سایر منابع:
سایر خبرها
رواج شیوه های عجیب و غریب خواستگاری
...، اصلاح نژادی بود، برای همین به دنبال دختری با قد بلند و موی بور و چشم رنگی بودم و به چیز دیگری اهمیت نمی دادم و وضع مالی خیلی مناسبی هم داشتم. در حال حاضر 6 سال است که ازدواج کردم و یک دختر 3 ساله دارم، اما هر دو ما از زندگی راضی نیستیم و مدتی است به ارتباط های خارج از خانه فکر می کنم. چرا خواستگاری با گل و شیرینی در منزل دختر؟ با توجه به اینکه روحیات دخترها حساس تر از ...
بیانیه خانواده حمید صفت + عکس
این خانه می روم. بعد هم مقداری از وسایلم را جمع کردم و از آنجا رفتم. در حین درگیری حمید به سروصورت همسر شما ضربه زد؟ من ندیدم حمید ضربه ای بزند. من از ابتدای این درگیری آنجا بودم؛ حمید نه چیزی دستش بود و نه با دست یا پا ضربه ای به حاج آقا زد. پسر من قاتل نیست؛ حتی من ندیدم که گلدان را به سمت او پرتاب کند. پس چرا هوشنگ به بیمارستان منتقل شد؟ من با پسرم از ...
پدر آتنا: حرف های قاتل دروغ است
...> ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمی خوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم. حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانه مان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است. با خانه تقریبا 50 متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم حتما خانه رفته است. یکی، دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا می تواند رفته باشد. به خانه ...
بیماران در دام کلاهبرداران!
ها زیرمیزی وجود ندارد، اما این به معنی نبود تخلف نیست و در کلانشهرها کار کمی سخت تر است. این اظهارنظرات آذر سال گذشته توسط وزیر بهداشت درباره میزان زیرمیزی در کشور انجام شد. به گفته حسن قاضی زاده هاشمی کاری که دولت با جامعه پزشکی در طول این سال ها انجام داده با هیچ قشر دیگری نکرده است، چون پولی نداشت که به بیمه ها بپردازد، چهار سال تعرفه ها را ثابت نگه داشت. در اصل مقصر اصلی زیرمیزی دولت و مجلس ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه آتنا را آزار دادم نه او را کشتم! + تصاویر
. اون رو چطور کشتی؟ اونو نکشتم. خودت مگه اعتراف نکردی؟ توی آگاهی پارس آباد زیرفشار بودم و گفتم هر قتلی اینجا بوده رو من گردن می گیرم. اصلاً از خانواده اش بپرسید می گن که عصمت رفته آذربایجان و با یکی ازدواج کرده. توی آگاهی گفتن من یک سال و نیم یک خانه ای را اجاره کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غریبی رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی گردم ...
مجرمان کوچک، قربانیان بزرگ
بقیه نگاه نمی دزد و لبخند می زند، اسمش علی است و به جرم حمل مواد دستگیر شده، معتاد نیست، این را از ظاهرش هم می توان فهمید، سری تکان می دهد و می گوید: تو خانواده ما کسی لب به سیگارم نمی زد، من پول نیاز داشتم و به پیشنهاد دوستم برای یه نفر مواد جابه جا می کردم که دستگیر شدم. جلسه با مدیر کانون که شروع می شود جوانی با صوت قرآن می خواند و همه را وادار به سکوت می کند؛ کانون اصلاح و تربیت ...
ولخرجی سارقان مسلح با پول های دزدی
...> به گزارش پلیس، دزدان مسلح ساعت 7 بعد از ظهر 26 بهمن سال گذشته نیز به یک طلافروشی دیگر در خیابان جوادیه هجوم برده بودند که صحنه این سرقت نیز بازسازی شد. صاحب طلافروشی مذکور نیز به خبرنگار ایران گفت: هنگام غروب مغازه را تعطیل کرده بودم که مرد جوانی با اصرار وارد مغازه شد و خواست زنجیر و گردنبندی ببیند. در حالی که به پسر جوان مشکوک شده بودم خواستم از مغازه بیرون بیایم که ناگهان همدستش که کلاهی به ...
