سایر منابع:
سایر خبرها
شریفی مقدم: هر عکسی را در اینستاگرام منتشر نمی کنم
به عکسی از کودکی اش است، بیشتر از 41 هزار لایک خورده است. حمایت از تیم مورد علاقه، انتشار عکس هایی از رخدادهایی که در جریان زندگی او هستند، بازنشر بخشی از اخبار و ویدئوهای جالب توجه، اطلاع رسانی از وقایع روز و ... از مواردی اند که شریفی مقدم، در صفحه خود می گذارد. شیوه حضور وی در توییتر، اینستاگرام و کانال تلگرامی اش، بهانه ای شد تا ما در صبح نو گفت و گویی با وی داشته باشیم که در ادامه می ...
می دانیم چه دردی کشیده اید...
آوری دیه را هر روز نگاه می کرد. 10 هزار تومان هم که می آمد روی پولها امیدوار می شد. امیدوار به اینکه پسرش بخشیده می شود که تلاش می کند برای مفید بودن و عاقبت به خیرشدن. به قول بچه های داوطلب جمعیت امام علی لحظه بخشش همان موقع که آن امضا می خورد پای ورقه انگار همه خشم و انرژی منفی از بین می رود؛ وای که چه لحظه نابی است لحظه بخشش. می گویند مادر مراد در پروسه دلجویی و حلالیت طلبیدن خیلی درست جلو ...
داستان زندگی دختری که پسر بود/مصائب جراحی معصومه برای سیاوش شدن!
، زندگی هم بهتر می شود... . او می گوید: همان موقع ها رفتم کارت پایان خدمت بگیرم، آنجا به من گفتند که باید به سربازی بروی؛ یعنی گفتند بعد از عمل جراحی باید به خدمت بروی. من هم گفتم پس اصلا عمل نمی کنم و می خواهم همین طوری به زندگی ام ادامه بدهم. خلاصه بعد از دوندگی زیاد، کارت معافیت گرفتم. حالا دیگر وقت عمل اول بود...، اما پول کو؟ به هر دری زدم، ببین وقتی می گویم به هر دری زدم، دلم برای خودم می سوزد ...
تا 200 میلیون نفر جمعیت هم می توانیم با رفاه کامل زندگی کنیم
...> چطور می توان احتمال بروز این عوارض را کاهش داد؟ باید به مردم یاد داد قبل از تزریق واکسن فرزندشان، با پزشک مشورت کنند. به عنوان مثال بگوید بدن فرزند من ضعیف است، آیا این واکسن برایش ضرری ندارد؟ متاسفانه گاهی مادر اصلا نمی داند که فرزندش دچار ضعف سیستم ایمنی بدن است. بعد از تزریق واکسن پنج گانه، بچه دچار شوک می شود. این دیگر مشکل پزشکی نیست، مشکل شخصی آن بچه است. افراد مبتلا به ایدز یا ...
مثل چمران عاقلانه اندیشید عاشقانه رفتار کرد
.... قبور شهدای فاطمیون و مزار شهید مدافع حرم مصطفی کریمی را جست وجو می کنم و بعد از زیارتی مختصر، راهی خانه شهید می شوم. مادر آقا مصطفی در را به رویم می گشاید. مادری مهربان که شاید واژه مهربانی در برابر محبت مادرانه اش کمترین قدر را داشته باشد. داخل خانه توجهم به عکس روی دیوار جلب می شود. عکسی که نشان از جهاد و شهادت در خانواده مصطفی دارد. پدر شهید هم به جمع ما اضافه می شود. وقتی کنارشان می نشینم ...
هاشمی زنده بود به آمریکا می گفت چند بار یک اشتباه را تکرار می کنید
آمریکا به ایران صفر است در ادامه بحث وارد مباحث سیاست خارجی و مواضع اخیر ترامپ شویم. بعد از روی کار آمدن ترامپ، او مواضعی درخصوص پاره کردن برجام داشت. در چند روز گذشته نیز شاهد برخی اظهارات تند ترامپ بودیم؛ اینکه از سپاه پاسداران تا نهادها و سازمان های دیگر را تحریم کرده اند و سخنان تندی علیه ایران داشتند. تحلیل شما در این خصوص چیست؟ تحلیل ترامپ یا اصولا سیاست و استراتژی دولت ...
