سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیات قتل آتنا | پدر و مادر آتنا: اعدام قاتل کافی نیست | سنگسار قاتل آتنا، اخراج خانواده قاتل از پارس ...
...> از چه سالی دستفروشی می کنی؟ چون هیچ شغلی نداشتم، از 12 سال پیش فقط لباس کودک می فروختم که یعنی دستفروشی می کردم. آتنا همیشه سر بساط دستفروشی شما می آمد؟رابطه من و آتنا خیلی خوب بود، او هر روز پیش من می آمد، ساعت ها کنارم بود و بعد به خانه بر می گشت. تصور نمی کنید محیط مردانه ای مانند دستفروشی برای دختربچه تان مناسب نبود؟ او فقط کنار من می ایستاد، با هیچ ...
مرگ ناخواسته پدر توسط پسر
تفنگ بادی را برایش بیاورم. وی گفت: ساچمه ای در تفنگ قرار دادم و زمانیکه به قصد بستن، لوله تفنگ را به سمت بالا کشیدم ناگهان تیر شلیک شد و به سر پدرم برخورد کرد. وی اظهار کرد: به عمویم زنگ زدم و از او خواستم خودش را سریع به خانه ما برساند، بعد از چند دقیقه اورژانس نیز به محل رسید اما متاسفانه پدرم فوت کرده بود. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: متهم پرونده امروز برای صدور دستور قضایی به شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران اعزام شده است. 110 ...
افشای راز جسد کشف شده در اولین روز سال
پلیسی از خواهر مقتول در دستور کارآگاهان قرار گرفت و سرانجام وی در روز شنبه لب به اعتراف گشود و به اطلاع از قتل برادرش و همچنین معاونت در انتقال جسد وی به جاده جاجرود اعتراف کرد. خواهر مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در تاریخ 28 اسفندماه مادرم با من تماس گرفت و گفت داوود پدرت را می زند؛ من و شوهرم به نام مهدی . ق 42 ساله به منزل پدرم رفتیم، در زمان ورود ، داوود با چاقو پدرم را تهدید می ...
قاتل نباید به زادگاهش بازگردد
ساعاتی دیگر اعدام شود گفتم اگر به جای دخترم، پسر تو به قتل می رسید و جای ما دو مادر با هم عوض می شد و تو می خواستی فرزند مرا اعدام کنی چه تصمیمی می گرفتی. ده سال طول کشید تا من بخواهم این حکم را اجرا کنم، اما اگر شما بودید همان سال اول دخترم را اعدام می کردید. الان همه چیز را به خدا می سپارم و بعد وارد محوطه زندان شدم. با مرد اعدامی حرف زدی؟ او همراه چند مرد دیگر که قرار بود روز ...
مرگ تدریجی دوخانواده
آن طور که نزدیکانم می گویند، مادر و خواهر اسماعیل در مراسم دعایی که هر شب برای دخترم می گرفتیم که پیدا شود، آمده بودند و مادرش بسیار دعا کرده بود رباینده آتنا پیدا شود. آتنا تازه پیش دبستانی را تمام کرده بود و آرزو های بزرگی داشت. هربار که می دید پدرش به خاطر دستفروشی به زحمت می افتد، می گفت: من دیگر بزرگ شدم؛ چند سال دیگر صبر کنید درس می خوانم و شغلی پیدا می کنم؛ دیگر لازم نیست پدرم دستفروشی کند ...
وقتی سهیلا به خانه ام آمد حال طبیعی نداشت و
بعد بازمی گردد. وی ادامه داد: نیمه شب بود که متوجه باز شدن در آپارتمان شدم. فکر کردم سهیلا به خانه برگشته اما یکباره با یک مرد ناشناس روبه رو شدم. او گفت از دوستان دخترم است و مأموران پلیس ماشین سهیلا را در حوالی کرج متوقف کرده اند. سهیلا از من خواسته تا مدارک خودرو 206 او را برایش ببرم. زن سالخورده گفت: من که به حرف های مرد جوان مشکوک شده بودم مدارک ماشین را به او ندادم و او ...
