سایر منابع:
سایر خبرها
سکوت مرد عروسکی در تهران شکست!
جراحی را انجام دادم. در 18 سالگی ام به لندن رفتم و مقیم انگلستان شدم. آرزو داشتم به همه دنیا سفر کنم و زیبا باشم. می خواستم با زیبایی ام مورد توجه همه قرار بگیرم و به من احترام بگذارند. این همان چیزی بود که هیچگاه در کودکی آن را حس نکرده بودم. در انگلستان وارد دانشگاه شدم و با تحصیل در رشته ارتباطات فعالیتم را در شبکه های تلویزیونی آغاز کردم. در کنار آن شروع به یاد گرفتن زبان کردم و در حال ...
گزارشی تکان دهنده از زاغه نشینی پاکستانی ها در حاشیه تهران
است که مدرسه دولتی امام هادی(ع) درس می خوانند. بچه ها اما هویت پاکستانی شان را توی مدرسه از بقیه پنهان کرده اند. این را مهدی می گوید. قل بزرگتر که سرو زبان دارتر است. مهدی به دوستانش گفته اهل افغانستان است؛چرا ؟: چون کسی با افغان ها کاری ندارد اما اگر بفهمد پاکستانی هستیم ما را اذیت می کنند. مهدی بجز علی، سه تا برادر دیگر هم دارد، شاهان ، حمزه و رحمت. بچه ها هیچکدام خانه نیستند ...
دردسر هدیه 500 میلیون تومانی به پرستار
به گزارش صبحانه ، هفته گذشته مردی با حضور در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از پرستار خانه پدری اش شکایت کرد. شاکی به قاضی محسن مدیرروستا گفت: من سال هاست در انگلستان زندگی می کنم و شرایطم به گونه ای است که بدرستی نمی توانستم برای دیدن پدر و مادر سالخورده ام به تهران سفر کنم. اما تلفنی جویای احوالشان بودم. در چند سال اخیر چون مادر 85 ساله و پدر 93 ساله ام بیمار بودند، زوج جوانی ...
کسری دو سه هزار میلیارد تومانی در بخش زندان ها داریم+فیلم
گرفته که ارتباط دادسراها با سازمان زندانها بیشتر شود تا آنها از نزدیک مشکلات سازمان زندانها و زندانیان را لمس کنند تا قرارهایی که صادر می شود منجر به حبس نشود البته وظیفه ما است که دائما سفارش کنیم. معاون اول قوه قضائیه خطاب به مدیران سازمان زندان ها تاکید کرد: چنانچه دیدید قراری صادر شده و پیگیری تامین وثیقه طول کشیده باید کمک کنید که آمار زندانیان افزایش پیدا نکند. وی گفت ...
جانبازی با کلکسیونی از مجروحیت، اما ثابت قدم و پُرتلاش
چند نفر از بچه ها در درگیری مانده بودیم که با پوشش آتش حواس دشمن را پرت کنیم تا بچه ها خودشان را بالا بکشند و پس از عقب نشینی بچه ها، ما هم خودمان را بالا بکشیم. در این گیر و دار بود که غروب همان شب مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و مجروح شدم. فاش نیوز: لحظه مجروحیت چه حسی داشتید؟ - چون قبلاً بارها مجروح شده بودم، به شهادت فکر می کردم و حتی به جانبازی، اما تنها چیزی که در فکرم ...
فرهنگ + شهروندی
رو من از حفظم. دختر خندید و زیر لب آهسته گفت: باشه پسر یک آن صورت خندان دختر را نگاه کرد. کمی جلوتر آمد و با تعجب پرسید: جدی باور نمی کنی؟ بعد که عکس العملی از دختر ندید، بلند شد. دستش را جلوی صورت دختر دراز کرد و قاطعانه گفت: بیا تا بهت نشون بدم زن دوباره داد زد: بچه آروم تر برو. من پا ندارم دختر بچه اما انگار اصلا صدای مادربزرگش را نمی شنید. گره روسری بلندی را که از مادرش گرفته بود ...
