سایر منابع:
سایر خبرها
پای مادر حمید صفت هم به پرونده قتل هوشنگ باز شد
اختلاف ها به شکلی نبود که بخواهیم او را به قتل برسانیم. از شب قبل از حادثه ما باهم درگیری داشتیم ولی با این حال من میهمان همسرم را به فرودگاه بردم و همیشه برای او احترام قائل بودم و او را دوست داشتم. در این درگیری من بین پسرم و هوشنگ بودم تا او کتک نخورد نه اینکه او را گرفته باشم تا پسرم شوهرم را بزند.در پایان جلسه، به دستور بازپرس جنایی، حمید به زندان منتقل شد و تحقیقات تا اعلام نظر قطعی پزشکی قانونی در رابطه با علت مرگ هوشنگ ادامه دارد. منبع: رکنا برای مشاهده اخبار حوادث کلیک کنید ...
سوءاستفاده مرد آزارگر از نام کارگردان مشهور سینما
کنیم و من در بخش زنان به او کمک کنم. روز حادثه به خانه ام آمد. چند تا قرص به من داد که با خوردن آن بیهوش شدم. چند ساعت بعد به هوش آمدم و متوجه شدم مرا مورد آزار و اذیت قرار داده است. با ثبت این شکایت، دستگیری متهم در دستور کار ماموران قرار گرفت. شاکی با راهنمایی پلیس، با سعید تماس گرفت و در خانه اش قرار صوری گذاشت. سعید وقتی پایش را در خانه گذاشت در دام ماموران گرفتار شد و به زندان ...
روایتی خواندنی از مذاکرات ابراهیم یزدی با صدام حسین در هاوانا / علت دلخوری صدام از ایران چه بود ؟ /پاسخ ...
، چون ما اسلحه را می خریدیم و خودمان در ساختنش دست نداشتیم، ولی تصمیم داشتیم که اگر شاه بخواهد تا 4 ماه بعد از این تاریخ همین روش را ادامه بدهد با او در تمام جوانب بجنگیم. به این جهت با روس ها وارد مذاکره شدیم و آن ها بنا را بر این گذاردند که به ما کمک کنند. ولی قبل از آن در تماس دائم با دولت الجزایر بودیم و با رئیس مجلس ایرانی در بغداد ملاقات کردم و به دنبال راه حل مسالمت آمیز می گشتیم و نظرمان را ...
روایت ابراهیم یزدی از نامۀ محرمانه بازرگان و آخرین دیدار با امام
برای شرکت در اجلاس سران کشورهای عدم تعهد به هاوانا سفر کرده بودم، در مذاکره با رهبران دولت های عربی به آن ها گفتم که شما عرب زبان هستید و زبان این عرب [صدام حسین] را بهتر بلد هستید. بروید صحبت کنید. باید شما عرب ها به ما یک جایزه بدهید که شاه، بزرگترین حامی اسرائیل در منطقه را سرنگون کرده ایم. حالا چرا عراق آمده و قوای خودش را در مرز های ایران تمرکز داده است؟ محور اصلی سیاست دولت موقت در رابطه با ...
راز شگفت انگیز پیاده شدن شیخ عباس قمی از اتوبوس
ماشین شدم. بعد از مدتی که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتی شما رفتید خیلی برای ماشین معطل شدم، برای هر ماشینی دست بلند می کردم نگه نمی داشت تا اینکه یک کامیونی نگه داشت .وقتی سوار شدم، قدری که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنی است و مسیرش همدان است؛ از قضا من هم می خواستم به همدان بروم، چون مدت ها بود که دنبال یک سری مطالب می گشتم و در جایی نیافته بودم؛ فقط می ...
شکنجه های دوران کودکی انگیزه ای برای قتل پدر
سیگارش را روی بدن من خاموش می کرد. او همچنین زمانی که با مادرم ازدواج کرد، او را فریب داده بود؛ برای همین همیشه می خواستم که از او انتقام بگیرم. اکبر در ادامه تحقیقات به کارآگاهان گفت: چند روز قبل از قتل، پدرم برادر کوچکم را شکنجه داده بود؛ برای همین خیلی عصبانی بودم. چند روز پس از آن متوجه شدم صاحب گاوداری یکی از گاوهایش را به قیمت 700 هزار تومان فروخته است؛ برای همین خاطر نقشه سرقت از ...
