سایر منابع:
سایر خبرها
لمپن ها، فکلی ها، ژیگول ها
. پرسید: مگر در دبستانهای ما درس نمیخواند؟! پاسخ پدرم منفی بود. وی گفت: از شما بعید است ... شما چرا؟ شما که آخوندزاده اید چرا فرزندتان را در مدارس کافرها بگذارید؟ اینها به بچه ها جز بی ایمانی چیزی یاد نمیدهند. آن هم این دولت فاسد. بگذاریدش مدارس دینی خودمان، تا یک قدمی برای آخرتتان برداشته باشید. و با عصبانیت حکم کرد: فردا بچه را بیاور تا بگویم اسمش را بنویسند. اگر دنیا را میخواهی بچه ات را در ...
شاعری که در حرم حضرت علی شاعر شد
.... سلاستش را ببین. عین جمله اش این بود که بعد از سعدی، ما شاعری با این سلاست نداریم. جالب است که همین یک رویداد، از چند لحاظ، شعر شما را برساخته است؛ بیتی از حافظ با صلابتی که می گویید، دیوان ایرج میرزا با سلاستی که پدرتان گفت و سوم این که پدرتان طوری لغات را گزین و استفاده می کرد که حواس شما را به اضلاع دیگری از هر کلمه پرت کند... و البته یک واقعه دیگر را هم می شود اضافه ...
سالروز شهادت سیدالشهدای ارتش
به گزارش رهیاب: روز بیست و یکم فروردین ماه سال 1378 سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در پی ترور منافقین کوردل در مقابل دیدگان فرزندنش به شهادت رسید. به همین مناسبت مروری بر زندگی نامه، رشادت ها و عملکرد این فرمانده شهید در دوران دفاع مقدس و پس از آن خواهیم داشت. تولد، تحصیل و خدمت امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، فرزند زیاد ، چهارم خردادماه سال 1323 در شهرستان درگز از توابع استان ...
خودسوزی دختر نوجوان تهرانی در پارک جنگلی!
امتحان بعدی را ندارم. در حالی که به شدت عصبانی شده بودم، تصمیم گرفتم به زندگی ام پایان دهم. بررسی ها نشان داد شورای مدرسه در تاریخ 15 دی ماه و درست دو روز بعد از گرفتن تقلب از الهه تشکیل شده و مصوب کرده بود که نمره درس اقتصاد این ترم دختر نوجوان منوط به امتحان ترم دیگرش است و نمره ترم بعد در نظر گرفته شود. همچنین طبق آیین نامه تخلفات امتحانی، اگر در امتحانات داخلی متوسطه یا ...
گفت وگوی ورزشی با معاون پرسپولیسی ظریف!
زیاد استادیوم می رفتم. دوران نوجوانی؛ چون خانه مان نزدیک امجدیه بود. عمدتا قبل از انقلاب. خانه پدریم نزدیک امجدیه بود لذا در بچگی زیاد به امجدیه می رفتم. سوراخ وسنبه ها را هم یاد گرفته بودم که چگونه بدون بلیت وارد شوم (با خنده). - در مدرسه فوتبال بازی می کردم و تا همین اواخر هم با بچه های فامیل جمعه ها سالن می گرفتیم و فوتبال بازی می کردیم. هم زیاد بازی می کردم و هم علاقه داشتم ولی سراغ ...
بهترین گوهر زندگی ام را فدای راه اسلام کردم
1347 هستم. اهل کرمان و اگر خدا قبول کند از جانبازان جنگ تحمیلی هستم. زمان انقلاب سن و سال کمی داشتم اما پدرم با توجه به فعالیت هایی که داشت و به خاطر درگیری اهالی با رئیس پاسگاه و کشته شدن تعدادی از مردم، دستگیر و با انتقال به زندان های ساواک، به اعدام محکوم می شود. اما با پیروزی انقلاب عفو می خورد و آزاد می شود. بعد از پیروزی انقلاب همچنان در خط امام بودیم. خیلی از اعضای خانواده ما به جبهه رفتند ...
