سایر منابع:
سایر خبرها
دخترانی که بی شوهر ماندند، پسرانی که بی همسری برگزیدند افزایش سن ازدواج یا هرگزازدواج نکردن برای دختران ...
دختران هرگز ازدواج نکرده روستایی تقریبا نیمی از دختران هرگز ازدواج نکرده شهری است. این مقایسه می تواند یکی از نشانه های جمعیت عظیم مهاجرت مردان روستاها به شهرها باشد که فرصت ازدواج را از دختران روستایی گرفته است. در این میان استان تهران با دارا بودن یک میلیون و 548 هزار و 673 زن هرگز ازدواج نکرده در میان دختران 10 تا 50 سال و بالاتر در صدر این آمار قرار دارد. بعد از تهران استان های خراسان رضوی ...
اعدامم کنید! / غیرتی شدم و همسرم را کشتم. همین!
؟ این طوری ثابت کرده ام که دروغ گفته ام. در زندان چه می کنی؟ به این فکر می کنم اشتباهم چه بود که همسرم به من خیانت کرد و آن مرد چه کسی بود. معتاد بودی؟ یه مدت شیشه می کشیدم، اما قبل ازدواج ترک کردم. شاید توهم ات به خاطر عوارض آن است. دکترها هم گفتند، اما ربطی ندارد. من ترک کرده بودم. از کارت پشیمان نیستی؟ ...
پایان محاکمه زنی که دختر 4ساله اش را کشت تا مانع ازدواج بعدی اش نباشد/پدر دختر:ازهمسرسابقم شکایت ندارم
سروسامانی بدهد، تصمیم به ازدواج داشته است اما با وجود اینکه خواستگاران زیادی داشته و زن زیبایی بوده است، با هیچ کدام از آنها ازدواج نکرده است. بنابراین فرضیه مأموران درخصوص قتل دختر به دست مادر به خاطر مزاحمت برای ازدواج قوت گرفت. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد در خون مریم داروی متادون کشف شده است و با این اظهارنظر بود که فرضیه مأموران قوت گرفت و بیتا برای بازجویی به اداره آگاهی احضار ...
دستگیری 3 متجاوز به دختر 23 ساله
مورد تعرض قرار دادند. آنها از کارشان با موبایل فیلمبرداری نیز کردند. بعد از رها کردنم در خیابان با نشان دادن فیلم ضبط شده تهدیدم کردند اگر از آنها شکایت کنم فیلم را در فضای مجازی پخش می کنند. ماموران اداره آگاهی تهران توانستند خانه این سه پسر را در بلوار ابوذر پیدا کنند و در روز 23 آذر ماه یکی از متهمان را که کامران نام دارد در خانه اش دستگیر کردند. کامران ابتدا سعی داشت خود را بی گناه معرفی کند اما وقتی در برابر سیما قرار گرفت اعتراف کرد. کامران دو همدست خود را نیز معرفی کرد. آنها هم دستگیر شدند. این سه جوان برای ادامه دادرسی در اختیار اداره آگاهی هستند. ...
تا زنده ام نگاه معصومانه دخترم عذابم می دهد
زنی مطلقه که برای ازدواج دوباره دختر خردسالش را به قتل رسانده است، روز گذشته محاکمه شد و با گذشت شوهر سابقش از مرگ نجات یافت. به گزارش جوان، دوم فروردین ماه امسال، مأموران کلانتری 160 خزانه از مرگ مشکوک دختر چهار ساله ای به نام هانیه باخبر و در محل حاضر شدند. مادر کودک گفت: دخترم تا نیمه های شب بازی می کرد و حالش خوب بود. وقتی صبح از خواب بیدار شدم دست و پاهایش یخ کرده بود و نفس نمی ...
تجمعی برای شناسنامه
با سازهایشان آمده بودند؛ زن ها زیر چادرهای سیاهشان، سوزن دوزی های رنگارنگ بلوچی را به تن کرده و مردها سازهای محلی را همراه خود داشتند. تا وقتی رسیدند جلوی در مجلس، شروع به نواختن ساز و خواندن سرود ای ایران کنند. از دیشب که قرار شده، بیایم جلوی مجلس جمع بشیم با بچه ها تمرین کردیم که هماهنگ باشیم ؛ این را زهرا می گوید. به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، او، دختر یکی از ...
