سایر منابع:
سایر خبرها
نحوۀ شهادت کودک شیرخوار امام حسین(ع) در کربلا
بود نزد حضرت آوردند، امام (ع) در گوش او اذان گفت و کامش را برداشت، در همین حال تیری بر حلق آن طفل اصابت نمود و به شهادت رسید. امام حسین تیر را از حلق او بیرون کشید و کودک را به خون خودش رنگین کرد و فرمود: واللهِ لأنت أکرم عَلَی الله الناقۀَ وَلَمُحمدٌ أکرمُ عَلَی اللهِ من صالح؛ به خدا قسم تو ای کودک در پیشگاه خداوند از ناقه صالح گرامی تر و جدِّ تو محمد (ص) از صالح پیامبر ...
آنجلینا جولی از جدایی اش از برد پیت گفت
به گزارش بولتن نیوز ، بازیگر-کارگردان آمریکایی در مصاحبه ای جدید درباره فیلم جدیدش حرف زد که درباره فاجعه نسل کشی در کامبوج است و در عین حال بر دیدگاه او درباره خانواده اش و رابطه اش با برد پیت تاثیر گذاشته است. به نقل از نیویورک تایمز، آنجلینا جولی در حیاط خلوت خانه زیبای جدیدش پا برهنه روی ایوان نشسته است و در گفت و گویی جدید از این سخن می گوید که چرا تلاش دارد تا به نجات جهان کمک ...
جعل خبر مرگ صدام برای خنداندن یک مجروح از زبان پرستارش
.... مادر آن روزها هفتاد سالی داشت. توی بیمارستان پادگان ابوذر همه را صدا می کرد مادر و ما هم بهش می گفتیم مادر. بیشتر مادرانی که می آمدند جبهه به خاطر بچه شان بود ولی بچه های مادر بارها به او گفته بودند نرو اما دلش طاقت نیاورده بود و همان اول جنگ از خانه شان کرج راه افتاده بود به طرف آبادان. دیده بود آن جا به کار کسی نمی آید و یکراست آمده بود جبهه ی غرب و برای خودش قهوه خانه درست کرده بود. عین ...
جلوی چشم حرم چند قدم راه برو / چقَدَر مثل علی اکبر لیلا شده ای
...> آه ای غزل! چگونه ببینم قصیده ات باید که می شکفت گل زخم بر تنت از بس خدا شبیه حسن آفریده ات محمد سهرابی چون چشم نیزه قوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرفت می رفت تا که فاش پدر خوانمت، عمو! سُم فرس رسید و دهان مرا گرفت گویند بو کشیدن گل، مرگ مؤمن است بوی خوش دهان تو جان مرا گرفت من سینه ...
قصه هزار و یک شب ثنا در بازار قزوین
محصولات ساخت داخل یک دست حمایت محکم از ما می شود تا سرپا بمانیم و خانواده را با دست پر خوشحال کنیم. حالا انتخاب با خودته دخترکم. هر چی تو برداری همون را می خریم. دخترک که مات حرف های پدر و مادرش بود دستشان را با افتخار بوسید و بعد در عمل با گذاشتن باربی به سر جایش گفت: من ثنا جون را انتخاب کردم چون هم قشنگه، هم مثل خودم روسری و لباس خوشگل داره و هم...هم ایرانیه و این بود قصه هزار ...
زنان در نهضت سیدالشهدا(ع) چه نقشی داشتند؟
) شود مسلم (ع) فورا از کوفه خارج شده و به سوی آن حضرت می شتابد. همسرش نیز درنگ را جایز ندانسته و به همراه فرزندش خلف، همراه او به امام (ع) و خاندانشان می پیوندد. این بانوی بزرگوار، پس از آنکه ناظر شهادت دردناک همسرش می شود شهادت یک عزیز را در راه مولا باز هم ناچیز می داند و چون خود نمی تواند جان نثار ولی خدا کند فرزندش را به مسلخ عشق می فرستد. او می داند که برای مادر نظاره شهادت فرزند ...
