سایر خبرها
پیام همسر شهید مدافع حرم برای داعش
یاری می کردیم حالا که وقت عمل است بگوییم نه بچه هایمان را نگه داریم در خانه خطرناک است؟ الان هم که علی به شهادت رسیده همسرم و دو پسر دیگرم بخواهند بروند مخالف نیستم. *اینگونه خبر شهادت را شنیدم روز جمعه یعنی فردای شهادت علی همسایه مان عروسی پسرش بود. به عروسم گفتم بیا بریم منزلشان برای کمک و چیدن اتاق عقد. گفت: نه مامان حال ندارم. بعد از ظهر که برگشتم دیدم داره گریه می کنه ...
آخرین بار کی خندیدی؟
، معمولا چنین پاسخی می دهیم. یادمان نمی آید آخرین خنده را. مگر اینکه همین امروز و دیروز بوده باشد. کمی که تاریخش به عقب می رود، از خاطرمان به کل پاک می شود. حتی یادمان نمی آید آن غریبه ای را که در اتوبوس ما را به خنده انداخت، بچه کوچکی که در اتوبوس از دست یک غریبه شکلات قاپ زد، این ها را که یادمان نمی آید. اما یادمان هست که چه دردسرهایی در زندگی می کشیم. یادمان هست که سوژه های تلخ و تاریک سیاسی ...
خودکشی جوان 27 ساله دریوسف آباد تهران
سناریوی خودخواسته از طبقه پنجم ساختمانی خود را به پایین پرت کرده است. در ادامه پدر قربانی به ماموران گفت: ساعت 12 در خانه بودم که یکی از همسایه ها زنگ خانه را به صدا درآورد و از سقوط پسرم از طبقه پنجم ساختمان خبر داد که خیلی زود او را به بیمارستان منتقل کردیم اما پسرم تسلیم مرگ شده بود. بازپرس محسن مدیرروستا دستور داد تا جسد پسر جوان برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شود. تحقیقات درباره علت وقوع این حادثه از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه دارد. برای مشاهده اخبار حوادث کلیک کنید . ...
خودکشی جوان 27 ساله در یوسف آباد تهران
...> کاراگاهان در گام نخست متوجه شدند پسر جوان در یک سناریوی خودخواسته از طبقه پنجم ساختمانی خود را به پایین پرت کرده است. در ادامه پدر قربانی به ماموران گفت: ساعت 12 در خانه بودم که یکی از همسایه ها زنگ خانه را به صدا در آورد و از سقوط پسرم از طبقه پنجم ساختمان خبر داد که خیلی زود او را به بیمارستان منتقل کردیم اما پسرم تسلیم مرگ شده بود. بازپرس محسن مدیر روستا دستور داد تا جسد پسر جوان برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد. تحقیقات درباره علت وقوع این حادثه از سوی کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه دارد. ...
خوانشی بر خیابان ولی عصر
کار دارد. آن هم در زمانی که اهمیت توسعه وسایل حمل و نقل عمومی به ویژه این روزها که ترافیک و آلودگی هوا همه ابعاد زندگی مردم را در سیطره خود گرفته بیش از هر زمانی نمایان است. ولی عصر ستون فقرات تن تهران است. ولی عصر نوعی جهت گیری و حس تعین مکان در کل شهر به آدم می دهد. اتوبوس این امکان را برایم فراهم می کند تا با مسافران به مصاحبت بنشینم. برای بعضی از مسافران، ولی عصر معنایی جز یک خیابان ...
عجیب ترین لباس ها در هفته مد لندن
گزارش کامل از گزیده خبرهای امروز تابناک با تو را با کلیک بر تیتر و یا عکس آن بخوانید. عجیب ترین لباس ها در هفته مد لندن مراقب عفونت گوش بچه ها باشید درآمد بازیگران ایرانی از چه منابعی تأمین می شود؟ محبوس شدن 11 کارگر چینی در معدن سرنوشت شوم یک زن در خانه روستایی چرا ترامپ از توییتر استفاده می کند؟ "لیلا حاتمی" لحظاتی پس از تولد ...
صادقی: من ادعا نکردم که حساب های شخصی در قوه قضائیه وجود دارد
گواه دوستانشان، مبارزان را تمسخر می کردند امروز پشت عناوین مقدس رفته اند و وظیفه ای به پاسخگویی برای خود نمی بینند. نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه برخی از رسانه ها سخنان وی را بریده بریده نقل می کنند، اظهار کرد: امروز با یکی از دوستانمان که در وزارت اطلاعات مشغول است، صحبت می کردم و او به من می گفت که آنقدر پرونده تو پاک است که نمی توانند اتهامی را به تو منتسب کنند. ...
