خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
1
سایر خبرها
آیت الله بهجت، بهجت نشد مگر...
...: آیت الله قوچانی نقل می کنند: همان موقع که آقای بهجت در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس هستند عده ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند نامه ای برای پدر آقای بهجت می فرستند و در مورد ایشان بدگویی می کنند و می گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود پدر بزرگوار ایشان نامه ای برای آقای بهجت می نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی ...
ما برای اجرای عدالت می جنگیم
رو داریم. شما چند پسر دیگر هم داری که گوشه کنارت را بگیرند. حضور من در منطقه ضروری تر است. خاطره ای تلخ، اما همیشه زنده راه زیاد و مسیر صعب العبور بود. پزشک عمومی هم بیشتر از هفته ای یکبار به چهار چشمه نمی آمد. محمد و عباس همزمان با هم سرخچه گرفته و پدر و مادر را مستاصل و درمانده کرده بودند. خانه آنها تا درمانگاه روستا دو کیلومتر فاصله داشت. برف سختی باریده و روستا را یک دست ...
نزول آیه تطهیر در شان اهل بیت(ع) است
به زمین؛ و دیگر ، اهل بیت من است، و (این دو) از یکدیگر جدا نشوند تا آن که در حوض بر من وارد شوند، پس بنگرید که پس از من با آنها چه می کنید! و همچنین در همان کتاب است که البراء گفته است: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را دیدم که حسن بن علی را بر شانه خویش نهاده، می گفت: خداوندا! من او را دوست دارم؛ تو نیز او را دوست بدار! و نیز رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: حسین از من است و من از ...
دیدار محسن رضایی با خانواده سردار متوسلیان
این خانواده کرد و ضمن قرائت فاتحه برای پدر سردار متوسلیان خطاب به مادر این خانواده گفت: پرورش حاج احمد در دامان شما خدمت بزرگی به اسلام بوده است. فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس با اشاره به خاطره حضور احمد متوسلیان در جبهه مریوان گفت: در مریوان به ایشان گفتم که به اهواز بیا تا به جبهه ما در خوزستان یاری برسانی. احمد آقا گفتند، اگر اجازه بدهید به حج بروم و بعد اقدام کنم. ایشان پس ...
حجت الاسلام عبدالحمید شهاب : حقیقت ایمان چیست ؟/ خاطره آیت الله سیبیویه از یکی از مراجع نجف + گزارش ...
داشتند بعد از اینکه به حضورشان نائل شدند، می خواستند دوباره امام را ببینند . امام گفتند چند ماه دیگر بیا محله قفل سازان در بازار تبریز، می گفت وقتی رفتم دیدم مغازه مال پیرمردی است با دست های بسیار پینه بسته، بعد امام آمدند و خواستم جلو بروم اما امام گفتند همان جا بمان، دیدم حضرت طوری با آن پیرمرد رفتار کردند که انگار دوست صمیمی هستند، دوستی با ائمه به سواد و اینها احتیاج ندارد . اینها به مطیع بودن می ...
رضایی: از خدا می خواهیم که با خبر آزادی سردار متوسلیان، خبر نابودی رژیم صهیونیستی را هم بشنویم
شما خدمت بزرگی به اسلام بوده است. فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس با اشاره به خاطره حضور احمد متوسلیان در جبهه مریوان گفت: در مریوان به ایشان گفتم که به اهواز بیا تا به جبهه ما در خوزستان یاری برسانی. احمد آقا گفتند، اگر اجازه بدهید به حج بروم و بعد اقدام کنم. ایشان پس از بازگشت از حج، به اهواز آمدند و تیپ محمد رسول الله (ص) را تشکیل دادند. از خدا می خواهیم که با خبر سلامت و ...
