سایر منابع:
سایر خبرها
مدرنیسم یا بربریت
برای بزرگسالان می توان بازخوانی برمن را از مانیفست کمونیست نقطه آغاز جست وجوی مان قرار داد؛ جزوه ای که احتمالا پرخواننده ترین و البته شاید بدفهمیده شده ترین از نوع خود در طول تاریخ باشد. اغلب، خوانش معمول از مارکسیسم چنان است که تو گویی کمابیش در حال خواندن یک رمان کارآگاهی عامه پسند هستیم؛ غائله ای از آدم خوب ها، یعنی کارگرها در یک سو و آدم بدها، یا همان سرمایه دارها در سوی دیگر که بناست در ...
زن رهیده از دست یک متجاوز، گیر دو متجاوز افتاد
ماجرای هولناک، با چشمانی اشکبار و پای پیاده، خودم را به جاده ای خلوت رساندم تا با کمک راننده های عبوری خودم را به شهر برسانم که چند دقیقه بعد یک خودرو پژو پرشیا مقابلم توقف کرد. ماشین دو سرنشین داشت که با دیدن آنها به گریه افتادم وپس ازشرح اتفاقی که برایم افتاده بود با التماس از آنها خواستم کمکم کنند. آنها هم مرا سوار کردند اما به جای آنکه به سمت شهر برویم به سمت یک دامداری حرکت کردند. همان موقع به ...
وقتی از دست راننده شیطان صفت رها شدم، در آن نیمه شب 2 جوان مرا سوار کردند و به گاوداری بردند و ...+ عکس
شده بود و از داخل باز نمی شد . با گریه و التماس از راننده خواستم خودرو را متوقف کند و مرا پیاده کند، اما هر چقدر التماس کردم دل سیاه او را به درد نیاورد . راننده همچنان به راه خود ادامه داد تا اینکه از شهر بیرون رفت و در نهایت در بیابان های اطراف اسلامشهر خودرواش را نگه داشت و مرد جوان با چاقو به سراغ من آمد و تهدید کرد هر چقدر اموال با ارزش دارم به او بدهم . چاره ای جز تسلیم شدن نداشتم و بعد از ...
در سرزمین هنر جایی برای داعش نیست
برحسب اتفاق با جوانی مهابادی که راننده ی تریلر 18 چرخ بود، آشنا شدم و این بسیار هیجان انگیز بود که در بزرگراههای پراز "غربت و ترافیک" تهران برای اولین بار سوار بر تریلر شوم. در فاصله ای که مسیری را با هم طی کردیم از خودش گفت که عاشق دختر کوچکش ساینا است و هرشب به عشق دیدن دوباره ی او مسیرهای طولانی برایش کوتاه می شود و اسمش را بر روی ماشینش نوشته است و من چیزی نگفتم. از ماشینش گفت که روی شیشه اش ...
نجات گروگان 300 میلیونی از اعماق چاه
گروگان 300 میلیون تومانی که از سوی دو مرد جوان ربوده شده و در چاه متروکه ای حبس شده بود، به طور معجزه آسایی نجات یافت. به گزارش ایران ، رسیدگی به این ماجرا از چند روز قبل و به دنبال شکایت مرد سالخورده ای در دستور کار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مرد نگران به پلیس گفت: پسرم پیام، در یکی از شرکت های مسافربری کار می کند. او روز گذشته مثل همیشه برای کار از خانه خارج شد. اما تا شب خبری از او ...
پناهی به نام پَنام
زهرا مشتاق| اینجا شلنگ آباد است درست وسط شهر اهواز. آدم های اینجا و چند محل چسبیده به هم، یکی از یکی فقیرترند و با مسائل و دردهای مخلتفی شب و روز می گذرانند. اینجا آدم ها به یک امید زنده اند. رابین هود شلنگ آباد. دختری به نام پنام. اگر به شنیدن قصه های جذاب علاقه مندید، پس گوش کنید. پدر لیلا چمدانش را گذاشت جلویش و گفت دو راه داری یا می روی دانشگاه یا همین حالا، یک راست می روی خانه ...
