سایر منابع:
سایر خبرها
رابطه عاطفی خانم خبرنگار با یک داعشی!
پاسخ بده: می تونم دوست پسرت باشم؟" از فیس بوک خارج شدم. در عرض دو ساعت 120 پیام ردوبدل کردیم. دوشنبه همان هفته نزد سردبیر مجله ای که در آن کار می کردم رفتم. موافق بود که فرصتی منحصربه فرد است؛ اما تأکید کرد این کار خطرات زیادی دارد. او عکاسی به نام آندره را در اختیارم گذاشت. قرار شد با ابوبیلل اسکایپ کنم و آندره عکس بگیرد. برای تبدیل شدن به ملودی باید ده سال جوان تر و باحجاب ...
اصلاح طلبان گاهی برای حفظ نظام بهتر از اصولگراها کار می کنند
اخیر داشته اید؟ ببینید آن زمان شرایط خاصی بود، جامعه روحانیت قدرت داشت و حرف اول را می زد، اینکه دچار انشعاب شد هم فقط در قدرت امام بود که آن را سامان دهند. الان این اتفاق نخواهد افتاد. آن زمان برخی روشنفکران و جوانان تندرو تلاش کردند که با روحانیت رقابت کنند، می گفتند ما می خواهیم خودمان نظر بدهیم. امام دیدند که بهتر است این طیف از جوانان بی سرپرست نمانند لذا روحانیون جوان را جدا کرد ...
اصولگرایی تا وقتی تریبون های موثر را در اختیار دارد حذف نمی شود/ این ترییون ها در حال بی اثر شدن هستند/ ...
شود که جامعه مدرسین که ایشان عضو آن است دیگر وجهه سیاسی ندارد، حتی یکی از همکاران شما در جامعه روحانیت به ما گفت از این صحبت ایشان شوکه شدم، فکر نمی کنید این حرف می تواند مصداق این باشد که جامعه مدرسین قرار است دیگر یک نهاد سیاسی در جامعه اصولگرایی نباشد؟ این مطلب را به این عبارت نشنیدم که نظر بدهم ولی شکی نیست که جامعه مدرسین نظرهای سیاسی داشته و دارد. در آبان ماه سال 67 ...
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
...، فرار کرد و آوارگی را به ماندن در آن خانه ترجیح داد. آواره شد و بار دیگر کارتن خواب. از این هم که به خانه همان آدم خیّر برگردد، شرم داشت. در عمیق ترین نقطه استیصال و در نهایت ناامیدی بود که با یک مؤسسه خیریه آشنا می شود. این نهاد دست او را می گیرد و شرایط اسکانش در سرای مهر را فراهم می کند. ادامه می دهد: از طرفی یقین داشتم النا در کنار من آینده خوبی نخواهد داشت و نمی خواستم همان حرف ...
اعترافات زنی که شوهر و فرزندانش را به قتل رساند
به اصرار شوهرم بار دیگر پیش روانپزشک رفتم. شوهرم می گفت وقتی عصبی می شوی نمی توانی خودت را کنترل کنی، برای همین مرا پیش پزشک برد. در آن زمان روانپزشک برایم قرص تجویز کرد، شوهرم داروها را خرید اما مصرف نکردم. این زن جوان پس از اعتراف به قتل اعضای خانواده اش در بیمارستان تحت نظر قرار دارد تا پس از بهبود با قرار قانونی بازداشت شود. از سوی دیگر پدر این زن دیروز برای پیگیری پرونده راهی ...
پشیمانم که توبه ام را در عروسی شکستم و آلوده شدم
. پسر جوان افزود:بعد از آزادی ام, خانواده ام کمکم کردند روی پای خودم بایستم. بیچاره پدرم برایم مغازه ای جفت و جور کردوصاحب شغل آبرومندی شدم. اوضاع زندگی ام داشت رونق می گرفت. خانواده ام خوشحال بودند سر عقل آمده ام وحتی تصمیم داشتند برایم زن بگیرند. من واقعا توبه کرده بودم. اما... . (م) افزود:چند ماه قبل در مجلس عروسی یکی از آشنایان با اعضای باند آشنا شدند. آنها از من و زور و قوه بازویم تعریف می کردند ...
