سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با وزیری که خواهرزاده شجونی بود
در اولین دوره مجلس شورای اسلامی از کرج راهی خانه ملت شده بود، در روز رای گیری برای کابینه شهید رجایی پشت تریبون رفت تا از وزیر دادگستری دفاع کند که از قضا خواهرزاده او هم بود. با شنیدن خبر فوت این چهره سیاسی، پربیراه ندیدیم که به سراغ همان خواهرزاده برویم تا از او درباره مشی سیاسی دایی اش بپرسیم. ابراهیم احدی که مدت کوتاهی را در سمت وزیر دادگستری دولت شهید رجایی حضور داشته است، صریحا می ...
5 خصلتی که اگرنبود، همه انسانها صالح بودند
...> لذا اولیاء خدا هیچ موقع مدّعی عالم بودن نیستند. حتّی بعضی ها که بیان می فرمایند: امیدواریم جاهل نباشیم. بعضی هم می گویند: امیدواریم بالنّهایه از جهل خروج پیدا کنیم. امّا خودشان را عالم نمی دانند؛ چون در این صورت یعنی راه بلدم، همه چیز را می دانم و تمام شد. یک مثال بزنم، دیدید یک موقعی در رساله علمای اعلام و مراجع عظام می نویسند: این رساله عملیّه، مجزی است إن شاءالله و بعد می گویند: و ...
کشف دو علت جدید سرطان های گوارش در ایران/ مصرف تریاک شیوع سرطان را افزایش می دهد
پیدا کنیم، با برگزاری این کنگره و دعوت از محققین خارجی به بحث و تحقیق در این مورد می پردازیم. معاون تحقیقات وزارت بهداشت از کشف دو علت جدید سرطان در ایران خبر داد و گفت: با پژوهش هایی که انجام داده ایم به دو عامل رسیده ایم که در افزایش و شیوع سرطان دستگاه گوارش در ایران نقش دارند، 1- مواد مخدر: مصرف تریاک در ایران بسیار بالاست بر اساس مطالعات افراد بالاتر از 10 درصد یا در بعضی از استان ها ...
قهرمان رسانه های غربی در سوریه تروریست از آب درآمد
احرارالشام همکاری داشته و دارد. از ادهم همچنین، پیام های زیادی در فیسبوک منتشر شده که در آنها، به شیعیان توهین می کند و خواستار اخراج همه شیعیان از سوریه است! براساس تحقیقات روزنامه مذکور، ادهم در فنلاند نیز سوء پیشینه دارد و به جرم ضرب و شتم و استفاده از مواد مخدر، محکوم شده و یک محاکمه تقلب مالیاتی را نیز پیش رو دارد. از جمله ماجراهای ساختگی توسط ادهم، این بود که یک تصویر از ...
اعتراف های هولناک زن تهرانی به قتل همسر و فرزندانش
. بعد چاقو را برداشتم و به سراغ فاطمه رفتم.فاطمه-11ساله- را در اتاق خواب کشتم و روی او پتویی کشیدم و بعداز آن مازیار 4 ساله و محیا 10 ساله را چاقو زدم، بعد از آن بود که ضربه ای به شکم خودم زدم و به کنار پنجره رفتم تا خودم را پایین پرت کنم. ناگهان عابری که از آنجا می گذشت با دیدن من گفت اگر خودت را بیندازی فقط دست و پایت می شکند ولی نمی میری. با شنیدن این حرف از تصمیمم منصرف شدم و به سالن برگشتم و ...
این روحانی کشاورز نمونه شده است
می گیرد: اجداد من همه روستازاده و کشاورز بودند و به دامداری هم مشغول بودند. در یکی از منبرهایی که برای جوان ها رفتم مدام می گفتند که دلیل بیکاری آنها این است که کار نیست. من در جواب گفتم کار که نیست. اهل کار هم نیست. در نتیجه آن جلسه من رفتم و چندساعت از آب چاه عمیق حسن آباد آریانشهر را خریداری کردم و به آنها پیشنهاد کردم که به 7 نفرتان 10 ساعت آب و یا به 10 نفرتان 7 ساعت آب می دهم. خودم هم پول ...