میثمی: امام می خواست مجاهدین را تائید کند/ رجوی دوستانش را لو می داد
می خوانید. از کی شما به این جمع بندی رسیدید که شاه باید برود؟ از همان بدو سال 32؟ یادم هست حدود شهریور 42 بود در دانشکده کشاورزی با حنیف نژاد قدم می زدیم می گفت لطفی ما یک اشتباهی می کردیم مردم از ما جلو تر هستند! مردم واقعا خواهان تغییر هستند و سرنگونی، ولی ما می گوییم نخست وزیر برود و نخست وزیر عوض بشود و شعارهای ظاهری! بعد این ها در تکمیل این، من شب یلدا یعنی 30 آذر 42 که ...
وقتی از کما خارج شد گفت می خواهم به سوریه بروم
با پدر شهید سیدمصطفی حسینی از شهدای فاطمیون مدافع حرم از طریق فرزند شهید داد محمد رحیمی آشنا شدم. پدر زحمتکشی که با رزق حلال یک شهید در دامن خانواده اش پرورانده است. روایت زندگی تا شهادت مصطفی حسینی را از زبان سید حیدر حسینی پدر شهید پیش رو دارید. من سید حیدر حسینی هستم. 60 سال سن دارم. سال 63 از افغانستان به ایران آمدم. شش فرزند دارم. سه دختر و سه پسر. مصطفی متولد 15تیر ماه سال 1367است. از ...
دیدار محسن رضایی با خانواده سردار متوسلیان
تقدیم این خانواده کرد و ضمن قرائت فاتحه برای پدر سردار متوسلیان خطاب به مادر این خانواده گفت: پرورش حاج احمد در دامان شما خدمت بزرگی به اسلام بوده است. فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس با اشاره به خاطره حضور احمد متوسلیان در جبهه مریوان گفت: در مریوان به ایشان گفتم که به اهواز بیا تا به جبهه ما در خوزستان یاری برسانی. احمد آقا گفتند، اگر اجازه بدهید به حج بروم و بعد اقدام کنم ...
کدام زن حاضر است با این مرد ازدواج کند؟!
از عالمان موجه و متقی آن سامان، تحصیلات خود را در اصفهان به پایان برد و همزمان با رحلت پدر، برای ارشاد مردم و اقامه جماعت به چهارده برگشت. میرزا محمد علی یک سال بعد از رحلت پدر در حالی که قرآن و مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد پدر در رشت آموخته بود، به مدرسه صالحیه قزوین رفت و سه سال به تحصیل پرداخت و برای تکمیل تحصیلات رهسپار عتبات عالیات گردید. * اساتید نجف ...
پدرم پرچمدار کاروان کربلاییان شد
اصرار نگه داشتیم. فامیل به او می گفتند پنج تا بچه را رها کردی به امان خدا و رفته ای. . . او هم گفت باشد دیگر نمی روم. اما پدر آرام و قرار نداشت. همه اش در خانه راه می رفت و می گفت شما ها نمی گذارید که من بروم. من آنجا کار دارم چرا مانده ام اینجا؟ من عجله دارم. و دوباره راهی شد... تا اینکه ماه محرم دو شهید از اولین شهدای مدافع حرم از لشکر فاطمیون را آوردند. دیدن تشییع پیکر این بزرگواران پدر را ...
اینجا ایران است (118)
حصاری دیدار تیم های فوتبال بانوان آینده سازان میهن نجف آباد و همیاری آذربایجان غربی. عکس از علیرضا وثیق انصاری چرت نیمروزی مردی در پشت وانت در حومه ی کاشان. عکس از امیر سرداری خانم های ترکمن در حال بافتن فرش در شهر گُرگان در استان گلستان. عکس از راحله حصاری دو مرد در حال ساز زدن برای کسب درآمد در خیابان های تهران. عکس از مینا توکلی پارکور ...
گفت وگو با همسر شهید فیروز حمیدی زاده از شهدای مدافع حرم
این کار همه مان را شگفت زده کرد. به من هم می گفت مادر شما چرا گریه می کنی پدر جایش خیلی خوب است. سر مزار پدر گفت بابا تو سالاری! سالار. همه ما در حال و هوای دیگری بودیم که چفیه را برداشت و به سر و صورت پدرش مالید و هنوز عطر پدرش در خانه مان پیچیده است. هیئتی که پدرش می رفت را می رود و راه پدرش را ادامه می دهد. کارهایی که پدرش می کرد را انجام می دهد. در خانه هم به من کمک می کند. خدا را شکر می کنم یک پشتیبان دارم. منبع:روزنامه جوان انتهای پیام/ ...
