سایر منابع:
سایر خبرها
بخش های خواندنی کتاب فقط غلامِ حسین باش
و از اهل آنها به خاطر شیطنت های گذشته، حلالیت بخواهم و به آنها بگویم آن حسینِ غُلامِ شرّ و شور امشب مُرد. من الان به دنیا آمده ام و اسمم غلامِ حسین(ع) است. رفتم و سهم باغ انگور از ارث پدری ام را فروختم و برای چند ماه خرجی، خیالم راحت شد. با اینکه سربازی را تجربه کرده بودم و خودم هم یک پا مربی آموزشی بودم، اما طبق مقررات به عنوان بسیجی باید پانزده روز آموزش می دیدم. محل آموزشی در پادگان ابوذر ...
جنایت فقط برای بدهی 50 هزار تومانی/ دلم می خواهد تمام دارایی ام را بدهم تا او زنده شود
قدیمی ام حرف های همیشگی را بیان کرد. از دستش عصبانی شدم، دست به یقه شدیم و به او گفتم تا کی می خواهی به من وعده بدهی، من پولم را می خواهم. در همین حین با مشت به سرش زدم، مشتی که باعث مرگ او شد. دوست قدیمی ام روی زمین افتاده بود. فکر می کردم حالش بد شده، به طرفش رفتم و چند بار صدایش کردم اما بی فایده بود. بی حرکت روی زمین افتاده بود و بدنش سرد بود. ترسیده بودم، به اطراف نگاه کردم، کسی نبود. باید هر چه ...
انگلیس برای استعمار ابتدا استحمار می کند/ روایت تلخ قحطی در ایران
حال یک مقطع بسیار وحشتناک بوده است، البته ما یک قحطی دیگر هم در زمان ناصرالدین شاه و در سال 1287 داشته ایم که قابل مقایسه با حوادث سال 1295 تا 1297 نیست. البته در بسیاری کشورهای دیگر هم قحطی رخ داده است، اما قحطی سال 1917 میلادی برابر با 1295 در ایران بسیار سراسری بودو دلیل رفتن به سمت ساخت فیلمی درباره قحطی را گفتم و حال با این نکته جواب سوال اول شما را که چرا این اتفاق عظیم به محاق ...
اسناد کرسنت وحشتناک است/ عده ای بدنبال ترویج قارون صفتی هستند
کسی هستم و من خودم را معرفی کردم. گفتند همان کسی که علیه ما سخنرانی تند تند می کند؟ خواستم با اینها صحبت کنم و نشستم صحبت کردیم و اجازه ندادند وارد کوی شوم. بعدش به من گفت گلوی من درد می کند و من همان جا وی را معاینه کردم. این خاطره را فراموش نمی کنم. بعد گفتم برویم تو به همراهم اجازه نداد، گفتم دیگر تو را معاینه کردم، اجازه دادند وارد کوی شویم و گفتند خون شما پای خودتان است. من داخل بودم که امده ...
جهانبخش: در مالزی 2 امتیاز جا گذاشتیم؛ کاری می کنیم تا سوریه در بازی برگشت پشیمان شود/ تیم ملی غرور من ...
بستیم باز هم مشهود بود که نباید در آن شرایط برگزار شود . با این حال این بازی را انجام دادند و باعث شد تا ما 2 امتیاز مهم را در دور رفت مسابقات از دست بدهیم که امیدوارم بتوانیم در دور برگشت این 2 امتیاز را جبران کرده و با همین تیم سوریه در خانه به گونه ای بازی کنیم که متوجه کیفیت فوتبال ایران بشوند و بفهمند که نمی توانند در هر صورتی جلوی کیفیت فوتبال ایران را بگیرند . * البته سرمربی سوریه ...
افسانه بایگان: در پیاده روی اربعین انگار دل می کنید و به طرف معبود حرکت می کنید!
