سایر منابع:
سایر خبرها
برای آوردن پیکر شهدا به دل دشمن رفت و شهید شد/ می گفت مادران شهدا چشم انتظارند اما پیکر خودش هرگز برنگشت
اگر خواب امام حسین(ع) یا حضرت زینب (س)را ببیند اجازه می دهد بروم و چند روزی نگذشت یکی از خواهرهایمان خواب دید در باغی که اطراف مشهد داریم و یکی از اتاق ها مخصوص محمد است و آنجا محفل حضرت زینب (س) است.چون بچه ها به سوریه می روند حضرت زینب(س) هم به دیدنشان آمده است. خلاصه اینکه همه چیز مهیا شد برای رفتنش به سوریه . تلفنی از هم خداحافظی کردیم.انگار دنیا را به او داده بودند.قبل از عید رفت و در مدت 5 ...
قاتل: ای کاش چاقو نداشتم
روزنامه ایران: پسری که در جریان درگیری خیابانی بچه محلش را با چاقو کشته بود به قصاص محکوم شد اما پس از هفت سال در حالی که یک قدم با چوبه دار فاصله داشت با گذشت خانواده قربانی، از قصاص نجات یافت. شامگاه چهاردهم آبان سال 88 راننده یک پراید تصمیم گرفت پسر جوانی را به دلیل اختلاف های قبلی زیر بگیرد و زخمی اش کند اما این جوان 18 ساله وقتی از تصمیم راننده باخبر شد بسرعت خودش را پس کشید و در ...
روایتی تکان دهنده از یک شب تا صبح در لقمان
مردان را باز کرد. اینجا تمام درها و پنجره ها، حفاظ آهنی دارند. تمام وسایلی که در اختیار بیماران قرار می گیرد غیر آهنی است. بخش بستری مسمومیت های مردان سه اتاق عمومی دارد با یک اتاق دو تخته. در اتاق دو تخته، مچ پای راست یک زندانی را با پابند به میله تخت بسته بودند. زندانی، ترامادول خورده بود و دچار تشنج شده بود. در دو اتاق اصلی بخش، تقریبا تمام تخت ها پر بود. پرستار از ورودی اتاق به تخت ها اشاره کرد ...
فضای مجازی فرهنگسازی می خواهد/انتقادات کاربران سلیقه ای است
به گزارش اتاق خبر، سپیده خداوردی که در عالم موسیقی دستی دارد، در عرصه تصویر نیز ازجمله بازیگران شناخته شده ای است که فیلم و سریال هایی همچون ایستگاه بهشت، از یاد رفته، پروانه و آوای باران را در کارنامه خود دارد. این بازیگر از هنرمندان فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام است و از این طریق، تصاویر مورد علاقه و اخبار کارهای حرفه ای اش را با مردم به اشتراک می گذارد. با او درباره تجربه حضور در فضای مجازی ...
مرد معتاد26ساله، پیرمردی را که با همسرسابقش ازدواج کرده بود، کشت
و به منزل او رفت و آمد می کردم. ربابه زنی معتاد و تنها بود، در این میان من نیز در دام اعتیاد گرفتار شدم و بیشتر اوقاتم را در خانه ربابه می گذراندم که پدرم متوجه تغییر رفتار و کردار من شد و از ربابه خواهش کرد که دست از سر من بردارد و مرا رها کند. اما خودم نمی توانستم به خانه برگردم چرا که اعتیاد شدید به مواد مخدر مرا درمانده کرده بود، ولی پدرم از اوضاع خراب من آگاه نبود. سال ها به همین ...
کوروش، بزرگ ترین پادشاه صلح جوی جهان
مطلب زیر از سوی یکی از مخاطبان انارپرس ارسال شده است. کورورش هخامنش فرزند کمبوجیه و ماندانا، بزرگ ترین پادشاه صلح جوی جهان هم از طرف پدرش شاهزاده بود هم از طرف مادرش، پدرش کمبوجیه ، پسر کوروش، پسرچیش پیش، پسر هخامنش بود. مادرش ماندانا دختر آستیاگ، پسر هوخشتره، پسرخشتریه، پسر فره ورتیش بود. روز هفت آبان، روز صدور منشور حقوق بشر اوست؛ روزی است که او آشتی خواهانه به بابل اندر شد، سربازان ...
