سایر منابع:
سایر خبرها
عبدالله ویسی : فقط می توانم برای اتفاقات ورزشگاه نقش جهان متاسف باشم
چطور شروع شد؟ فضای ورزشگاه از چه زمانی ملتهب شد؟ عبدالله ویسی -وقتی وارد استادیوم شدیم می دانستم روز سختی خواهیم داشت. اما این سختی را تنها در شرایط بازی برای خودم متصور بودم. این آمادگی را هم داشتم که شاهد برخی اعتراضات باشم اما همین که تلاوت قرآن به پایان رسید، توهین های هواداران سپاهان آغاز شد. آنها الفاظ رکیکی را به کار می بردند و فضای وحشتناکی به وجود آوردند. به قدری شوکه بودم که ...
اینکه بگویند روحانی دیروز احتیاج به رای داشت و امروز ندارد، سخن ناروایی است/ باید به دانشگاه ها به ...
داشت در کشورهای منطقه جوانانی قدرت را داشته باشند که تجربه کافی و لازم را ندارند و کمتر سابقه داشت کسی در امریکا قدرت را داشته باشد که کسی نداند فردا او چه می کند. من با بسیاری از رهبران کشورها و حتی اروپایی ها حرف که می زدم می گفتند ما نمی دانیم او فردا چه می کند. نه تنها ایران بلکه اروپا هم برای فردایش نگران است. موفقیت ما در سیاست خارجی در این صد روز بیشتر از چهار سال قبل است ...
دمشق سقوط خواهد کرد و وقوع تنش داخلی در ایران قطعی است/ حدیثی با عنوان سید خراسانی نداریم!/ وهابیت تا 10 ...
سفیان و بنی امیه هست؛ و حاکم سوریه می شود. فلسطین و اردن با سفیانی خواهند بود. سفیانی با غربی ها پیمان خواهد داشت و مقابل امام زمان خواهد بود؛ و امام زمان جنگ های مهمی دارد که محور آن ها دمشق و قدس است. اما در خصوص دجال؛ دجال حدود 30 الی 40 سال بعد از ظهور حرکت برعلیه حضرت راه خواهد انداخت؛ و بعد ها از یهودیان و ناصبیان هم حمایت می گیرد و حرکتش از بلخ که سمت طالبان کنونیاست هست شروع خواهد ...
نباید اجازه داد دختر و پسر با هر پوششی وارد دانشگاه شوند/ فضای مجازی در کشورهای دیگر اینطور بی در و پیکر ...
شد و شوخی و مسائل دیگر هم بود. س: شوخی شوخی اعلام جرم هم شد. مطهری: بله. آن دو سال پیش بود که دو بار اعلام جرم شد و ما هم جواب دادیم. س: با آقا جواد چطور؟ مطهری: ارتباط کمتری داریم. س: شب شهادت پدر کجا بودید؟ مطهری: من منزل بودم. اتفاقا بنا بود خود من ایشان را ببرم. من بیرون بودم و به خانه امدم و دیدم ایشان در حال نماز هستند، مادر ...
هدیه کتاب پشت فرمان تاکسی
. خودتان کتاب را خوانده بودید؟ بله، همه کتاب هایی را که معرفی کردم خوانده بودم . چون معتقدم ندانسته نباید تبلیغ کرد. حتی تحلیل هایی که در مورد کتاب ها بود، خوانده بودم تا اگر کسی سوالی پرسید درست جواب بدهم. از برخورد مسافران می گفتید؟ بله، اولین مسافر وقتی کتاب ملت عشق را دید. اول کمی نگاه کرد. بعد برایش توضیح دادم که امروز روز کتابگردی است و برای همین من ...
آنتونیا ماسکئودا: برای درمان بیماری در ایران احساس امنیت کردم/ درد 10 ساله بانوی آمریکایی در گلستان ...
پزشکی در آمریکا مانع درمانم شد/ می خواستم با رژیم غذایی خودم را درمان کنم این بانوی تازه مسلمان شده آمریکایی می گوید: به خاطر هزینه های گزاف پزشکی در آمریکا نمی توانستم هیچ خدمات پزشکی دریافت کنم یا اینکه سونوگرافی انجام بدهم، بعد از اینکه به ایران آمدم برای مشکلات مختلفی که داشتم به پزشکان متعددی مراجعه کردم آنها با من رفتار خیلی خوبی داشتند، گاهی به صورت اورژانسی مجبور بودم به بیمارستان ...
