سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای خواندنی رجزخوانی محرمعلی برای تکفیری ها/ رهبر گفته حلب باید آزادشه من میرم هرکی خواست با من بیاد
و دیر برمی گشت، یا موقع رفتن به منطقه زودتر از موعد حرکت می کرد. همان زمان جنگ، دخترمان دنیا آمد. محرمعلی به منطقه می رفت و می آمد، می دید این دختر دندان درآورده، می رفت و می آمد، می دید بچه دارد راه می رود. خودش هم می گفت من بزرگ شدن این بچه را ندیدم. بعد از جنگ آمدیم بابلسر ایشان جانشین یگان دریایی شدند. بعد رفتند تیپ 3 و جانشین عملیات شد. بعد فرمانده عملیات شد. بعد جانشین تیپ شد و بعدش ...
کاش به تعداد موهای سرم پسر داشتم فدا می کردم
.... دست پدرش را گرفت، گفت بابا! بیا برویم اسممان را در بسیج بنویسیم. با پدرش رفتند و در اولین روز تشکیل بسیج اسم داود را نوشتند. از همان اولین روز تا امروز ما در خانه بسیجی داریم. بعدازظهر 31 شهریور سال 59 اخبار اعلام کرد عراقی ها فرودگاه را زدند و از همان روز جنگ شروع شد. اوایل سال 60 حاج آقا عازم جبهه شد. حاج آقا از سال 60 تا 67 در جبهه بود. در همین ایام اگر بچه ها زخمی یا شهید می شدند ...
زوج عاشق تبریزی در برنامه ماه عسل: آنها 60 سال پیش ارتباط ماهواره ای داشتند
...> مرد: من در تهران و در ساعت معینی می رفتم توی کابین تلفن و ایشان هم در همان ساعت اما در تبریز به کابین دیگری می رفتند. حدود 10 دقیقه تلفنی می توانستیم با هم صحبت کنیم. البته این ارتباط تلفنی ما بود. راس ساعتی خاص و هر شب با هم قرار گذاشته بودیم و من در تهران و همسرم در تبریز به ماه نگاه می کردیم. نگاه هایمان در ماه به هم تلاقی می شد. این ارتباط ماهواره ای ما بود. زن: سه سال این کار ...
آخرین پیامک یکی از محبوسان در مجلس: فعلا شهید نشدم و چند استیکر خنده
... همزمان متوجه شدم که چندین پیامک برایم رسید... احساس کردم سید حسین است... فوری پیامک ها را باز کردم و دیدم سیدحسین نوشته که "تو نماز خونه هستند و دوباره تاکید کرده تو نماز خونه، طبقه دوم"... فوری برایش نوشتم "نگران نباش اونها خودی هستند من دارم به شما می رسم"... بالاتر رفتم دیدم 2 نفر از بچه های سپاه در یک طرف راهرو و چسبیده به نمازخانه به حالت ایستاده موضع گرفتند و با تخریب دیوار نمازخانه، نوبتی ...
در ماه مهمانی خدا، مهمان خدا شد
امام (ره) سخنرانی داشتند و رفتم یه تلویزیون پیدا کردم و دارم سخنرانی آقا رو گوش میدم..... کارشون برایم جالب بود که حتی هزاران کیلومتر بیرون از مرزهای کشور و در آن شرایط؛ مقید به دنبال کردن سخنرانی رهبری هستند و این یعنی همان ذوب در ولایت بودن؛ اگرچه چند روز دیگر به شهادت برسی... توجه به اعمال عبادی شهید اهتمام زیادی به خواندن نماز اول وقت داشت و سعی می کرد که تا آن جایی که امکان ...
از لحظه شماری برای حضور در حلقه محافظان حرم تا...
دو هفته به ما سر بزند. هنوز دو هفته از عزیمت به اصفهان نگذشته بود که از سپاه تماس گرفته و گفتند که اعزام داریم. شبانه به سمت روستا حرکت کردیم. همان روز مدارکش را تحویل داد و همان روز هم قبولش کردند و دوره آموزشی برایش گذاشتند و آن چند روز در سپاه ماند. شب قبل از رفتن، بسیار ذوق و شوق داشت؛ به حیاط رفتم تا گریه ام را نبیند؛ 25 آبان 94 رفت و 20 روز بعد هم شهید شد. آخرین تماس سید یک روز قبل ...