روایت های یک جانباز ارتشی از شهادت فرزند 14 ساله اش
، غلامرضا که از مریدان مسجد حجت اهواز بود، فعالیتش را به شکل جدی تری آغاز کرد و در پایگاه مسجد محله مشغول فعالیت های فرهنگی شد. مدتی می شد که پسرم برای پشت سر نهادن دوره های آموزش نظامی به صورت کاملاً رسمی فعالیتش را آغاز کرده بود. من که مدام در جبهه جنوب مشغول بودم، بعد از اینکه از نیت غلامرضا برای اعزام به جبهه مطلع شدم به او گفتم: غلامرضا جان! من به نمایندگی از طرف خانواده در جبهه ...
خلخالی بروایت دختر؛ به اصرار پدر به رئیس اصلاحات رای دادم
رای ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم که تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن می کرد، مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش می کنم به رئیس دولت اصلاحات رای بدهی. واقعاً قصد رای دادن نداشتم، اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما می روم. رای دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رای ندادم تا سال 88 که دوباره ...
ماجرای دستگیری گردان عراقی توسط چند بسیجی / واکنش امام (ره) به حضور بانوان در جبهه ها
اخراج شدند. خانه تیمی شان که بررسی شد چیزهای عجیبی پیدا کردند، مثلاً برای هر کدام از ما یک خصلت نوشته بودند. در زمانی که مجروح یا شهید می آوردند یکی از بچه ها نوار قرآن می گذاشت با این استدلال که مجروحان نارحت می شوند نوار را خاموش می کردند که بچه ها دوباره نوار را روشن می کردند. بزرگترین رمز پیروزی وحدت و پیروی از امام بود تسنیم : رمز موفقیت رزمندگان از دیدگاه شما ...
راننده تاکسی قلابی چه بلایی سر دختران جوان می آورد؟
گران قیمتی شدم. راننده به بهانه اینکه می خواهد از داخل خانه اش وسیله ای بردارد از من خواست تا در پارکینگ خانه اش منتظر بمانم. به محض اینکه داخل پارکینگ شدیم کیارش و دوستانش به او حمله کردند و وسایل با ارزش را به سرقت بردند. در سرقت بعدی، من تحت عنوان مسافر سوار برپژو 206 بودم که آنها مسافری را سوار کردند و به همان شیوه خودشان سرقت کردند. ...
اجازه دارم سرخوشی را به امید تعبیر کنم
.... راستی تحصیلات سینمایی داری؟ محمدی: نه، من سینما نخوانده ام. فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران دارم و اتفاقا بچه درس خوانی بودم. واقعیت این است که پدرم دوست نداشت وارد سینما شوم؛ اما من علاقه مند به سینما بودم و حتی کنکور هنر دادم و قبول شدم؛ اما اجازه نداد سینما بخوانم. معتقد بود سینما نیاز زیادی به تحصیلات آکادمیک ندارد. جیرانی: بسیار حرف درستی است. محمدی: دوست داشت وکیل ...
بررسی مرگ مشکوک زن سال خورده در دادسرا
اتفاقات مشکوکی که پس از مرگ زن سالمند رخ داد، باعث شد پسرش شکایتی را در دادسرای جنایی تهران مطرح کند و بازپرس جنایی با دستور احضار پرستار این زن، تحقیقات را آغاز کرد. به گزارش شرق، مدتی قبل پسر جوانی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران و طرح شکایتی، از بازپرس جنایی خواست تا به موضوع مرگ مشکوک مادرش رسیدگی کند. او در توضیح ماجرا گفت: من از مدت ها قبل در انگلیس زندگی می کردم و مادر و پدرم ...
پیروزی با شاعر است
به گزارش قدس آنلاین ، 6 سالگی اش را هرگز از یاد نبرد. همان روزهایی که کودکی اش را به سرقت بردند. شباهنگام، در روستای آرام و زیبای بروه ، روی پشت بام خانه ساده شان، تن داده بود به خواب شیرین و غرق در رؤیاهای شیرین تر و کودکانه اش. مادر از خواب بیدارش کرد ... شیرینی خواب هنوز در رگهایش بود که خود را در میان دهها نفر از اهالی روستا دید. گاه در آغوش مادر و گاه دست در دستش، میان جنگل می دوید. حتی گلوله هایی که بالای سرشان پرواز می کرد، سبب نشد محمود درست و حسابی بفهمد چه ماجرایی در حال ...
