سایر منابع:
سایر خبرها
زندانی محکوم به مرگ: کاش از کما بیرون نمی آمدم
کودک پنج ساله کرمانشاهی که پدرش در جریان نزاعی دسته جمعی، ناخواسته پسر خاله همسرش را به قتل رسانده بود، برای رهایی پدرش از طناب دار، به کمک هم وطنان خیّر و نیکوکار نیاز دارد. پدر روستایی و کشاورز این کودک پنج ساله که هدایت نام دارد، روز 26 تیر سال 90 از روستای محل سکونت خود واقع در شهرستان اسلام آباد غرب به منظور مصالحه و بازگرداندن همسرش به منزل که به بهانه تغییر مکان زندگی از روستا ...
زنی که شوهرش را در خواب با بنزین سوزاند
اینکه با همسرم ازدواج کردم. اوایل زندگی مشترک با یکدیگر مشکلی نداشتیم اما پس از گذشت چند ماه درگیری و اختلافات ما زیاد شد. او از من درخواستهای غیرمنطقی داشت و من قادر به برآورده کردن آنها نبودم. در این مدت صاحب دو فرزند که یکی پسر و دیگری دختر است، شدم. در حال حاضر دخترم چهار ساله و پسرم 10 ساله است. چندین سال در شیراز زندگی می کردیم و به خاطر رفتارهای همسرم حتی چندین بار درخواست طلاق دادم ...
پسر 15 ساله، پدر محکوم به اعدامش را بخشید
مرد میانسال که به اتهام قتل همسرموقت اش با حکم مرگ روبه رو بود، با رضایت پسر 15 ساله خانواده از قصاص نجات یافت. به گزارش خبرنگار جنایی ایران پرونده این جنایت از 11 اردیبهشت سال 87 با اعلام خبر خودکشی یک زن در دستور رسیدگی تیم جنایی قرارگرفت. با گزارش این حادثه، بازپرس جنایی پایتخت و تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند. با وجودی که همسر مقتول مدعی بود زن جوان خودکشی کرده است اما بررسی ها نشان ...
قتل همکلاسی ابتدایی به خاطر همسر/ متهمه: اتهام ارتباط نامشروع را قبول دارم
به گزارش تدبیر به نقل از اعتماد، پس از حضور ماموران، زنی که درگیری به خاطر او اتفاق افتاده بود، ضمن معرفی شوهرش به عنوان ضارب، به داشتن ارتباط با مقتول اعتراف و تایید کرد که شوهرش پس از اطلاع از این موضوع به پارک آمده و با مقتول درگیر شده است. چند روز بعد، متهم خود را به کلانتری معرفی کرد و با تایید اظهارات همسرش به عنوان عامل قتل بازداشت شد و پرونده اش برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه ...
بنیاد در آینه مطبوعات
صبر و استقامت در قامت و نگاهش موج می زند. وارد خانه ای می شوم که سادگی و صمیمیت در آن موج می زند و تصاویر پدر و پسر شهید بر دیوار سپید این خانه خودنمایی می کند. روی گنجه اتاق یک نقاشی سیاه و سفید و دو صفحه نوشته از فاطمه سادات دختر 5 ساله شهید محمدجواد به چشم می خورد که توجهم را جلب می کند. جمیله قاضی حسینی همسر شهید می گوید: فاطمه سادات که هنوز رفتن پدرش را باور نکرده و شکلات های زیادی را زیر ...
سگ را بجنبان را همراه با حقیقت ببینید
، درسش افت کرده و با همکلاسی هایش هم بازی نمی شود، در خانه اشتهایش کم شده است. پدر علی راننده ماشین سنگین است و برادرش هم به دلیل اینکه درس نخوانده است در کارواش کار می کند. پدر و مادر علی نمی خواهند پسر کوچکشان به سرنوشت برادر بزرگتر دچار شود و از او می خواهند درس بخواند. ولی همه معلمان از افت تحصیلی او نگران هستند و یک موضوع معلمان را کنجکاو تر کرده است و آن موضوع این است که روزی علی به دوستش می ...