32 سال زندگی گوهر خیراندیش در کنار مردی شریف
ما آمد و به عنوان کارگردان مرا برای اجرای نمایشنامه عروس نوشته خانم فریده فرجام انتخاب کرد و از همانجا آشنایی ما شروع شد. بعد از آن مادرم درخواست کرد که اگر شما همدیگر را دوست دارید با هم عقد کنید، اما چون دبیرستان می رفتم و به لحاظ قوانین مدرسه برایم مشکل پیش می آمد وقتی عقد کردیم در شناسنامه ام قید نشد تا وقتی که دیپلم گرفتم و همزمان با دنیا آوردن پسرم، هم اسم اسماعیل خانی در ...
خاطرات کوتاه از تولد تا شهادت قهرمان هسته ای کشورمان
نوجوانان تصریح کرد: نمی دانم کتابخانه مدرسه ما فقط از این کتاب ها زیاد دارد یا اینکه کتاب در زمینه نوجوان زیاد داریم؛ اما در مدرسه ما چند قفسه پر از کتاب نوجوان وجود دارد. در بخش دیگری از گفتگو جوان، از همسر شهید رضایی نژاد درخواست کرد پیرامون حادثه ترور همسرش صحبت کند. وی گفت: پنج سال و هفت ماه از این اتفاق می گذرد. من و آرمیتا هر دو در صحنه حادثه حضور داشتیم. زمانی که من و داریوش و آرمیتا از ...
دو جوان قاتل و متجاوز از قصاص نجات یافتند
دوستی و ازدواج کردم اما او گفت که یک دوست پسر به نام محسن دارد و می خواهد با محسن ازدواج کند. چند روز بعد محسن با من تماس گرفت و گفت می خواهد این دختر را از سرش باز کند و از من خواست با اجرای نقشه ای شیطانی کاری کنیم که دیگر این دختر با او تماس نگیرد. صبح روز بعد در تماس تلفنی از نسرین خواستیم که با هم بیرون برویم. او را سوار ماشین کردیم و به حوالی پاکدشت رفتیم. بعد هم من از ماشین پیاده شدم و در ...
مذهب بسترساز علم اقتصاد است/ خاطره ای از ولایتمداری شهید صدر
به گزارش پایگاه خبری ربیع ، آیت الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی دیشب 20 فروردین ماه در همایش بررسی اندیشه سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر در مدرسه دارالشفاء به ذکر خاطره ای ناگفته از آن شهید پرداخت و گفت: بعد از پیروزی انقلاب و وقتی که شهیدصدر قیام خود را علیه رژیم بعث آغاز کرد و مردم اعلام همبستگی کردند پیامی از سوی ایشان توسط یکی از شاگردان به صورت شفاهی برای امام فرستاده شد ...
چرا همیشه متاهل ها از ازدواج ناراضی اند؟
دارم که حد ونصاب نداره. نگیر آقا نگیر، منم غلط کردم گرفتم. پس رفت به جای پیشرفت بعد از ازدواج وضعیت اقتصادی، افزایش بار مالی، قسط و قرض و کاهش درآمد از جمله دلایلی است که مردان متاهل را از ازدواج پشمیان کرده است. کاربری نوشته است: من ده سال پیش ازدواج کردم و زود هم پشیمون شدم قبل از ازدواج درآمد خوب بنز صفر احترام داشتم چند نفری هم دورم نون می خوردند بعد از ازدواج ...
ماجرای اجازه گرفتن شهید صدر از حضرت امام
صدر محاصره هم نبود – منتهی دیگر درگیری بین ایشان و رژیم بعث عراق علنی شده بود و خیلی شدت گرفت (بعد از انقلاب- شاید اوایل سال 58 بود این جریان) – خلاصه آقای سید محمد باقر مهری پیامشان این بود که آقای صدر فرمودند: من احساس وظیفه می کنم که در برابر رژیم صدام ایستادگی کنم و یقین دارم که این ایستادگی من منجر به شهادت من خواهد شد، خواستم از شما اجازه بگیرم و با اجازۀ شما این کار را انجام بدهم ...
