سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با هوشنگ مرادی کرمانی: نوشته هایم نه خوب می کند، نه می کشد!
دین خوبی داریم و شما بیایید و مثل ما بشوید. گفتم اگر یکی از فرقه های بودایی، آرا و عقاید خودش را در کتابی بنویسد خیلی هم داستان خوبی از آب در بیاید و به فارسی هم ترجمه شود و شما بخوانید، آیا بودایی می شوید؟ در نهایت به آن باور احترام می گذارید. پس چگونه انتظار دارید کسی که 40 سال با دینش زندگی کرده و در خونش رفته، با یک داستان از این رو به آن رو شود؟! من اگر پیامی هم داشته باشم، مثل ویتامین در ...
استخدام نخبگان علمی بزرگترین خیانت به آنها است/قبل از سال 96 یک یا دو پرتاب فضایی داریم
پدیده است، در بحث مدیریت، در بحث اخلاق، در بحث سلامت، من دو سه بار ایشان را دیدم، ایشان زمان جنگ شهید شدند سال 66 بود، عید قربان سال 66 بود ولی روزی که شهید شد کاملاً یادم است، یعنی آن روز پدر داشت با او صحبت می کرد، ساعت تقریبا 4 صبح بود به او می گفت عباس نروی، عباس به دلم بد آمده، امروز نمی خواهد بروی! چون بابایی ممنوع الپرواز بود به خاطر سِمتی که داشت، فرمانده پایگاه ها و کسانی که معاون بودند ...
هوشنگ مرادی کرمانی: دنیا را از چشم یک روستایی می بینم
پیاده روی می کنم و گاهی با دوستان نرمش می کنم یا کوه می روم، خوب می شود. مثل وقتی است که می نویسم. از این کار لذت می برم. این برمی گردد به کودکی من در روستا. آن موقع خیلی راه می رفتم. درجایی که ماشین نبود و خیلی کوهستانی بود، زیاد پیاده روی می کردم و از طبیعت لذت می بردم. چند سال است صبح ها ورزش می کنید؟ 30 سال. چه مدت است که کوهنوردی می کنید؟ 40 سال است ...
ماه عسل، سفر رویایی یا یک ایده احمقانه؟!
...، به عنوان تصویری از حریم شکنی ها و دخالت های ما در این جزیره، به طور ناخودآگاه برخی تماشاگران را تحت تأثیر قرار داده است. علیه ماه عسل احتمالاً حواس پرتی یا بی توجهی می تواند دلایل بسیار مختلفی داشته باشد. شاید حواس پرتیِ شما بدان دلیل باشد که فکرتان جای دیگری است، مثل اینکه گویی من در ساحل قدم می زنم اما درواقع، در ذهن خود، در حال گفت وگو با خواهرم یا مشغول فکر دیگری هستم ...
شهید بتول چراغچی را بیشتر بشناسید
.... روایت شهادت این بانوی بزرگوار از زبان دخترش بانو روشن روان دختر شهیده بتول چراغچی گفتگویی سال گذشته با خبرنگار گوهرشادنیوز داشته است که امروز با توجه به نزدیکی ایام دهه فجر و مرور نقش انقلابی زنان در پیروزی انقلاب اسلامی، شایسته دانستیم اشاره ای کوتاه به بخشی از مصاحبه داشته باشیم. بانو روشن روان دختر شهیده بتول چراغچی در این گفتگو با اشاره ای کوتاه به شخصیت ...
حافظی: آقای قالیباف امتحانش را پس داد
می شد همان زمان تماس می گرفتم و همان موقع روی آنتن می رفتم و صحبت می کردم. برای این برنامه املاک نجومی که اسمش را رپرتاژ آگهی شهرداری گذاشتمدو سه ساعت قبلش متوجه شدم که این اتفاق دارد رخ می دهد. با یکی از مدیران ارشد صدا و سیما تماس گرفتم و گفتم که گفت وگوی ویژه خبری قرار است یک طرفه برگزار شود که ایشان گفتند بعید است و حتماً کسی به نفر دوم هم دعوت شده. ایشان گفتند کنترل می کنند و اگر کسی در مقابل ...