؟ نه. ده-پانزده روز پیش کاملا اتفاقی با من تماس گرفته شد و آن قدر ذوق زده شده بودم که فقط گفتم بله از خدا می خواهم تا به این سفر بروم. بعد هم کارها انجام شد و رفتیم و توفیق بود. *از اولین کتابی که در کودکی خواندید برایمان بگویید. شاید اولین کتاب را دقیق به خاطر نداشته باشم ولی سفرهای گالیور، تن تن و قصه هایی که در کتاب فارسی نوشته شده بود و به آنها خیلی علاقه داشتم و ...
علی شادمان: نمی توانم علاقه ام به شهرت را انکار کنم
به واسطه حضورش در سریال سرزمین کهن ، ماه و پلنگ در تلویزیون و اروند و یتیم خانه ایران در سینما، پر کار به نظر می رسد به گفت وگویی مفصل نشسته ایم که در ادامه می خوانید . بعد از گذشت یک سال از پخش سریال کیمیا ، با مجموعه ماه وپلنگ دوباره به تلویزیون آمده اید، چه شد که ماه و پلنگ را انتخاب کردید؟ پیش از عید 95 بود که پیشنهاد حضور در سریال ماه و پلنگ به من داده شد و از آن جایی که ...
مهران غفوریان از شایعات اختلافش با رضا عطاران گفت
بودم با استقبال خوبی روبه رو شده بودند، تلویزیون با من یک قرارداد بست تا یک کاری تولید کنم و خودم نیز تهیه کننده باشم. من به سراغ رضا عطاران رفتم و گفتم می خواهم کاری بسازم که خیلی سروصدا کند. رضا هم قبول کرد و چندماه مدام درگیر نوشتن متن کار بودیم و رضا خیلی برای کار زحمت کشید و همه کاراکترها را او خلق کرد. رضا عطاران خالق زیر آسمان شهر است. او ادامه داد: کارگردانی فنی و تدوین کار به ...
اتفاقی ناگوار در ایستگاه هفت خوان شاهرود
ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد بابک را قبول کردم و به عقد پنهانی او درآمدم دوست پسرم اعتمادم را جلب کرد و من هم خواسته اش را پذیرفتم / نیما و دوستش مرا به بیابان های اطراف شهر بردند پیشنهاد کثیف مردان عراقی به زن ایرانی در بازار / مردم بازار متوجه نیت شوم این مردان شدند شیفته ظاهر سمانه شدم / یک شب که در کنارش بودم او چیزی از من خواست که بسیار تعجب کردم ...
افزایش شهدای ایرانی انفجار بغداد
...> زن کثیف پرده از ارتباطش با مرد غریبه بر داشت / لیلا به من ابراز علاقه می کرد و من هم به او وابسته شدم عکس اگر یک روز جمشید را نمی دیدم کلافه می شدم/ در نبود همسر و فرزندش به خانه او می رفتم با زن جوان در خیابان آشنا شدم / از دیدنش خوشحال شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد بابک را قبول کردم و به عقد پنهانی او ...
نماینده همیشه طلب کار
...: من خودم بعد از نطق به ایشان گفتم. موضوع بحث چیز دیگری بود و وزیر ارتباطات آمده بود و درباره فضای مجازی و سایت ها صحبت می کردند. ایشان می خواستند درباره این موضوع صحبت کنند که تمام نطق وی متمرکز روی این بحث شد و این خوب نبود . بالاخره باید بپذیریم که تجربه هم نداشتند. تازه وارد مجلس شدند. [4] اما به نظر می رسد این بی تجربگی و همچنین عدم فعالیت در مجلس به یکباره در یک موضع سیاسی جناحی ...
از مشخص شدن بازیگر “کار کثیف” تا تلاش مجید مجیدی برای تقویت وحدت امت اسلامی
هویت خویش را دوست دارم و متعلق به آب و خاک ایران اسلامی هستم . مجیدی در پاسخ به اینکه شما در فیلم حضرت محمد هم دوران کودکی آن حضرت را انتخاب کردید ، چرا این مقطع انتخاب شد؟ گفت: من برای ساخت فیلم حضرت محمد ( ص) خیلی مطالعه کردم و بعد از از پژوهش های متمادی ، دوران کودکی نبی مکرم اسلام (ص) را انتخاب کردم . من با ساخت این فیلم بدنبال تقویت وحدت امت اسلامی بودم و از این رو همانطوریکه گفتم با ...