خفت کردن مسافران شب با همدستی یک دختر
اعضای یک شبکه سرقت که با طعمه قرار دادن دختری جوان یا در پوشش مسافربر دست به زورگیری و اخاذی می زدند، بازداشت شدند. به گزارش جوان، چندی قبل مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از سه مرد و یک دختر جوان به اتهام زورگیری شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: حوالی میدان نوبنیاد منتظر تاکسی بودم که خودروی پژو یشمی رنگی کنارم توقف کرد. راننده پسری جوان بود. در صندلی جلو هم دختر ...
ترجمه 2 کتاب دیگر از ژرژ سیمنون منتشر شد
...، هیچ کس در اطراف دیده نمی شد. اگر بشود گفت، از شرایطی فوق العاده مناسب بهره مند شده بودم. پشت فرمان نعش کش نشستم و به راه افتادم. حالا در مقابل عمل انجام شده ای بودم - و چه انجام شده ای! - خدا را شاهد می گیرم که چنین چیزی را پیش بینی نکرده بودم. با ارتکاب به این قتل در کلیسا، فکر کنم از نوعی تمنا و ترغیب عجیب اطاعت کردم. همه شرایط دست به دست هم داده بود که این اتفاق بیفتد. هوای نیمه ...
اخبار فوتبال + جهان
مایکل زورک با این موضوع مشکلی نداشتند. ولی هیچ کدام از باشگاه هایی که من را می خواستند، نتوانستند کاری کنند؛ بنابراین من در دورتموند می مانم. خیلی دوست دارم که در این تیم بمانم و حس می کنم دورتموند خانه من است. البته که چین هم یکی از گزینه هایم بود. طبیعی است که وقتی یک پیشنهاد خیلی خوب مالی ارائه کرده اند، وسوسه شوم. می دانم خیلی ها می گفتند من نمی توانم به چین بروم؛ زیرا این یک گام رو به عقب می بود؛ ولی فکر می کنم می توانستم درباره اش فکر کنم. ...
شهید دانش آموزی که دغدغه اش خبرنگاری بود
در روستای نوفرست در کنار خانواده بزرگ شده تنها دختر خانواده بودم و دو برادر هم داشتم که متاسفانه درحال حاضر همان دو را هم ندارم پدرم به دست و دلبازی معروف بود و سفره هایی که در خانهاش پهن می شد همیشه پر از مهمان بود. در گیر و دار ایام جوانی بودم که همسرم که نامش عباسعلی فرهادی است و از بزرگان آن زمان بود به خواستگاری من آمد و چون از قبل رفت و آمد خانوادگی داشتیم و این سبب شد تا عقد و ...
موتور سوار اسلحه اش را روی سینه ام گذاشت و شلیک کرد
دست چپم نیز به دلیل برخورد گلوله وضعیت تقریباً نامناسبی داشت. نزدیک به یک هفته در بیمارستان توحید بستری بودم و بعد از یک هفته از بیمارستان مرخص شدم. گروه های چپ از هواداران کومونیست، مائویست و چریک های فدایی خلق گرفته تا منافقین کور دل سازمان مجاهدین خلق که بعدها به عنوان منافقین شناخته شدند، بارها با اقدامات فرهنگی ما در مقابل دانشگاه تهران مخالفت کرده بودند و بارها با هم درگیر شده ...
برای اینکه خبر شهادت آقا جواد را به همسرم ندهم، خودم را مخفی می کردم
بودند در حال رفت و آمد بودم تا شاید خبری از آقا جواد دستگیرم شود، اما دریغ از یک خبر. از هر کس که جویای حال آقا جواد می شدم می گفت: آقا جواد و دوستانش رخمی شده اند و همرزمانش در حال انتقال آن ها به پایین ارتفاعات هستند. صبح روز بعد متوجه شدم که آقا جواد شهید شده است؛ در واقع آقا جواد ساعت 2 بعد از ظهر همان روزی که ما به سروآباد رفتیم شهید شده بود و تمام دوستانش در جریان بودند، اما احدی از ...
