سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای نیمه شب تابستان/ روایت متفاوت زاکانی، الله کرم و ناطق نوری
راحتی با همدیگر ارتباط داشتند... وقتی مطمئن شدم که جریانی به نام حزب الله و گروه های شناخته شده حزب الله در برنامه امروز حضور ندارد، محوطه دانشگاه را ترک کرده و راهی نماز جمعه شدم. اما بعد از نماز جمعه خبر رسید که هنوز آشوب ها فروکش نکرده است. شایعه های اولیه ای مبنی بر کشته شدن چندین نفر، در بین دانشجویان پیچید ولی آن طور که بنده مشاهده کردم اگر قرار بود کسی کشته شود، باید از نیروهای انتظامی کشته ...
رفاقت واقع بینانه زن و شوهر در دوام زندگی موثر است
مراحل اداری هم طی شد و بنا بر یک نقض عهد و پیمان استاندار وقت از این سمت پشیمان شدم و از آقای محتشمی که وزیر کشور بودند خواهش کردم از این تصمیم منصرف شوند بعد از چند ماه در خرداد سال 68 به سمت معاون سیاسی اداری استانداری لرستان گمارده شدم. تا نیمه های سال 71 مدت کوتاهی هم سرپرست آن استانداری بودم و بعد تا سال 74 به استان همدان منتقل و معاون آقای خرم شدم که ایشان بعدها وزیر راه و ترابری شدند. از سال ...
اولش تنهایی، و آخرش هم تنهایی است
...> اتفاقا پدرم باهام دعوا کرد و مرا از خانه بیرون کرد و من مدتی در خانه ی عمه و خاله ام خوابیدم. پدر و مادرها اینکه فرزند کسی مُطرب باشد را بد می دانستند. پدرم گفت به خانه راهت نمی دهم. تو نباید ساز بزنی، برای من عیب است. من گفتم من باید ویولن یاد بگیرم، حتی اگر مرا بکشی هم باید بگیرم، اگر ویولن نزنم دیوانه می شوم. از خانه بیرون زدم. خلاصه مادرم پا در میانی کرد و پدرم کوتاه آمد. بعد دیگر ویولن شد مونس ...
دویست اسیر و یک اسلحه
راه افتادیم. اسرا را حرکت دادیم. من جلو بودم و اسرا با دست های بسته پشت سر من و بچه ها هم آخر صف به دنبال آنها بودند. هرچقدر که از خط دورتر می شدیم هم عراقی ها دل و جرأت پیدا می کردند و جسورتر می شدند و هم دلهره ما بیشتر می شد. پیش خودم فکر می کردم اگر به ما حمله کنند کارمان تمام است. شرایط بغرنجی بود. چهار نفر بودیم با یک تفنگ سالم و چند فشنگ که دویست کماندوی قبراق اما ترس ...
مهمترین دلایل حضور کودکان در شیرخوارگاه
داده بودم به خانم کالیراد می سپارد. شش سالگی و خداحافظی با شیرخوارگاه از اتاق بیرون می آیم و به همراه خانم کالیراد در داخل راهرویی طولانی برای دیدن بچه ها حرکت می کنیم. نرسیده به اتاق کودکان صدای موسیقی به گوش می رسد. هر چقدر به سمت اتاق می رویم صدای آهنگ بلند و بلندتر می شود. خانم کالیراد درب اتاق را باز می کند و می گوید: اینجا کودکان سه تا شش سال نگه داری می شوند. جلوی ...
باید دولت روحانی پالایش شود/ برخی دوستان اصلاح طلب ما به شعارهای انقلاب کمتر توجه دارند/ شورای عالی ...
مناظرات خوب ظاهر شد. شورای عالی سیاستگذاری به او فشار آورد کناره گیری کند. به نظر شما جبهه اصلاحات تا چه زمانی قرار است غیرمستقیم وارد انتخابات ریاست جمهوری شود؟ اینکه برخی به صورت پوششی یا احتیاطی در کنار کاندیدای رسمی ظاهر می شوند، رویه ای است که اشکالی ندارد. بالاخره در مدت تبلیغات انتخابات بعد از تایید صلاحیت ها و حتی قبل از تایید هرگونه احتمالی برای کاندیداها وجود دارد که ممکن است حادثه ...
