سایر منابع:
سایر خبرها
عالیشاه و نوراللهی واکسن سربازی زدند
رو بگیریم اگه دیر بجنبیم باز سواستفاده میکنه و نقل و انتقالات هیچی نمیگیره برانکو هم یه ترسویی بیشتر نیست یه بار بگه فلان بازیکن بره استعفا میدم ببینه هوادارا چجوری پشتش وای میستن بچاپ دیگ ادمین 3 ماهه باهام لج کردی اعصابمون داغونه نقل قول +12 #19 Soroosh 2016-12-19 19:18 هرکس تو این وضعیت تیم رو تنها گذاشت خواهشا باز برنگرده بگه پرسپولیسیم و ... بری دیگه برنگردی! ...
من جعفر والی ام، والی تر نمی شوم
نمایش می خواست بگوید که یک همچین جایی نیست؟ همه آواره اند. رو همین حساب قصۀ یک آوارگی تاریخی را گرفتم و اشاره دادم به امروز. قهرمانان پیس همه شان دنبال ریشه هایشان می گردند، که کجایی اند؟ چه هستند؟ یک پرسناژ خیلی جالب داریم، فکر کن مثلاً در استرالیا متولد شده، در آفریقای جنوبی دیپلمش را گرفته، تو لندن لیسانس شده، مثلاً چه می دانم در نیویورک عاشق شده، بعد در تورنتو ازدواج کرده. نقشه دنیا ...
نشانه های خستگی ناشی از کار زیاد
واقعا خسته ام. گاهی این قدر به مسائل مربوط به کار و اهدافم فکر می کنم که روحیه ام به هم می ریزد. زمانی که در خانه هستم، ذهنم مشغول کار است. انگار که در خانه حضور ندارم. سابقا که در کارم موفق بودم، وقتی ساعات کاری ام تمام می شد کتاب می خواندم یا به باشگاه می رفتم. اما حالا نه کتاب می خوانم و نه ورزش می کنم، چون وقت ندارم. کارهایم زیاد است و زمانم کم. کجای کارم ایراد دارد؟ لطفا راهنمایی ام کنید. پاسخ: دوست عزیز، سطح انرژی ما مثل امواج دریا بالا و پایین می رود. گاه سرشار از انرژی هستیم و آماده ایم که سخت ترین کارها را انجام دهیم. گاهی اوقات هم خستگی به ما غلبه می کند یا به اصطلاح کم می آوریم.همه ما چنین تجربه ای داشته ایم. هیچ کس دوست ندارد کاری را انجام دهد که طاقت فرسا اما بی نتیجه است، درست مثل هل دادن یک صخره بزرگ در خلاف جهت سراشیبی. تو هر چقدر هم که سخت کار کنی، به اهدافت نخواهی رسید. مشکل کجاست؟ حدس من ...
نور در راه است؛ یلدا را صبر کنید
مراسم این شب برای شیرازی هاست؛ البته حافظ خوانی نه تنها در این شب در شیراز مرسوم بوده، بلکه رسم کلی چله نشینان شده است. همدان همدانی ها فالی می گیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم در شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق می نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می خواند. دختر بچه ای پس از اتمام هر شعر، بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می زند و مهمان ها بنا به ترتیبی که نشسته اند ...
با کمک قوطی های شیرخشک به حمام می رفتیم!
. اما چون ما به حمام بیشتری احتیاج داشتیم، با فرمانده صحبت کردیم و گفتیم: شما خودتان هر بیست روز یک بار حمام می کنید؟ ما واقعاً مشکل داریم. این درست که با کمبود آب روبه رو هستیم، ولی به ما ربطی ندارد. شما باید ما را تأمین کنید. فرمانده دستور داد ما هر وقت به حمام احتیاج داشتیم، برای مان آب گرم کنند. اما هیچ وقت عمل نکردند. یا می رفتند از سهمیه نفت بچه ها آبگرمکن را روشن می کردند. ما می بایست سریع ...
