سایر خبرها
پیکری که آوردند پسرم نبود!/خدایا تا جوانم و خوش قیافه شهیدم کن
انگیزه شهادت پیدا کرده بود می گفت: خدایا من را الان که جوان هستم و خوش قیافه شهیدم کن نه اینکه پیر شدم و از قیافه افتادم. * تمام تلاشش را برای رفتن به سوریه کرد این اواخر خیلی اصرار کردیم که ازدواج کند ولی راضی نشد، آرزویش شهادت بود و تمام تلاشش را برای رفتن به سوریه کرد. مریم دختر عمویش را دوست داشت که در افغانستان بود یک باری هم پیشنهاد داد که انگشتری بفرستید ولی مثل اینکه قسمت ...
مادرها و پدرهایی که بوی “نا” می دهند!/ بررسی آزار کودکان در برخی خانواده های ناتنی در گزارش شفقنا
ناپدری و نامادری با فرزند برقرار می شود و اگر تفاهم وجود داشت این رابطه به شکل رسمی ادامه پیدا می کند،اتفاقی که درکشور ما بسیار نادر است. از این رو، در جامعه امروز نه تنها باید فرهنگ سازی عمومی صورت بگیرد، بلکه یک نهاد پاسخگو همچون بهزیستی باید مسئولیت برگزاری کلاس های آموزشی را عهده دار شود و شرط ثبت ازدواج مجدد را بر این اصل قرار دهد.” انقباض اقتصادی دولت و کودکانی که شکنجه می شوند ...
بازخوانی یک گفت وگو برای لیلا پس از 20 سال
. از فحوای این حرف ها چنین برمی آید که چون خانواده رضا از نظر طبقاتی بالاتر بود آن ها یک جوری به این معامله تن داده اند. خود دختر هم در یک جا حرفی می زند که معلوم می شود اهل معامله است. پدر و مادر این دختر هم هیچ ممانعت و مخالفتی با این ازدواج نمی کنند، بلکه حرفی می زنند که خانواده داماد خیلی هم خوششان می آید. یعنی می گویند برای ما خیلی مهم است که زن اول، دخترمان را ببیند و بپسندد. چون از نظر آن ها ...
خاطرات خواندنی از طیب حاج رضایی/ قدری به من فحش بده برو! + تصاویر
این مصاحبه، خاطره روز اعدام و تشییع طیب را اینگونه باز گفت: شنبه 11 آبان، ساعت 5 صبح، عموی من اعدام شد. صحنه خیلی بدی بود. ما که در مراسم نبودیم، اما جسد را که تحویل دادند و دیدم، دیگر متوجه نشدم چطور شد و فقط متوجه شدم که مرا بلند کردند. چیزی حدود 17، 18 تا گلوله خورده و تمام رگ و پی اش بیرون زده بود. تمام بدنش شکافته شده بود و چشم هایش را بسته بودند. بنده خدا اسماعیل رضایی ...
کارت خرید کالا سوخت
که حتی نمی دانستند از کجا و به چه صورت در جریان موضوع قرار گیرند. بیدکی شهروندی که مدتی است به دنبال تهیه کارت اعتباری برای خرید کالاست می گوید: زمانی که طرح کارت اعتباری اجرایی شد برای خرید کالا از محل این طرح اقدام کردم اما در همان ابتدا حتی کارکنان یکی از بانک ها در جریان کامل موضوع قرار نداشتند و اشتباهی مرا راهنمایی کردند، به همین دلیل ناگزیر به پرس وجوی بیشتر در مورد این طرح شدم که یکی از ...
اصفهان "میدان مین سیاست" است؛ 1500 روز "مدیریت بحران" کردم
. آنجایی که نیاز بود برخی تغییرات انجام شود، همان روز نخست انجام شد. به عنوان مثال در ابتدای حضور من در استانداری، یکی از مسئولان تغییر کرد، اما مثلاً مسئول دفتر من تغییر نکرد، چون می دانستم آن انتظاری که از او داشتم را عملی می کند. همچنین مدیر امور شهری را در همان روزهای اول تغییر دادم چون متوجه شدم در انتخاب شهرداران دخالت هایی را صورت می دهد. در واقع در این دوران اگر متوجه می شدم فرد مورد ...