سرگذشت زنی که قربانی خون بس شد
.... نمی دانم چون از بچگی گفته بودند یا به خاطر مردانگی و مهربانی زیادی که عبدالله داشت دوستش داشتم. تازه 14 سالم شده بود یک شب که آمده بودند خانه ما عمه ام عروسش را از پدرم طلب کرد و قرار شد سال بعدش که من 15 ساله می شوم، بروم خانه بخت. آرام گوشه ای نشسته و شوکه شده بودم، به حرفهایشان گوش می کردم. بی اختیار برای یک لحظه نگاهم به او افتاد. عبدالله هم داشت نگاهم می کرد. شاید در نگاهم قولی که داد بود ...
فیلمبرداری دختر جوان از مرد شیطان صفت
مسافر دیگر هم در صندلی عقب سوار شدند و راننده که مرد جوانی بود به طرف تهران به راه افتاد. در میانه راه مسافران یکی یکی پیاده شدند و من تنها شدم تا اینکه در نزدیکی تهران راننده مسیر خودرویش را تغییر داد. بلافاصله به او اعتراض کردم که او مرا تهدید کرد. همان لحظه فهمیدم که او نقشه شیطانی در سر دارد به همین خاطر التماس کردم مرا پیاده کند، اما فایده ای نداشت تا اینکه در خودرو را باز کردم و در حالی که ...
محاکمه مرد خیرخواه به اتهام آدم ربایی
پلیس آگاهی، دختر جوان را تحت آموزش قرار داده و مرد آدم ربا را در محل قرار بازداشت کردند. حمید 43 ساله اتهام آدم ربایی را انکار کرد و گفت: چند روز قبل یکی از دوستانم به من گفت برادرش به هروئین اعتیاد دارد و می خواهد او را در کمپ بستری کند، اما بردارش حاضر نیست به کمپ برود به خاطر همین از من کمک خواست که قبول کردم. روز حادثه مطابق نقشه آن مرد را مقابل یک تعمیرگاه سوار خودرو ام کردم و به ...
متهم از اولیای دم طلب بخشش کرد
دو خودرو توقف کردند و حامد پیاده شد. هوشنگ اما به عمد حامد را زیر گرفت و فرار کرد. بعد از به دست آمدن این اطلاعات، هوشنگ بازداشت شد. او گفت: روز حادثه من همراه دختری به نام نرگس و چند نفر از دوستانم سوار ماشین در حال عبور بودیم که متوجه خودروی حامد شدیم که با دوستانش در حال عبور بود. حامد اصرار داشت توقف کنم که ناچار به توقف شدم. وقتی دنده عقب گرفتم ماشینم با گاردریل برخورد کرد و خسارت ...
سلام مخصوصم را به پدرم برسان
بود روزهای کودکی ما. چقدر غم در دلت بود و من تازه به این درک رسیدم. چقدر با حرف هایت مرا به آینده امیدوار می کردی. چه روزهایی که من و برادرم حسین و دایی مهدی را سوار دوچرخه خود می کردی و کیلومترها رکاب می زدی تا به بستنی فروشی مورد علاقه ما برسی؛ بدون ذره ای احساس خستگی. الان که فکر می کنم کوه صبر بودی که داماد جوانت شهید شد و دختر جوانت با دو پسر بچه کوچک ماندند و تمام فکر و ذکرت شد ما. ...
چشم تو چشم شدن به قیمت جان
ها مشخص شد که هر دوی آنها از مجرمان سابقه دار هستند که پیش از این به جرم زورگیری زندانی شده بودند. هر چند متهمان پس از حادثه زندگی مخفیانه ای در پیش گرفته بودند اما در نهایت مأموران موفق شدند مخفیگاه یکی از آنها به نام امیر را شناسایی و او را دستگیر کنند. امیر در بازجویی ها مدعی شد که از متهم اصلی به نام ابراهیم بی خبر است و جست وجو برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه 26خرداد یکی از شهروندان ...
خطرات یک پست بدون لایک !