راهی افغانستان شد تا اذن والدین را برای راهش بگیرد
پدر و مادرمان بعد از شهادت داداش محمد یعنی حدود دو سال پیش به ایران آمدند. محمد متولد 1375بود و زمان شهادت یعنی در 31 فروردین 1394 تقریباً 19 سال داشت. محمد جوانی مذهبی بود. اهل خواندن نماز اول وقت و قرآن بود. با همه سرشلوغی های کارش، کتب دینی زیادی را مطالعه می کرد. محمد فرشته بود. یک فرشته زمینی. او همه چیز تمام بود. بعد از شهادتش متوجه شدیم که چقدر با بقیه فرق داشت. سنگ کار ماهر ...
سربازان دشمن را در هر لباسی که بودند به سرعت می شناخت
...، ولی سعادت آشنایی و همکاری نزدیک با ایشان زمانی دست داد که بنده در قوه قضائیه شروع به کار کردم و ایشان دادستان بودند. از آن به بعد رابطه ما صمیمی تر شد و تا لحظه شهادت ایشان ادامه پیدا کرد. عده ای با توجه به اینکه شهید لاجوردی سابقه کار یا تحصیلات خاصی در امرِ قضا نداشت، صلاحیت او را برای تصدی این مسند نفی می کنند، در حالی که با مطالعه صورت محاکماتی که وی انجام داده و همچنین با مرور ...
بشار رسن: این مساوی کمتر از برد نبود
آزادی قابل مقایسه نبود. شنیدم به خاطر مسائلی خاص پرسپولیس مجبور شده در خارج از خانه بازی کند اما اگر بازی در ورزشگاه آزادی برگزار می شد نتیجه چیز دیگری می شد. با گرمای هوا و رطوبت بالای مسقط مشکلی نداشتی؟ دمای هوای معمول در عراق در تابستان همیشه 56 -57 درجه است و این مساله برای من به شخصه مشکل ساز نبود. همه هواداران پرسپولیس و رسانه ها به تو امیدوار شدند . فکر می کنی ...
دخترمقیم امریکا در دام جوان فریبکار
روزنامه آگهی شود و مدارک دیگری لازم است تا در آینده رأی طلاق غیابی صادر شود. سپس رو به گیسو کرد و گفت: دخترم؛ در آینده مراقب باش با احساسات و از روی عجله تصمیم نگیری. سن زیادی نداری و می توانی در آینده فرد موفقی شوی و به مردم کشورت خدمت کنی. گیسو هم گفت: در آن سن و سال، من خیلی تنها بودم و در خیالم تصور می کردم با ازدواج کردن، همدم خوبی پیدا خواهم کرد اما از این شکست درس گرفتم و هیچ وقت در زندگی ام بی جهت به کسی اعتماد نمی کنم و از روی عجله تصمیم نمی گیرم... بعد از آن دست مادرش را گرفت و با هم از دادگاه خارج شدند. ...
از دختر 15 ساله تا زن مطلقه 49 ساله متقاضی ازدواج
به گزارش بلاغ ، محدثه انسی نژاد: واسطه گری در ازدواج امری است که در دین اسلام بسیار به آن توصیه شده است. درباره ثواب این کار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر فردی در ازدواج حلالی بین دو نفر اقدام کند تا این که خدا آن دو را گرد هم آورد، خداوند در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخن ثوابی که گفته ثواب یک سال عبادت را به او می ...
گفتگو با مادر حمید صفت / به هوشنگ گفت چرا مادرم را می زنی و دعوا شروع شد
بود که حمید با من تماس گرفت و گفت که می خواهد برای عوض کردن لباس به خانه بیایید، اما چون من شب قبلش میهمان داشتم، به من گفت ظهر به خانه می آید تا من هم کمی استراحت کنم. حمید وقتی تماس گرفت از درگیری شما و همسرتان با خبر بود؟ نه اصلا؛ چون آن زمان من و هوشنگ هنوز با هم مشاجره نکرده بودیم. وقتی به خانه رسیدم با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. بعد هم حدود ساعت 11صبح بود که حمید آمد. حاج ...