مدافعان حرم نمی گذارند این تاریخ دوباره تکرار شود
.... هجوم وحشیانه دشمن، آوارگی مردم بی دفاع سوسنگرد را به همراه داشت مردم که به همراه خانواده اش، بعد از حمله عراقی ها از سوسنگرد فرار کرد، خاطرات آن روزها را این گونه روایت می کند: ماندن در شهر جایز نبود ما با هزار مکافات و بدبختی خانه مان را رها کردیم مادر فقط مقداری پول برداشت ما بچه ها هم با همان لباس تن مان، مادر را همراهی می کردیم تصمیم گرفتیم به خانه پسر دایی پدرمان ...
تجاوز در حالت مستی به خواهر ناتنی
روز نو : 17 ساله است و پس از فرار در ترمینال بود که دستگیر شد و به مشاوره پلیس معرفی شد. دختر نوجوان که فقط گریه می کرد گفت:اصلا حاضر نیستم به خانه مان برگردم حتی اگر بمیرم. وی افزود:از وقتی خودم را شناختم پدرو مادر مهربانی داشتم و یک برادر که 3 سال از من بزرگتر بود و خیلی باهم جور بودیم او در درس هایم کمک می کرد و من هم در نظافت اتاقش و شستن لباس هایش کمکش می کردم ...
گوشه ای از سفرنامه ادیسون، درراه رسیدن به اداره برق شهر رشت!
هامو فروختم اونم خریدم الان دیالیزی هستم ولی میگن باید یه تیر برق سیمانی هم تهیه کنی تا ما برقت رو وصل کنیم دیگه نمی دونم چه خاکی بر سرم بریزم. پیرمرد گریه می کرد که ادامه داد: می ترسم خودم و زن و بچه هام بمیریم و برق به خونه ما نیاد. نگاهی به پیپم کردم که دیگر دود نمی کرد.با اندوه دوباره آنرا روشن کردم.پیرمرد با گریه از ما سه نفر می خواست کاری برای او بکنیم و با هق هق ادامه داد: قرار ...
هشت و نیم دقیقه سرنوشت ساز در فصل پاییز
زنی با نام یکتا می گذرد. یکتا زنی است که بعد از فوت همسرش تمام مسئولیت های خانه و زندگی اجتماعی بر دوش او افتاده و در مقام زنی تنها، خواستار سرپرستی و حمایت از بچه هایش هم هست. البته این همه ماجرا نیست و او درگیر ماجراهایی بر سر ارث و میراث و اختلاف با خانواده همسر مرحومش هم می شود و داستان هایی برایش رقم می خورد. اما مفید معتقد است که هدف اصلی یکتا تاکید بر بحث اخلاق و قانون در کنار ضرورت رسیدگی به ...
اقدام باور نکردنی زن جوان بعد از مشکوک شدن به رفتارهای همسرش
مشکوک شده و تصمیم گرفتم که موضوع را به پلیس اطلاع دهم. ماموران با هماهنگی قضایی و کمک آتش نشانان در خانه را باز کردند. آنها پس از ورود با صحنه هولناکی روبه رو شدند. جسد مرد 40 ساله در دستشویی افتاده بود. پیکر بی جان مادر و عرفان هم در اتاق خواب قرار داشت. پزشک جنایی با معاینه جسد اعلام کرد، حدود 48 ساعت از مرگ می گذرد و هیچ آثاری از درگیری روی بدنشان دیده نمی شود. با توجه به ...
