سایر منابع:
سایر خبرها
کشف برانکو، استثنایی ترین بازیکن لیگ برتر!
فوتبال با دیگر بازیکنان تیم های استقلال و پرسپولیس دارد. این بازیکن کم حرف که در همه دو ساله گذشته، شاید تنها یک بار برای حضور در برنامه جشن رمضان به تلویزیون رفته و خیلی مصاحبه نداشته، بچه یکی از مذهبی ترین محله های تهران است. بچه محله فخرآباد، جایی بین خیابان ایران و خیابان زرین لعل که یکی از محله های مورد علاقه خانواده های مذهبی است. محمد که به اصرار دوستانش، حالا دیگر ...
من عاشق پسر داییم بودم / همدیگر را ملاقات کردیم و من کلید در ورودی مجتمع را به او دادم
که باید برای انجام کارهای پرونده مرگ پدرم به آگاهی برویم. او گفت که قاتل پدرم دستگیر شده و باید به آن جا برویم. وقتی به آگاهی رفتیم و مادرم را دستبند به دست دیدم از شدت ناراحتی بیهوش شدم. بعد از آن چند روز در بیمارستان بستری شدم. اصلا باور نمی کردم مادرم انقدر کثیف باشد. روزهای اول وقتی این خبر را شنیدم خیلی از او کینه به دل گرفتم ولی حالا اوضاع و احوالم کمی بهتر شده است. راحت تر می توانم با این ...
آموزش سواد رسانه ای؛ ز گهواره تا گور
بدانیم و از تاثیرات مثبت و منفی این فضا آگاه شویم. محیطی حساس دکتر عبدالرضا سپنجی: استفاده از رسانه ها، منافع و معایبی توامان دارد و ورود این آموزش ها به فضای درسی و محیط های آکادمیک بسیار حساس است. لازم است خانواده های ما پیش از ازدواج سواد رسانه ای را بیاموزند. والدین باید بدانند، استفاده از صفحات دیجیتال برای کودکان زیر دو سال مضرترین چیز ممکن است و اختلال هوش هیجانی ...
عروس جوان در پرونده اسیدپاشی به خواهرش ادعای عجیبی کرد+تصاویر
،عقربه ها ساعت 9 صبح دوشنبه 24 آبانماه سال جاری را نشان می داد که ماموران کلانتری 156 افسریه در جریان اسیدپاشی 2 زن در خیابان 30 متری افسریه قرار گرفتند و خیلی زود تیم های پلیسی در محل حاضر شدند. دختر 30 ساله به نام فاطمه در حالی که می سوخت وقتی سوار بر خودروی آمبولانس شد زیر لب می گفت که عروسشان باعث این اسیدپاشی شده است و این در حالی بود که الهام 30 ساله که از ناحیه پا قربانی ...
گلایه های همسر "مریم" از شهرداری تهران
بعد هستی را از خواب بیدار می کرد. الان پیش عمه ام هستیم، من می دونم مامانم برمی گرده، به هستی هم گفته ام که نگران نباشد، ما مامان را دوباره می بینیم. اما عمه پرهام و هستی به شهروند می گوید: این بچه ها هنوز درست نمی دانند که چه اتفاقی افتاده، هر روز از من یا منوچهر می پرسند که مامان کی برمی گرده، روزهای اول خیلی سخت بود، هنوز هم سخت است، باید بی صدا گریه کنی تا این بچه ها بیشتر از این اذیت نشوند ...
زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید
که از این ازدواج پشیمان شده بود، با هم کلاسی ام رابطه برقرار کرده بود؛ حتی خبردار شدم خاطرخواه دخترعموی مطلقه اش هم شده است. صبر کردم تا بچه ام را به دنیا بیاورم. بعد از تولد فرزندم برزو و خانواده اش حتی به دیدنم هم نیامدند. حدود ده روز گذشت. بچه را برداشتم و به خانه پدرشوهرم رفتم. برزو به صورت بچه نگاه هم نمی کرد. او می گفت اصلا از کجا معلوم این بچه من است. شنیدن این حرف ها برایم سنگین و تحمل ...
دختر شهید بابایی در فرمول یک +عکس
گرفتم پزشکی قبول شدم. اما ازدواج کردم و نرفتم. بعد از آن مدیریت بازرگانی قبول شدم و چند ترم رفتم و رها کردم. بعد پرستاری قبول شدم و باز هم نیمه کاره گذاشتم. ضیا نیز این سوال را پرسید که بعضی فکر می کنند آنقدر شرایط برای خانواده و فرزندان شهدا مهیا است که زندگی بی دغدغه ای را پیش می برند و سهمیه های گوناگون دارند. آیا همینطور است؟ سه سال است فیلم می سازم بابایی ...
دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد
جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
زندان زنان
نگه داشت. همین جا، انگار خاطره بدتری یادش افتاده باشد، مثل بچه گربه تازه از مادر جداشده ای، از جا پرید: آخر می دانید من بیماری بوردن لاین دارم. این طور که به من گفته اند، یعنی بیماری دوشخصیتی. پدرم که مرد این طوری شدم. خیلی به او وابسته بودم. و بعد نوبت حرف هایی بود که شباهت بیشتری به هذیان داشت تا حرف های معمولی زن 25 ساله ای که عشق رفتن به بیرون و بازیگر شدن، این روزها بیشتر از همه 7 ...
چند روایت از قصه بی قراری یک کارگر ساده...
خدا را شکر که پیکر مدافع حرم شهید والامقام به خانه برگشت و دیگر همسرش چشم انتظار آمدنش نیست... به اهواز و منزل شهید مدافع حرم شهید ناصر مسلم سواری؛ دومین شهید مدافع حرم اهواز رفتم و با فرحه شریفی همسر شهید همکلام شدم... از یک دهه زندگی با مردی که دستی در کار خیر داشت و دلش خدایی بود و زبانش مرهم زخم های مردم ... از یک دهه زندگی با مردی که تکیه گاه محکمی برای زندگی بود... و کارگری ساده؛ ولی هرگاه که با خودم فکر می کنم می بینم که واقعاً این کارگر ساده چه معامله پر سودی با خدای خودش کرد و بهترین راه یعنی راه عاقبت به خیری را انتخاب کرد. ...
رابطه بین معماری و سینما در گفتگو با تهمینه میلانی
علاقه ام را کپی کنم و احساسات و داستان هایی که می خواندم را به تصویر بکشم . سینما هم نقش مهمی در کودکی من داشت. اگر بگویم به دلیل علاقه مادرم به سینما، هفته ای چندبار سینما می رفتیم، غلو نکرده ام . متاسفانه در کنکور نقاشی رزرو سوم شدم و از تحصیل در این رشته محروم ماندم . همان سال در دانشکده ملی تلویزیون هم قبول شدم اما خانواده ام به دلیل آنکه 90 درصد بدنه سینما ناسالم بود ...
همه جایزه گرفتند جز کودکی که پدرش بدهکار بود!
پدر پول نداشت قسط ماهانه شهریه مدرسه غیرانتفاعی را پرداخت کند، مدیر عصبانی شد و در جشن روز آخر مدرسه به دانش آموز کلاس سوم مدرسه اش نه جایزه داد، نه تشویقش کرد؛ این خلاصه داستانی است که حالا دو روز است پدر خانواده، آقای الف را به قدری ناراحت کرده که حتی وقتی می خواهد از آن ور خط تلفن تعریفش کند، صدایش سخت درمی آید؛ صدایی پر از نگرانی و تاسف برای آنچه چندماهی است دخترش را ناراحت و گوشه گیر کرده ...
دستگیری عامل جنایت در خانه مجردی
رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. پدر مقتول در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: پسر 18ساله ام به نام زین الدین در چند خانه آن طرف تر از خانه خودمان، به همراه تعدادی از بچه های فامیل، به صورت مجردی زندگی می کرد. ساعت 20 روز حادثه، به دنبال پسرم رفته بودم که ناگهان پس از ورود به خانه، با جسد او روبه رو شدم . کارآگاهان در بررسی محل جنایت، با یک جفت کتانی روبه ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (359)
: کفشای نو مبااااارک! اشکان دژاگه، در سال هایی که مشغول گذراندن دوره و کسب مهارت در کنار پابلو اسکوبار بود، ولی خب چرخ گردون او را از علاقه اصلی اش دور کرد و بعد ها جذب فوتبال شد. - چطوری ژست بگیرم؟ + مثل کسی که تو کل مهمونی زل زده به یکی ولی به محض چشم تو چشم شدن، نگاهشو دزدیده! - مطمئنی شما عکاسی؟! آخه اینم ژسته؟! + حرف اضافه نباشه! لیندای ...
جناب آقای سعادت ورزش دشتستان بی پول مانده/ به قضایای ورزش ورود کنید...
نماینده محترم مردم دشتستان با عرض سلام و خدا قوت ... می خواهم بی پرده با شما سخن بگویم، صحبت از جامعه ای است که اسفندماه سال گذشته، خیلی از آنها با شما همراه بودند، اگر جنابعالی حافظه تان یاری نکند که ان شاالله اینگونه نیست، دوستان نزدیک تان بخوبی بیاد دارند که تعداد زیادی از جوانان شهرستان، دست یاری تان دادند به این امید که پیگیر امورشان باشید... جناب آقای سعادت... جامعه ...