حالا درک می کنم مادران شهدای گمنام چه کشیده اند
بود؟ رشته الکترونیک. تا فوق دیپلم درس خواند، چون علاقه مند بود ازدواج کند. از 18 سالگی خیلی علاقه داشت ازدواج کند که من می گفتم باید سربازی و سرکار بروی، بعد ازدواج کنی. این امر باعث شد فوق دیپلم درس بخواند. بعد از آن دنبال کارهای سربازی اش رفت و چون بسیجی فعال و پدرش نیز جانباز بود، مدت کوتاه تری رفت و وارد سپاه شد. من گفتم علی درست چه می شود؟ گفت بعدا ادامه می دهم، اگر ادامه دهم شما ...
او راه حسین را فهمیده بود
رضایت مادر خبر می دهد روزی مادرم خیلی خوشحال به نظر می رسید از او علت خوشحالیش را پرسیدم، گفت دیشب محمدحسین را در خواب دیدم که به من می گفت مادر چرا ناراحتی؟ دور من می چرخید و می گفت من سالم هستم، در کنار مولایم اباعبدالله (ع) هستم و برای شما دعا می کنم؛ از آن روز به بعد دیگر مادرم برای محمدحسین گریه نمی کند بلکه با شنیدن نام محمد حسین لبخند می زند و به او افتخار می کند . حالا او نه تنها ...
سالروز شهادت حسین فهمیده،رهبر 13 ساله و ققنوس کوچک+مداحی
امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا این که به معشوق خود یعنی الله برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از ...
کشور نمی تواند معطل محیط زیست بماند/ یک کارشناس آبهای ژرف نداریم
ماموریتی داده اید که به دنبال آن باشد که خلأهارا پر کند یا مثلا دست کمآن لایحه را دوباره به مجلسی که حالا با دولت همسو شدهبدهید؟ تصمیم گرفته ایم که همه دانشگاه های توانمند مادر کشور را در راستای وظایف سازمان محیط زیست وارد بکنیم تا بخشی از کارهایی را که قطعا نمی توانیم همه را انجام بدهیم ودانشگاه ها نیابتا از طرف ما اقدام کنند. مثلا بنده به آقای زنگنه گفتم این پالایشگاه های شما ...
دلایل کتک کاری در کودکان
به کودک پرخاش کرده باشد. چند توصیه برای زمانی که کودک شما بقیه را می زند یا گاز می گیرد! ** لحظه ای درنگ کنید. اگر می بینید کودک پرخاشگری می کند سریع به رفتار او پایان بدهید. سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید، اگر به حرف های شما گوش نمی دهد، او را کناری کشیده و به او بگویید رفتارت از کنترل خارج است، باید کمی آرام بگیری. ** از کودک توضیحی راجع به رفتارش نخواهید. وقتی از ...
بررسی اضطراب ناشی از خبرهای کودک آزاری
. (دختر چهار ساله ای را نشان می دهد) همین دو روز پیش یک زنی آمد گفت این بچه را بده ببرم برایش لباس بخرم، گفتم ما بچه ها را دست هیچ کس نمی دهیم. الان خیلی سخت شده، آدم باید همیشه حواسش باشد، به خصوص دختربچه ها اصلا حتی توی پارک هم نمی شود تنها گذاشت که بازی کند. محمود تنها کسی است که نگرانی ندارد، تک فرزندش هنوز یک ساله نشده و فکر می کند که جایش در خانه امن است: من هیچ از این خبرهایی که می گویید نمی دانم. گوشی ام فقط برای زنگ خوردن است و قابلیت دیگری ندارد. وقتی هم که این چیزها را نمی خوانم دیگر بی خودی نگران نمی شوم. و بعد آسوده میان کیسه های برنجی که بار وانتش کرده لم می دهد. ...
