سایر منابع:
سایر خبرها
خواهرم را در خلوتگاه شوهرم دیدم
برای زندگی کردن به من معرفی کردی؟ ولی او هر بار در پاسخ می گفت اصلا به شوهرت علاقه نداشتم و اگر رابطه ای بوده به اصرار او بوده است. شوهر 24 ساله این زن نیز به رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم.زن جوان عنوان ...
هیچ کاری برای حقوق های نجومی نکردند/ ناگفته های انتخابات 76
آقا و آقا محمدباقرخان کمی بر آن اثر داشته است؟ توکلی: خیر اثر نداشته است، من تنها کسی از دوستان آقای قالبیباف بودم که در این مورد اعلامیه دادم، و بیان کردم که رسیدگی می کنم و از مردم هم تقاضا کردم که به ما اطلاعات بدهند، اکنون هم این تقاضا را دارم. این مساله با مساله اول فرق دارد، مورد اول مسلم بود، من خود 10 روز قبل این که اولین فیش بیمه رو شود، به مدیری اعتراض کردم. س ...
حرف های شنیدنی یک شمر
باید بگویم که خو گرفتن با شخصیت های تعزیه به علاقه افراد بستگی دارد و هر کسی به یک مسیری علاقه مند پیدا می شود و قطعا وقتی فردی به تعزیه گرایش پیدا می کند که برایش مهم نیست که کدام را نقش را بازی کند؛ چرا که هر کسی نمی تواند لباس تعزیه بر تن کند و آن هم 5 یا 6 ساعت گاهی در سرما و گاهی نیز در گرما به اجرای تعزیه بپردازد و این مسئله از عشق افراد نشات می گیرد و وقتی این عشق زنده شد مجبور هستی که همه راه ...
همای: به عشق موسیقی کارگری می کردم
آنجا کنسرت دادیم و آنجا کنسرت هایم سروصدا کرد. بعد از آن ایشان شد پدرخوانده ما. پسر هم نداشت. مثل پدر برای ما پدری کرد. یک سال ونیم هم هست که متاسفانه فوت کرده. خدا رحمت شان کند. این بچه ها همه عاشقش بودند. -ازدواج * در سال دوم در خیابان مطهری نرسیده به شریعتی در یک شرکت بسته بندی کار می کردم که آنجا با همسرم آشنا شدم. آنها در یک زیرزمین بسته بندی می کردند و ما هم برایشان روزی ...
اخاذی های سیاه اینستاگرامی از دختران
... شاکی تصریح کرد: یک روز مرا برای این که محیط کاری اش را ببینم و درباره کار با من حرف بزند به دفتری دعوت کرد. وقتی به محل مورد نظر در یکی از محله های مشهد رفتم، متوجه شدم آنجا اصلا شرکت و دفتر کار نیست. او به زور مرا در آنجا حبس کرد. خواستم فرار کنم که نشد . خواستگار شیاد مرا در یکی از اتاق های آن آپارتمان انداخت و به زور مورد آزار و اذیت قرار داد. وی افزود: او حتی از صحنه های آزار ...
مسئولان به شعر آیینی توجهی نمی کنند/ شعر آیینی، شعر اهل بیت است
کودکان و نوجوانان و نیز انجمن ادبی جوان فعالیت می کردم که زمینه ساز ورودم به حوزه شعر شد. چند سال هم با انجمن شعر و ادب سمنان همکاری می کردم. ایمان کریمی- متولد سال 1366 در سمنان هستم. فعالیت فرهنگی خود را از کودکی در مسجد و مدرسه شروع کردم. از سال 1390 به صورت جدی وارد حوزه شعر شدم و چندماه بعد از آغاز فعالیت به انجمن شعر آیینی پیوستم. بیشتر علاقه مند به فعالیت در زمینه اشعار اهل بیت ...