زندگی یک جانباز روی صندلی پارک!
سالگی به جبهه رفتم و تا همین حالا درگیر زخم های روحی و جسمی ام. اما همه زخم ها یک طرف و این چهار ماه یک طرف. این چهار ماه به اندازه 30 سال پیر شدم . حال ابوطالب خوب نیست. مرور خاطرات و اتفاق های اخیر آشفته اش کرده است. نگاهش می کنم که چقدر پیر شده است. انگار نه انگار که فقط 50 سال دارد. پیرش کرده اند. با همان آشفتگی می گوید: نمی ترسند. اگر از خدا می ترسیدند سینه خیز به دنبال من می آمدند . ...
روایت حماسه و شهادت رزمنده ایرانی فاطمیون + عکس
یکی یکی به مهمان ها خوش آمد می گوید. متن گفت وگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه می آید: رضا با خدا معامله کرد مادر خیلی کوتاه و مختصر سخن می گوید. حرف هایش را در چند جمله خلاصه کرده و می گوید: رضا با خدا معامله کرد از همان روز اول می دانستم این پسر پیش من نمی ماند و مال من نیست. روزی که می خواست به سوریه برود، گفتم: من جواب بچه هایت را نمی توانم بدهم ...
تصویرم را ببرید پیشکش "امامم سیدعلی خامنه ای" و "فرمانده ام حاج قاسم"
همیشه می گفت تو را محسن نام گذاشتم به یاد محسن سقط شده خانم حضرت زهرا(س) . مادر جان، اولین باری که به سوریه اعزام شدم دریچه های بزرگی به رویم باز شد اما نمی دانم اشکال کارم چه بود که خداوند مرا نخرید. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم ...
خلوص نیت شهید حججی او را در میان مردم محبوب کرد
وارد خاک ما نشود.مدافعان حرم برای اینکه ملت مسلمان در امان نگه داشته شوند و درندگان، بچه های مسلمان را از بین نبرد می جنگند اینها روحیه بسیار بلندی دارند. وقتی مصاحبه همسر یکی از شهدای مدافع حرم را می دیدم که از لحظه خداحافظی همسرش با کودکش عکس می گرفت، وقتی پدر بچه اش را می بوسید به او گفت: تو که اینقدر بچه ات را دوست داری اگر بروی شهید می شوی، او یتیم می شود ، شهید مدافع حرم به همسرش ...
حضرت قاسم با وساطت امام حسن از امام حسین رخصت میدان گرفت
قاسم را به خیمه برد، عباس و عون و مادر قاسم را طلبید و در حضور آنان به زینب کبری فرمود: صندوق مخصوص مرا بیاور، قبای حضرت مجتبی را به او پوشاند، عمامۀ حضرت حسن را بر سرش گذاشت. اهل بیت با دیدن این منظره گریۀ شدید کردند. امام وقتی آماده شدن او را دید، فریاد زد: پسرم! آیا با پای خودت به سوی مرگ می روی؟ گفت: عمو! چگونه نروم در حالی که تو را میان این همه دشمن یکّه و تنها و غریب و بی یار می بینم؟ عمو جان ...
خوشا آنانکه مشتاق حضورند/شهید حججی، مصداق عینیِ یک شبه ره صدساله رفتن
که هنوز در این ابتدای راه مانده اند و چه بسا که عمرشان به سر آید و هیچگاه نتوانند پیشتر روند و نیتی را به اندازه کمترینی، خالص کنند. نیت که خالص شد و در کنارش وظیفه خویش را در جایگاه یک انسان که او را با خدا، خویش و مخلوقات روابطی است که باید آن را بشناسد و به آن پایبند باشد؛ سپس در جایگاه یک زن و یا یک مرد که وظایف خاص خود را دارد و بعد از آن در جایگاه دختر یا پسر خانواده، همسر، پدر و ...