جایگاه مسجد از منظر امام علی(ع)/ تأثیر لقمه حرام بر دست و زبان و عقل انسان
دارد و بالا می آورد و در دهانش می گذارد، با آرواره و دندان هایش می جَوَد، با عضلات دو طرف گلو فرو می دهد و بعد دیگر دست خودش نیست! خدا مزد تمام خوردنی هایش را در روز قیامت به او می دهد که بندهٔ من، زحمت کشیدی و سر سفرهٔ من نشستی و خوردی، تو ثواب کردی؛ این حرکت ایمانی، اخلاصی و نیّتی است. خدایا! پشت تاکسی می نشینم، برای تو؛ منبر می روم، برای تو؛ درس می دهم، برای تو؛ پای تنور می ایستم، برای تو ...
به امیدِ پیروزی واقعی، نه در جنگ که بر جنگ*
است آن موقع مقامات مهم بلندپایه که به کردستان می آمدند، ما همه اش نقد می کردیم بعد آنها واقع نگرانه تحلیل نمی کردند، به خدا واگذار می کردند. ما هم می گفتم خدا البته صبرش زیاد است. ولی شما بیا و بگو باید چه کار کرد؟ اشکان خیل نژاد: بحث تشخیص است، مثل پزشکی می ماند. شما می توانی جسمت را بسپاری. مثلا کسی در آزمایش اول یا چند مورد کوچک متوجه می شود چگونه باید مشکل را رفع کرد. بعد عمدا یا غیرعمد ...
لیلی رشیدی: دوست دارم مرا با عنوان دختر داوود رشیدی بشناسند
. خانواده هم نه گفتند که کارت شاهکار است و نه گفتند که ادامه نده. خانم برومند در کارش به شدت سخت گیر است و از هیچ چیز به سادگی نمی گذرد، حتی اگر خاله آدم باشد. رفتار ایشان با شما چطور بود و آیا از کارتان رضایت داشت؟ رفتار خانم برومند با من مثل رفتاری بود که با بقیه داشتند. فکر نمی کنم از انتخاب من هم پشیمان شده باشند. حداقل که این را طی این 23 سالی که از سریال می گذرد به من نگفته ...
رهبری 13 ساله
... پس دیگر توقعی نبود که محمدحسین در خانه بماند. او رفت تا به ندای امامش لبیک گوید. روز 13 آبان ماه من با خانواده ام سر سفره نشسته بودیم که ناگهان رادیو اعلام کرد یک نوجوان 13 ساله ای زیر تانک رفته و شهید شده است. مادرم لقمه از دستش افتاد و گفت: این محمدحسین من است.در آن لحظه پدرم گفت: نه محمدحسین چنین کاری را انجام نمی دهد حتما از بچه های خرمشهر بوده است.یک هفته از این حادثه گذشت که آقای ...
دست و جیغ و احکام!
.... مباحث تبلیغ را بچه ها انتخاب می کنند برای کلاس هایی که به عنوان مبلغ می روم، بحث ها به انتخاب خود دانش آموزهاست. دخترهای دبیرستانی سوال ها و بحث های مشخصی دارند، معمولا چهار سوال و مساله همیشه جزو دغدغه های اول شان است: روابط دختر و پسر، حجاب، ازدواج، تفاوت ها و تبعیض های بین زن و مرد. هر کدام از این موضوع ها یک زنگ کامل بحث دارد. اما وقتی چند بار سر یک کلاس می روم و این ...
مرد افغانی بی رحم فرزندش را به زمین کوبید و کشت - مادر کودک:شوهرم همیشه بچه را آزار می داد
ساعت پنج بامداد از خواب بیدار شدم و چای نبات برای پسرم درست کردم چرا که قصد استحمام داشتم و امکان داشت در این مدت پسرم از خواب بیدار شود. به همین دلیل به همسرم گفتم: وقتی بنیامین بیدار شد و گریه کرد، چای نبات به او بدهد تا ساکت شود! ولی چند دقیقه بعد از داخل حمام ناگهان صدایی را شنیدم که انگار شیئی محکم به زمین افتاد البته حدود سه بار این صدا را شنیدم! وقتی هراسان بیرون آمدم، دیدم پسرم ...
