سایر منابع:
سایر خبرها
هنوز از رکود خارج نشده ایم/ از مجلس دهم راضی نیستم؛ کارهای ما خسران به حال ملت است/طرح فراکسیون امید ...
داشتند و یک نانوایی هم برای پاسداران گیلان راه انداخت. بله. پدرم بعد از انقلاب چون مقلد امام (ره) بود و به شدت مسائل انقلاب را دنبال می کرد آمد سپاه، در سپاه بچه ها همه باهم زندگی می کردیم، من خودم جزء مؤسسین سپاه بودم، با دوستان بسیار خوبم و برادرانم که خیلی از آن ها شهید شدند و من هر هفته گاهاً یک هفته درمیان می روم رشت و بیشتر برای دیدن آن ها، ما 20 نفر بودیم که سپاه رشت را شکل دادیم ...
حضرتی:با کامیون از لای قوانین مجلس میروند!
که در محلات و مناطق مختلف بودند، به من زنگ زدند که امروز آخرین روز استعفاء از سپاه است، گفتم بابت چه؟ گفت بابت کاندیداتوری، خلاصه استعفایی تنظیم شد البته تحمیلی به من، از طرف جمع دوستانی که جمع انقلابیون رشت بودند و بعد از یک مدتی جدی نگرفتم، گفتم بچه ها فشار آوردند من یک کاری انجام دادم، یک روز من رفته بودم قرارگاه آقا محسن من را دید، گفت جواب استعفای شما آمد، گفتم کدام استعفای من؟ گفت همان که ...
نگاهی به نقش مادران و همسران انقلابی شهدای انقلاب اسلامی
می شوند، زنان و مادران شهدایند. همان ها که مردآفرینان روزگارند: بارها من این را گفته ام؛ در زیارت خانواده های شهدا، اغلب اوقات مادران شهید را شجاع تر و مقاوم تر از پدران شهید یافتم. مگر محبت مادر را میشود با محبت پدر مقایسه کرد؟ روح لطیف زنانه، آن هم نسبت به جگرگوشه، این را پرورش بدهد، بزرگ کند مثل دسته ی گل، بعد راضی بشود که او برود میدان جنگ و به شهادت برسد؛ بعد برای اینکه جمهوری ...
کابوس هایی که رفتنی شدند/ افق دیگر تیره نیست
که کنار مادرش در زندان تحمل حبس می کند سپیده هم که کنار مادرش ایستاده است و پس از حرفهای مادرش به دوربین نگاه می کند و می گوید: پشیمان هستم. بهترین روزهای عمرم را پشت میله های زندان گذراندم . آرزو دارم درس بخوانم و وکیل شوم . پدرم مانع درس خواندم شد و این آرزو برای همیشه به دلم ماند. در زندان حرفه خیاطی را یاد گرفتم و الان برای خودم استادکار شده ام و همه اینها را مدیون مسئولان زندان هستم. امیدوارم هیچ کس گرفتار نشود ، قانون در مسیر درست از افراد حمایت میکند و ما باید راه درست و صحیح را انتخاب می کردیم. ...
عابدزاده: در تیم ملی عقاب آسیا شدم نه استقلال
.... الان بهترین ماشین ها را پدر و مادر برای بچه هایشان می خرند اما باور کنید امیر تا مدت ها برایش اتومبیل نخریدم و به او می گفتم با مترو در شهر تردد کند. او 3 ساعت زودتر سر تمرین حاضر می شد. این روزها که مشغول رستوران داری هستید روزگار برایت چطور می گذرد؟ خدا را شکر همه چیز خوب است. آنجا دیگر مالیات را خودم می دهم! باور کنید رو در رو شدن با مردم به من حال خوبی می دهد. ...
حضرتی: نامزد اصلی اصلاح طلبان روحانی است/احمدی نژاد گفت مرا به جناح راست منتسب نکنید/پیش کروبی گریه کردم
یک زمانی اواخر جنگ، تقریباً بوی صلح به مشام می رسید، من اهواز بودم، دوستان و برادران من در رشت برای خودشان جلسه گذاشتند، بچه هایی که در محلات و مناطق مختلف بودند، به من زنگ زدند که امروز آخرین روز استعفا از سپاه است، گفتم بابت چه؟ گفت بابت کاندیداتوری، خلاصه استعفایی تنظیم شد البته تحمیلی به من، از طرف جمع دوستانی که جمع انقلابیون رشت بودند و بعد از یک مدتی جدی نگرفتم، گفتم بچه ها فشار آوردند من یک ...