فریب زن ماساژور در تهران با ادعای همکاری با طنزپرداز مشهور + جزئیات
پذیرفتم و به او اعتماد کردم. قرار شد در آن شرکت استخدام شوم، به همین خاطر برای عقد قرارداد او را به خانه ام دعوت کردم. شاکی در خصوص روز حادثه گفت: آن روز پاهایم به شدت درد می کرد. وقتی آن مرد به خانه ام آمد، پاهایم را معاینه کرد و قرصی تجویز کرد تا آنرا بخورم. او گفت که قرص را از قضا همراهش دارد. به محض خوردن قرص بیهوش شدم و خوابم برد. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم او مرا آزار داده است. بعد از ...
ناگفته های پدرخوانده از پرونده سرهای بریده
؟ از دوران دبیرستان. یک بار هم خودزنی کردم. در ژاندارمری با کسی هم درگیر شدی؟ یک بار وقتی افسر دستور ایست داد، عصبانی شدم و می خواستم تیراندازی کنم. بعد از خدمت مشغول چه فعالیتی شدی؟ کارمند بانک بودم تا این که سال 50 دوباره به ناراحتی روانی مبتلا شدم. این اواخر قرص مصرف می کردی؟ نه. تا چه مقطعی درس خوانده ای؟ ...
واکنش حسین شریعتمداری به دستگیری جاسوس اسرائیل
گلپور گفته است: وقتی رضا گلپور در سال 81 کتاب خود به نام شنود اشباح را منتشر کرد، از آنجا که ظاهر کتاب علیه برخی از اصلاح طلبان بود، خیلی ها بدون توجه به موضوع اصلی کتاب درباره آن به به و چه چه کردند ولی بنده فقط چند روز بعد از انتشار کتاب طی یادداشتی طولانی و هشت ستونی در روزنامه کیهان هشتم بهمن 81 - یعنی 15 سال قبل- که متن آن موجود و برای همگان قابل دسترسی است، به نقد شنود اشباح پرداختم و با ...
اظهارات حامد بهداد درباره ی کیمیایی،مشایخی و کیارستمی
برود و با او حرف بزند، پس از مدتی به خاطر مسائل بچه گانه ای که مشخص نیست، طرد شود. در مهر ورزیدن و مودب بودن به خودم ایمان دارم. اگر کسی نمی تواند دیگران را دوست داشته باشد، مشکل از اوست، این بی احترامی نیست. من اگر بازیگر نمی شدم البته الان هم هستم، منتقد می شدم. من همه را دوست دارم . بازیگر نارنجی پوش گفت: می توانم به شما آدرس هایی بدهم مبنی بر اینکه مرا تایید کنید. این رفتارها و ...
دختری 13 ساله با پای خود به خانه شیطان رفت و ...
مدرسه می رفتم و دوست نداشتم پس از پایان کلاس ها به بازگردم چرا که از دیدن مشاجره های شدید پدر و مادرم رنج می بردم درس هایم خیلی ضعیف شده بود ولی باز هم به تحصیلاتم ادامه می دادم چرا که چند ساعت از خانه، پدر و مادرم دور بودم. زمانی که کلاس اول راهنمایی بودم اختلافات پدر و مادرم شدت گرفت به طوری که آن ها مجبور شدند از یکدیگر طلاق بگیرند. در این میان دادگاه حق حضانت مرا به مادرم سپرد و من ...
در جلسه بازپرسی حمید صفت چه گذشت؟ | شکایت برادر ناتنی از حمید صفت و مادرش
به گزارش آفتاب به نقل ار شهروند: صبح دیروز شعبه سوم دادسرای جنایی رسیدگی به پرونده خواننده رپ را در دستور کار خود داشت. بازپرس منافی آذر برای دومین بار پس از حادثه مرگ مشکوک ناپدری خواننده رپ، متهم این پرونده را احضار کرد. او همچنین اعضای خانواده متهم، دو پسر و دوست صمیمی مقتول را به دادسرای جنایی تهران فراخواند تا شاید بخشی از ابهامات این پرونده خبرساز روشن شود. جلسه ...