بی حجابی اجباری
وسیعی بهره گیری شد و حتی مسئولین در بسیاری از موارد، کاربرد قوه قهریه را نیز در اولویت قرار دادند. از این به بعد آموزگاران و دختران دانش آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی که حجاب داشتند، راه نمی رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمی دادند و در معابر پاسبان ها از اهانت و کتک زدن به زن هایی که چادر داشتند، با نهایت بی پروایی و بی رحمی فروگذار نمی کردند. حتی بعضی از مأموران به خصوص ...
تاثیر استرس بر بارداری/درمانهای خانگی عفونت رحم/ چرخیدن سر بچه در طول بارداری
با بتادین یا ژل های بهداشتی برای بهبود عفونت استفاده نمایید . من18سالمه ودوسال نامزد و تقریبا هشت ماه ازدواج کردم البته من تو دوران نامزدی هم رابطه داشتم من الان تصمیم ب بارداری گرفتم و ازمایش و سونوگرافی قبل بارداری انجام دادم هیچ مشکلی نداشتم من دفعه قبل24مهر پریود شدم واین بار9اذر پریود شدم و 14اذر تمام شدم و بعد اون بدون پیشگیری رابطه داشتم هر روز میخوام بدونم چقد احتمال بار داری ...
زندگی ام جاده یک طرفه به سمت مرگ است
صندلی بردند. خیلی ترسیده بودم. خواستم توقف کنم، اما از شانس بد من همان موقع گشت پلیس سر رسید. دوستانم تهدید کردند اگر دستگیر شویم جرمم آدم ربایی است. من هم مجبور شدم همراه آنها بروم. وقتی به خودم آمدم در حاشیه شهر بودم. آنها با کتک و تهدید زن جوان را پیاده کردند. من هم وسوسه شدم و با آنها همراه شدم. زن جوان می گفت از ما شکایت می کند. تهدیدهایش مثل مته ای داخل مغزم می رفت. نمی دانم چه شد ...
آنقدر نیرو دارند که شبی 100 تئاتر را می بینند
وزارت ارشاد آمدم احساس کردم که یک نوع یأس و ناامیدی در بین اهالی فرهنگ وهنر وجود دارد. خانه سینما بسته شده بود و سینماگران با یکدیگر اختلافات زیادی داشتند. به نحوی که زمانی که من می خواستم با برخی پیشکسوتان آنها جلسه بگذارم متوجه شدم که نمی توانم همه آنها را یکجا جمع کنم . در همان ابتدای حضورتان؟ در روزهای اول. با سه گروه از آنها به صورت جداگانه جلسه گذاشتم و مسائل شان را ...
چله نشینی شهرهای ایران در طولانی ترین شب سال
جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله نشینان شده است. آداب و رسوم شهرهای ایران در طولانی ترین شب سال استان همدان همدانی ها فالی می گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می خواند. دختر بچه ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می زند ...
عصار: یک ثانیه هم به رفتن از ایران فکر نمی کنم
نمی توان از تاثیر بی بدیل او در جریان فعالیت های موسیقایی کشور عبور کرد. او یکی از ستارگان پرفروغ موسیقی پاپ ایران در دهه های هفتاد و هشتاد بود که حالا بعد از 6 سال دوری از اجراهای زنده تصمیم گرفته بار دیگر در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران تازه ترین کنسرت خود را با تیم اجرایی جدیدی روی صحنه ببرد. او که به نوعی یکی از رکورددارهای برگزاری کنسرت در پایتخت بود تصمیم گرفته در این کنسرت منتخبی ...
35 سال چشم انتظاری به عشق یک تشییع جنازه
.... این زخم زبان ها واقعا برای آدم دردآور است، می گویند: "ما شما را خانواده شهید در نظر گرفتیم اما فرزندتان شهید نشده بلکه به عراق رفته است!." من از مال پدری ام رفتم مکه و حاجیه شدم، برخی فکر نکنند که من به واسطه ی شهادت پسرم به مکه رفتم. از بنیاد شهید کمتر کمک می گیریم چون "پسرم در راه خدا رفت و نه برای مال دنیا". علی اصغر در داخل و بیرون از خانه و در بسیج بچه ...