ادعای اعدام بدون محاکمه توسط لاجوردی بی اساس است
تحویل رجوی در عراق می شود. این ماجرا به خوبی نشان دهنده روحیه رئوف و انسانی آن شهید بزرگوار است. ** با اتهام علیه لاجوردی می خواهند جای جلاد و شهید را عوض کنند اکنون بعد از گذشت سی و شش سال از آن حادثه و ایضاً قریب به بیست سال از شهادت آن شهید عالی مقام، فردی که از شاگردان آقای منتظری است، با ذکر مطلبی از جنس من بودم و فلانی خدابیامرز چنین اتهام ناروایی را به شهید لاجوردی روا می ...
آقا شاگرد نمی خواهید؟
پخش شدند. تا آمدم به خودم بجنبم شروع کردند به غارت آدامس های بر زمین ریخته. با گریه برگشتم خانه. همه سرزنشم می کردند و این وسط فقط بی بی بود که دلداری ام می داد. اولین تجربه ی شکست و اولین رویارویی با واقعیت های موجود. دنیا فقط رؤیاهای ذهنی من نبود. موفقیت چه طور به دست می آید؟ برادری دارم که چهارسال از من بزرگ تر است. او هم اهل کار و کاسبی بود. یک سال با او شریک ...
زن جوان خندید و من سست شدم / سر قرار بود که راز سیاه او را فهمیدم و ...
...، با همسرم اختلاف داشتم. او خون سرد و بی تفاوت بود و نسبت به خانواده اش حساسیت زیادی به خرج می داد. نمی گذاشت دربارۀ بداخلاقی و بی احترامی های برادرش یک کلمه حرف بزنم. در عوض، راه می رفت و پشت سر خانواده ام صفحه می گذاشت. یک روز، که خسته و کوفته از سرکار به خانه برگشته بودم، دوباره با هم جر و بحث کردیم. از خانه بیرون زدم. جلوِ یک فضای سبز، زیر سایۀ درختی توقف کرده بودم که زن جوان از کنارم رد ...
وقتی زن بیوه از شوهر صیغه ای کم سن باردار شد و ...
بازگشت به نشد تا این که فهمیدم شهریار با دختر دیگری در محل کارش دوست شده است و هیچ احساسی نسبت به من ندارد. همسرم دیگر حاضر به ثبت واقعه ازدواج و گرفتن شناسنامه برای عسل نبود او حتی نفقه مرا نیز نمی پرداخت در این شرایط بود که از شدت عصبانیت به شرکت محل کارش رفتم و خودرواش را تخریب کردم اما ای کاش ... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
دستگیری دزدان طلافروشی های پایتخت پیش از سومین سرقت
طلافروشی من در منطقه جوادیه است. شامگاه 26بهمن95 بود که می خواستم مغازه را تعطیل کنم و به خانه ام بروم اما مردی وارد مغازه شد و قیمت یک زنجیر طلا را پرسید. او پس از چند لحظه اسلحه ای از داخل جیب کتش بیرون آورد و به سمت من نشانه گرفت. بعد با قنداق آن به سرم کوبید و من زخمی شدم؛ برای همین اشهدم را خواندم و با خود گفتم زندگی ام تمام است. چند دقیقه بعد همدستش که او هم مسلح بود وارد مغازه ام شد و ...
داستان معجزه وار دفن علامه طباطبایی(ره)
کردم و گفتم ایشان چند ساعتی بیشتر زنده نیست. اما قبول نکرد. همان وقت آیت الله گلپایگانی آمد که دید ایشان در حال اغماء است. این مساله را با ایشان مطرح کردم و به ایشان گفتم: شما امر کنید دکتر منافی این کار را نکند. ایشان دکتر منافی را صدا زد و از او خواست تا عصر صبر کنند. اگر جوری بود که می شود او را منتقل کرد آن وقت منتقل کنید. بالاخره یکی دو ساعت بعد درگذشت. من تلفنا فوت ایشان را به آقای ...
