سایر منابع:
سایر خبرها
بازخوانی مواضع 8 فرمانده درباره ماجرای شهید حججی
پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.ما از ابتدا مصمم و به دور از تردید در این راه گام برداشتیم اما ارتکاب این جنایت ها عزم و اراده ما را جزم تر و جدی تر نمود تا جای جای اراضی اسلامی را از وجود بی وجود پلیدشان تطهیر نماییم. سوم **** سرلشکر ایزدی سرلشکر مصطفی ایزدی روز دوشنبه 23 مرداد در حاشیه مراسم گرامیداشت شهید مدافع حرم محسن حججی گفت: پاسخگویی رزمندگان اسلام در ...
عاشقانه هایی که بر دل ماند/ دیدار با رهبری بهترین هدیه پدر بود
بخواهید بعضی وقت ها چرا دوست دارم مثل آن ها باشم اما همیشه خدا یک کاری می کنند که من زود متوجه شوم که کارم اشتباه است. خدا را شکر زود متوجه می شوم . ولی چیزی که بیشتر از هوای گرم مرا اذیت می کند سخنان درشتی است که به من میزند یا مسخره کردن من به خاطر چادری بودنم و اینکه پدرم شهید شده بیشتر اذیتم می کند . صبح توس: از رابطه خودت با پدرت از درد دل های دخترانه که با پدرت داشتی ...
مسجد شجره، آغاز مسیرِ بریدن از غیرخدا
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ دوستان و همراهان به بدرقه آمدند و عازم مسجد شجره شدیم تا احرام ببندیم. راه که افتادیم آغاز مرور خاطرات چند روز اقامت در جوار رحمة للعالمین بود از روضة النبی گرفته تا بقیع و شب هایی که در حیاط مسجد خیره به گنبد خضرا با رسول اکرم نجوا می کردیم و سفره دل در برابر پیامبر مهربانی می گشودیم. در همین افکار ناگهان چشمم دوخته شد به دیوارهای بقیع و گنبد خضرا که در ...
حسرتی که به دل شهید بی سر نماند
که اگر از هر شهیدی بعد از شهادت بپرسند که شما برای چه آمدی و شهید شدی و او بگوید که آمدم از حرم دفاع کنم، این قبول نیست. گفتم محسن تو را به خدا نیتت را فقط برای خدا بکن. فقط و فقط برای خدا بجنگ. بگو خدایا من آمده ام از حرمین دفاع کنم برای رضایت تو... محسن این را که شنید گفت: زهرا ، چقدر دلم را آرامتر کردی...حالا با خیال راحت اینجا هستم. از اسارت محسن چطور باخبر شدید؟ سه شنبه ...
سکوتِ سواد
پرسم چقدر درآمد دارد و آیا پول را به دلار دریافت می کند. می گوید: یه حساب تو یه بانک خارجی دارم که به اون واریز می کنن. اونجا یکی از دوستام پول رو برداشت می کنه و اینجا از صرافی ریال می گیرم. درآمدم هم خوبه ولی خیلی متغیره. مثلاً از 3 تومن در ماه دارم تا 10 تومن. البته من کار ثابت هم دارم و روزها میرم سر کار. در گفت وگوهای بیشتر متوجه می شوم که کارش ترجمه و به روز رسانی سایت فروش لوازم موسیقی یکی ...
غروب فرشچیان گریه می کند/ برای شهید محسن حججی
در سر داشتن را باید در محسن های سرزمینم به تماشا نشینیم که حتی در سر سفره عقد هم در گوش همسر جوان پر از آرزوهای قشنگ برای زندگی مشترکش چنین زمزمه عشق می کند: الآن فقط من و تو، توی این آینه مشخص هستیم، از تو می خواهم که کمک کنی من به سعادت و شهادت برسم . به راستی شهادت و نگاه آخر شهید محسن مهر تأییدی بر صداقت گفتار و عمل شهید در آخرین دست نوشته اش است آنجا که نوشت: ان شاءالله شهادتم صدق گفتارم را ...