علیرضا حیدری: آدم سیاست نیستم
آلودگی هوا. تهران دیگر شهر زندگی نیست، مردم روزی 6-5 ساعت در ترافیک و استرس هستند. از جاهای مختلفی آدم ها روی صندلی های وزارتخانه ها، مجلس و شوراها می نشینند. حالا این آدم یک اشتباهی کرد، نمی شود کل دوره کشتی اش را زیر سوال برد. البته معلوم بود که این نوع برخورد، نگاه انتخاباتی است. آنهایی هم که دفاع نکردند، مقصرند. می خواستند به کل پیکره ورزش ضربه بزنند. البته ورزشی ها نباید این اجازه را ...
خیانت خونین زن جوان به شوهرش
به گزارش شمال نیوز، حدود ساعت 23 بیست و دوم آبان ماه سال جاری خبر سقوط مرگبار مرد جوانی از ساختمان چهار طبقه ای در منطقه هنگام به مأموران کلانتری 136 فرجام اعلام شد که با حضور مأموران در محل اعلام خبر و طی بررسی های اولیه مشخص شد مرد سی و شش ساله ای به نام علیرضا بر اثر سقوط از پشت بام ساختمان چهار طبقه به تراس یکی از واحدهای این ساختمان در طبقه دوم دچار جراحت شده و پس از انتقال به بیمارستان جان ...
دو مرد، قربانی یک رابطه شوم
به گزارش صبحانه ،مرد جوان که پس از سقوط مرگبار جوان غریبه ازپشت بام خانه اش دربازداشت است درتازه ترین اظهاراتش اعتراف کرد: هنگام سقوط درپشت بام بودم اما جوان غریبه که با دیدنم شوکه شده بود از ترس تعادلش را از دست داد وسقوط کرد. دراین حادثه که شامگاه شنبه 22 آبان رخ داد، مرد جوانی درسقوط ازطبقه چهارم به بالکن طبقه دوم به طرزدلخراشی جان سپرد. به دنبال این حادثه، بازپرس محسن ...
زهرا: از پدر می خواهم مرا صبر دهد/ محمد: امام حسین(ع) را درک کرد و عازم سوریه شد
آنها را به من سپردند. با این رفتارها به دلم برات شد که خبری در راه است. در مکالمات تلفنی باز هم سفارشاتش را تکرار کرد و وقتی که خبر شهادت شهید سمایی(دوست دیرینه پدر و هم رزمش در سوریه) را تلفنی از زبان خود حاجی شنیدم، ناآرامی عجیبی در دلم به پا شد... و این ناآرامی چهار روز بیشتر طول نکشید. در این مدت، مدام منتظر خبری بودم که در راه بود. تا اینکه روز دوشنبه یک روز بعد از شهادتشان دوستان زنگ زدند و ...
لبخند پدر در لحظه دیدار
. سعید که در جبهه بود خواب دیدم هر سه پسرم داخل سنگر هستند. زمانی بود که عبدالحمید و عبدالمجید به شهادت رسیده بودند. از خواب که بیدار شدم به حاج آقا گفتم سعید هم شهید می شود. او همان روز تماس گرفت تا خبری از سعید بگیرد. وقتی زنگ زد پرسیده بودند چه شده که تماس گرفتید؟ پدرش گفته بود حاج خانم دیشب خواب دیده. آنان پاسخ دادند: حال سعید خوب است. فردا دیدم سعید به همراه یک پاسدار دیگر با کتف باند پیچی شده به ...
می گویم، اما تو باور نکن...
دست آورد مخاطب با روایتی پیچیده مواجه می شود که بهترین شکل آن در این داستان جاییست که تلفنی زنگ می خورد و قطعه ای از داستان تمام می شود. پس از چند صفحه یکی دیگر از شخصیت ها به کسی زنگ می زند و ناگهان مخاطب دوباره به همان اتاقی باز می گردد که در چند صفحه قبل تلفن در آن زنگ می خورد. اگرچه در این داستان، این شیوه از نوشتار و خلق جذاب است اما آنچه به نظر غیر عادی و زننده می آید، روایت این همه عشق و ...