فیلم گفتگو با 2 دزد خشن در تهران / راز خانه مجردی پنهان ماند و ... + عکس
حجم ویدیو: 86.29M | مدت زمان ویدیو: 00:10:12 به گزارش گروه خرداد ماه سال جاری خبر مسلحانه از یک طلافرشی در خیابان عباسی به تیم اداره یکم آگاهی اعلام شد. با حضورم ماموران در محل سرقت، صاحب طلافروشی به ماموران گفت: سارقان 2 نفر بودند که با ماسک صورت خود را پوشانده و بعد با تهدید اسلحه حدود یک کیلو و چهارصد گرم طلا را سرقت و در حین اقدام به تیراندازی کردند که یکی از گلوله ها به ...
عزتی:منتظرسی دی"اکسیدان"نباشید!
...> وی همچنین افزود: خوشبختانه بعد از گذشت تقریبا 9 هفته از اکران این فیلم هنوز هم شاهد استقبال مردم و سالن های شلوغ این فیلم هستیم چرا که سعی کردیم فیلمی را بسازیم که حال مخاطبان را خوب کند. جواد عزتی نیز از مخاطبان به دلیل استقبال از فیلم تشکر و قدردانی کرد و عنوان کرد که خیلی خوشحال هستم که در اینجا و در جمع شما عزیزان حضور دارم و امیدوارم که فیلم را دوست داشته باشید، اگر فیلم را دوست ...
تلویزیون بازهم طنز سیاسی بسازد
همه جای دنیا هنرمندان با سیاستمداران شوخی می کنند! بله و به نظرم نشانه قدرت است. همین که می توانیم سریالی مانند گسل بسازیم یعنی سیاستمداران ما جنبه شوخی پیدا کرده اند و این نشانه قدرت آنهاست. وقتی من نوعی به عنوان یک سیاستمدار اجازه می دهم با من شوخی کنند، یعنی اهل دیالوگ، ارتباط و گفت وگو هستم و ظرفیت بالایی دارم. خوشحالم که در تولید این سریال سهم داشتم و باید از گروه خوب تولید و تهیه که صبوری و دقت به خرج داده اند، تشکر کنم. امیدوارم تولید کارهایی اینچنینی در تلویزیون ادامه پیدا کند چون هم سوژه، هم پرداخت و هم رویکرد سریال گسل تازه است و طراوت خاص خودش را دارد. آذر مهاجر ...
بحرین؛ از استان چهاردهم تا جدایی از ایران
نمایندگان را به یک جلسه فوق العاده دعوت می کند که من هم جزو نمایندگان مجلس بودم و اردشیر زاهدی گزارش خودش درباره بحرین را به مجلس ارائه می دهد. شما در چه سالی وارد مجلس شدید؟ ما برای نخستین بار در سال 1346 در انتخابات شرکت کردیم که درنهایت پنج نفر انتخاب شدند: دکتر محمدرضا عاملی تهرانی، دکتر اسماعیل فریور، دکتر فضل الله صدر، محسن پزشکپور و من. بنابر این ما در مجلس تشکیل یک گروه ...
گفت و گو با - حمید ص - درباره ی قتل ناپدری اش
بود 4 ساعت بعد از زمان دستگیری در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرد و گفت: به خانه رفته بودم که دیدم هوشنگ در حال کتک زدن مادرم است و یک لحظه از خود بیخود شدم و ضرباتی به او زدم اما فکر نمی کنم که عامل قتل او من باشم. به این ترتیب متهم بازداشت تا این که دیروز صبح در شعبه سوم دادسرای جنایی حضور یافت و به سوالات بازپرس پرونده پاسخ داد. چند سال داری؟ 24 ساله هستم. شغلت چیست ...