دفاع مقدس یادآور روزهای خوش و ناخوش جنگ
بمب در نقاط مختلف شهر، صدای آژیر آمبولانس بود و تاریکی و دود غلیظ و گرد و غبار و خاک که فضا را بیشتر ترسناک می کرد. صدای جیغ کودکان بود و شیون زنان، هر کسی در رثای عزیزش مویه می کرد و تن مجروح گل پر پر شده اش را از زیر آوار بیرون می کشید، هنوز که سال های سال از آن روزگاران می گذرد و من بچه بودم تصاویری که پدرم از کشته شدن عروس همسایه و پدر شوهرش تعریف می کرد در ذهن دارم. تمام دیوار خانه ...
دلایل و آثار گریستن بر مصائب امام حسین (ع) در روایات
) فرمودند: پدر و مادرم فدای حسین (ع) که در ظهر عاشورا به شهادت رسید، به خدا قسم، گویی می بینم که حیوانات وحشی ازهر نوعی گردن کشیده اند و بر سر مزار او شب تا صبح گریه می کنند، فاذا کان کذلک فایاکم و الجفاء. همچنین امام باقر (ع) فرمودند: آدمیان و اجنه، مرغان و حیوانات وحشی، همگی بر امام حسین (ع) گریه کردند تا آنجایی که اشک آن ها فروریخت. فضیلت گریه بر اهل بیت (ع) امام ...
یک برنامه ریزی دقیق برای وقت های مرده
.... همه شما در چنین موقعیت هایی بوده اید؛ به موقع به مطب پزشک مراجعه می کنید، اما متوجه می شوید آن ها از برنامه زمانی شان عقب اند و چهار نفر دیگر که قبل از شما نوبت داشته اند، هنوز منتظر ند؛ ساعت ها در فرودگاه منتظر می مانید، اما درنهایت اعلام می کنند پرواز شما تأخیر دارد یا ساعتش عوض شده است؛ مراجعه کوتاه تان به اداره پست، یک ساعت طول می کشد. همچنین اگر پدر یا مادر هستید، به ...
علیرضا را با سربند سبز در میان جمعیت شناختم/ قبل از شهادت آخرین حنا را به دستهایش بستم
که پدر و مادرم هستید خوبه و ثوابش به شما می رسه.نمی دونم از چه کسی یاد گرفته بود اما هر وقت می خواست از خانه بیرون برود وضو می گرفت. بهش می گفتم علیرضا جان مادر به تو واجب نیست که نماز بخوانی وقتش که بشه اینکار رو بکن، می گفت برای من واجب نیست اما به درد شما که می خوره مادر. نماز خواندن علیرضا در شب طوفانی دیدنی بود هشت سالش بود که در بندرعباس طوفانی شدیدی آمد. طوری که تمام ...
پنجم مهر، سالروز شکست حصر آبادان/عکس های کمتر دیده شده از عملیات ثامن الائمه +تصاویر
نیروهای تحت امرش حاضر شد وخطاب به نیروهای مردمی گفت: من پدر شما و مسئول جان شما هستم. فرصت آموزش نداریم. هر نفر از شما را بین دو نفر از سربازانم قرار می دهم. حرکات تان را با چپ و راست خود تنظیم کنید. کمترین بی احتیاطی سبب انتقال شما به صورت شهید یا مجروح به پشت جبهه می شود، که نه تنها کمکی نکرده اید بلکه از نیروی من هم کاسته اید چون هر شهید و مجروح را چند نفر باید به عقب بیاورد. با همکاری صمیمانه ...
بسته شعری ویژه شب هفتم ماه محرم
... سرم به زیر و سرت را به سینه چسباندم مراقبم که نیفتد سر از تنت پسرم دعا بکن که پدر با تو بر زمین نخورد که نا نمانده در این نیمه جان مختصرم جلو جلو سر من سهم نیزه می شد کاش ولی سر تو نمی شد چنین جدا به برم شعر غلامرضا سازگار به مناسبت روز هفتم ماه محرم ذبیح من که زخمت به خون بخشیده زیبایی دهان خشک و چشم نیم بازت گشته دریایی ...