لذت بردن از زندگی با موسیو ابراهیم
های رضا تغییر می کند و تبدیل به فردی مهربان و مسن می شود. این اتفاق شاید بدون آنکه خود او متوجهش شود رخ می داد. چند روز بعد که ویدئوی اجرای شب اول و دوم را دیدم، متوجه شدم که حرکات دست رضا ناخودآگاه به حرکات و کنش های پیرمردانه نزدیک شده است. به نظرم این اتفاق در مورد خود من هم رخ داده و گاهی با تفکر یک بچه به نمایش نگاه می کنم. بازی کردن در نقش دیگر کاراکترها خیلی سخت نبود چون بعد از این ...
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
چشمم نمی آمد. البته مدام مراقب بودم که مثل او و خانواده اش معتاد نشوم که خوشبختانه هرگز نشدم. آریا میترا لحظه ای مکث کرد، بغضش را فرو خورد و با صدایی آرام تر ادامه داد: دوست داشتن کافی نبود. علی که بر اثر مصرف زیاد شیشه دچار توهم می شد، زندگی را برایم تبدیل به جهنم کرده بود. این بود که تصمیم گرفتم به همراه النا که تنها 6 ماه داشت، از آن خانه فرار کنم. بعد از گذراندن هر روز و شب در خانه یکی ...
از شاگردی مرحوم شجونی پای منبر شهید نواب صفوی تا مقابله با فتنه 88 / مرحوم شجونی: اینکه آخوندی پیدا شود ...
آن روزها این گونه نقل کرد: در سال 1352 چند وقتی بود که از طرف رژیم شاه به خاطر سخنرانی ها و مطالبی که در منبرهایم طرح می کردم ممنوع المنبر شده بودم. روزی آقایی از من برای سخنرانی در مسجد حجت واقع در خیابان اتابک خیابان خاوران، روبروی پارک فدائیان اسلام (مسکرآباد سابق) دعوت کرد. با خودم گفتم اینجا کسی من را نمی شناسد، دعوت آن ها را قبول می کنم. سر وقت در مسجد حجت حضور یافته و بالای منبر ...
اجرای واگویه های علی گندابی برای زائران علی(ع)
شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه ، گفتم علی فرق می کنه و امشب، شب اول محرمه ، تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد به طوریکه سرشو به دروازه می زد با خودش می گفت علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه . به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت می کنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه آخه حسن روضه منبر می خواد. روضه چایی می خواد، مستمع می خواد. گفت من این ...
کثیف ترین انتخابات تاریخ+عکس
محرمانه ای را با آن ایمیل شخصی رد و بدل نکرده است که البته آن هم حقیقت نداشت. بازجویان پرونده 110 مورد اطلاعاتِ طبقه بندی شده "فوق محرمانه" و نزدیک به 22 مورد "محتویات فوق محرمانه" را در ایمیل های کلینتون پیدا کردند. اوضاع برای کلینتون خوب پیش نرفته بود، اما ترامپ نیز آنطور که باید خوب گام برنداشت. ترامپ در 11 شب روز 28 دسامبر 2015 میلادی، عکسی را در توییترش منتشر کرد که در آن جب بوش ...
دل نوشته ابراهیم افشار برای پورحیدری فقید
گاهی بدبختند. تابوت ها گاه همان درخت توت اند که شیرینی شان گریخته است. تابوت ها گاه همان درخت گردویند. گردوهایی که روزگاری تیله های ما بودند اما از اعتبار ساقط شدند. گفتم که. توی تابوت ها باید سرسره بازی کرد داداچ. 3- باران شب را تا صبح چیلیک چیلیک باریده بود. مثل همان پاییز سال 57 که تاج یک ریز در معرض کوبیده شدن بود. نه فقط به خاطر محتوای اسمش. نه فقط به خاطر اینکه شاهینی ها و همایی ها و ...
