سایر منابع:
سایر خبرها
مجید مظفری: بعضی بدشان نمی آمد، نتوانیم اجرا برویم سوسن پرور: فتیله کمدی ام پایین کشیده شد | وحید ...
صحنه برود و خوشبختانه فکر نمی کنم تماشاگران مان هم از نتیجه کار ناراضی باشند. وحید آقاپور: (با لبخند) فکر می کنم بزرگترین ریسک را خود مجید مظفری با آن کارنامه کاری درخشانش کرد. مجید مظفری: من می دانم که کارمان به خاطر کمبود وقت، کم و کسری هایی دارد. موقع تمرین هم استرس بسیار زیادی داشتم. هر چند سعی می کردم در جمع به روی خودم نیاورم اما به شدت نگران بودم. حتی گاهی به این فکر می ...
اول اسفند، میانه اردیبهشت، آخر آذر
...، پسر همسایه را می بینم که مشغول هم زدن مجمع های مسی پر از رب گوجه ای است که دورتادور لبه حوض چیده اند. از سال 54 تا سال 60، هشت هنرجوی دختر از هنرستان پسران فارغ التحصیل شدند، اما پس از انقلاب، کلاس و کارگاهی جداگانه برای هنرجویان دختر دایر کردیم و همین موضوع، باعث جلب اعتماد دوباره مردم به هنرستان شد و هر روز خانواده های بیشتری برای ثبت نام دخترانشان به هنرستان می آمدند. با لبخندی که بی ...
روایت موسوی خوئینی ها از ساعت پایانی عمر امام(ره)
شد چند نقطه در تهران و حاشیه تهران را شناسایی و گزارش کند. جایی که نشسته بودیم محل رفت وآمد افراد خانواده امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می کردند. آقایان به داخل یکی از اتاق های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می کردند. در این نشست، آقایان خلخالی، محمدی گیلانی، مؤمن و شاید ...
اشک های سوزناک زنان و دختران قربانی خرچنگ های سیاه در مشهد + عکس
این ها بخشی از اظهارات یکی از قربانیان پرونده خرچنگ های سیاه است که با دیدن متهمان دست و پایش به لرزه افتاده بود. هنوز هم وحشت در چهره اش موج می زد، صدای گریه های سوزناکش همه حاضران را تحت تاثیر قرار داده بود، حتی قربانیان دیگر پرونده نیز با چشمانی اشکبار به سخنان تلخ او گوش می دادند. زن جوان در میان گریه هایش گفت: آن ها آن قدر بی شرم و خشن بودند که پاسخ مرا فقط با شوکر می دادند. از ترس همه وجودم ...
راز سقوط دختر24ساله از پشت بام خانه پسری که با او دوست بود
هر طور که شده میترا را به خانه شان می برم. روز دوم حال میترا خوب نبود و زمانی که او را به خانه بردم بدتر شد و با خواهرم او را به درمانگاه بردیم و به او سرم زدند. ساعت حدود 6 صبح دوشنبه بود که به خانه برگشتیم. میترا به اتاق خواهرم رفت و من هم در پذیرایی دراز کشیدم. خسته بودم و بشدت خوابم می آمد.همان موقع میترا برای آب خوردن از اتاق خارج شد و لحظاتی بعد صدای خواهرم را شنیدم که می گفت میترا رفته پشت بام. خودم را با عجله به طبقه سوم رساندم اما دیر رسیدم چراکه او خودش را به پایین پرتاب کرده بود. در ادامه پسر جوان آزاد شد و تحقیقات تخصصی برای مشخص شدن علت حادثه همچنان ادامه دارد. ...
حاشیه های دادگاه دیروز قاتل ستایش/ مادر قاتل: اعدامش نکنید
امیر (قاتل ستایش) همان چادر مشکی براقی را پوشیده که یک هفته بعد از حادثه در گفت وگوی تصویری اش با یکی از خبرگزاری ها پوشیده بود. حالا که یک سال و خرده ای از حادثه می گذرد باز هم همان اشک ها و همان حرف ها. مادر می گوید: این دستبندهای آهنی که به دست هایش بسته اند را می بینید؟ پلاستیکی اش را توی خانه داشت و باهاش دزد و پلیس بازی می کرد اشک میان چشم هایش حلقه می زند و نفسش چند ثانیه بیرون نمی آید ...
