سایر منابع:
سایر خبرها
قرار عاشقی میلیون ها زائر؛ کربلا میعادگاه عاشقان شد
معنوی و روح بخش است. وی در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت اربعین حسینی می گوید: اربعین برای همه مسلمانان مهم است و با همه مخاطراتی که سفر دارد راهی کربلا شده ام. 29 سال بی قراری صدای نوحه کاروان ها، پذیرایی موکب ها از زائران و صلوات های مستمر دل ها را به اوج می برد، دختر جوانی درحالی که کوله ای به دوش گرفته قدم می زند و اشک می ریزد. گاهی سر به آسمان می گیرد و نجوایی می کند ...
خواستگار قاتل پدرخوانده در یک قدمی قصاص
ایران آنلاین /غیبت چند روزه دختر جوان و درخواست کمک او از خواستگار سابقش درگیری خونینی را رقم زد که با مرگ تلخ پدرخوانده دختر جوان پایان یافت. خواستگار جوان که پدر خوانده دختر مورد علاقه اش را کشته حالا در برابر درخواست اولیای دم مبنی برقصاص قرار دارد. چند سال داری؟ 22 سال. وقتی بازداشت شدم 19 ساله بودم. شغلت چه بود؟ در اسلامشهر در یک دامداری ...
این مردم حرف نمی زنند، روضه می خوانند
حسین(ع) چه می خواهی؟ آرزویم اول ظهور حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف و بعد سلامتی همه مسلمین است. روزانه صدها کفش واکس می زنم. خستگی ندارد. افتخار است. الان دو سال است که به چذابه می آیم. یک جمله درباره امام حسین(ع): جانمان فدای امام حسین علیه السلام . دشت آزادگان، موکب الحوراء زینب(س)، هادی غابشی/این خدمت ما را به راه راست هدایت کرده است حدود 17 روز است ...
هزارتوی زندگی مجردی جوانان
پسندند دختری را انتخاب کنند که تنها زندگی می کند. در تمام این سال ها خیلی ها فقط دنبال این بودند که با یک دختر مستقل زندگی مجردی داشته باشند بدون آن که آن را رسمی کنند. من هم که اهلش نبودم. فرصت هایم یکی یکی از دست رفت. همیشه همین قدر رک و راحت بود.زمزمه می کند: تنهایی گاهی تقدیر ما نیست ترجیح ماست. فرانک اما وضع مالی اش همه جوره خوب است. سال ها خارج از ایران زندگی کرده. الان دو ...
بسته شعری ویژه اربعین حسینی
، که نداری، ز. لبت بشنوم حرف بزن، از گلوی چاک چاک وای اگر رود، ربابت ز. دست آه اگر سکینه، گردد هلاک قلب رباب را بده تسلیت اشک سکینه را کن از چهره پاک نظر، به زین العابدینت، فکن زخم غل جامعه را بوسه زن قسم! به خون دل و زخم سرم قسم! به کام خشک و چشم ترم ***** قسم! به جان خاتم الانبیا قسم! به جانِ پدر و مادرم قسم! به دست ...
مادر آبستن ایران به چه می اندیشد؟
عاشق مادر بودنم. سوال از آینده، شیوا را ساکت می کند. با دو دست شکمش را در آغوش می کشد و کمی خود را جمع می کند. نمی خوام مثل من باشه. مادرم این همه تلاش کرد من خوشبخت شم، چی شد؟! اینم سرنوشت منه! ما آدم هایی هستیم که تو امروزمون گیر کردیم تو از آینده می پرسی؟ اینکه می خوام چجور بچه ای بزرگ کنم؟ من اگه از این چیزا بلد بودم این روزگارم می شد؟ قشر ما امروزش رو سر و سامان بده هنر کرده، آینده ...