جنایت عشق یک طرفه
را از دست مقتول گرفتم. حتی کف دستم هم به خاطر همین موضوع بشدت زخمی شد. چرا به آن محله رفتی؟چون فرشته جواب مرا نمی داد نگرانش بودم، من هم برای دیدنش به محله آنها رفتم. رابطه تو با فرشته در چه حد بود. آیا با هم رابطه پنهانی هم داشتید؟هرگز، حتی می خواستم با او ازدواج کنم. پس دلیلی نداشت رابطه پنهانی داشته باشیم. من او را قلباً دوست داشتم. چند نفر در درگیری شرکت داشتند؟4 یا 5 نفر ...
این زن آواره به شوهرش دارو خوراند و او را با همدستی مرد کثیفی کشت و حالا.....
فریب خوردم او در زمان آشنایی اش ادعا کرد مطلقه است و وقتی من به نیلوفر دل بستم فهمیدم شوهر دارد و همین باعث شد دست به قتل یزنیم . وی درمورد شب جنایت گفت:وقتی وارد خانه نیلوفر شدم مسعود نیمه بی هوش بود اورا خفه کردم بعد جسدش را داخل حیاط پشت ماشینش گذاشتم قرار بود سمت تهران ببرم و در آنجا سربه نیست کنم اما ترسیدم و در حاشیه شهر او و ماشینش را اتش زدم و به نیلوفر گفتم جسد را در نزدیکی تهران رها ...
مجاهدانی که از غرب اروپا تا شرق آسیا به عشق انقلاب اسلامی آمدند
...> شهروندان افغانستانی هم سهم زیادی از حضور در جبهه های حق علیه باطل داشتند. بر اساس آمار رسمی بیش از 2 هزار نفر از شهروندان افغانستان در دوران دفاع مقدس در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند و تعداد زیادی نیز زخمی شده یا به اسارات درآمدند. قربانعلی جوادی یکی از سرشناس ترین شهدای افغانستانی است که در اسفند سال 1364 و در جریان عملیات والفجر9 به شهادت رسید. هنگامی که از شهید جوادی پرسیدند: شما چرا به جبهه آمدید ...
بررسی آلبوم بزم بی جانان اثر تازه پدرام درخشانی با حضور رامین بهنا ، کوشان حداد و پویا سرایی
خودم گفتم اگر می توانی این راه را تنهایی بروی، برو! کار سختی هم بود و باعث شد یکدفعه وارد فضاهای نرم افزاری شوم؛ البته قبلاً هم در آلبوم شب های تهران با سعید شنبه زاده یک سری کارهای الکترونیک انجام داده بودم. یک باره وارد دنیایی شدم که همیشه از ورود به آن می ترسیدم چون می دانستم خیلی از این جریان عقب هستم. ولی پای آن ایستادم. بهنا: من معتقدم که این کار را بلدی؛ شاید به عنوان یک تکنسین این ...
بیشتر دختران وزنان از ترس آبرویشان هرچه می گفتم گوش می کردند
رفتاری بسیار مؤدبانه داشت. کمی که گذشت، راننده سر حرف را باز کرد و از سردی هوا گفت تا مسائل سیاسی و اقتصادی و آنقدر گفت تا اینکه توانست دل من را به دست بیاورد. آیدا با بغض اظهار داشت: آنچنان محو سخنان هوشمندانه آن مرد قرار گرفته بودم که برخلاف تصمیم اولیه ام که می خواستم فقط تا مرکز شهر بروم اجازه دادم تا من را نزدیک خانه مان برساند. هنگام پیاده شدن، مرد کارت ویزیتی به من داد و خودش را دکتر ...
طنز؛ زندگی خصوصی خانواده شین
: داداش معتاد شده؟ بابابزرگ گفت: نچ. خیلی بدتر. هرچی آتیشه از گور این ورپریده بلند میشه. واسه من عنرعنر بلند شده رفته طنزنویس شده. گفتم: خب، شده باشه. مگه چیه؟ بابابزرگ گفت تو هم تنت میخاره ها. میام برات ها. جواب دادم: اتفاقا نه، قربانِ شما. قبلا صرف شده. فقط میشه به من بگین چرا چون طنزنویس شده انداختینش تو دام؟ بابابزرگ گفت: چون بزرگی گفته: اگر جلوی صفحه طنز نشریات را بگیریم، برخی مسائل حل می شود. منم ...