تاج چگونه استقلال شد؟
ایسنا نوشت: اواخر سال 59 آقای شاه حسینی زنگ زد به من و گفت هیات دولت درخواست کرد که اسم تاج عوض شود. جلسه ای با حضور سیدآقا جلالی، منصور پورحیدری، آقای بهرام صفت و پدر حسن روشن تشکیل دادیم. اسم های آزادی، تختی، جمهوری اسلامی و استقلال پیشنهاد شد. آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یک شعار مردمی بود و همه جا شنیده می شد. من هم همین ها را بردم پیش آقای شاه حسینی و جلسه ای گذاشتیم و بحث ...
التماس های کودکانه به مادر قاتل
سفید شده، مطمئن شدم که مرده. من هم همان پتو را روی بدنش انداختم و از اتاق خارج شدم. این زن 32ساله در ادامه اظهاراتش نحوه قتل فرزندانش را هم این گونه توضیح داد: وقتی از اتاق خواب بیرون آمدم، بچه ها را صدا زدم تا چایی بخورند، اما هیچ کدام به حرف من گوش ندادند، من هم یک لیوان چایی برای خودم ریختم و خوردم، بعد از آن با همان چاقویی که همسرم را کشته بودم، به سراغ بچه ها رفتم. درست یادم نیست ولی فکر ...
پدر؛ فاصله ام را با پدر کم کرد / فیلم مستندی که احساس دختری را برانگیخت
به گزارش رکنا ، هانیه یوسفیان با دیدگاهی متفاوت در ساخت فیلم هایش سعی دارد برشی از زندگی آدم ها را در بستر اجتماع به تصویر بکشد و از اتفاقاتی صحبت کند که برای مخاطبانش جالب باشد. مستند پدر از این دست مستندهایی است که با همین قصد ساخته شده است. از جمله فیلم های این کارگردان می توان از 15 شعبان ، چاشنی یک روز ساده و نقشینه نام برد. مستند پدر که در نهمین جشواره بین الملی فیلم مستند حقیقت موفق به دریافت جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه ی بهترین مستند از هفتمین جشنواره منطقه ای شیراز ، جایزه ی بهترین مستند از دوازدهمین جشنواره ی منطقه ای کل ، حضور در فستیوال ویژن دو رییل به دست آورده اشاره کرد. به بهانه این فیلم گفت و گویی را با هانیه یوسفیان در دفتر رکنا انجام دادیم. خانم یوسفیان درباره فیلم مستند پدر،مادر،علی، رضا و من بگو؟ پروژه این فیلم سال 92 کلید خورد و سال 94 به اتمام رسید. این مستند زندگی خانواده ام را به تصویر می کشد که تحت شعاع بیماری آلزایمر پدرم قرار گرفته.پدرم در این فیلم فاصله ای که با وی داشتم را کم کرد و این برایم لذت بخش بود. سوژه فیلم از کجا به ذهن شما رسید و چرا پدر شما نقش اول این فیلم را بازی کرد؟ این بیماری در خانواده ما ارثی است، پدربزرگ و مادر بزرگم در سنین بالا به این بیماری مبتلا شدند. فوت این دو به خاطر همین بیماری دلیلی بود که همیشه آلزایمر در ذهن من بماند. جدا از این موضوع به نظر من فراموشی خیلی جذاب است اینکه همه چیز را فراموش کنی و دراین فیلم نشان داده می شود که گاهی اوقات فراموشی به نفع خود شخص است و حتی می شود از این بیماری لذت برد. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که شاید روزی خود شما یا برادرتان مبتلا به این بیماری شوید؟ بله، همیشه یکی از نگرانی هایم این موضوع است که شاید روزی من هم مبتلا به این بیماری شوم چون دیده ام که عموها و دیگر فامیل ها گرفتار این بیماری شده اند. اما این موضوع بیشتر دربین خودمان شبیه شوخی شده و به آن نگاه مثبتی داریم. زمانی که این موضوع را در خانواده مطرح کردید که می خواهید فیلم مستندی بسازید که درباره بیماری پدر تان است به مشکل برنخوردید مخصوصا وقتی از اعضای خانواده خواستید در این فیلم ایفای نقش کنند؟ از همان اول مخالفت های شدیدی با موضوع این فیلم شد. یکی از دغدقه های اصلی من این بود که مادرم به هیچ عنوان دوست نداشت تصویرش را کسی ببیند و بعضی از صحنه های فیلم واقعا من را اذیت می کرد، به خصوص در وقت های که پدرم در را در آن وضیعت می دیدم. مادرتان چه طور با این فیلم برخورد کرد؟ یکی از سخت ترین کار های من در این فیلم راضی کردن مادرم بود.جدا از این که مادرم به من اعتماد کامل داشت و در آخر رضایت خود را به ما اعلام کرد. در قسمتی از فیلم برادرتان معتقد بود که پدرتان بیمار نیست و قصد فیلم بازی کردن را دارد. چرا برادرتان همچین نظری دارد؟ علی به خاطر خصوصیات اخلاقی پدرم این نظر را دارد.پدرم قبل از بیماری یه سری اخلاق بد داشته که هنوز هم همراه او است. هنوز هم نظر برادرتان عوض نشده؟ تصور برادرم به تازگی عوض شده اما به خاطر اختلاف هایی که برادرم با پدرم داشته، یک تقابل بین این دو وجود دارد که شاید این اختلاف ها مانع ازعوض شدن نظر برادرم باشد. تا چه اندازه فیلم مستند شما برپایه مسئله اجتماعی ساخته شده است؟ قصد من از ساخت این فیلم اصلا یک پدیده اجتماعی نبود بلکه برعکس کاملا یک مسئله شخصی بود اما خواه نا خواه این اتفاق افتاد و این فیلم به یک فیلم اجتماعی تبدیل شد.دقیقا نظر اکثر مخاطبان هم این موضوع را نشان می داد که خانواده من شبیه به بیشتر خانواده های ایرانی است،همین موضوع باعث شد فیلم من بیشتر بار اجتماعی به خود بگیرد. شما برای مستندهایتان سناریو از قبل تعریف شده دارید یا خیر مستند ها شما را به موضوع فیلم هدایت می کنند؟ بستگی دارد به میزان تحقیق و پژوهش مستند ساز،کارگردان مستند هرچقدر بر روی اتفاق ها مسلط تر باشد می تواند سناریو از پیش تعریف شده برای فیلم هایش بسازد و کیفیت مستند به مراتب بهتر می شود. عنوان فیلم مستند شما به نام پدر،مادر،علی، رضا و من است، اما رضا در این مستند خیلی کوتاه ایفای نقش می کند ولیکن مخاطب از روی اسم فیلم حدس می زند که شخصیت رضا در تمام فیلم حضور پر رنگی خواهد داشت در صورتی که اینطورنبود! رضا به عنوان پسر بزرگ و پزشک خانواده است که در فیلم به این موضوع پرداخته نشد. به این خاطر رضا را کم تردر فیلم دیدم که او در خانه حضور خیلی کمی داردبه دلیل اینکه محل سکونت رضا در تهران است و ما در شیراز زندگی می کنیم. دلیل خاصی داشت که از خواهرتان در این فیلم استفاده نکردید؟ بله، علی رغم اینکه خواهرم پزشک این نوع بیماری است،اما او جلوی دوربین راحت نبود و من هم نمی توانستم خواهرم را با بقیه افراد خانواده یک دست کنم. دلیل اینکه فیلم شما در نمایش خانوادگی پخش نشد چه بود؟ خودم مایل به پخش این مستند در شبکه خانواده گی نبودم، حتی پیشنهادهایی هم از صدا و سیما به من شد، اما شخصا این پیشنهاد را قبول نکردم به این خاطر که این مستند زندگی شخصی خانواده من را نشان می دهد،ولیکن این مستند قرار است در روز جهانی آلزایمر برای خانواده هایی که درگیر این بیماری هستند پخش شود. چه شد به سمت مستند سازی رفتید علی رغم اینکه مدرک تحصیلی شما ژنتیک است؟ من در یک خانواده به دنیا آمدم که اکثرشان به سمت پزشکی رفتند و در آن مقطع من ژنتیک قبول شدم و جو خانواده طوری بود که نمی شد رشته ی دیگری را انتخاب کنم. اما بعدها تصمیم گرفتم در سینما فعالیت خود را ادامه بدهم. آخرین سوالم را می خواهم اینطور تمام کنم،دوست دارید مخاطب از دیدن این مستند به چه باوری برسد؟ دو هدف از ساخت این فیلم برای بیننده داشتم که یکی از آنها این است که مخاطب به این باور برسد که فراموشی گاهی بد نیست و هدف دیگرم از ساخت فیلم به یاد آوردن حس نزدیکی خانواده های ایرانی برای مخاطبان بود. خانم یوسفیان تشکر می کنیم که که به دفتر رکنا آمدید و از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت داریم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید. اخبار زیر را از دست ندهید: برج ساز تهرانی با مهریه 20 هزار سکه ای دختر جوان را فریب داد / این مرد فراری است عمل وقیحانه داماد عصبانی با نوعروس گلستانی/ او پیشنهاد بی شرمانه ای به پدر و مادر عروس داد + عکس آزارو اذیت وحشیانه زن 23 ساله در اتاقک کارگری عکس های تصادف زمینی دو هواپیما در فرودگاه امام تینا آخوندتبار در رینگ بوکس و حضور در استادیوم با لباس پسرانه! +عکس بازیگر ایرانی که زن و بچه ندارد و ماهی یک میلیون تومان حقوق میگیرد! +عکس سفرنامه خواندنی زن و شوهر سینمایی ایران در چین+ تصاویر ...
جزئیاتی از قتل عام اعضای خانواده به دست مادر
دیگر به سمتش پرتاب کردم، رنگش سفید شده بود، پرده های اتاق را چنگ می زد تا زمین نخورد، بازهم به طرفش چند ضربه دیگر پرتاب کردم، دیگر نتوانست روی پایش بایستد، همان طور که پرده را گرفته بود، روی زمین افتاد، من نزدیک تر رفتم دیدم صورتش مثل گچ سفید شده، مطمئن شدم که مرده. من هم همان پتو را روی بدنش انداختم و از اتاق خارج شدم. این زن 32 ساله در ادامه اظهاراتش نحوه قتل فرزندانش را هم این گونه ...
به رفتار های زنم مشکوک شدم - زمانی که پرینت مکالماتش با یکی از مردان فامیل به دستم رسید شوکه شدم
دریافتند این زن به دلیل اختلاف خانوادگی، جدا ازهمسرش و در خانه پدرش زندگی می کند. بدین ترتیب زن جوان احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: مقتول به من توجه خاصی داشت و برایم هدیه و طلا می خرید. تا اینکه شوهرم متوجه شد و شکایت کرد. هرچند پیگیر شکایتش نشد اما مدام سامان را تهدید می کرد و دست بردار هم نبود. تا اینکه با قهر به خانه پدرم رفتم تا تکلیفم روشن شود. پس از کشف این سرنخ، پلیس ...
عباس غزالی: نقش چغر دوست دارم!
