سایر منابع:
سایر خبرها
پسر کاکل زری
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: محمد قاسم زاده یکی بود، یکی نبود. در زمان های قدیم سه خواهر بودند که پدر و مادرشان مرده بود و تو خانه ای زندگی می کردند. روزی خواهر بزرگه به خواهرهایش گفت: اگر پادشاه مرا برای وزیر دست راستش می گرفت. لباس همه ی قشونش را با یک ذرع کرباس نو می کردم. خواهرها پرسیدند چه طور؟ گفت: یک تکه کوچک کرباس، رو شانه ی هر کدام می دوختم ...
پیاده روی اربعین پیش نمایشی از جامعه مهدوی/ باید به دل دریا بروید
لحاظ بهداشتی بسیار پیشرفت کرده است. من همیشه کنار عکس هایم نوشته ام رویای شیرین اربعین. ما سعادت پیدا می کنیم سه روز در این مسیر نفس بکشیم و این را نمی شود با فیلم و عکس نشان داد. همیشه هم با خودم می گویم فکر نکن تو کاری برای امام حسین(ع) انجام می دهی همین که نامت به عنوان نوکر امام حسین (ع) ثبت شود کافی است. *در صحبت های دیگری هم که با عکاسان جوانی که برای عکاسی جنگ عراق و ...
همسر پورحیدری: فقط یک بار به منصور دروغ گفتم!
... پس خانه هنوز این غم را باور ندارد؟ - هنوز نه! لااقل من که هنوز نمی توانم به خودم بقبولانم که منصور نیست. فقط وقتی دوستانش برای همدردی با ا به خانه می آیند یادم می افتد که منصور رفته و دیگر بر نمی گردد. وگرنه او به دلیل همراهی با تیم های مختلف ملی و باشگاهی و یا سفرهای کاری بارها در این 41 سال از خانه می رفت و بعد از چند روز به منزل بر می گشت. در بازی های آسیایی کره که مربی تیم ملی ...
بنی هاشم کارنامه سیاهی در حمایت از ائمه دارد/ مراجع با افرادی که به امام حسین دروغ می بندند، مقابله کنند
، تسویه حساب با اینها که با مطامع مادی به جنگ امام آمده بودند، چطور انجام شد؟ آنچه ما نقل مسلم داریم این است که عبیدالله زیاد در کوفه وقتی وارد شد، یک نفر یا دو نفر همراهش بودند. یکی مسلم بن امر است و یکی هم غلامش مهران که از اسمش معلوم است ایرانی بوده. البته عبیدالله با 500 نفر از بصره حرکت کرد که تازه این 500 نفر افراد مورد اعتمادش بودند که با خودش حرکت داد. ولی عموماً آنها هواخواه ...
نظرات صریح دختران و پسران مجرد درباره ازدواج
این را کاملا قبول دارم که اکثر مردهای ایرانی اخلاق مدار نیستند، ولی آیا واقعا زن های ایرانی آن طور که می گویند، خوب هستند؟ او درباره نگرانی خودش برای مجردماندن می گوید: با توجه به اینکه سنم بالا رفته نگران هستم. به هر حال به نظر من تا ازدواج نکنم، نمی توانم به زندگی سر و سامان دهم. ولی یکی از چیزهای مهمی که دارم از دست می دهم حس اجتماعی بودن است. ارتباط من با دوستان متأهلم سخت است ...
یک داستان عجیب در بند اعدامی ها
حوالی تاریخ سیزدهم برایش رخ داده است. نیک کمپینی جهانی برای “لغو مجازات اعدام” را به راه انداخته است نیک در مورد سلول انفرادی می گوید: در طول شبانه روز 23 ساعت در انفرادی بودم ولی برایم مهم نبود. پس از چند سال، وقتی عصبانیتم را کنار گذاشتم و به خودم عشق ورزیدم دیگر زندان انفرادی برایم مهم نبود. من هنوز هم از تنهایی ام لذت می برم... حتی پس از آزادی از زندان هم هیچگاه دچار ...