شهیدی که آل سعود را در قلب عربستان لعن می کرد
. پدرش شهید می گوید: سال گذشته قرار شد به حج مشرف شویم و من نام حمیدرضا را به عنوان یکی از عوامل کاروان رد کرده بودم، اما او گفت نمی آید. گفتم همین الان برویم در یک جمعی که 500 تا بچه حزب اللهی باشند. من بگویم یک نفر را برای عوامل اجرایی کاروان حج می خواهیم، یک نفرشان نه نمی آورد، حالا تو نمی آیی. در جواب گفت اگر دور حرم امام حسین(ع) بچرخم ثوابش از حج خیلی بالاتر است. من اول فکر کردم برای شرکت در ...
من با یک لحاف و تخت خواب تنها ماندم / مزاحمت های خواهر زنم پایان نداشت
خانم اطاعت امر، یه رستوران بزرگی در یکی از بلوارهای معروف تهران داشتم که آنجا هم به دلیل درگیری چند ساله با بیماری خانم، شریکم از دستم خارج کرد. الان مدتی است مزاحم تلفنی دارم گوشی تلفن هم قدیمی و مربوط به چهل سال قبله وشماره ای رو نشون نمیده احتمال میدم خواهر خانمم یا بچه های او مزاحم میشن، چون همین خواهر شده بلای جون من، یک مقدار از پولی که برای خرید ارزون همون قطعه باید بدهد پرداخت نمی کند، زنگ ...
نیم قرن خاطره بازی با جعفر والی
یک روز می آیم آن را از تو می گیرم. یک شب زنگ زد و رفتم جلوی در، اما هر کاری که کردم بالا نیامد. گفتم چرا به داخل منزل نمی آیی. گفت من می خواهم در این کوچه خلوت جایزه را تو به من بدهی. چند سال بعد در تورنتو او را دیدم. با هم شام خوردیم و گفت آن تصویر و قصه شب را می خواهم در یک فیلم بیاورم. تمام مراسم با آن شکل در خارج از ایران اتفاق بیفتد و من در کوچه پس کوچه های تهران از آدمی به اسم ...
ماریتا لورنز، جاسوسی که عاشق فیدل کاسترو بود
همان لحظه علاقه مند شدم که دوباره او را ببینم. چطور شد که همدیگر را ملاقات کردید؟ من به نیویورک برگشته بودم و با برادرم، جویی زندگی می کردم. یک روز تلفن زنگ زد. فیدل از من دعوت کرد به هاوانا بروم. بلافاصله قبول کردم. فردا من در هواپیمای خطوط هوایی کوبا بودم. در آن زمان هنوز مسافرت بین دو کشور به راحتی انجام می شد. فیدل هنوز به شوروی نزدیک نشده بود و پل های بین کوبا و آمریکا ...
می خواستیم مدل خودمان باشیم
پاپ است. آقای رجب پور از همان اول حمایت تان کردند و پذیرفتند؟ امامی: نه، اول خودمان چند قطعه آماده کردیم بعد پیش ایشان رفتیم. باور قلبی ام این بود که جایگاه حامد همایون جایی نیست که الان در آن ایستاده. این موضوع به زمانی برمی گردد که حامد هنوز به تهران نیامده بود. به او گفتم این توانایی را داری که موسیقی ایران را در دست بگیری. من حتی برنامه مهاجرت به خارج از ایران را داشتم، اما دلیل ماندم ...
برکات امام حج نرفته!
وقتی که به حضورش شرفیاب شدم ، به طور کلی آن تقاضا را فراموش کردم ، پس از ساعتی ، بر خاستم و خداحافظی کردم ، همین که خواستم از محضرش ٍ بیرون بیایم ، انگشتری را به طرف من نهاد و فرمود: تقاضای تو، نگین بود، ما به تو نگین را با انگشترش دادیم ، خداوند این انگشتر را برای تو مبارک گرداند. از این حادثه ، تعجب کردم ، که آن حضرت به آنچه در ذهنم پوشیده بود، خبر داد، عرض کردم : ای آقای من ! براستی که تو ولی خدا ...
برخورد با تخلف آقازاده ها را از شاهرخ یاد بگیریم!
یگان و لشکر تعلق داری اما اسیر اقرار نمی کرد. شاهرخ درِ قابلمه ای که کله پاچه داخلش بود را برداشت و زبان گوساله را نشانش داد و گفت فرمانده ات را قبل از تو گرفته ایم و چون اقرار نکرده زبانش را کنده ایم و داریم می پزیم. اسیر به دلیل ذهنیتی که از شاهرخ داشت، ترسید و خودش را لو داد. چنین عملیات روانی علیه دشمن به راه انداخته بود که کاملاً تأثیرگذار بود. به همین دلیل بعداً به گروه آدم خوارها معروف شدند ...