سختی ها را با کمک ورزش تحمل کردم
5 سال در تهران در بیمارستان بستری بودم و تعداد عمل جراحی زیادی روی من انجام شد ولی متاسفانه جواب نداد و بعد از آن به اصفهان برگشتم و تحصیلاتم را دنبال کردم و دیپلم گرفتم و در حین آن به الکترونیک علاقه مند شدم، درهمین این رشته مغازه داشتم و کار می کردم که در این بین یک تصادف خیلی سخت کردم که یک ماشین از پشت به من زد و مشکل کمر پیدا کردم و بعد یک سال دوباره شروع به کار و ورزش کردم. سال 59 بسکتبال ...
سودابه 8 سال دیوانه وار مرا دوست داشت اما من نمی خواستم او زنم شود
. سودابه دیوانه وار مرا دوست داشت. هر بار که با من قرار ملاقات می گذاشت سر قرار نمی رفتم تا از من دلگیر شود و ارتباطمان را تمام کند اما بی فایده بود.صبح دهم مهر ماه پیامکی برایم فرستاد و مرا به خانه برادرش دعوت کرد. او گفت باید هر طور شده به ملاقات او بروم تا با هم صحبت کنیم. من مثل همیشه به دروغ گفتم به دیدنش می روم اما هرگز به دیدن او نرفتم. صبح روز بعد از طریق یکی از دوستانش متوجه شدم که او جان ...
درد دل های تکان دهنده کیانوش رستمی
.... در رکوردگیری نهایی تیم ملی در بابلسر هم شرکت نکردی تا انتقادات بیشتر شود. برخی معتقدند رفتار فدراسیون با کیانوش رستمی مصداق بارز ورزشکارسالاری است. چرا این حرف را می زنید؟ من دوست دارم جواب سوال شما را با یک مثال بدهم. یک راننده کنار شما نشسته و خوابش می آید. وقتی به او می گویید که خوابت می آید، بزن کنار؛ متوجه نمی شود. چندبار که این اتفاق تکرار می شود، شما مجبور هستی ...
روایت دختر 10 ساله از قتل خونین مادر و خواهر
که آنجا بود چند بار به مادرم زدم و گفتم آب می خواهم اما او جواب نمی داد.با این حال خودم را به سختی به پشت در اتاق رساندم و خواستم در را باز کنم اما موفق نشدم. بعد چه اتفاقی افتاد؟ نمی دانم چقدر طول کشید که متوجه شدم کسی قصد دارد وارد خانه شود. فکر کردم عمویم است و با همان حالتی که خون از من می رفت خواستم مقاومت کنم. اما صدایی به من گفت برای کمک آمده است. خودم را به سختی کنار کشیدم و ...
خداحافظی از زندگی باکلاس
. یک جعبه شیرینی و چند شاخه گل هم آورده بودند. می دانستم که دوستم برادری دارد که چند سالی از من بزرگ تر است و قصد ازدواج دارد. برای همین هم بود که تا آن ها از در وارد شدند شستم خبردار شد که می خواهند از من برای احمد خواستگاری کنند. نیره این ها را در مورد چطور سر گرفتن ازدواجش با احمد می گوید و بعد ادامه می دهد: احمد را نمی شناختم. با این که هم محلی بودیم اما یکی دو بار بیشتر ...
در آرزوی کتابخانه ای زنده
دانشگاه که بعضی ها هم به رفت وآمد زنان در آن روی خوش نشان نمی دادند. تمام کارهایی که کتابدار می کند برای این است که دانایی، آزادی، اندیشه، تفکر، لذت، رشد و خرد در اختیار عمومی بشر قرار بگیرد، این کاری است که در معجزه خواندن برای بشر نهفته است. این را از همنشینی و نهارهای دسته جمعی با دانشجویان مدرسه علوم اجتماعی ژنو یاد گرفتم که در همسایگی ما درس می خواندند. اواخر دهه 1330 بود: شیفته رسالت ...
دزد ناجوانمرد! / کاش دزد خشن با دخترم کاری نداشت!