پسر جوان با اصابت چاقو در چشمش جان باخت
شکایت کنیم، اما مأموران به ما گفتند فردا صبح مراجعه کنید. فردای آن روز با ترس به محل کارم مراجعه کردم. روز بعد از حادثه نیز چند نفر از دوستان حمید به در منزل ما آمدند. من نیز با پلیس تماس گرفتم. زمانی که مأموران در محل حاضر شدند، یکی از دوستان حمید به مأموران گفت من دوستشان را به قتل رسانده ام، درحالی که من از مرگ او خبر نداشتم و نمی دانم چه کسی او را به قتل رسانده است. من با حمید مشکل ...
بخشی از خاطرات سید مسعود شجاعی طباطبایی در دوران دفاع مقدس
به بچه ها فشار می آورد، غالب بچه ها به علت گرمازدگی و تشنگی به شهادت رسیدند. سال 1367 در شلمچه، عراقی ها احساس کردند که نیروهای ما کم رنگ ظاهر می شوند و باید کاری بکنند، اما رزمندگان تودهنی محکمی به آنها زدند. مخصوصاً گردان کمیل که بخش اعظم قسمت هایی که در دست عراقی ها بود، آزاد کرد. در نهایت می خواستیم برویم و سیلی محکمی برای آخرین بار بزنیم که نشد و مجبور شدیم برگردیم. در این فیلم، راننده نفربر ...
نشان تاجِ بی نشان
...> چرا پیکر استاد در حیاط خانه غسل داده شد؟ آن روز بیشتر از 260 شهید از جنگ بستان به اصفهان آورده بودند و همه غسالخانه ها پر بودند. گفتند اگر می خواهید جنازه را درون سردخانه بگذارید تا مثلا فردا و پس فردا غسل داده شود. من قبول نکردم. صبح روز فوت ایشان که به خانه شان رفتم، دو نفر زودتر از من آنجا رسیده بودند: یکی آقای شاطر رمضان ابوطالبی بود و حاج محمد بانکی که از دوستان استاد بودند. استاد قبلا ...
جزئیات حادثه تروریستی از زبان نماینده مجلس
تروریست ها درب دفتر به دلیل موج انفجار باز شده بود و تروریست ها داخل دفتر را نیز به رگبار بسته بودند اما خوشبختانه خانم بهرام زاده آسیب ندیده بود و بعد نجات پیدا کرد. وی افزود: تروریست ها که با تیراندازی موجب شهادت تعدادی از کارمندان مجلس شده بودند، وقتی که به کارمندان چند تیر شلیک کرده بودند، به بالای سر آنها آمده و به جمجه آنها تیر خلاص شلیک می کردند و اسلحه را زیر فک این شهدا قرار داده و ...
پیری و تنهایی
کنترل کند و خندید. مقتول غیر از همسرش، سه پسر و سه دختر و هفت نفر ولی دم داشت. موقع اخذ شکایت اولیای دم این امر محسوس بود که سایرین به نوعی از این خانم حساب می برند. به هنگام بیان شکایت خود نیز گفتند نظر ما نظر خواهرمان است. اگر او قصاص بخواهد ما هم قصاص می خواهیم. دختر مقتول نیز در حین بیان شکایت خود گفت آقای قاضی حکم قصاص باید با همان چماقی که به سر پدرم زده اند و به همان کیفیت اجرا شود ...
پایانی تلخ برای جستجوی مهمان ماه عسل
مرتب حالشان دگرگون می شد، اما به من نمی گفتند تا اینکه عکس را به من نشان دادند. بدون اینکه بگویند این عکس متعلق به کدام بچه است؛ من همان لحظه گفتم شبیه ما است و به بچه های ما شباهت دارد. همسرم گفت حرف هایی که شوخی شوخی می گفتیم، جدی شده است؛ محمدرضا در بیمارستان جابه جا شده است. او افزود: وقتی فهمیدم راه می رفتم و بلند بلند هم می خندیدم و هم گریه می کردم. تا دو سه روز حال خوبی نداشتم و ...