عباس دانشجوی واقعی پیرو خط امام بود/ قرار گذاشته بودیم که با هم شهید بشویم
تهیه شیر بچه همین طور. مرحومین پدر و مادر عباس تا وقتی که با آنها بودیم و مرحوم پدرم و برادر و مادرم به من کمک زیادی کردند، خدا خیرشان دهد. اما سال بعد از آن خانه جابجا شدیم. *آن زمان شهید ورامینی به کاری مشغول بودند؟ در لانه جاسوسی مشغول به فعالیت بود. از خانه پدرشان که اسباب کشی کردیم به یک آپارتمان 50 متری نوساز در خیابان جردن که موقتا در اختیار ایشان قرار گرفته بود، نقل ...
پایان خونین آشنایی شوم در گورستان
خودرو برداشته بود، به طرفم حمله کرد. در فرصتی مناسب چاقو را گرفتم و زمانی که پشت سرم به او بود و به همسرم پرخاش کردم، نمی دانم چه شد که چاقو به گردنش خورد و او غرق در خون روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، بنابر این از آنجا فرار کرده ولی چند ساعت بعد خودم را به پلیس معرفی کردم. همین موقع قاضی اصغرزاده پرسید: آیا تو چاقو را از خانه برده بودی و می دانستی آنها کجا ...
جنایت چیتگر به خاطر ارتباط پنهانی +عکس
دفاعیاتش گفت: فرزندمان به بیماری هپاتیت مبتلا شد و قبل از پیوند کبد جان باخت. بعد از مرگ او رفتار همسرم تغییر کرد و با هم درگیری داشتیم. من فقط شب ها به خانه می آمدم و در طول روز مشغول کار و رسیدگی به پدر بیمارم بودم. روز حادثه برای ناهار به خانه آمدم. بعد از ناهار برای خرید سیگار از خانه خارج شده و هنگام برگشت، همسرم را سوار خودروی پراید مقتول دیدم. آنها را تعقیب کردم تا این که وارد پارک چیتگر شدند. در ...
احساس تکلیف از جنس نماینده 13 ساله ها در جبهه/ آینده سازان کشور از آرمانهایشان می گویند
تهران که شما را ببینم. ؛ حالا رئیس جمهور دست مرحمت را رها کرده و دست روی شانه او گذاشته و گفتند افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟ پسر که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود می گوید: انگوت کندی آقا جان! ؛ آقا پرسیدند: از چای گرمی؟ پسر که انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود گفت: بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم . آقا فرمودند: خدا پدر و مادرت ...
اعلام گذشت از پدر خطاکار
روسری به دور گردنش فوت شده بود. مرد جوان گفت: هفت سال قبل شیوا را صیغه کردم و پسری هفت ساله دارم. ما با هم مشکلی نداشتیم و شیوا زن خوبی بود. روز قبل از حادثه همراه پسرم به خانه یکی از دوستانم رفتم و تا نیمه شب آنجا بودم. وقتی به خانه برگشتم شیوا خواب بود تا اینکه صبح پسر همسر اولم به خانه آمد و متوجه شد شیوا فوت شده است که به من خبر داد. در حالی که مرد جوان مدعی بود همسرش خودکشی ...
همسر متهم: شوهرم به من توجه نمی کرد
به گزارش بهارستانه ، بیست و چهارم مردادماه سال 95 بود که مأموران پلیس تهران از قتل مرد جوانی در پارک چیتگر باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به مرد 30 ساله ای به نام حمید بود که بر اثر ضربه چاقو کشته شده بود. زن جوانی که در محل حضور داشت، به مأموران گفت: مدتی بود با حمید آشنا شدم و امروز برای صحبت کردن به پارک آمده بودیم، اما شوهرم از راه رسید و حمید را به قتل رساند و فرار کرد. بعد ...
لطفا اگر 18 سالتان نشده وارد نشوید!