معمایی به نام "ماری ترامپ" /مادر ترامپ که بود و چرا او از مادرش یاد نمی کند؟
تصاویر خانوادگی متمرکز شد و بر اساس آن ها قضاوت کرد. اما درباره ترامپ نشانگر یک ناهمخوانی آشکار است: نقش پررنگ و فراوان پدر و حضور مادر در پس زمینه. ترامپ مدام از تأثیر عمیق پدرش حرف می زند. او در کتابش در سال 2007 نوشت: "پدرم خیلی به من فشار می آورد و به همین دلیل این قدر پیچیده هستم." اما ماری ترامپ در کتابش شخصیتی کاملاً حاشیه ای است. او یک خانه دار ساکت بود که مزاحم شوهرِ لجوج و دمدمی ...
من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم
به شما زن نمی دادند و آن قدر سماجت کردید که آخر پدر دختر راضی به ازدواج شد. ماجرا به همین صورت است؟ زمانی که نوجوان بودم دیدگاه مردم به ساز و هنر مانند حالا نبود. پدر و مادرم با موسیقی به شدت مخالف بودند و به خاطر نوازندگی دوتار مرا نفرین می کردند. آن ها نوازندگی من را بی آبرویی می دانستند. دلیل مخالفت آن ها هم فقط حرف مردم بود. مردم در کوچه پس کوچه های خواف وقتی دین محمد (پدرم) را می ...
وقتی یک دهه هفتادی با پوشیه جلب توجه می کند/ چادر باید رنگ تیره داشته باشد/ پوشش تاریخی زنان اشراف ...
سوالات و شبهات مختلفی روبه رو کرد، برای همین حدودا یک سال درباره پوشیه تحقیق کردم و بعد اقدام به استفاده از این پوشش کردم. پوشاندن گردی صورت و دست ها تا مچ حداقلی از حجاب است این دختر دهه هفتادی درباره برخورد پدر و مادرش با این مسئله می گوید: در دورانی که شروع به تحقیق کردم، پدر و مادرم اصلا موافق نبودند، چون معتقد بودند که بدون پوشیه هم حجاب کاملی دارم. اما وقتی تصمیم گرفتم ...
مادرها و پدرهایی که بوی “نا” می دهند!/ بررسی آزار کودکان در برخی خانواده های ناتنی
: "ویلای بزرگی داشت و در آن زندگی می کردیم. فکر می کردم همه چیز خوب است اما نمی فهمیدم که چرا بعضی وقت ها حافظ حرف نمی زند یا با ما غذا نمی خورد. هر چه می پرسیدم فقط می خندید. حرفی نمی زد من هم خیلی اصرار نمی کردم. تا اینکه یک روز حسین به خانه آمد و گفت برای زندگی باید به اصفهان برویم.” حافظ روز به روز گوشه گیرتر می شد و الهام آماده سفر به اصفهان: "پایمان که به شهر جدید رسید شهریور بود اما ...
هتلی ها وامدار شرایط جنگ است
داستانم در مجله کارنامه منتشر شده است! از طریق جزئیاتی که در متن گنجانده شده است، می توان بخشی از خودتان را در نمایشنامه یافت، به خصوص در شخصیت نگین که نویسنده و نوعی راوی است. این حجم روایت از خود برای شما ترسناک نبود؟ واقعا نوعی خودافشاگری در نمایش دیده می شود. البته شخصیت مادر نمایشنامه اصلا شبیه مادر من نیست چون مادر من کاملا یک زن روشنفکر است و گرایش های فکری او و پدرم، کاملا ...
روزی که رهبر و حاج قاسم به دیدار ام البنین کرمان رفتند + تصویر
دخترم بزرگم است، مادر شهید محسن برهانی... رفت و 9 روز بعد شهید شد حالا نوبت آبجی بتول است که در مجلس میانداری کند. او به قاب عکس محمدحسن اشاره می کند و می گوید: این برادرم سال 60 شهید شد. با این که در دوران دانش آموزی درسش بسیار خوب بود و می توانست به بهترین دانشگاه ها برود اما ترجیح داد به دانشسرا برود و درس معلمی بخواند. یک سال بیشتر از معلم شدنش نگذشته بود که جنگ آغاز شد. محمدحسن ...