عصر نفوذگران اینستاگرامی
آشپز زبردست با رستوران های معروف و گران روایت می کند. در اطلاعات این صفحه، پایین اسم و عکس زنی خندان نوشته شده است: تبلیغ داریم. این سلبریتی اینستاگرامی هم که اغلب هوادارانش زنان خانه دار هستند، به کمپین قالی تکونی یلدا پیوسته و در شرح عکسی که نمایی از منزلش را نشان می دهد، نوشته است: چند وقت پیش یه پست با طرح سؤال از طرف شرکت قالی شویی گذاشته بودم، بعد از یک هفته برای پیگیری جایزه ای که قولشو داده ...
اگر درونگرا هستید، احتمالا باید به این 6 نکته توجه کنید
...، کاملا واضح بود... و با نگاهی به دور و برم، متوجه شدم کلاس او پر بود. در حقیقت، این معلم خاص هرگز یک دوچرخه خالی در کلاسش نداشت. آیا او بهترین است؟ صادقانه، به نظر من نیست. منظورم این است که او خوب است، اما مطمئن نیستم که خیلی برتر از مربی های دیگر باشد، اما آنها چنین شاگردان وفاداری ندارند. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تناسب اندام می خوانیم. خوب، پس چرا او؟ من فکر می کنم به ...
اوزیل راز بزرگ مورینیو را فاش کرد
اعتراف می کند که چگونه به حرکت مورینیو واکنش نشان داده است. او می گوید: کنترلم را از دست دادم و سر مورینیو داد زدم که اگر مشکلی دارد خودش به زمین بازی برود و بازی کند. بعد هم پیراهنم را درآوردم و جلوی پایش پرتاب کردم. به او گفتم بپوش و خودت برو و بازی کن! . مورینیو فقط داشت می خندید و گفت به همین زودی تسلیم شدی؟ تو عجب بزدلی هستی! چه کار می خواهی بکنی؟ می خواهی بروی زیر دوش آب گرم و موهایت را بشویی ...
11 درس ارزشمند که متاهلین می خواهند مجردها بدانند
، نصیحت متاهلین چیزی نیست که بتوان نادیده گرفت، زیرا ممکن است یک ازدواج را نجات بدهد. در ادامه به 11 درس ارزشمند که متاهلین می خواهند مجردها بدانند، اشاره شده است. 1. هرگز از قرار گذاشتن با همسر تان دست نکشید چند ماه بعد از این که من و همسرم ازدواج کردیم، من با ارسال پیامک های عاشقانه و بامزه شگفت زده اش کردم و از او خواستم که با هم قرار بگذاریم. ما تمام شب را طوری رفتار ...
ناگفته هایی از "اوس کاظم" که در لیست اول بود
. همان زمان هم برای هزاردستان گلدان های بالای ساختمان شهرداری را چون با آب در تماس بود با فایبرگلاس ساختم که هنوز مانده است به هر حال همیشه به دنبال متریالی بودم که ارزان تر باشد و بماند. فریبرزی درباره اینکه چقدر از اطلاعات روز دنیا در حرفه اش بهره می برد هم گفته بود: اطلاعاتم را از طریق کسانی که خارج هستند مانند پسرخاله و خواهرزاده ام به روز می کنم. خودم هم به ایتالیا رفتم و در استودیو ...
سوارس: درباره گاز گرفتن کیه لینی به همسرم دروغ گفتم/ هیچوقت به مراسم فیفا نخواهم رفت
بودم تنها برای حفظ آمادگی خودم به تنهایی در باشگاه تمرین کنم. به همسرم درباره این اتفاق دروغ گفته بودم. علاوه بر آن چیزی که من را خیلی ناراحت کرد این برداشت هایی بود که مردم داشتند. من اصلا آدم خشنی نیستم و این موضوع را خانواده من خیلی خوب می داند. با این حال هر فردی می تواند اشتباه کند و این اتفاق برای من در جام جهانی رخ داد. همسرم درباره این اتفاق از من سوال کرد و من مجبور شدم آن را انکار کنم. می ...