- روباه و خروس - ، انیمیشن متفاوت ایرانی
خانواده دوست که با همسر و سه فرزندش در مزرعه نزدیک به جنگل زندگی می کند. روبی: یک روباه آبی رنگ، منزوی و تنها که از بی کسی با دمش رفیق شده است. روباه نه تنها با دمش حرف می زند، بلکه گاهی با هم اختلاف نظر پیدا می کنند! روباه همیشه در حال نقشه کشیدن و اختراع لوازمی است که بتواند نقشه هایش را عملی کند. تی تی (به زبان گیلکی به معنای شکوفه است): دختر خانواده و مغز متفکر بچه ها که ...
مرد شکنجه گر به میز محاکمه بازگشت
مرد توضیح بدهد با هم درگیر شدیم و من به خاطر عصبانیت مرتکب جرم شدم. او در پاسخ به این سؤال که چرا دست و دهان کودک را بستی و تلفن را قطع کردی، گفت: برای اینکه از اتاق خارج نشود و آن صحنه ها را نبیند! در ادامه متهم در آخرین دفاعش گفت: قبول دارم جنایتی را مرتکب شده ام که خیلی وحشتناک بوده است، ولی من از قبل نقشه ای نداشتم و نمی خواستم این اتفاق بیفتد. از خدا می خواهم مرا ببخشد و حاضرم دیه اعضای بریده بنفشه را پرداخت کنم. متهم همچنین از دادگاه درخواست کرد تا با قرار وثیقه موقتاً آزاد شود، اما به خاطر بالا بودن مبلغ وثیقه منصرف شد. در آخر بعد از آخرین دفاع متهم هیئت قضایی وارد شور شد. ...
عالیشاه: تلاش کردم در تیم بمانم که نشد/ ایستگاه اول و آخرم لباس سرخ پرسپولیس است
...> دوباره استرس دوباره نگرانی اون از اول فصل اینم نیمه فصل من نمیدونم چرا اینا فقط باید واسه تیم ما باشه یه تیم بزرگ مدیر بزرگ میخواد باید اینا به فکر این لحظه ها میافتادن بابا یه بار با آرامش بریم واسه قهرمانی اه بسه دیگه بابا با این همه نفهمی نقل قول +18 #72 حمزه 2016-12-19 23:38 خیلی عوضی هستی نباید تیم در این شرایط تنها بزاری و بعد بروی در تیمی که رغیب پرسپولیس چرا نمیروی ...
بیوه پولدار در دام مرد شیادی که او را به ازدواج موقت99ساله درآورد
20 میلیون تومان وام خوداشتغالی بگیرم. بعد ازمن خواست زنش بشوم که بنابه دلایلی قبول نکردم چون می خواستم روی پای خودم بایستم. ازطرف دیگر پسرم شده بود همه چیزم.بعد ازپایان تحصیلاتم، یک کارگاه قالیبافی در شهرمان راه انداختم. اما مزاحمت برخی مردها زندگی ام را سیاه کرده بود. حتی زن های فامیل از این می ترسیدند هوویشان شوم.بعدهم ناچار شدم کارگاه را 60 میلیون تومان بفروشم و به تهران بیایم. بعد ...
داستان عجیب دزد نوشابه مغازه های تهران +عکس
که عاشق نوشابه است و در هر سرقت از سوپر مارکت ها نوشابه هم سرقت می کرد. چرا تهران آمدی؟ من ساکن یکی از استان های غربی و محروم کشور هستم. دو سال است که به تهران آمدم تا زندگی بهتری داشته باشم، اما نشد و تمام هرآنچه را که داشتم هم از دست دادم. مگر در تهران زندگی بهتر وجود دارد؟ من مجبور شدم به تهران بیایم. بعد از فوت برادرم رحیم، ضربه روحی بدی خوردم. او ...
خودکشی نگار 26 ساله پس از آزار و اذیت در فردیس
پیام های تلگرامی با هم ارتباط گرفتیم. تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا مرا به بهانه بازی در فیلم به تهران دعوت کرد. حتی برایم بلیت هواپیما هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او راهی محل ...