رسیدن به آرزوهایم تصمیم گرفتم در پی یافتن شغلی باشم. مدتی بعد از طریق آگهی استخدام در نیازمندی روزنامه ها در یک کارگاه تولیدی مشغول کار شدم. در آن کارگاه خیاطی حقوق ثابتی نداشتم و تنها در برابر تعداد دوخت و دوزهایم حقوق می گرفتم. مدت زیادی بود که از صبح تا ساعت 2 بعدازظهر در کارگاه کار می کردم و بعد از آن به منزل باز می گشتم تا امور خانه را انجام بدهم و به دو فرزندم رسیدگی کنم اما این وضعیت هم ...
نا گفته های - نادر گلچین - : در هیچ کلاس آوازی شرکت نکردم
که عده ای با قرعه کشی از سربازی معاف می شدند. اتفاقا در آن روز نیز قرعه کشی کردند که قرعه من پوچ شد. به این معنی که معاف شدم اما من که دوست داشتم به ارتش بروم. نزد سروان مربوطه رفتم و از او خواهش کردم که اگر می شود بار دیگر مرا در داخل صف قرار دهد تا دوباره در قرعه کشی شرکت کنم. سروان با تعجب گفت: همه از خدا می خواهند که از نظام وظیفه فرار کنند آن وقت تو تازه می خواهی با زور به سربازی بروی؟ ...
مورد عجیب یک محکوم به مرگ برای فرار از اعدام
.... شرایط سخت زندان بود که تصمیم گرفتم شناسنامه ام را اصلاح کنم تا از زندان خلاص شوم. در پایان، هیئت قضایی دستور استعلام از مدرسه ای را که متهم در آنجا مشغول تحصیل بود صادر کرد. در جواب استعلام مشخص شد اگر ادعای متهم صحیح باشد او باید در دو سالگی به کلاس اول رفته باشد که امری غیرممکن است. به این ترتیب متهم، بنا به شواهد و مدارک موجود، صبح روز گذشته بار دیگر در همان شعبه به ...
دفاع احمد توکلی از کامنت های سایت الف
مخالفان خود را خودباخته و بزدل نمی دانم؛ اما دستاویز قرار دادن چند متن پرسشگرانه و یا نادرست سیاسی با اتهامی غیرمرتبط را نیز دور از شأن می دانم. این که دادستان محترم بر اساس دعوای بی پایه ای مرا متهم به عبرت نگرفتن از محکومیت گذشته کرده است، ناشی از تغافل از تاریخ وقوع این موضوعات اتهامی است که همگی در فاصله سال 1392 تا مهر 1393 است، حال آنکه محکومیت من در پرونده قبلی، در دی ماه 1394 ...
- اسماعیل میرفخرایی - ؛ نیم قرن میراث تصویری برای نسل آینده
1347 بود. روزی قطبی به من گفت که تو بیولوژی خواندی، برو برنامه علمی بساز. به کامبیز محمودی که معاون بود، گفتم ماجرا از این قرار است و قطبی گفته برنامه ات دوشنبه پخش می شود. محمودی گفت به اداره اطلاعات انجمن ایران و امریکا (USIS) -که آن زمان در خیابان صبا بود -برو. آنجا توسط آقایان اکبری و میرزابیگی متخصص فیلم بودند. به اتاقی راهنمایی شدم که مملو از فیلم بود تحت عنوان Science Report که هر 15 روز ...
نوجوان بیماری که آرزوی دیدن سردار سلیمانی را دارد+ عکس
به بیماری سرطان روده مبتلا شده و شیفته حرفه پلیسی است. وی افزود: پرهام از بهترین شاگردان وی بود و دوستم همیشه دل نگران او بود. می گفت پرهام کلاس ششم ابتدایی است، پسری درسخوان بوده اما به خاطر بیماری اش نمی تواند سر کلاس درس حاضر شود و کنار همکلاسی هایش باشد و ناچار در خانه درس می خواند. رئیس اداره آموزش فرهنگ ترافیک قائمشهر ادامه داد: با شنیدن این حرف ها بود که تصمیم گرفتم ...