بعد از طلاق از شوهرم با سمانه به دوبی رفتم/ حالا لکه ننگ خانواده شدم!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، سرنوشت این زن جوان که معتاد شده است و به دور از خانواده با دوستش در یک خانه مجردی زندگی می کند بسیار تلخ و عبرت آموز است. وی در حالی که روبروی افسر تحقیق کلانتری نشسته بود، گفت: یک دل نه صد دل خاطر خواه پوریا شده بودم. به خواستگاری آمد. خانواده ام راضی نبودند. در برابر شان ایستادم، تهدید می کردم یا پوریا یا خودکشی. بیچاره پدر و مادرم کوتاه آمدند. دوستی ...
دختر15ساله ای که پدرش را به خاطر مخالفت با ازدواج او کشته بود، از قصاص نجات یافت
... بدین ترتیب مادر و دختر دستگیرشده و در بازجویی های ابتدایی به قتل اعتراف کردند. زهرا گفت: مدتی قبل با پسری دوست شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم اما پدرم مخالفت کرد، برای همین نقشه قتلش را با مادرم کشیدیم. روز حادثه، مقداری قرص در شربت آلبالویش ریختیم. وقتی خورد بیهوش شد. سپس با مادرم به اتاق خوابش رفتیم. من متکا را روی دهان پدرم گذاشتم و مادرم چند ضربه چاقو به او زد.بعد هم من چاقو را ...
دختر15ساله ای که پدرش را به خاطر مخالفت با ازدواج او کشته بود، از قصاص نجات یافت
یکی از اهالی که شاهد رها کردن جسد توسط یک زن ودختر بود به مأموران گفت: امروز مادر و دختری را که خانه شان کمی دورتر از اینجاست، دیدم که جسد را در کوچه انداختند و فرار کردند. من آنها را می شناسم. نام آن دختر زهراست و 15 سال دارد. بدین ترتیب مادر و دختر دستگیرشده و در بازجویی های ابتدایی به قتل اعتراف کردند. زهرا گفت: مدتی قبل با پسری دوست شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم اما پدرم ...
وقتی به زندان افتاد دوستانش پیشنهادهای ناشایست و شرم آور به همسرش داشته و با او..
آن که می دانستم همسرم نیز به مواد مخدر صنعتی آلوده است و روزگارش را با فروش مواد مخدر می گذراند اما هر چه بود من قصد داشتم با ازدواج با او از شر کتک های مادرم خلاص شوم ولی با این تصمیم اشتباه از چاله به چاه افتادم چرا که چند ماه بعد از ازدواج، من هم پا به دنیای سیاه افیونی ها گذاشتم. 16 ساله بودم که برای اولین بار مصرف کریستال (هروئین خالص) را تجربه کردم. آن شب وقتی پس از عمل آپاندیس در ...
راننده جوان در عباس آباد تهران دزد موبایل خواهرش را زیر گرفت و به خاطر قتل دستگیر شد + عکس
سپرده است. به این ترتیب راننده پژو به نام سهیل بازداشت شد. وی در بازجویی ها گفت: وقتی دیدم راکب موتورسیکلت گوشی موبایل خواهرم را دزدید او را تعقیب کردم اما او به زمین افتاد و جان سپرد. در گام بعدی از تحقیقات به بازجویی از ترک نشین موتورسیکلت پرداخت. این مرد جوان که زخمی شده بود به پلیس گفت: قبلا چند بار گوشی قاپی کرده بودم. آن شب ترک موتور افشین نشستم و وقتی دیدیم دختر جوان در پژو 206 ...
ما سرو صورت زن های مشهدی را می پوشاندیم و آن ها را به خانه متروکه می بردیم و .. / عکس های بدون پوشش ...