این مرد کثیف تر از شیطان پارس آباد است / ناگفته های تلخ دختر مشهدی از پدرش+ عکس
...، مرا می کشد. او وقتی در خانه تنها بودیم لباس هایم را درمی آورد و مرا اذیت می کرد. چند روز پیش به مدرسه ام آمد و پرونده ام را گرفت و در راه به من گفت که دیگر نمی خواهد به مدرسه بروم. بعد از آن، چند روز به یک مسافرخانه رفتیم. نمی خواهم دیگر به آن لحظات که میان من و پدرم بود فکر کنم. از او بدم می آید. دعا می کنم بمیرد. . دختر بزرگ تر شاکی که 17سال دارد در تکمیل اظهارات خواهر کوچکش به ...
قتل زن آرایشگر از سوی دکتر قلابی
آفتاب نیوز : شامگاه 17آبان ماه سال 91 مادری برای دیدن دخترش که پس از طلاق به تنهایی زندگی می کرد، راهی خانه او شد. سهیلا و مادرش پس از خوردن شام سرگرم صحبت با هم بودند که ناگهان گوشی موبایل سهیلا به صدا درآمد و دختر جوان پس از شنیدن حرف های مرد جوان سراسیمه از خانه بیرون رفت. زن میانسال که با دیدن این صحنه شوکه شده بود در آخرین لحظه از دخترش پرسید که کجا می رود. سهیلا ادعا کرد که به دیدن یک ...
شیطان پارس آباد اعتراف کرد
در بازداشتگاه پلیس تحت بازجویی قرار داشت تا اینکه با گذشت 20 روز از گم شدن آتنا، همسرقاتل همراه با برادرشوهرش به پلیس مراجعه کرده و گفتند: جنازه آتنا را در پارکینگ خانه پیدا کرده اند. پس از افشای جنایت توسط همسر قاتل وبرادرشوهرش، مأموران همراه با بازپرس ویژه قتل به محل اقامت قاتل رنگرز رفتند و با جسد آتنای گمشده در بشکه بزرگ پلاستیکی در گوشه پارکینگ روبه رو شدند. آنجا بود که قاتل مجبور به اعتراف ...
جزئیات جدید از تجاوز به کیمیا دختر 7 ساله کرجی | کیمیا: مادرم که می خوابید، ناپدری سراغ من می آمد +عکس
خانه جدید شان در محله ای پر از معتاد نقل مکان کردند. در طول این سال ها، ناپدری کیمیا همیشه در خانه نبود اما از وقتی به خانه جدید نقل مکان کردند، مادر متوجه رفتارهای عجیب، خرافات و توهمات شوهرش شد. آن طور که از اظهارات کیمیا و مادرش برمی آید این مرد به بهانه های مختلف آنها را کتک می زده و آزارشان می داده است. این زن که حدود 43 سال دارد ادعا می کند شوهرش هر شب به او قرص خواب داده و بعد هم کیمیا را هدف ...
پیچیدگی های پیوند، عطش درونی ام را سیراب می کند
پیوند را انجام بدهیم و همین طور پشت سر هم اتفاقاتی روی می داد که وقت استراحت را از من می گرفت. تازه فلو گرفته بودم. فلوهای فوق تخصصی مان دوره اول بودند. در تمام این سال ها بیشتر همراهی و درک همسرم بوده و این به رشد هر دو در رشته خودمان کمک کرد. متولد کدام شهر هستید؟ من متولد سی سخت هستم. شهری در کوهپایه کوه دنا در ارتفاعات دامنه های زاگرس. سی سخت یک دهستان بزرگ بود که مرکز بخش عمده ای ...
فرار همسر و فرزندان قاتل آتنا از شهر/مردم با آنها رفتار بدی داشته اند
این اتفاق افتاده، مردم ما را به چشم دیگری می بینند. درحالی که اسماعیل(قاتل آتنا) تنها عضو از خانواده ما بود که رفتار درستی نداشت و از وقتی وارد بازار شد، پول پرست شد و در نهایت هم جنایتی که رقم زد، نه مردم شهر، که ما را هم شوکه کرد. مرد جوان ادامه می دهد: به خاطر قتل آتنا، ما هم عزاداریم و هم شرمنده. اما اگر کمک ما نبود، شاید راز این پرونده فاش نمی شد. از وقتی برادرم دستگیر شد ...