قاتل پدر از طناب دار رهایی یافت
را برانگیخت و او را به قتل رساندم. با اعتراف این پسر جوان به قتل، جسد مرد میانسال در داخل کمد خانه پیدا شد و به دستور بازپرس جنایی متهم بازداشت شد. اما در شرایطی که تحقیقات همچنان در اداره آگاهی ادامه داشت، خواهر متهم و تنها دختر مقتول پیش پلیس رفت و مدعی شد از خون پدرش گذشت کرده و برادرش را می بخشد. او درباره علت این تصمیم گفت: تنها وارث پدرم من هستم و می خواهم ...
پرسش و پاسخ حقوقی
نصف دیه مجنی علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار. پ- دو سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت واردشده نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج. در دوران عقد می شود دختر که هنوز در خانه پدرش زندگی می کند نفقه بگیرد و اگر می تواند چنانچه مرد ندهد یا توان دادن آن را نداشته باشد، دادگاه چه حکمی می دهد؟ نفقه عبارت است از همه نیازهای ...
زندگی و زمانه نجم السلطنه ، مادر نخست وزیر در تبعید
دست عمه جان را ببوسید. نجم السلطنه در این دیدارها نه چیزی می نوشید و نه می خورد. نیم ساعتی می نشست و بعد با عجله و قدم های تند که از عاداتش بود می رفت. نجم السلطنه قدی کوتاه داشت و تند سخن می گفت و با سرعت حرکت می کرد و حوصله حرف های بیهوده و بدیهیات را نداشت. مریم فیروز، دیگر دختر فرمانفرما عمه خود را این گونه توصیف می کند: زن کوچک اندامی بود با حرکت سر، تعظیم ما را جواب می داد و به ...
بهترین نصیحت ها از چهره های موفق
ساعت 5:30 به خانه می آمد، ما می فهمیدیم که اخراج شده است. سپس چون مادرم مثل یک نظامی بود، خیلی زود، ساعت 6 پای میز شام می نشستیم. سر میز پدرم به ما می گفت: "حدس بزنید چی شده بچه ها؟” و ما همه با هم فریاد می زدیم که "اخراج شدی؟!” و این طوری بهترین و هیجان انگیزترین شام ماه اتفاق می افتاد. او می گوید که این روحیه مسری بوده است و دلیل جایگاه فعلی وی نیز همین روحیه می باشد. پدرم ما بچه ها ...
بخشش قاتل پدر از سوی خواهر
مادرم بر اثر سرطان فوت کرد و پدرم را در مرگ او مقصر می دانستم. بعد هم اختلاف و درگیری مان بیشتر شد. آن شب از شدت کینه ای که داشتم، پدرم را کشتم، اما اکنون پشیمانم. دیروز تنها دختر مقتول به اداره دهم پلیس آگاهی تهران رفت و برادرش را بخشید. او به افسر تحقیق گفت: پدرم کمی تندخو و خسیس بود، هزینه دانشگاه برادرم را نیز بدرستی نمی پرداخت، بعد از بازنشستگی و فوت مادرمان اخلاق و رفتارش بدتر شده بود ...
در ایران هم به اندازه آمریکا جنایت رخ می دهد!
به دست آوردن مدرک است و حق درگیر شدن با متهمان پرونده را ندارد. در حال حاضر کارآگاهان خصوصی بیشتر در خدمت زن و شوهرانی هستند که به هم خیانت کرده اند و منتظرند تا به دادگاه مدرک ارائه کنند. ضمن این که در همه جای دنیا به افسران دایره قتل، لفظ کارآگاه اطلاق می شود. شما اگر به صفحات حوادث روزنامه های داخلی مراجعه کنید با اصطلاح کارآگاهان اداره آگاهی زیاد روبه رو می شوید. به نظر من آنچه باعث ...
