سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته هایی از زندگی سهراب سپهری
بچه های شان را به سهراب نشان می دادند و من با دیدن نقاشی آنها فکر می کردم نقاشی من از مال آنها خیلی بهتر است و انتظار داشتم سهراب مرا صدا کند و نقاشی مرا به آنها نشان دهد ولی او این کار را نکرد و این سوال بزرگ در ذهنم بود که چرا؟ تا اینکه سال ها بعد متوجه شدم او با حجب و حیایی که داشت، نخواست نقاشی مرا با آنها مقایسه کند تا مبادا بچه های آنها دچار حس بدی شوند. و اینها تنها بخش کوچکی از دنیای مردی است که به گفته خواهرزاده اش مهدی قراچه داغی، در تمام زندگی اش احساس تنهایی می کرد و بیشترین واژه ای که در هشت کتاب وجود دارد، تنهایی است! *اعتماد ...
ماجرای سیلی هایی که کمیل برای یک نهی از منکر خورده بود/ همسر شهید: الان می فهمم شهید قبل از رفتن از این ...
.... یک بار حرفی به کمیل زده بودند که خیلی دلش شکسته بود، آمد با من درد دل کرد. بعد از شهادتش دیدم دوستش همان خاطره ای که از زبان کمیل شنیده بودم را تعریف می کند. کمیل هیچ وقت اسم نمی گفت و مراقب بود غیبت نکند و من تازه فهمیدم مربوط به چه کسی است. بعد از شهادت تمام حرف هایش در ذهن همه حک شده بود و من خدا را شکر می کردم. سیلی برای چادر دوست شهید: بعد از نماز ظهر بود حدود ساعت 2 ...
تاج: از نگاه فیفا فوتبال ایران در جایگاه اول دنیا قرار دارد!
تدریج حل کنیم. وجود بدهی ها برای باشگاه ها دو مشکل بزرگ برای ما ایجاد می کرد، اول اینکه بازیکنان بدهکار زیادی در فوتبال ما حضور داشتند که این وجهه خوبی نداشت. ما مسلمان هستیم و اگر عهدی می کنیم باید به آن عمل کنیم. ما مکلف هستیم که بدهی های خودمان را پرداخت کنیم. اگر نکنیم یکسری مسابقات خودمانی برگزار می کنیم که فقط باشگاه های خودمان باید با خودمان بازی کنند و تیم ملی هم باید با تیم های باشگاهی مسابقه ...
راننده فراری به 11 سال زندان محکوم شد+ عکس
خانواده رشیدی می گویند هنوز چیزی معلوم نیست. هر چند آنها نیز در مصاحبه هایی که کرده اند تمایل دارند کورش در کانادا بماند. قاضی پس از دادگاه گفت: من فکر می کنم قلب همه ما از جمله قلب خانواده میشل با خانواده مریم است. احمد نورانی چند هفته قبل از تصادف، متنی برای دادگاه و خطاب به میشل نوشت: گاهی اوقات چیزی که تو از دست می دهی، بعد از گذشت زمان دوباره به دست می آید. برخی از دست دادن ها ...
سودمندترین تجارت شناخت پروردگار است/ 3 وظیفه مهم پدر نسبت به فرزندش
دادگاهِ قیامت برای بچه هایی است که مدعیِ پدران هستند. بعضی از خانم ها هم به پدری که ولایت دارد، اجازه نمی دهند تا اسم روی بچه شان بگذارند و می گوید همان اسمی که من می گویم! شما به چه اجازه ای این کار را می کنی، اگر شوهرت راضی نباشد؟! نام نیک، ادب نیک و تعلیم قرآن از وظایف پدر است. پدرش را می شناختم، این قدر این جوانْ آقا بود که در برابر تندی ها و از کوره دررفتن ها -که همه هم ناحق ...
صادق برمکی ؛ قتل به خاطر دوستی با دختر مورد علاقه قاتل / دانیال قاتل صادق، علت قتل جوان مهابادی را توضیح ...
هرچه سریع تر خودم را به مغازه اش برسانم. وقتی به آنجا رسیدم، متوجه شدم چند ساعت قبل یکی از دوستان مشترک دانیال و صادق، فلشی را به فامیل مان تحویل داده و گفته که این فیلم را به اداره آگاهی ببرد . او ادامه می دهد: فلش خالی بوده اما وقتی آن را ریکاوری کردیم، حدود هفت یا هشت فیلم به دست آمد. وقتی فیلم ها را دیدیم با صحنه های هولناکی روبه رو شدیم وبه هیچ وجه نمی توانستیم باور کنیم چند پسر جوان تا ...