چارلز بوکوفسکی؛ ملک الشعرای فرودستان
بدبخت و طرد شده لس آنجلس شعر گفت و نوشت. این درونمایه در رمان هایش هم دیده می شود؟ نه، رمان هایش اکثرا اتوبیوگرافیک است، مثلا ساندویچ ژامبون راجع به کودکی خودش است. زنان راجع به خودش است. هزار پیشه هم همین طور. عامه پسند چطور؟ نه، استثنائا عامه پسند راجع به خودش نیست چون خودش هیچ وقت کارآگاه نبوده. به همین دلیل شخصیت اصلی آن دیگر هنری چیناسکی نیست ...
لزوم ورود خیران امنیت ساز به حوزه پیشگیری از انحرافات اجتماعی
به گزارش ایمنا، پسر نوجوانی پس از دستگیری در مرکز مشاوره ناجا در شرح بزهکار شدنش، اینطور گفت: حدود 5 سال پیش پدرم فوت کرد و زندگی ما از هم پاشید. من به غیر از خودم سه برادر و یک خواهر هم داشتم و مادرم بدلیل آنکه از عهده مخارج زندگی ما بر نمی آمد مجبور شد که با پیرمردی 60 ساله ازدواج کند . ناپدریم از همان ابتدا زندگی رفتار خوبی با ما نداشت و بار ها مارا به بهانه های بی مورد کتک می زد و حتی اگر مادرم هم پادر میانی می کرد او را هم اذیت می کرد . آزار و اذیت های ناپدری به حدی بود که من و دو برادرم مجبور به فرار از ...
انیمیشن ساز مشهور ایران در مسیر کربلا
: حدود 20 روز قبل با خانواده نشسته بودیم و همسر و فرزندانم پیشنهاد کردند برای اربعین برویم کربلا. من نمی پذیرفتم و استدلالم این بود که شلوغ است و گرفتاری زیاد دارد، چون تصاویری که از تلویزیون دیده بودم خیلی مسیر سخت و دشواری برای خانم ها و کودکان به نظر می رسید. کمی که صحبت کردیم، به یک باره قانع شدم، گفتم پس اگر خواستیم برویم پدر و مادرهای خودم و خانمم را هم می بریم. همه خیلی خوشحال شدند و حتی به ...
جیم جارموش: برای جهان بیانیه صادر نمی کنم
وزن سنگین این سگ ها، این مسئله خیلی کار را برایشان سخت می کند. دکتر به ما گفت: ببینید من می توانم پایش را قطع کنم و او هم می تواند بیشتر عمر کند ولی این مسئله برای یک بولداگ جواب نمی دهد . مربی اش او را برد خانه و پای مصدومش را باندپیچی کرد و سگ هم سعی می کرد با سه پا راه برود، بپرد روی صندلی و از این دست کارها. دکترها هم گفتند که این سگ استثنایی است. اول قرار شد پایش را قطع کنند ولی دوباره که از ...
2 مرد با تهدید چاقو پشت شمشادهای پارک مرا زور آزار و اذیت کردند / ساناز روی بازگشت به خانه را ندارد
را امتحان کردم و خیلی هم مزه داد. دیگر نتوانستم کنار بگذارم و بعد از آن با برادرانم هم پیاله شدم و با هم می کشیدیم. تا روزی که پدرم همه چیز را فهمید. یک روز که مشغول کشیدن شیشه بودم، یکدفعه سرو کله پدرم پیدا شد و پایپ و شیشه را در دستم دید. مثل هر پدر دیگری اول عصبانی شد و گفت باید مواد را کنار بگذاری. اما به حرفش گوش نکردم و باز هم کشیدم. وقتی دید دست بردار نیستم، از خانه بیرونم کرد و گفت جای تو ...
رفتارهای وقیحانه دخترم خسته ام کرده است / آیدا شب ها دیر وقت به خانه می آید
که بعد از عمل، قصد ازدواج با مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را دارد که 10 سال نیز از خودش بزرگ تر است تا بتواند به خارج از کشور سفر کند. با شنیدن این موضوع شوکه شدم و از این که او آن قدر گستاخ و بی ادب شده که در مقابل من این گونه صحبت می کند خودم را ملامت کردم. من که هیچ بی احترامی نسبت به پدر و مادرم روا نداشتم و از آن ها در پیری وناتوانی شان نگهداری کردم حالا نمی دانم چطور فرزندم با من این رفتار وقیحانه را دارد. در خلوت خودم می اندیشم که چرا... اخبار زیر را از دست ندهید: ...