عمده شهدای انفجار حله ایرانی وافغانستانی های مقیم ایران هستند
مصدومان احتمالی ایران هستیم. این اخبار را از دست ندهید: زن کثیف پرده از ارتباطش با مرد غریبه بر داشت / لیلا به من ابراز علاقه می کرد و من هم به او وابسته شدم + عکس اگر یک روز جمشید را نمی دیدم کلافه می شدم/ در نبود همسر و فرزندش به خانه او می رفتم با زن جوان در خیابان آشنا شدم / از دیدنش خوشحال شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ...
دستگیری برادر جنایتکار پس از 19 سال+ تصویر
انداختم و اقدام به آتش زدن کردم که ناگهان همه جا آتش گرفت و خودم نیز دچار سوختگی شدم اما موفق به خارج شدن از محل شدم. متهم در ادامه مدعی شد: پس از آتش زدن خانه برادرم، به تهران آمده و طی این مدت بواسطه ارتباط نداشتن با هیچکدام از بستگان و اعضای خانواده، اطلاع نداشتم که در آن آتش سوزی ، همسر برادرم فوت کرده است . متهم در خصوص ازدواج خود در تهران نیز گفت: پس از گذشت 10 سال از ...
از کارآفرینی با دست خالی تا درآمد یک میلیونی
دارد از جناب سرهنگ رضوی فرمانده محترم ناحیه و همینطور از مسئول محترم بسیج سازندگی تقدیر و تشکر کنم که به روستای ما آمدند و از وضعیت کارگاه من بازدید و از من حمایت کردند. اموی ادامه می دهد: من علاقه زیادی به کار تولیدی داشتم یک روز برای خرید به بازار رفتم و جوراب چینی خریدم بعد با خودم فکر کردم که من و امثال من با خرید کالای چینی برای چینی ها اشتغال ایجاد می کنیم در حالیکه جوانان خودمان ...
اظهارات رئیس کمیته بهداشت و درمان اربعین درباره تعداد ایرانی های شهید شده در حمله تروریستی داعش
علاقه می کرد و من هم به او وابسته شدم عکس اگر یک روز جمشید را نمی دیدم کلافه می شدم/ در نبود همسر و فرزندش به خانه او می رفتم با زن جوان در خیابان آشنا شدم / از دیدنش خوشحال شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد بابک را قبول کردم و به عقد پنهانی او درآمدم دوست پسرم اعتمادم را جلب کرد و من هم خواسته اش را ...
درباره ی کتاب زهر و مؤلف آن (4)
عِدوت (29) یا گل سرخ شهادت بود. این کتاب که نیمی از آن باقی مانده، در سال 1286 نوشته شد. (30) در سال بعد رساله ای نسبتاً حجیم در باب معنای فرامین، تحت عنوان سِفِرها - ریمون (31) کتاب انار منتشر کرد. (32) هر دو اثر، به ویژه کتاب دوم، مملو از اشارتی به منابع عرفانی هستند. گرچه نام کتاب زُهر هرگز مستقیماً ذکر نمی شود، ولی تحلیل دقیق نشان می دهد که او در آن موقع از تمام بخش های آن به طور نظام مند ...