سعید امامی خودکشی نکرد/ استفاده از ساواک در وزارت اطلاعات فقط در حد مترجم بود/ اگر حاکم شرع هم حکم به ...
منتظری مسئله اعدام سیدمهدی هاشمی نبود؛ یعنی علت اختلاف و برکناری ایشان. پس چه بود؟ ما جریان مهدی هاشمی را برای ایشان کاملا توضیح دادیم؛ چون من خودم دادستان قضیه بودم. گفتم ایشان چند قتل مرتکب شده، به قتل ها اعتراف کرده و کاری نمی شود کرد. اعترافات مهدی هاشمی تحت فشار نبود؟ نه دیگر. اگر هم تحت فشار بود در دادگاه کیفرخواست که خوانده شد، دفاعی نکرد و گفت من کیفرخواست را ...
زندان را به جای جنگ در ویتنام انتخاب کردم
دستور فراخوانی امتناع کردم. دادگاهم در ماه می همان سال تشکیل شد. مانند بقیه پرونده های محکومان فراخوان، قاضی من اجازه نداد شهادت بدهم و بگویم چه چیز اشتباه بوده و باید درست می شد. بگویم که جنگ مسأله اصلی نیست. با این وجود 8ساعت طول کشید تا هیأت منصفه حکم بدهد. به سه سال حبس محکوم شدم. در جولای 1969 درخواست تجدیدنظر کردم اما پذیرفته نشد و به زندان رفتم. با بقیه دوستانم روحیه مقاومت را به داخل ...
آقای دکتر قلابی زندگی زنان را سیاه می کرد / او با ناهید در بلوار فردوس چه کرد؟ + عکس
او زدم. یک ربع گذشت تا اینکه متوجه شدم، نفس نمی کشد. بعد از قتل به خانه مادر ناهید رفتم تا همه داستان را تعریف کنم که او مرا از خانه بیرون کرد! بعد از آن بود که دوباره با خودروی ناهید به خانه برگشتم و جسد را روی صندلی عقب گذاشتم و در بلوار فردوس رها کردم. در ادامه متهم درجواب هیئت قضایی در خصوص ورود او به خانه ناهید در حالی که کلید خانه را داشت، گفت: قصد سرقت نداشتم و می خواستم ماجرا را ...
جزییات زندگی قاتل آتنا / خانواده متهم از شهر فراری شدند
را در جریان گذاشتند. همسایه های متهم به قتل از سال های آشنایی می گویند پدر، مادر و برادران اسماعیل خانه را ترک کرده اند و کسی داخل ساختمان نیست. چند مرد داخل آژانس نشسته اند و با یکدیگر درباره اتفاقاتی که در پارس آباد افتاده است، حرف می زنند. یکی از آنها که لباس مشکی به تن دارد، می گوید: نزدیک 20 سال است که خانواده آنها را می شناسم. خودش را خیلی کم می دیدم؛ اما خانواده اش را ...
اتفاقاتی که دل مردم را به درد آورد
اعدام شدند. محمد حاجی آقا نیامیری افزود: در آن زمان یکی از متهمان که حکم اعدام وی صادر شده بود، همان موقع فرار کرده بود که پس از 28 سال در یکی از شهرهای شمال غرب دستگیر می شود و هم اکنون نیز پرونده این قتل در دادگاه تبریز بررسی می شود. وی اظهار کرد: در حال حاضر این موضوع در دست بررسی است و پرونده وی در تبریز در جریان بوده و به زودی جزئیات بیشتر از احکام بعدی این متهم اعلام می ...