کاپیتان و دکتر دست قطع شده ی ساجد را به او برگرداندند / همه برای یکی
: ساجد باز هم عمل دارد. این مریض های حدود 10 تا 11 بار عمل می شوند. ساجد هم آمد. علیخانی: محکم بگیرش که یه مملکت دویدند تا این بچه سالم بماند. پدر: تصادف در خوزستان رخ می دهد. خانم و پدرخانم و اخوی و خواهر خانمم در حال برگشتن از آبادان در 20 کیلومتری ماشهر. ماشین از سمت جاده پایین می رود و ماشین چپ می شود. همان پیشه عقب به دست ساجد می خورد و دستش قطع می شود. مادرش می گوید ...
من از طرف خیارها معذرت می خوام!
دونم قضیه چیه؟ - بانک مرکزی از تو به جرم جعل اسکناس شکایت کرده! - بخدا دروغه... من اسکناس جعل نکردم! - دروغ نگو... بانک کلی سند ارائه داده که ثابت می کنه که با 17 بار درخواست وام تو مخالفت شده بوده و علی رغم اینکه تونسته بودی 50 نفر ضامن با نامه کسر از حقوق بیاری باز هم حتی یه قرون بهت وام ندادن، پس پول تاسیس کارگاه رو از کجا آوردی؟ - طلاهای خانمم رو ...
رمضانی سرشار از رحمت و برکت در استان فارس
اقدام می کنند. اگر دو نفر با هم قهر باشند با توصیه ریش سفیدان محل با هم آشتی می کنند و در پایان جملگی صلوات می فرستند و با چای و شیرینی و گردو و بادام از یکدیگر پذیرایی می کنند. صبح عید فطر همه مردم شیراز به مساجد می روند و نماز مخصوص این روز را می خوانند و افراد خیّر به تقسیم صبحانه، که شامل نان و پنیر و سبزی است، در بین مردم می پردازند. خوراکی های مردم فارس در ماه رمضان ...
دنیای رنگ به رنگ سینمای مستند روی پرده نقره ای
فارسی بلد نبودند. حدود 3 ماه وقت گذاشتم تا بتوانم از اهالی روستا ترکی یاد بگیرم. بعد به تدریج توانستم به بچه ها فارسی یاد داده و دو سال به آنها درس دهم. بعد از گذشت 40 سال کاملا از این بچه ها بی خبر بودم. تا این که یک روز به شکل سرزده به روستا رفتم. با خودم فکر می کردم الان دانش آموزانم حدود 50 سال دارند. وقتی به روستا رفتم متوجه شدم حتی یک نفر از آنها دیگر در آن روستا زندگی نمی کند، همه شان دسته ...
ادعای قائدی: از بچگی استقلالی بودم!
از رو رنگ میتونی تشخیص بدی کنعانی هم پارسال کفت از بچگی استقلالی بودم اما آخر فصل گفت کاش هرگز به استقلال نمی رفتم و فریب خوردم راستی میعاپ یزدانی و علیرضا رمضانی کجا هستن که قرار بود پدیده های استقلال بشن ؟؟؟؟ آفرین پسر خوب اگر میخوای تو تاریخ باشگاه ماندگار بشی چند تا گل برای لنگیا کنار بذار همین که به حرف دایو و ماهینی گوش نکردی یعنی بچه ...
حاشیه های دیدار دانشجویی رهبر معظم انقلاب
که همزمان با بالارفتن شور شعارها، پرده ی آبی باز می شود و شعارها، مثل دسته ای از گل و نقل، می پاشد به آسمان بیت. لبخند از لب آقا نمی افتد. سیل جمعیت که می نشیند، آقا هنوز ننشسته، من هم سلامی از دور، از انتهای سالن می فرستم برای آقا. زمان، متوقف می شود انگار. آقا سلام من را می بیند و به همان سبک همیشگی، جواب می دهد. لحظه را قاب می گیرم. حالا من هم صاحب خاطره ای مشترک و شخصی با آقا هستم که احتمالاً ...