شهید لاجوردی باغیرت و تربیت دینی، نسبت به بی عدالتی و زیر پا گذاشتن ارزش های الهی حساس بود
های بسیار پرخیر و برکت است و فضیلت آن بعد از ماه رمضان، از افضل ماه های سال است. معاون اول دستگاه قضا، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای شهریورماه از جمله شهید اسدالله لاجوردی گفت: یادی می کنیم از شهید سربریده شهید محسن حججی که در این ایام حقیقتاً کشور را متحول کرد و به برکت خون این شهید سرافراز کشور متحول شد. وی در ادامه با طرح این سؤال که چرا بعد از این همه سال باید یاد شهدا ...
فیلمی که همگام با امید حرکت می کند
. این جریان ادامه داشت تا این که رسیدم به بحرانی که به خاطر آن مجبور به تهیه دارویی خاص بودم. در آن بازه زمانی من با افراد و داروخانه های خاصی آشنا شدم تا این که در یکی از همین داروخانه ها به پسربچه ای با مادرش رسیدم که مادر سرطان داشت و در دست پسربچه یک کیسه دارو بود. آن موقع بود که حس کردم این پسربچه همان پسربچه ذهن من است. از اینجا کم کم یک خط داستانی شکل گرفت و بعد از آن شروع به نوشتن سکانس هایی ...
تجربه روان پزشکی در انگلیس
جنر پزشک ودانشمند سرشناس قرن نوزدهم که شاگرد و دوست #جان_هانتر بوده است. او برای نخستین بار واکسن را ساخته است. می گویند جان هانتر به ادروارد جنر این گفته ی #ویلیام_هاروی را یادآور شده است که فکر نکن، آزمایش کن! به گونه ای این گفته ی هانتر نشانگر رونق تجربه گرایی در آن زمان بعد از معرفی آرای جان_لاک ودیگر تجربه گرایان قرن هجدهم است. به نگاه تجربی، در عمل ادواردجنر نمونه ی آبله ی گاوی را ...
گفت وگویی اختصاصی در زندان انفرادی ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
...> زیر فشار بودم و گفتم هر قتلی اینجا بوده رو من گردن می گیرم. اصلاً از خانواده اش بپرسید می گن که عصمت رفته آذربایجان و با یکی ازدواج کرده. توی آگاهی گفتن من یک سال و نیم یک خانه ای را اجاره کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غ. رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی گردم؛ اگه یک ساعت دیر برم خونه خانمم زنگ می زنه می گه "کجایی؟". من یک سال و نیم کجا می تونستم برم؛ پارس آباد محیط ...
کدام خارجی در استقلال، حاشیه امنیت داشت؟
خبر ورزشی: چشم آبی بودم، انتقاد نمی کردید! این تازه ترین ادعای علیرضا منصوریان بعد از موج جدید انتقادات است، انتقاداتی که نظیرش را هم خود منصوریان فصل قبل تحمل کرد و هم تمام سرمربیان قبلی استقلال، به وقت ناکامی با آن مواجه بودند اما منصوریان با این که می داند تنها راه عبور از این موج های منفی، گرفتن نتایج مثبت است، ترجیح می دهد از رنگ چشم هایش حرف بزند و همدلی حامیان مربی ایرانی را برانگیزد، غافل ...
گفتگو با 2 خوشگذران که به طلافروشی حمله کردند و ... + عکس
طلاها را چه کار کردید ؟ بیشتر صرف خوشگذرانی شد. ما دو نفری خانه مجردی اجاره کردیم. ابتدا دو موتور سیکلت هر کدام به مبلغ 5 میلیون و 400 هزار تومان خریدیم و بعد شروع به خوشگذرانی کردیم. مثلاً لباس های مارک دار می خریدیم و به مسافرت رفتیم. همدستم خیلی دوست داشت به مسافرت برویم و به همین دلیل به شیراز رفتیم و کلی پول خرج کردیم. ما حتی قصد داشتیم بعد از سفر به جاهای دیدنی ایران به کشورهای ...