پیرمرد بسیجی
کردند:چه نسبتی با اهل این خانه دارید!؟ خودم را معرفی کردم بعد گفتند: چهار روز پیش وقتی رفتیم به او سر بزنیم دیدیم همانطور که روی سجاده مشغول عبادت بوده جان داده و روحش به ملکوت پیوسته! راوی:حاج حسین کاجی
بازداشت مردی که 19 سال پیش همسربرادرش را کشت و سوزاند
خانواده اش از داخل خانه بودم. در این مدت که منتظر بودم تا محل آرام شود داخل ماشین خوابم برد. پس از بیدار شدن، ماشین را به نزدیکی منزل برادرم برده و پس از تخریب شیشه پنجره، شیلنگ های متصل به کپسول های گاز را به داخل خانه انداختم سپس با روشن کردن آتش ناگهان همه جا آتش گرفت و خودم نیز دچار سوختگی شدم اما موفق به خارج شدن از محل شدم. متهم در ادامه توضیح ماجرا مدعی شد: پس از آتش زدن خانه ...
برادر شوهرم به من فهماند که دنبال ارتباط با من است و من در غیاب فرشید، او را پذیرا شدم و ...
به گزارش رکنا، در یک خانواده متوسط بزرگ شده و پس از دیپلم گرفتن به دلیل قبول نشدن در کنکور و چند سالی در پشت کنکور ماندن، سرانجام با فرشید که او نیز مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را ...
جی کی رولینگ، پرفروش ترین نویسنده زن دنیا
در 25 سالگی برداشت؛ زمانی که او به عنوان منشی و مترجم در سازمان عفو بین الملل کار می کرد و در جریان یک سفر کاری، در زمان تأخیر قطار منچستر به لندن ایده اولیه هری پاتر به ذهنش رسید. از آن روز تا پایان نخستین رمان هری پاتر هفت سال طول کشید و جوآن جوان در این هفت سال اتفاقات مختلفی چون مرگ مادر، طلاق و فقر شدید را از سر گذراند. از سال 1997 به این سو، رولینگ در 10 سال 6 دنباله بر کتاب هری پاتر و سنگ ...
خیانت همسرم زندگی مان را نابود کرد
آن دو بیاورم. آن روز صبح به سر کارم رفتم، اما هنگام ظهر مرخصی گرفته و بازگشتم. کشیک دادم تا این که دیدم خودرویی نزدیکی خانه مان پارک کرده و راننده وارد ساختمان ما شد. به سرعت خود را به ساختمان رساندم دیدم آن مرد وارد آپارتمانمان شد و چهره اش را ندیدم. ساعتی منتظر ماندم، رفتم به مدرسه دخترم او را از آنجا بیرون آورده و نزد خواهرم بردم و از او خواستم که مراقبش باشد. بعد چه شد؟ ...
گپُ و گفت با - امید نعمتی - خواننده گروه - پالت - : معتاد شلوغی های تهران هستم
آر تی در رفت و آمد بودم. گپ زدن با آدم هایی که کنارم می نشستند برایم الهام بخش بود. راستش شعرهایی که می گویم و موزیک هایی که می سازم همه برگرفته از تهران است، حتی من از رستوران های تهران هم الگو می گیرم. به عنوان مثال وقتی روز جمعه از جمعه بازار شروع می کنم و تا پیتزا داود می روم. در کنارش گالری گردی هم می کنم. وقتی شب به همه جاهایی که رفتم فکر می کنم احساس می کنم چند سفر رفته ام. به ...
پایان 19سال زندگی مخفیانه قاتل فراری
محل سکونت برادرم رفتم. شب حادثه، شاهد خارج شدن برادرم بهمراه اعضای خانواده اش از داخل خانه بودم. تا منتظر بمانم تا محل آرام شود و در همین مدت زمان، داخل ماشین خوابم برد. پس از بیدار شدن، ماشین را به نزدیکی منزل برادرم برده و پس از تخریب شیشه ی پنجره، شیلنگ های متصل به کپسول های گاز را به داخل خانه انداختم. اقدام به روشن کردن آتش کردم که ناگهان همه جا آتش گرفت و خودم نیز دچار سوختگی شدم اما موفق به ...