دیده بان جوان تروریست های بسیاری را هلاک کرده بود
زندگی یکی دیگر از مدافعان حریم اهل بیت است که عاشق الله بود و شیفه شهادت در مسیر آل الله. دیده بان جوان نامی بود که به شهید داوودی اطلاق می شد، چند سال داشتند و چطور با هم آشنا شدید؟ ابوذر متولد 1369 بود. دختر خاله، پسرخاله بودیم اما وقتی به هم دلبسته شدیم که در یک دانشگاه تحصیل می کردیم. ایشان ترم چهارم رشته حقوق بود که من در رشته کامپیوتر قبول شدم و هم دانشگاهی شدیم. بعد از مدتی ...
داعش را با لهجه افغانستانی فریب دادم
می گویند مرتزقه افغان (مزدور افغانی) اما می دانند ما مزدور ایران و سوریه نیستیم. برای همین می ترسند. ما جیره خوریم، ولی جیره خور امام حسین، و نوکر حضرت زینب هستیم. یک زمانی خطی در جنوب سوریه دست ما بود که بعد از چند ماه به بچه های سوری سپردیم. یک بار وقتی تماس گرفتند گفتند ما هنوز مثل زبان شما لبیک یا زینب می گوییم و دشمن فکر می کند هنوز فاطمیون اینجاست و جلو نمی آید. به همه می گفتم دل ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (344)
...> 10. نمیدونم چه داستانیه اونایی که چاقن بیشتر آرایش میکنن... به من ربطی نداره ولی به نظرم باید بیشتر ورزش کنن. سیامک انصاری باید از کل شبکه های اجتماعی دی اکتیو کنه. 11. تو این مملکت سس کچاپ رو موشکی درست کردن بعد شما انتظار داری طرف از تاسیسات غنی سازی بالای 20 درصد نترسه؟ 12. سوار تاکسی شدم راننده گفت دانشجویی؟ گفتم نه. گفت میدونی اینا کار خودشونه؟ گفتم آره ، هیچی ...
روایتی از فساد و فحشا در یکی از محلات تهران:اینجا دختران را ساعتی می فروشند
برداشتم و به سمت مرد در آنسوی خیابان رفتم. لحظه ای بعد درست بعد از آنکه خودروی ونی از مقابل چشم هایم عبور کرد شنیدم که دوستم با صدای لرزان گفت: پسر تو چقدر تو چیزاهای نکبتی شانس داری! راست می گفت! دختر را دیدم که دست پدر را گرفته بود و می رفتند. تمام تلاشم این بود که از روبه رو ببینم شان! سرم را پایین انداختم و به هر قیمتی که بود سبقت گرفتم. حالا می خواستم برگردم و ببینم. نمی توانستم. جراتش را ...
عروسک بازی در خانه بخت
، من فکر نمی کنم مشکلی برای ازدواج او وجود داشته باشد. مثلا اگر دختری یک روز به 13سالگی اش مانده باشد، نمی تواند ازدواج کند؛ اما فردای آن روز می تواند، این خیلی منطقی نیست . وی در پاسخ به این سؤال که آیا حاضر است دختر 13 ساله اش ازدواج کند، افزود: من دختر ندارم؛ اما اگر داشتم و توانمند بود، مشکلی نبود. مسئله این است که باید طرفین را از نظر عقلی، جسمی و روحی سنجید. الگوی ما حضرت زهرا هستند ...
اعتقاد به ولایت فقیه٬ پیش شرط عضویت در حزب الله/ بازجویی قاطعانه و مودبانه از غریبه ها در مناطق سیطره ی ...
وقتی انیس نقاش می خواهد کرایه ی آن رزمنده (که 15 دلار می شده) را هم حساب کند، آن جوان نمی پذیرد و اصرار می کند که خودش کرایه ی خوشد را بدهد. نقاش عصبانی می شود و می گوید: خجالت بکش. من جای پدرت هستم. من تاجرم، تو دانشجو. ولی جوان باز هم قانع نمی شود. مدتی بعد، انیس نقاش این ماجرا را با یکی از دوستانش که عضو حزب الله بوده در میان می گذارد. آن دوستش می گوید: خب، این طبیعی است. ما 15 دلار به او برای کرایه ی مسیر داده بودیم. محال بود او پول را برای خودش نگه دارد. ...