... قرار بود یک یا 2 مرتبه این کار را انجام دهیم و سپس دور خلاف را خط بکشیم اما نمی دانم چه شد که بیشتر دنبال این کار رفتیم. زمانی که قصد داشتیم در تاریکی شب زنی را سوار کنیم من به عنوان راننده پشت فرمان پراید ابراهیم می نشستم و او در صندلی عقب قرار می گرفت چرا که هیکل ابراهیم قوی تر بود و می توانست گردن طعمه ها را فشار داده و آن ها را زیر صندلی نگه دارد ولی با این وجود وقتی زن ها جیغ می کشیدند و ...
معاون وزیر ورزش: سازمان ملی جوانان در حداقل زمان ممکن احیاء می شود
سازمان ملی جوانان به معاونت بازگردد اما با گذشت 2 سال همچنان شاهد فعالیت معاونت امور جوانان در زیر مجموعه وزارت ورزش و جوانان هستیم و برخی گمانه زنی ها این تفکیک را دور از ذهن می دانند؛به سراغ محمد رضا رستمی، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان رفتیم تا در گفت و گویی تفصیلی آخرین وضعیت احیاء سازمان ملی جوانان و پارادوکس میان نیاز جامعه جوان و سیاستهای کلان را جویا شویم که آنچه در پی می آید پاسخ وی به ...
سازمان منافقین؛ از عضوگیری با ازدواج های تشکیلاتی تا قلع و قمع شدن توسط ساواک
مشکل مواجه شدم، به من پیشنهاد اختلاس دادند و من هم با توجیه اینکه این عمل نوعی مصادره انقلابی است پذیرفتم. با نزدیک شدن به انقلاب 57، در حالی که حرکت مردمی به رهبری امام خمینی به دور از اقدام مسلحانه پیش می رفت، سازمان موازی با آن دست به ترور مستشاران آمریکایی می زد. سرانجام ساواک موفق شد طی چند سال اقدامات اطلاعاتی بسیاری از سران سازمان را دستگیر و اعدام کند به گونه ای که در ...
با قدرتمندترین آقازاده های دنیا آشنا شوید
ریشه اش به خانواده های حکومتی می رسیده است؛ چون مادر او از نوادگان ژنرال فرانکلین پیرس، چهاردهمین رئیس جمهور آمریکا است. شاهزاده ویلیام نوه ملکه انگلیس او از نوادگان ملکه انگلیس است و بعد از پدرش دومین فرد در دودمان خاندان سلطنتی به حساب می آید؛ به همین خاطر او را می توان از معروف ترین آقازاده های دنیا به حساب آورد. یکی از اتفاقاتی که آنها را در چند سال گذشته بیش از پیش مورد ...
نرگس کلباسی: انگلیس رهایم کرد اما ایران ناجی ام شد
.... ماجراهای دیگری هم از این دست داشتید؟ این خانم که خیلی رفتار سختی با من داشت ولی من در مورد مایا هم نوشته بودم. او اچ آی وی داشت و مادرش روسپی بود. آنها را به خانه ام آوردم و از آنها نگهداری می کردم. با وجود اینکه مرتب به حساب آنها پول می ریختم ، مادرش شروع به دزدی از من کرد و خیانت های این طوری همیشه وجود داشت. سطح فرهنگی آنها بسیار پایین بود و در شرایطی بودند که یک سری مسائل برای شان مهم ...
زن صیغه ای آبروی دخترش را به خطر انداخت
آنها تکلیف زندگی مان روشن شد. مادرم کار می کرد و اتفاقا وضع مالی ما بهتر هم شده بود چون دیگر لازم نبود دو سوم حقوقش را خرج خرید مواد مخدر کند. اما ناگهان سر و کله پسری جوان در خانه ما پیدا شد. می گفت مادرم را عقد موقت کرده و... دختر افزود: من از حضور این مرد غریبه در خانه رنج می بردم و برای همین هم با مادرم درگیر شدم. در این لحظه پسر جوان هم وارد خانه شد و با چاقو تهدیدم می کرد ...
کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم فدا می کردم
تابستان سال گذشته به رحمت خدا رفت و حالا مادر شهیدان راوی رشادت های فرزندانش شده است. انسانی بزرگ که قرص و محکم شرح حال پسرانش را با جزئیات بیان می کند. در ادامه گفت وگوی جوان با مادر شهیدان خالقی پور را می خوانید. دوران کودکی فرزندان در کنار شما و حاج آقا چطور سپری شد؟ حاج آقا خالقی پور سال 1337 این خانه را خرید. بعد از ساختن ساختمان اینجا با مادرش زندگی می کرد تا اینکه بنده سال 41 ...