تا زمان انتخابات می شود احساس تکلیف می کنیم، وقتی تمام می شود می گوییم تکلیف تمام شد تا انتخابات بعدی!/ ...
شهدایی که در آنجا آرمیده شهید همت بود. در آنجا به دوستان گفتم وقتی ایشان شهید شد فقط 28 سال داشت! حالا وقتی فرمانده بود جوان تر بود. خیلی از فرماندهان ما و کسانی که امروز به عنوان اسطوره های جنگ می شناسید، در زمان اسطوره بودن شان همسن و سال شما بوده اند. مثلاً شهید کاوه وقتی شهید شد 24 سال داشت. وی گفت: همه اینها هم سن و سال های شما بودند و توانستند در آن عرصه ها نمونه های بسیار ...
نتایج فتح الفتوح بعد برجام کجاست؟
این گونه است. مدتی قبل به دعوت دانشگاه آزاد شهرضا به آن شهر رفتیم و صحبتی کردیم. طبق روال معمول وقتی به شهرستانی می رویم، توفیق می یابیم به مزار شهدای آن شهر هم برویم و در آنجا هم این اتفاق افتاد. یکی از شهدایی که در آنجا آرمیده شهید همت بود. در آنجا به دوستان گفتم وقتی ایشان شهید شد فقط 28 سال داشت! حالا وقتی فرمانده بود جوان تر بود. خیلی از فرماندهان ما و کسانی که امروز به عنوان اسطوره های جنگ می ...
بورسیه آلمان را رها کرد و به جبهه مقاومت پیوست
اثرگذار است. شهادت یک فوز الهی است که نصیب هر کس نمی شود. پسرم در راه دین خیلی تلاش کرد. شوق شهادت داشت. وجودش مملو بود از عشق به خدا. هیچ جا محمد امین را دور از شهدا نمی دیدی. این مزد خودش بود. محمد امین در خانواده ای بزرگ شد که احساس کمبود نکرد. از بچگی حرکتش به سمت امام حسین بود. سه سال پشت سر هم اربعین پیاده کربلا رفت. همه برنامه سالانه اش حول محور کربلا بود. برای تبلیغ که می رفت به روحانیون ...
جشنواره تئاتر فجر؛ بهترین ها جمعشان جمع است (1)
خوبی که در اجرا وجود دارد، مختص متن است و چقدر کار بازیگران؟ هسته اصلی گروه بازیگران، سال هاست که با من کار می کنند. طی این سال ها، متوجه شده ایم که در کارمان چه می خواهیم و چه چیز را می خواهیم در اجرا رقم بزنیم. اگر هم بداهه ای بوده، بداهه در حین تمرین و براساس متن و پیشنهاد کارگردان بوده است، اما در اجرا شاهد هیچ بداهه ای نیستیم. مگر این که از قبل با من هماهنگ کنند و خودم به آنهابگویم ...
علت خیانت مردان، چقدر شوهرتو می شناسی!
نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست. اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ...
بسته خبری سفیر دوشنبه 04 بهمن ماه 1395
دفاع مقدس را در خود دارد. علی خوش لفظ: اصلاً باورم نمی شد که رهبر عزیزم از بنده حقیر دعوت به عمل آورده باشند. حضرت آقا وارد شدند. بی اختیار اشک از چشمانم جاری می شد. سؤال فرمودند خوش لفظ تویی؟ و مرا در آغوش گرفتند. ایشان خطاب به من فرمودند که بدون ریش و در پانزده سالگی به جبهه رفتید و با ریش پیش ما آمدید. تمام جزئیات کتاب را ایشان به ذهن داشتند و یادآوری می ...