بعد از قتل فهمیدم زن همسایه از من باردار است | اعترافات مردی که زن مطلقه را به قتل رساند
داشتی؟ من شرمنده آنها بودم. آبرویم پیش خانواده و همسایه ها رفته بود و چیزی برای از دست دادن نداشتم. از خانواده نیلوفر خواستم مرا ببخشند، اما در جلسه دادگاه به آنها گفتم اگر حاضر به گذشت نیستند و با اعدام من آرام می شوند تفاضل دیه را می بخشم تا مجبور نباشند تفاضل دیه را بپردازند. فکر می کنم همین حرف باعث شد تا سه سال بعد راضی به گذشت شوند. وقتی حکم اعدام در دیوان عالی کشور تائید ...
اسد مرا به خانه ای برد که 3 دوست دیگرش آنجا بودند...
به گزارش ستاره ها به نقل از رکنا؛ در ایام عید نوروز امسال بود که دختر جوان همراه پدرش به دادگاه رفت و از چهار پسر جوان به اتهام تجاوز شکایت کرد. او به مأموران گفت: با پسری به نام اسد دوست شده بودم. او خیلی به من ابراز علاقه می کرد تا اینکه پیشنهاد کرد برای آشنایی با خانواده اش به خانه آنها بروم. ولی پس از ورود به آنجا با سه پسر دیگر روبه رو شدم. آنها هم بدون توجه به التماس هایم مرا بی ...
میلانی: ایده های فیلم هایم را از کسانی می گیریم که اسرار زندگی شان را در اختیارم می گذارند/ منتظری: سوژه ...
می روند. دلیل این اتفاق را از آقای دکتر عیسی جلالی جویا شدم آقای دکتر به نکته جالبی اشاره کردند و گفتند این زنانی که فیلم را تماشا می کنند زنانی فراموش شده جامعه هستند که از صبح تا شب در خانه های شان مشغول غصه خوردن هستند و فکر می کنند کسی برای آن ها ارزش قائل نیست و زمانی که فیلم دو زن را می بینند خودشان را به جای قهرمان و شخصیت زن فیلم می پندارند و به این باور می رسند که هنوز کسی هست که به آن ...
متکی در مقابل اعراب با تسامح برخورد کرد
آن پسر ارباب را که مجتهدزاده هم بود، بشدت تحریک کرد و تصمیم گرفتم درس بخوانم. درحالی که هم شاگردی های سابقم همه در کنکور سراسری به دانشکده حقوق و علوم سیاسی راه می یافتند، درس خواندن های من فقط توانست مرا به رشته های موجود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برساند. من که از همان اوان مثل جوان های امروزی علاقه مند به بحث های سیاسی بودم، ناچار شدم نزدیک ترین رشته ها به علوم سیاسی را انتخاب کنم. ...
نقره داغ کردن اصلاح طلبان - دستاوردهای غیر قابل تخریب برجام - اعترافات و عدم ابراز پشیمانی قاتلان جن
و یا کاهش یابد گفت: اگر مشمولین مابقی سهام خود تا یک میلیون تومان را نپردازند، تنها به اندازه همان میزان کنونی سهام خود سود دریافت می کنند و باقی سهام پس از اتمام مهلت مقرر (پایان مهرماه) به مالکیت دولت خواهد رسید. به گزارش تسنیم، طی 10 سال گذشته حدود نیمی از سهام عدالت یک میلیون تومانی به مالکیت مردم درآمده است و علیرغم اعلام دولت برای تسویه نیمی دیگر از مبلغ اسمی سهام توسط خود مردم، استقبالی از ...
دخترم نسترن با اینکه شوهر داشت، شب ها خیلی دیر به خانه می رفت تا اینکه !!!
گذشت تا بار دیگر با زنی با پادرمیانی یکی از بستگان آشنا شده و با هم ازدواج کردیم. حاصل این ازدواج دختری به نام نسترن بود. بعد از مدتی متوجه شدم همسرم سومم به دارد. چندبار ترکش دادم، اما فایده نداشت. شیشه مصرف می کرد و رفتارهایش خطرناک بود. به خاطر نسترن از همسرم جدا شدم و سرپرستی نسترن را به عهده گرفتم و تمام تلاشم این بود در زندگی کمبودی نداشته باشد. دیگر ازدواج نکردی؟ تا 15 ...
بلایی که 3 جوان بر سر دختر دانشجو آوردند
... دختر جوان گفت: آن شب با سر و وضعی آشفته به خانه برگشتم و ماجرا را به مادرم گفتم. به دنبال شکایت این دختر تلاش برای ردیابی پسر جوان آغاز شد. با نشانی هایی که دختر دانشجواز دخمه شیطانی پسران جوان به پلیس داده بود سپهر و دو دوستش ردیابی و بازداشت شدند. آنها در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک مستشار پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شدند. ...