ترفند عجیب 50سال قبل یک زن در قتل شوهرسابقش/ حادثه ای که یک مرده خور حرفه ای عامل افشای آن شد
طرح شکایت گفت: هرچند که همسرم سوادی نداشت اما هرگز به جای امضا به پای نوشته ای انگشت نمی زد، فقط یک مهر برنجی داشت و از آن استفاده می کرد. یک روز که برای تهیه خبر برای صفحه حوادث روزنامه کیهان به دادگستری رفته بودم بازپرس بخاطر آشنایی مان این ماجرا را برایم تعریف کرد و من این خبر جالب را با تیتر درشتی در صفحه حوادث روزنامه چاپ کردم و بخاطر جالب بودن مطلب سردبیر از من خواست ماجرا را ...
نقشه اخاذی مرد نقاش با قتل گره خورد
ارتباط پایان دهد اما مرد جوان دست بردار نبود و مدام با او تماس می گرفت. دخترخاله ام چند روز قبل موضوع را به من گفت و درخواست کمک کرد. من هم برای کمک به او اینجا آمده و مرد مزاحم را کشتم. ماموران به تحقیق درباره ادعاهای شاهین پرداخته و متوجه شدند او دروغ گفته و با انگیزه دیگری مرتکب جنایت شده است. در ادامه تحقیقات ماموران با ردیابی تماس های قاتل، متوجه ارتباط پنهانی او و همسر 28 ساله مقتول ...
بررسی تطبیقی توسل از دیدگاه مذاهب اسلامی و نقد خطاهای وهابیت
. در آیه ی مذکور واژه ی وسیله مطلق آمده است. پس هر چیزی که مرضی و مورد توجه خدا باشد می تواند وسیله قرار گیرد. حال ممکن است این وسیله از نوع افعال باشد، مانند نماز، روزه، حج، جهاد، یا از انواع اشخاص باشد، مانند انبیا و اولیای خدا، یا از نوع اشیا باشد، مانند کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهیم و قرآن. خلاصه هرچیزی که ما را به خدا نزدیک کند و ما را به یاد خدا بیندازد، می تواند وسیله قرار گیرد. مثلاً درباره ...
تجاوز صاحب رستوران معروف به دختر شاغل در رستورانش
شیطانی اش گرفتار شدم. متهم پرونده که بار دیگر با اتهامی مشابه شکایت قبلی در برابر قضات دادگاه قرار گرفته بود، بلافاصله وکلای مدافع خود را به دادگاه معرفی کرد و گفت: من با هدف کارآفرینی، این شعبه از مجموعه رستوران هایم را در کرج راه اندازی کردم و بیش از 40 کارمند و کارگر دارم. ضمن اینکه دختر جوان همانند کارمند قبلی ام، به شیوه های مختلف قصد دوستی با مرا داشت و بارها نیز به من ابراز علاقه ...
با محمد ارتباط پنهانی داشتم - شوهرم سد راه عشقمان بود
ادامه دادم. او هم به من علاقه پیدا کرده بود. شوهرم اگر زنده می ماند، مرا طلاق نمی داد و من و محمد ارتباطمان دچار مشکل می شد بنابراین یک روز که در تلگرام صحبت می کردیم، تصمیم گرفتیم شوهرم را که سد راهمان بود، از میان برداریم. وی افزود: یک ماهی محمد دستگیر شد و به زندان افتاد. بعد از آزادی، قرار شد نقشه قتل شوهرم را اجرایی کنیم. چند روز قبل از جنایت به جاده چالوس رفتیم و در آنجا آخرین حرف ها ...
به خانه دوست پسرم رفتم و تمام آبرویم را باختم - فردای آن روز با واقعیت تلخی روبه رو شدم
قرار گرفتم. طولی نکشید که مرصاد پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد اما مدعی شد به خاطر این که او در مشهد سکونت دارد و من در اهواز زندگی می کنم باید مدتی را از طریق شبکه های اجتماعی با یکدیگر در تماس باشیم تا با اخلاق و رفتار یکدیگر بیشتر آشنا شویم من هم که دیگر دلباخته مرصاد شده بودم هریک از خواستگارانم را به بهانه ای رد می کردم. از سوی دیگر نیز مرصاد ادعا می کرد ادامه تحصیل من موجب می شود ...