زنش از او خواست به دخترش ریاضی درس بدهد. آشنایی در کلاس های ریاضی همان و عاشقی هم همان. با وجود اختلاف سنی بسیار با نوه نوجوان و 16 ساله صاحبخانه اش ازدواج کرد. او را خیلی دوست داشت ولی زن نوجوانش توجهی نداشت و مدام سرش در گوشی و فکرش پی چت در تلگرام بود. آن شب از چت کردن های او عاصی شده بود و از عصبانیت تصمیم گرفت همسرش را تنبیه کند؛ تنبیه با آجر که مرگ را مهمان زندگی شان کرد. چند ضربه به سر زن ...
گفتگوی جالب با غلامعلی عکاشه
را تابه حال ندیده بودم. چندساله بودید که به بروجن رفتید؟ یازده سال یعنی شما تا آن زمان برق و اتومبیل را ندیده بودید؟ نه. برقی وجود نداشت ما تا همین پنج سال پیش در ده برق نداشتیم. چند خواهر برادر دارید؟ یادم نیست! مادرم می گفت 16 تا زایمان کردم. من هفت هشت نفرشان را یادم هستم. چهار پسر بودیم و سه دختر. بقیه یا سر زایمان رفتند یا براثر حادثه. مثلاً ...
مریم شوهر دارد، اما قلبش برای مرد دیگری می تپد!
در آن مردان قربانی دسیسه های همسران شان شده اند و به خاطر یک مثلث عشقی به قتل رسیده اند. در پرونده دیگری نیز پنجم مهر سال 92 عشرت با همدستی پسرخاله خود، شوهرش به نام رحمان علی را به قتل رساند. متهم در رابطه با این جنایت به مأموران گفت: من 15 سال بود که ارتباطی با عشرت نداشتم تا این که او را در خانه مادرم دیدم. به او گفتم وضع مالی خوبی ندارم. عشرت هم قبول کرد کمکم کند. او چند قطعه زمین را ...
جنایت هولناک پایان ارتباط پنهانی با زن جوان
قند شکن تکه تکه کردم. بعد از خانه خارج شده و سه کیسه پلاستیکی گرفتم و در حال انتقال تکه های بدن به بیرون خانه بودم که همسایه ها شک کردند و دستگیر شدم. در پایان وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: همان طور که متهم گفته و پسرش هم تائید کرده است، او دارای بیماری روحی بود. با آخرین دفاع متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه برای تصمیم گیری وارد شور شدند. منبع: روزنامه جام جم ...
من عاشق سحر بودم / اما خواهر متأهلش به بهانه ای به آپارتمانم آمد و نقشه شومش را اجرا کرد
نداشتم و طفره می رفتم. همه چیز تمام شده بود تا اینکه در یک عروسی با پسر 18 ساله ای به نام نریمان آشنا شدم. او دانش آموز بود و مشکل مالی داشت. سحر تلفنی قول داد 6 میلیون تومان برای قتل همسرش بدهد که نریمان هم وسوسه شد. روز بعد با هم به طرف کرج رفتیم. سحر فرزندانش را به میهمانی فرستاده بود و همه شرایط مهیا بود. صبح زود، به خانه اش رفتیم. همسرش در را باز کرد و ما به بهانه اجاره کردن مغازه اش با او ...
جنایت تازه یک اعدام رها شده از چوبه دار
کند از قاضی دادگاه به نیابت از موکلش، خواستار قصاص عامل جنایت شد. در ادامه جلسه، متهم به دفاع از خود پرداخت و گفت: حدود 4 ماهی بود که با پریا آشنا شده بودم اما مدتی بعد اختلاف هایمان شروع شد. ضمن اینکه او به بهانه های مختلف از من پول می گرفت. بارها به او گفته بودم از نظر مالی شرایط خوبی ندارم اما او گوش نمی کرد. به همین خاطر روز حادثه وقتی باز هم برای دریافت پول و باج خواهی به خانه ام ...