کارخانه قند یاسوج را ساختند که تفنگ را از بویراحمدیها بگیرند
مشکلات را مطرح کنیم، یک چیزهایی تو می گویی یک چیزهایی من، همه مشکلات حل می شوند. ضمن اینکه این همه از برجام گذشته تنها تحریم های ثانویه مربوط به هسته ای را اینها برداشتند. در حالی که مشکل اصلی ما با امریکا همیشه تحریم های اولیه بودند و تحریم های ثانویه بچه تحریم های اولیه هستند. تا وقتی تحریم های اولیه باشد هر طرف بروی به تحریم های ثانویه برخورد می کنی. من به اینها یک گرند وارگن می دادم ...
روایت زندگی مشترک دو پزشک ایرانی و فلیپینی /دانشجویی که با یک جزوه دختر مسیحی را مسلمان کرد
سعی کردیم این مسائل را بین خودمان حل کنیم. وی بیان کرد: یک روز دکتر مسعودی مسلمان و بچه ایرانی شیعه با دسته ای گلی بسیار زیبا به رسمی کهن کشورش پشت در خانه ما ایستاده بود و من مسیحی در خانه بودم شاید بیشتر از یک دیوار بین ما عدم اشتراکات بود ولی دکتر دل را به دریازده بود و به خواستگاریم آمد. دکتر آروینا آلاس مسعودی گفت: آقای مسعودی در همان جلسه اول خواستگاری از من خواست که ...
تلاش شهید قاسمی برای گمنامی
. نترسید دیشب از منطقه آمدم، گفتم محمد که نیست، برف پشت بامتان می مونه. همین که سفره پهن می شد، مثل قوم مغول همه حمله می کردند و جایی برای خودشان پیدا می کردند. اما او اطرافش را نگاه می کرد. ناصر وقتی می نشست که دیگه کسی سرپا نباشد و همه نشسته باشند. ناصر وقتی به خانه می آمد، تمام کارهایش را خودش انجام می داد. نمی گذاشت رختخواب پهن کنم. می گفت: اینجوری به بچه های جبهه نزدیکترم. موقع ...
زندگی هایی به عمر یک روز و چند ساعت
. رفتیم برای عقد حلیمه، در خانه ای که هر طرفش پُر بود از نشانه های شلیک گلوله، پارچه سفیدی بالای سرمان گرفتیم. خیالم راحت بود حالا دیگر می توانم نگهدار حلیمه باشم. عقدمان را که خواندند، گفت قولی از من می خواهد، گفتم هر چه بگویی. گفت اگر دوستم داری، برای نجات خاک این سرزمین تا پای جانت بمان و مبارزه کن و مردانه قول دادم. قرار شد یک هفته بعد حلیمه با ساک کوچکی لباس به خانه ما بیاید. از در خانه بیرون ...
آزارجنسی پسر دانشجو، پایان ارتباط در بی تاک
. پسر جوان به پلیس گفت: چند بار بازداشت شدم اما چهار بار آن منجر به محکومیت شد که دو بار به خاطر مواد و دو بار به خاطر سرقت بود. من سال هاست به مواد اعتیاد دارم؛ اول مصرف می کردم که آرام شوم اما بعد کار به جایی رسید که وقتی مصرف نمی کردم دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم و از قبل عصبی تر شده بودم. روزی که پسر جوان را مورد آزار قرار دادم هم مواد مصرف کرده بودم و متوجه رفتارهای خودم ...
ستاره هایی که از هیچ به همه چیز رسیدند
برادرش را به یتیم خانه بفرستد. اما خوشبختانه، نآئومی واتس توانست تمام آن سختی ها را از حافظه خود پاک کند و زندگی موفقیت آمیزی را در پیش گیرد. مارک والبرگ مارک والبرگ به همراه پدر و مادر و 8 خواهر و برادر خود در آپارتمانی قدیمی با تنها سه اتاق زندگی می کرد. او در سن 13 سالگی یک پسر معتاد یاغی بود و تا سن 22 سالگی در همان شرایط به سر می برد. او حتی چندین بار توسط پلیس هم ...