ماجرای دختر مسیحی و پسر ایرانی
برعهده می گیری و دیگر به راحتی نمی توانی در جامعه حضور داشته باشی، ولی من تصمیمم را گرفته بودم. حجاب مایه آرامشم شد خادم در ادامه گفت: فردای آن شب حجاب پوشیدم و با لباس اسلامی و محجبه از خانه خارج شدم، نخست نوعی اضطراب و دلهره داشتم ولی همین که گفتم توکل بر خدا نوعی آرامش و نیروی قوی مرا در برگرفت و من با کمال آرامش و اعتماد به نفس از منزل خارج شدم. از همان روز نماز خواندن را شروع کردم و ...
اجازه ندهیم شهدا در روزنامه ها دفن شوند/ شهید احدی، چمران بسیج است/ بگو ببارد باران بر اساس واقعیت است
اهواز برگشته است. رضا که حساسیت پدرت نسبت به جبهه رفتن تو را می دانست، خودشیرینی کرد. دست تو را در دست پدرت گذاشت و گفت: ببین حاجی! من نذاشتم احمدرضا بره جبهه، برش گردوندم. تو که تا آن زمان ساکت بودی به چشم های رضا نگاه کردی و گفتی: نه بابا، چی می گی رضا؟خدا نخواسته، مشیّت نبوده. او را به کناری کشیدی و فرمان امام مبنی بر خالی نماندن جبهه ها را گوشزد کردی و از او قول گرفتی که در هر شرایطی ...
اقدام کثیف پسر پورشه سوار برای دختر پورشه سوار/آشنایی در کورس شمال تهران برای کاملیا شوم بود
کشید به سمت ماشینش برد. وی ادامه داد: او مرا به داخل ماشین انداخت و حرکت کرد. دوستانم که شوکه شده بودند، پلیس را خبر کردند. در آن لحظات وحشتزده از او می خواستم که رهایم کند اما دستبردار نبود و مرتب فحاشی می کرد. او آرام و قرار نداشت. حتی مرا کتک می زد و مدام می گفت چرا بدون هماهنگی با او، دوستانم را سوار ماشینم کرده ام. دختر جوان ادامه داد: در نهایت کنار خیابان توقف کرد که خوشبختانه پلیس ...
عاقبت شوم دوستی با خانم منشی/یکی باید کشته می شد
پرس و جو کردم متوجه شدم یک پسر جوان به نام حسین به خواستگاری او رفته است و به همین خاطر مریم تصمیم گرفته ارتباطش را با من تمام کند. وی ادامه داد: من که از شنیدن این ماجرا شوکه شده بودم شماره تلفن حسین را از موبایل مریم برداشتم و با او تماس گرفتم.حسین و دوستانش با من قرار گذاشتند. وقتی آ نها سر قرار آمدند دعوا را شروع کردند.حتی حسین و دوستانش سوئیچ موتور مرا برداشتند و با خود بردند. به ...
پیشنهاد رشوه 12 میلیارد تومانی برای واردات سیگار
...> با نفس واردات مشکل داشتید یا با برند این محصول؟ خیر اتفاقا اعتقاد دارم سرمایه گذار اگر منفعت نداشته باشد رغبتی برای فعالیت اقتصادی در کشور نخواهد داشت. اما مشکل این بود که این یک شرکت صهیونیستی بود و آورده آن به جیب اسراییل می رفت. پس با این شرایط چگونه قرار بود با ایران مراوده تجاری برقرار کند؟ همانطور که گفتم پیشتر، نهادهایی مثل اطلاعات و دستگاه دیپلماسی اعلام ...
گلخندی که تیم خیریه جراحان پلاستیک می کارند
بودم بچه ها به خاطر چهره کج و معوج و صدای نامفهومی که حروف را درست نمی توانم ادا کنم مسخره ام می کردند. به خاطر همین هم کنکور شرکت نکردم. کسی به حرف هایم گوش نمی دهد. هیچ کس مرا جدی نمی گیرد. از واکنش همکلاسی هایش می پرسم، از کنجکاوی شان از تعجب شان.می گوید که به کسی چیزی نمی گویم. جواب های آوین یک کلمه است. پدرش می گوید: همیشه همین طور است، بیرون از خانه با کسی حرفی نمی زند. هیچ حسی روی صورت آوین ...