با من تمرین کردند چطور افغانستانی حرف بزنم/بچه داری ام بیست بود
اتوبوس می شدم یک خانم پیر یا بچه دار می آمد بلند می شدم تا او بنشیند و بچه ها با دقت رفتار مرا می دیدند و این کار را یاد گرفتند. اتفاقا یک بار مصطفی روی صندلی اتوبوس نشسته بود، خانمی آمد کنارش نشست اما او بلند شد، خانم به او گفت: جا که هست تو هم بنشین، مصطفی نُچ کرد و بعد آن خانم از من پرسید چرا نمی نشیند؟ گفتم: خب شما نامحرم هستید، گفت: یعنی چه؟ تعجب کرده بود که این بچه با سن کم از کجا این ...
جزئیات ترور حسنعلی منصور
کل کشور کرد و چشم مرا باز کرد. اینها در بازجویی ها هر چه می زدند و می گفتند مهدی عراقی یا محمد مهدی عراقی را می شناسی من می گفتم نه. در مقابل این جواب نیز آنها ناراحت و عصبانی می شدند. آن روز مرا به قصد روبرو کردن با شهید عراقی به اتاق خطائی بردند تا تکلیف اسلحه روشن شود. بعد از اینکه وارد اتاق شدم دیدم میز کار ختائی در انتهای اتاق بزرگی قرار گرفته و مرحوم شهید عراقی نیز در کنار میز نشسته بود. از ...
ماجرای جذب فرماندهان عراقی
اول تا رده دسته و گروهان و گردان مثل انگشتان, اول خط کمین, بعد دسته و بعد گروهان بعد گردان و بعد تیپ و بعد قرارگاه و بعد ستاد سپاه و ستاد کل ارتش. آقای باقری تمام این ها را رصد و شناسایی می کرد همراه با اسم فرمانده! خب این شناخت ظاهری از افراد است و نحوه استقرار که چطور مستقر شده اند یا کجاها آسیب پذیرند و این که خوب طراحی شود و با دشمن مقابله شود. شما حساب کنید که ظرف مدت 9 ماه یعنی ...
جزییات نجات معجزه آسای یک آتش نشان از پلاسکو
دورش حلقه زده اند،گرم ،صمیمی ولی در کمال احترام. فریبرز کافی ، فرمانده شیفت ب ایستگاه 100 آتش نشانی است.قدبلندی دارد و با صلابت و محکم قدم برمی دارد. هنگام حرف زدن خوب به کلام تان گوش می دهد. از رفتارش حتی در اولین برخورد متوجه می شوید که چقدر در کارش دقیق است وحرفه ای. فریبرز کافی به همان اندازه که در کار شوخی ندارد با نیروهایش رفیق است،مثل برادر،مثل پدر. 28 سال است که آتش نشان شده ...
آتش نشانان از امیرحسین داداشی می گویند/ باور نداریم که رفت
...، گپی می زدیم، وسایل را تحویل می دادیم. خیلی بچه شوخی بود، سربه سر بچه ها زیاد می گذاشت. همه از او خاطرات خوبی دارند، مثل برادر کوچک ما بود. وقتی به پلاسکو رسیدم، ماشین و وسایل شخصی امیرحسین را دیدم، منتظر برگشتش بودیم، که ساختمان ریخت. نمی توانستم تلفن خانواده اش را جواب بدهم. دایم بهشان می گفتم امیرحسین دستش بند است و دارد کار می کند. فقط به دایی اش گفتم دعا کنید، امیرحسین توی پلاسکوست. نمی ...
ترانه سرای اجتماعی از ترسِ سانسور دلشوره دارد
بینید که برای شما عواقبی دارد، حالا یا منتشرش نمی کنید یا با نام دیگری انتشارش می دهید یا می گذارید در آینده منتشرش کنید. منظورم طرح این موضوع در ذهن شاعر و شرایطی است که او در آن قرار می گیرد! امروز از این منظر در چه وضعیتی قرار داریم؟ ذات هنر باید ارادت خودش را به شرایط اجتماعی بروز دهد، این درست است. در شعر این اتفاق بیشتر می افتد، درواقع همان طور که گفتم شعر مخاطبان خاص خودش را دارد ...