مجرمان واقعی در فضای مجازی
نیز گفته های پدرش را تایید و تاکید کرد که نمی داند چه کسی این کار را کرده است. وی از تغییر نگاه دوستان و همکلاسی هایش به خودش گفت تا حدی که دیگر دوست نداشت به زندگی ادامه دهد. ماموران خیلی زود با به دست آمدن مشخصات متهم، او را تحت تعقیب قرار دادند و در خانه اش در یکی از محله های شهرستان سبزوار دستگیر کردند. متهم پسر 14 ساله ای بود که با انتقال به پلیس فتا در بازجویی، اظهارات ضدونقیضی بیان و عنوان ...
پزشک عباس کیارستمی سکوتش را شکست
را از من نباید بپرسید چون من که نمی خواستم ایشان را به فرانسه بفرستم. باید این سوال را از همانهایی که هواپیما را فرستاده اند بپرسید. از خانواده اش بپرسید. ما پیشنهاد کردیم که بمانند و همین جا درمان ادامه پیدا کند. بخصوص که ایشان قبل از رفتن مشکل خاصی نداشتند. شما با رفتن ایشان مخالف بودید؟ من یک روز این حرف را به خود آقای کیارستمی زدم. گفتم یک فرد عراقی را جراحی کردند و با ...
قتل، پایان ارتباط نامشروع با زن متاهل
ارتباط نامشروع به عنوان انگیزه اصلی قتل سخن به میان آید. زن جوان عامل قتل را پسری 26 ساله معرفی کرد و گفت: من و همسرم با وجود زندگی چندساله و داشتن دو فرزند، اختلافات زیادی با هم داشتیم. همین موضوع باعث فاصله گرفتن ما از هم شد. مدتی پیش از حادثه با پسری به نام امید آشنا شدم. چند بار با هم ارتباط نامشروع داشتیم تا سرانجام او به من پیشنهاد ازدواج داد. او روز قتل به زور کلید خانه ام را از من ...
طلبه ای که با فوتبال تبلیغ می کند
کار می کردم؛ اما باز به فوتبال بیشتر رغبت داشتم و تا الان که در تبلیغ هستم هم فوتبال را ادامه داده ام و حالا به عنوان دروازه بان در یک تیم فوتبال بازی می کنم. ماجرای طلبه شدنش را اتفاقی می داند؛ اتفاقی که سال هاست جدی شده و بقیه علائقش را کمرنگ کرده است. از کودکی دوست داشتم نظامی شوم؛ یعنی بیشتر پدرم دوست داشتند و مرا هم برای نظامی شدن تشویق می کردند. وقتی دیپلم گرفتم از طریق بچه های ...
ایران ارتباط خوبی بین فرهنگ و مذهب به وجود آورده است
کردند که چطور در غزل کربلا را گنجاندی. غزل صحبت با معشوق است، تو چرا از کربلا گفتی اما من به این کارم افتخار می کنم، شاید به خاطر همین کار بخشیده شوم. بعدها خیلی از شاعران کار مرا ادامه دادند. زمانی که در مدت کربلا شعر گفتم دیکتاتوری بود فکر می کردم کربلا یک نماد است علیه جبر. واقعه ای در کربلا رخ داد و تمام شد اما تاثیر معنوی آن بعد از 1400 سال زنده است و به ما قدرت می دهد که آن را ادامه دهیم ...
نقل قول هایی از کتاب زندگینامه یوهان کرویف
.... در مورد شور و حرارت و علاقه اش به اعداد: اعداد برای من بسیار جالب هستند و من را مسحور می کنند. با همسرم دنی در تاریخ دوم دسامبر ازدواج کردم، 14=12+2 شماره ای که می پوشم، علاوه بر آن سالی که ازدواج کردم سال 68 بود، بنابراین با کل این تاریخ می تواند دو بار عدد 14 را ساخت. همچنین کرویف در 68 سالگی در گذشت. (14=6+8) در مورد بیس بال: بازی بیس بال ...