مسئولان، خانواده های شهدای مدافع حرم را تنها نگذارند / به خاطر مادرم، از سفر به سوریه جا ماندم
دو روز را خانه بود. به خواهرم سر زد و بعد رفت. قبل از اعزام به عملیات به پسر عمویم زنگ زده بود و گفته بود من به عملیات می روم، شاید شهید شوم و دیگر برنگردم ، به مادرم بگو مرا حلال کند. یکی از دوستانش که بچه محل ما بود وقتی برادرم شهید شده بود به تهران آمد. بچه محلمان می گفت حیدر که در قسمت بهداری کار می کرد روز عملیات داشت زخمی های ایرانی را عقب می برد که عراقی ها پاتک می زنند و همه هجوم می برند ...
وقتی شاگرد آیت الله مجتهدی(ره) میاندار لشگرمحمدرسول الله(ص) شد
می دادند علی روزی که حقوقش را گرفت همه آن مبلغ را به صندوق کمک به جبهه می ریخت. مادرش وابستگی شدیدی به علی داشت زمانی که می خواست به جبهه اعزام شود به من گفت چه کار کنم گفتم سعی کن اول رضایت خانواده ات را بگیری و بعد بروی. شهید یزدیان وقتی می خواست به جبهه برود مادرش به دلیل وابستگی زیادی که به او داشت اجازه نداد برود، علی نزد من آمد و نظرم را جویا شد. گفتم: رضایت مادرت را بگیر. در این ...
علت کج خلقی کودکان، قشقرق بازی درنیار
می رسد که کودک متوقع، لجوج و بدون همکاری باشد. قشقرق در سنین 2 سالگی شایع است و اگر به خوبی هدایت شود کمتر اتفاق می افتد که تا 3 یا 4 سالگی ادامه پیدا کند. همان طور که کودک به تدریج می آموزد که مشکلات را از راه های دیگر حل کند کمتر هم قشقرق به پا می کند. بچه ها ممکن است نتوانند قشقرق خود را بدون کمک والدین کنار بگذارند. قسمتی از وظیفه ی شما به عنوان یک پدر یا مادر این است که به کودکتان ...
نوجوانان این چند کتاب را بخوانند
پدرم می گفتم کاکه. کاکه به زبان کردی یعنی برادر بزرگ تر. عادت کرده بودم که این طور صدایش کنم. به همین خاطر، وقتی او هم می گفت هاوپشت منی، باورم می شد که مثل برادرش هستم. یادم می آید وقتی کوچک تر بودم، بیشتر دوستانم عروسک داشتند و با آن بازی می کردند. یک روز، هر کدام عروسکِ دست ساز خودشان را آورده بودند. اما من عروسک نداشتم. خیلی دلم می خواست من هم یکی داشته باشم. با حسرت به بچه ها نگاه ...
عکس فرزندش را پاره کرد و به آب انداخت تا فکر روح الله، او را از یاد خدا و شهادت غافل نکند/ بارها محمدرضا ...
ندیدم ما هم پیرو حضرت زینبیم و تسلیم خواست خداوند هستیم. پس از بازگشت پیکرش برای مراسمی به یکی از مساجد رفتم، یک خانم جوان به نزدم آمد و مرا در آغوش گرفت و گفت شما مادر شهید باصر هستید؟ گفتم بله، گفت من از طریق شهید باصر شفایم را از خدا گرفته ام، گفتم قضیه چیست؟ گفت من سرطان حنجره داشتم، وقتی پیکر شهدا آمد برای زیارتشان رفتم، روی یکی از تابوت ها نوشته بود شهید باصر، در کنار تابوت به من ...
بوی همت از حلب می رسید / گفت و گو با مادر شهید محمد حسین محمدخانی
هایش را وقتی داشت که برای حضرت ارباب بی کفن، اشک می ریخت و ضجه می زد. به بهانه دومین سالگرد شهادت این شهید با مادر شهید(خانم سالاری) که در سنگر مدرسه مشغول فعالیت هستند، گفت و گویی داشتیم. مادرشهید با روی باز پذیرای سوالاتمان شد و با عشق از فرزندی گفت که حالا مایه مباهات و سربلندی پدر و مادرش شده؛ مادری که می گوید آماده است تا همه فرزندانش را در این راه فدا کند. در ادامه گزیده گفت و گوی ...