خاطراتی از حصر آبادان به روایت غلامرضا توگه
امتحانات آن سال شرکت کنم، بنابراین روز اول امتحانات به مدرسه نرفتم. معلمین مدرسه که متوجه شده بودند از جلسه امتحان غیبت دارم، به منزل ما آمدند. گفتند: چرا نیامدی؟! گفتم: من اصلاً درس نخوانده ام! تصمیم ندارم امسال در امتحانات دیپلم شرکت کنم. جا دارد که از معلم شیمی ام آقای جهانتاب و معلم زیست شناسی ام آقای فخری، یاد کنم. آقای فخری برایم مثل پدر بود. دستم را گرفت و گفت: نیازی نیست درس ...
روی دیگر بیماری ناشناخته قرن
بردنمون میدان تیر. کلاشینکف رو که گرفتم تو دستم، هر کاری کردم سیبل رو ندیدم. دست هام شروع کرد به لرزیدن... لرزش به حدی بد بود که فرماندمون اومد و گفت چی شده سعید، ترسیدی؟ به شوخی گفتم نه قربان، این تفنگه از من ترسیده و داره می لرزه ولی واقعا همه چی رو دوتا می دیدم... . سعید می گوید، اولین نشانه های بیماری در همان دوران سربازی آغاز شده است. بعد از آموزشی که پخشمون کردن تو یگان، یه روز صبح ...
زوایای پنهانِ زندگی هیلاری کلینتون
در چهار سال هر دو هفته یک بار به یک کشور رفته ام. • بین کمپین های انتخاباتی و خواندن متن سخنرانی ها و خبرها، با خواندن رمان های معمایی- جنایی فکرم را استراحت می دهم. • زمانی که بچه بودم به ناسا نامه ای نوشتم و از آنها پرسیدم چطور می توانم فضانورد شوم. آنها در یک نامه مودبانه جوابم را دادند و گفتند که دختر فضانورد آموزش نمی دهند. • شکلات نقطه ضعف من است. ...
مرحوم دولابی: صبر کن، خدا در را باز می کند
اصحابند گریه می کنند که در را باز کنید، داخل بیاییم. حضرت فرمود بگو بروند اول اذان بیایند تا تشییع جنازه کنند. اینها رفتند اما یکی از آنها نرفت. همانجا نشست. نتوانست برود. یک دقیقه بعد حضرت امیر(ع) دیدند هنوز صدای گریه می آید فرمودند چرا نرفتی؟ گفت: من پای رفتن نداشتم. حضرت امیر(ع) گفتند بگو داخل بیاید. ببین که کمی پشت در ایستادن خوب است. به اشاره ملتفت شو. از یکسال، پنج سال پشت در ایستادن نترس ...
سال زراعی در فرهنگ کهن کازرون
...، گندمکار، جوکار، کشتکار، صیفی، برزگر، بذرپاش و بازیار و بازدار و...( با پسوند و پیشوندهای متعدد) همه دلالت بر پیشینه ی شغلی اصحاب این لغات به کار کشاورزی دارد. - باری، در گذشته اراضی کشاورزی همه ساله به زیر کشت نمی رفت بلکه زمین های زراعی هر سال به سه دسته تقسیم می شد بخشی که به زیر کشت دیم جو و گندم می رفت زمین کشت می گفتند، بخش دیگر با نزول اولین بارندگی فصل پاییز شخم زده می شد که ...
زیبا کلام : ترامپ رئیس جمهور می شود اما دلم می خواهد کلینتون رییس جمهور شود
سال است که در ساختار قدرت جا خوش کرده، به پرواز درآید! اتفاقاً ترامپ درست هم می گوید؛ چون قبلاً نه سناتور بوده، نه عضو کنگره، نه فرماندار. ترامپ این تفاوت را نشانۀ روسفیدی خودش و روسیاهی کلینتون می داند. او با چسباندن کلینتون به همۀ مشکلات گذشته، بی اخلاقی سیاسی به خرج می دهد و دموکرات ها هم، از ترس شکست، به دست وپا افتاده اند و چسبیده اند به زندگی شخصی او و همسرش. به سؤال اولم برمی گردم ...