حضرت قاسم (ع)؛ گلبرگ باغ امام حسن (ع)
) پرسید:آیا من کشته خواهم شد و امام حسین (ع) پرسید:مرگ در نگاه تو چگونه است و حضرت قاسم (ع) پاسخ داد:یا عمّاه الموت احلی من العسل. (عمو جان، مرگ از عسل شیرین تر است). روز عاشورا، حضرت قاسم (ع) از امام حسین (ع) اجازه میدان گرفت، امام حسین (ع) گریست و در آغوشش فشرد. هر دو بی هوش شدند. حضرت قاسم (ع) در بدرقه امام حسین (ع) و بدرقه نگاه مادر به میدان رفت. حمید بن مسلم، گزارشگر سپاه دشمن می ...
بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده ام؛آه ای غزل!چگونه ببینم قصیده ات
که خود شیواترین نوع غزل بود حالا شده چون جمله های اختصاری پایان بخش این روضه منظوم، شعری از سید محمدجواد شرافت، خواهد بود؛ شعری که از زبان حضرت سیدالشهداء (ع) سروده شده و حضرت قاسم (ع) را، "غزلی، که به قصیده تبدیل شده است" می بیند: در سرخی غروب نشسته سپیده ات جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده ات آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد آوای ناله های بریده ...
وقایع روز پنجم محرم الحرام و ذکر شهادت عبدالله بن الحسن (ع)
سوی برج شرف ماه منبر دید شاه افتاده در دریای خون با تن تنها و خصم از حد فزون گفت شاها نک بکف جان آمدم بر بساط عشق مهمان آمدم آمدم ایشان من این جا قنق ای تو مهمان دار سکان افق هین کنارم گیر و دستم نه بسر ای به روز غم یتیمان را پدر خواهران و دختران در خیمه گاه دوخته چون اختران چشمت براه کز سفر کی باز گردد ...
ژن خوب در واقعه عاشورا
...: کدامتان پیش از اینها، از من شوخی و مزاح دیده بودید؟ تو دید بودی عبدالرحمن؟ به خدا قسم آینده ام را می بینم...برای این آینده شیرین بیتاب و شادمانم... دو قدم دیگر مانده عبدالرحمن...فقط دو قدم... حمله و شهادت... . نرود میخ آهنین در سنگ امام(ع) اجازه داده بود که با عمربن سعد حرف بزند شاید سخنان قاری بزرگ قرآن سعد را دگرگون کند. بی سلام وارد شد. بی اجازه فرمانده سپاه دشمن مقابلش ...
شهید محسن حججی از نگاه شاعران البرزی
/ موکب به موکب تو اربعین با یا حسین گفتن بگیرن ابن بچه ها غرق ابوالفضلن یه عمره تو روضه ها حیرون بانوی دمشقن با غیرت و مردونه جون میدن واسه دین چون فارغ التحصیل دانشگاه عشقن وقتی دلت وصل یه جای دور باشه مث قفس میشه برات دنیا و این تن مردُم یه کم خلوت کنین دور شهیدو از آسمونا زیر تابوت و گرفتن عشق عجیبی/تو سینه دارن سربند ...
گپی با قیصر دفاع مقدس
چند بار به پروژه های سینمایی نه گفتم که همگی تقریبا مشابه نقشم در آخرین شناسایی بودند، کم کم تماس ها برای حضور کمتر شد و این تصور پیش آمد که فلانی دیگر زمینه ی کاری اش را عوض کرده است. در تلویزیون هم پروژه هایی که کار می کردم طولانی مدت بود و من هم اصولا عادت نداشتم دو یا سه کار را با هم انجام دهم، به همین دلیل مجموع این ها باعث شد کم کار شوم. البته شرایط تولید هم مثل الان نبود؛ چون فقط چند فیلم ...