هفته نامه جهان سینما - احمد محمد اسماعیلی: از همان حضور تاثیر گذارش در سریال وضعیت سفید در قالب یک نقش رئالیستی بسیار قابل باور یک جوان طبقه سنتی که درگیر مشکل اعتیاد و چالش با اعضا خانواده اش است. نوید ظهور یک بازیگر اثرگذار و خوش آتیه را داد. عباس غزالی جزو بازیگرانی است که با حس و غریزه اش به سراغ ایفای نقش ها می رود. غزالی در سریال مادرانه در نقش یک جوان معترض ارتباطش را با مخاطب حفظ کرد و دو ...
خانواده ام با ازدواج من و میلاد موافق نبودند / زمانی که متوجه واقعیت تکان دهنده شدند قبول کردند
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، این زن جوان به افسر پرونده گفت: وقتی همسرم فهمید معتادم هستم ، مرا از خانه بیرون انداخت و من در خیابان گشت می زدم.با پسری که معتاد بود و شیشه مصرف می کرد، آشنا شدم.او به دوستانش زنگ زد و مرا با خود به خانه ای بردند و به من موادمخدر دادند و به زور با من ارتباط برقرار کردند. افسر پرونده این زن جوان را به مرکز مشاوره فرماندهی انتظامی استان گلستان،انتقال داد ...
من عاشق مرجان بودم / با او کاری کردم که مجبور شود با من ازدواج کند
تیمی از ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای دستگیری مرد فریبکار وارد عمل شدند و خیلی زود با توجه به آدرسی که مرجان از خانه کیارش داشت این مرد از سوی ماموران دستگیر شد. کیارش در همان ابتدا پرده از اقدام سیاهش برداشت و گفت: من عاشق مرجان بودم . اما چون متاهل بودم و می دانستم مرجان با اطلاع از این ماجرا حاضر به ازدواج با هم نخواهد بود به همین خاطر نقشه ای طراحی کردم ...
اعتراف ناپدری به آزار مرگبار محمدامین
ویژه قتل مشهد گزارش شد. تیم تحقیق راهی بیمارستان شدند اما محمدامین 6ساله به کما رفته بود. شکی وجود نداشت که پسربچه قربانی کودک آزاری شده و به همین دلیل قاضی جنایی دستور بازداشت مادر و ناپدری او را صادر کرد. زن جوان در تحقیقات گفت: یک سال پیش به دلیل اعتیاد شدید شوهرم از او جدا شدم و با همسر دومم ازدواج کردم. مدتی قبل شوهرم بیکار شد و پس از آن بیشتر اوقات در خانه بود. من اما با ماشین ...
داستان دخترِ تیغ زن و پسران هیوندا سوار!
نقش بازی کردم و پلیس هم حرف هایم را باور کرد. وقتی این دو پسر دستگیر شدند، خانواده هایشان که آنها هم باور کرده بودند پسرانشان قصد تجاوز داشتند، به سراغم آمدند و از من خواستند که رضایت بدهم. من هم گفتم که در صورت دریافت پول رضایت می دهم. خانواده یکی از این متهمان 100 میلیون تومان به حسابم پول واریز کرد. قرار بود دومین نفر هم همین پول را به من بدهد که دستگیر شدم. با اعترافات عجیب این دختر جوان وی بازداشت شد و تحقیقات در رابطه با شاکیان احتمالی دیگر وی نیز آغاز شد. ...
آنگاه که آرزوها دود می شود و قدها خمیده/نای نی در اینجا نوای خوشی ندارد
شنیدن نمی شود باید رفت و صورت کبود و سیاه، قامت خمیده جوان خوش هیکل، دستان لرزان پدر و نگاههای شرمگین و پر از ناامید مردانی را دید که خود روزی امید و ستون خانه ای بودند. وقتی به کمپ ترک اعتیاد نوای آرامش که خارج از شهر زنجان و در یک روستا قرار دارد میروی به خود می پیچی و توان دیدن مردان ذلیل و مغموم شده ای که روزی بلند قامت و مغرور بوده را نداری به ویژه اینکه تا به حال هیچ معتادی را از ...