چله زیارت جمکران کلید شهادت حججی بود
...: شهادت محسن حججی کربلایی در دل های اهل دل برپا کرده است تا آنجا که وقتی سری به صفحات اینستاگرام و یا شبکه های ارتباطی می زنیم بیشتر از هر اسم دیگری نام شهید حججی و تصویر او را می بینیم. در ادامه، دل نوشته یکی از کاربران مجازی را که با قلم خود از زبان شهید نوشته است، می خوانید: دستهایم بسته است می نویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربین ایستاده ام ...
بسته خبری دوشنبه 23 مرداد ماه 1396
...جوانی 26 ساله که روزها پیش از اسارت و شهادت، تمام جزئیات صحنه ای که قرار است در آن به شهادت برسد را تصویر کرده است: دست هایم بسته است، رو به دوربین ایستاده ام، رو به همه شما، حرام زاده ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمه گاهم، هیچ ترسی در من نیست و در عین بی ترسی از مرگ، عزیزترینش علی را یاد می کند تا معلوم شود اگر در آسمان است برای تن آسایی و حتی عیش معنوی نیست ...
نامه ای از طرف مادر به پسر شهیدش
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از اندیمشک جوان ، پسرم از صبح تا الان پشت سر هم بچه ها و دوستانت به منزلم آمدند و رفتند. هرکدام تا وارد می شد میزد زیر گریه ، روله اینها چرا اینقدر زار می زنند، تو با دل اینها چه کردی اینها از تو چه می خواهند؟ من نمیفهمم اینقدر آمدندو رفتند که خسته شدم. ولی نه، اینها اشتباه می کنند، تو شهید نشدی، تو هنوز در التنف داری می جنگی، تو ...
شهید محسن حججی و تحقیر داعش درسکانس آخر
سوریه به اسارت داعش درآمد و به دست جنایتکاران داعش در راه دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت به فیض شهادت نائل آمد. عکسی که از اسارت محسن حججی با آن چشم های غیرت آلود منتشر شده خیلی حرفه ای و سینمایی است، معلوم است داعشی ها سر صحنه هم دوربین و هم عکاس حرفه ای داشته اند، ولی عجیب اینکه هیچ فیلمی از زمان قربانی کردنش منتشر نمی کنند، فقط یک عکس خیلی بی کیفیت موبایلی از جسم مطهرش بعد از شهادت ...
بهار سرخ ؛ سروده اسماعیلی درباره شهید راست قامت حرم
، که قفس را رها کنیم با لطف عشق، ننگ نَفس را رها کنیم ای بوسعید! از دل بارانی ات بگو یک چشمه از مرام مسلمانی ات بگو ای زائر تبسم گل، زائر نسیم با عاشقان ز خلوت روحانی ات بگو ای مِهر و ماه، مُهر تو و جانماز تو از سجده های روشن پیشانی ات بگو همسنگر نگاه سحر، خطبه خوان نور! از روزگار آینه گردانی ات بگو آتش برقص با سر ...
زمزمه ای با شهید مدافع حرم سردار جانمحمد علیپور
عاشورا یادت است؟ آن شب که قرار بود برای عملیات بروی چقدر دورت چرخیدم و گفتم جان مادرت ما را داغدار نکن، به این سیاهه ها ، به این عکس شهدای گردان، به چشمان بهمن بهمنیان ، به هرکه اعتقاد داری ما را زمین گیر نکن. تو مثل همیشه فقط سکوت و سکوت و سکوت کردی و من داغدار آن لحظه ها هستم. یادم است اگر یکی از نیروهایت مجروح می شد و یا در میان نیرو های دشمن به جا می ماند، خواب از چشمانت ...
موتور علم را خاموش کردند
...، باید جھت ھا را تبدیل به برنامه کرد. ما می گوییم می خواھیم مقام اول فناوری منطقه را به دست بیاوریم. علاوه بر اینھا در بحث فضا و مدار پایین به خودکفایی برسیم و...؛ اینھا ھمه خوب است و ھمه به شما احسنت می گویند ولی باید توان برنامه ریزی داشته باشیم. برنامه ریزی یعنی باید بدانیم چه می خواھیم و از کجا بیاوریم و چقدر زمان می خواھیم و چه سازمان و چه روالی باید طی شود و... . بعد از جھت گیری و ...