زنانی که نامشان در تاریخ جامعه پزشکی ایران ماند
همه این گروه ها مانند فرزندان من هستند، اما گروه پرستاری دانشگاه تربیت مدرس گل سرسبد فرزندان من است و همواره نظر ویژه ای به این گروه داشته ام.هر چه قدر ما پرستاری و مامایی را در کشور گسترس دهیم و دانشجویانی در مقاطع دکتری برای آن تربیت کنیم بازهم کم است و این رشته رشته ای رو به رشد و گسترش است. نماد پرستاری ایران، خواستار عملیاتی کردن دانسته های علمی و نظریه های پرستاری در عرصه عمل شد و ادامه ...
توانستیم جایگاه تحقیقات را به دولتمردان نشان دهیم
داشت . عباس شفیعی در سال 1365 به عنوان رئیس دانشکده داروسازی دانشگاه تهران انتخاب و مشغول به کار شد. مرد خستگی ناپذیر داروسازی کشور همچنان با انرژی و سرحال در حال تحقیق و تدریس است. استاد بسیار صبورانه و با انرژی پذیرا و پاسخگوی ما شدند . تقریباً همیشه با علاقه و جدیت درس می خواندم، چون واقعاً به این یقین رسیده بودم که برای پیشرفت، چاره ای جز درس خواندن ندارم. در ذهن کودکانه ...
موفقیت ها و شکست های - داستین هافمن -
وب سایت فیلم نت نیوز - ترجمه از پوریا شجاعی: داستین هافمن بازیگر آمریکایی که تا کنون برای فیلم های کریمر علیه کریمر و مرد بارانی موفق به دریافت اسکار شده است از موفقیت ها و شکست هایش می گوید. تا به حال به جلسات روان درمانی رفته اید؟ همه ی عمرم، هی یک مدت نمی رفتم و باز می رفتم. اولین بار زمانی بود که سال ها یک بازیگر بیکار بودم، و بعد موفقیت هایم شروع شد و تمام جلسه های روان ...
منتظر استقرار شورای پنجم و شهردار جدید هستیم
و تهویه نداشتن و... چندان با بازدهی روبه رو نمی شود و به این مهم توجه نمی شود. از شما این سؤال را می پرسم، چون شما به عنوان رئیس اتحادیه در جریان سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های نمایشگاه کتاب هم هستید... حق با شماست. پس از انتقال نمایشگاه به مصلا و بعد هم شهر آفتاب، محل استقرار بخش های کودک، دانشگاهی، بین الملل و آموزشی در سازه های موقت چادری، با هوایی که در ایام اردیبهشت یا با بارش های ...
پسرم را از شهردارشدن منع کردم
کرده بودم، در گزینه ها هم نباید بیاید. یعنی خود شورای شهر با وجود توصیه شما باز هم نام ایشان را در میان کاندیداها گذاشته است؟ زور که نمی توانم بگویم. شورای شهر ایشان را در گزینه ها آورده است. بنده خودم به ایشان توصیه کردم که این را نپذیرد؛ حتی گفتم اگر آنها هم مصوب کردند، تو نپذیر. پس خبری که درج شده را کذب می دانید؟ یعنی پسرتان درحال حاضر هیچ سمت رسمی یا مدیریتی در بدنه شهری ...
انسان تک ساحتی نیستم
تفکرات سیاسی و اجتماعی خاص بودید و این مسئله در شما نهادینه شده است؟ این در پیشینه کار من وجود داشته است. اما الان بیشتر تکنیک برای من مهم است و من تکنیک تازه ای را در آثار خودم به کار بردم. اینها حاصل تقریبا 50 سال تجربه است. اما خب، نمی دانم اگر آموزش می دیدم می توانستم این گونه باشم یا نه. من در کنکور دانشگاه رد شدم. آن زمان کپی کار خیلی ماهری بودم. اما کپی را از همان زمان ناکامی در رفتن ...