ملیت تروریست ها فعلاً مشخص نشده/ اکثر شهدا از مردم عادی هستند/هیچ تروریستی نتوانست به صحن مجلس وارد شود
ادامه داد: از آنجا که این افراد بسته ای همراه خود داشتند، محافظ درب ورودی به آنها مشکوک شده و موقعی که می خواست آنها را بازرسی کند، این افراد با محافظ درگیر می شوند و او را به شهادت می رسانند. وی تصریح کرد: تروریستها سپس بلافاصله وارد سالن مربوط به مراجعات مردمی می شوند و همان طور که می دانید در آن سالن همیشه تعدادی افراد حاضر هستند که خواستار دیدار و ملاقات با نمایندگان هستند و اگر آن ...
بکٌشید ما را بیدارتر می شویم
، کارمند ، پرستار ، زن خانه دار ، دانش آموز ، معلم ، راننده تاکسی .... امرزو همه ایستاده اند شانه به شانه هم تا نشان بدهند حادثه تروریستی هفدهم خرداد با اینکه تکان دهنده بود اما پشت هیچکدام شان را نلرزاند... ظهر یک روز گرم خردادی است ؛پرچم ها یکی یکی در آبی آسمان تکان می خورند...جمعیت شعار می دهد: مرگ بر امریکا...مرگ بر تروریست...مرگ بر اسرائیل... جمعیتی که حضورش ...
آگاهانه به سمت مرگ می رفتیم
کردم همان مصیبت دوباره از نو تکرار می شود. ذهنم دیگر نمی توانست تحمل کند. مغزم از کار افتاد و دوباره از هوش رفتم. تا شب بعد به هوش نیامدم. یک روز گذشت و انگار من اصلا آنجا حضور نداشتم. یادم آمد که چندین بار در طول روز بیدار شده ام اما همه چیز به گونه ای تیره و تار بود. خیلی زود پس از به هوش آمدن، دوباره افراد بیشتری به سوی من آمدند. خیال کردم قربانی های دیگری هستند که قرار است کشته شوند ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (405)
. روم نشد بگم تخم مرغی گفتم این اولین باره میخوام شامپو بزنم. 43. آب کرفس فشار خونو کم میکنه. عملکردشم اینجوریه که وقتی وارد بدن میشه قلب به گلبولهای سفید و قرمز میگه یه دیقه وایسید ببینم این چه زهرماری بود خورد. 44. اگر قطر برای برگزاری جام جهانی دچار مشکل شد ما حاضریم بازیکنان تیم ملی برزیل را در سرزمین مادری شان، آبادان اسکان دهیم. 45. یه سری تو خونه 3 روز اعتصاب غذا کردم، روز چهارم خودم رفتم رو میز شام، مامانم گفت قد تو غذا درس نکردم از فردا بیا غذا بخور. وضعیت دانشجوها، شبای امتحان ...
امیر خوش خبر : این حد از شایعات باور نکردنی است
... * سرم نیمه کاره و پافشاری برای بازی امیر خوش خبر – وقتی سوار اتوبوس شدیم تا به سالن برویم دیدم سعید سرم خود را نیمه کاره گذاشته و اولین نفر به اتوبوس آمده تا به مسابقه بیاید. من، کولاکویچ و سایرین به او گفتیم بهتر است بازی نکنی و استراحت الان برای تو مهم تر است. این واقعا برای ما بازی مرگ و زندگی نبود که سلامتی سعید را تا این حد به خطر بیاندازیم اما او پافشاری کرد که چیز مهمی نبوده ...
نرگس کلباسی: انگلیس رهایم کرد اما ایران ناجی ام شد
دیدار نمی کند ولی در سفری که به هند داشت متوجه حضورشان شدم و او هم به درخواست من برای دیدار پاسخ مثبت داد و این برای من یک شانس بود. وقتی با آقای ظریف دیدار کردم حس می کردم با یکی از بستگان نزدیکم مثل دایی یا حتی برادرم صحبت می کنم. برخورد بسیار گرمی با من داشتند و به من گفتند اگر راحت تر هستید به انگلیسی با من صحبت کن که این رفتار برایم خیلی آرامش بخش بود.از همان روز دیدار به خودم گفتم وقتی یک ...