تلخ ترین حادثه جنگ به روایت یک زن
همراه پسر 8 ماهه ام و بقیه دوستانم در بیمارستان بودیم که خبر آزادسازی خرمشهر با صدای محمود کریمی علوی از رادیو پخش شد. حال خودم را اصلاً نمی فهمیدم. در محوطه فریاد می زدم و اشک می ریختم. نمی توانستم خودم را کنترل کنم خوشحال بودم از آزادی خرمشهر و غمگین بودم برای جای خالی شهیدان جهان آرا ، موسوی و بقیه بچه هایی که شهید شده بودند و آرزوی شنیدن خبر آزادی خرمشهر را داشتند. از طرفی شاد بودم که با این آزادی ...
ابوخلیل فدایی حضرت زینب(س)
. خانواده ی شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند. پدر خودش از رزمندگان جنگ تحمیلی است و مادر خانه دار. وصیت نامه ی پسرشان را با عشق نشان می دهند. اتاق شهید، از روز رفتنش تا به امروز دست نخورده باقی مانده. فقط گاهی مادر گرد و غبار را از آن می زداید و با این کار خاطراتش را مرور می کند. کادوهای جشن تولدش هنوز باز نشده و دست نخورده گوشه ی اتاق است؛ او درست چند روز قبل از تولدش در نزدیکی حرم ...
خاطراتی از مجلس ترحیم تاریخی - حاج آقا مصطفی خمینی - در مسجد ارک تهران
قاعدتاً برنمی گردم و اگر مشکلی برای شما پیش آمد، به آقای اکرمی و یا آقای ناطق نوری اطلاع دهید. سپس وصیتنامه خودم را که در پاکتی دربسته بود، به خانواده ام تحویل دادم که اگر حادثه ای پیش آمد، به آن عمل کنند. برای رفتن به مسجد ارک، آقای اکرمی به منزل ما آمد که با هم به مسجد برویم. چون زمان برگزاری مجلس از ساعت 3 تا 5 بعدازظهر بود، زودتر حرکت کردیم، زیرا تصور می کردیم، ممکن است ساواک فهمیده ...
حادثه وحشتناک برای یک مرد در خانه مجردی دوست دخترش
نصب ماهواره فعالیت داشته است. تجسس ها در حالی ادامه داشت که کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ شهرام را مشکل تنفسی ناشی از مصرف مواد مخدر اعلام کردند و ماموران در این مرحله پی بردند که شهرام آخرین بار به خانه دختر جوانی به نام سمیرا مراجعه کرده است. سمیرا خیلی زود با اقدامات فنی پلیس دستگیر شد و زمانیکه پیش روی ماموران قرار گرفت پرده از راز مرگ شهرام برداشت. این دختر ...
خانه هایی در شهر خشت و خاک و خاطره /دل ها هنوز برای بادگیر می تپد
به خود جذب می کند و در زمستان های سوزان و خشک کویر، سبب گرم تر شدن فضا می شده است. مریم صالحی در مورد اتاق های سه دری و پنج دری نیز دانسته هایش با دنیایی از خاطرات شیرین زندگی با مادربزرگ و پدربزرگ و خاله هایش آمیخته می شود، می گوید: در قدیم بچه ها به ویژه پسرها بعد از ازدواج بلافاصله مستقل نمی شدند و معمولاً حداقل 10 سالی با پدر و مادر خود در این خانه ها زندگی می کردند. ...
گردشگران خارجی بعد از سفر به ایران چه می نویسند؟
، با خودم گفتم حتما تصادف کرده،روز بعد باز یک مرد دیگر را دیدم و بعد به این فکر کردم که شاید مردهای ایرانی زیاد باهم دعوا می کنند. چون در حومه کردستان بودم و همه کسانی را که دیده بودم پسر بودند اصلا به عمل دماغ فکر نمی کردم تا اینکه بالاخره روز بعد در یکی از رستوران های یکی از شهرهای بزرگ یک دختر جوان بیست ساله را دیدم که دقیقا همان چسب را روی دماغش زده بود و به من گفت که او این چسب ها ...
