سایر منابع:
سایر خبرها
بعد از کشاندن زن جوان به بیابان به او گفتم شوهرت هم با زنم من بوده و .. + عکس
...> ----------------------- این اخبار داغ را از دست ندهید: مدیر شرکتم فیلم های تجاوزش به من را به خواستگارم نشان داد و .. وقتی آن مرد را در رختخواب زنم دیدم من هم به فکر پلیدی افتادم! + عکس با شنیدن حرف های فرزندم فهمیدم همسرم با او ارتباط پنهانی دارد و حتی .. !+ عکس دیدم دختر زیبایی است به خانه ام بردم و .. / رفتن دختر جوان به پارتی همه چیز را خراب کرد! ناگهان در اتاق خواب تجاوز پسرجوان به ...
نماینده دادستان: تفاضل دیه را ازبیت المال می پردازیم تامردی که همسرپاک وکودک معصومش را کشته، اعدام ش
خانه این مرد در یکی از کوچه های ماهدشت شدند و او را زنده یافتند اما صحنه دلخراشی هم پیش روی آنها بود؛ جسد زن 28 ساله ای با مانتو و روسری در حمام روی زمین افتاده بود و روسری دور گردنش نشان می داد خفه شده است. مأموران در اتاق خواب هم جسد دختر 10 ساله ای را دیدند که او هم با روسری اش خفه شده بود در حالی که روپوش مدرسه هم به تن داشت. صابر-جنایتکار 40 ساله- که پس از نجات تحت بازجویی قرار ...
تا خراب نکنی نمی توانی بسازی
نقاش شوند؟ در هر کاری که بیشتر استعداد داشتند جنبه هنری اش را نشانشان می دادند. در پی این نبودید که خودتان را تکثیر کنید؟ خودم روی دست خودم مانده ام (باخنده). مهرداد، پسرتان، از همان ابتدا در این استودیو بود؟ بله، بین همین بچه ها بزرگ شد. برای حضور در استودیوی شما اطلاعیه و فراخوانی منتشر می شد؟ احتیاجی به این کار نبود، چون وقت اینکه دنبال مجوز بروم ...
مرگ راکفلر؛ بانکداری که شاه را به آمریکا برد
آستانه انجام عملیاتی با پشتیبانی آیت الله خمینی، رهبر معنوی ایران و رهبر بالفعل حکومت هستند. آن ها گفتند این کار خطرناکی است و هر کس نمی خواهد حضور یابد می تواند همین الان برود. منبع ایرانی به من گفت: اما هیچ کس نرفت. سپس به سمت تخته سیاه رفتند. سه ساختمان روی تخته سیاه ها کشیده شده بود. آن ها ساختمان های سفارت ایالات متحده بودند. منبع ایرانی به من گفت هدف این یورش پرسنل سفارتخانه نبودند ...
تغییرات ملموس
دولت را از رئیس دولت جدا می داند: آقای روحانی کاری نکرد اما آقای جهانگیری و ظریف خیلی خوب عمل کردند، کارهایی کردند که هیچ کس نکرد. اینها را می گوید و با آمدن همسرش، راهی جنوب میدان ونک می شود. مسیر به سمت خیابان گاندی ادامه دارد و در میان هیاهوی خیابان، زن جوانی مشغول گاز زدن سمبوسه است: از نظر اقتصادی که فکر نمی کنم تغییر زیادی داشتیم و این وضع همیشه رو به افول بوده، اما آنچه محسوس بود ...
پدر می گفت خوشحالم که آقا از من راضی است
) بودند. در برابر دشمن جدی و قاطع و در برابر مؤمنین و دوستان بسیار رئوف و مهربان بودند و همواره از انجام کاری که دل دشمن را شاد کند، پرهیز می کردند. یک بار ایشان دچار مجروحیت سختی شده بودند و بنا به ملاحظاتی باید در منزل درمان می شدند. نگران بودم که چگونه درد و رنج ایشان را ببینم و تاب بیاورم، ولی وقتی به خانه آمدند، لبخندی بر لب داشتند. نزدیک بود گریه کنم که پدر با لحنی با صلابت گفتند، گریه ممنوع ...