زندگی نامه شهید آلبرت الله دادیان
و برای مردم مفید باشد. و از خاطرات دوران سربازی آلبرت می گوید. آلبرت وقتی مرخصی می آمد، چیز زیادی از دوران خدمتش برای ما تعریف نمی کرد. فقط می گفت نگران نباشید! وضعیتمان خوب است و همه چیز رو به راه است! در زمان آموزشی آن قدر از آلبرت راضی بودند که پیشنهاد دادند وارد کادر ارتش بشود؛ بس که وظیفه شناس و مرتب بوده این پسر. بعد از توضیحاتِ پدر شهید، دقایقی از جلسه، به ...
بنیاد در آینه مطبوعات
نتوانید تقبل کنید، من درک میکنم؛ برای همین فقط هزینه راه را از شما می پذیرم و هزینه تحصیلم را خودم با کار کردن، تهیه و پرداخت خواهم کرد. روایت شهادت برادر از زبان خواهر راحله بهارلو، از شهادت برادرش اینطور میگوید: دوم دی سال1357، حکومت نظامی اعلام شده بود. با اینکه پدر و مادرم مخالف بیرون رفتن فریدون از خانه بودند، او ساعت16 از منزل خارج شد. رفت و آمدهای فریدون به کتابخانه ها و مطالعه هایش ...
تاریخ بزرگ انقلاب نقطه عطف آثار پدر بود
اوج گیری انقلاب اسلامی، روز چهلم ایشان بود. از نظر فردی چه ویژگی هایی را در ایشان برجسته می بینید؟ به عبارت دیگر عوامل رشد ایشان به این جایگاه، چه مواردی بودند؟ مرحوم پدر روستازاده و اغلب آشنایان و خویشاوندان ایشان، پیرو فرقه شیخیه بودند! ایشان هفت سال بدون برخورداری از مربی و راهنما در آبادان- که در آن دوران به دلیل حضور انگلیسی ها در پالایشگاه و بعد هم اشغال کشور در دوران ...
یاداشت توکلی در رثای پدر سه شهید
و دفاع از انقلاب و نظام را برای انقلابین دشوار می کنند. آنها تا هم اکنون نیز در خانه ای که بچه هایشان را از خدا گرفتند، پروراندند و به معراجشان فرستادند سر می کردند. با همان قناعت پیشگی کارگری ساختند و سوختند ولی دلی را نسوزاندند و نمک بر زخمی نپاشیدند، بلکه مرهم زخم ها بودند. خواهر ارجمندم حاج خانم باطبی، شما از حاج علی اکبر هم پیش می گیرید چرا که غم از دست دادن او را هم ...
پیرزن سبزی فروش و آرزوی بیمه شدن در 50 سالگی
یاد بگیرد و بعدازظهرها به روستایشان برود تا کارگری کند و یا بتواند در برخی مواقع به پدر پیرش کمک کند، تصریح کرد: ماهیانه 200 هزار تومان در جنوب شهر اجاره خانه پرداخت می کنیم. وقتی از این پیرزن که آرزو دارد در این سن بتواند، خودش را بیمه کرده و در سن 60 سالگی حداقل بازنشست شود، می خواهم در داخل کوچه بنشیند، تا در پیاده رو سد راه مردم نشود، می گوید: داخل کوچه بودم ولی از شدت سرما نزدیک ظهر ...
آقای وزیر! پسر من نقص عضو شد
زندگیش نابود شد. نه شغل درست و حسابی می تواند پیدا کند و نه آینده ای دارد. حداقل دیه اش را بدهند برایش یک مغازه بگیرم. یک آینده ای داشته باشد. فردا اگر زن گرفت حداقل یک چیزی داشته باشد. سراغ آن پسر هم رفتم. گفت شاهد داری که من بچه ات را انداخته ام؟ الان هم که از محل ما فرار کرده اند و رفته اند. آنها هم بدبخت تر از ما. مادرش سال ها بود طلاق گرفته و رفته بود با یک پدر معتاد. من که با آن بچه کار نداشتم ...
