سایر منابع:
سایر خبرها
عاشقانه ای در روزهای بی آینه
به گزارش شاهین پرس ، گفتم: آشپزی بلد نیستم. توی خونه، پدرم همیشه می گه به دخترا سخت نگیرید. دختر باید خونه پدرش پادشاهی کنه. کارگرا بیشتر کارها رو انجام می دن. می خوام اینا رو بدونید. روزهای بی آینه خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان، حسین لشکری است که توسط گلستان جعفریان گردآوری شده. بخشی از کتاب را می خوانیم: ... با موهای باز و آرایش کم چادر سپید را انداختند روی سرم و نشستم کنار ...
اهورا قربانی شکنجه هولناک ناپدری +عکس
به اتهام همکاری در وقوع این جرم شایعه است و بر اساس تحقیقات صورت گرفته مادر اهورا پس از جدایی از همسر اولش با متهم ازدواج کرده بود. آثار سوحتگی با سیگار بر روی بدن کودک مشهود است. وقتی خبر تجاوز را شنیدم شوکه شدم مادر اهورا هم پس از افشای این جنایت در مصاحبه ای گفت: زمانی که پرسنل بیمارستان دلیل مرگ اهورا را تجاوز اعلام کردند، شوکه شدم زیرا رفتار مجتبی با فرزندم بسیار خوب ...
گفت و گو با تهمینه میلانی درباره ملی و راه های نرفته اش
معدود فیلم های مستقل امسال است. من و همسرم با پول خودمان این فیلم را ساخته ایم. البته ناگفته نماند هزاران سنگ سر راه ما انداختند که اصلا فیلم را نسازیم. خود من زجرکش شدم تا این فیلم ساخته شد. هر شب با کابوس می خوابیدم. وسط فیلمبرداری دادگاه انقلاب می رفتم. این استعدادکشی و نقدکشی از کجا می آید؟ جریانی تعدادی فیلم می سازد و برای تبلیغ سیاست های خود تاریخ دوره ای از ایران را وارونه جلوه ...
موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است
کردند و درتمام آن مدت زمان نگرانی مادرم از این کار من بخوبی قابل مشاهده بود. درتمامی آن سال هایی که درعرصه موسیقی آوازی فعالیت می کردم هیچ آشنایی با خانواده کامکارها نداشتم وتنها به طریق گروه عارف و شیدا(سال 64) با نام این خانواده آشنا شدم. نخستین دیدار با آقای بیژن کامکار در کنسرت شورانگیز به همراه آقای حسین علیزاده بود. علاقه مندی و فعالیت درعرصه موسیقی این کنجکاوی را در من ایجاد کرد که بدانم یک ...
اعترافات مردی که پدر و نامادری اش را آتش زد
با مادرمان زندگی می کردیم. بعد از مدتی پدرم ازدواج کرد و از همسر جدیدش صاحب فرزند شد و من کنار مادرم ماندم. بعد از چند سال خودم ازدواج کردم ولی زندگی خوبی نداشتم و اعتیاد پیدا کردم و همین باعث شد از همسرم جدا شوم و دوباره پیش مادرم برگشتم اما بعد از مدتی با مادر و خواهرانم به مشکل برخوردم و پیش پدرم رفتم. در خانه پدری بودن هم خیلی خوب نبود و با او هم دچار اختلاف شدم. متهم گفت ...
خاتمی اگر مخالف تخریب هاشمی بود نباید سکوت می کرد
شعارسال : در اولین روزهای آغاز سال تحصیلی و در دوران برگ ریزان اصلاح طلبان که با گذشت چندین ماه از روی کار آمدن ترامپ همراه است به دانشگاه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی می رویم. خودش می گوید هم مورد غضب سلطنت طلبان است و هم حزب اللهی ها؛ از تئوریسین های پرکار جریان اصلاحات و فردی که بعضا روزی پنج یادداشت و مصاحبه برای رسانه ها دارد. دکتر صادق زیباکلام در بازارچه آب منگول تهران در ...