من جعفر والی ام، والی تر نمی شوم
. داوطلب هم می توانستند بیایند بچه ها. همان سال که کویین بی می آید بلافاصله این ها تا می آیند سازماندهی می کنند بلافاصله کلوپ تآتر را در دانشگاه درست کرد با شرکت همه بازیگرهایی که دوست داشتند کار تآتر بکنند و خودشان هم انتخابات کردند. من هم شدم رئیس. شدم رئیس کلوپ تآتر دانشگاه. که چون ما بعضی اوقات با معلممان شوخی داشتیم گاهی پرزیدنتش بودم و گاهی استیودنتش. بعد او یک کار خیلی جالبی کرد؛ برای اینکه ...
کودکی ام لای پرونده های بایگانی جا ماند
می توان گفت کودکی که ساعات زیادی را در محیط کار پدر یا مادرش سپری می کند از نظر روانشناختی در همان محیط بزرگ می شود و از آدم های همانجا الگو می پذیرد. حضور در فضای خشک و رسمی لطمات زیادی به روحیه کودک می زند چراکه در چنین محیط هایی از کودک انتظار می رود رفتار بزرگسالان را داشته باشد؛ مثلاً شلوغ نکند، بازی نکند و در واقع مثل یک انسان بالغ رفتار کند و با این روند کودک به جای شناخت دنیای کودکی، نوجوانی و جوانی از همان ابتدا با دنیای بزرگسالی آشنا می شود و به اجبار آن را می پذیرد. ...
دل کندن از دختر برای پدر سخت ترین کار دنیاست ولی گاهی بعضی افراد به دنیا آمده اند تا سخت ترین کارها را ...
دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می زدند نه نمی گفت. گاهی اوقات نمی گذاشت من متوجه کمک هایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش می گذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمع های خانوادگی می گفتند مسلم خیلی به زن و بچه اش می رسد. اگر مبینا گریه می کرد تا نیمه شب ...
گفتگو با جایلز دولی Giles Duley (عکاسی که دنیارا متفاوت می بیند)
جایلز دولی : متشکرم از دعوتتون مجری : با یک سوال ابتدایی شروع میکنم به نظر میرسه در طول دوران فعالیت حرفه ای تون عکاسی به نوعی به کارتان هدف و معنا داده ، میشه توضیح بدین که برای شما عکاسی چه معنایی دقیقا داره؟ جایلز دولی : عکاسی واقعا همه چیزه منه. من در دوران مدرسه مشکلات زیادی داشتم ، دیستکسیا داشتم و به همین دلیل یک سال عقب افتادم ، واقعا برام سخت بود. در هجده سالگی با عکاسی آشنا شدم و برای اولین بار با سلاح خودم یعنی دوربین عکاسی راهی برای برقراری ارتباط با جهان پید ...
بنگر: نفهمیدم چطور از پرسپولیس جدا شدم / همان هایی که به هادی فحش می دانند در مراسمش گریه می کردند
کمر مصدوم شدم که باعث شد دیسک کمرم پاره شود. سه 4 ماه خیلی بد داشتم نزدیک 170 آمپول زدم که در نهایت مجبور شدم دیسکم را عمل کنم. وقتی به تیم جدید می روید می خواهی در آنجا بازی کنی. متاسفانه هنوز این اتفاق برایم نیفتاده است. * به فکر خداحافظی هستی؟ من هیچ تمرینی را از دست نمی دهم.وقت مصدوم شدم همه نوشتند که این خداحافظی کرده ، مقابل پرسپولیس بازی داشتیم در تبریز. من جلوی نیمکت ...
آزمایشگاه های معتبر زیر بار آزمایش نیترات آب تهران نمی روند
آب تهران رو کردید که سروصدای زیادی کرد. البته بعد از چند ماه اعلام کردید که وضعیت بهبود پیدا کرد و دیگر آب آشامیدنی آلوده نیست. می خواستم ببینم سال گذشته یا امسال، باز هم آب تهران را تست کردید تا ببینید آلوده هست یا خیر؟ راستش را بخواهید نه. چون هیچ آزمایشگاه معتمد و معتبری قبول نمی کند که این آزمایش را انجام دهد. چرا؟ آخر آزمایش نیترات که آزمایش خاص و ویژه ای نیست! گویا ...