نبض بازار رمضان آشفته می زند
گوشت هستند. او می گوید: من و همسرم به علت بیماری نمی توانیم روزه بگیریم ولی دو دختر و دو پسر جوانم روزه می گیرند. قدرت خرید نداریم وی با اشاره به افزایش قیمت گوشت ادامه داد: افزایش قیمت گوشت قدرت خرید مرا پائین آورده است و من نمی توانم چند کیلوگوشت بخرم، من نیم کیلو یا حداکثر یک کیلو گوشت می توانم بخرم. وی که یک بازنشته است ادامه می دهد: دو دختر و یک پسر ...
آیا ازدواج، علاج اختلال دوقطبی است؟
اجتماعی دراین مورد توضیح می دهد: شاهد شکست بسیاری از ازدواج هایی بودم که در آنها یکی از زوجین به اختلال دوقطبی مبتلا بوده است. او می گوید: من حدود 19 سال یک گروه حمایتی را اداره کرده ام. من زوج های بسیاری را دیده ام که درحالی از در وارد شده اند که ازدواجشان در آستانه فروپاشی بوده است. اختلال دوقطبی، به ویژه وقتی تشخیص داده نشده باشد، فشار اضافه شدیدی را به رابطه تحمیل می کند. داشتن رابطه برای کسی ...
هر انچه درباره مشاوره پیش از ازدواج باید بدانید
به گزارش شفا آنلاین :خیلی ها هنوز بر این باور هستند که ازدواج هندوانه دربسته ای است که تا باز نشود، خوبی و بدی آن مشخص نمی شود. اکثر افرادی هم که این حرف را می زنند، خودشان تجربه ناخوشایندی از ازدواجشان داشته اند و بیشتر قسمت و تقدیر الهی را مقصر می دانند و نه انتخابی که خودشان کرده اند اما یادمان نرود موقع خرید کردن همان هندوانه دربسته ای که نگران سالم یا خراب بودن آن هستیم، از تجربه آقای میوه فروش استفاده می کنیم و از ...
دنیای رنگ به رنگ سینمای مستند روی پرده نقره ای
قرار دارد) گذراندم. من نخستین سپاه دانش این روستا بودم. مردم آن جا بلد نبودند فارسی صحبت کنند. ورود من به روستا باعث شد در آن جا مدرسه بسازیم. در سال 1353شروع به ثبت نام بچه ها کردیم. گروه سنی دانش آموزانی که ثبت نام کردند از 5 تا 13 سال بود و همه این بچه ها که تعدادی از آنها دختر و تعدادی شان پسر بودند، در پایه اول ابتدایی مشغول به تحصیل شدند. من از زبان آذری هیچ شناختی نداشتم و دانش آموزانم هم ...
ذره بین
زندگی به ترکیه بروم اما خانواده ام مخالف بودند. همیشه سر این موضوع با آنها درگیری داشتم. آخرین بار وقتی دعوا بین من و پدر و مادرم بالا گرفت، عصبانی شدم و وسایلم را برداشتم و خانه را ترک کردم. جایی نداشتم که بروم. درحال پرسه زنی در خیابان های تهرانپارس بودم که عزیز جلویم سبز شد. او افغانستانی و کارگر ساختمانی بود. خیلی زود با هم دوست شدیم. وقتی به او گفتم جایی برای خواب ندارم مرا به یک ساختمان نیمه ...
پسر معتاد مادر پیرش را کشت - اعتراف متهم: مادرم را خفه کردم
...! + عکس دختر دانشجو حتی باورش هم نمی شد که نامزد و دوستانش با او.. پسر جوان هم سن من بود / با مادرم صیغه بود که به سراغم آمد و .. آخرین جزئیات از راز یک خانم تهرانی که سر شوهرش را مثل داعشی ها برید! + تصاویر حلق آویز کردن تلخ نفر اول منتخب شورا + عکس حمله وحشتناک مار سمی به یک خانم ایرانی در کوه! + عکس ...