دام دکتر قلابی برای زنان مطلقه و بیوه!
... به گزارش ایران، هفته گذشته زنی 38 ساله و تحصیلکرده با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از کلاهبرداری 27 میلیون تومانی مردی در فضای مجازی خبر داد. با ارجاع پرونده به پلیس فتا، تحقیقات دراین باره آغاز شد. این زن در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: مدتی پیش در یکی از سایت های همسریابی با مرد جوانی آشنا شدم. این فرد که خود را دکتر و متولد سال 1350 معرفی کرده بود، مدعی شد: پدر، مادر و همسرش چندی قبل دریک ...
داریوش همایون را بیشتر بشناسیم
روزنامه اطلاعات نیز همان روند را با نوشتن مطالبی علیه آمریکا ادامه داد. در این مقطع مستقیماً تحت فرمان "ژوزف گودین" رئیس سازمان جاسوسی "سیا" در ایران قرار گرفت. دستور سیا نوشتن مطلب علیه شوروی ها و به نفع آمریکا بود. به تدریج تفاسیر همایون جنبه ضدشوروی پیدا کرد و در جریان جنگ سرد همکاری های لازم را با گودین به عمل آورد. در این زمان سازمان سیا تصمیم گرفت جهت ورزیده ساختن و دادن آموزش های ...
برایم سخت بود در اتاقی که مردها هستند، بخوابم
هم به ایران پیش خانواده ات. گفتم: من نه آن کربلا را می خواهم نه امام حسین(ع) این زیارت را از من قبول خواهد کرد و نه می خواهم به این شکل به ایران بروم. همان طور که اسیر شدم، هر وقت خدا خواست، آزاد می شوم. اگر هم نخواست که من بندة او هستم. برایشان خیلی عجیب بود که من این طور جسورانه در مقابلشان ایستاده ام. چون آنها برای زنانشان هیچ ارزشی قائل نبودند. درست است که دیگر آنها را ...
چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه (س)
شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید ...
چگونه از دخترم محافظت کنم؟
پدرانه زمانی که پدر شدم بسیار تحت فشار این آرمان بودم که به طور تلویحی از پدران این زمانه می خواهد تا در برابر هیجانات ناخواسته ای که در ارتباط با کودکان و اقتضایات آن پیش می آید از لحاظ احساسی تاثیر ناپذیر باشند و به پیشرفت شغلی ایشان نیز خللی وارد نشود. در الگوی فعلی پدر باید زیاد کار کند، زیاد پول دربیاورد و هزینه های گزاف فرزند پروری را در بیاورد. حال هر چه این پول بیشتر باشد، فرزند ...
زن جوان همسرش را درخواب به آتش کشید
رازگشایی از این جنایت Crime وارد عمل شدند. ماموران در این مرحله از تحقیقات به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد همسر مقتول در این جنایت نقش داشته بنابراین با هماهنگی قضایی زن جوان را بازداشت کردند. زن جوان در بازجویی های اولیه به قتل Murder اعتراف کرد و مدعی شد به دلیل اختلافات خانوادگی دست به جنایت زده است. وی در ادامه تحقیقات گفت: سه ساله بودم که پدرم را از دست ...
حاملگی خارج رحم و روش تشخیص/زمان مناسب یرای آی وی اف/علت رنگهای غیر عادی در نوک سینه برخی خانمها
تونم طبیعی باردار بشم وایا می شه لوله رحمی چپم خوب بشه یا اینکه باید ای وی اف بشم خواهش می کنم جواب بدین در این مورد باید تحت درمان دارویی قرار بگیرید و در صورت عدم بارداری سه ماه بعد آی وی اف انجام شود. سلام من 18 سالمه و از چند روز پیش متوجه شدم روی نوک هر دو سینم یک نقطه سبز رنگ هست . این چه مشکلیه؟ باید آزمایشات مربوط به هورمون شیر دهی را انجام دهید ممکن است مربوط ...
سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد
...، پس مامان اینها چیه بهم راست بگو قول می دم کاری با کسی نداشته باشم، فقط بگو که این تصاویراز کجا وارد کامپیوتر تو شده.... و در این اوضاع شوهر بی غیرت و پدر بی مسئولیت وارد اتاق شد و بی توجه به گریه های ما و براحتی در چشمانم زل زد و گفت اینها چیزی نیست فایل منه دیشب یادم رفت و پاکش نکردم، پسر 10 ساله خودش یه پا مرده بذار چشمش از همین الان واشه مگه خارجی ها را نمی بینی و.... ...
شوک در کوچه تیر
.... متوجه ارتباط تلگرامی شوهرم با زن دیگری شدم زن جوان صبح دیروز پس از بهبودی نسبی از سوی قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران در بیمارستان مورد بازجویی قرار گرفت. متهم با اظهار پشیمانی مدعی شد که سابقه بیماری روانی دارد. وی گفت: من قبل از ازدواج بیماری روانی داشتم. همیشه صدایی در گوشم می پیچید و گاهی هم صدای وز وزی مرا اذیت می کرد تا اینکه تحت درمان ...
اعتراف مرد بیگانه به قتل پیرزن تنها
مدتی قبل مشغول ساختن خانه ای در افغانستان هستم. برای ساخت خانه از دوستان و بستگانم قرض کرده بودم. با خودم فکر کردم که بعد از سرقت از پیرزن می توانم بدهی ام را پرداخت کنم. شرح حادثه مرد افغان در شرح حادثه هم گفت: روز حادثه با انگیزه سرقت وارد شدم. در فرصت مناسب به سراغ پیرزن رفتم و دست و پا و دهانش را بستم و او را به اتاق خواب کشاندم. بعد گردنبند او را سرقت کردم و سپس بعد با تهدید ...
سیّد علی گرامیان
اثاث بیهوش شدی و از حال رفتی؟ سیّد گفت: مردی آبرومندم ولی چندی است که تهیدست شده ام، از این زن دختری دارم که به حدّ رشد رسیده مردی از او خواستگاری کرد، عقد صورت گرفت، اکنون دو سال است که از خوراک و لباس خودمان ذخیره و برای او جهیزیّه تهیه می کنیم . دیشب زنم گفت: باید برای دخترم لحاف وتشک و وسایل اتاق خواب دیبا تهیه کنی. هر چه خواستم او را منصرف کنم نپذیرفت. بین ما اختلاف پیدا شد، عاقبت گفتم فردا صبح ...
جزئیات قتل عام شوهر و 3 کودک توسط زن جوان تهرانی
...> مرد سریدار گفت: مادر بچه ها ساکت روی مبل خشکش زده بود که ماموران داخل اتاق رفتند و با جسد محسن و مازیار که از ناحیه گردن و سینه هدف ضربات چاقو قرار گرفته بودند روبرو شدند که در ادامه بازپرس جنایی و چند تیم ویژه برای تحقیقات پلیسی وارد خانه شدند و من مجبور به ترک خانه محسن شدم. این مرد ادامه داد: صحنه دلخراشی بود و شنیدم که زن جوان از چندی پیش متوجه رابطه شوهرش با زن دیگری شده است و از ...
اضافات تشریفیه/ منسوبین به خدا چه کسانی هستند؟
شما از سوپری نان و هرچه شما می گویید بخریم و ببریم در خانه بپزیم. گفت باشد. رفتیم و خریدیم و وارد خانه شدیم. حالا این آقا دارد خانمش را به خانمم معرفی می کند که رئیس بیمارستان تهران و متخصص زنان زایمان است. این حرف را که زد بغض در گلوی من گیر کرد و بعد گریه من بلند شد. گفتند چرا گریه می کنی؟ گفتم من از صبح تا حالا به حرم ارباب رفتم و گفتم مبلغی پول بدهید تا خانمم را به دکتر ببرم. نگو ...