چرا عطریانفر از ارتباط مرشد سیاسی اصلاح طلبان با فرقان چیزی نمی گوید؟+ تصاویر
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار در هفته های گذشته، بخشی از صحبت های محمد عطریانفر ، فعال سیاسی و از چهره های شاخص اصلاح طلبان، در نشستی با عنوان فرقانیسم از دیروز تا امروز ، به همت انجمن اندیشه و قلم و در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی، در شبکه های اجتماعی و کانال های تلگرامی به سرعت دست به دست شد. ظاهرا عطریانفر، که زمانی عضو تیم امنیتی برخورد با گروهک تروریستی فرقان در سال 58 بود، گفت که ...
اقدام کثیف مرد تنوع طلب با 3 دختر که همسرش شده بودند
همین نیم ساعت قبل با هم صحبت کرده بودیم. می گفت: " رفته بودم خونه خاله م. بیچاره دیگه از دست "یاسر" به ستوه اومده. هاج و واج مونده بود و نمی دونست باید چیکار کنه؟! همش خودش رو فحش می داد و می گفت: لعنت به من با این پسر تربیت کردنم! کجای کارم ایراد داشت که پسرم، تنها پسرم که با بدبختی بزرگش کردم این طوری از آب دراومد؟! من خودم تو یه اداره دولتی کار می کردم. بعد از فوت شوهرم برنگشتم خونه ...
کودکان کار و خیابان پدیده ای مشهود اما مغفول در بهزیستی کردستان
وابستگی مالی ندارم. پدرم پیره و کشاورزی می کنه. درآمد چندانی نداره. به خاطر همین از بچگی رو پای خودم بودم. می خوام کار کردن رو ادامه بدم. مخصوصاً که خانواده ام اصلا کاری بهم ندارن و خیلی هم دوست دارن که کار می کنم (سینا، 16 ساله). اغلب ساعت 2-3 بعداز ظهر میایم پارک و چیپس و پفک و ... می فروشیم. من و برادرم با هم کار می کنیم. خونه مون از اینجا دوره اما چون در محله خودمون پارک نداریم مجبوریم ...
رفعت در عالم با دعای او اتفاق می افتد
است که پدر در حکم ریشه آدمی است. مرحوم شیخ احمد کافی دانشمند و خطیب معروف می فرمود:: پدرم یک کاسب بود پدرم عالم نبود بلکه پدربزرگم عالم بود. اما پدرم انسان متدینی بود به همین خاطر از برکت دعا و رزق حلال پدر به این مقامی که دارم رسیدم. وی ادامه داد: مرحوم ملا محمدتقی مجلسی پدر بزرگوار علامه محمد باقر مجلسی می فرماید: یک شب تا نیمه شب بعد از تهجد و نماز شب حالت خوشی برای من ایجاد شد و فهمیدم ...
مخفی شدن گروگان در سطل زباله برای فرار
: سوار بر موتور در بزرگراه نیایش بودم که ماموران قلابی با سد کردن را هم مرا کتک زده و یکی از آنها موتورم را دزدید. با آنها درگیر شدم تا راهی برای فرار پیدا کنم و از مردم کمک بخواهم که نشد. آنها کتکم زدند و مرا به زور داخل خودروی پژوی خود انداختند و به سمت غرب تهران بردند. آنها در آنجا گوشی تلفن همراه و 500هزارتومان پولم را دزدیدند. آنها شروع به کتک زدن من کردند که از ماشین پیاده شده و فرار کردم. ...