قرار دادند. پیکانی بزرگ بالای دکمه آویزان بود و روی آن این دستورالعمل ساده قرار داشت: فشار دهید تا هیجان بیافرینید . شما می توانستید با نزدیک شدن هر فرد به دکمه، درخشش را در چشم او ببینید، همان درخششی که در چشمان آن بچۀ نوپا در آسانسور ظاهر شد؛ درست قبل از آن که دست کوچک خود را روی صفحۀ دکمه ها به این سو و آن سو حرکت دهد. روانشناسان مدت مدیدی تلاش کرده اند تا دریابند که حیوانات چگونه ...
زن جوان در یک شب قربانی دو نقشه سیاه تجاوز شد
و منیژه که با دیدن این صحنه شوکه شده بود، ابتدا درباره تغییر مسیر مرد جوان سوال کرد ولی مرد جوان گویا حرف های زن جوان را نمی شنید و به مسیرش ادامه می داد تا این که منیژه شروع به داد و فریاد کرد. خودرو به مسیر خاکی رفت و داد و فریادهای منیژه به گوش هیچ کس نمی رسید تا این که خودرو توقف کرد و زن جوان که پی برده بود این مرد چه نیت شومی در ذهن دارد شروع به التماس کرد و از مرد جوان خواست همه ...
- حکمرانی خوب - در اندیشه و عمل علی (ع)- رحمت اله بیگدلی*
...، بدانید جز کشنده ی من نباید کسی به خون من کشته شود، بنگرید اگر من از این ضربت او مردم او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او مرا مبرید [او را مثله نکنید] که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: 'بپرهیزید از بریدن اندام مرده [مثله کردن او] هر چند، سگ هار باشد. 16 علی(ع) در خصوص رعایت حقوق قاتل خویش به این اندازه اکتفا نکرد و در لحظات آخر حیات خود فرمود: من دیروز هم چون شما بودم ...
امروز روزی است که باید سیاست توأم با اخلاق و عبادت باشد
تحمل نکردی. استانداری که از اصحاب خودت بود به خاطر اینکه یک شب به مهمانی اشراف می رود در یک نامه سراسر ملامت او را زیر فشار قرار می دهی. آن نگهداری تو از بیت المال که در شب اول خلافت چراغ را خاموش می کنی تا اصحاب پر مدعای پیغمبر حساب خود را بکنند. این هم یتیم داری و ضعیف پروری تو. این است انسان چند بعدی، این است دفاع از حقوق بشر، این است احترام گذاشتن به انسان و این است اسلام. اسلام سه ...
داریوش ارجمند: استخاره بد آمد نقش مالک اشتر را نپذیرفتم
گفتم داوود جان من فکر می کردم شما قبلا میخواستی یک کار دیگر انجام بدهی، الان هم که سریال امام علی(ع) را میسازی، نمی خواستم شما را تحت فشار قرار بدهم. چون رنگ چشمهای من به درد کار شما نمی خورد. گفت نه... من همان موقع که گفتم می دانستم تو را برای چه نقشی میخواهم. من هم گفتم ببخشید... بهتر بود که من همان بار اول می آمدم و از شما کسب تکلیف می کردم. -ابتدا آقای میرباقری چند جلد کتاب به من ...
روایت حیدری های فاطمیون: نه ترسیدیم و نه پشیمان شدیم
سوریه بودم. برخی از دوستانم مجروح و برخی شهید شدند. خدابخشی نحوه مجروحیتش را اینگونه روایت می کند: در خرداد سال 95 و در حلب طی یک انفجار انتحاری مجروح شدم. از عملیات آمده بودیم. شب بود و در محل اسکان نشسته بودیم که استراحت کنیم. هوا تاریک بود که یک انتحاری خودش را منفجر کرد. در این انفجار دستم شکست. شکستگی شدیدی که به اعصاب آسیب زده و بخشی از حس انگشتانم را از دست دادم. سرم به خاطر موج حاصل از ...