قصد کنایه زدن به رییسی را نداشتم/ کاندیدا شدن قالیباف درست نبود
بحث هایی اینچنین با دفتر پیش می آمد. وی ادامه داد: وقتی رفتم گفتند حضرت آقای چنین نظری دارند واقعا برای من تغییر زیادی بود. این فضا از نظر درونی سخت بود زیرا من فردی عمرانی و اجرایی بودم با این حال گفتم در این زمینه مطمئن هستید و گفتند فردا بیایید خدمت ایشان بروید. این توفیق حاصل شد و روز بعد رفتم و حضرت آقا گفتند ما منتظر شنیدن حرف های شما هستیم وقتی متوجه شدم نظر ایشان این است سمعا و ...
متین از من خواست تا مادرش را ببینم وقتی به خانه همسایه رفتم او تنها بود و
آزمون سراسری آماده می کردم. بیشتر معلمانم مرا خانم دکتر صدا می زدند چرا که شاگرد ممتاز رشته تجربی بودم. دوستانم با دیدن این صحنه ها اطرافم حلقه می زدند وبه حال من غبطه می خوردند. برق شادی در چشمانم می درخشید و من در رویاهایم خودم را در قامت یک پزشک می دیدم که لباس سپیدی بر تن کرده و قرار است جان انسان های زیادی را از مرگ نجات بدهد. دوستانم اشکالات درسی خودشان را از من می پرسیدند و پدر و مادرم با دیدن ...
زندگی سیاسی ابراهیم یزدی
مشکل بود، امروز که خیلی راحت می توانیم قضاوت کنیم. بنابراین، من موضع ایشان درباره جنگ مسلحانه را پذیرفتم؛ اما بعد از ایشان پرسیدم به جای جنگ مسلحانه چه می خواهید بکنید؟ من جنگ سیاسی – روانی علیه ارتش را مطرح کردم. گفتم ما به هر حال، با ارتش درگیر خواهیم شد چون پاشنه آشیل آمریکا و شاه در ایران، ارتش است. ما چگونه باید با ارتش مقابله کنیم؟ شما جنگ مسلحانه را نفی می کنید؛ منطق شما را هم من می پذیرم ...
طنز؛ اول قلیون بعد غذا
شنیدن حال و احوالم برای من تشخیص افسردگی داد و گفت: برای درمان بهتره یک سگ بگیرید. حیوان خانگی در روحیه تاثیر مثبت دارد! با اصرار مادرم به پدر قرار شد تا مدتی که حال من خوب شود یک توله سگ بگیریم. بعد از خرید سگ مشکلات من بیشتر شد. اول از همه سگ عزیز ما رابطه خوبی با من نداشت یعنی هر چی من می گفتم به سراغ من اگر میایید نرم و آهسته بیایید تا مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من ...
از مهر جا نمانند
...؛ وقتی هم که می پرسیدم چرا باید این قدر پول بدم، می گفتن چون افغان هستی. تازه اولش می گفتن ببرش یه مدرسه دیگه؛ اینجا کلاس ها پر شده. صدبار بهشون گفتم اسم دخترم رو بنویسید تا من پولش رو جور کنم و براتون بیارم ولی قبول نمی کردن. می گفتن اصلا چرا دخترت رو میاری مدرسه؟ ببرش خونه های مردم رو تمیز کنه. تو نظافت بهت کمک کنه. بچه داری کنه، ظرف بشوره. درس خوندنش برای چیه دیگه. بهشون گفتم اگه دخترم درس ...
زن گمشده، قربانی ماجرای شوم
دیگر دهانش را فشار دادم که لحظاتی بعد متوجه شدم بی حال شده است. با جسد مقتول چه کردی؟ بعد از قتل به خارج از خانه رفتم تا ببینم همسایه ها از سروصدا باخبر شده اند و بعد به پارک مقابل خانه رفته و گریه و زاری کردم، سپس به خانه برگشته و به روی صورت مقتول آب پاشیدم اما او مرده بود. درحالی که بسیار ترسیده بودم از خانه خارج شدم و یک ساک به قیمت 40 هزار تومان خریدم. قصد داشتم جسد مقتول را جابه جا ...