درخواست دیه پس از مرگ قاتل سالخورده در زندان
...: شب حادثه استراحت می کردم که مقتول سراغم آمد و سنگ فندک خواست. من که از او کینه داشتم شروع به فحاشی کردم و با هم درگیر شدیم. من در زندان آرایشگر بودم و قیچی آرایشگری داشتم، به همین دلیل با همان قیچی ضربه ای به او زدم که فوت شد. بعد از آن قصد خودکشی داشتم، اما هم بندی هایم مرا نجات دادند. با اقرارهای متهم و صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 145 دادگاه جنایی رفت و متهم در بیست و هشتم تیرماه سال 73 ...
اختلافات را با تدبیر از جبهه انقلاب دور می کرد
قاری قرآن به آنجا دعوت شدم. این کانون صبح های جمعه تشکیل می شد. اوایل در جایی در خیابان آزادی برگزار می شد و بعد به مسجد صاحب الزمان (عج)، در فلکه ای به همین نام منتقل شد. جلسات در طبقه بالای مسجد تشکیل می شد. متولی جلسه، آقای سید حسن ابطحی، شوهر خواهر شهید هاشمی نژاد بود و در آن مسجد نماز را اقامه می کرد. جلسات حدود ساعت 9 صبح های جمعه با تلاوت قرآن – که به عهده من بود- شروع می شد. اوایل 10، 12 سال ...
زندانی هم سلولیش را کشت
.... من هم 70 هزار تومان پول نقد و چهار انگشتر گرانبهایی را که داشتم به او دادم و منتظر شدم تا کاری برای آزادی ام انجام دهد. چندین ماه از این ماجرا گذشت .علیرضا اما بی اعتنا به قولی که به من داده بود هر بار که پیگیر ماجرا می شدم بهانه ای می آورد. رابطه دوستانه ما به هم خورده بود و علیرضا هر بار که با من روبه رو می شد مرا مسخره می کرد. به همین خاطر کینه او را به دل گرفته و به فکر تلافی بودم. ...
تجاوز دو پسر جوان به یک دختر پس از دوستی در فضای مجازی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا دوسال پیش بود که با میثم درفضای مجازی آشنا شدم. روزهای اول آشنایی خیلی زود گذشت و پس از حدود چهارماه فهمیدم عاشقش شده ام.تا اینکه یک روز با دوستش آمد سراغم و من هم با خوشحالی سوار خودروی سیاهش شدم. اما چند دقیقه بعد متوجه شدم گرفتار یک شیاد شیطان صفت شده ام.هرچقدر فریاد زدم والتماس کردم فایده ای نداشت. تا اینکه.... ایران نوشت: روی صندلی عقب نشسته بودم ...
تجاوز دسته جمعی به یک زن در یک باغ در شاندیز
اظهاراتی تکان دهنده اضافه کرد: وقتی دو نفر از شیاطین مرا به پشت آن خانه بردند و حدود 45 دقیقه مرا آزار دادند، دیگر همراهانم از محل گریختند اما وقتی دوباره به داخل اتاق بازگشتیم دو نفر دیگر از آنان به طرز بی شرمانه ای به آزار من پرداختند . وقتی به مرد 45 ساله که و- ص نام داشت و برای آن افراد شیطان صفت مشروب تهیه کرده بود، گفتم نگذارد بیشتر از این مرا آزار بدهند، با وقاحت گفت: تا حالا که تحمل کرده ای باز ...
دستبرد به 3 آپارتمان در 15 دقیقه ! +عکس
ب ه گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، چندی پیش مردی با حضور در کلانتری پاسداران از حمله سه دزد چاقو به دست به خانه اش و سرقت اموالی به ارزش 500 میلیون تومان خبر داد. شاکی که مهندس الکترونیک بود به افسر تحقیق گفت: شب حادثه همسر و فرزندانم برای مهمانی به خانه برادرزنم رفته بودند. من به خاطر خستگی در خانه ماندم و خوابیدم. ناگهان سروصدا شنیدم. همین که خواستم بیدار شوم متوجه حضور سه مرد جوان ...
پایان شوم یک بزم شبانه برای لادن 21 ساله در ویلا
رفتن شدم. به ویلا که رسیدیم، 10 دختر و پسر جوان آنجا بودند که هیچ کدام از آنها را نمی شناختم. نیمه های شب از پریناز خواستم به تهران برگردیم. او نوشیدنی تعارف کرد و خواست آنرا بخورم و بعد راه بیفتیم. وقتی آن را خوردم بیهوش شدم و ساعتی بعد که بهوش آمدم متوجه شدم چند پسر جوان. . . . شاکی در ادامه گفت: بعد از آن می خواستم فرار Escape کنم که پریناز دستم را گرفت و اجازه نداد از ویلا ...
