سایر منابع:
سایر خبرها
مدافع حرمی که از 15سالگی وارد سپاه شد + عکس
به ناچار برگشتیم و به انتخابش احترام گذاشتیم اما مادر در جریان نبود. مادر شما خاطره ای از آقا بهزاد برایمان تعریف کنید. پسرم به من خیلی وابسته بود وقتی سره سفره عقد نشسته بود به من اشاره میکرد که کنارش بنشینم گفتم بچه دیگه زن گرفتی از این به بعد باید کنار تو عروس خانم بشینه با لبخند دستم را گرفت و من را در کنار خود نشاند حتی وقتی با عروس سوار ماشین شدند با زهم آمد به سراغم و ...
اخلاق خوبش نظامیان روس را هم جذب کرده بود
، سجاد فردایش یعنی 19 مرداد در همان عملیات به درجه شهادت نائل آمد. آن روز من به مشهد پرواز داشتم. بعد از نماز صبح دراز کشیده بودم که یک لحظه سجاد را در عالم رؤیا دیدم. در خواب به خانه برگشته بود. گفتم چطور به این زودی برگشتی؟ گفت دیگر کاری برای انجام نداشتیم و برگشتیم. بعد با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم و دیدم آقای محمدی مسئول بهزیستی کارون پشت خط است. از سجاد گلایه داشت که دوباره بدون اینکه ...
توضیحات مهناز افشار درباره پرونده جنجالی همسرش
...> مهناز افشار گفت: وارد کردن شیر خشک آلوده، جنایتی نیست که بتوان از کنار آن گذشت. من هیچ فراری از موضوعی که درباره همسرم مطرح می شود نکرده ام، چون این که مطرح می کنند شیرخشک فاسد وارد کرده و باعث کشته شدن بچه ها شده، جنایتی نیست که بتوان از کنار آن گذشت، همسر من هفت ماه بابت پرونده ای که برایش تشکیل شده به زندان رفته و پرونده او هنوز باز است و با این فضاهایی که علیه او درست شده بعید نیست محکوم هم ...
به یاد استاد محمد تقی جعفری
آدم رقیق القلبی بود. شغلش نانوایی بود و بدون وضو دست به خمیر و نان نمی زد. یک بار با پدرم خدمت آقا میرزا هادی حائری که از هم دوره های مرحوم عصار بود، رفتیم . ایشان به من گفت : راهی را که ما با مشقت آن هم هفتاد سال علم و حکمت طی کردیم ، پدر تو در خونش دارد. پدرم به کار خیلی علاقه مند بود و می گفت: کار جوهر زندگی من است و بیکاری را برای خود مرگ تلقی می کرد. مادرم برخلاف پدرم با سواد بود و ...
پولدارترین شهید را معرفی می کنیم + عکس
فراری و لامبورگینی و چندین بانک و کارخانه صنعتی تنها بخشی از دارایی هایش باشد. پسری که یک روز در کتابخانه دانشگاه پرینستون نیویورک برای اولین بار قرآن را در دستانش گرفت و برای اولین بار از روی کلماتش خواند و به همه دارایی هایش پشت پا زد و مسلمان شد و بابت این مسلمان شدن هزینه های زیادی داد تا اینکه به طرز مشکوکی شهید و جنازه اش زیر یک پل پیدا شد. امسال 24 آبان ماه دقیقا 17 سال از شهادت ادواردو ...
پیام های عاشقانه زنم به مرد غریبه آتشم زد و ..!
بالاگرفت و از هم جدا شدیم. او با همان مرد هوس باز ازدواج کرد و من هم زن دیگری گرفتم. او به دست شوهرش معتاد شد. من هم از غم بلایی که سرم آمده بود معتاد شدم. رفته بودم مواد بخرم که پلیس دستگیرم کرد. این ماشین و خانه و لباس شیک به دردم نمی خورد. گاهی دلم برای همسر قبلی ام اندازه یک دنیا تنگ می شود. من احساس و عاطفه را در زندگی ام از بین بردم و همسرم با خیانتش هستی مان را سوزاند و خاکستر کرد. کاش همان موقع ...
دور از چشم زنم با دختری ارتباط داشتم تا اینکه بلایی سر دخترم مینا آمد!