دختربچه ام واقعیتی را به من گفت که بسیار شوکه شدم / از پنهان کاری همسرم بسیار عصبانی بودم +عکس
برادرم کمک گرفتم. برادرم رضا ،کمک کرد تا جنازه را در صندوق عقب پژو مجتبی جاساز کنیم. سپس خودم به تنهایی جنازه را به بیابان های منطقه قلعه گبری بردم و با ریختن بنزین روی ماشین و جنازه،هردو را آتش زدم. حالم خیلی بد بود چند کیلومتری قدم ردم و با برادرم تماس گفتم تا اینکه رضا با موتورسیکلت دنبالم آمد و مرا به خانه برگرداند. سپس رضا که با قرار وثیقه آزاد است در جایگاه ویژه ایستاد و منکر ...
حلوای سرخ افغانستانی ها برای حسین بن علی(ع)
مرکزی است و بدلیل اینکه این حلوا از آرد گندم درست شده، اعتقاد عجیبی دارند در این که ما قوت غالب مان را با دیگران قسمت می کنیم و این کاری مقدس است. در وسط صحن حیاط دیگ مسی بزرگی خودنمایی می کند و چند مرد و زن که معلوم است ساعت ها پای این دیگ حلوا را هم زده اند تا ته نگیرد. می پرسم چطور درست می شود؟ یکی از زن های خانه می گوید یک شبانه روز کار دارد، این حلوا ترکیبی از آرد و روغن ...
اوباما چطور پیروزی ترامپ را برای دخترهایش توضیح داد!؟/ شرط عجیب اعطای ویلا و مسکن به یک مداح/ ادعای جدید ...
درست مدیریت نشود خطرناک و خسارت زا است، افزود : ازدحام جمعیت امروز مدیریت شد ولی برای سال های بعد باید دولتمردان مساله روادید بعنوان گره اصلی تسهیل در تردد زائران را برای ایام اربعین حل کنند. فرمانده مرزبانی ناجا اظهار کرد: سرعت عمل و کنترل روادید در سمت عراق و ایران اکنون تقویت شده و با سرعت بیشتری انجام می شود ضمن اینکه در طرف عراق هم اتوبوس های بیشتری برای انتقال زائران به سمت کوت و نجف فراهم ...
15 سال زندان برای تاجر عاشق پیشه +عکس
خان آقا جست وجو در بیمارستان ها و پارک های محله شوش را آغاز کرد. در حالی که هیچ ردی از پسربچه نبود، یک روز بعد ساکنان ساختمانی در تماس با پلیس اعلام کردند از زیرزمین خانه صدای ناله می آید. ماموران به خانه مورد نظر اعزام و متوجه شدند، مردی افغان مستاجر زیرزمین است. او روز قبل با یک چمدان بزرگ به خانه آمده و سپس هم آنجا را ترک کرده و دیگر بازنگشته بود. همزمان با شروع تحقیقات، مرد افغان ...
آیت الله سعیدی در خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)
خرید از مغازه های مختلف آن ها را پخش کنیم. روزی شهید سعیدی کتاب ولایت فقیه حضرت امام را که دست نویس بود به من داد و گفت: این کتاب را ببرید و از رویش بنویسید، کپی هم بگذارید تا چند نسخه شود، وقتی کامل شد؛ آن را بیاورید. در روز، رونویسی کتاب برایم ممکن نبود، هنگام غروب به بچه ها غذا می دادم که به درس هایشان مشغول شوند و کوچک ترها را می خواباندم و مشغول نوشتن می شدم. این سفارش در حدود دو هفته ...
شیعه بودیم ولی نام ائمه اطهار را نمی دانستیم
به تحصیل در مقطع دبیرستان بودم. از طریق تلویزیون خبردار شدم که یک انقلاب در کشور ایران به رهبری یک روحانی رخ داده است. آن زمان ما نمی دانستیم روحانی به چه کسی می گویند؟ در اخبار گفته شد که مردم ایران انقلاب کردند و حکومت پادشاهی را سرنگون کردند. آن زمان نیز بنده مسلمان و شیعه بودم. البته آن وقت حقایق شیعه به گوش ما نمی رسید. فقط می دانستیم ما با اهل سنت فرق داریم. و به قول معروف مذهب ما ...