حمله به فریدون برای فرار ازآتش پلاسکو
از ذهن پاک نمی کنند، برای همین، رسانه های اصولگرا به فکر دیگری افتادند. **انحراف کامل اخبار از پلاسکو به حسین فریدون و آن فکر این بود؛ "انحراف کامل اذهان از اخبار پلاسکو و این موضوع که تا چه اندازه شهردارتهران در این حادثه مقصر است..."این استراتژی تنها راه چاره جریان اصولگرا برای حمایت از کاندیدای محبوب شان در سال 96، در چنین لحظات بحرانی است. آنها برای این تغییر مسیر افکار ...
برای بعضی ها مدرن نوشتن تبدیل به ژست شده است/هر اثر عاشقانه ای عامه پسند نیست
جزییات در سینما دقیق تر و عینی ترند! به هر حال نگاه من تا حدودی سینمایی است. نمی دانم این خوب است یا نه. من فیلمنامه های بسیاری نوشته ام و ذهنم ذهنی تصویرگراست؛ به این معنا که از آن چه می نویسم قطعاً تصویر دقیقی در ذهن دارم و به شکل آگاهانه ای دوست دارم این تصاویر را به خواننده ام منتقل کنم. حتی برخی از داستان هایم را با بازیگر تجسم می کنم! شاید به همین دلیل است که خیلی ها می گویند کارت از ...
الان کوجا؟الان کوجا؟
، با ضربات شدیدتری به جان او می افتادند و آنقدر می زدند تا گیج شود . هادی آش و لاش به کناری افتاد . در همین حین عماد خبیث گفت : ون حسن خیرالله اسدی؟ از جا بلند شدم و با اقتدار گفتم : نعم سیدی . لیث با آن چهره وحشتناک مقابل من ایستاده بود . عماد با حرکات چشم به دوستش حالی کرد که من پیشکش او هستم . لیث با خنده های عصبی شروع به زدن سیلی های پی در پی تو صورت من کرد . تمام حواسم این بود که او ...
بادمجان اصغر وصالی یک ذره هم آفت نداشت!
کمیته شدم و اردیبهشت سال 58 با تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد انقلابی درآمدم. پس خیلی زود فعالیت های انقلابی را شروع کردید؟ آن زمان اغلب نوجوان ها به دلیل شرایط زمانه و جاذبه انقلاب زود وارد عرصه می شدند. بنده هم مسیر زندگی ام طوری رقم خورد که زود وارد نهادهای انقلابی مثل کمیته و سپاه شدم. ما ورودی اولین روزهای تشکیل سپاه هستیم. از نیمه دوم سال 58 هم که به همراه ...
علی نصیریان؛ هنرمند 18 عیار
، سرگیجه و... روی من تاثیر نمی گذارند. این فیلم ها هنوز در ذهن من ماندگارند. این کارها یا سریال های انگلیسی مثل طبقه بالا طبقه پایین که قصه های زیبا و ساختارهای انسانی دلچسبی دارند، همیشه روی من تاثیر می گذارند. الان و بعد از این همه سال فعالیت مداوم و خستگی ناپذیر در تئاتر، سینما و تلویزیون احساس می کنید مدیومی که باعث شد ارتباط شما با مردم بیشتر شود کدام رسانه بوده است؟ اصلا ...
سحر زکریا و طعم خوش نوچوفسکو!
. اسم یاسمنگولا برای خود پیمان قاسم خانی نبود؟ راستش هیچ فکری از قبل پشت این اسم و شخصیت خیالی نبود. فکر کنم یک دفعه به ذهن بچه ها رسید و بعد هم ادامه اش دادند. گاهی اوقات بچه های نویسنده می گفتند سحر خودت یک شعر برای یاسمنگولا آماده کن و بگو و من خودم متنی را جور می کردم و تبدیل به شعر می شد ولی این که اسمش از کجا آمد، واقعا یادم نیست، چون همان طور که گفتم؛ چند سال از سریال ...