وقتی دیوار مرگ سرنوشت رقم می زند/هنر نمایی بدل کارموتور و اتومبیل
داند چمن در این باره می گوید:از سال 1369 فعالیت خود را در این رشته آغاز نمودم حدود 12سالی با موتورسیکلت و حدود چهارده سال است با ماشین دراین حرفه بطور مستمر مشغولم از زمان طفولیت و ابتدایی بصورت خودجوش کارهایی با دوچرخه انجام میدادم ابتدا بصورت اماتور و بعد کاملا حرفه ای به حرکتهای نمایشی در روستای مندان از توابع بخش چرام که ان زمان جاده ای خاکی و فاقد آب و برق و گاز بود فعالیت داشتم ...
صادقیان: امیدوارم از نظر کی روش دور نباشم/ پرسپولیس شانس اول قهرمانی است
اطمینان داشتم چون در این مدتی که در لیگ ترکیه بودم تمرینات بسیار سختی را پشت سر گذاشتم. فکر می کنی شرایط تو در لیگ ترکیه تغییر کند و بتوانی در بازی های لیگ هم در ترکیب ثابت قرار بگیری؟ باور کنید من خیلی سخت تمرین می کنم ولی به هر حال اعتماد سرمربی هم بسیار مهم است. قبلاً شرایط خوبی داشتم ولی به یکباره سرمربی عوض و همین موضوع باعث شد تا دوباره برای رسیدن به ترکیب اصلی کار سختی داشته ...
زنم بعد سه روز امده میگم کجا بودی میگه رفته بودم شمال...
تصور می کردم به خانه مادرش می رود، به دنبالش نرفتم. با خودم گفتم وقتی آرام شدم او را به خانه برمی گردانم، اما چند ساعت بعد در کمال ناباوری متوجه شدم نازگل به خانه مادرش نرفته؛ با او تماس گرفتم و متوجه شدم که تلفن همراه من و تلفن خانه مان را بلاک کرده است، تا نتوانم با او تماس بگیرم. من سه روز تمام از همسرم خبر نداشتم. حتی نمی توانستم یک پیام برای او بفرستم. به هرجا که فکر می کردم سر زدم اما او را ...
زندگی سخت قربانیان پرونده خون های آلوده
. همسرم فرزندمان را به دنیا آورد و سالم بود اما خودم خیلی اوضاعم بد بود، خونریزی مغزی کردم، یک ماه در خانه بستری بودم، به دلیل هپاتیت سی، پلاکتم پایین آمده بود، یک بار هم ریه ام آب آورد. هر ماه گوشه بیمارستان بستری می شدم. آخر سر هم همسرم از من جدا شد و رفت و ماجرای بیماری ام را به همه گفت. تا وقتی همسرتان باردار نشد، آزمایش ایدز ندادید؟ چرا، سال 78 دو بار در سازمان انتقال خون ...
زلاتان: ایبرا هرگز آزمایشی بازی نمی کند
.... من برای وقت تلف کردن اینجا نیستم و یا مرا به عضویت تیمت در می آوری و یا نه . آن موقع هم چنین اعتمادی به خودم داشتم چون حتی در سنین جوانی، معتقد بودم که از همه قوی تر هستم. با ونگر دیدار کردم چون انتظار داشتم بگوید مستقیما برویم سر کار. ولی ایبرا آزمایشی کار نمی کند. خاطره های ایبرا از زندگی سخت دوران کودکی اش، بر کمتر کسی ناآشناست. زلاتان ابراهیموویچ این بار هم خاطره جالبی را بیان ...
برنامه اجتهادی برای استنباط فقه اجتماعی نداریم/ عضویت سپنتا نیکنام درشورای شهر مصداق خدمت برای مسلمین ...
هم فعال بودم و حتی بعدها به عنوان مسئول امور فرهنگی زندان های گروهکی مستقر در اوین انتخاب شدم. شش سال این ارتباطات و گفتگوهای علمی در آنجا جریان داشت و از رهگذر مطالعاتی هم که داشتم، از طریق نورالدین کیانوری، احسان طبری و جوانشیر – که اسم واقعی اش فرج الله میزانی تغذیه کننده و مدیر رادیو صدای ملی ایران مستقر در مسکو و رادیو پیک ایران مستقر در بلغارستان بود- و همگی در اوین بوند، دسترسی پیدا کردم به ...
دایی و کریمی در جام جهانی 2006 اختلاف داشتند/ می دانستیم نتیجه نگیریم دادکان برکنار می شود/ رونالدو مثل ...