گفت و گو با جورج آر. آر. مارتین ، خالقِ بازی تاج و تخت
داستانی جنگی بنویسی و این موضوع را نادیده بگیری، داستانت بنیانی ناراست دارد. همچنین متاسفانه تا حدی با تاریخ انسانی گره خورده است. مثلا اگر دنریس را در کودکی مجبور به ازدواج نمی کردند، در واقع او را به عنوان یک برده نمی فروختند، به جایی که حالا هست، نمی رسید. و باید به این موضوع هم اشاره کنم که اگر کتاب ها را خوانده و سریال را تماشا کرده باشید شاید متوجه شده باشید، شب عروسی دنریس ...
دلنوشته ای بر شهادت مدافع حرم شهید - محسن حججی -
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم، متن این دلنوشته بشرح ذیل است: تو رو به آسمان قصه های زمین را از بر کردی و با سر که نه، با سینه ای سوخته از تحمل داغ های بر دلت عاشقانه روی مبارک حق را بوسیدی هنرت بال زدن در اشتیاق بی انتهای دیدار دوست بود و فکرت تبسم ممتد حضرت عشق تو نه اسیر چنگال گرگ های سیاه داعش، که در دام نگاه دوست، خانه گسترده بودی ...
انجام تکالیف ناقص بازی با دین است
حقوق پروردگار و نعمت ها و مردم نیستند، درِ دل را به روی پروردگار عالم بسته اند، درِ گوش را به روی دعوت خدا و پیغمبر(ص) بسته اند، درِ چشم را هم به روی تماشای حقایقی بسته اند که انسان را به یک سلسله نتایج مثبت می رساند. عده ای نگاه خود به سوی حقایق را بسته اند و یاد خدا نمی افتند متأسفانه عده ای نگاه خود به سوی حقایق را بسته اند لذا خدا را پیدا نمی کنند، یاد خدا هم نمی افتند و ...
اشک فیل/اسباب معنوی افزایش رزق از لسان اهل بیت/هزینه تحصیل فرزند پدر را ذوب کرد/مجهزترین مچ بند ...
ارتباطی می زنیم بیشتر از هر اسم دیگری نام شهید حججی و تصویر او را می بینیم. در ادامه، دل نوشته یکی از کاربران مجازی را که با قلم خود از زبان شهید نوشته است، می خوانید: دستهایم بسته است می نویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربین ایستاده ام و ایستاده ام رو به همه شما، روبه رفقا، رو به خانواده ام، روبه رهبر عزیزم و رو به حرم. حرامزاده ای خنجر به دست است و ...
آذربایجانی:فوت عسل بدیعی شروع فصل نرگس بود| صباغ سرشت:سر راه فیلم سنگ اندازی کردند
. صباغ سرشت: در این فیلم البته با توجه به تجربه هایی که ما با مخاطبان داشتیم این اتفاقی که می گویید نیفتاده است. آذربایجانی: نوع نگاه و جهان بینی من از زندگی و مرگ همین چیزی است که در فصل نرگس می بینید. معتقدم که مرگ پایان نیست، بلکه جزئی از زندگی است و معتقدم که همه ما در مسیر بین تولد تا مرگ، دائما باید انتخاب کنیم و انتخابهایمان هویتمان را تعریف می کند و در عین حال روی زندگی هم نوعانمان تاثیر می گذارد و همه اینها هم در فصل نرگس مطرح شده اند. مطمئنااگر روزی نوع نگاه من تغییر کند و به هر دلیلی به اتفاق های پیرامونم طور دیگری نگاه کنم، قطعا فیلمنامه هایم باز شبیه خودم می شود. ...