درحال سقوط آزاد در موسیقی هستیم
. بنابراین باید کار خودم را انجام دهم. از زمانی که به کانادا رفتم همّ وغمم را در تمام کردن کارهای نیمه تمام گذاشته ام. دو سال قبل کتاب هارمونی جامع کاربردی را منتشر کردیم که 10 سال نوشتنش طول کشید چیزی که من 40 سال تدریس می کردم. اولین کتاب تألیف شده هارمونی در ایران است و کامل ترین و جامع ترین کتاب هارمونی است که در دنیا نوشته شده و اگر این کتاب را به انگلیسی ترجمه می کردیم امروز کتاب روز تمام دانشگاه های ...
بهشاد یاورزاده؛پیشنهادهای زیادی را بخاطر استقلال رد کردم و در نهایت فریب خوردم!
تیم شاهین و جوانان سایپا شروع کردم و پس از آن در 18 سالگی در تیم جوانان استقلال به مدت 3 سال بازی کردم، بعد به شهید قندی یزد رفتم و پس از یک سال دوباره برگشتم استقلال. بعد در استیل آذین، راه آهن و پیکان به مدت سه سال و بعد در کشورهای امارات ، اسلواکی، تایلند و میانمار بازی کردم تا 5 ماه پیش که در 34 سالگی بازنشسته شدم. مثل خیلی از فوتبالیست های ایرانی فوتبال را دیر شروع نکردی! ...
علی نصیریان: برای استقبال از مصدق تا مهرآباد دویدیم
...، کاسب ها، اشیا و زندگی بود. همه اینها یک تعلق خاطری با ما ایجاد می کرد. ما در آن زمان این زیبایی ها را درک می کردیم و آنها را می دیدیم و تعلق خاطری به تمام این زندگی، فضا، معماری ایجاد می کرد. شما کودتای 28 مرداد را به یاد دارید؟ بله. خانه ما میدان شاپور بود. در آن روز من به همراه مرحوم اسماعیلداورفر که همکلاسی من بود پیراهن سفید پوشیده بودیم. گفته بودند چپی ها و طرفداران ...
اعتراف سیاه به قتل پسربچه خردسال در رشت
زده است. حرف های مادر اهورا مادر اهورا در تحقیقات گفت: به دلیل پاره ای از مشکلات از همسر اولم جدا شدم و با مجتبی آشنا شدم و ازدواج کردم. من از ساعت 9 صبح سرکار می رفتم و در زمان ناهار به خانه می آمدم. در روز حادثه هم ساعت 2 بعد از ظهر به خانه آمدم، اهورا خواب و بیدار بود. تلاش کردم به او غذا بدهم، اما نخورد و دوباره خوابید و من هم به سر کار رفتم. از شوهرم خواستم که ...
مرگ تلخ کودک 2 ساله رشتی با آزارهای شیطانی همسر مادرش!+ تصاوی
...> مادر اهورا در شرح روز حادثه بیان کرد: صبح روز حادثه، ساعت 9:30 از خانه خارج شدم و به محل کارم رفتم، آن روز حوالی ظهر به خانه آمدم، اهورا خواب بود، بیدار شد و به دستشوویی بردمش، خواستم به او غذا بدهم اما بی میل بود و نخورد، نمی توانم به او بگویم همسرم، او یک آدم سگ صفت است، به او گفتم غذا را داغ کن و هر وقت اهورا بیدار شد به او نیز غذا بده، سپس از خانه خارج شدم و به محل کارم رفتم. مادر ...
حسن کسایی در جهان بی نظیر بود/با شجریان دعوا کردم و دیگر به تهران نرفتم
... از چه سالی آواز را شروع کردید؟ از 8 سالگی آواز می خواندم. بعد از آن از سال 1339 شاگرد مرحوم تاج اصفهانی بودم یعنی ردیف ها را نزد ایشان کار کردم و همزمان نزد مرحوم حسین یاوری نی نواز هم رفتم و نزد مرحوم یاوری نیز ردیف های اصفهان را آموزش دیدم. بعد به هنرستان موسیقی تهران رفتم و مدتی آنجا نزد مرحوم محمود کریمی ردیف های آوازی را آموختم. بعد هرجا می رفتم می گفتند دیگر چیزی نیست که به ...