دانش آموز دوم راهنمایی بودم که پسر همسایه مان مرا به اتاقک برد!
موادمخدر آشنا شدم. البته اولین بار زمانی که دوم راهنمایی بودم پسر همسایه مان در چناران مرا به داخل اتاقک منزلشان برد و آن جا مواد مصرف کردیم ولی با این وجود علاقه ای به مصرف مواد نداشتم. بعد از پایان تحصیلات در یک شرکت مشغول کار شدم و اواخر سال 79 ازدواج کردم. همسرم در یک مهدکودک کار می کرد که خواهرم او را برایم خواستگاری کرد. اگرچه از همان آغاز زندگی مشترک اختلافاتی با هم داشتیم ولی به زندگی ...
شیرین صمدی: خیلی از مجریان زن هزار حاشیه دارند! +عکس
. شما دقیقا از چه سالی کارتان را شروع کردید؟ از سال 83 با شبکه اصفهان کارم را شروع کردم، از سال 89 به شبکه یک سیما آمدم مجری ثابت این شبکه شدم و بعد از اجرای برنامه هایی مثل کتابخانه صبا ، روز ششم ، سیمای خانواده و این اواخر قاصدک را داشتم که کاملا مجری-بازیگر بودم، کاری که معمولا مجریان از انجام دادن آن وحشت دارند. بعد از آن هم که در عصر خانواده حضور داشتم، اجراهایم را خیلی ...
شاه: همه منتقدان را باید در توالت انداخت
نشد و به هویدا گفت شما که عملاً نخست وزیر هستید. فرمان شما را خواهیم فرستاد. وزرا همان ها باشند و دستورهایی درباره تشییع جنازه داد و رفت. هویدا به من گفت خوب کردی چیزی نگفتی. شاه در مشورت می خواهد نظر او را تایید کنند. گفتم من شانس آوردم که نفر اول نبودم والا تلخی ها نصیب من می شد. حسین خطیبی، رنج رایگان، ص 346 348٫ توضیح: روایت مشابهی در این مورد وجود دارد با این تفاوت که شاه ...
بد موقعی فهمیدم باردارم و دنیا روی سرم ویران شد
آمد چرا که همسرم، اعتراض هایم را با کتک پاسخ می داد. طولی نکشید که هیولای سفید بر زندگی ما چنگ انداخت و قدرت به صنعتی (شیشه) آلوده شد. از آن روز به بعد برای تامین مخارج سنگین اعتیادش دست به می زد. این درحالی بود که دیگر پولی برای خریدهای خانه نداشتیم. زندگی ما به سختی می گذشت تا این که تصمیم به جدایی گرفتم اما هنوز دادخواستم را تحویل دادگاه نداده بودم که فهمیدم باردارم و دینا روی سرم ویران شد. در ...
روایت یک مصرف کننده ماده مخدر؛ از چت کردن تا های شدن
خوردم که سرم را هم بالا نیاوردم. اصلا در جریان نبودم که اشتهایم چه قدر باز شده است. 6 ماه بعد، یک رول دیگر از یکی از بچه های دانشگاه گرفتم و مصرف کردم. حدودا چند هفته بعد هم، مبلغی از دوستم طلبکار بودم که به جایش یک پک گل داد. آن پک را شب ها توی پارک سر سیگار بار می زدم ولی گل خوبی نبود و اثر نداشت. یعنی من چت شدن واقعی را بعد از آن دفعات تجربه کردم. اولین بار کی چت شدی؟ دو ...
کی روش؛ یک مربی درخشان
ماموران ضد دوپینگ قبل از جام جهانی 2010: در این اتفاق چند چیز دخیل بود و من برای اولین بار در زمانی اشتباه در مکانی اشتباه بودم! ماموران کنترل دوپینگ ساعت 7 صبح وقتی که بازیکنان پیش از بازی با کیپ ورد در حال استراحت بودند به هتل آمدند. اگر شما جای من بودید چه می کردید؟ سپس در تعطیلات موزامبیک بودم که خبر از محرومیتم دادند. به دادگاه عالی ورزش شکایت کردم. در این راه هزینه کردم و شاید چندین سال پیر شدم ...