اصلاح طلبان برای تصمیم گیری درباره انتخابات منتظر نهایی شدن کاندیدای اصولگرایان هستند
شما چیست؟ وقتی ایشان چندین سال قبل در صداوسیما تفسیر می گفت، یعنی وقتی هنوز رهبری آقای آملی را به عنوان رئیس قوه انتخاب نکرده بودند، همان زمان تصور می کردم که ایشان به دنبال رئیس قوه قضاییه شدن است. در آن زمان هر شب برنامه منظمی بود که ایشان درس اجتهاد می داد. البته به نظر من، طلبه های مدرسه حقانی همه سودای رئیس قوه قضاییه شدن را دارند. حالا هم بعید نیست این کارهایی که شما می گویید را ...
کرمان؛ میهمانخانه بزرگ ایران در نوروز 96
تعطیلات نوروز سال جاری در ستاد اسکان نوروزی آموزش و پرورش این استان پذیرش شدند. محمد محسن بیگی افزود: 38 هزار و 933 خانوار از 26 اسفند سال گذشته تا پایان تعطیلات نوروزی سال جاری در مدارس طرح اسکان این استان اسکان داده شده اند. وی با بیان اینکه نوروز سال گذشته 128 هزار و 174 مسافر در مدارس استان کرمان پذیرش و اسکان داده شدند اظهار کرد: آمار نفرات پذیرش شده در نوروز 96 نسبت به سال قبل از آن ...
مهسا قربانی یک سرقت عاشقانه!
خواهم وارد مغازه بشوی و در را باز بگذاری تا ما وارد شویم. بعدش می توانم پول دیه دعوایی را که کرده بودم، پرداخت کنم و بعد از آن باهم ازدواج می کنیم و یک زندگی خوب را تشکیل می دهیم. اول فکر کردم دارد شوخی می کند یا می خواهد من را امتحان کند. قبول کردم با آنها همکاری کنم؛ اما تا فردای همان روز هم نمی دانستم حرف هایی که می گوید چقدر راست است. فردای آن روز، طبق قرار، به محل رفتم. به مغازه دار اشاره کردم که ...
سید عباس صالحی در سوگ پدر نشست
صالحی بامداد روز دوشنبه بیست و یکم فروردین ماه بعد از یک دوره بیماری در بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد دار فانی را وداع گفت. مراسم تشیع فردا سه شنبه 22 فروردین ساعت 9 صبح از مسجد کرامت، چهارراه شهدا (مشهد) برگزار می شود. خبرگزاری آنا درگذشت آیت الله سید حسن صالحی را به ایشان تسلیت گفته و برای سایر بازماندگان صبر و برای آن مرحوم مغفرت آرزو می کند. ...
شهیدی قرآنی که اسوه اخلاق،صبر و مهربانی بود
کتاب و درسش را می خواند، یکی دو ساعت مطالعه طول کشید، خودکار را لای کتاب گذاشت و بلند شد، انگشت هایش را به هم قفل کرد و تا جا داشت بدنش را کشید و مهر و سجاده را آورد، چند رکعت نماز خواند و دوباره رفت و نشست سر درس و کتاب، تا نزدیک های صبح، پچ پچ بسم الله و سبحان الله های شهرام را می شنیدیم که بعد از یک دو ساعت مطالعه، چند رکعت نماز می خواند. همچنین تیمور عباسی، پسرعموی شهید عباسی، می گوید: شب ...
از پس هزینه های بیماری ای بی بر نمی آییم/به خاطر مسائل مالی عمل جراحی دست انجام ندادم
، البته تمامی ازدواج های فامیلی لزوما به داشتن یک بچه مبتلا به ای بی ختم نمیشود! از عادل خواستم که اندکی از شرایط خودش بگوید و توضیح دهد که آیا پیش از او هم فردی مبتلا به ای بی در خانواده اش وجود داشته است : این بیماری یک نوع بیماری ژنتیکی هست که بیشترین عامل ایجادش ازدواج فامیلی است. قبل از من خواهرم که فرزند سوم خانواده بود، سال 1353 با این بیماری بدنیا آمد، آن هم در یک روستای بدون هیچ امکانات ...
