سه شنبه ۰۵ تیرساعت ۱۹:۴۵Jun 2024 25
جستجوی پیشرفته
تبیان ۱۳۹۵/۰۷/۱۹ - ۰۰:۳۸

آخر به آرزوت رسیدی

سرم را به شیشه اتوبوس تکیه داده بودم، امیر علی کنارم نشسته و با انگشتانش بازی می کند، هنوز دو ایستگاه مانده است تا به مقصد برسیم، امیر علی که گویا خسته شده است گفت: مامان پس کی میرسیم دستش را در دستانم می فشارم و آرام می گویم: کم مونده مامان الان می رسیم ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)