در تیم ملی عقاب آسیا شدم/بازیکن دودی خانواده درستی ندارد
استفاده از ذهن و توانایی خودم رو به جلو حرکت کردم و به پیشرفت رسیدم. در سفرهای متعددی که به کشورهای مختلف داشتم نوع زندگی آدم ها را می بینم و از آنها تجربه می گیرم. همیشه سعی می کردم خوبی های مردم را ببینم و به بدی ها توجه نداشته باشم. الان بهترین ماشین ها را پدر و مادر برای بچه هایشان می خرند اما باور کنید امیر تا مدت ها برایش اتومبیل نخریدم و به او می گفتم با مترو در شهر تردد کند. او 3 ساعت زودتر ...
داخل حمام پنهان شده بودم که سمانه، فرامرز را به خانه دعوت کرد
کردم بعد از چند روز تحقیق به نتیجه نرسند و آزادش کنند، اما وقتی ماندنش در اداره آگاهی طولانی شد تصمیم گرفتم برایش وکیل بگیرم که فرصت نشد و خودم هم دستگیر شدم. با سمانه چطور آشنا شدی؟باهم در تلگرام آشنا شدیم. پیام اول را سمانه داد. می دانستی او متأهل است؟اوایل نه، اما بعد از مدتی متوجه شدم. سمانه مشکلات زیادی داشت و من کمکش کردم و مشکلاتش حل شد. فرامرز یکی از مشکلاتی بود که او ...
اسفند، ماه شهادت بزرگ ترین فرماندهان دفاع مقدس
به گزارش صاحب نیوز ؛ ماه اسفند برای بچه های جنگ چیزی فراتر از یک ماه با اعدادی معین به حساب می آید. اسفند برای فرماندهان و رزمندگان یادآور خاطراتی سرخ از پرکشیدن یارانشان است. ماه عاشق شدن و پروانگی کردن برای رسیدن به لقاء الله. ماهی که شاهد وقوع عملیات های مهم و تأثیر گذاری است. ماهی که در آن رزمنده ها روزهای سخت عملیات را که با آخرین روزهای سال گره خورده بود با سربلندی پشت سر می ...
مختصات عاشقی با خاطراتی از زیارت اهل بیت غریب بقیع
را زدم، شرطه لاغراندام، سبزه رو و جوانی را دیدم که در گوشه کادر رو به من ایستاده و با انگشت اشاره مرا می خواند. همه چیز را تمام شده دیدم. صبح از رفتار توهین آمیز یکی از چفیه سرخ های وهابی، فیلم کوتاهی ضبط کرده بودم که هنوز در حافظه گوشی ام بود. به طرفش رفتم. موبایل را گرفت. در یک لحظه فکر اینکه با همسرم به این سفر آمده ام و بعد از دستگیری من، دچار چه وضعیت روحی نامناسبی می شود، مضطربم کرد. ...
آیدا در دوران عقدمان من را نقره داغ کرد/موبایلش رمز 10 رقمی دارد و...
گویم زودتر عروسی را بگیریم تمام شود، با بی تفاوتی می گوید چه عجله ای است، می گذاریم برای تابستان. گفتم مادرت شرط کرده تا بهار عروسی را بگیریم وگرنه نباید اسمت را بیاورم، اما اهمیتی به حرف هایم نمی دهد. من فداکاری بزرگی درحق زنم کرده ام، اما نمی فهمد. یک روز با بی شرمی تمام گفت تو خیلی بچه هستی و اشتباه کردم با مردی کوچک تر از خودم ازدواج کردم. مردی که ولم کرد، هنوز هم مرا می خواهد. عصبانی شدم و ...
بلای شیطانی که مرد غریبه شیک پوش بر سر سرایدار و زن و دخترش آورد!
برای انجام کاری به خانه یکی از دوستانم که در نزدیکی یکی از مناطق ویلایی شمال بود رفتم. هنگام بازگشت با دیدن صفا و سادگی سرایدار ویلا، تصمیم گرفتم که از سادگی و صمیمیت سرایداران ویلاها که بیشتراهل روستا و شهرستانی بودند، استفاده کنم. بنابراین یک دست لباس و کفش شیک تهیه کردم و با معرفی خودم به عنوان دکتر به سراغ آنان می رفتم و به بهانه اینکه برای ویلایم به یک سرایدار مطمئن نیاز دارم به ...