سرنوشت منفورترین ملکۀ تاریخ
جمعیت خشمگین به سویش آب دهان پرت می کنند و با فریاد به او فحش می دهند، او بی حرکت در جایش نشسته است. نامش ماری آنتوانت است. ملکۀ سابق فرانسه که مردم تشنۀ خونش هستند. کالسکه به قصرِ انقلاب می رسد. ماری لحظه ای چشمش به خانۀ سابقش، قصر تویلیر، می افتد و چهره اش منقلب می شود. ناگهان اشکهای گرم از چشمانش جاری می شود و بدنش به لرزه می افتد. اما لحظه ای بعد خودش را جمع و جور می کند. اشکهایش را ...
مرد جوان در برابر اتهام دومین جنایت
...، متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. اوایل دخترم می گفت کیارش راننده اوست؛ اما بعد از مدتی، فهمیدم ارتباطی بین آنها وجود دارد و سعی کردم دخترم را از این کار منصرف کنم؛ چون کیارش مناسب او نبود و سطح اجتماعی و فرهنگی آنها کاملا با هم متفاوت بود. سپس وکیل پدر مقتول در جایگاه حاضر شد. او نیز درخواست قصاص موکلش را به دادگاه ارائه داد و گفت: متهم، چند سال قبل همسرش را به قتل رسانده و آزاد شده ...
همراه با فیلم های سینمایی و تلویزیونی شبکه های سیما در نیمه آبان ماه
مبدل شده است. اسبی که قرار است در مسابقه ای شرکت کند و سرنوشت یک خانواده به مسابقه او بستگی دارد. درست چند روز قبل از مسابقه صاحبش زخمی می شود و برای پرداخت هزینه های درمان او تصمیم می گیرند اسب را بفروشند. اما درست زمانی که قصد فروش اسب را به دلال دارند مردم آبادی هرچه دارند می آورند تا نگذارند اسب مسابقه به فروش برود و ....... عنایت الله بخشی، مهتاج نجومی در فیلم تلویزیونی یارش ایفای ...
جزئیات ماجرای اعدام عامل جنایت مارلیک
ایران آنلاین / به گزارش خبرنگار جنایی ایران ، دراین جنایت هولناک که سحرگاه شانزدهم فروردین 88، رخ داد پسر 18 ساله ای به نام اشکان ، با به آتش کشیدن خانه، پدر 41 ساله و برادر و خواهر 10 و 7 ساله اش را زنده زنده به آتش کشید. عامل جنایت که پس از دستگیری، آتش کشیدن خانه را پذیرفته بود به کارآگاهان گفت: به هیچ عنوان قصد کشتن خانواده ام را نداشتم و چون از اختلافات پدر و مادرم خسته شده بودم می خواستم با ...
تکه تکه کردن یک زن تهرانی توسط قاتل فراری +عکس
.... چند بار مادر نادیا ماشینم را کرایه کرد تا او و دخترش را به مقصد برسانم. در میان راه مادر نادیا گفت که دخترش از چند سال پیش همسرش او را رها کرده و به خارج از کشور رفته است و به تنهایی زندگی می کند. بعد از مدتی دلم برای نادیا سوخت و برایش یک خانه اجاره کردم و به او کمک خرج می دادم. تا اینکه ظهر هجدهم اردیبهشت ماه نادیا با من تماس گرفت و گفت حالش بد شده است. چون پسرم سرباز بود و به پادگان رفته بود ...
پدرم زن جوانی را به خانه آورد / من هم او را اذیت و آزارکردم
ه گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، 11 ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. آن زمان معنای طلاق را به درستی نمی دانستم و در همان عالم کودکی تصور می کردم مادرم مانند قبل که چندین روز قهر می کرد و به خانه پدربزرگم می رفت، این بار هم بعد از مدتی به خانه بازمی گردد اما چند ماه بعد پدرم زنی را به خانه آورد و گفت: از امروز باید او را مادر صدا کنی! در همان نگاه اول از آن زن تنفر پیدا کردم اما از ...