شهرداری گرگان چادر نمازگزاران منطقه سروش جنگل را جمع آوری کرد
جنگل با اشاره به اینکه در کنار ساخت و سازها در محله سروش جنگل امکانات فرهنگی دیده نمی شود، گفت: با جمع کردن این چادر عزاداری چه چیزی را جایگزین آن می کنید و اکنون باز در این منطقه مردم شاهد آن هستند که جوانانی بیایند و کارهای خلاف انجام دهند و مواد مخدر بکشند. وی تصریح کرد: ما این صحنه ها را هر روز می بینیم و از ما کاری بر نمی آید اما شما باید دلتان برای جوانان بسوزد و بچه های من و شما ...
التماس های کودکانه به مادر قاتل
خودم ریختم و خوردم، بعد از آن با همان چاقویی که همسرم را کشته بودم، به سراغ بچه ها رفتم. درست یادم نیست ولی فکر می کنم اول از همه به مهیا حمله کردم، مهیا جیغ می زد و التماس می کرد مامان من رو نزن، بعدش هم سراغ فاطمه و مازیار رفتم و آنها جیغ می کشیدند و می گفتند نزن. از دست من فرار می کردند و من هم دنبال آنها می دویدم و با چاقو به آنها ضربه می زدم، ولی درست یادم نیست که مازیار را زودتر زدم یا ...
گفتگو با سیما خضرآبادی، بازیگر سریال آسپرین
بازی نبود پدرم مدیر تولید و مادرم چهره پرداز سینما هستند اما ورود من به سینما به هیچ وجه با پارتی بازی همراه نبود و شاید بتوان گفت خیلی اتفاقی وارد سینما شدم. خیلی کوچک بودم که به همراه مادرم به پشت صحنه سریال خانه پدری رفتم. آقای غلامرضا رمضانی هم آنجا حضور داشتند و مرا برای نقش اصلی سریال فرزندم بزرگ شده انتخاب کردند. پس از آن هم در سریال ایستگاه آخر بازی کردم ولی بعد از آن دیگر ...
ضرورت توجه حوزه علمیه به تاریخ
... از سال اول دغدغه پژوهش را در مدرسه های مختلف دیده و شنیده بودم. به مدرسه علوی و مدرسه های دیگر رفتم. آن ها که پژوهش محورند کارهایشان را دیدم. دیدم مدارس از سال اول کار پژوهشی را شروع می کنند، بعضی از مدارس هم با تأخیر. دربارۀ ابزارهای پژوهش سؤال کردیم. با ده-دوازده استاد ادبیات فارسی، استادهای متبحر در این زمینه مشورت کردم. شیوه ادبیات فارسی را از آنها آموزش گرفتم که چه کار کنم. در زمینه ...
روزگار سیاه بردگی در چنگال داعش
ایران آنلاین / نادیا 21 ساله- 3 ماه بردگی زندگی نادیا مراد بعد از حمله داعش به روستای کوچو در عراق دگرگون شد. سوم آگوست سال 2014 بود و داعش از مدتی قبل توانسته بود شمال عراق را تصرف کند. اقلیم کردستان که تا آن وقت هنوز تسلیم داعش نشده بود، مورد هجوم تروریست ها قرار گرفت و سرانجام ایزدی ها هدف قرار گرفتند: داعشی ها به روستا حمله کردند و گفتند باید اسلام بیاورید. پنج روز در روستا ...
سد کمندان بعد از 12 سال به نتیجه نرسیده است
.... سال 83 که کلنگ ساخت سد را زدند، همه جشن گرفتند، محمد آن روز 14ساله بود از بالای تپه دیده بود که بزرگان دِه به استقبال رفته اند و شنیده بود که قرار است همه چشم انداز پیش رو از خنکای آب اشترانکوه لبریز شود و کمندان قطب گردشگری منطقه باشد. محمد حالا یک پسر دوساله دارد و در اتاقی از خانه پدری زندگی می کند و هنوز چشم انداز پیش رویش سبز است و خاک و چند کمپرسی و لودر. سد که ...