داستان دردناک برده های جنسی الشباب
.... یکی از آن ها سرش را با ناراحتی تکان می دهد و از مصیبت هایش می گوید: "مردهای زیادی می آمدند و به من تجاوز می کردند. سه سال اسیر بودم و تمام مردهای آنجا به من تجاوز کردند." زن دیگری گفت: "هر شب برای هر زن، دو یا سه مرد می آوردند. هر شب بارها و بارها مورد تجاوز قرار می گرفتیم." برخی زنان را مجبور می کردند به عقدِ جنگجویان الشباب درآیند و از بقیه زنان در فاحشه ...
یک زن در یک شب 2 بار در دام 2 گروه شیطان صفت افتاد
جوان را به قتل برسانیم تا ما را لو ندهد. اما در لحظات آخر دوستش مانع شد و مرا از دست او نجات داد. وی ادامه داد: پس از آن مرا سوار ماشین کرده و در خیابانی در تهران رهایم کردند. با شکایت این زن پرونده ای پیش روی قاضی آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و با دستور وی کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران دست به کار شدند تا متهمان را به دام اندازند. از ...
بانویی با گل های کاملیا
محدوده ورود ممنوع، تصادف می کنند. ورود ممنوع رفتن و ساز مخالف زدن جوانان با جامعه ای قانونمند که خود مسبب این بی قانونی هاست را می توان در محتوای نفس عمیق (پرویز شهبازی) هم جست وجو کرد؛ اما این یکی فقط شعار می دهد، زیرا فیلم ساز در بیان حرفش از طریق روابط علت و معلولی در بطن درام، ناتوان است. دیگر کاراکترهای فیلم از قبیل مرد اخاذ، پلیس، صدام و کامی ، تمایلات مثبت و منفی درون راوی هستند که ...
کودکان خاورمیانه، جنگ زده های بی گناه
...، موضع خصمانه خود را در برابر مهاجران، به ویژه مهاجران مسلمان اعلام کرده بود. او حتی بعد از دست یافتن به صندلی ریاست جمهوری آمریکا، ورود اتباع چند کشور مسلمان نشین ازجمله ایران را به خاک آمریکا ممنوع اعلام کرد. اما وقتی پای منافع سیاسی و مالی در خاورمیانه به میان می آید، این مرد ناگهان دلسوز کودکانی می شود که حاضر نیست برای نجات جانشان، آن ها را به خاک کشورش راه بدهد. قصه ترامپ و اشک ...
عشق مردم به ما انگیزه می دهد
علاقه ای از سمت کارگردان ها نبوده یا ورزشکاران بازخورد خوبی نداشتند. بخشی هم شاید مربوط به جامعه ورزشکاران باشد که بعد از رسیدن به نقطه اوج بعضا در زمینه های گوناگون دچار افت و افول می شوند. در بیشتر کشورها ابتدا کتابی در مورد زندگی قهرمان ورزشی نوشته می شود و سپس از روی آن، فیلم سینمایی ساخته می شود. خودم به شخصه خیلی دوست دارم چنین اتفاقی بیفتد و سرگذشت خود را به صورت کتاب درآورم.با چند ناشر در این زمینه صحبت کرده ام. ...
پهلوی شدن ملک سلمان!
...> رژیم عربستان که چند سالی است از گوشه و کنار می شنود در عصر زمامداری اوباما، طرحی محرمانه برای تجزیه عربستان به پنج یا شش کشور در وزارت خارجه و وزارت دفاع امریکا تدوین شده بود، با ذوق زدگی به استقبال ترامپ و همسر و دخترش ایوانکا و شوهر یهودی او جرالد کوشنر رفت. از تصاویر منتشره بر می آمد شاهزادگان و شیوخ سعودی محو زیبایی ملانیا همسر و ایوانکا دختر ترامپ شده اند. حتی شیخی جوان از ملک سلمان خواسته ...
سلیمی: برای اهداف و آرزوها نباید سقفی تعیین کرد/ به موسیقی پاپ علاقه بیشتری دارم/ طرفدار نساجی مازندران ...