نقش تربیتی مادران، دیدگاه قرآن
کارشناس دینی و فرهنگی لرستان، با اشاره به اهمیت تربیت صحیح فرزندان، گفت: مادر نقش اساسی در تربیت فرزندان دارد. حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم متقی نیا، کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی، در گفت و گویی با اشاره به بحث تربیت از دیدگاه قرآن کریم، افزود: مادر نقش گرانقدر، اساسی، تاثیر گذار و بی مانندی در تربیت دارد. وی افزود: والدین، پدر و مادر به عنوان مربی و رب بعد از پروردگار ...
انشایی که به حقیقت پیوست/ ماجرای غم انگیز خودکشی جوان یاسوجی+ تصاویر
را از دست دهد برایم تلخ و ناراحت کننده است چرا که من بخاطر شغلم با بسیاری از این افراد سر و کار دارم در سالهای گذشته و این مدت فعالیتم فوت یک دختر بچه چهارساله، پسر 6 ساله و مرگ یک زن با سه فرزندش تلخ ترین خاطراتم بوده اند اما از همه تلخ تر که خودم را هم در آن حادثه مقصر می دانم خودکشی یک پسر جوان در جلوی چشمانم بود عید سال گذشته اولین شیفت کاریم و در شش کیلومتری شهر یاسوج بودم که خبر اقدام به ...
ماجرای سیلی زدنی که بازیگر زن را ممنوع الخروج کرد
قرار شد صدای رییس را بگویم، چون همه شخصیت یک دست بود، کمی کار مشکلی بود. او درباره دوره ای که کارگردان برنامه صبح جمعه با شما بود توضیح داد: بله من چند سالی کارگردانی این مجموعه را برعهده داشتم و باعث افتخارم است. در ادامه برنامه کامران رسول زاده شاعر و خواننده قطعاتی را زنده برای حضار اجرا کرد. پرونده قضایی ماه چهره خلیلی در انگلستان سپس ماه چهره خلیلی ...
باورم نمی شد که به دست رهبری معمم شوم
به گزارش نسیم صادق ، حجت الاسلام مهدوی نژاد از روحانیون برجسته استان یزد و مسئول هیأت انصار ولایت یزد به مناسبت سالروز سفر رهبر انقلاب به یزد در یادداشتی خاطره خواندنی خود را منتشر کرد: ده سال پیش مثل همین روزها، چندروزی بود که دو خورشید طلوع می کرد در آسمان کویر شهرما و هوای سرد دی ماه را گرم و روشن تر از همیشه می کرد، یکی خورشید منظومه شمسی که شبها غروب می کرد و یکی هم خورشید انقلاب که حتی شبهای ما را هم روشن کرده بود و غروبی نداشت. این عک ...
وزیرِ موسوی و هاشمی: سران فتنه کودتاگر بودند
عروس های من و نوه های من مهریه های بیشتر از 14 سکه نداشتند. پدر یکی از دامادها می گفت ما یک حج تمتع هم به این سکه ها اضافه کنیم. گفتم نیاز نیست اگر داشتید بروید و اگر نداشتید باید زندگی کنید. خدا برکت. در این کار اعتقادی که باید داشته باشیم خیلی ضعیف شده است. پسر خودم من، پسر اول ایشان ازدواج کرد تا دوسال بعد از ازدواج در اتاقی که برای پسر بود زندگی می کردند. ذره ای مشکل ایجاد نشد تا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
آنها هفت هشت نفر برگشتند. آن 175 غواص شهید غواص دست بسته را هم که آوردند بچه های ما بودند که زودتر از به آب زده بودند ولی کسی نبود که از آنها پشتیبانی کند. دستان آنها را بسته بودند و همه را ریخته بودند توی گودال و روی آنها خاک ریخته و زنده به گورشان کرده بودند. مردم میتوانند اینها را بفهمند و هضم کنند، ولی برای ما که آنجا بودیم خیلی زجرآور است، میدیدیم که بچه های ما چه مظلومانه گیر افتاده بودند وسط دشمن؛ دشمنی که هیچ رحمی نداشت. شاید خواست خدا بوده که بعد از 30 سال جنازه ها پیدا شود تا مظلومیت بچه های ثابت شود. ...