حال و هوای ناخوش بازار فردیس/ بازار را مردم می چرخانند نه کسانی که حقوق های نجومی می گیرند
خودم است و فروشنده هم ندارم، خودم و همسرم در مغازه مشغول هستیم اما برای کسانی که اجاره می دهند خیلی سخت است این که می گویند دخل و خرجمان یکی است حقیقت امروز بازار فردیس است. نگاهی که به مغازه می اندازیم می بینیم بیشتر اجناس مغازه ها از20 تا 35 هزار تومان هستند و از او علت ارزانی قیمت ها چیست می گوید: من جنس ایرانی می فروشم و سود 20 درصدی رو اجناس خود دارم و مردم هم استقبال می کنند ،از طرفی ...
قتل زن شوهردار به دست کارگر رستوران/قتل به خاطررابطه با خواهر/ اعدام مرد همسر و بچه کش
را فشار دادم و بعد از آن برای فریب پلیس، طلاهایش را سرقت کردم. همان روز طلاهایی که از مینا سرقت کرده بودم را فروختم. تصمیم داشتم فرار کنم اما خیلی زود دستگیر شدم. با اعترافات مرد جوان، او با قرار بازداشت موقت تحویل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی شد تا تحقیقات تکمیلی دراین باره ادامه یابد. قاتل در دادگاه:از کشتن پسری که با خواهرم رابطه داشت پشیمان نیستم/او دزد ناموس بود و مستحق مرگ ...
به دنبال مواجهه ژرف نگرانه با ایران در شمال اروپا
اید که جریانی فرهنگی در صدد فاصله انداختن میراث فرهنگ ایران از قلمرو تاریخی فرهنگ ایرانی است؟ سعی می کنم به این سؤال شما پاسخ دهم. من بازنشسته هستم و زمان زیادی برای دیدن تلویزیون دارم. همسرم ایرانی است و من به برنامه های تاریخی علاقه دارم و این برنامه ها را از تلویزیون و سایر رسانه ها دنبال می کنم. برنامه های تاریخی زیادی در تلویزیون سوئد پخش می شود و پنج سال است که این برنامه های تاریخی ...
نفس تنگ خرده فروشان با گسترش فروشگاه های زنجیره ای
ها را به همان قیمت بازار فروخته اند و فروشنده در جواب می گفت که صحبت شما درست است دستگاه ما آن قیمت را نخوانده اما حاضر نشد پول را پس دهند. در پاسخ به این سؤال که چه کسی قیمت را به دستگاه داده؟ این کلاه برداری در روز روشن نیست؟ ما از شما شکایت می کنیم یکی از فروشنده ها گفت: ما شرکت قدری هستیم هر کاری می خواهید انجام دهید. با یک تحقیق متوجه شدم که این فروشگاه ها ترکیه ای است ...
رویا وجودش برای مریم موهبتی خاص بود
...، پدرم همچنان می خواست زندگی ما پایدار بماند. در این راه، برای ما مسکن و خودرو تهیه کرد و بهمون کمک مالی می داد ولی گویی فایده ای نداشت! به خودم آمدم زن خانه دار سی و پنج ساله ای بودم و مادر دو پسر دو ساله (سام) و (سالار) چهارده ساله! در طول این مدت بیماری افسردگی ام عود کرد و تمرکزم به شدت ضعیف شد همه این وقایع دست به دست هم داد تا من و همسرم بعد از 17 سال زندگی مشترک از هم جدا ...
دورهمی زنانه به صرف کتاب
می فهمم و به خاطر همین دست به کار شدم. خیلی هم سخت بود. هنوز اینترنت مثل حالا در دسترس نداشتیم. دوستم که فتوشاپ بلد بود طرح ها را می زد و برای چاپ سفارش می دادیم، تحویل می گرفتیم و بعد باید بازار فروش پیدا می کردیم. فروش هم نداشتیم ولی در اندازه محدود تولید می کردیم. برای نخستین جشنواره فجر مد و لباس، کلی لباس بچگانه سفارش دادم که طرح های نستعلیق و... داشت. همه می گفتند کارهای تک و خوبی است اما ...