مکبث بر اساس نگاه چهارگانه یونگ
بیشتر در تحلیل روان شناسی اثر بودم، هرچه پیش رفتم، این گونه به نمایش نگاه کردم که جادوگر خود لیدی مکبث است، یعنی یکی از بخش های چهارگانه این زن است. در ادامه این گونه متصور شدم لیدی مکداف هم بخش مادرانه، زنانه، معشوقگی و آمازون لیدی مکبث است، بخش آمازون آن زمانی است که در قسمت پایانی، لیدی مکداف خودش را می کشد. مونولوگ های رضا گوران در پارت اول، تنهایی زن را بازگو کرده و او را به یک معشوقه تنها تبدیل ...
در امتداد تاریکی ... "فیلمی از یک میهمانی"!
.... آن ها آن قدر مرا در تنگنا قرار دادند تا 2 سال بعد ناچار شدم به منزل پدرم بروم چرا که آن ها مرا از خانه بیرون انداخته بودند. یک سال از این ماجرا سپری شد ولی شروین مرا رها کرده بود و هیچ گاه از من خبری نگرفت. در این مدت تنها شده بودم تا این که شبی به یک میهمانی جشن تولد دعوت شدم. آن جشن به صورت مختلط و همراه با رقص و آواز بود. در این میان یکی از دوستان همسرم که او را نمی شناختم از صحنه های زننده و زشتی در این میهمانی فیلم برداری کرده و آن را به همسرم داده بود. او هم با همین بهانه از من شکایت کرده است حالا هم... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی *خراسان ...
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...
؛ اما برخی از افراد، نورانی اند و هر جا آن ها باشند، نور هست. دربارۀ آن گونه افراد، تعبیر قرآن کریم این است که فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِن رَبِّهِ که نور زیر پای این ها است؛ نور مرکب و مرکوب این ها است و این ها سوار بر نورند. آفتاب، مسلّط و راکب بر نور است؛ نه آن که نور، راکب بر آفتاب باشد. شمس "علی نورٍ" خلق شده است؛ چون نور از شمس است ولی فضای روز و این زمان، با نور روشن است. خود این زمان نور ...
همه پول هیئت اصفهان را از جیبم دادم! / در یک شرکت بیمه کار می کنم!
فرار کردند. در پادگان یک مؤسسه ای داشتیم به نام راویان فتح که ادامه خدمت را در آن جا گذراندم. سال 82 با بچه های آزاده به حج مشرف شدم فردای روزی که کارت پایان خدمت گرفتم یکی از این گروه های حج به بنده پیشنهاد حج دادند و با کاروان آزادگان این توفیق حاصل شد. سال 82 با این بچه های آزاده به حج مشرف شدم. چون یکی دو سالی از حوزه فاصله گرفته بودم احساس کردم می توانم جدا از حوزه در ...
وقتی که دلتنگی دوقلوهای شهید دهقانی نیا اوج می گیرد
: من هنوز درسم را تمام نکرده بودم و موقع امتحانات ترم آخر سال سوم دبیرستان بود که از خواستگاری هاشم و خانواده اش از طریق مادرم خبردار شدم و پدرم بعد از تحقیقات مرسوم در هر آئین ازدواج و نیز دیدن نجابت و معصومیت هاشم راضی به این وصلت شد. شاید یکی از دلایل دیگر رضایت پدرم برای این امر رابطه فامیلی هاشم و خانواده اش هم با پدر و هم با مادرم بوده باشد ولی من خودم هم گاهی از رفتارهای هاشم در ...