واکنش حسین هدایتی: دو نفر آماده قرارداد بستن هستند / رسید پرداخت های میلیاردی را منتشر کنم؟
وقتی در پرسپولیس مدیر بودید با بحث اسپانسره و هزینه های غیر ضروری 5میلیارد هزینه شد و 4 میلیارد تزریق کردید. فقط یه سوال ذهنم رو درگیر کرده که تو فوتبال هر جا خودتون مدیر بودید بد جور به مشکل خورده. آخه چرا باید اینجوری باشه. آدم یه کم حافظش کار کنه میترسه دعا کنه شما بیای پرسپولیس. نقل قول +21 #44 محسن 2017-01-02 10:43 تو رو خدا یک دفاع خوب با یک مهاجم خوب جذب کنین نیم فصل ...
اعتقادات آخرالزمانی مسیحیان/تفاوت های مذهبی درباره سرنوشت مسیح(ع)!
پطروس را به عنوان نماینده و وصی خود معرفی کرد. محقق و پژوهشگر مهدوی در ادامه تصریح کرد: در انجیل عبارتی برای حضرت عیسی بیان شده که آن حضرت(ع) فرمود: اکنون من از بین شما خواهم رفت و به آسمان می روم و در دست راست خداوندِ پدر می نشینم! شاید توجه کرده اید که مسیحیان وقتی صلیب می کشند و عبارت به نام پدر، پسر، روح القدس را می گویند وقتی نام پسر را می برند به شانه راست اشاره می کنند. دلیل این ...
هنوز عزادار تنها دخترم هستم / 24 سال پس از حادثه تلخ خیابان ولنجک+عکس
وقتی برگشتم دخترم رفته بود و من نتوانستم دیگر او را ببینم. چطور متوجه شدید که برای دخترتان حادثه ای اتفاق افتاده است ؟ چند ساعت بعد از رفتن دخترم سوار موتورم شدم و به مغازه ام رفتم. من چراغ و سماورساز بودم. مشغول کارم بودم اما دلم شور می زد تا اینکه از مدرسه تلفن کردند و گفتند بیا اینجا. دلشوره ام بیشتر شد و خیلی سریع رفتم مدرسه. آنجا غوغایی بود. همه خانواده ها جمع شده بودند ...
خسارت 76 میلیاردی به اموال دولتی در ایام فتنه/ آرم رژیم صهیونیستی در حوادث سال 88 در 36 نقطه از تهران ...
ماشین زانتیا کرده، درب را قفل و به حال خود رها می کنند، آنقدر از پای این فرد خون می آید که می میرد، بعد نشریه ای غربی می نوسید: "آتش حوادث اخیر به خانه میرحسین هم کشیده شد"، پدر میرحسین که حضرت امام (ره) در جریان استفای میرحسین در اوایل انقلاب خطاب به میرحسین فرمود: "من پدر شما را می شناسم فرد محترمی است"، همین پدر میر حسین موسوی بعد از کشته شدن مشکوک نوه اش در بازار تهران به میرحسین موسوی فحش می ...
آهی؛ مردی که می خواست بت ها در حوزه مداحی شکسته شود
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) نشست ظهر دلنشین مرحوم میرزا علی آقا آهی، پیشکسوت مداحی و رئیس هیئت مدیره خانه مداحان عصر امروز دوشنبه 13 دی ماه با حضور حجت الاسلام سیدحسن خادمیان، محسن طاهری، داود نورصالحی و حسن آهی در سازمان فعالیت های قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد. در ابتدای این نشست محسن طاهری، رئیس سابق خانه مداحان با تأکید بر اینکه جا دارد بارها و بارها نشست هایی از این ...