بچه که بودم، پدر و مادرم می گفتند همیشه با بسم ا... سر سفره بنشین. روزی که به خواستگاری رفتیم، پدرم وقتی می خواست از من تعریف کند گفت: این پسر سر سفره من بزرگ شده و لقمه حلال خورده است. ولی هیچ وقت معنای این حرف های پدرم را نفهمیدم. ازدواج کردم و تصمیم گرفتم زندگی خوب و مرفهی داشته باشم. من برای رسیدن به این هدف به بیراهه رفتم. به ظاهر موفق بودم و با قاتی کردن حلال و حرام، توانستم خانه ...
ملایی: به خاطر مادرم پرسپولیس را رها کردم/ پورعبدیان:بزرگترین آرزویم المپیکی شدن کانوپولوست
.... فوتبالی هستید؟ ملایی: من طرفدار پرسپولیس هستم و همسرم استقلال. با هم کری خوانی داریم. درباره ال کلاسیکو نیز شرایط به همین صورت است. فوتبالیست بودم و در تیم نوجوانان پرسپولیس بازی می کردم. 10-11 سال پیش جدا شدم و به قایقرانی آمدم. چطور جدا شدی؟ ملایی: مادرم علاقه ای به فوتبال نداشت. از طرفی خواهرم قایقرانی کار می کرد به همین دلیل به این رشته آمدم ...
21 خانمان برانداز
روی صورت سبکتکین ، پسر 17 ساله اش: همه چی برعهده خودمان است. پتو، چادر خودمان تدارک دیدیم. با تلفن با مادرم اینا حرف زدم می گن هیچ کمکی به ما نمی کنند. چند تا از فامیل ها مون زیر آوار گیر کردند. یکی دو نفر هنوز زیر آوارند. روستای ما 15 تا 20 نفر فکر کنم هنوز زیر آوارند. روستا با خاک یکسان شده. دیشب از کرمانشاه با هواپیما آمدیم تهران. اینجا مرتب دکتر و پرستار بالا سرمریض ها می آیند. ما راضی هستیم ...
مصاحبه اختصاصی با رامتین و تینا، صاحبان اقامتگاه نار تی تی تفت
دادین و بعد از اون چطوری به این تصمیم رسیدین؟؟ تینا: برای من واقعا اولش سخت بود و وقتی پیشنهاد رامتین رو شنیدم، شوکه شدم. یک سالی گذشت تا من کم کم از موضعم کوتاه بیام و تحقیق کنم درمورد این قضیه. اولش می گفتم که تنهام و انجام این کار بدون کمک واقعا برام سخته. از طرفی می گفتم که من یک دختر شهری هستم و نمی خوام توی روستا و به سبک زندگی روستایی ها زندگی کنم (می خندد). وقتی هم که برای اولین ...
لحظاتی با یک کبوتر گلگون کفن /معرفی شهید ماشالله نامجو
و عروسی اش را با هم بگیریم. مقدمات کار را فراهم کردیم و مراسم عقد و عروسی اش را برگزار کردیم. بعد از عروسی یک هفته سفر ماه عسلش را به مشهد مقدس رفت. از مشهد که برگشت، یک هفته کرمان ماند و سپس عازم جبهه شد و گفت: می روم و این بار چهل روز بیشتر نمی مانم و به همسرش گفت: ضمناً خانه مناسبی را هم جستجو می کنم و مرحله بعدی انشاءاله با هم می رویم. درست سر چهل روزی که گفته بود، آمد. اما چه ...
آنچه که با چشم خودت ندیده ای باور نکن/ جایگاه مادر در قرآن
شبانه روز به اندازه لازم به بچه می رساند. کسی در تاریک خانه رحم نیست که این غذا را نظام بدهد، پیچ و مهره ای هم که نیست که چه وقت پیچ غذا را باز کنند و چه وقت باز نکنند! شخص خدا کل کار را در رحم مادر برای بچه انجام می دهد. چه داستانی است! پروردگار عالم هم تغییر کلی که ایجاد نمی کند، بلکه مادر هر غذایی را به پروردگار بدهد، محصول همان را به جنین می دهد. این نیست که من ایراد بگیرم و بگویم: ای ارحم ...