خلبانان بزرگ ترین نبرد هوایی جهان
مخلوقات است پس همه چیز برایش ممکن است. این دوران گذشت و من در مدرسه خوارزمی بهارستان دیپلم ریاضی گرفتم. بعد از اتمام درس می خواستم کاری را شروع کنم که جور نشد؛ به نیروی هوایی رفتم و با خودم گفتم این همان چیزی است که به دنبالش بودم، در نتیجه سال 1346 در دانشکده نیروی هوایی استخدام شدم. بعد به آمریکا رفتم و فارغ التحصیل شدم و درجه ستوان دومی را گرفتم و برگشتم. در همان سال ها یک روز همان استادی که به ...
توسل از دیدگاه قرآن و سنت
نا *** و کنت بنا براً و لم تک جافیاً و کان بنا براً رحیماً نبینا *** لبیک علیک الیوم من کان باکیاً ای پیامبر گرامی! تو امید ما بودی، تو به ما نیکوکار بودی نه جفاکار، به ما مهربان بودی، ای پیامبر ما! از این روز، هرکس گریان است، باید بر تو گریه کند. در این اشعار که در محضر صحابه سروده و خوانده شده و پیامبر مخاطب قرار گرفته، جمله کنت رجائنا دلالت دارد بر این که پیغمبر پس از مرگ ...
آیت الله موسوی همدانی و ترجمه المیزان
استادانی مانند حضرات آیات شیخ عبدالرزاق قائنی و شیخ محمدتقی آملی به تحصیل ادامه دهند. در آن ایام، آوازه مبارزاتی فداییان اسلام به رهبری نواب صفوی در همه جا به گوش می رسید و سید محمدباقر هم از طریق هم مباحثه ای خود، یعنی عبدالحسین واحدی با آنها ارتباط پیدا کرد و در مجالس آنان شرکت می جست. چندی بعد آیت الله بروجردی به قم آمد و بسیاری از استادان و طلاب حوزه علمیه تهران به قم رفتند ...
آقای مدیری گفت قند، بیا تو! / گفت وگو با سروش جمشیدی بازیگر ̋دورهمی ̋
حتی در رسانه خانگی هم موفق بود و کار فاخری نظیر "قهوه تلخ" را تولید کرد. خب به آقای مدیری معرفی شدید و در همان نگاه اول انتخاب شدید؟ خیر، خانم درخشان مرا معرفی کرد و ما دو مرتبه با دستیار آقای مدیری قرار گذاشتیم که هر دو بار از طرف آن ها کنسل شد. من هم گفتم که حتماً قسمت نبوده و بی خیالش شدم تا این که گفتند شما فلان چهارشنبه حتماً به این جا بیا چون اگر آن روز نیایی، دیگر ما بازیگران ...
دلبسته معلم پسرم شدم / کلید خانه مان را به او دادم
اهمیت نمی داد . به همین خاطر با امید که به عنوان معلم خصوصی پسرم به خانه مان رفت و آمد داشت آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و من از اختلاف شدیدی که با شوهرم داشتم برایش گفتم. امید برای کمک به من کلید خانه مان را گرفت اما من از نقشه او بی اطلاع بودم. درپایان آن جلسه هیات قضایی امید را به قصاص، 3سال زندان و 99ضربه شلاق محکوم کردند. امیر و زرین تاجر نیز هر کدام به 15 سال زندان و شلاق و ...
مدافع تیم ملی : من طرفدار دو آتشه استقلال هستم
... وی در ادامه افزود:من اصالتا تبریزی هستم اما فوتبالم را در تهران آغاز کردم. از طریق استعدادیاب ها به تیم مقاومت و سپس به تیم ملی نونهالان رفتم. خودم را نشان دادم و جایم در تیم های پایه محکم شد. حالا هم بعد از 5 سال بازی کردن در تیم مقامت پیش از حضور در مسابقات قهرمانی آسیا با تیم استقلال قراردادی یکساله امضا کردم و قرار است طی روزهای آتی برای حضور درتیم امید استقلال آماده شوم. شماره ...