لیلا و شوهرش را تا شمال دنبال کردم / با او ارتباط شوم داشتم و ...+عکس
محل کارش به خانه برنگشت و من و دو فرزندم به خانه پدرم رفتیم.او اختلافی با کسی نداشت و نمی دانم چه کسی اور ا کشته است. وقتی پلیس به اختلاف های دنباله دار غلام و لیلا در طول 7سال زندگی مشترک پی برد بار دیگر زن مقتول را تحت بازجویی قرار داد و لیلا مجبور شد پرده از رابطه کثیفی با یک مرد 30 ساله به نام محمد برداشت. زن جوان قتل را گردن محمد که دوست صمیمی غلام بود انداخت و مدعی شد که محمد دست به چنین ...
در جشنواره های خارجی بر خلاف ایران پارتی بازی نمی کنند انتقاد کارگردان و بازیگران جاودانگی از شیوه اکران ...
قضیه اما متفاوت بود و ابتدا برایم کمی غیرقابل قبول بود که پسری جوان داشته باشم. روز اولی که قرار شد من این نقش را بازی کنم و وقتی هم پسرم را دیدم و متوجه شدم او جوانی 22-23 ساله است نسبت به نقش گارد گرفتم. اما طی تمرین دو ماهه ای که در دفتر داشتیم دقیقا مثل تئاتر همه چیز را از آن خودمان کردیم و من نیز به باورپذیری درباره شخصیت مادر شکسته رسیدم و حتی دیگر فرزندانم را هم قبول کرده بودم و با پسرم هم ...
ایثار مشق نخست بسیج / دولت ها قدردان بسیج در عمل باشند نه در حرف و شعار/ ظرفیتی استثنایی برای رفع ...
حدود 17، 18 ساله بودم و بدون هماهنگی با خانواده برای رفتن به جبهه ثبت نام کردم. شب بعد از ثبت نام به خانه آمدم و به پدرم گفتم که من داوطلب رفتن به جبهه شده ام. او خندید و گفت: شما بچه ها چه کاری می توانید انجام دهید؟ شماها باید باشید و ما باید برویم. پدرم یکی از مربیان کشتی من بود و با او رفاقتی صمیمانه داشتم. این کل کل های بین مربی و شاگرد ادامه داشت تا اینکه بعد از چند روز از سمنان به تهران و ...
کار زشت پسر جوان با پسر خاله اش در ساختمان نیمه کاره
شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد بابک را قبول کردم و به عقد پنهانی او درآمدم دوست پسرم اعتمادم را جلب کرد و من هم خواسته اش را پذیرفتم / نیما و دوستش مرا به بیابان های اطراف شهر بردند پیشنهاد کثیف مردان عراقی به زن ایرانی در بازار / مردم بازار متوجه نیت شوم این مردان شدند شیفته ظاهر سمانه شدم / یک شب که در کنارش بودم او چیزی از من خواست که بسیار تعجب کردم ...
اظهارات رئیس کمیته بهداشت و درمان اربعین درباره تعداد ایرانی های شهید شده در حمله تروریستی داعش
شدم عکس اگر یک روز جمشید را نمی دیدم کلافه می شدم/ در نبود همسر و فرزندش به خانه او می رفتم با زن جوان در خیابان آشنا شدم / از دیدنش خوشحال شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد بابک را قبول کردم و به عقد پنهانی او درآمدم دوست پسرم اعتمادم را جلب کرد و من هم خواسته اش را پذیرفتم / نیما و دوستش مرا به ...
عمده شهدای انفجار حله ایرانی وافغانستانی های مقیم ایران هستند
مصدومان احتمالی ایران هستیم. زن کثیف پرده از ارتباطش با مرد غریبه بر داشت / لیلا به من ابراز علاقه می کرد و من هم به او وابسته شدم + عکس اگر یک روز جمشید را نمی دیدم کلافه می شدم/ در نبود همسر و فرزندش به خانه او می رفتم با زن جوان در خیابان آشنا شدم / از دیدنش خوشحال شدم و او را به خانه ام دعوت کردم همسرم با زنی خیابانی ارتباط پنهانی داشت / من پیشنهاد ...