عروس 17 ساله تنها 15 روز در خانه داماد دوام آورد / او چند ماه بعد به حامد بله گفت
نخستین پرونده فاطمه 17 ساله دانش آموز دبیرستانی، 7 سال قبل به اتهام قتل عمدی همسرش حامد به قصاص محکوم شد. وی در اعترافات خود گفت: قبل از اینکه به اصرار خانواده ام با حامد- مقتول- ازدواج کنم در عقد پسر عمه ام بودم اما این ازدواج فقط 15 روز دوام داشت و به خاطر اختلاف شدید به شکل توافقی از او جدا شدم. بعد از این جدایی خانواده ام مدام می گفتند چون در شهرستان زندگی می کنیم و تو یک زن مطلقه ...
ارتباط تلگرامی با دختر جوان با سقوط از ساختمان به مرگ ختم شد
، سپیده کارمند یک شرکت خصوصی در حوالی میدان رسالت بود و من چند بار در هفته پس از اتمام کار سپیده، دنبالش می رفتم و با هم بیرون می رفتیم، سپیده زیاد گریه می کرد، با خانواده اش مشکل داشت و زیاد دوست نداشت که در منزلشان باشد. وی ادامه داد: بعدازظهر شنبه (13 خرداد ماه جاری) مانند همیشه دنبال سپیده رفتم و تا حدود ساعت 8:30 شب با هم بیرون بودیم، سپس او را به منزلشان سمت جوادیه رساندم که گفت ...
دام اینستاگرامی برای 40 زن و دختر جوان
جوان شیاد با این ادعا که طلافروش است و وضعیت مالی خیلی خوبی دارد 40 زن و دختر جوان را به دام اینستاگرامی اش انداخت و حتی یکی از آنها را نیز مورد آزار و اذیت قرار داد. چندی قبل زن جوانی نزد پلیس رفت و از پسر جوانی به اتهام تهدید و اخاذی شکایت کرد. او گفت: مدتی قبل برای خرید به پاساژی در شمال تهران رفته بودم اما موقع برگشت یک خودروی زانتیا طوری کنار ماشینم پارک شده بود که نمی توانستم ...
پسر معتاد مادر پیرش را کشت/ اعتراف متهم: مادرم را خفه کردم
...> دختر دانشجو حتی باورش هم نمی شد که نامزد و دوستانش با او.. پسر جوان هم سن من بود / با مادرم صیغه بود که به سراغم آمد و .. آخرین جزئیات از راز یک خانم تهرانی که سر شوهرش را مثل داعشی ها برید! + تصاویر حلق آویز کردن تلخ نفر اول منتخب شورا + عکس حمله وحشتناک مار سمی به یک خانم ایرانی در کوه! + عکس ...
شما به کمتر از دکتری فکر نکنید!
در زندگی ام به شمار می رفت. در این جریان عجیب و غریب سه جوان دانشجوی آلمانی که بین 20 تا 23 سال سن داشتند، با استشمام گازی که خود به وسیله لوله از گزوز اتومبیلی به داخل ماشین هدایت کرده بودند، خودکشی کردند. این اتفاق در کشوری رخ می داد که تحصیلات در آن رایگان بود. هزینه تحصیل تا کلاس دهم را دولت متقبل می شد. همه نوع امکاناتی در این کشور وجود داشت و زمینه های پیشرفت به طور ...
پشت پرده معمای اسیدپاشی به مهندس جوان
... پسر بچه 12 ساله ای که یکی از شاهدان اصلی حادثه بود در چند جمله ای که به پلیس گفت، سرنخ هایی هرچند اندک در اختیار مأموران گذاشت.در ادامه نیز مشخص شد خودرو اسیدپاش ناشناس، یک پژو 206 نقره ای بوده که خود او از عصر داخل کوچه و در خودرواش نشسته بود و انتظار می کشید تا مهندس جوان و خانواده اش به خانه بازگردند. پشت پرده اسیدپاشی مرموز مهرنوش کیهانی، خواهر قربانی اسیدپاشی نیز ...