنش مخاطب را به روزهای توپ و گلوگه و آتش می برد +تصاویر
داده است. این دفترچه خاطرات 6 سال حضور شهید مرادی در جبهه است که به قلم خود او نگاشته شده است. شهید مرادی در ابتدای کتاب، جریان وداع با خانواده اش برای حضور در میدان جنگ، سپس آشنایی اش با ابراهیم رحمانی، محمد جوادی، عباس شاکری، علی ماکت و رضا شعبانی و پسر پانزده ساله ای به نام رسول که همه این ها به جز ابراهیم رحمانی شربت شهادت را نوشیده اند، اکنون این دفترچه در دست ابراهیم رحمانی است. ...
فهمید عاشقش شده ام / رویا گفت برادرش او را آزار و اذیت می کند
ادامه دوستی را قتل برادرش اعلام کرد. او مرا گرفتار کرد تا خودش رها شود. من و مقتول قربانی توطئه رویا شدیم. یکی مرد و دیگری در انتظار مرگ است. تو چرا قبول کردی؟ من خام عشق او شده بودم. آن موقع متوجه نبودم چه کاری خوبی است و چه کاری بد. شرایط طوری پیش رفت که زمانی برای فکر کردن نداشتم. همه چیز یک دفعه رخ داد و من زندگی و آینده ام را باختم. حالا چرا فکر می کنی فریب خورده ...
عالی نسب دیده بان توسعه ملی در دوران دفاع مقدس مطلب ویژه
ازکتاب متمرکز میشودبرروی زمانی که خودآقای عالی نسب در سیاست ورود پیدا کرد یعنی به پیش شهید رجایی ومیر حسین موسوی رفت و کار اقتصادی را به عهده گرفت، که یکی دیگر از ویژ گی های او به شمار میرود . در حقیقت توفیقاتی که زمان جنگ به دست امد و کم توفیقاتی نبود ، نصیب ایران نمیشد،یعنی اگر ایشان نبودند دچار مشکلات زیادتری می شدیم.که تو این فیلم دوباره به این اشاره شد. یعنی شما کتاب را که بخوانید با ده ...
بیمه ازدواج آمار طلاق را افزایش می دهد
ادامه تحصیل است، بخشی دیگر به علت مسائل اقتصادی و بخشی از آن فرهنگسازی اجتماعی است که اطرافیان جوان به خانواده وی می گویند که این جوان الان نباید ازدواج کند و هنوز بچه است. این عقیده که جوان در سن پایین ازدواج نکند، غلط است دقیقاً در همان سن جوانی باید ازدواج کند؛ افرادی که زود ازدواج می کنند، خیلی زود مدیریت زندگیشان را در دست می گیرند و این افراد در زندگی بیشتر موفق هستند. ...
12 سال سرگردانی بعد از قتل مادر و خواهر
هر روز آرزوی مرگ می کنم. برای همین با این که پدر و خواهرم رضایت داده اند چون حکم قصاصم به خاطر قتل مادرم پابرجاست، می خواهم هرچه زودتر اعدام شوم. قاضی پرسید: پدر و خواهرت چطور رضایت دادند؟ متهم پاسخ داد: من اصلا از آنها خبر ندارم. پدرم، زن دوم گرفته و با او زندگی می کند. خواهرم هم با پسرعمویم ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است. 20 روز پیش بود که پسرعمویم یعنی شوهرخواهرم، به ...
سریال هایی که برای تلویزیون ساخته می شوند
مجموعه تلویزیونی از دی ماه روی آنتن شبکه سه سیما برود. سروش صحت و گروهش این روزها در حال تصویربرداری این مجموعه طنز و مفرح با موضوعی اجتماعی هستند. در خلاصه داستان این سریال آمده: حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور می کند. مازیار فرزند خانواده ای پر تنش و ...
دوربین جاسوسی مرد همسایه در خانه دختر دانشجو
و شب وقتی به خانه رفتم دیدم لوله تعمیر شده است البته در طول روز چند باری به موبایل مرد همسایه زنگ زدم و می دیدم در حال کار است. الهه گفت: یک ماه نگذشته بود که از شماره ای ناشناس فیلمی برایم ارسال شد که با دیدن آن شوکه شدم لحظه استحمام من و حتی استراحتم در اتاق خواب فیلمبرداری شده بود همان لحظه شک کردم کار مرد همسایه باشد و هنوز در حیرت بودم که پیامی دریافت کردم که نوشته شده بود درست حدس ...