گفتگو با رضا کیانیان به بهانه اجرای نمایش حرفه ای
کارگردان را تجربه کرده ام. حالا تصمیم گرفتم کارگردانی کنم و حتی طراحی صحنه نمایش را هم برعهده گرفتم چون در این زمینه هم تجربه دارم و بارها دستیار طراح صحنه بودم. ماجرای علاقه به عکاسی هم مربوط به چندسال اخیر نمی شود و از علایق دوران کودکی من است. ولی بعد از مدتی تصمیم گرفتم عکس هایم را به دوستان هم نسل خودم مثل سیف الله صمدیان، محمد فرنود یا جمشید بایرامی و رضا نبوی که از عکاسان بنام ایران هستند ...
رضا شربتی: بله، از تبریز با من تماس گرفته اند! - نمی دانم این بار چرا انقدر حساس شده
؛ من به عنوان مدافع بارها به تیم حریف پنالتی داده ام و شاید بازی را هم باخته باشیم، اما این یکی نمی دانم چرا انقدر حساس شده! * چون زاویه نگاهت دقیقاً رو به توپ بود. - والّا من که در فاصله نیم متری توپ بودم، توپ را ندیدم، شما از دوربین های تلویزیونی چطور زاویه مردمک های چشم من را دنبال کردید؟ * انگار از چیزی ناراحت نیستی؟ - من از این ناراحتم که کلی هجمه و ...
علامه مصباح یزدی :از “التقاط” بریدیم نه از “نهضت امام”
...، نگاهشان به من که افتاد، لبخند بسیار جذابی که هنوز شیرینی آن را فراموش نمی کنم و لبخند بسیار ملیحی بود، بر لبانشان نشست و فرمودند: “حدس شما صائب بود”. درآن لحظه از شدّت هیجان ذهنم متمرکز نبود که کدام حدس را می فرمایند. بعد که رفتم و کمی آرام گرفتم، یادم آمد که منظورشان نامه ای بود که به ایشان نوشته بودم. آن نامه در هجومی که مجدداً به بیت ایشان کردند ، به دست ساواک افتاد و به خاطر آن به ضمیمه ...
احیاء هنر صنعت زیبای رنگرزی گیاهی سنتی در میبد
به گزارش میبد خبر ، طاهره کشتکار مدیر موزه زیلوی میبد در مورد راه اندازی این کارگاه بیان داشت: با توجه به اینکه بنده چندین سال بود در زمینه ی زیلو تحقیق و پژوهش انجام می دادم، به ویژگی های منحصر به فرد زیلو پی برده و بسیار ناراحت بودم از اینکه دستبافته ای با اینهمه غنای نقش، بافت و پیشینه ی درخشان، اکنون مهجور مانده و رونق گذشته خود را از دست داده است. بنابراین تصمیم گرفتم ویژگی های زیلو را از ...
اطلاعات تخلفات شهرداری، در انحصار رئیس شورا
انتخاب شهردار برای سومین بار متوالی اشکال قانونی ندارد. چرا در انتخابات دوره چهارم شورای شهر شرکت کردید؟ به همین آسانی که می گویم. نخستین روز ثبت نام انتخابات شورا در بخش امور ایثارگران کانون وکلای یکی از دوستان گفت که حمایت گروه معلولان را برای کاندیداتوری او جلب کنم. با دوستانم که تماس گرفتم موافق بودند اما می گفتند چرا خودت کاندیدا نمی شوی؟ تابه حال به موضوع فکر نکرده بودم اما گفتم ...
تازه داماد وقتی از نوعروس خداحافظی کرد به دعوت دوست سربازش به یک باغ رفت و
دانستم که او عقد کرده و به زودی با پایان یافتن خدمت سربازی اش ازدواج می کند و به خانه بخت می رود. او نمی دانست که من معتاد Addicted شده ام و مخفیانه شیشه مصرف می کنم. در جریان آخرین روز مرخصی پایان دوره ای که با هم رفتیم، دوباره شیشه مصرف کردم. بعد با اوتماس گرفتم و گفتم به باغی رفته ام و او را به آنجا دعوت کردم. او زمانی که آمد من شیشه مصرف کرده و توهم زده بودم. حال و روز خوبی نداشتم. با دیدن هم خدمتی ام احساس کردم باید او را بکشم. با چاقویی که همراهم بود به وی حمله کردم و چند ضربه چاقو به او زدم. وی زخمی بود که او را در میان گل و لای زیر پل Bridge انداختم و فرار Escape کردم. ...