چله زیارت جمکران کلید شهادت حججی بود
به گزارش پایگاه خبری همدان ورزش ،شهادت محسن حججی کربلایی در دل های اهل دل برپا کرده است تا آنجا که وقتی سری به صفحات اینستاگرام و یا شبکه های ارتباطی می زنیم بیشتر از هر اسم دیگری نام شهید حججی را می خوانیم و تصویر او را می بینیم. در ادامه، دل نوشته یکی از کاربران مجازی را که با قلم خود از زبان شهید نوشته است، می خوانیم: دستهایم بسته است می نویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون ...
عکس بی سر محسن را دیدم و هیچ چیز جز زیبایی در این مسیر، در این عکس نمی بینم
اسیری می گویند که بدون ذره ای ترس مقابل داعشی ها ایستاده. خودتان محسن را در این عکس چطور دیدید؟ همان طور که بود دیدم. شما این عکس را نگاه کنید، انگار نه انگار که شوهر من تیر خورده و اسیر دست داعشی هاست، عکس طوری است که انگار محسن، آن نیروی داعشی را اسیر گرفته . به چشم های شوهر من نگاه کنید، اصلا ترس در این چشم ها نیست، همه اش شجاعت است، دلیری است، محسن توی این عکس مثل کوه است، با صلابت است ...
ای کاش می مردم
جراحی کردیم و خداروشکر دهانش باز می شود و می تواند صحبت کند اما هضم غذا برایش کمی سخت است. گاهی اوقات بعضی از کلماتش نامفهوم است. برای یک ماه بعد هم خدا بخواهد یک جراحی دیگر برای صورتش وقت داریم و بعد ان شاءالله جراحی برای دست هایش. از او درمورد هزینه های عمل پرسیدم که گفت: نه خداروشکر مشکلی از لحاظ مالی نداشتیم؛ البته دکتر ها هم لطف می کنند وقتی قضیه اسید را متوجه می شوند، تخفیف می دهند. ...
صباغ سرشت: در حال حاضر شاهد یک جنگ روانی شدید در سینما هستیم/ آذربایجانی: افراد روشنفکر به دلایل خرافی ...
چه فردی می رود شاید آن آدم انسان درستی نباشد. ما نمی خواهیم اعضای بدن فرزندمان را به شخصی اهدا کنیم که سابقه خوبی در زندگی اش ندارد. این یک نوع نگاه دیگر برای قشر دیگری از جامعه است. متأسفانه آمار نشان می دهد هنوز فرهنگ سازی لازم در این زمینه نشده به همین علت است که وقتی انسانی مرگ مغزی می شود خانواده اش رضایت نمی دهند اعضایش دفن شود این یعنی فرهنگ سازی لازم در این زمینه صورت نگرفته که می خواهند ...
صبر نام دیگر این مرد است/ آرزویم زیارت رهبرم است
کند و اصلا صدایش در نمی آید، که چقدر تحمل دارد. حتما دیده اید که خیلی ها که مریض هستند، به زمان و زمین بدوبیراه می گویند، اما من از زبان ایشان یک بار حتی یک بار گله و شکایت نشنیدم. حتی خیلی وقت ها شده که من گفته ام چرا تو اینقدر صبوری؟! انگار خدا به ایشان با این جانبازی، یک صبری هم داده که تمام نمی شود. ایشان با همین معلولیت ادامه تحصیل داد، با همین دست ها، منبت کاری را یاد گرفت و هیچوقت دربرابر ...
گفت وگوی خواندنی با همسر شهید بی سر ؛ تنها خواسته او از سردار سلیمانی چه بود؟! (+عکس)
اگر از هر شهیدی بعد از شهادت بپرسند که شما برای چه آمدی و شهید شدی و او بگوید که آمدم از حرم دفاع کنم، این قبول نیست. گفتم محسن تو را به خدا نیتت را فقط برای خدا بکن. فقط و فقط برای خدا بجنگ. بگو خدایا من آمده ام از حرمین دفاع کنم برای رضایت تو... محسن این را که شنید گفت: زهرا ، چقدر دلم را آرامتر کردی...حالا با خیال راحت اینجا هستم. از اسارت محسن چطور باخبر شدید؟ سه شنبه بود ...