جزئیات دستمزد رامبدجوان برای اجرای خندوانه +تصاویر
.... قربان صدقه ی بچه ها ی هم می رفتند. همه مشترک و عاشقانه در حضور هم بودند. قرار گرفتنم میان آن ها تجربه ی لذت بخشی بود. همه به هم مهر و عشق می دادند، کسی این را مدیریت نمی کرد، این نبود که بگوییم خواهش می کنیم جلوی دوربین همه با هم عشق و محبت تقسیم کنید. اصلاً از این حرف ها آنجا نمی زنیم. تجربه ی بسیار لذت بخشی بود، من ایستاده بودم و می دیدم خانواده هایی که ممکن است بیرون از اینجا وقتی ...
عمادِ فروشنده ، قهرمانی خاکستری
. فروشنده مانند دیگر کارهای فرهادی پر از صحنه ها و نمادهایی است که قرار است فضای داستان را منتقل کنند و همین نمادها داستان را می سازند. هجمه ای که به حریم خصوصی خانواده عماد و رعنا وارد می شود و تمام حواشی به وجودآمده بابت این هجمه در سویه پررنگ ماجرای فیلم و در سوی دیگر داستان پیرمردی با 36 سال زندگی مشترک با همسری وفادار وجود دارد. پیرمردی که سال هاست ارتباطی خارج از قاعده دارد و حتی ...
نیوشا ضیغمی: با گل های کودکان دستفروش به مدارس می رویم
اندک فرصتی برای تحصیل چقدر رشد می کنند و گاه مقام های بین المللی به دست می آورند و یا در عرصه ورزشی شکوفا می شوند، انگیزه و میل من را برای همراهی با آنان بیشتر و بیشتر می کند این حس در من به وجود می آید که می توان در این عرصه نقشی برعهده داشت و از مردم خواست تا با این کودکان بدرفتار نباشند. خبر ازدواج قریب الوقوع مجری تلویزیون توسط بنیامین بهادری(+عکس) تفریح محمدرضاپهلوی و ثریا در ...
مروری بر تاریخچه فیلم های ایرانی در اسکار
. در این نشست لیست بلندی از فیلم های حائز شرایط تهیه شده بود که همه فیلم ها دارای شرایط را در بر می گرفت. در نهایت این هیأت ابد و یک روز (سعید روستایی)، اژدها وارد می شود (مانی حقیقی)، ایستاده در غبار (محمد حسین مهدویان)، چهارشنبه 19 اردیبهشت (وحید جلیلوند)، دختر (سیدرضا میرکریمی)، فروشنده (اصغر فرهادی)، لانتوری (رضا درمیشیان) و ناهید (آیدا پناهنده) را به عنوان هشت فیلم نامزد معرفی به اسکار ...
تک پوش طلای اهدایی نوعروس اناری به بیمارستان انار برای بار سوم به فروش رفت
بدون هیچ مشکلی به همسرم که عاشقانه دوستش دارم رسیدم و ازدواج کردیم یک قطعه طلا بابت کمک به بیماران دیالیزی اهدا می کنم که امیدوارم خدا از من قبول کند. انارپرس از مصاحبه با اهداکننده این تک پوش طلا که پربرکت شده است، استقبال می کند و امید است که این نوعروس و همسرشان با این مصاحبه موافقت کنند.
هم قدم با شیطان
. خانواده امیر شهرستان بودند و خودش اینجا تنها زندگی می کرد. وقتی موضوع خواستگاری امیر را به مادرم گفتم او بشدت مخالفت کرد. مادرم تا آن روز همه خواستگارانم را به بهانه های مختلف رد کرده بو، دلیلش هم این بود که می ترسید من بعد از ازدواج او را رها کنم. البته حق هم داشت. چرا که هیچ کس حاضر نمی شد مادرم را قبول کند. اما امیر گفت حاضر است برای راحتی من و مادرم در خانه ما زندگی کند. اما این بار نیز ...