روایت دختر دانشجو از چاقوکشی خواستگارش در کلاس درس
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ صحبتهای دختر دانشجو و مصدوم حادثه چاقوکشی خواستگار در بیمارستان را در زیر بخوانید. با گذشت 12 روز از حادثه هنوز هم شب ها با کابوس آن لحظات وحشتناک از خواب می پرد. لحظاتی که خواستگار سمجش وارد کلاس درس دانشگاه شد و درحالی که مدعی بود می خواهد کتابی را به او تحویل دهد، چاقویی از داخل کتاب بیرون کشید و ضربات هولناکی را به سر و بدنش آن هم مقابل چشمان استاد و همکلاسی هایش وارد کرد. می گوید: با اینکه روی تخت بیمارستان بستری هستم، اما هربار که مرد غریبه ای وارد اتاق می شود دست و پایم می لرزد. نسترن از این می ترسد که مبادا آن روز تلخ دوباره تکرار شود. او 4ضربه چاقو خورده و تا پرتگاه مرگ پیش رفته و حالا زنده بودنش را تنها یک معجزه از سوی خدا می داند. روز گذشته با این دختر 21ساله در بیمارستان ملاقات کردیم و او در گفت وگو با همشهری از روز حادثه گفت و از اینکه می ترسد پدرش برای پرداخت هزینه های بیمارستان به دردسر بیفتد. روز حادثه می دانستی که خواستگارت وارد دانشگاه شده است؟ نه، من خیلی وقت بود خط موبایلم را عوض کرده بودم و خبری از او نداشتم. آن روز وحشتناک(غروب پنجشنبه 4آذرماه) من مشغول کنفرانس در کلاس بودم. همه لامپ ها خاموش بود. لپ تاپم را روشن کرده بودم تا کنفرانسم را از طریق پاورپوینت اجرا کنم. در یک لحظه نور پروژکتور قطع شد و من از کلاس بیرون رفتم تا پروژکتور دیگری بگیرم. وقتی برگشتم در راهروی دانشگاه، خواستگارم را دیدم. صدایم زد و گفت بیا با هم صحبت کنیم. گفتم برو الان زمانش نیست. اصرار کرد اما من مخالفت کردم. آخر عصبانی شدم و سرش فریاد زدم و گفتم که برو چرا دست از سرم برنمی داری؟ این را گفتم و به کلاس برگشتم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که خواستگارم وارد کلاس شد. کتابی در دستش بود و به استاد گفت که می خواهد کتاب را به من تحویل بدهد. یکراست به سمتم آمد. چاقو را لای کتاب پنهان کرده بود، وقتی نزدیکم شد ناگهان یک ضربه به قفسه سینه ام زد که جیغ کشیدم و از حال رفتم. دیگر نمی دانم چه شد اما همکلاسی هایم که بعد از چند روز به ملاقاتم آمدند به من گفتند که وقتی روی زمین افتادم، پسرچاقوکش دو ضربه دیگر به کتفم و آخرین ضربه را به سرم زد که چاقو داخل سرم گیر کرد. شانس آوردم که بچه های دانشگاه مانع شدند و اجازه ندادند که او دوباره چاقو را بردارد. او می خواست جانم را بگیرد. حتی در بازجویی ها هم اعتراف کرده که قصد کشتن مرا داشته است. بعد از حادثه چه شد؟ پسرهای کلاس او را گرفتند و تحویل حراست دادند. من هم با اورژانس به بیمارستان منتقل شدم. دوبار تحت عمل جراحی قرار گرفتم. یک بار قفسه سینه و یک بار سرم را عمل کردند. پزشکان می گفتند واقعا زنده ماندنت معجزه بوده؛ چرا که ضربه ای که به قفسه سینه ام وارد شده خیلی عمیق است و یک جورهایی از پرتگاه مرگ به زندگی بازگشته ام. پزشکی که مرا عمل کرد وقتی برای بررسی وضعیتم بالای تختم آمد به من گفت فکر می کنم خدا به پدر و مادرت رحم کرده که زنده ماندی. با خواستگارت چطور آشنا شدی؟ حدود یک سال پیش به دفتر محل کارم آمده بود. دو سال از من بزرگ تر بود. پس از چندروز برای انجام کاری، پیامی در تلگرام برایم فرستاد و با هم آشنا شدیم. اما شاید در این مدت فقط دوبار او را دیدم و متوجه شدم اصلا تعادلی در رفتارهایش ندارد. انگار مشکل روحی و روانی داشت. گاهی خیلی خوب بود و گاهی به شدت عصبی می شد. به من می گفت مدیرفروش یک شرکت است اما بعدا متوجه شدم دروغ گفته. حتی به خانواده اش هم خیلی راحت دروغ می گفت. احتمال می دهم شیشه مصرف می کرد، چون شنیدم در اعترافاتش گفته که روز حادثه شیشه کشیده است. گویا از پدرت هم تورا خواستگاری کرده و جواب منفی شنیده بود؟ حدود دو هفته قبل از حادثه وقتی از او خواستم دیگر مزاحم من نشود پیش پدرم رفت و مرا از او خواستگاری کرد. اما پدرم به او جواب منفی داد چون او اصلا شرایط ازدواج نداشت. نه شغل درست و حسابی نه اخلاق و رفتار عادی. فکر می کنم به خاطر همین مسئله کینه به دل گرفت. حتی چندین بار هم پیامک تهدیدآمیز برایم فرستاد که اگر با من ازدواج نکنی بلای بدی سرت می آورم اما من جوابش را ندادم و خط موبایلم را عوض کردم. چرا شکایت نکردی؟ اصلا فکرم به اینجاها نرسید. راستش کم تجربه بودم و اصلا تصورش را هم نمی کردم که او نقشه قتل بکشد. حالا از او شکایت داری؟ صددرصد. او آدم خطرناکی است، ممکن بود من بمیرم. خواست خدا و معجزه بود که زنده ماندم. حتی خانواده اش بارها زنگ زدند و گویا تا بیمارستان هم آمده اند که رضایت بگیرند اما من اصلا حاضر به بخشش نیستم. او مرا به این وضعیت انداخته است. خانواده ام گرفتار شده اند، یک پایشان بیمارستان و پای دیگرشان در کلانتری و دادسرا و پیگیر پرونده ام هستند. از طرفی هزینه سنگین بیمارستان است و گفته اند چاقوکشی شامل بیمه نمی شود. الان مشکلی نداری؟ مشکل اصلی ما حالا هزینه بیمارستان است. خدا می داند پدرم با مشکل مالی ای که دارد چطور می تواند این پول را جور کند. نمی دانم چرا چنین اتفاقاتی را بیمه پوشش نمی دهد. مگر گناه من چه بوده که فرد دیگری به من حمله کرده و مرا به این روز انداخته است؟ با این شرایط من هرگز حاضر به بخشش نیستم و آن پسر باید مجازات شود و به سزای عملش برسد. منبع : همشهری ...
جوان 27 ساله در یوسف آباد خودکشی کرد
سناریویی خودخواسته خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرت کرده که با دستور بازپرس جسد پسر جوان برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه پدر قربانی به ماموران گفت: ساعت 12 در خانه بودم که یکی از همسایه ها زنگ خانه را به صدا در آورد و از سقوط پسرم از طبقه پنجم ساختمان خبر داد که خیلی زود او را به بیمارستان منتقل کردیم اما پسرم تسلیم مرگ شده بود. کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مشغول انجام تحقیقات درباره علت این حادثه هستند. ...
دانش آموز اهوازی در حادثه تروریستی حله به شهادت رسید
مردم استان خواست در صورت مشاهده هرگونه تخلف تخلفات را به سامانه 1540 اطلاع دهند. جان باختن زن روستایی در ریزش ساختمان ریزش ساختمان سبب جان باختن یک زن روستایی و زخمی شدن مرد در بخش چلو از توابع این شهرستان شد. این حادثه در روستای ده درب منطقه سوسن سرخاب اتفاق افتاد و مصدومان با آمبولانس جمعیت هلال احمر به درمانگاه مرکزبخش چلو منتقل شدند. زن این خانواده ...
محمود صادقی: به من گفتند ترمز دستی را بکشم/ از اطلاعات به من گفتند اینها پرونده سازی میکنند
هستید نزدیک نماز نشوید جمله اول را حذف می کنند جمله دوم را می گویند. من با صراحت تمام می گویم. یکی از دوستان وزارت اطلاعات می گفت تو پرونده ات پاک است ولی مراقب باش. او افزود: در زمان شاه رساله امام اسم نداشت و به دست مردم می رسید. من می خواهم بگویم با حذف اسم ها نمی شود افراد را از دل ها خارج کرد. از همین جا من باید اول بگویم لا اله الا الله و اشهد آنا محمد الرسول الله و بگویم من به ...