سفارش به نماز اول وقت و حفظ حجاب
سید حسن حسینی: بارها مجروح شدم سید خداداد حسینی شوهر خواهر شهد سید حسن حسینی می گوید، سید حسن شجاع و نترس بود من و او بارها و بارها در سوریه و در کنار یکدیگر با تروریستهای داعش جنگیده بودیم و بعد از مدتی برگشته و دوباره به سوریه رفته بودیم اما بار آخر که سید حسن رفت من نتوانستم همراه او باشم و قسمت نبود زمان شهادت اش در کنارش باشم. وی افزود: روزی که سید حسن به شهادت رسید صبح ...
گریه های قاتل سارا کوچولو در دادگاه +عکس
، مادر سارا مورد تحقیق قرار گرفت. این زن با اصرار به بی گناهی از وجود قرص متادون در خانه اش اظهار بی اطلاعی کرد تا این که پس از سکوتی طولانی لب به اعتراف تلخی گشود. این زن جنایتکار به کارآگاهان جنایی گفت: چند سال پیش وقتی شوهرم به زندان افتاد، غیابی از او طلاق گرفتم و سپس به صیغه مردی درآمدم که به او علاقه مند بودم. خیلی اصرار داشتم تا او با من ازدواج دائم کند، اما نمی پذیرفت و مدام می ...
پایان تلخ ازدواج اجباری
...! پدرم که گل از گلش شکفته بود، گفت: هر چه شما بگویید، برادر. ما مطیع امر شما هستیم و پریسا کنیز شما است. بعد هم آنقدر اصرار کرد تا عمویم راضی شد ما فردای آن شب به خانه شان برویم و قرار و مدار عروسی را بگذاریم.راستش پدرم آنقدر برای عمویم احترام قایل بود که آن لحظات از التفات برادرش آنقدر خوشحال بود که حرف هیچ کس را نمی شنید. گوشی را که گذاشت رو به من و مادرم کرد و گفت: سریع کارهایتان را بکنید ...
ترویج فرهنگی منحط که در تناقض با آیات قرآنی است در سریال فرار از زندان
شد و در حال حاضر این سریال از شبکه نمایش در حال پخش است. سریال فرار از زندان در سال 2005 تا 2009 در قالب چهار فصل تهیه و داستان آن در مورد دو برادر است که یکی از آن ها به خاطر جرم مرتکب نشده به مرگ محکوم شده و دیگری برای نجات برادر خود نقشه ای با مهارت برای فرار از زندان می کشد. فصل اول این سریال پرطرفدار مردمی مربوط به نجات لینکلن باروز از زندان است که به اتهام قتل برادر ...
میهمانی شوم برای دختر دانشجوی شهرستانی در خانه خلوت / به دیدن پارسا رفتم که...
طور که فکر می کردم نبود. عده ای دختر و پسر با سرو وضع نامناسب در حال رقص و پایکوبی بودند. پارسا مرا به آنها معرفی کرد و گفت برای استراحت به اتاق بروم. او با رویی باز خیلی تحویلم گرفت و شربتی برایم آورد. خوردن شربت همانا و... وقتی به خودم آمدم فهمیدم ساعت ها خواب بودم. فکر می کردم ماجرای شربت و بیهوشی فقط برای داستان هاست. از پارسا خبری نبود. احساس بدی به من دست داد. هر چه تماس می گرفتم جواب نمی ...
وقتی شوهرم ارثیه اش را گرفت شلوارش دو تا شد!
با اصرارهای بچه گانه من روبه رو شده بود مرا به حال خودم رها کرد تا تصمیم نهایی را خودم بگیرم. این بود که با اسحاق ازدواج کردم و سرپرستی دو دخترش را نیز به عهده گرفتم اما خیلی زود اسحاق با بدرفتاری و پرخاشگری آن روی خودش را نشان داد و مدام به بهانه های مختلف مرا زیر مشت و لگد می گرفت در حالی که دختر بزرگ او با حکم دادگاه نزد مادرش رفت. پسر اول من نیز به دنیا آمد اما هیچ تغییری در رفتارهای زشت اسحاق ...