ضرغامی زیر ذره بین
آمریکا سفر کرد و فیلم سازی را در آنجا ادامه داد. ایشان فیلم آ، ب، ث... منهتن را ساخت، اما وقتی این فیلم را به کن فرستاد، حتی آن را در انتخاب اولیه فیلم ها قرار ندادند، چه برسد به اینکه وارد بخش مسابقه کنند! همان زمان آقای نادری با آقای کیارستمی تماس گرفتند که شما به آقای ژیل ژاکوب بگویید که این فیلم را من ساختم! من امیر نادری ام. ظاهرا حواسشان نیست که این فیلم خوبی است! شما چگونه از این ...
قاتل زن برادر به مرگ محکوم شد
...> وقتی کارآگاهان در بیمارستان حاضر شدند و شرح واقعه را از زبان پزشک شنیدند، تحقیقات خود را آغاز کردند. شوهر مقتول به نام رجب نخستین فردی بود که تحت بازجویی قرار گرفت. او که می گفت از نحوه قتل بی اطلاع است، ماجرا را برای پلیس چنین شرح داد: حدود ساعت 10 صبح بود که از محل کارم با خانه تماس گرفتم. پسر سه ساله ام تلفن را جواب داد و وقتی از او خواستم گوشی را به مادرش بدهد، گفت مامان دعوا کرده. این جمله او ...
دست تقدیر آرزوی دانش آموز شهید ابرکوهی را برآورده کرد
را در شهر خودش به خاک بسپارید. و این چنین شد که هم احمد به آرزویش رسید و هم پیکرش به زادگاهش بازگشت. وصیت نامه احمد همراه با بدنش متلاشی شده بود اما در نامه هایی که قبل از شهادتش برایمان فرستاد، نوشته بود: ای پدر من تا وقتی جوان بودم ، اگر حرفی زدم و به شما بی ادبی کردم ، مرا ببخشید . توصیه من به شما این است که نماز جماعت و نماز جمعه را ترک نکنید و دست از امام برندارید چون ایشان بعد از ائمه اطهار(ع) ، یک شخص کم نظیر هستند. ...
دوستی پردردسر دختر و پسر جوان در اینستاگرام
.... با شکایت دختر جوان فرهاد دستگیر شد اما ادعای دیگری مطرح کرد. وی گفت مدتی پس از دوستی اینستاگرامی با سمانه (شاکی) از او خواستگاری کردم. حتی موضوع را با خانواده ام هم در میان گذاشته بودم تا اینکه پی به راز تلخی بردم. سمانه با پسر دیگری آشنا شده و به من خیانت کرده بود. حتی شنیدم که قصد ازدواج با او را دارد. وی ادامه داد: وقتی این موضوع را شنیدم خیلی عصبانی شدم. به بهانه صحبت ...
5 دلیل طلاق های زود هنگام امروزی!!
تصمیم به جدایی گرفتم اما سه ماه تحمل کردم و در این مدت حتی زمانی که می فهمیدم همسرم قرار است از محل کارش که در شهر دیگری بود برگردد، ناراحت می شدم. در این مدت نسخه های تجویز شده اطرافیان برای بهبود رابطه ما موثر واقع نشد. در جلسات مشاوره با ریشه یابی موضوع مشخص شد که خانم قبل از ازدواج به فرد دیگری علاقه مند بوده و به امید ایجاد علاقه به همسرش و فراموشی رابطه قبلی ازدواج کرده ولی این اتفاق رخ نداده ...
یکی از ربات هایی شدم که کارخانه زندگی تولید می کند
شاعر گران مایه ای بود و سردبیر جنگ ادبی بود به حلقه ادبی شیراز وصل شدم. به جای اینکه بنشینم ترمودینامیک بخوانم هر شب به کافه ای می رفتم که آنجا جمع می شدند و بحث ادبی و هنری می کردند. این مسئله مرا بیشتر به سوی هنر هل داد و متقاعدم کرد جای من در یک دانشکده هنری است نه مهندسی. گفتید در 16سالگی مطلبی از شما در مجله فردوسی منتشر شد؛ آیا به آنجا رفت وآمد کردید یا اصلا نوشتن برای مطبوعات را ادامه ...