کی چی گفت | مرور مهمترین مصاحبه های هفته ای که گذشت
برای شخص خودم که نبوده برای تیم های اصفهان و مردم این شهر بوده است. جهانبخش: باید چین و قطر را ببریم/ می خواهیم به دور دوم جام جهانی برسیم! جام جهانی 2006 را به یاد دارم که در کنار خانواده ام در خانه بازی ها را تماشا می کردیم. وقتی یک بازی را تماشا می کردیم پدرم به من گفت "یک روزی تو را می بینم که در جام جهانی این پیراهن را پوشیده ای و بازی می کنی" من در آن زمان بچه بودم. نه من ...
خداداد طوفان به پا کرد/ دعای کمیل؟ شاید منظور آقایان آن میهمانی است که فیلمش لو رفت!
بین بچه ها تقسیم کند.به او گفتم شما چگونه می خواهی 100 میلیون را بین 40 نفر تقسیم کنی؟این بی احترامی به بازیکن لیگ برتری است.آمد و خواست این کار را انجام دهد که من گفتم می روم و داخل رختکن نمی آیم.چون اگر بیایم بحث می شود.من نسبت به قبل صبورتر شده ام.شاید اگر خداداد سابق بودم آن روز به رختکن می رفتم و طرف بازیکنان را می گرفتم.نرفتم چون اگر طرف باشگاه را می گرفتم ناحق بود و اگر چند بازیکن که با ...
حسرتی که بر دل آنا نعمتی مانده است!
فکر عمیقی که از ملاقلی پور سرچشمه می گرفت. چطور با او آشنا شدید؟ من آن موقع در کلاس های مرحوم سمندریان درس بازیگری می خواندم، فکر می کنم سال سوم بودم. آقای شاهین باباپور من را برای فیلم از آن کلاس انتخاب کرد، بعد رفتم پیش آقای آتیلا پسیانی ایشان تست بازیگری گرفت و من را برای نقش گلشن در فیلم هیوا انتخاب کردند. بعد هم که با خود مرحوم ملاقلی پور آشنا شدم و کار را شروع کردیم. ...
شعر آئینی؛ زبان ارادت شاعر به اهل بیت
مجموعه گروهی به نام "ناگهان اتفاق نمی افتد " و کتاب گزیده اشعار کنگره سراسری شعر فاطمی چاپ شده است. امسال هم قصد چاپ مجموعه مستقل غزل خود را داشتم اما طی بازدید از نمایشگاه کتاب و مواجهه با حجم کثیری از کتاب های شعر بی کیفیت تصمیم گرفتم که یک سال دیگر هم به خودم زمان بدهم که شاید بعد ها مثل خیلی از شاعران هم عصر خودم از چاپ کتابم پشیمان نشوم. منا کرمی یکی از اشعار تاثیر گذار خود را برایمان ...
به اندازه پنجاه شصت سال پیر شده بود/ داشت مرا آماده شهادتش می کرد
. اعزام دوم ده روز اینجا بود که مدام درگیر کار و جلسه بود. بعد از ده روز دوباره تصمیم به رفتن گرفت. وقتی که می خواست برود به من گفت: خواب دیدم شهید می شوم، اگر شما راضی نشوید من قدم از قدم بر نمی دارم؛ امکان دارد جنازه ها برنگردند، سرها را ببرند و... داشت مرا آماده ی شهادتش می کرد. گفتم: من ناراضی نیستم اما شما نباید فکر شهادت را بکنی. بعد از آن به خانه ی مادرش ...
رای نهایی برانکو به باشگاه: رضاییان را نمی خواهم
که جا ترو بچه نیست، آخه بازیکنم انقد بی فکر، خدایی تو نوبرشی! بازی با نفت فرصتی است تا حامد آقایی، نریمان جهان و شهاب کرمی خودشون را نشون بدند. البته شهاب کرمی که مشخصه ناآماده هست ولی بازم به امید خدا میدرخشه اره درخشیدن از همین جاهاس از همین لحظه ها باید ارتش سرخ حمایت کنه از اینها تا تبدیل شن به یه بازیکن عالی مثل اون یاشار این یک دفعه را درست گفته رفتم سایت ...