خاور خانم و قاشق سحرآمیز
به شمار می رفت. من از همسرم اجازه گرفتم و از آن ها خواستم شب را در خانه ما بمانند، یک اتاق هم که درش به بالکن باز می شد به آن ها دادیم. ما هنوز بچه نداشتیم، بنابراین زندگی آرام و تمیزی داشتیم که به دل آن ها هم نشست. بالکنی که دیگر جوابگوی مشتری ها نبود خاور خانم تعریف می کند که چطور آن خانواده تهرانی باعث شروع کارش شدند و حسابی برای او تبلیغ کردند. او ادامه می دهد ...
نرگس کلباسی از رنج ها و آرزوهایش می گوید
شرایط فعالیت فراهم شد، فعالیت های خودتان را به صورت متمرکز ادامه بدهید مانند هند که کاملا ساکن بودید یا اینکه بنیادی را راه اندازی کنید و در رفت وآمد باشید و به آنجا کمک کنید؟ قطعا اگر فعالیتی داشته باشم، حضور خواهم داشت و دوست ندارم از دور فعالیت کنم. من هر جایی کار کردم، خودم حضور داشتم و با بچه ها بودم و به نظر من از دور آن تأثیر لازم را ندارد و اگر قرار باشد از دور مدیریت بکنم و ...
راز پیروزی حضرت زینب علیهاالسلام در امتحانات الهی
] بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند. ب. موارد خاص موارد جزئی و خاص که به عنوان مواد امتحانی در قرآن نام برده شده، متعدد و فراوان است که در زیر به مهم ترینآنها اشاره می شود: 1-پنج مورد مهم در بین مواد امتحانی، پنج مورد است که هم ابتلا و امتحان مردم نسبت به آنها عمومی و فراگیر است و هم پیروزی وموفقیت در آنها دشوار و طاقت فرسا است. قرآن ...
وقتی دلیل بازداشت شدن افسانه را شنیدم دنیا روی سرم خراب شد!
به گزارش جوان ایرانی ، کاش از همان روز اول پلیس را در جریان ماجرا می گذاشتم تا آن ها از طریق قانون به این موضوع رسیدگی کنند اما دلسوزی های من برای نجات آن دختر از افتادن در دام خلافکاران باعث شد تا خودم این گونه درگیر دادگاه و کلانتری شوم. من آن دختر را نجات دادم در حالی که نمی دانستم او تحت تعقیب پلیس است و ... زن 36ساله در حالی که قطرات اشک چشمانش بر دستبندهای فولادین حلقه شده بر ...
شهید عطایی و خوابی که تعبیر شد
در ادامه گفته خود اظهار کرد: بعد از دعای عرفه به همراه دوستم به شهریار منزل شهید صدرزاده رفتیم، دیدم فامیل هایشان همه جمعند و چشم های مادر شهید قرمز شده، وقتی پرسیدم، گفتند که مشغول تماشای تلویزیون بوده اما من باور نمی کردم چون تلویزیون در منزل آن ها خاموش بود، گفتند آقامرتضی مجروح شده و حالش بد است اما یک خیّر مجروحان را به بیمارستان رضوی مشهد منتقل کرده است اما بازهم باور نکردم چون رزمندگان را به ...
در فضائل شیخ بهایی و مصائب زاینده رود! (سفرنامه طلبگی مشهد مقدس)
باز نکنند و حدود سیصد سال حمام دائر و آب آن گرم بوده است، تا اینکه فرنگی ها آمدند و گفتند باید آن را باز کنیم تا رازش را بفهمیم. وقتی باز کردند تون خاموش شده و دیگر روشن نشده است. احتمالا رازش را هم نفهمیده اند! این هم ازجمله خدمات غربی ها به اصفهان بوده است. برخی می گویند شیخ از گاز فاضلابهای اطراف حمام استفاده کرده است و با لوله کشی و ایجاد خلأ گاز را به تون حمام رسانده است لذا همیشه ...