راز قتل نوعروس بی گناه تهرانی/ وقتی به خانه آمدم زنم را در وضعیت بدی دیدم!+عکس
این متهم در تمامی جلسات محاکمه منکر قتل شده و خواستار شناسایی قاتل شده است. این مرد جوان در بازجویی ها گفته: شامگاه پانزدهم آبان سال 89 وقتی از محل کارم به خانه ام در خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر ...
جریان مرد رمال و خانم معلم در خانه شان چه بود؟
همسرش تحمل کرده بود فکر می کرد و نمی دانست از کجا شروع کند به گفتن. ازدواج فیروزه و شهاب به سال 1374 باز می گشت. معرفی آنها به واسطه یک آشنای خانوادگی صورت گرفته بود. شهاب در آن روزها مرد لاغر و ورزیده ای بود که از درآمدش در شغل های آزاد حرف می زد و حتی درآمد معلمی را ناچیز می دانست، اما چند سال بعد به همین درآمد و مزایای معلمی چشم دوخت. او مدتی دلالی می کرد، چند سالی به کار خرید و فروش خودرو ...
کم کم از همسرم فاصله گرفتم و با سیر در فضای مجازی با بنیامین آشنا شدم و ..!
بنیامین به راه افتادم. او مرا چند روزی در آن لانه فساد نگه داشت تا که برای او و دوستانش بساط مشروب خوری و استعمال مواد مخدر را فراهم کنم. مدتی صبر کردم و این گونه به زندگی با او ادامه دادم تا این که یک روز موضوع ازدواج دائم را مطرح کردم اما او گفت: همین یک ماه عقد موقت هم برایت زیاد بود! دیگر چیزی نمی شنیدم. دنیا پیش چشمانم تیره و تار شد و با مصرف مشروب آن خانه را ترک کردم و در پارک از حالت طبیعی خارج شده بودم که مأموران مرا دستگیر کردند. به گفته بنیامین من زن بیچاره و بی عاطفه ای هستم که با رها کردن خانواده ام دیگر هیچ کسی حاضر نیست با من ازدواج کند و... خراسان 110 ...
گرگ دلار
گرفتم و رفتم که هر غلطی دلش می خواهد بکند اما پول درآوردن سخت است. وقتی می پرسم که مثلا چه سختی هایی؟ ناراحت می شود و می گوید مگر خودت در این مملکت زندگی نمی کنی؟ یا باید پارتی داشته باشی که استخدام بشوی یا خوش شانس باشی! الان دکترش هم بیکار است. پسر برادر من 10 سال درس خواند و الان راضی شده است که با ماهی دو میلیون تومان برود پزشک قطار بشود همان هم نصیبش نمی شود. پول اجاره مطب و تبلیغ ...
جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد!
رفت فهمید فوت شده است. برادر شوهرم اصلا به من شک نکرد، فکر کرد همسرم بر اثر مصرف بیش از حد مواد فوت کرده است. برای همین هم به کلانتری رفت و مرگ همسرم را گزارش کرد. بعد چه اتفاقی افتاد؟ زمانی که ماموران به خانه مان آمدند، شک کردند. مدرکی در صحنه قتل نبود، اما به قول خودشان یک چیزی کم بود و با چیزهای دیگر جور در نمی آمد. برای همین مرا برای تحقیقات به اداره آگاهی بردند ...
4 بار مزه تلخ سلول شب اعدام را چشیدم / زندانی که هنوز زنده است!
دیده اند که با هجوم ناگهانی به مقتول، او راهدف ضربه های چاقو قرار داده بودند و مدام هم فریاد می زدند موضوع ناموسی است و کسی حق دخالت ندارد. با توجه به این که ضاربان مسلح بودند همسایه ها شماره پلاک خودروی آنها را برداشته و در اختیار قرار دادند. با ردگیری این شماره پلاک مشخص شد خودرو به نام زن جوانی است. در ادامه تحقیقات، ضارب شناسایی و تحقیق از او آغاز شد. متهم به قتل در تحقیقات به بازپرس ...