فریادهای یک زن در خیابان فلسطین راز یک مرد را لو داد+فیلم و عکس
مرکز و شرق تهران با موتور گشت می زدیم و کسانی که با گوشی در حال صحبت کردن بودند با سرعت از بغل آنها رد می شدیم و موبایل هاشان را سرقت می کردیم. نقش شما در سرقت ها چه بود؟ من هم راننده بودم و هم گوشی قاپ. چطور دستگیر شدی؟ گوشی خانمی را می خواستم سرقت کنم که نشد و با موتور در حال بودم که خوردم زمین موتور را رها کردم و از آن منطقه گریختم و بعد از چهار هفته ...
نه زاهدی مزدور بود و نه سپهسالار خائن
، دکتر عبدالکریم سروش بود. او مشوق من شد و گفت نترس ، گفتم دکتر می ترسم، هیچ چیز سرم نمی شود. گفت نترس برو، این شهامتی که داری همین کافی است. همین باعث می شود که یاد بگیری، چون واقعاً می خواهی بروی. ایشان خودش هم دکترای داروسازی خوانده بود و بعد تغییر رشته داد و فلسفه علم خواند. وقتی رفتم، یواش یواش متوجه شدم که وای من در خواب بودم. من اصلاً این جامعه را نشناخته ام. بعد یواش یواش شروع کردم به ...
تقریبا یک هفته ای به تاریخی که قرار بود برویم، ایشان تماس گرفتند و پرسیدند سید! چکار کردی؟ من گفتم که ...
خودشان حال و هوایی که هیچ وقت تا آن زمان برای ایشان پیش نیامده بود. به اتفاق یکی دیگر از دوستان آقای دولابی و همسرشان شبانه از نجف به سمت نجف حرکت کردیم و سه روز و سه شب در مسیر بودیم. من خیلی نگران حفاظت ایشان بودم و به شهید همدانی می گفتم که صورتشان را بپوشانند تا خدای نکرده مشکلی برای ایشان پیش نیایید. به هر حال آن زمان هم داعش تبلیغات وسیعی انجام داده بود و زائران اربعین را تهدید به اقدامات ...
سفر با کشتی نجات
مانده بود. خداوند به آن مرد بزرگ وحی فرستاد: ای یعقوب(ع)! ذلیل نمودی بنده مرا و مستوجب تأدیب شدی و باعث گردیدی که تو و فرزندت مبتلا به بلای بزرگی شوید. ای یعقوب(ع)! همانا محبوب ترین پیغمبران نزد من کسی است که به مساکین و بیچارگان ترحم کند، با ایشان مجالست و معاشرت نماید، آنان را اطعام نماید و پناهگاه و ملجأشان باشد. ای یعقوب(ع)! ترحم نکردی بر بنده من، او شب گذشته از در خانه تو عبور کرد ...
زنی که پلیس را به دزدان پورشه رساند
او را به خانه پدرش رساندم و خودم هم چند دقیقه ای خانه پدرزنم ماندم. اما هنگام خروج و در حالی که پشت فرمان نشسته بودم شیشه پنجره با صدای مهیبی شکست و خرده شیشه ها داخل ماشین ریخت در حالی که وحشتزده بودم مرد جوانی که کلت در دست داشت با تهدید مرا از ماشین پیاده کرد و خودروام را به سرقت برد. هنوز مات و مبهوت به دور شدن خودرویم نگاه می کردم که یک پراید دودی نیز که به نظرم همدست سارق بود به ...
هاشمی رفسنجانی: هر روز ماهواره می بینم/کوروش کسی است که ایرانی ها مخالفتی با او ندارند
اینها باشد، به حرف ها گوش می دهند. در زمان خود من این گونه بود و حل مشکلات کشور آن هم پس از جنگ آسان نبود. من شب و روز با اینها تماس داشتم و نمی خواستم که فقط ملاقات باشد که حرف بزنیم. در هر جا اشکالی می دیدم، تلفنی می گفتم. هر وزیر، مدیر و یا استاندار،اگر کاری داشت، می توانست تلفنی با من تماس بگیرد. من دایما با مدیران بالایی خودم در تماس بودم. رئیس جمهور باید بتواند خوب امور را اداره کند و چرخ ...