بانوی نابینای کرمانی با دست هایش می بیند
مادرزادی است؟ نه! من از نظر جسمی سالم بودم و هیچ معلولیتی نداشتم، اما در سال 91 بر اثر یک اتفاق، معلول شدم، یعنی در روز اول دی ماه سال 91 یک حادثه موجب شد که این اتفاق بیفتد و حالا معلولیت شنوایی، بینایی و جسمی دارم. ضربه ای که در آن حادثه به من زده شد به عصب اصلی آسیب زده است و به هیچ وجه نمی شود برای آن کاری انجام داد. فارس: یعنی شما بینایی تان را بلافاصله بعد از ...
پیشنهاد فتاح به دولت: یارانه را قطع کنید
ایتام که بیشتر از اطراف تهران بودند را آماده کردیم و در محلی که پیش بینی کرده بودند، خدمتشان رسیدیم. سر مراسم افطاری بنده و ایشان دو نفری بودیم که سوالات ایشان و نکات بنده حدود یکساعت بیشتر طول کشید و ماحصل گفتگوی خوب و موثری شد که این بحثها هم در آنجا صورت گرفت. از جمله ایشان از من پرسیدند نظر شما در مورد سایتی که بعد از انتخابات یا در حین انتخابات از طرف دولت ایجاد شد و ثبت نام به صورت ...
چگونگی کلاه گذاشتن بر سر تماشاگر
روشنفکر وطنی ما تحت تاثیر فضای حاکم فراموش می کند که سینما کلاس درس اخلاق نیست، سینما محفلی برای سرگرمی است و مخاطب ضمن تماشای لحظات هیجان آور سینمایی باید اخلاق گرایی را تجربه کنند. فیلم سارا و آیدا از آن دست فیلم هایی است که یک کلاس اخلاق فوق العاده باکلاس است، اما از زاویه پرداخت سینمایی و دراماتیک فیلم بسیار بی کلاسی است. فیلمساز دقیقا مثل فیلم سعادت آباد هیچکدام از اعضای طبقه متوسط را بی ...
نعل وارونه کریم با استعفاهای اردوغانی + یک خاطره
تعجب می کنم! ایشان با تسلط بر ادبیات و گفتمان اصولگرایی صراحتا به اینجانب فرمود که شما خودی هستید! دوستان جریان اصلاحات را هم که خودی دانستند! بهتر نیست این برادرِ دست به استعفا که هر از چندگاهی کار مردم را به امان خدا رها کرده و کرمانشاه را به مقصد تهران ترک می کنند، این "لولو های سر خرمن" را شفاف معرفی کرده تا دستگاه های قضایی و نظارتی تکلیف مردم را با آنها و البته شخص آقای کریم روشن کنند؟ ...
3 تا حرف داره؛ اگه گفتی؟
میان گذاشتم، ابرو در هم کشید و گفت: وا! این چه حرفیه؟ پدر و مادر بین هیچ کدوم از بچه هاشون فرق نمی ذارن! نشسته بود و داشت سریال خانه سبز می دید. روی مبل فرو رفتم و سکوت کردم. چند دقیقه بعد اما همان طور خیره به تلویزیون گفت: الان کامران از فوتبال می آد، خسته ست. پاشو زیر قابلمه رو روشن کن، بی غذا نمونه بچه م! گاهی حتی آلبوم های خانوادگی را در خلوتم ورق می زدم ببینم نکند مرا از سر کوچه یا خیابان به ...
روایت خسرو دانشجو از مخالفتش با احمدی نژاد
نژاد (برای ریاست جمهوری) به شدت مخالف بودم. آقای احمدی نژاد که زنده است. می توانید از خودشان سؤال کنید. حتی ما ساعت ها جلسه دو نفره داشتیم. تا پاسی از شب. به ایشان گفتم شما کنار برو و ایشان هم اصرار داشت که حتما می خواهد بماند. آخر نه من توانستم ایشان را متقاعد کنم و نه ایشان من را. اما این که شما از عرایض من چه برداشتی بکنید به خودتان بازمی گردد اما این که وارد حریم من بشوید که به چه کسی رأی دادم ...