خانواده تهرانی که در یک شب، 9 شهید داد + عکس
...> خواهر و فرزند شهیدان غریبی: من 20 ساله بودم؛ ازدواج کرده بودم و یک پسر 3ساله داشتم. جنگ بود ولی چون پدربزرگ و مادربزرگم شهرستان بودند، خانواده ام عید به شهرستان می رفتند. آن ها رفتند و یک شب قبل از شهادتشان؛ به تهران برگشتند(انگار که انتخاب شده بودند). آن شب رژیم بعث دو بار به تهران حمله هوایی کرد و وضعیت قرمز شد. یکبار ساعت 8 شب آمد که همه بیرون بودند. یک بار هم ساعت یک نیمه شب آمد که همه خواب ...
ازدواج سفید دختر 20 ساله مشهدی با پیام / 2 سال با او بودم و!!!
...، به مصرف سیگار، مشروبات الکلی و انواع مواد مخدر روی آوردم ولی در این میان تنها به این می اندیشیدم که پیام با من ازدواج کند. دختر جوان در حالی که آخرین قطرات آب لیوان را سر می کشید اشک های جاری شده در پهنه صورتش را پاک کرد و ادامه داد این درحالی بود که هیچ گاه پیام از ازدواج با من حرفی نزد و من بعد از دو سال ارتباط همچنان در بلاتکلیفی به سر می برم در همین شرایط برای دیدن یکی از دوستانم به منزلشان رفتم ولی او در منزل حضور نداشت به همین خاطر پدر دوستم مرا به داخل منزل تعارف کرد من هم در آن خانه منتظر دوستم بود که ناگهان منزل آن ها در محاصره پلیس Police قرار گرفت و ... ...
لذت شاهنامه
می رفتم، این منظره را می دیدم. رابطه آنها مرا تحت تأثیر قرار داد، شاید چون با پدری بزرگ شدم که خیلی با من نبود و هرگز سعی نکرد مرا کنترل کند. درواقع پدرم چیز زیادی از من نمی دانست. پدرتان هنوز در قید حیات هستند یا فوت کرده اند؟ نه، فوت کرده اند. کی فوت کردند؟ 12 سال پیش. ایشان داستان های شما را خوانده بودند؟ بله، او خیلی از من حمایت می کرد. متن سخنرانی جایزه ...
همسر شهید: برای رفتن به سوریه بچه ها را راضی کرده بود، مانده بود چطور من را راضی کند!/ پیشانی اش رو ...
یک شب خواب دیدم عازم سوریه شدم. برای ورود به حرم حضرت زینب (س) اذن دخول خواندم. همین که خواستم وارد شوم، نگاهم به پرچم سبزرنگی افتاد. خاطرم هست که سید یحیی وارد حرم شد و من تا آمدم وارد شوم دربسته شد. گفتم: چرا من را نبردی؟ یحیی گفت: جای تو اینجا نیست تو باید بروی کربلا. از خواب بیدار شدم که نماز صبح را بخوانم، خوابم را برای سید یحیی تعریف کردم. گفت: دوست داری چادر حضرت زینب (س) دوباره خاکی شود؟! راضی هستی حضرت از دست تو ناراحت شوند؟! و بعدازاین خواب بی تابی های من کمتر شد و راضی به رفتن شدم. ...
حجت الاسلام قرائتی عذرخواهی کرد
همین دلیل از سوی رسانه ها و بین مردم به این نام معروف شده است. حسین نمازی متولد 1337 در تهران، با اصلیت شیرازی است که یک بار در سال 1379 ازدواج کرده و به دلیل علاقه زیادش به دوربین، از همسر خود جدا شده است. وی به عنوان کارمند خدماتی وزارت ارشاد در کتابخانه پارک شهرمشغول بکار است. از روز گذشته ویدئو این اتفاق به شکل گسترده ای در فضای مجازی پخیش شده و واکنش های انتقادی فراوانی را ...
انکار قتل پدر و نامادری
پدرم رفتم و چند روزی آنجا بودم که متوجه بداخلاقی های پدرم شدم. او همسر و فرزندانش را کتک می زد. این صحنه ها مرا یاد دوران کودکی ام انداخت به همین خاطر به فکر انتقام افتادم. او در خصوص قتل گفت: برای کشتن پدرم یک اسلحه بادی که برای شکار بود را برداشتم و یک تیر به سر پدرم شلیک کردم. همان لحظه نامادری ام به هواخواهی از پدرم وارد درگیری شد. من که وجودم را خشم گرفته بود با قنداق تفنگ یک ضربه ...