آرزوی هافبک جوان در استقلال
ایران و هم برای استقلال مهم است. این بازی را ببریم، مشکلاتی که اول فصل داشتیم، فراموش شده و هواداران ما را می بخشند. برزای در پاسخ به این سوال که با کدام بازیکن استقلال راحت تر است، گفت: من با هم سن و سال های خودم مثل فرشید اسماعیلی، روزبه چشمی و جابر انصاری راحت هستم. میثم مجیدی هم دوست من است که قراردادش را فسخ کرد و برای او آرزوی موفقیت می کنم. وی در پایان درباره رحمتی افزود: سیدمهدی خیلی مرا راهنمایی میکند و خیلی با هم حرف می زنیم.هر بازی گل زدم، شب قبلش با رحمتی صحبت کرده بودم. ...
سالار عقیلی: حاضرم برای خانواده آتش نشانان کنسرتی را هدیه کنم
قرارگرفته بودند، خیالم راحت شد. درباره اجرایی که پنجشنبه همین هفته در پیش دارید هم برایمان توضیح دهید... بله. هفتم بهمن ماه در برج میلاد کنسرت رسمی من توسط آقای توتونچیان مدیر موسسه ققنوس برگزار خواهد شد. سال هاست که من کلیه کنسرت هایم را با موسسه ققنوس در تهران به روی صحنه می برم چون تیمی حرفه ای دارند و همکاری با آنان با برنامه و منظم پیش می رود. ما برای این کنسرت تصمیم داشتیم برنامه ...
اینجا عاشقان دل را به آتش می زنند+عکس
...؛ شاید بغض، همراه با آن پایین رود و به او مجال صحبت دهد: از بدو استخدام، یعنی از سال 92 وارد این ایستگاه شدم. بهنام از دوستان صمیمی من بود. او هم بعد از آنکه سال 93 استخدام آتش نشانی شد، بعد از مدتی، وارد این ایستگاه شد. یک شهید باید یک خصلت هایی داشته باشد. تمام آن خصلت هایی که چنین کسی باید داشته باشد بهنام داشت و حتی فراتر از آن. قرار بود برای دفاع از حرم حضرت زینب برود که مخالفت شد. هر وقت ...
گزارشی از دیدار با جست و جو شوندگان حاضر در عکس های جنگ
تاکی در ادامه خاطراتش از فرماندهان لشکر پیروز امام حسین(ع) نقل می کند: شهید حیدر پور فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم در عملیات کربلای 4 براثر بمباران هواپیماهای دشمن، ترکشی به شکمش اصابت کرد و شکمش پاره شد و روده هایش بیرون ریخت. من که در نزدیکی اش بودم متوجه وضعیتش شدم تا خواستم امدادگر خبر کنم اجازه نداد و با دست خودش روده هایش را به درون شکمش ریخت و با پارچه ای بست و به من هم سفارش کرد به کسی راجع به ...
درخواست دیدار با حضرت مهدی (ع) با عافیت و ایمان
ملاطفت کرد محمد تجاهل نمود ، و جاسوسها را همه جا پراکندند و همه وکلا از پذیرفتن چیزی امتناع ورزیدند ، به جهت آن دستوری که از پیش به ایشان رسیده بود. چهارم اینکه برای هیچ کس ممکن نیست به دیدن آن جناب مشرَّف شود مگر به اجازه حضرتش ، و شاید منع کردن ابوجعفر از جهت اجازه ندادن امام علیه السلام به او برای تشرُّف یافتن آن شخص بوده ، یا به خاطر اینکه این سرّ را تحمُّل نداشته و توان رازداری در او ...
گفت وگوهای رئیس شیخیه با شاهزادگان و علمای تهران در سال 1275 ق
اخذ می کنند، و نظیر درجه شمس می گیرند. چون از ادّعای اوّل انفعال پیدا کرده و جمعی از مریدانش هم حاضر بودند، گفت من زیج هندی را به اشتباه گفتم، همان از زیج الغ بیگ استخراج کرده ام. از اعتضاد السلطنه شنیدم که می گفت خجالت مرا مانع شد که از زیج الغ بیگ از وی سؤال کنم؛ زیرا که می دانستم که از وی نیز ربطی ندارد، و چون مایه انفعال او می شد، یک نوع از هتّاکی بود و از فتوّت دور؛ ساکت شدم.و آن ...