رؤیاهایم را می فروشم
، به خصوص صبحانه که خانواده می نشستند تا از آینده ی نزدیک تک تک اعضا خبر پیدا کنند: پدر کارشناس امور مالی بود؛ مادر زن بشاشی بود و به موسیقی مجلسی عشق می ورزید؛ و دو بچه ی یازده و نه ساله. آن ها همه مذهبی بودند و به خرافات تمایل داشتند و با علاقه به گفته های فروفریدا دل می دادند که تنها وظیفه اش کشف سرنوشت روزانه ی خانواده از طریق رؤیاهای آن ها بود. فروفریدا برای مدتی طولانی و به خصوص در طول ...
مافیا در لیگ به روایت یک کشتی گیر
گرفتن من هست. برای چه باید خودم را خراب کنم؟به سرمربی تیم گفتم آقا مصطفی یعنی چی؟ تو تیم را خالی کرده ای که ببازیم. خب من روی تشک نمی روم تا راحت تر اینکار انجام شود که گفتند جان بچه ات کشتی بگیر و من مجبور شدم قبول کنم. وی افزود: ما در اوزن پایین اصلا روی برد حساب نمی کردیم و از اوزان 74 به بعد بردمان قطعی بود. قبل از مسابقات وقتی به من زنگ زدند و پیشنهاد دادند اصلا نمی خواستم قبول کنم اما به ...
با صمد و روزهای آرامش؛ مصائب زمستان88
باشگاه های بی پول و شکست خوردن در مسابقات پی درپی. صمد مرفاوی، همانی بود که زمستان 88 در کنار او در مکه مکرمه، داشتیم اشک هایمان را با دیوار خانه خدا قسمت می کردیم. همسفر حج قسمت شده از لیگ قهرمانان آسیا، نشسته بود داخل غرفه ای به مصاحبه و من از حضورش خبر نداشتم. چرخ هایم را زده بودم و داشتم کج می کردم تا به دفتر روزنامه بیایم که بچه های غرفه های دوست و همکار صدایم کردند. ظاهرا خبرنگاری از رادیو دنبال ...
کَتَس بِس، خلع سلاحِ امنیت
آن مواجه می شوید استشمام بوی ناخوشایند فاضلاب است، رودخانه چنارراه دار که کنار مهدی آباد قرار دارد، از 35 سال قبل تاکنون محل عبور فاضلاب زندان عادل آباد و چند محله دیگر مانند پانصد دستگاه و شهرک مطهری است؛ رودخانه ای که دو کارخانه بزرگ نشاسته سازی شهر در حاشیه آن قرار دارند و این مسئله سلامتی عمومی جامعه را هدف می گیرد. هرچند به گفته امام جماعت و شورای محله مسئله فاضلاب در حال پیگیری ...
خالق کلاه قرمزی: آقای نویسنده شد! /تلخی بخشی از لذت های زندگی است
حاصل همه سال هاست. من از اول دنبال کشف گونه های نوشتن بودم که بتوانم به شکل های مختلف بنویسم. روایتی در ذهنتان بود، بعد تصمیم گرفتید با این سبک بنویسید یا نه، این سبک های مختلف بود که شما را مجبور می کرد داستان را طبق آن پیش ببرید؟ به این صورت خودآگاهی که می گویید، نیست. در حقیقت هنر یک امر اتفاقی است؛ یعنی در شما اتفاق می افتد. نوع قصه و نوع ماجرا به شما می گوید چگونه باید گفته ...
خاطراتی که با محمدهادی ورق می خورد
خواهد چه بگوید. پس از شنیدن خبر روی زمین نشستم و خطاب به محمود گفتم: شهادتت مبارک محمود جان. چکار کردی پسرم که قبولت کردند؟ همان جا به حضرت زینب (س) گفتم که خانم این جوان من را قبول حرم خودتان کنید. ترسیدم حال ام خراب شود. در واحد خانه را باز گذاشتم تا اگر از حال رفتم کسی به فریادم برسد. همان وقت نگاهی به تمام خانه انداختم. یاد حرف محمود افتادم. گفته بود: مادر قوی و محکم باش ...