آرزوهای دختر کشتی گیر؛"یزدانی سوم" + فیلم
نشان از توجه خانواده و نقش آنها در کسب پیروزی ها وجود دارد. فضلی بیان کرد: در روزی که زهرا نتوانست به فینال مسابقات راه یابد او گوشی همراهمش را تا شب خاموش کرد و پدر زهرا با او تماس گرفت تا از نحوه کشتی گرفتن زهرا شکایت کند که چرا نتوانسته است به فینال راه یابد و چون نمی توانسته توضیحی بدهد تماس را به بهانه نبود اینترنت قطع کرده است. *ترکمن ها در هر بخش دو تیم اعزام کرده بودند ...
ریشه های شکل گیری واقعه عاشورا
خدا(صلی الله علیه و اله) بود، هر چند خدای متعال اجر رسالت را دوستی و تبعیت از فرزندان رسول خدا قرار داده بود، قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی؛[شوری، آیه23]من از شما پاداشی نمی طلبم جز دوستی بستگانم! ، ولی با این حال همه ی آن محبت و دوستی ها تبدیل به بغض، کینه و دشمنی نسبت به آل طاها شده بود، کما اینکه دشمنان لجوج و کینه ای با کمال وقاحت و بی شرمی در روز ...
آرزوی شهادت یک نوجوان
نوجوانی که دشمن فرقش را شکافت و لباس جنگی اش را ربود. آن گاه که عمویش حسین را به کمک طلبید، مانند باز تیزپرواز بر بالین او حاضر شد. پاهایش را بر خاک گرم کربلا می سایید. در این هنگام امام علیه السلام فرمود: از رحمت خدا دور باشند قومی که تو را کشتند؛ آنان که جد و پدر بزرگوار تو در روز قیامت دشمنشان است. پی نوشت ها: 1- تذکرة الخواص، ص 215 2- سوگنامه آل محمد،ص283 ...
اشتراکات مهدی یاوران و عاشورائیان
آمد و او از حضرت(ع) پرسید: ای پسر پیامبر(ص) آیا به عهدم وفا کردم و حضرت(ع) پاسخ دادند: آری! تو در بهشت پیش روی من هستی و زودتر از من وارد می شوی، سلام من را به پیامبر(ص) برسان . این کارشناس مهدوی با بیان اینکه در زمینه شهادت طلبی یاران امام زمان(عج) از امام صادق(ع) روایت داریم که آنها آرزو می کنند تا در راه امام زمان(عج) به شهادت برسند یعنی شهادت طلب هستند، گفت: یاران امام حسین(ع) در ...
پایان راهپیمایی 56 روزه خانواده مشهدی
تا نامه ای را که به دکتر روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان نوشته بودیم، به دست ایشان برسانیم. از این رو نامه را به آقای احمدی مدیرکل امور استان های وزارت ارشاد دادیم تا آن را به دست ریاست جمهور برسانند. مادر این خانواده مشهدی درباره هدف شان از این سفر طولانی گفت: ما هدف مان از این راهپیمایی این است که می خواهیم بگوییم به عنوان یک خانواده ایرانی نمی خواهیم بچه هایمان ریشه هایشان را فراموش ...
سبک زندگی را از فاطمه(س) بیاموزیم
خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت. این محقق و پژوهشگر حوزوی ادامه داد: صدیقه کبری(س) چنان به همسر گرامی خود علاقه مند بودند و با آن حضرت همدلی داشتند که بعد از وقایع تلخ ماجرای سقیفه و فدک که دل حضرت را شکستند و به خانه اش حمله کردند، آن گاه که امیرالمومنین(ع) وارد منزل شدند و فرمودند: آن دو نفر برای عیادت تو آمده اند، حضرت زهرا(س) در کمال تواضع و مهربانی فرمودند: یا علی ...