آزادارمکی:دانشجویِ امروز،می گوید بازی سیاسی ربطی به من ندارد
به بخش مدنی جامعه توجه نکردید. نه اینکه من چون رادیکال یا راست یا بسیجی هستم دارم تو را هو می کنم. *یعنی ممکن است جریان چپ هم باشد؟ اصلا باید این قالب بندی ها را کنار بگذاریم. جنبش دانشجویی می گوید "حاکمیت توانایی کافی برای بکارگیری ابزارها و امکانات را نداری و نتوانستی مثلا 5 مسئله مهم روی زمین مانده برای زندگی مردم مثل فقر، آلودگی، خانواده، عشق و نفرت، محیط زیست و امثالهم ...
آیا "محسنیه" خروج از قواعد عرفی برگرفته از اهل بیت (ع) است؟/ دهه فاطمیه اجل بر ایام محسنیه
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، با ورود به کوچه ای در جنوب تهران، برای پیدا کردن خانه ای که مجلس عزاداری زنانه برپا کرده بود، زیاد معطل نمی شوم. پرچم مشکی که روی آن "یافاطمه"(س) نوشته شده راهنمای ما برای ورود به بیت الاحزان فاطمه زهرا(س) است، کتیبه ای با نقش خانه به آتش کشیده شده که روی آن " یا محسن بن علی بن ابی طالب" نوشته شده از گوشه دیوار اتاق آویزان است. بانویی بالای مجلس روی مبل نشسته است، با صدایی که گرفتگی بغض را در خود به نمایش گذاشته جماع ...
انصاری: با برانکو صحبت کردم و مصمم شدم از پرسپولیس بروم
از دست دادیم! زنده و موفق باشی شیر بچه لر، و امیدوارم به تیم ملی هم دعوت بشی! بازهم الکی پای پریموف رو کشیدن وسط ... نقل قول -8 #11 محسن 2016-12-06 14:47 سلام در جواب دوستانی که ایراد میگیرن چرا ساسان تحمل نکرد نیمکت و ... لطفا به ارشیو اخبار نگاه کنید و بببینید ساسان چند هفته اول هیچ اعتراضی نداشت به نیمکت نشینی و میگفت اومده که بجنگه اما یه ...
مشروح برنامه 15 آذر نود / تهدید رحمتی به خداحافظی به خاطر عکس جنجالی
بدون باخت پرسپولیس: 4 مسابقه و 1 باخت استقلال: 4 بازی بدون باخت فیلیپه ماچادو بازیکن سابق تیم فوتبال صبای قم از مسافران هواپیمای تیم چاپه کوئنسه برزیل بود که در سانحه سقوط از دنیا رفت و مطالبات خانواده وی از باشگاه صبای قم بررسی و پیگیری شد. ترین های هفته دوزادهم لیگ برتر پخش شد که شامل بخش های زیر بود: حرکات تکنیکی هفته: سینا مریدی، معین عباسیان، داریوش شجاعیان ...
اظهارات داغ سیاسیون در روز دانشجو
در جمع مردم پرسید آیا کسی حقی بر گردن من دارد؟ یکی از بین جمع بلند شد و گفت بله. اما پیامبر نگفت تو ضدنظامی. وی در ادامه از شکایت خود از بازپرس در دادسرای کارکنان خبر داد و گفت: این شکایت روز شنبه انجام شد. حافظی: در موضوع املاک نجومی متخلفان را رها کردند رحمت الله حافظی، دیگر مهمان دیروز برنامه دانشگاه امیرکبیر گفت: جایی که آقایان احساس کنند به نفع آنهاست، از نقطه نظرات رهبری ...
گزارش برنامه نود 15 آذر،تهدید رحمتی به خداحافظی به خاطر عکس جنجالی
پرسپولیس است: تراکتورسازی : 6 بازی بدون باخت پرسپولیس: 4 مسابقه و 1 باخت استقلال: 4 بازی بدون باخت فیلیپه ماچادو بازیکن سابق تیم فوتبال صبای قم از مسافران هواپیمای تیم چاپه کوئنسه برزیل بود که در سانحه سقوط از دنیا رفت و مطالبات خانواده وی از باشگاه صبای قم بررسی و پیگیری شد. ترین های هفته دوزادهم لیگ برتر پخش شد که شامل بخش های زیر بود: حرکات تکنیکی ...