کارگردان ها نبوده یا ورزشکاران بازخورد خوبی نداشتند. بخشی هم شاید مربوط به جامعه ورزشکاران باشد که بعد از رسیدن به نقطه اوج بعضا در زمینه های گوناگون دچار افت و افول می شوند. در بیشتر کشورها ابتدا کتابی در مورد زندگی قهرمان ورزشی نوشته می شود و سپس از روی آن، فیلم سینمایی ساخته می شود. خودم به شخصه خیلی دوست دارم چنین اتفاقی بیفتد و سرگذشت خود را به صورت کتاب درآورم.با چند ناشر در این زمینه صحبت کرده ام. ...
کاش فقط برجام نقض شده بود! / از یک بی سواد رسانه به سوپراستار سینما!
اوج رسیده است. دونالد ترامپ با سفر به عربستان و سرزمین های اشغالی فلسطین، ناتوی عربی را کلید زد و به همراه آل سعود آشکارا جمهوری اسلامی ایران را برهم زننده ثبات منطقه و حامی تروریسم نامید. بحران در سوریه، عراق، بحرین، یمن، لیبی و افغانستان ادامه دارد و بحران قطع رابطه عربستان و چند کشور عربی با قطر که یکی از عمده ترین دلایل آن، رابطه قطر با ایران است، نیز شرایط منطقه را دشوارتر کرده است. در سطح ...
ضیافت رمضان در سرای سالمندان
اطلس محمودیان بانوان باغ طلوع این بار به سرای سالمندان صادقیه ، مکان زندگی جوان های دیروز آمده اند تا در کنار شهروندان ارشد در ماه مبارک رمضان با شاد کردن دل آن ها در اجر معنوی این ماه سهیم باشند. با ورود به محوطه حیاط، تنها چیزی که توجهم را جلب می کند، زنان و مردان پیری هستند که با تعجب به من می نگرند. یکی از دور فریاد می زند: دخترم سلام! خجالت می کشم؛ نزدش می روم و سلام می کنم ...
در ایستگاه تهرانپارس سوار پراید سیاه رنگی شدم که 4 جوان مرا با خود بردند!
به گزارش جام نیوز ، از سرکار می آمدم و بسیار خسته بودم، آخرین متروی شب را سوار شدم و در ایستگاه تهرانپارس پیاده شدم. وقتی از مترو خارج شدم به دنبال تاکسی بودم تا به خانه بروم که راننده پراید سیاه رنگی مقابل پایم ایستاد. دو مرد در صندلی عقب نشسته بودند و من در صندلی جلو نشستم، اما چند دقیقه بعد فهمیدم گرفتار چند شیطان صفت شده ام. آنها دهانم را گرفتند و با کتک مرا به خانه ای بردند و... ...
به صورت اتفاقی یک روز به خانه برگشتم صحنه ای را در خانه دیدم که ای کاش می مُردم!
وحشتناک دیگر در تهران دو مرد جوان کثیف به التماس هایم توجهی نداشتند و .. / آنجا باغ متروکه بود! ماجرای کثیف پسرخردسالی که قربانی آدم ربای انتقامجو در بهارستان شده بود! ماجرای گریه های زن جوان تهرانی / او پس از رهایی از چنگ یک تبهکار، اسیر دو شیطان صفت دیگر شد وقتی به محل قرارمان در احمدآباد رفتم او با کمک مادرش به طرز وحشیانه ای مرا آزار دادند! ...
علی(ع)؛ شخصیت بی همتای تاریخ/ عمل بدون ولایت خاکستر در برابر باد است
(ع) وارد کوفه شد جمعی به عنوان نماینده مردم خدمت حضرت رسیدند؛ در میان آنان جوانی بود که بعدها شیعه علی شد. او زنی را از قبیله ای خواستگاری کرد. روزی امام نماز صبح را خواند و به کسی گفت به فلان جا برو، مسجدی آنجا خواهی دید، در کنار مسجد خانه ای است که از آن خانه صدای مرد و زنی به مشاجره بلند است، آنها را نزد من بیاور. وقتی آمدند حضرت گفت چرا مشاجره می کنید؟ جوان گفت در خلوت نسبت به او ...