داستان غم انگیز مازیار؛ از شاگرد اولی در مدرسه تا زندگی در میان زباله ها
به گزارش بولتن نیوز، آن روز خیلی خسته بودم. کارهایم به شدت زیاد شده بود و من هم تمام مدت پای کامپیوتر بودم. همین خستگی باعث شد به جای اتوبوس، سوار تاکسی بشوم و برخلاف روزهای گذشته که در ایستگاه پیاده می شدم، در مسیر نزدیک تری به منزل، تاکسی را ترک کردم. هنوز چند قدمی نرفته بودم که چشمم به کارتن خوابی افتاد که داشت درون سطل زباله سر کوچه را جستجو می کرد. از این دست کارتن خوابها زیاد ...
نجات از قصاص با کمک ماده قانونی نجات بخش
طرفم حمله کرد. من هم چند ضربه چاقو به وی زدم و در تاریکی شب به طرف خانه خودمان فرار کردم. در خانه مان چاقو را شستم و می خواستم بخوابم اما تا صبح خوابم نبرد. در ادامه تحقیقات، متهم صحنه جنایت را بازسازی کرد و در نهایت پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی فرستاده شد. در دادگاه پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند. متهم نیز در ...
پایان 4 ماه فرار داماد قاتل
نخستین روز فروردین ماه امسال، با پیدا شدن جسد مردی در جاجرود تحقیقات برای کشف راز قتل او شروع شد. مقتول مردی حدودا 35ساله بود که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و چند روز از مرگ وی می گذشت. ماموران با انگشت نگاری جسد هویت او را شناسایی کردند و متوجه شدند که یک بار به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده بود. در ادامه بررسی ها معلوم شد که خانواده وی هیچ شکایتی درخصوص ناپدید شدن پسرجوان مطرح نکرده اند. ...
خواستگار خواهرش را با شمشیر کشت!
موتورسیکلت اش نزدیک خانه مان دیدیم، عصبانی شدم. چون قبلاً به خاطر خواستگاری خواهرم آمده بود از او کینه به دل داشتم و با هم درگیر شدیم که دعوا بالا گرفت. بعد هم با شمشیری که همراهم بود، ضربه ای به موتورش زدم اما نمی دانم چه شد که شمشیر به سرش هم خورد. ولی باور کنید من قاتل نیستم و این حادثه فقط یک اتفاق بود! متهم دیگر پرونده که در نزاع دسته جمعی حضور داشت، در دفاع از خود گفت: من ناخواسته ...
نجات داروساز قلابی از مجازات قتل زن آرایشگر
.... چند وقت با هم در ارتباط بودیم تا این که به خاطر 300 هزار تومان بدهی ام به مشکل خوردیم. روز حادثه از من خواست بدهی ام را پس بدهم، اما نداشتم. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم. سپس جسدش را لای پتو پیچیدم و در صندلی عقب ماشین گذاشتم و در اطراف تهران رها کردم. متهم در ادامه مدعی شد فقط یک قتل انجام داده و زن دیگری را مجروح نکرده است. او گفت: آن زن دروغ می گوید. من ...
❖ ناگفته های تلخ از زندگی مریم میرزاخانی در آمریکا؛ مریم میرزاخانی نخبه مهاجری که حتی بیمه درمانی هم ...
پستان دارند یا یکی از نزدیکانشان مبتلا به سرطان پستان است، در ارتباط بودم و متوجه شدم در بسیاری موارد، زنان مبتلا به سرطان پستان در ایران مورد ظلم مضاعف قرار می گیرند؛ مثلا دوستی می گفت در دوره شیمی درمانی به مادرم که مبتلا به سرطان سینه بود، اجازه نمی دادم بدون روسری یا کلاه گیس خودش را در آیینه ببیند. ما بیماران به غیر از روزهایی که واقعا حال مان بد است، خیلی مواقع یادمان می رود که بیماریم و ...
کُشتی زنانه برای بقای موسیقی اقوام
سعی می کنند فرهنگ خود را حفظ کنند. هیچ چیز را نمی توان به زور به کسی یاد داد. بسیاری از کارهای من در طول 30 سال فعالیتم، تأثیر مثبت داشته است. من شنیده بودم، دختری لباس های قشقایی مادرش را جلوی خانه گذاشته تا کارگران شهرداری آن را ببرند، اما حالا در بازار وکیل شیراز، این لباس ها را می دوزند و می فروشند. سال اولی که دنبال کلاه قشقایی برای اعضای گروه موسیقی می گشتیم، بعد از کلی جست وجو دو کلاه پیدا ...