5 داستان باورنکردنی کوتاه از عذاب وجدان قاتلان
نداشتم و دلم نمی خواست بچه ای داشته باشم، اما وقتی فهمیدم او باردار شده است تصمیم قتلش را کشیدم و زمانی که دخترم حدود دو ماهه شد، آنها را به قتل رساندم. دو سال پیش همسر و دختر کوچکم را با دارویی که از خیابان ناصرخسرو خریده بودم ابتدا بیهوش کرده و سپس آنها را خفه کردم. در این مدت تصمیم گرفتم مادرم را هم به قتل برسانم، اما او متوجه شد و مرا از خانه اش بیرون کرد. عذاب وجدان در تمام این سال ها لحظه ای ...
تمام اعضای یک خانواده را اعدام کردند + عکس
این مادر را نبیند! پلیس به دنبال میهمانان یک پارتی مختلط که ویدئو اش در اینترنت دست به دست می شود صحنۀ نادر بلعیده شدن یک مار توسط افعی + عکس لحظه سربریدن یک مشروب فروش را ببینید + عکس جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد! رفتار زشت پلیس با یک دختر نوجوان را ببینید! + عکس سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و .. ...
مادری که دختر خردسالش را به خاطر شوهر صیغه ای کشته بود، آزاد شد!+تصاویر بازسازی قتل
دخترم مانع ازدواج مجدد و خوشبختی ام شده بود. خواستگارانم وقتی می فهمیدند یک دختر 4ساله دارم از ازدواج منصرف می شدند. تحت فشار روانی بودم که تصمیم به قتل دخترم گرفتم. اینها بخشی از حرف های زهرا 30 ساله است که دیروز به اتهام قتل دختر 4ساله اش به نام سارا پای میز محاکمه ایستاد. به گزارش رکنا، زهرا 30 ساله که سه سال قبل از شوهرش جدا شده بود و دختر 4ساله اش به نام سارا را سد ازدواج مجدد و ...
نرگس خیلی زیرکانه عمل می کرد / دخترم گفت که در نبود من 2 دوستم به خانه ام رفت و آمد دارند و با زنم....
چند سال با همسرت زندگی کردی؟ حدود 6 سال. ما زندگی خوبی داشتیم و من همسرم را دوست داشتم. چطور با هم آشنا شدید؟ خانواده اش از آشنایان قدیمی من بودند. مدت ها بود که آنها را می شناختم و با توجه به این آشنایی، به خواستگاری نرگس رفتم و با هم ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتید؟ بله، من همسرم را دوست داشتم و ما زندگی خیلی خوبی داشتیم و همه چیز برای ما عالی بود. سایه که به دنیا آمد وضعیت ما خیلی هم بهتر شد و زندگی شادی داشتیم. پس چرا آنها را کشتی؟ من آنها را نکشتم، مگر انسان می تواند کسی را که دوست دارد به قتل برساند. من آنها را دوست داشتم و به همین خاطر هم کوچک ترین آسی ...
نقشه کثیف زن برای زندانی کردن شوهرش/نسرین عشق پنهانی داشت!
ام به ساختمان محل زندگی ام رفتیم و شیشه را در خورجین موتور شوهرم جاسازی کردیم. بعد طبق قرارمان به دادگاه رفتم. او نیز در تماس با پلیس خبر داد که داخل خورجین موتور موادوجود دارد. همین ماجرا باعث شد شوهرم بازداشت شود. گمان می کردیم او روانه زندان می شود و من طلاق می گیرم و با مرد مورد علاقه ام ازدواج می کنم که شک قاضی پرونده ما را گرفتار کرد. با اعتراف های این زن، مرد مورد علاقه او نیز در مواجهه حضوری دوباره با وی اعتراف و گفته های او را تائید کرد. بنابراین هردو را بازداشت کردم و به زندان فرستادم. منبع: جام جم اخبار زیر را از دست ندهید: ...
سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و ..
حال شدم و روی زمین افتادم. پسر کوچکم امیرحسین، چهاردست و پا از پله ها بالا رفت و دختر صاحبخانه را خبر کرد. اگر به دادم نمی رسید، مرده بودم. همراه پدرم از بیمارستان به خانه رفتیم و گفت باید با شوهرم محمد حرف بزند. محمد آمد و پدرم بعد از این که با او حرف زد، گفت برگرد سرخانه و زندگی ات. برگشتیم، اما اوضاع از قبل هم بدتر شد. چند وقت بعد محمد همراه پسرعمویش رفتند به یکی از شهرستان ها تا گوسفند بدزدند ...