رهایی از باتلاق
دیوارنویسی و خطاطی روزگار می گذرانده؛ کم آوردم و خسته شدم. از نظر مالی و روحی خیلی ضعیف بودم.از 16سالگی با مواد مخدر آشنا شدم. از طرف خانواده پدری ام به خاطر اعتیاد طرد شدم. از سن 22سالگی در کش و قوس ترک و مصرف بودم. در سن 30سالگی بعد از 2 سال ترک دوباره برگشتم و به سمت مواد شیمیایی رفتم. دوباره دچار افت جسمی و روحی شدیدی شدم. مصطفی از مشهد به شهر کرج مهاجرت کرده. چون در شهر مشهد کسی او را قبول نداشته ...
به دنیای روشن من خوش آمدید
را سانسور می کند و مثل یک کپسول درد فقط گوشه اش را نشانم می دهد. سلامت هنوز هم شرم زنان آذری زبان را دارد و توداری همه آدم های آبرودار را. زندگی اش را نمی شکافد، حرف های دلش را روی دایره نمی ریزد، از این ور و آن ور خاطراتش درز می گیرد و یک کلام می گوید سوختم و ساختم. زندگی زیرسایه مردی مردسالار؛ مردی که معتقد است زن همین که نانش برسد کافی است؛ مردی که خانواده را درقفسی طلایی می خواهد، از ...
عمل زشت پسر جوان با یکی از پسران فامیل در خانه مجردی / او بر روی زمین دراز کشیده بود که به سراغش رفتم
+عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
عماد افروغ: پدرسالار نیستم
انگلیس با آقای سلیمی نمین بودم . با هم در فعالیت های سیاسی و تظاهرات بودیم و با هم زندان رفتیم، شب اول هم با هم در یک سلول بودیم و بعد جدا شدیم. در حال حاضر ارتباط مستمر نداریم ولی برخی اوقات ارتباط وجود دارد. در آن زمان اخراج از انگلیس شهید حسین عسگری هم بودند که شما نمی شناسید. این را بگویم که روز آخری که از انگلیس اخراج می شدم، نماز ظهر خود را خواندم، بین نماز ظهر و عصر، پلیسی که من را گرفته بود و ...
می گفت جاذبه ای مرا به میدان رزم فرا می خواند
گفته نشده است. روز اول که محمد شهید شده بود چون می ترسیدند از شنیدن خبرش غش کنم، به اطرافیان گفته بودند خودتان یک طوری خبر شهادتش را به همسرش بگویید. بعد از آن هیچ مسئولی به خانه ما سر نزد. اما همه اینها فدای حضرت زینب(س) و اهل بیت امام حسین(ع). به قول همسرم وقتی زیارت حضرت زینب(س) می روی یک حال و هوایی پیدا می کنید که با مادیات دنیا قابل مقایسه کردن نیست. با این وجود نمی دانم چرا برخی از مردم حرف از گرفتن پول توسط مدافعان حرم می زنند و دل ما را می سوزانند. همه شان را می سپریم به خدا تا فردای قیامت پاسخگو باشند. ...
چرا طلاق برای مردان سخت تر است؟
تو نداری. زیر سوال بردن من به عنوان یک مرد، همه چیز را به هم ریخت. از یک طرف خرد می شدم از طرف دیگر، مواخذه بابت این که چرا مثل یک مرد، خانواده ام را حمایت نمی کنم. تمام تلاشم را کردم که این زندگی را حفظ کنم اما حس خود بر تربیتی همسرم در نهایت طاقتم را تمام کرد. خواستم زندگی ام را حفظ کنم اما نشد. همسرم، هم می خواست تحقیرم کند، هم توقع داشت مثل یک مرد حمایتش کنم. عین تضاد بود. پیر شدم ...
دیده گریانم ولی با خاطراتش دلخوشم!
هایمان هرجاکه سخنی از شهید مقدسی به میان می آمد، قلب مهربان همسر از غم فراقش متلاطم می شد و بی محابا اشک در چشمانش می نشست و دل ما را نیز طوفانی می کرد؛ به طوری که در طول مصاحبه بارها و بارها سکوت می کردم تا او کمی سبک شود. زندگی آنان نیز گرچه فراز و فرودهای بسیاری داشته اما او از این سال ها به نیکی یاد می کند و حاصل 25سال زندگی مشترک وعاشقانه آنان فرزند برومندی به نام "امیرارسلان" است که ...
ژنرال ایرانی که چند شهر سوریه را از دست داعش نجات داد
به نام شه بان رفتیم که پسرم آن زمان 14 سال داشت. آن روستا آب نداشت، از تمام امکانات زندگی فقط برق داشت. مدرسه هم در روستا زیاد نبود. کم کم ساخت و ساز کردند و امروز آن روستا به شهر تبدیل شده است، زمانی که ما به آن روستا رفتیم پسرم در روستا یک پایگاه تشکیل داد. روستای شه بان که امروز به بخش باوی معروف شده در استان خوزستان قرار دارد پسرم، بچه ها را در مسجد روستا دور هم جمع می کرد. جبار از سن ...