روایت روز یازدهم تا بیست و هشتم محرم الحرام
خویش وداع کردند. امام باقر(علیه السلام) بدن مطهر پدر گرامیشان را در قبرستان بقیع در کنار قبر عمویشان حضرت مجتبی (علیه السلام) به خاک سپردند . 2 قتل محمد امین به دستور برادرش مأمون هارون الرشید در زمان حیات خود، پسر خویش محمد امین را که مادرش زبیده بود، جانشین خویش قرار داد و پسر دیگرش عبدالله مأمون را که بزرگتر از امین بود، ولیعهد امین قرار داد. پس از مرگ هارون، امین به مدت پنج ...
مرگ مشکوک پسر جوان پس از دوستی با رئیس شرکت
ارتباط تلفنی داشت تا اینکه دیروز عصر برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و برنگشت. وی ادامه داد: وقتی برادرم دیر کرد با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما او جواب نداد و امروز هم تلفنش خاموش شد به همین دلیل نگرانش شدم و احتمال دادم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد و الان هم درخواست کمک دارم. پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی ...
داستان غم انگیز زن جوان پس از ازدواج با افغانی غیرمجاز
به گزارش خبرنگار ما، نیمه شب پنجم شهریورماه سال گذشته بود که قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک دختر بچه 10 ماهه ای به نام رؤیا با خبر و راهی محل شد. بررسی ها نشان داد، ساعتی قبل رؤیا در حالی که حالش خراب بوده توسط مادرش به بیمارستان منتقل می شود که دقایقی بعد فوت می کند. مادر رؤیا گفت: در خانه مان بودم که به من خبر دادند برای برادرم ...
بازخوانی گفت وگو با هیچکاک سینمای ایران
انگلیسی می دانستم به من ماهی 300 تومان می دادند. وقتی به تهران آمدم کار را در همین دفتر ادامه دادم که یکی از شعبات آن در ایستگاه راه آهن تهران بود. خانه تان در تهران کجا بود؟ چهار راه عزیزخان، کوچه سپهبد، که یک خانه سه اتاقه قدیمی بود و بغلش حمام معروف آن منطقه قرار داشت که می گفتند در آن جن وجود دارد. همین حمام به من الهام داد که توفان در شهر ما را بسازم. در تهران اول ...
مردی که اعضای بدن پسرش را اهدا کرد
ایران آنلاین / این جوان مجرد در مراحل درمان در آی سی یو شماره یک بیمارستان شهید بهشتی بستری بود و در نهایت پس از تأیید مرگ مغزی، خانواده اش برای اهدای عضو رضایت دادند . جراحی برداشت اعضای بدن این جوان در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انجام شد و پس از آن، اعضا برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز انتقال یافت. در ادامه گفت وگو با مظفر کرمی، پدر این جوان، را می خوانید: حادثه چطور اتفاق افتاد؟ ما از عروسی به خانه برگشته بودیم اما بچه ...
وقتی بچه ها از آب گل آلود ماهی می گیرند
پسرک با لباس های کثیف و پاره به خانه می آید. مادر با دیدن پسرک شروع به فریاد و داد و بیداد بر سر او می کند. پدر با فریادهای مادر از اتاق خود خارج شده و با اولین نگاه متوجه موضوع دعوا می شود. رو به همسر خود می کند و می گوید: برای این لباس های پاره اینهمه سروصدا راه انداخته ای؟ حالا مگر چه شده؟ اینهمه لباس داره اینو بندازید دور یه لباس نو تنش کنید. این دیگه اینهمه قیل و قال نداره. زن که از عصبانیت ...
پسر 9 ساله به خاطر خواهرش پای خود را از دست داد
ایران آنلاین /تمام خانواده به خانه قدیمی مادربزرگ رفتند تا از بمباران در امان بمانند. یک روز دقیقا در محلی که دیما و خواهرش در حال بازی بودند بمبی به زمین افتاد و دیما برای محافظت از خواهرش روی او پرید. اینکار زندگی خواهرش را نجات داد اما دیما پای راستش را از دست داد. پدر به سرعت پسرش را بیمارستان رساند و چهار پزشک تلاش کردند تا جان پسر بچه را نجات دهند. خونریری و احتمال عفونت بالا بود ...