بازیکن سرعتی تری بود. واقعاً حرکات عجیب و غریبی در زمین انجام می داد و مثل موشک وقتی پا به توپ می شد با سرعت انفجاری حمله می کرد و خیلی خط دفاع ما را اذیت کرد. ضربه پنالتی را هم انقدر خوب زد که اگر من جهت را هم درست می رفتم قابل گرفتن نبود. تیم ملی آن زمان یک دل نبود ما تیم خوبی بودیم که چند سال کنار هم بازی کردیم ولی در جام جهانی آن یکدلی و صمیمیت همیشگی وجود نداشت. یکی از ...
بی شناسنامه
.... اسم منم نوشته بودن. مریم 18ساله، فرزند غلام و نگار، هر دو ایرانی و متولد شهر زابل، مدت هاست برای گرفتن شناسنامه بین ادارات دولتی، نهادهای انتظامی و اطلاعاتی سرگردان است. مامانم زنگ زد گفت مریم! دارن شناسنامه می دن، بیا. رفتم. شناسنامه خواهرای بزرگ ترم رو صادر کردن. من منتظر شناسنامه بودم. چند تا برگه دادن به دستم که شناسنامه نبود. مریم که چندین سال به همراه ...
پروازهای ترابری هوایی، در جنگ و بعد از جنگ
هواپیماهای ترابری، بالای 10 هزار پایی پرواز انجام دادند. خود من، دائم در حال پرواز بودم. هفته به هفته خانه نمی آمدیم. خانواده ام را به پایگاه انتقال داده بودم. پسرم سال1360 به دنیا آمد. تقریباً بزرگ شدن علیرضا را کمتر دیدم، چون اصلاً نبودم. سال 1367 حمیدرضا، پسر دومم به دنیا آمد. الان خلبان شده است. از پروازهای تان برای ما بگویید. یک خاطره از پرواز به جزیره خارک تعریف می کنم ...
سه روایت از زندان زنان اصفهان
دهند 37ساله. آن روز ندا، مردد بود؛ وادی تردید. برزخ گفتن یا نگفتن. نگاهش روی دمپایی های پلاستیکی و آبی رنگش بود که آهسته پرسید، می توانم راحت باشم؟ بله را که می گیرد، خیالش راحت می شود. دهان که باز می کند، اشک هایش راه گونه می گیرند؛ مثل همه آن سال هایی که از شوهرش کتک می خورد و دم نمی زد؛ چون از بچگی توی گوشش خوانده بودند که با لباس سفید به خانه بخت رفته و با لباس سفید هم باید از خانه بخت برود ...
میراث مکتب سیاسی هاشمی برای دولت روحانی + تصاویر
فریادگونه گفت: "شما حرفه ای نیستید و از خبرنگاری سر در نمیارید. برید بابا!" روز 3 آذر، آقای آخوندی در بازدید از مناطق زلزله زده کرمانشاه، آب پاکی را بر دستان آسیب دیدگان از زلزله ریخت و گفت که وزارتخانه متبوع او قیم بازسازی خانه های مردم نیست: " امیدواریم بخش زیادی از کار بازسازی مناطق زلزله زده کرمانشاه تا یک سال آینده به اتمام برسد، افزود: نمی توانیم قیومیت مردم در بازسازی و ایجاد ...
با انتخاب یخچال مناسب، ساده تر آشپزی کنید
نیمروی ساده بسازم. ماهیتابه و روغن را آماده کردم اما بعد از کلی گشتن فهمیدم کارتون تخم مرغی که گوشه اش از لابلای شیشه های مربا و خیارشور دیده می شد، خالی است. حالم گرفته شد و یک لقمه نان و پنیر را برداشتم و از خانه بیرون زدم. در محل کارم هم هنوز عنق بودم. همکارم سارا دلیل ناراحتی ام را پرسید. موضوع را برایش تعریف کردم. جالب اینکه او هم تجربه ای تقریبا مشابه اما برای وعده ای مهم تر و نزدیک سر ...
از آوار گی مردم کردستان عراق تا دستور رهبر انقلاب برای باز شدن مرزها
...، همه با هم، عید را به اردوگاه های مهاجرها می رویم. چندین کامیون مواد خوراکی مثل خشکبار، میوه، و آب میوه تهیه و بسته بندی کرده بودیم. بعد از نماز همه راهیِ اردوگاه ها شدیم. هر گروهی با انبوهی از کمک های مردمی به طرف اردوگاهی حرکت کرد. نان، میوه، و آزوقه هایی که از پاوه و سراسر کشور به آنان هدیه شده بود، در اردوگاه توزیع شد. من آن روز را تا وقت غروب در اردوگاه روستای شیخان بودم. ...
مطهری: صحبت از کاندیداتوری لاریجانی در 1400 زود است / او لابی سیاسی قوی دارد / اگر تروریست ها راه را ...