بانو !...تاب این بار سنگین را از کجا می آوری؟
ایران آنلاین / درست شبیه زنان کردی که به قول خودشان وقتی تلخی های زندگی کام شان را تلخ کرد و سختی ها به جان شان چنگ انداخت، برای رهایی از آن همه مشکلات هیچ کاری از دست شان بر نمی آمد جز آنکه قدم در کوره راه های پرپیچ و خم و مسیرهای سخت کوهستانی بگذارند.از زن های کولبر می گوییم؛ همان هایی که بر خلاف بسیاری زن های شهری، کمر به شکستن شاخ غول چ ...
اخبار حوادث
امروز بدون اطلاع من و مادرش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. او تلفن همراه ندارد و برای همین از سرنوشتش هیچ اطلاعی نداریم. قبلا هم یک بار سابقه فرار از خانه داشت و این بار هم 600 هزار تومان پول همراهش بود. ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند و حتی تعدادی جسد هم به شاکی نشان دادند، اما هیچ کدام متعلق به نازنین نبود. سرانجام هفت روز بعد، شاکی همراه نازنین به کلانتری مراجعه کرد و گفت، دخترش در این ...
دوست دارم همچو مولایم حسین(ع) بی سر بمیرم + عکس
را خبر داده بود. ایشان حدودا یک سال قبل از شهادت به مادرمان می گوید که من شهید می شوم. مادرم می گوید: این حرفها چیه، ما ان شاءا... می خواهیم برای شما زن بگیریم. که شهید در پاسخ می گوید: نه چرا کسی را بیاورید که بعدها منتظر من بماند. من رفتنی هستم و شهید خواهم شد. شهید به مادرمان می گوید: از الان دارم به شما می گویم که وقتی من شهید شدم بدن من طوری نیست که بتوانی دیدن آن را تحمل کنی. ...
سه فرزند شهیدم استاد من بودند + عکس
.... بار اول رفت و برگشت؛ بار دوم به من گفت: به خاطر خدا می روم و شما هم فقط خدا را داری. وقتی هم که شهید شد پیکرش دست عراق ماند. مجتبی گفت: من باید اسلحه برادرم را بردارم. گفتم: تو هنوز نمی توانی. گفت: باید بروم. چون تازه وارد 16 سال شده بود، پایگاه مالک اشتر قبول نمی کرد که او را به جبهه اعزام کند، برای همین هم شناسنامه اش را دستکاری کرده و تغییر داد و سنش را یکسال بزرگتر کرد و با ...
سه فرزند شهیدم استاد من بودند
کردیم که بن بست بود. نور قرمزی که اوار را بر سرم ریخت/تنگ ماهی تکان نخورده بود آن روز که خانه ما را زدند 9 صبح بود و صدای آژیر هم نیامد. پدرم صبح زود به ترمینال رفته بود تا بلیط بگیرد. هفت بچه بودیم؛ پنج خواهر و دو برادر. خواهر بزرگم که با بچه اش پیش ما مانده بود. مادرم داشت خانه تکانی نزدیک عید می کرد. خواهرم داشت بچه اش را می خواباند. آن یکی خواهرم که 13 ساله بود، رفت یکی ...
خواهر، برادر متهم به قتلش را بخشید
قرار قانونی روانه زندان شد و حالا با گذشت یک ماه از زمان حادثه، دختر مقتول (خواهر متهم) که تنها ولی دم پرونده است، با مراجعه به دادسرای جنایی تهران، برادر قاتلش را بخشید. وی گفت: پدرم مردی خسیس بود که همه ما را خیلی اذیت می کرد به حدی که خرج زندگی ما را خاله ام می داد. حتی وقتی مادرم مریض شد و به بیمارستان رفت، خرج درمان او را خاله ام می داد. برای همین چون شاهد این رفتارهای پدرم بودم به عنوان ولی دم، برادرم را می بخشم و رضایت می دهم. با اعلام این رضایت، پسرجوان از قصاص رهایی یافت و از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد. ...