میلیاردری که نمی خواهد بمیرد!
. بزوس بعد از دریم یکراست به دانشگاه رفت بلکه آن جا به هدفش برسد. نابغه نیم وجبی اگر ادعا کنیم که بزوس از بچگی یک نابغه بوده، اشتباه نیست. او وقتی فقط سه سال داشت، یک شب دلش یک تخت معمولی خواست. پدر و مادرش زیاد به حرف های پسرک توجه نکردند و او را طبق معمول همیشه توی تخت نوزادی با حفاظ های چوبی گذاشتند. اما صبح با صحنه ای عجیب رو به رو شدند. پسر سه ساله شب تا صبح با پیچ گوشتی به ...
گزینش دانشگاه، من و دختر مصطفی خمینی را هم رد کرده بود/ امام مخالف ریاکاری بود
گفته این رفتار که انسان داشته باشد و لباس خوب نپوشد، این ریاکاری است. زهرا اشراقی در جای دیگر می گوید: یک بار گفتم آقا دانشگاه خیلی سخت می گیرد؛ من ازدواج کرده ام، به من می گویند چرا حلقه در دستت انداخته ای. یادم است، زمان دانشگاه خانمی بود هر روز با پنبه می آمد سراغ من! من گونه ام به صورت طبیعی رنگ داشت و او فکر می کرد آرایش کرده ام. با اینکه من را می شناختند، اما ازاین دست برخوردها انجام می دادند ...
سه روایت از زنان قاجار؛ ساکنان منطقه پشت بام
میرزا تقی خان فرزند آشپز مخصوص قائم مقام فراهانی بود و هیچ نسبتی با این طبقه ها نداشت. برای همین هم ناصرالدین شاه یگانه خواهر تنی خود را که تنها 16 سال داشت، به عقد امیرکبیر 64ساله درآورد. قصه ازدواج امیرکبیر با عزت الدوله ملک زاده خانم یک روی خوش دارد و در پسِ خود، ماجرایی غم انگیز را نهفته است. امیرکبیر برای این که بتواند با خواهر ناصرالدین شاه ازدواج کند باید از همسر خود جدا می شد؛ جان جان خانم دختر شهبازخان، دختر عموی امیرکبیر بود که از او صاحب 3 فرزند، یک پسر و دو دختر شد. ...
چرا باید زندگی یک جانباز شیمیایی فراموش شود؟/پاسخ 7سال فداکاری در جبهه های جنگ، بی مهری مسئولین نیست
10ماه و 26 روز حضور در جبهه های حق علیه باطل به دلیل شیمیایی بودنم و عدم توانایی برای ادامه کار در نیروی دریایی مجبور شدم خودم را بازخرید کنم. این رزمنده فداکار در ادامه اذعان می کند: بعد از اینکه خود را بازخرید کردم برای تامین مخارج زندگی به همراه همسرم که در تمام این سال ها یار و یاور همیشگی من بوده است مشغول به انجام کارهای آزاد مثل مغازه داری شدیم و حتی همسرم به کار خیاطی نیز مشغول ...
روایت مادر شهیدی که 25 آبان، خانه جدید پسرش را تبریک گفت
شد گوهر جعفری، همسر و مادر شیهدان محمدعلی و اسماعیل حیدری نبی صدایش خسته بود اما سخن گفت که همسرم مربی تاکتیک بود که برای آموزش به رزمندگان جبهه به کردستان و مناطق جنگی می رفت، ما هر سال در دهه محرم در خانه سفر عزاداری پهن می کردیم، چند روز قبل از عاشورا آمد و گفت، من برای عملیات محرم به جبهه می روم و تا روز عاشورا برمی گردم، گفتم پسرم که توی عملیات هست، تو دیگر بمان، همسرم رفت اما ...
امام رضا از تولد تا شهادت/خورشید امامت و ولایت هرگز غروب نخواهد کرد
) و همراهان سرانجام در روز دهم شوّال سال 202هجری قمری وارد مرو شدند. هنگامی که امام رضا (ع)وارد مرو شدند مأمون و وزیرش فضل بن سهل و گروه کثیری از بزرگان آل عباس و علویان تا چند فرسنگی به استقبال حضرت رفتند. مأمون در تعظیم و تکریم ایشان بسیار کوشیدند و حضرت را در خانه ای جداگانه وارد کردند و بسیار به آن حضرت احترام نمود.مامون شخصی را به خدمت امام فرستاد و گفت : اراده کرده ام از خلافت کناره گیری کنم ...