متهم ردیف سوم پرونده بابک زنجانی؛ من رایطه ای با آقای رئیس جمهور نداشتم/ هیچ دستوری به او ندادم
نوشته شده بود قرائت کرد. جناب آقای زنجانی با سلام، من دیروز به بازپرسی مراجعه کردم از لطف صحبت های شما در آنجا بهره مند شدم و برای من به عنوان معاونت در جرم 100 میلیون تومان قرار صادر شد اولاً من کارمند شما نبودم که اخراجم کرده باشید بلکه رئیس هیئت مدیره و سهامدار و دارای اختیاراتی در قانون تجارت بودم و بابک زنجانی در پاسخ این نامه اظهار می دارد آقای دکتر حتما شما را جو گرفته است که این ...
محاکمه مهمانی که صاحبخانه را به قتل رساند
...> چرا؟ همسرم به خاطر اعتیادم طلاق گرفت. آیا پشیمانی؟ بله من بدون اینکه متوجه باشم مرتکب قتل شدم.اما می دانم که اشتباه بزرگی کردم و تمام این اشتباهم به خاطر اعتیادم بود. مواد مخدر زندگی ام را سیاه کرد. رئیس دادگاه از همسر مقتول پرسید:چرا شب حادثه در خانه و کنار همسرت نبودی؟ و زن پاسخ داد دو سالی بود که من از شوهرم طلاق گرفته بودم. چرا از او جدا شدی؟شوهرم اعتیاد ...
پدری که پسرش را با چنگال به قتل رساند
آزاد شد، اما بعد از آزادی به شیشه معتاد شد. شب حادثه درحالی که خواب بودم، صدایی شنیدم و بیدار شدم. فکر کردم خواب بدی دیده ام. به آشپزخانه رفتم، آب خوردم و برگشتم. یک دفعه دیدم پدرم سر برادرم را زیر مبل کرده و او را کتک می زند، چنگالی هم به سمت گلویش گرفته و می خواهد او را بکشد، سعی کردم پدرم را از برادرم جدا کنم، اما نتوانستم. به بیرون رفتم و از مردم کمک خواستم. کسی نیامد. همه ترسیده بودند، حتی به ...
قاضی خطاب به متهم: اگر بدهی ها را پرداخت نکنید روزی می رسد که در ملاءعام محاکمه شوید
...> فلاح هروی پاسخ داد: نه نمی شناسم. فکر کنم مدیر مالی بوده است. این را از کیفرخواست متوجه شدم. به خدا نمی شناسم، ولی کسی بوده که در جلسه حضور داشته است. قاضی مقیسه افزود: ایشان اظهار کردند که آقای فلاح در آن جلسه حضور داشتند. متهم ردیف سوم خطاب به قاضی گفت: تو را به خدا اجازه دهید دفاع کنم. جلسه 91.4.7 به دستور رئیس جمهور وقت به صورت بحرانی جهت تهیه دارو و غذا تشکیل شده است. من ...
این سارق را شناسایی کنید +عکس
آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. اظهارات مالباخته مالباخته پس از حضور در اداره چهاردهم پلیس آگاهی به کارآگاهان گفت: داخل خانه در حال استراحت بودم که متوجه آمدن پیامک روی گوشی شدم؛ زمانیکه به سراغ گوشی تلفن همراه خود رفتم، در کمال تعجب متوجه شدم که مبلغ 12 میلیون و 600 هزار تومان از حساب عابربانک بنده کسر شده در حالیکه من داخل خانه بودم!! تمامی وسایل خودم را جهت پیدا کردن عابربانک ...
همایون صنعتی زاده گفته بود بعید می دانم بتوانید کتاب ویل دورانت را چاپ و پخش کنید!/کتاب روابط سیاسی ...
. سال ها بعد جدم به اصفهان آمد و با کمک فرزندانش کار کتابفروشی را توسعه داد و بعدا نسل دیگری از کتابچی به تهران آمد و در کار نشر کتاب و کتابفروشی چاپخانه ای را نیز دایر کرد. بعد از میان فرزندان کتابچی، کار نشر به پدرم، جواد اقبال رسید. وی به اتفاقاتی که در خانواده اقبال کتابچی رخ داده، اشاره کرد و افزود: پدربزرگم، محمدحسین اقبال برای فراهم آوردن جشن ازدواج دو پسرش در یک شب، تصمیم گرفت ...