فردای ترور از هر لاله هزار لاله دمید
ادامه دادن راهی که در پیش داشت باز نگهدارند. وی پس از پیمودن دوران ابتدایی وارد دبیرستان ابن سینای همدان شد و روزی که در این مدرسه نام نویسی می کرد نمی دانست هشتاد و پنجمین شهید این دبیرستان خواهد شد. پس از آن در آزمون سراسری سال 77 شرکت کرد و وارد دانشگاه صنعتی شریف تهران شد و سپس در سال 81 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. وی در سن پایین 32 سالگی مدارک و الواح افتخار متعددی دریافت کرده بود ...
روایت جزئیات دیدار با تروریست دستگیر شده در زندان اوین
.... باز هم تکرار می کنم منافقین آن اندازه پلید و وقیح هستند که راهی برای دفاع از خود باقی نمی گذارند. از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید بزرگوار بفرمایید؟ اما در پاسخ به سئوال شما، من سال 61 با همسرم یک ازدواج سنتی داشتیم که واسطه آشنایی ما دوستی و همکاری برادرم با مسعود در ستاد انقلاب فرهنگی بود. من 18،19 ساله بودم و مسعود 23 ساله. حاصل این ازدواج هم یک فرزند پسر و یک ...
حامد همایون در جستجو عشق!
فعالیت های برخی از خوانندگان داشته باشید ، متوجه می شوید آنها برای چند ماه بعد خود نیز برنامه ریزی ندارند اما ما برای کارهای حامد همایون طوری برنامه چیدیم که می دانیم در آبان ماه سال 96 قرار است چه کارهایی را انجام بدهد. به طور کلی ما برنامه ریزی ها را در سه فصل کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت می چینیم که این نشان دهنده عمق توجهی است که ما به خواننده مان داریم. اتفاقا آن ماجرای جهان بینی که شما به ...
می خواهم ترک تحصیل کنم! / نوجوانی، حساس ترین دوره زندگی انسان
جنوب کشور رفته است و من به خاطر وابستگی که به پدرم داشتم حالم بدتر شده، اصلاً شرایط روحی برای درس خواندن ندارم و می خواهم ترک تحصیل کنم و سر کاری بروم تا هم کمک خرج خانواده باشم و هم کاری کنم که پدرم برگردد و مجبور نباشد به خاطر کار در غربت به سر ببرد. اقدامات مشاوره ای پس از گوش دادن به صحبت های مراجع و همدلی با وی هماهنگی با اولیاء مدرسه در خصوص کمک به این پسر و همدلی با آنها و رعایت ...
جایگاه اعتکاف در دین کجاست و چرا به این امر توصیه شده ایم؟
، دانشجوی دکتری هوافضاست و از زمانی می گوید که در اعتکاف چند دوست جدید پیدا کرده است؛ خیلی اهل دوستی با بچه های مدرسه و محل نبودم؛ نه اینکه نخواهم، نه! معمولا اخلاق هایمان با هم جور نبود. از بچگی هم همینطور بود و وقتی 20 سالم هم شده بود شاید یک یا 2 دوست نسبتا صمیمی داشتم. کمی هم خجالتی بودم؛ به سفارش پدرم در مسجد محل حاضر می شدم و بچه های هم سن و سال خودم را می دیدم که چطور با هم رفیقند. 2 ماه شده بود ...
مادرم به خاطر ارتباط با مرد غریبه بدنام شد و ... / سایه این اقدام وقیحانه زندگی مرا به تباهی کشاند
اردشیر چه نیّت شوم و پستی از ازدواج با من داشته و تمامی قول و قرارهایش، سرابی بیش نبوده است، اعصاب و روانم بسیار به هم ریخته بود و بارها با خود چنین می گفتم که "خود کرده را تدبیر نیست؟!". مانده بودم که چه خاکی بر سرم بریزم،چون نه راه پس ونه راه پیش داشتم وپدرم نیز به هیچ عنوان حاضر نبود برای باردیگر، من را به عنوان عضوی از خانواده خود بپذیرد. به ناچارتسلیم سرنوشت ناخوشایند ...