شهیدی که نحوه شهادتش را نقاشی کرد! +تصاویر
حامد شد. سردار همدانی هم چند ماه بعد یعنی 16 مهر همان سال در سوریه به شهادت رسید. یک دیدار و یک دنیا خاطره 26 آبان 94 ، تولد 25 سالگی حامد بود؛ روزی که خانواده اش قرار گذاشته بودند سرمزارش در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز جمع شوند و میلادش را جشن بگیرند. اما این بار حامد برای خانواده اش یک هدیه ویژه داشت؛ ملاقاتی به یادماندنی که پدر حامد درباره اش به ما می گوید: دو ...
چرا عبدالعظیم حسنی عقایدش را به امام زمان خود عرضه کرد؟
...: امام و خلیفه و ولی امر بعد از پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) است و بعد از آن حضرت امام حسن (ع) .... و بعد از این بزرگواران، ای مولای من امام واجب الطاعه تو هستی، پس از آن امام علی النقی (ع) به جناب عبدالعظیم فرمود: بعد از من پسرم حسن امام است، لیکن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند کرد. گوید: گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او از چه قرار است؟ فرمود: برای اینکه شخص ...
روایت عجیب از کهریزک
نگهبانان وقت با لوله pvc مورد ضرب وجرح قرار گرفته و به آنها فحاشی شده است. در این گزارش آمده است که متهمان در انظار عمومی مورد توهین های مختلف از نوع پوشش تا موضوعات دیگر واقع شده بودند و 123 نفر بازداشتی را در قرنطینه ای به مساحت حداکثر 65 متر به اضافه 37 نفر اراذل و اوباش، یعنی 160 نفر جا داده بودند، درحالی که جای کافی برای نشستن وجود نداشته است. ضرب وشتمی در کار نبود فودازی همچنین ...
پیشرفت فکری و علمی جامعه از طریق کتاب و کتابخوانی میسر می شود
...> مطالعه و کتابخوانی یعنی غذای روح مجید عمیق، نویسنده و مترجم در حوزه کتاب کودک و نوجوان کشور نیز در این آیین گفت: کودک که بودم علاقه زیادی به خواندن کتاب داشتم و با وجود مشکلات مالی زیاد کتاب کرایه می کردم و آنها را مطالعه می کردم و از آن کتاب ها مطالبی را اقتباس کرده و به صورت کتابچه در می آوردم و نوشته هایم را برای مطالعه به هم کلاسی ها می دادم . این نویسنده کودک کتاب ...
جدل هاشمی- قالیباف - عارف مردم را دچار احمدی نژاد نکند - چک پاس نشده خصولتی ها - پشت پرده توطئه تجزی
تصمیم اعتراض کند وبگوید: جای تعجب و تاسف است این دوستان نه تن ها همه عضو شورای عالی سیاست گذاری هستند، بلکه بیشترشان دست اندرکار و دارای مسئولیت در هیات رییسه و درگیر در بستن لیست شورا ها بوده اند. حال قرار است نسبت به عملکرد خودشان بررسی و ارزیابی داشته باشند؛ این باکدام منطق است؟! این روند بیش از آنکه سبب حل مشکلات میان اصلاح طلبان شود، عاملی برای شادی و هلهله اصولگرایان و محافظه کاران ...
میلاد کیایی: آهنگ ها دیگر بوی عشق نمی دهد
معضل تکرار شده ام و به همین دلیل به دنبال روشی نو بودم و سعی کردم بدعتی در کار نوازندگی به وجود آورم که موفق شدم. همین کار من باعث شد تا در سال 1342 در مسابقه موسیقی سراسر کشور بتوانم رتبه اول را کسب کنم. پدرم در آن زمان برای اینکه من به خودم مغرور نشوم گفت: تو به خاطر اینکه رقبایت ضعیف بودند موفق شدی رتبه نخست را کسب کنی. آن زمان خیلی از حرف پدرم ناراحت شدم اما الان متوجه می شوم که حرف های پدرم ...