وقتی عکس های ناجور یک زن را در رایانه دستی شوهرم دیدم، دنیا روی سرم خراب شد!
اردشیر را که بازنشسته و تحصیلکرده بودند، قبول کرد و گفت: انگار طوری که خانواده اش می گویند اردشیر هم مثل والدینش خوب و معتقد به مسائل دینی است. با این تصورات و دیدگاه ها به خواستگاری اردشیر پاسخ مثبت دادم و در سن 17سالگی به عقد او درآمدم. مدتی را که نامزد بودیم، همه چیز به خوبی پیش می رفت و بعد از حدود یک سال زندگی مشترکمان را شروع کردیم. از آن جایی که اردشیر مهندس ساختمان بود، در شرکتی از صبح تا ...
قصاص پایان کابوس در وقت اضافه
. تاکنون در این 14 سال این گروه مردم نهاد توانسته با تامین دیه، صد اعدامی زن و مرد را پس از رضایت آزاد کند. یادم می آید یکی از این گلریزان ها مربوط به آزادی یک زن بود که به اتهام قتل شوهرش در پی درگیری خانوادگی به اعدام محکوم شده و هشت سال در یکی از زندان های تهران بود. با خانواده اولیای دم حرف زدیم و آنها گفتند به شرط دریافت 500 میلیون تومان دیه، حاضر به بخشش عروس خانواده هستند. کار گروه شروع شد، به ...
مشکلات اجتماعی فرزندان حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی
...، ازدواج وی با دختر ایرانی گرچه به صورت شرعی انجام شده اما هرگز ثبت نمی شود و به دنبال آن نیز وقتی فرزندی به دنیا می آید، این کودک نیز نمی تواند هویتی داشته باشد. اصولا باید گفت این نوع ازدواج ها مشکلات جدی مانند عدم تطابق فرهنگی و مسائل دیگری را نیز به دنبال خواهند داشت. تامین نیروی کار این استاد دانشگاه ادامه داد: اما نکته ای که وجود دارد این است که سال هاست به هرحال ...
گزارشی از وضعیت اقبال زنان به شروط ضمن عقد و دلایل آن
مرکز تهران است. به گفته او شروطی که خانم ها بعد از ازدواج به سمت آن می روند بیشتر در رابطه با طلاق و مهریه است و روز به روز هم تعداد موارد متقاضی در این زمینه زیاد می شود و بسیاری از خانم ها مهریه خود را هبه می کنند و در مقابل آن وکالت بلاعزل طلاق می گیرند که این موارد بیشتر توافقی است. در برخی از موارد هم زن و شوهر در مرحله دعوا هستند و زن وکالت در طلاق را می گیرد اما مهریه را نمی بخشد تا هر زمان که ...
عاشق موسیقی و تئاتر بودم اما جراح شدم
لاپاراسکوپی و ناباروری بودم و هنوز این سمت را در اختیار دارم. چند وقت در آلمان اقامت داشتید؟ دوره یک سال و نیم بود اما این دوره به صورت یکپارچه نبود و حدود 2 سال و نیم طول کشید تا این دوره به اتمام برسد. گاهی 6 ماه می ماندم و بعد دوباره برمی گشتم ایران چون به هرحال اینجا هم به حضور بنده نیاز بود و هم اینکه دولت آلمان ویزای کامل را نمی داد. بعد از پایان دوره فلوشیپ و بعد از ...
مهریه ای که تبدیل به منبع درآمد زن جوان شد
موضوع نداد و به مادرش سفارش کرد به کسی چیزی نگوید. چند ماه بعد استاد و دانشجوی دیروز به عنوان زن و شوهر راهی خانه جدیدشان شدند و زندگی مشترکشان را آغاز کردند. اما در طول یک سالی که از زندگی آنها گذشت شراره به بهانه های مختلف مبلغ قابل توجهی از جابر پول گرفت. حتی خواهش کرد اجاره نامه آپارتمان به نام او باشد تا بتواند وام بگیرد. جابر هم برای خوشحالی همسرش هر کاری می کرد تا اینکه یک روز به طور اتفاقی ...