برای تغییر زندگی هیچ وقت دیر نیست
متوجه می شویم که آنها برای تغییر، پا روی زندگی قبلی شان گذاشته اند. در ادامه، زندگی چند نفر از آدم های این کره خاکی را می خوانیم که با تغییر زندگی شان باعث شگفتی همه اطرافیان شده اند. خیز دوباره در 53 سالگی آقای براد گولد، 72 ساله، به خبرنگار ریدرز می گوید: وقتی 53 ساله شدم، مرا از مدیریت ارشد رستوران های زنجیره ای کنار گذاشتند، شوک بزرگی برایم بود. می دانستم در این جهان رنگارنگ و با ...
تهمینه میلانی: مرد سالاری در این زمانه ابهتی ندارد
و سر یال های به ویژه ترک، تبدیل به یک آسیب مهم اجتماعی شده است. اغلب این زنان شوهردار که وارد ارتباط با مردی متاهل یا مجرد می شوند، در زندگی زناشویی خود دچار مشکل هستند، اما به هر دلیلی قادر به ترک خانه و همسر خود نیستند. گاه پیش می آید که این زنان از طریق فامیلی و خواستگاری ازدواج می کنند، ولی وقتی وارد زندگی زناشویی می شوند، همسر آنها مردی نیست که در رویاها و تخیل شان تصور می کردند ...
عمو قصه گو؛ مردِ قصه خوانِ مهربانِ کتاب به دوش
.... ما هم این قشر را انتخاب کردیم. مهرخانه: خانواده چقدر در این مسیر و انتخاب ها همراهتان هستند؟ آذری نژاد: مسلماً زیاد. همسرم که هر روز برای بچه ها برنامه کتاب خوانی دارد و روزی چند کتاب می خواند؛ و بچه ها عادت کردند. همسرم حقیقتاً برای بچه های خودم که خیلی زحمت می کشند. بچه ها هم معمولاً با من به روستا می آیند، کمکم می کنند و همراهی می کنند و تقریباً یکی از سرگرمی های بچه ها کار ...
بم را دوباره ساختند اما نه برای ما!
. بعد از زلزله صاحب یک فرزند دیگر هم شدم. همسرم ساعت 4 صبح می رود سر کار و همه بار زندگی می افتد روی دوش من. باید با همین ویلچر بروم بازار، این ور و آن ور شهر. هیچ جا هم که مناسب سازی نشده. شهر را دوباره ساختند اما ما را ندیدند. مجبورم مقابل مغازه ها بایستم و بگویم برایم جنس بیاورند. خودمان که نمی توانیم برویم داخل مغازه ها. بانک می رویم، باید 10 بار صدا کنیم تا یک بار یک نفر صدای ما را بشنود. ...
آیت الله قاضی به علامه طباطبایی چه توصیه ی مهمی کرد؟/پای درس اخلاق مرحوم علامه طباطبایی /کلمات قصار از ...
سیدمحمدحسین مزه پدر شدن را می چشد و اسم فرزند اولش را، محمد می گذارد. سیدمحمدحسین و برادرش سیدمحمدحسن در سال 1304 هجری شمسی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه طالبیه تبریز به پایان رساندند. اما روح پرعطش آنان هنوز سیراب نشده بود. دختر علامه طباطبایی می گوید: یک روز حاج آقا می آید و به مادرم می گوید من دیگر در تبریز نمی توانم ادامه تحصیل دهم و برای بهره گرفتن از استادان بهتر، باید راهی نجف شویم، اما ...
زنان واخان هم دوش مردان، در پیشبرد زندگی و در کلاس درس
زیادی از دخترانی را می توان سراغ کرد که به آرزوی ادامه تحصیل شان نرسیده اند. ملکه یکی از آن هاست که می گوید: "من پانزده سال داشتم و صنف هشتم مکتب بودم که وادار به ازدواج شدم. مکتب را ترک کردم. کودک اولم همان سال به بسیار سختی در خانه به دنیا آمد. حالا دوباره حمل گرفته ام. ماه نهم است. نگران هستم که خودم یا کودکم تلف نشویم. اینجا امکانات صحی(بهداشتی) وجود ندارد." نگرانی بسیاری از ...