ضعف فرهنگی متعلق به دولت فعلی نیست
باشیم و نه به غیر. مثلا در حوزه هایی که می توانیم رشد کنیم با اتکا به خود و منابع خودمان دست به تغییر بزنیم. چند روز پیش سالگرد شهید طهرانی مقدم بود فردی که از هیچ همه چیز آفرید، در داخل امثال این شهید کم نداریم، باید خودمان دست به کار شویم و چشممان به دست دیگران نباشد. عملکرد آقای علی جنتی در حوزه فرهنگ رضایت بخش بود یا خیر؟ آقای جنتی دوست من هستند و در مجموع در بررسی عملکرد ...
لوسیانو ادینیو: نیمی از قلبم ایرانی است
می خواست برسانم. او خیلی به بدنسازی تیم و بازیکنانش اهمیت می دهد و اگر بداند بدن بازیکنش در حد عالی است، آن وقت راحت تر درباره او برنامه ریزی می کند. و تو چه کردی؟ - من هم از او خواستم برنامه به من بدهند تا بدنم را به جایی که می خواهد برسانم. آن اوایل فصل که به تراکتور برگشته بودم هم بدنسازی تیم را انجام می دادم و هم بدنسازی اختصاصی می کردم. کارم دشوار بود ولی این را دوست ...
کاری که امام خانم دباغ را از انجامش نهی کردند
در باورش نمی گنجد. همان طور که پیش تر گفتم، خرید مایحتاج خانه به عهده من بود، هر روز فرصتی از مایحتاج بیت و آن چه که امام لازم داشتند تهیه می کردم و برای خرید می رفتم، برای این منظور مبلغی به عنوان تنخواه گردان- از امام می رفم و مبالغ قبلی را هم تسویه می کردم. یک بار خدمت امام رسیدم و خواستم حساب هزینه را مشخص و تسویه کنم. وقتی عدد و رقم را برای امام جمع زدم، امام پرسیدند ...
فقط کافی است پا پس نکشی!/ آداب تبلیغ چهره به چهره
چندین نفر ارتباط بر قرار می کردم و شماره می دادیم و می گرفتیم. وقتی دفترچه را می خواندم با خودم گفتم من اصلا نمی توانم این کار را بکنم. بروم به مردم چه بگویم؟ از کجا شروع کنم و... . خلاصه خیلی غیرممکن می نمود. ولی خود به خود زمینه ارتباط پیش می آمد و حتی گاهی حوصله اش را هم نداشتم ولی مجبور می شدم که بروم. مثلا یک بار که خیلی خسته بودم یکی از افراد که در موکب بود به من گفت: حاج آقا من که ...
محمد نادری: دیگر با دورهمی همکاری نمی کنم و در سری جدید حضور ندارم
منیژه محامدی هم هستم که از دی ماه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می رود. در آن نمایش نقش سرهنگی آلمانی را بازی می کنم که کاملا با هوشنگِ طپانچه خانم متفاوت است. پس این تنوع نقش در تئاتر کاملا دیده می شود. در دنیای تصویر نیز همان طور که اشاره کردید خوشبختانه یا متاسفانه اولین نقشی که با آن شناخته شدم با خودم تفاوت سنی داشت و بعد از آن برایم بسیار پیش آمد که کسانی مرا حضوری می دیدند و ...
29 آبان فیض شریفی: وقتی شاعران و نویسندگان از رسالت شانه خالی می کنند
اوساط الناس. روزی از استاد شفیعی کدکنی گله کردم که بعضی از استادان دانشگاه اوزان عروضی را نمی دانند. خنده اش گرفت و گفت: اینها حتی از روی متون قدیم هم نمی توانند بخوانند. من اخیرا داستان حسنک وزیر بیهقی را نمایشنامه کرده ام و به این حرف استاد کدکنی رسیدم. به چند نفر از مدرسان رشته پژوهش و هنر دادم. که معضلات تکنیکی اش را برطرف کنند. متوجه شدم که از روی متن ...