نقشه شوم و خطرناک مرد کثیف برای برقراری ارتباط با زنی متاهل! + عکس
.... من را هم مجبور کرد از این صحنه فیلم بگیرم. یک هفته بعد، شوهرم مرا تهدید به طلاق کرد. این موضوع را به مهرزاد گفتم که او هم پیشنهاد قتل شوهرم را داد و گفت با من ازدواج می کند. شب حادثه، مهرزاد پودری به من داد تا در غذای شوهرم بریزم. او خورد و به خواب رفت. چند ساعت بعد، مهرزاد آمد و به اتاق او رفت. از ترس نفهمیدم چه شد. صبح که بیدار شدم، جسد حلق آویز شده شوهرم را از پنجره اتاق دیدم. با اعترافات ...
شوهرم در همان شانزده سالگی مرا مجبور به آن عمل کثیف کرد!
این متهم را می خوانید. خودت را معرفی کن؟ سارا هستم و 26 سال سن دارم؛ 10 سال قبل ازدواج کردم و یک پسر هشت ساله دارم. چطور به سرقت رو آوردی؟ زمانی که ازدواج کردم فقط 16 سال سن داشتم و همسرم در شب عروسی به من شیشه داد و باهم شیشه کشیدیم؛ از آن به بعد معتاد شیشه شدم و در نهایت سرقت کردم، چند شب قبل نیز قصد داشتم شیشه بخرم که با دوستانم بازداشت شدم. ...
راز آن پیامک چه بود؟ / او با بی شرمی از همسرم مطلبی را درخواست کرد که باور کردنی نبود!
با جدا کردن دخترم، روح و روان مرا به هم ریخت و آرامش را از من گرفت. دیگر امیدی برای زندگی نداشتم، از این جهت تصمیم گرفتم که دوباره با هادی زندگی کنم تا بتوانم دخترم را ببینم. با خودم فکر می کردم طی این چند سال شاید هادی به خودش آمده باشد و بتواند پشتیبان من و فرزندم باشد. این گونه بود که زندگی مجددی را بدون ثبت رسمی ازدواج با هادی شروع کردم. اگرچه از دیدن دخترم بسیار خوشحال شده بودم اما رفتارهای ...
او همه مشخصات شخصی همسرم را می دانست!
دخترانی رابطه داشته؟ و این فکر چون خوره به جانش افتاده بود و آزارش می داد. با خود می گفت: کاش این دختر غریبه را بیشتر به حرف می آوردم تا در این باره توضیحی بدهد، کاش دوباره تماس می گرفت. منیژه به یاد می آورد طی دو سالی که قبل از ازدواج شان با مرتضی در یک مؤسسه همکار بوده هرگز ندیده او با دختری رابطه و آشنایی داشته باشد و دختران همکار همیشه از حجب و حیای مرتضی تعریف کرده اند، حتی دختری ...
چرا دختر 16 ساله به همه خواسته های کثیف صمد تن می داد؟!
داشته باشم. با ورود به کانال های تلگرامی با 2 دختر دیگر به نام های لعیا و نوشین آشنا شدم. طولی نکشید که ارتباط ما با یکدیگر آن قدر صمیمانه شد که فقط به حرف های آن دو نفر گوش می کردم و از خانواده ام فاصله گرفته بودم. مدتی بعد لعیا و نوشین ، پسر 28 ساله ای را به من معرفی کردند که به قول آن ها از بچه پولدارهای مشهد بود. لعیا می گفت: تو با زیبایی خیره کننده ات مهره مار داری! و ...
همسرم مشکوکم کرده بود! / برای برطرف شدن شکم مجبور شدم حرف های پنهایش را بشنوم!
من خیانت می کند. روش های مختلفی را امتحان کردم تا بتوانم این خیانت را ثابت کنم اما هیچ مدرکی به دست نیاوردم اما همیشه این احساس سوء ظن در من وجود داشت و نمی دانستم چه کنم. سر همین موضوع چند بار هم دعوا کردیم اما نتیجه ای نداشت.روز حادثه هم سمیرا به آپارتمان من آمده بود و داشت ناهار درست می کرد که با هم درگیر شدیم و با چاقویی که در آشپزخانه بود ضربه ای به گردنش زدم و بعد آنقدر عصبانی بودم که با 17 ...