نهادهای حاکمیتی در خصوص ساختار اطلاعاتی و امنیتی کشور تجدید نظر بکنند / باید سازمان اطلاعات زیر نظر ...
نهاد اطلاعاتی و امنیتی ما تحت عنوان یک " وزارتخانه " است و قانون آن در سال 1362 تصویب شده و آن موقع در تصویب آن دقت نظر جامع اطلاعاتی ، امنیتی و سیاسی مورد نیاز مد نظر نبوده و یا اگر هم بوده الان بعد از گذشت سه دهه نیاز به بازنگری دارد . 10 تا نماینده می توانند وزیر اطلاعات را استیضاح کنند این کارشناس مسائل امنیتی گفت: شان وزیر اطلاعات در نظام حقوقی ما مثل شان وزرای محترم ...
عبور فیلم ها از خط قرمز/ مسئولان سکوت اختیار نکنند
هنری در سال های گذشته از نمایش فیلم هایی که حتی از وزارت ارشاد اسلامی پروانه نمایش گرفته اند اما مسئولان حوزه گمان می کنند این فیلم ها "ناسالم"اند خودداری کرده است. که البته باید خاطر نشان شود سینما آزادی تهران از مجموعه سینماهای تحت پوشش حوزه هنری این روزها با مسئله شکایت درپی پخش نکردن فیلم اکسیدان روبروست. نگاه کمیسیون فرهنگی مجلس گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ...
توهین علنی "بهزاد نبوی" به شهید آیت الله دکتر بهشتی!
مرخص شدم و آقای نمازی را به جای خودم معرفی کردم، مسئولیت سنگینی نداشتم آقای منتظری به فرماندهی کل سپاه دستور داد که فروتن را به عنوان رئیس زندانها به جای آقای لاجوردی انتخاب کنید. پس از این ماجرا بود که چند روز بعد و در شرایطی که برای رفتن به ماموریت آماده می شدم آقا محسن به من زنگ زدند و فرمان آقای منتظری را به من ابلاغ کرد. من که حسابی جا خورده بودم به آقا محسن گفتم که من اصلا سابقه ...
اعتراف دکتر قلابی به قتل زن جوان در دادگاه
. او گفت: قرار بود دخترم به دیدن یکی از دوستانش که دکتر داروساز بود برود اما مفقود شد. وی ادامه داد: همان شب مردی غریبه درحالی که کلید در خانه مان را داشت، وارد شد و گفت مدارک خودروی ماشین دخترم را می خواهد. او گفت دخترم در خانه یکی از دوستانش در کرج است. اما من که ترسیده بودم وی را بیرون کردم و از آن موقع خبری از دخترم ندارم. 3روز از شکایت این زن می گذشت که جسد دختر جوان داخل خودرواش در ...
خاطره مدیر نشر نو از فروش 10 هزار نسخه زمین سوخته احمد محمود
امیرکبیر را گرفت چون فکر می کرد می تواند دوباره آن را بزرگ کند. من از سال 1360 از امیرکبیر بیرون آمدم. پدرم سال 59 از زندان آزاد شد و تصمیم گرفتیم نشر نو را راه اندازی کنیم. اولین کتابی که در نشر نو منتشر کردیم کتاب زمین سوخته نوشته احمد محمود بود که در یک روز 10 هزار تای آن به فروش رفت.
صِرف زبان آموزی کسی را مترجم نمی کند
می شدم بازهم وضع همین طور بود یا نه! جالب اینجاست که حتی سال اولی که به فرانسه رفتم پزشکی را هم کنار ادبیات فرانسه به مدت یک سال خواندم اما بعد دیدم شرایط خیلی مشکل می شود و پزشکی را رها کردم. البته ناچار هم بودم که پزشکی را رها کنم چراکه بورس ادبیات گرفته بودم و باید در همین رشته درس می خواندم. در هر حال الآن از نتیجه راضی ام و از تغییر مسیر بسیار خرسند. * به دوران تحصیل تان بازگردیم ...