رفاقت دیرینه با ممیز، کیارستمی و کاوه گلستان/انحصارطلبی و فروتنی ازسوی بزرگان خیانت است
مقداری به من اجحاف کرد و خلاصه از کار با او جدا شدم و در یک آتلیه دیگر با چند جوان کارم را ادامه دادم. همینطور در "ایران ناسیونال" کار گرفتم. بعد از آن وقتی داشتند هتل شاه عباس را مرمت و بازسازی می کردند مهندس آن که یک اصفهانی به نام "مهدی ابراهیمیان" بود از من خواست که از هتل و فعالیت های آنها عکاسی کنم و به این ترتیب مدتی در هتل به من سوئیت دادند و با اینکه خانه داشتم اما در هتل می ماندم و شبها فیلم ...
بختیار بعد از انقلاب بازداشت شد؟
هم در آن مراسم حضور داشت. ایشان در حضور آقای مروارید، آقای سدهی و یکی دو نفر دیگر در پاسخ به سوال من که پرسیدم: شما به چه دلیل مرا متهم کردید که بختیار را فراری دادم، گفت: چیزی به ما گفتند و ما هم آن را مطرح کردیم و تمام شد. می گفتند شریعتی وهابی است در دوره ای که فعالیت دکتر شریعتی اوج گرفته بود عده ای می گفتند نماز خواندن شریعتی مثل وهابی ها است. آقای احمد علی بابایی پیش من آمد و گفت ...
استخاره ای که آیت الله امامی کاشانی را از پیام دادن به حاج قاسم منع کرد
و شهدا و خون و... (می خندد) بود و این دفترچه بین دو نامزد رد و بدل می شد! *نمی خواستیم از هم غافل شویم بجز آرامش خودم، علت اصلی تر نوشته هایم این بود که با توجه به اینکه بچه های ما پشت سر هم به دنیا آمده بودند، دلم نمی خواست حضور بچه ها و توجه به آنها ما را از هم غافل کند و رابطه ما کمرنگ شود. یادم هست حتی وقتی خرید می رفتیم، لباس های محسن را من انتخاب می کردم و لباس های من را او ...
جشن زندگی دو عاشق
زدند و دنبال جذب نیرو از بین ما دانش آموزان بودند. فاش: درباره آن لحظاتی تعریف کنید که عراقی ها برای اولین بار به خرمشهر حمله کردند؟ - من یادمه 31 شهریور رفته بودم برای سال تحصیلی جدید ثبت نام بکنم. ساعت ده صبح کارم تمام شد. در حال برگشتن به طرف خانه بودم، در صد متری خانه مان صدای انفجار مهیبی بلند شد. زمین زیر پایم لرزید تا به حال از این صداها نشنیده بودم، بعد با وحشت خودم ...
هاشمی شاهرودی: خوئی شاه را تکفیر کرد/ شهید صدر به من اجازه اجتهاد داد
ایرانی ها پیش آمد و آقای خوئی رفتند به انگلستان که آقای صدر به شدت ناراحت شدند و تا بغداد خدمت ایشان رفتند که آقا کجا دارید می روید؟ در دفتر شما در نجف می گویند هر که می خواهد به ایران برگردد، برود. حوزه دارد از هم متلاشی می شود. آقای خوئی گفتند: شما بروید از قول من بگویید که ایشان راضی نیست کسی برود. آقای صدر آمدند به نجف و این را گفتند و فردای آن روز دفتر آقای خوئی تکذیب کردند. آسید جمال گفت که پدر ...
راموس: زیدان می توانست سه سال بیشتر بازی کند؛ باید یک تیم تسخیرناپذیر بسازیم
می خواستم شخصیت برجسته ای شوم و گاوبازی و فوتبال دو رشته مورد علاقه من بودند. در نهایت فوتبال را به عنوان رویایم انتخاب کردم. این که درس را به خاطر فوتبال کنار گذاشتی روی شخصیتت تاثیر گذاشت؟ برای من تغییرات خیلی سریع پیش رفت. در سن 14 سالگی مانولو خیمنز من را به تیم رزروهای سویا برد. در آن جا همه چیز خیلی حرفه ای بود. هر روز صبح تمرین داشتیم. در سن 14 سالگی تصمیم گرفتم که درس را ...