هم سایه ها از امشب روی آنتن شبکه 2 می رود
: خیلی خوشحالم که با مهران غفوریان و جواد رضویان و بهاره رهنما و دوستانی که تا به حال تجربه همکاری نداشتم، در این کار همکار شدم. تجربه بسیار خوب و لذت بخشی برای من است. وی که حدود سه سال است در هیچ کاری بازی نکرده است، درباره این مجموعه عنوان کرد: من خوشحالم که بعد از سه سال در چنین کاری بازی می کنم. البته همیشه مجموعه های طنز را دوست داشتم. ولی فکر نمی کردم که خودم هم یک روز در چنین ...
ماجرای شهادت "اولین شهید مدافع حرم"
در این راه و این شغل به شهادت برسم. انگار شب اول آشنایی حرف دلش را به من زد. صداقت گفتار، ایمان، سادگی محرم باعث شد که من جواب مثبت را به او بدهم. آرمان های محرم در زندگی مشترک آرزوهای من بود و دوست داشتم چنینی کسی به عنوان همسر و بعد همرزم، همراه چنین کسی باشم. و بعدها که وارد زندگی شدیم همیشه می گفتند: درست است که من به مأموریت میروم اما کار اصلی را تو انجام میدهی. تو با ماندن در خانه و مراقبت از ...
جهاد فی سبیل الله؛ شرط ازدواج شهید آقاعبدالهی
شیما معصومی، همسر شهید علی آقاعبدالهی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، عنوان کرد: از طریق زن عموی همسرم به هم معرفی شدیم. ازدواج ما سنتی بود و پیش از آن هم همدیگر را ندیده بودیم. بهمن ماه سال 91 بود که اولین بار ایشان را دیدم و به صورت رسمی به هم معرفی شدیم. ایشان یک جلسه به همراه مادر و خواهرشان و جلسه بعد، چند روز پس از دیدار اولیه بود که به همراه خانواده به منزل ما آمدند. پیش از ...
برای رفتن به سوریه گریه کرد و به التماس افتاد/در نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی بال در ...
خانواده تان بفرمایید. پدر : تولد من در یکی از روستاهای بخش شفت شهر رشت به نام مژدهه بود. پدرم کشاورزی می کرد و ما هم حوالی سال 54 وقتی من ابتدایی بودم به شهر (رشت) آمدیم. و ادامه تحصیلم در همین رشت بود. آن سال ها سطح سواد مردم خیلی بالا نبود خصوصا در روستاها و شهرستان ها. پدر ما با این که بی سواد بود ولی فرد متدینی بود. یادم هست همین چند روز قبل که یکی از روحانیون بعد از شهادت ...
فرصتی برای آرامش همراه بیمار
خاطر مشکل قلبی دخترم در تهران بودم. 3 روز در خیابان خوابیدیم تا اینکه متوجه شدیم همراه سرای جوادالائمه برای اسکان همراهان بیماران وجود دارد. زمانی که به تهران آمدم دخترم 16روزه بود و الان حالش خوب است. الان هم من برای درمان بیماری صرع خودم به تهران آمده ام و از همان ابتدا در این همراه سرا ساکن شدم. ؛ اینها را زن جوانی می گوید که تجربه اسکان در همراه سرای جوادالائمه را دارد. مادرانه ها ...
مرد 41 ساله با بی رحمی دختربچه 6 ساله را آزار و اذیت کرد +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، پلیس گفت: جسد سیرا نیوبولد در کانالی در کنار خانه اش پیدا شد. کالبدشکافی نشان می دهد که آن دختر مورد آزار جنسی قرار گرفته و خفه شده است و علت مرگ او را غرق شدن اعلام کردند. تجاوز به زن جوان توسط مرد خشن +عکس پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید / من تحت تأثیر وسوسه های شیطان بودم با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی ...
گفتگو با عماد افروغ؛ از لطیفه آیت الله دستغیب در روز عقد تا اخراج از انگلیس
یک هدیه برای روز زن بخرم. کتابی می خواستم و قیمت این کتاب بالا بود. گفتم با یک تیر دو نشان می زنم. این را می خریم و هدیه می دهیم به ایشان و خود می خوانیم. این کار را کردم البته ایشان هم کتاب را استفاده کردند. رشته ایشان ادبیات فارسی است. س: از اشعار مادر چیزی به یاد دارید؟ افروغ: خیر. اتفاق بدی که برای من رخ داد این بود که از دانشگاه خارج از کشور اخراج شدم و تمام نامه های ...