می خواست به سوریه برود، در تهران شهید شد
ما مثل روزهای اول آشنایی عاشقانه بود. هرروز عشق ما به مدد خدا از روز قبل بیشتر می شد. روزهای آخر بی قراری اش را حس می کردم. ماه رمضان بود و روزها با زبان روزه از سرکار که می آمد بیشتر به من کمک می کرد. روزهای آخر مدام خرید می کرد و خانه را از خرید خالی نمی گذاشت. به همه اقوام سر زدیم، اهل صله رحم بود، اما روزهای آخر عجیب پیگیر بود و منزل همه رفتیم. شب آخر به همه دوستانش زنگ زد. از روزی که شهید ...
ای سرت سردار همه سوزها...
پر رمز و رازت؛ آن گاه که در تار و پود بدرقه مادر جای گرفت و خمودگی زانوانت آن گاه که بوسه بر قدوم پدر زدی و بازوان پر مهرت آن گاه که برای آخرین لالایی گهواره شد؛ همه نشان از هدیه ای داشت که خدا برایت فرستاده بود. چه بگویم وقتی زبان قاصر است از وصف آن همه مردانگی و عزت! چگونه می توان نوشت از تو که خود روایتگر روزهای استقامتی و راوی عشق بازی های ناب... مدافعان حرمید و ما دلمان ...
دندان شیری کودکان، ترتیب رویش
دارند به اشیاء متحرک نگاه کنند و به صدای جعبه های موزیکال گوش دهند. اسباب بازی های پر سر و صدا را خیلی نزدیک او قرار ندهید، زیرا این امکان وجود دارد که این سر و صداها به صورت طولانی مدت به حس شنوایی کودک آسیب برسانند. همچنین کودکان اسباب بازی های نرم مانند عروسک های خرسی را دوست دارند چرا که صورت ها و بافت بدن آن ها گویی به کودک اظهار علاقه می کنند. در ماههای اول بدو تولد اسباب بازی های رنگ روشن ...
جهاد، ایستادگی و مقاومت ریشه در اعتقادات و باورهای شهید دارد
و ساکن روستای خرمده شرقیه. با همسر شهید ارتباط گرفتیم و زمان مصاحبه را تعیین کردیم. طی مسیر به سمت منزل همسر شهید، با خودم فکر می کردم که چطور همسرش امکانات شهر رو رها کرده و در روستا زندگی می کنه -چقدر متواضع و فروتن- در افکارم خانواده شهید رو در سطح مالی بالا و از اقشار مکفی جامعه تصور می کردم، شهیدی که در قید حیاتش شخص معروف و سرشناس در جامعه بود. اما تصورم اشتباه بود، او شهیدی گمنام ...
شعر ناصر فروغی فر برای شهید حججی/تو محسنِ بدونِ سری، از حسن بگو
برای خوب تر از این شدن بگو " نه دینِ ما به جا و نه دنیای ما تمام " چیزی برای این همه بی خویشتن بگو " از حق بریده ایم و به باطل نمی رسیم " راهی برای رفتن و برخواستن بگو عمری تمام آنچه که بردیم باختیم این بار از حلاوت دل باختن بگو تو شرق و عشق غرب و من ایران غم زده از غصه های هر شبه ی این وطن بگو از دردِ نانِ مردمِ ...
تقدیم به سردار بی سری که به خون خود نشست اما نیفتاد
! از تو می ترسیدند و به چشم هایت نگاه نمی کردند تا لرزه بر اندام ناپاکشان نیفتد... تویی که به خون خود نشستی و نیفتادی! محسن جان، ناگهان آمدی و با شجاعت و صلابت و مردانگی ات توانستی قلب سرزمینت را تسخیر کنی .... امروز در همۀ شهرها و روستاها صحبت از جوان خوش سیما و باهوشی است که یک بار در زادگاهش، نجف آباد طلوع کرد و بار دیگر در معرکۀ آتش و خون و در دست یزیدیان عصر، به مولایش امام حسین (ع ...