ناگفته های ضرغامی؛ از سپاه تا خاتمی
حتما انتخاب نمی کنند! منظورتان چه نوع فیلم یا فیلم سازی است؟ مثلا آقای امیر نادری. ایشان قبل از انقلاب فیلم های خوبی ساخته بود و من همیشه از ایشان به نیکی یاد می کردم. هرچند بعد از انقلاب به آمریکا سفر کرد و فیلم سازی را در آنجا ادامه داد. ایشان فیلم آ، ب، ث... منهتن را ساخت، اما وقتی این فیلم را به کن فرستاد، حتی آن را در انتخاب اولیه فیلم ها قرار ندادند، چه برسد به اینکه وارد ...
شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
می شد تا مادر نبیند؛ بعد از شهادت حسین این عکس ها به دست مادر رسید. حرف های زیبا و آموزنده این مادر شهید در ادامه می آید: * بچه هایم را پای روضه امام حسین(ع) بزرگ کردم خاور نورعلی متولد 1321 در اصفهان هستم؛ از همان کودکی چادر سر می کردم؛ اگر هم اذیت می کردند، بیرون نمی رفتم. در 17 سالگی به تهران آمدم و در سال 1340 ازدواج کردم؛ آن موقع مسجدالنبی نارمک کنونی، سینما بود که بعد از ...
از خادمی موکب های اربعین به مقام دفاع از حرم رسید
منزل مادر همسرم دعوت بودیم از شهید خبر آوردند که در پادگان در حال گذران مراحل آموزشی برای اعزام دوم است که من بسیار ناراحت شدم که مرا با خود نبرده است به پادگان رفتم و با شهید و فرمانده صحبت کردم اما فرمانده نپذیرفت و من از این قافله جاماندم تا اینکه در اعزام دوم برادرم به شهادت رسید. چه تاریخی و چگونه به شهادت رسید؟ روز 23 بهمن سال 94 به شهادت رسید و براساس آن چیزی که من از دوستان شنیدم ...
عمق معرفت و محبت شیعیان عراقی نسبت به ائمه اطهار(ع)
راه باقی است؟، گفت: 60 کیلومتر. پس از صرف یک لیوان شیرکاکائوی گرم از دست ایشان، با او خداحافظی و حرکت کردم. کمی بعد از موکب مسجد جمکران، موکب الامام الرضا شباب الامام الخمینی قرار داشت. تا اذان صبح بی وقفه حرکت را ادامه دادم. نزدیک اذان صبح برای ادای فریضه وارد یکی از مواکب شدم. پس از طلوع آفتاب احساس کردم نیاز به استراحت دارم. در کنار سایر زوار در گوشه ای خوابیدم. پس از حدود ساعتی برخاستم ...
طعم گیلاس با وساطت ولایتی به کن رفت/ بازیگران سینما، به جز معدودی سوپراستار، مظلوم واقع می شوند/ خیلی از ...
سفر کرد و فیلم سازی را در آنجا ادامه داد. ایشان فیلم آ، ب، ث... منهتن را ساخت، اما وقتی این فیلم را به کن فرستاد، حتی آن را در انتخاب اولیه فیلم ها قرار ندادند، چه برسد به اینکه وارد بخش مسابقه کنند! همان زمان آقای نادری با آقای کیارستمی تماس گرفتند که شما به آقای ژیل ژاکوب بگویید که این فیلم را من ساختم! من امیر نادری ام. ظاهرا حواسشان نیست که این فیلم خوبی است! شما چگونه از این موضوع مطلع ...
برای زندگی دوباره به سیاوش کمک کنید
... شهرزاد همتی: در بلوار پیام نور ایلام، داخل خوابگاه بهزیستی هستیم. با اعتماد به نفس است و هیبتش سلامت به نظر می رسد. روی مبل خوابگاه نشسته و یک کلمه در میان شوخی می کند. متولد سال 1367 است و لیسانس حسابداری دارد. اگر همه چیز خوب پیش برود، تا پایان امسال ازدواج می کند. قرار می شود ضبط را روشن کنیم و او حرف بزند. چشم هایش را می بندد و شروع می کند: من از زمانی که متولد شدم تا همین چهار سال پیش ...