دلسوخته امام حسین (ع)
در یکی از نوبت هایی که بازپرس عهده دارکشیک بود، مطابق رویه معمول حدود دو سه ساعتی بعد از اتمام وقت اداری در محل کار ماندیم. یکی دو مورد پرونده های نه چندان مهم ارسال شد که اقدامات قضایی متناسب انجام و چون پرونده دیگری نبود، بازپرس توصیه های لازم را به دفتر کرد و رفت. از آنجا که محبت می کردند و مرا نیز تا مسیری می رساندند، به اتفاق هم به طرف پارکینگ رفتیم. داخل خودرو نشستیم، بازپرس یادش ...
همدستی 2 برادر در قتل به خاطر موتورسیکلت
.... صبح روز بعد، مادرم متوجه فوت وحید شد و گفت جسدش در طبقه پایین افتاده است. از ترس، جسد را لای پتو پیچیدم و در یکی از خیابان ها رها کردم. با ثبت این اعترافات، نوید نیز دستگیر شد. او که سابقه بستری شدن در بیمارستان به دلیل مشکلات روحی و روانی را دارد، در بازجویی ها خود را بی گناه دانست .این در حالی است که کیفرخواست پرونده به اتهام قتل عمد برای سعید و به اتهام معاونت در قتل برای نوید صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. جلسه محاکمه بزودی برگزار می شود. اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
دستگیری دختری که دوستش را در بزم شبانه ویلای دماوند در اختیار چند پسر گذاشت
شده به میهمانی برویم. او با اصرار هایش باعث شد همراه او بروم. وقتی به خانه ویلایی رسیدیم 10 دختر و پسر جوان در آنجا بودند که من هیچ کدام از آنها را نمی شناختم. ساعت نزدیک یک نیمه شب بود و می خواستم به تهران برگردم که پرنیان نوشیدنی به دستم داد. تا نوشیدنی را خوردم بیهوش شدم و وقتی به هوش امدم متوجه شدم مورد آزار قرار گرفته ام. من به میهمانان اعتراض کردم اما یکی از آنها به نام حامد مرا به شدت کتک ...
دختر جوان :برای بچه پولدارها دام پهن کردم خودم گرفتار شدم
نوآوران آنلاین - البته او از مشکلات خانۀ ما مطلع بود و همیشه مسخره ام می کرد و می گفت خیلی ساده ای که خودت را درگیر این مشکلات پدر و مادرت می کنی. . دختر عمویم با پسری در ارتباط بود. یک شب که خانۀ عمویم رفته بودم پیامک های عاشقانۀ این پسر را نشانم داد. مدتی گذشت. بیشتر به خانۀ عمویم می رفتم و مادرم خیالش راحت بود که خانۀ آن ها هستم. از طریق پسر موردعلاقۀ دخترعمویم با پسری آشنا شدم ...
در هیچ کلاس آوازی شرکت نکردم
کردم و مثلا شعرای مشهور خطه گیلان را معرفی می کردم تا اینکه بار دیگر وقتی در سال 1338 به تهران آمدم، شبی با عده ای دیگر در منزل یکی از همشهریانم به نام آقای جزایری (که از تاجران برنج در تهران بود) مهمان بودم. در آن شب صدای خانم خاطره پروانه را از تلویزیون شنیدم که به همراه ارکستر فرهاد ارژنگی قطعه ای را در سه گاه می خواند؛ خیلی مجذوب آن اجرا شدم و به صاحبخانه گفتم که آقای جزایری من هم این ...
جهانیان به دوربین نگاه می کند و دروغ می گوید
صبح تا شب مصاحبه کنند، مهم نیست. من به شکل قانونی دنبال کارهایم هستم و همه چیز را به وکیلم سپرده ام. وی درباره اظهارات اخیر جهانیان و احتمال بازگشتش به نفت تهران، گفت: علاقه ای ندارم ایشان را ببینم. من از آدم دروغگو بدم می آید. ایشان هر روز دروغ می گوید. شما خبرنگار هستید و با فردی که هر روز دروغ می گوید، مصاحبه نگیرید. ایشان خیلی راحت به دوربین نگاه می کند، مقابل دوربین می ایستد و دروغ ...
- ادوارد اسنودن - ، جعبه سیاه سازمان اطلاعات آمریکا
که وی به خاطر سرماخوردگی شدید، در بستر بیماری بود و چیزی نمانده بود که مصاحبه را بیش از این به تاخیر بیندازد. با تمام این اوصاف، درنهایت اسنودن در مصاحبه ای که حدود 3 ساعت طول کشید، حاضر شد. آقای اسنودن، 4 سال پیش، شما در ویدیویی، در اتاق هتلی در هنگ کنگ ظاهر شدید. این آغاز بزرگترین درز داده های اطلاعاتی در طول تاریخ بود. امروز، ما در اتاق هتلی در مسکو نشسته ایم. در شرایطی که شما نمی ...