تندروی، پاسخش را در کف جامعه می گیرد
. ایشان بعد، جلسات منظمی در تهران برگزار می کرد و یک تفسیر و قرائتی از اسلام انقلابی را به ما جوان ها درس می داد. به پدرم نگفته بودم که در این جلسات شرکت می کنم. یادم هست که وقتی پدرم متوجه شدند، چند روز وقت گذاشتند تا ماهیت سیدمهدی را برای من مشخص کردند. گفتند اگر سید مهدی به قدرت برسد امثال ما و همه علما را می کشد. از صحبت های پدر قانع می شدید؟ حتما؛ خیلی بحث می کردیم. هم در قم و ...
ازدواج با افرادی که ازدواج مجدد دارند
به رابطه دو نفره شما ندارد.زمان انرا به شما هدیه خواهد داد و نگران این نیمه نباشید . ● اجازه ندهید بی توجهی به اشیا و مایملک مرحومه شما را در مسیر نادرست قرار دهد. اگر احساس می کنید که همسرتان شما را به اندازه همسر اولش دوست نمی دارد، بنابراین باید سعی کنید که وسایل شخصی همسر اول از قبیل قاب عکس و ... را از درون خانه جمع آوری نمایید. بسیاری از مشکلات با رسیدگی به وسایل خانگی ...
دینگ دینگ های عاشقانه
. البته عشق باید در جای جای خانه تان حضور داشته باشد اما عشقی که از رویا گذشته و به واقعیت رسیده است. قرار بگذارید تا خوبی های رابطه تان را پیدا کنید، آنها را بنویسید و روزی 3 بار صبح، ظهر و شب بعد از غذا با صدای بلند بخوانید. به خودتان یادآوری کنید که اگر همسر دوست شما گل سرخ روی زمین می ریزد و یا شمع روشن می کند و حرف های رمانتیک می زند، همسر شما هم کارهای دیگری را انجام می دهد که ممکن است کسی نداند ...
چشمان نگران در انتظار خانواده ها
بیمارستان کرمانشاه است و من به تهران منتقل شدم. زلزله عشق، امید و آینده ام را گرفت و مرا که عروس دو ساله بودم، به خاک سیاه نشاند. آن طرف تر مرد جوانی بستری است. گریه می کند و فریاد می زند، چه کنم. پدرم 10 سال پیش فوت شد و مادرم با یتیمی مرا بزرگ کرد. می خواست تا چند هفته دیگر برایم به خواستگاری برود و رخت دامادی به تنم کند، اما امروز زیر آوار زلزله جان داد. کاش من هم در زلزله می مردم ...
یک نماینده: با شوهرم تماس گرفتند که نامزد نشوم!
ها را نیاورید، همین کلیاتش خوب است. منظور را می رساند . به همین خاطر ما به واژه هایی مانند فلانی و یک نفر می رسیم تا اسامی برخی نفرات حسب صلاحدید او مطرح نشود. به ویژه آنجا که به کنایه آقای نماینده ای اشاره دارد که به او و یک خانم نماینده دیگر گفته بود رأی هر دو نفرتان اندازه یک مرد است یا آقای نماینده دیگری که برای منصرف کردن او از نامزدی برای ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس به همسر او تلفن زده ...
بازیگران زن و مرد مشهور ایرانی که در اتاق شیشه ای زندگی می کنند! / گزارشی از ازدواج و طلاق ستاره ها+ عکس
. دوران نامزدیمان را می گذرانیم و در آینده نزدیک ازدواج خواهیم کرد. حمید گودرزی نیز از جمله چهره هایی است که طلاقش بسیار جنجالی شد. بعد از شایعات در فضای مجازی این بازیگر سینما Cinema و تلویزیون با انتشار پستی دلیل جدایی اش را فشار همسرش برای خروج از کشور اعلام کرد. بعد از چند روز ماندانا دانشور،همسر وی،با ارسال نامه به یکی از سایت های خبری در خصوص اتفاقات اخیر واکنشی ...