انصاریان: پرسپولیس امشب 11 مسی دارد
هاست نقش های جدی بازی می کنی، برخلاف پژمان جمشیدی. خب، پژمان همیشه رگه طنز داشت و دارد، اما فیزیک و میمیک چهره من ایجاب می کند نقش جدی بازی کنم. ضمن این که من با فیلم های مرحوم فردین، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری، سعید راد و بهروز وثوقی بزرگ شدم. من صدبار فیلم عقاب ها را دیدم. ما بزرگ شده فیلم هایی مانند مادر علی حاتمی هستیم؛ پس سعی می کنم لوطی گری ام را حفظ کنم. کدام بازیگر را ...
محمدیان: قطعا دردسر تیم داری برای خانم ها کمتر از آقایان است
ما بدون اینکه به حوزه بانوان سوبسید بدهیم، می توانیم سوبسید بگیریم. وقتی یکی از برادران ما مدیرعامل یک باشگاه می شود، در جایی که دارد به حوزه اجتماعی خودش خدمات می دهد، باید بداند خواهر و همسر و دختر خودش هم یکی از این ذینفع ها هستند ولی او این را پاک می کند برای اینکه اعتقاد دارد چالش های متعدد فرهنگی، اجتماعی و عرفی باعث می شود باشگاه ایشان از وضعیت برند شدنش احتمالا خارج شود. این ترس هایی است که ...
درمان تهوع صبحگاهی در بارداری، سیزده توصیه خانگی!
...، اهمیت زیادی به شکایت زنان باردار از تهوع صبحگاهی نمی داد. وی می گوید: با خودم فکر می کردم مگر یک تهوع ساده چیست؟ بعد خودم باردار شدم و چون هر 5دقیقه استفراغ می کردم، مجبور بودم در دستشویی اُطراق کنم! البته تجربه ی شما در خصوص تهوع صبحگاهی احتمالا با تهوع دکتر تورنتون یا هر کس دیگری بسیار متفاوت است. علت آن است که تهوع صبحگاهی از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. در حقیقت حتی ممکن است اصلاً ...
عبدخدایی: نواب صفوی شرایط زمان را نمی شناخت
عباس آباد یک عده جوان را دعوت می کند و شروع می کند به صحبت کردن. این عده باخبر می شوند حاج سراج انصاری نویسنده کتاب شیعه چه می گوید؟ و صاحب اتحادیه مسلمین، از کسروی به عنوان حمله به تشیع شکایت کرده و کسروی را به دادسرا احضار کرده است. مرحوم نواب صفوی به همراه سید حسین امامی و تعداد دیگری در روز بازپرسی داخل اتاق بازپرس می شوند و کسروی و حدادپور معاون کسروی را می کشند. در این جریان، کسروی هم به امامی ...
اولین ناطق در جلسه عدم کفایت بنی صدر بودم/ شب انفجار دفتر حزب جمهوری در آنجا حضور داشتم/ میان سازمان ...
رای بر عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور برای همه روشن شده و خود رئیس جمهور من فکر می کنم جوجه ای بود که از آمریکا فرستاده شده بود و الان هم ذبح می شود و خدا را شکر که آمریکا هم در این قسمت شکست خورد ...
بهناز جعفری از کار و زندگی شخصی اش گفت
سینمایی می رفتم و فرم پر می کردم. اما چندان برایم خوشایند نبود و پس از چند کاری که انجام دادم فکر می کردم دیگر باید مرا بشناسند و نیازی به پر کردن فرم نیست و به غرورم برمی خورد. تابه حال در تستی رد شده اید که دل تان بسوزد؟ بارها هم تست دادم و رد شدم و دلم سوخته و بعد نشستم و فیلم را هم با بغض دیدم و گاهی وقت ها فکر کردم که من چه چیزی کم داشتم و این را به تقدیر و شانس ربط می دهم ...
گفت وگو با منصور اوجی به مناسبت انتشار کتاب یکصد و ده نامه از دو سیمین : خواهران شادی ها وَ مادران تمامی ...