ملک الشعرای بهار، بهارِ فرهنگ ایران
عشق و علاقه ای بودم و این طور که خواهرها می گفتند، برایشان خیلی عزیز بودم و همیشه به من محبت داشتند. من بعد از تبعید پدر به دنیا آمدم؛ دورانی که پدر نشسته بود و تحقیق و تصحیح انجام می داد و دوران آرامشش بود. پدرم از سال 1313 که از تبعید آزاد می شود به تهران می آید و در هزاره فردوسی حضور می یابد که آن هم خودش داستانی دارد. ذکاء الملک فروغی و لقمان الدوله ادهم کمک می کنند و به خاطر آن پدر را از ...
گفته بودم که احمدی نژاد رجل سیاسی نیست
مورد آب چاه و مسائل شرعی آن مشکلی داشت، گفت من کارم را تمام کنم بعد نظر بدهیم. گفتن چرا؟ پاسخ داد چون خودم مبتلا بودم و گفتم نکند یک مقداری ذهنم به مال خودم باشد. این مسائل شنیدنش آسان است اما خیلی مهم است. دین اینگونه است، حالا اگر به آن عمل نمیشود، بحثش جدا است باید به آن عمل شود. به طور کلی شورای نگهبان باید براساس قانون نظر بدهد نه براساس نظر شخصی. شورای نگهبان مدعی است که به عنوان ...
تاج چگونه استقلال شد؟
و دعوتم کردند و رفتم و شش دقیقه از یک مسابقه را گزارش کردم. واقعاً می گویم که نه اشتیاق و عطشی برای این کار داشتم و نه نیازی اما از فردای آن روز گفتند بیا و گزارش کن! بعد از انقلاب هم همین طور شد. یعنی از فردای روزی که از استقلال رفتم، گزارش بسکتبال را شروع کردم. حالا بماند که در آن فضا چقدر گزارش بازی های بسکتبال ایالات متحده دشوار بود و خط قرمز داشت. آقای جواد متقی خیلی حمایت کرد که بسکتبال NBA ...
احسان خواجه امیری: با انتشار یک آلبوم منفجر نمی شوم (عکس)
این کار را از کودکی دنبال کردم. بعدها متوجه شدم از این علاقه ام به موسیقی می شود پولی هم در آورد، پدرم دوست نداشت که من خواننده شوم، می گفت، تا دانشگاه در رشته مهندسی قبول نشوم حق خوانندگی ندارم اجازه نداشتم که در رشته موسیقی تحصیل کنم و فقط اجازه تحصیل در رشته مهندسی را داشتم روزی که دانشگاه قبول شدم دو ماه بعد اولین آلبومم را منتشر کردم. ترس پدرم از گذشته خودش بود، دوست نداشت آن اتفاق ...
بارها قصد داشتند مرا بخرند ولی گفتم نمی توانم چون غلام اباعبدالله هستم
مختصری پول در آن بود. من مجددا رفتم و این پاکت را خدمت امام دادم ولی ایشان گفتند که این چیزی نیست، پول بنزین است. اول این دیدار من خاطره ای از سال 31 که در یک تظاهرات علیه حزب توده سخنرانی کرده بودم تعریف کردم و امام فرمودند بله شنیده بودم؛ من یک شوخی با امام کردم و گفتم که ما از شما انقلابی تر هستیم؛ شما یک سال است که مبارزات خود را شروع کرده اید ولی من 10 سال پیش، مبارزات خود را شروع کردم و این ...
تمایل به قطع مصرف مواد مخدر، لازمه پاکسازی اعتیاد/تصاویر
مدرسه سیگار می کشیدم و کارهای غیراخلاقی انجام می دادم و کم کم به مواد مخدر روی آوردم که تا نابودی پیش رفتم و هر چند وقت می خواستم آن را ترک کنم. این معتاد گمنام ادامه داد: من برای ترک این ماه و آن ماه می کردم و کسی نبود که راه درست را نشانم دهد و مرا راهنمایی کند؛ ولی به یاری خدا عضو این انجمن شدم و قدم های 12 گانه مصرف مواد مخدر را به طور کامل با همکاری دوستان انجام دادم و امروزه در حال پاک ...