جنایت عجیب و هولناک دو خواهر که فرانسه را تکان داد! +عکس
خواهران پاپن در یک خانواده ی مشکل دار در لهمان رشد کردند. روابط در خانواده ی پاپن رو به افول نهاد، گزارش ها خبر از این می داد که مادرشان شخصیت باثباتی نداشت و نسبت به شوهر و فرزندانش مهر و محبتی نشان نمی داد. کریستین دختر شرورتری بود. او متولد سال 1905 بود و بچه ی وسط خانواده بود. مدتی بعد از تولدش والدینش او را عمه اش سپردند که از او استقبال کرد. کریستین 7 سال با عمه اش ماند و سپس او ...
احمدشاه، پادشاهی که گندم احتکار کرد و به هنگام قحطی، آن را به گرانترین قیمت به مردم فروخت
رویش شیره هم ریخته بود آورد و چند قاشقی به آن دختر خورانیدم. پس از اینکه اندکی حالش به جا آمد و توانست حرف بزند، گفت: دیگر نمی خورم. باقی این شیربرنج را بدهید ببرم برای مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگی نمیرد.(1) نخست وزیر ایران در این تاریخ مرحوم مستوفی الممالک بود. وی با تمام قوای حکومتی که در اختیار داشت می کوشید تا جلوی محتکران بی مروت پایتخت را سد کند و برای انجام این منظور ...
خداحافظی از زندگی باکلاس مرد بازنشسته تهرانی + عکس
همه ی مشکل زن و مرد میانسال از زمانی آغاز شد که مرد بعد از 30 سال کار کردن در اداره های دولتی بازنشسته شد. از آن روز به بعد بود که باید زندگی شان را با حقوق بازنشستگی مدیریت می کردند. اما دوری از کار اینقدر به مرد فشار آورد که تصمیم گرفت با شرکت کردن در کلاس های مختلف وقت خود را سپری کند. شرکت کردن در همان کلاس ها بود که سرآغاز مشکل نیره و احمد شد و بالاخره کارشان را به دادگاه خانواده ...
کیخسرو پورناظری: پدرم گفت مردم قدر هنر را نمی دانند و به تو به چشم مطرب نگاه می کنند
متروک افتاده بود. من که پرسیدم، فهمیدم مادرم مدتی پیش پدرم ویولون تمرین می کرده که البته ادامه نداده؛ اما دستی به ساز داشته است. به هر صورت وقتی کسی سازی را دست می گیرد معلوم است که به این هنر علاقه دارد. ما هم از بچگی صدای ساز را شنیدیم؛ آموزش واقعی را ما دیدیم بدون اینکه ساز دست بگیریم . و دیگر برادر و خواهرها؟ یک خواهری دارم که دو سال از من بزرگ تر است و یکی دیگر از مشوقان من ...
پسر ناخلف بخشیده شد
بستگان و دوستانش رفته است، اما وقتی به همه جا سر زدم، نگرانش شدم و برای کمک به اداره پلیس آمدم. تیم جنایی در تحقیقات فنی به پسر مرد گمشده مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند. وی در بازجویی به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: پدرم مرد سخت گیر و خصیصی بود و به من پول توجیبی نمی داد. چهار ماه قبل مادرم به خاطر بدرفتاری های او فوت کرد و از آن روز به بعد از پدرم کینه به دل گرفتم. مدتی قبل از حادثه ...
پیکری که آوردند پسرم نبود!/خدایا تا جوانم و خوش قیافه شهیدم کن
...> آخرین بار 20 روز قبل از شهادتش تماس گرفت، گفتم مادر هادی دلم برایت اندازه یک ذره شده کجایی؟ جان مادر کی می آیی؟ خیلی دلم برایت تنگ شده است؛ گفت من خوبم 20 روز دیگر مرخصی می آیم چیزی نمی خواهید برایتان بیاورم؟ گفتم: فقط سلامتیت، خودت بیا. متن وصیت نامه شهید به دست خط خودش *وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد هادی هاشمی با عرض سلام احترام ادب (باز گشت همه به سوی اوست) ...