ایستاده با ویلچر تا اوج موفقیت
دیگر مورد عمل جراحی قرار بگیرم چراکه در غیر این صورت برای همیشه از راه رفتن باز خواهم ماند. نگرانی خانواده ام روز به روز بیشتر می شد تا اینکه به توصیه چند نفر قرار شد عمل جراحی دومم به دست جراح اسم و رسم داری در مشهد صورت گیرد. به این ترتیب در چهاردهم اسفندماه سال 1367 دومین جراحی صورت گرفت و در آستانه نوروز همان سال با وجود اینکه با پای خودم به بیمارستان رفته بودم، با برانکارد به خانه بازگشتم ...
دغدغه آقا مهدی رفتن نبود، چگونه رفتن بود
تمرینی برای نبودن همیشگی شان باشد؟ از جهاتی می شود گفت همین طور است که شما می گویید. من از همان ابتدا عادت به نبودنش داشتم. آقا مهدی مدت دو سالی در قشم بود. دیر به دیر به خانه می آمد. هرچند وقتی برمی گشت به قدری از همه جهات محبت به من داشت و همراهی می کرد که نبودن هایش جبران می شد. اینطور باید برایتان بگویم که حتی بعد از شهادت آقا مهدی هیچ حس جدیدی ندارم. امروز که به آن روزها فکر می کنم با ...
دو مرد افغان پسر 7 ساله ای را به اشتباه از باغ ربودند!
سوء استفاده می کرد؟! + عکس عمل زشت دختر آرایشگر تهرانی! / بهاره وقتی با پسران پولدار آشنا می شد خودش را ..! + عکس دانشمند و پزشک معروف ایرانی در گذشت + عکس اخبار پیشنهادی: اخراج خانم مجری تلویزیون به خاطر بی بندو باری کثیف با مردان غریبه! دو جوان شرور در عالم مستی با حضور بدون اجازه به خانه زن جوان مشهدی فاجعه آفریدند! پارتی اجنه...! / ناگهان دیدم تعدادی زن و مرد جوان مشغول رقص و پایکوبی هستند! ...
سند مهندسی فرهنگی کشور به بایگانی سپرده شد/ در بسیاری از فیلم های سینمای امید جز یأس وجود نداشت/ ...
بخواهیم مشورت کنیم، در حالی که توصیه خود مقام معظم رهبری این بود که شما باید ارتباطتان را با مراجع حفظ کنید. مجری: پس همه هم به وزیر بهداشت که زن بود برنمی گشت. می خواهم بگویم این یک مورد بود، مثلا یکی از علما این را گفته بود البته این را هم پسرش می گفت نمی دانم واقعاً خود آن مرجع این نظر را داشت من با خود ایشان صحبت نکردم؛ مجری: به خاطر یکسری از این نظرات بود که ...
پارتی مختلط جن ها و ارواح در خانه زن جوان!
"وقتی همسایگان می گفتند از خانه شما سروصداهای نامتعارفی می آید، وحشت سراسر وجودم را فرا می گرفت. آن ها می گفتند حتی صدای کفش های پاشنه بلند زنانه نیز از پله های واحد مسکونی شما شنیده می شود؛ ولی من نمی توانستم این ماجراها را بپذیرم ..."
اصفهانِ دوران کودکی ام، باغشهر بود
زنده رود در خیابان شیخ صدوق جنوبی رسیدم، درب باز بود و آذینی که به آن متصل شده بود با ورود من زنگی نواخت و استاد بختیار با شنیدن صدا گفت: خوش آمدید . استاد را ایستاده بر بالای پله ها دیدم که مرا به اتاق فوقانی ساختمان دعوت می کرد. حدود 10 پله را بالا رفتم که این گذر همراه بود با دیدن پرتره های عکاسی شده توسط استاد که زینت بخش دیوارها بود. مرتضی ممیز، حسن کسایی، احمدرضا احمدی، محمود دولت آبادی ...