خاطره بازی با علی جباری، سلطان آبیِ فوتبال
که تبدیل به یار ثابت محلات شهباز شدم. از همان دوران نوجوانی، شما علاقه خاصی به تیم داری و مدیریت تیمی داشتید، درست است؟ بله. من به همراه دو دوست صمیمی خود به نام های غلام وفاخواه و حمید امینی خواه، تیمی تشکیل دادیم که از محلات شهباز بود و اتفاقا تیم ما خیلی زود موفق شد جای خود را در این منطقه پیدا کند. چند سال در تیم خودمان بازی می کردیم که برای پیشرفت تصمیم گرفتیم وارد ...
جای پای پوتین
خورده و زیر و رو شده است. خاک را کنار زدم و دستمال حاوی کلت و فشنگ را پیدا کردم و بدون سر و صدا رفتم و گل جای پوتین را هم درآورده و داخل دستمالی دیگر گذاشتم. صبح که آفتاب زد، با نماینده ولی فقیه، نماینده ژندارمری و نماینده شهربانی تماس گرفتم و خواستم که به آنجا بیایند، آنها خواستند که من به شهر بروم، که نپذیرفتم و موضوع را سربسته اطلاع دادم و آنها هم آمدند. وقتی ایشان آمدند و جریان را شنیدند و با ...
راه حل نارضایتی جنسی
.... برخی از کژکاری ها هم به دلیل بیماریهای دیگری مانند مشکلات قلبی- عروقی یا بیماریهای روان پزشکی مثل افسردگی به وجود می آیند. پاره ای از اختلالات براثر زایمان آغاز میشود و بخشی دیگر از همان ابتدای بلوغ و برطرف کردن آنها نیازمند ارزیابی و درمان تخصصی است. از آنجایی که ارتباط جنسی یک رابطه دو سویه است بیتوجهی به درمان سبب درگیر شدن هر دو نفر می شود و برای اقدامات درمانی هم زوجین هر دو باید در ...
مسیح محقق: موسیقی راک از نظر فرهنگی هیچ ارتباطی به ایران و ایرانی ندارد
اینکه یک نفر از 14 سالگی روی استیج برود و به همراه برادرانش موسیقی مورد علاقه اش را اجرا کند، حتماً برای بچه ای به آن سن و سال، خیلی جذاب و وسوسه انگیز است؛ البته گویا گروه شان طرفدار هم داشته وگرنه که نمی توانست ده سال دوام بیاورد. مسیح محقق بعد از آن نوجوانی مهیج، در جوانی هم علاقه آن روزهایش را دنبال می کند و این بار با گروه پرآوازه اسکورپیو ، لذت شب های متمادی روی استیج رفتن، گیتار زدن و ...
محجوب: جودو دیگر برای من تمام شد/ به MMA رفتم تا جوانی ام بیشتر از این حرام نشود
گذاشتند که هیچ چیزی از جودو نمی دانست و یا به جای فرانسه و ژاپن در چناران اردوی ما را برگزار می کردند، من دیگر چه کاری می توانستم انجام بدهم؟” *سجادی گفت مربی شطرنج هم بالای سرتان بگذاریم حق اعتراض ندارید! “من همان زمان و پیش از المپیک یک روز به دفتر سجادی، معاون وقت وزیر ورزش و جوانان رفتم و به او گفتم این مربی ازبک را از کجا پیدا کرده اید که هیچ چیز از جودو نمی داند؟ اما او ...
روز التهاب و اتحاد / دیروز جلسه علنی مجلس در یک قدمی تروریست ها برگزار شد
، در تشریح تروریستی روز گذشته در تهران اظهار داشت: 3 نفر تروریست که میانگین سن آنها بین 20 تا 25 سال بود، صبح چهارشنبه حدود ساعت 10 و 15 دقیقه در پوشش اینکه می خواهند با نمایندگان مردم ملاقات کنند، به در مراجعات مردمی ساختمان مجلس شورای اسلامی مراجعه کردند.نجات ادامه داد: از آنجا که این افراد بسته ای همراه خود داشتند، محافظ در ورودی به آنها مشکوک شده و موقعی که می خواست آنها را بازرسی کند، این ...