: من ناآرامم، برای اینکه زندگی آرامی نداشتم در خانواده ای پدرسالار به دنیا می آید و هنوز به دنیا نیامده، پدرش، روزنامه نویس معروف عباس خلیلی، از مادر او جدا می شود و بعد از این متارکه دوباره ازدواج می کند و مادر سیمین، هم. و سیمین به اتفاق مادر به خانه ناپدری می رود و تا یازده سالگی پدر خود را نمی بیند و بعد از آن در دیدارهایی که با وی دارد هیچ گونه انس و الفتی با او ندارد و زندگی چندان آرامی را نیز ...
اولین ناطق در جلسه عدم کفایت بنی صدر بودم/ شب انفجار دفتر حزب جمهوری در آنجا حضور داشتم/ میان سازمان ...
از آن جا هم مستقیم به نشست هفتگی حزب می رفتیم. گاهی شهید بهشتی در حیاط حزب قدم می زد و بدون مامور حرکت می کرد تا اگر کسی کاری دارد خدمتش برسد. در آن روز انفجار به همراه 3 عزیز گیلانی دیگر، اصغرنیا استاندار اسبق سمنان و کردستان، دکتر عضدی و شهید عبدالکریمی به دفتر حزب رفتیم. آن شب آمدیم نشستیم و جلسه آغاز شد. مرحوم هاشمی هم جلوی در نشسته بودند. پس از 10 دقیقه کسی از بیرون تماس گرفت و با ...
ماجرای خواستگاری عجیب خانم بازیگر از زبان همسر دومش
سرویس فرهنگی و هنری - ادعای عجیب همسر دوم فریبا نادری : تا قبل از آشنایی اصلا فیلمهایش را ندیده بودم! به گزارش فانوس ، فریبا نادری بازیگری که بیشتر در تلویزیون دیده شده، به تازگی و هشت سال بعد از مرگ همسر اولش مسعود رسام با مهرداد طباطبایی ازدواج کرده است. مهرداد طباطبایی همسر دوم فریبا نادری از فعالان حیطه لبنیات و جزو مدیران شرکت لبنیات سحر است؛ همان شرکتی که با برند روزانه شناخته ...
دیداری شورانگیز با یک همسر جانباز
مسرور می شد اما من کم سن بودم و خیلی به این مسایل کنجکاوی نمی کردم. فاش نیوز - چند ساله بود که شهید شد؟ - بیست و یک ساله بود. فاش نیوز - بعد از شهادت ایشان، شما چه کردید؟ - من به درسم ادامه دادم و دیپلم گرفتم. در آزمون دانش سرای مقدماتی قبول شدم و برای تحصیل به یاسوج رفتم. فاش نیوز - چه زمانی ازدواج کردید؟ - بعد از پسر عمه ام ...
چرا شهید همدانی"حبیب"سپاه شد
کرد تا با خانواده به سوریه برود و می بینیم که خانم نوروزی را با خود همراه می کند تا در مأموریت سوریه به خوبی انجام وظیفه کرده باشد. کتاب هایی که از زبان شهدا منتشر می شود همانند دختر شینا وقتی که خاطرات حاج ستار ابراهیمی هژیر را بیان می کند و یا کتاب خداحافظ سالار که خاطرات همسر شهید همدانی را نقل می کند خیلی مهم است که یک باره از کشور امنی به منطقه ای که تماماً در آن درگیری و تیر و تفنگ ...
تهمینه میلانی تا تمام مردان را از ایران اخراج نکند، خیالش راحت نمیشود!
خانواده اش حاکم کرده است و زمینه ای فراهم کرده تا مراد(ادیب قریب) واکنش های عصبی توام با وحشی گری را نسبت به خواهرش بروز دهد. سیامک به خشونتی پنهان نسبت به زنان دچار است و زمانیکه با ازدواج با ملیحه تقوی ازدواج می کند، خشونت مورد نظر زمینه بروز و ظهور پیدا می کند. پدر سیامک هم در میانه فیلم مشخص می شود با همسر و دخترش به صورت خشونت آمیزی رفتار کرده است. مسعود تنها مرد خوب فیلم است که بسیار ...