کار زشت و بسیار غیر انسانی راننده آژانس با زن جوان / او خودش به خانه ام آمد +عکس
: موکلم دچار اختلالات روانی است و تحت تأثیر همین مسئله دست به قتل زده است. او سال ها قبل همسرش را به قتل رسانده و فردی که دوباره مرتکب چنین جرم سنگینی شود فرد سالمی نیست و از دادگاه درخواست می کنم که سلامت روانی وی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان رئیس دادگاه با اخذ آخرین دفاع از متهم ختم جلسه را اعلام کرد. همشهری 110 عاشق عروسمان بودم و می خواستم به او برسم / یک شب به ...
به خانه دوست پسرم رفته بودم / اتفاق بسیار وحشتناکی برایم افتاد
آزار و اذیت قرار داده اند. دختر جوان در توضیح این ماجرا گفت: روز حادثه با پسر مورد علاقه ام به منزلی رفتیم در خانه تک و تنها نشسته بودیم و با هم مشغول صحبت بودیم که ناگهان دو نفر وارد خانه شدند، دست و پای دوستم را بسته و با زور و تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس متواری شدند. این دختر جوان ادامه داد: وحشت کرده بودم و با گریه التماس می کردم که رهایم کنند اما آنها ...
زمانی که فهمیدم بقال محل با دختر بچه ام چه کرده است دنیا روی سرم خراب شد / به سراغش رفتم +عکس
. چند فرزند داری؟ پسرم در سال دوم دبیرستان درس می خواند و دخترم 8 ساله است. چطور از ماجرا مطلع شدی؟ من از شهرستان اراک به خانه برگشتم و دیدم دخترم دنیا ناراحت است. وقتی علتش را پرسیدم سکوت کرد تا اینکه او را در آغوش گرفتم و از او خواستم علت ناراحتی اش را برایم بگوید. او هم گفت که دو روز پیش مجتبی که سرکوچه مان بقالی داشت وی را به دخمه ای در پشت مغازه اش برده و به او تعرض کرده ...
آنچه در نیمه شب اتفاق افتاد / تلاش برای القای ناامیدی
سقوط از چند پله، کشته می شود. زیبا و امیر که ابتدا در صدد کمک به حسین هستند پس از این که زنگ چند خانه را به صدا درمی آورند، از شدت ترس از محل حادثه می گریزند. روز بعد به زیبا خبر می دهند که حسین شب گذشته به علت عود کردن بیماری اش از روی پله ها سقوط کرده و مرده است و انسیه که به علت فاش کردن راز زیبا، خود را مقصر مرگ برادرش می داند و فکر می کند آه زیبا او را گرفته، از زیبا عذرخواهی می کند ...
عمل زشت پسر جوان با زن همسایه در کوچه خلوت
از دست ندهید: پدر و خواهرم در خانه تنها بودند / زمانی که وارد آپارتمان شدم از دیدن وضعیتشان خشکم زد پزشک تبریزی تنها متهم قتل اعضای خانواده اش آزار و اذیت کودکان مهدکودکی در تهران توسط آشپز شیطان صفت مادرم دوست پسرش را به خانه می آورد / آنها رفتارهای زشتی با من و برادرم دارند واقعیت تلخی که با جواب آزمایش DNA برای مرد جوان روشن شد/ من پدر دخترم نیستم ! زمانی که فهمیدم بقال محل با دختر بچه ام چه کرده است دنیا روی سرم خراب شد / به سراغش رفتم +عکس ...
پدر و خواهرم در خانه تنها بودند / زمانی که وارد آپارتمان شدم از دیدن وضعیتشان خشکم زد
آپارتمان بود و مطمئن بودم که پدرم در داخل خانه است. به همین دلیل با کلیدی که به همراه داشتم وارد خانه شدم از دیدن وضعیتشان خشکم زد. جسد پدر و خواهر کوچکم نقش زمین بود. بررسی ها در این رابطه ادامه داشت اما با گذشت 3 سال از ماجرا سرنخی از عامل یا عاملان جنایت بدست نیامد تا اینکه چندی پیش پرونده این جنایت به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ارجاع شد و بازپرس ایلخانی با مطالعه پرونده و بررسی ...