هم بود. س: شوخی شوخی اعلام جرم هم شد. مطهری: بله. آن دو سال پیش بود که دو بار اعلام جرم شد و ما هم جواب دادیم. س: با آقا جواد چطور؟ مطهری: ارتباط کمتری داریم. س: شب شهادت پدر کجا بودید؟ مطهری: من منزل بودم. اتفاقا بنا بود خود من ایشان را ببرم. من بیرون بودم و به خانه آمدم و دیدم ایشان در حال نماز هستند، مادر گفت ایشان می خواهند بیرون ...
روایت چند خاطره ناب از آیت الله شهید "سید حسن مدرس "
گفتم دست از تحصن ومخالفت با مشروطه وعنوان مشروطه مشروعه دست بردارید والا کشتار خواهد شد. و ایشان پس از مذاکره موافقت کردند حالا هم ازحضرتعالی می خواهم که موافقت فرمایید تا سردار سپه رئیس جمهور شود و جنابعالی،رئیس الوزرا و هشت نفر از علما را برای وزارت خود انتخاب فرمایید و به این کشمکش خاتمه دهید. آن بزرگوار پس خاتمه کلام برخاستند و با لهجه اصفهانی فرمودند: اگر هشت نفر مثل خودم سراغ داشتم که دنبال ...
نگویید 5 درصد چیزی نیست!
قانونا باید فرزندم تبدیل وضعیت یابد و رسمی شود. هرچند که فعلا" آن را اجرایی نکرده اند. شاید الان برخی از دوستان بگویند پنج درصد چیزی نیست ولی اشتباه می کنند اگر شما در ادارات دولتی هنوز شاغل باشید برایتان حتما استفاده هایی دارد، ارتقائ تحصیلی و گروه و... یک نمونه برایتان می گویم که عینا" برای خودم اتفاق افتاد. شش سال پیش می خواستم یک قطعه زمین کشاورزی بخرم. این زمین ...
ستار اورکی: قرار بود موسیقی تازه ترین فیلم - کاترین بیگلو - را من بسازم
دسته می دانید ؟ با قاطعیت می گویم که آهنگساز سینما هستم؛ حتی دوست ندارم به عنوان آهنگساز تلویزیون یا تئاتر خطاب شوم ، در حالی که در حوزه تئاتر هم فعالیت حرفه ای داشته ام. سال های گذشته در شهر اهواز بیشتر در زمینه موسیقی تئاتر کار می کردم. به نسبت جوان تر بودم و انرژی بهتری داشتم و می خواستم به صورت حرفه ای این هنر را یاد بگیرم. ولی بعد از آنکه به تهران مهاجرت کردم، اولین و آخرین کاری که انجام دادم ...
روایتی از اولین قربانی ایدز در ایران
رو ببخشین؟ مدت ها که گذشت، بعد از اینکه خدا فرزند دوباره ای بهم داد، کم کم روابط بهتر شد، ولی مثل اول نشد. عزیزترین های آدم، پدر و مادرن. مگه آدم می تونه نبخشه؟ وقتی پدرم رو از دست دادم، دیگه بخشیدمش. من سواد داشتم ولی ناآگاه بودم. پدرم که 30 سال از من بزرگ تر بود، سواد نداشت که بخواد آگاه باشه. اونا هم شنیده بودن که ایدز واگیر داره. پدر و مادر همسرم مدت ها با من قهر بودن و می گفتن ...
بوسه وزیر بهداشت بردستان پدری داغدیده
و حتی چند روز به کما رفته بودم که خدا مرا نجات داد. یکی دیگر از دریافت کنندگان کلیه یک مرد تقریبا 40 ساله بود که او هم خود را مدیون این کودک و والدینش بدلیل بزرگی شان در اهدای اعضای عزیزشان می دانست. اماعادل ساکی، پدر دو پسر ، گیرنده قلب بود که او هم در مواجهه با پدر و مادر محمدجواد خطاب به آنان اعلام کرد که فرزند سومش هم در راه است و می خواهد نام پسرش را به یاد فرزند آنان ...
اولین خواننده سرودهای انقلابی هستم
* آقای گلریز در ابتدا از شروع فعالیت تان در زمینه موسیقی و به خصوص سرودهای انقلابی بفرمایید. صدای خوب در خانواده ما موروثی است و پدر و برادرانم در این عرصه فعالیت داشته و دارند. پدرم در کسوت مداح در این حیطه فعال بودند و به تدریج به سمت آوازهای ایرانی جذب شدند. من هم از وقتی به اصطلاح خودم را شناختم در جوی حضور داشتم که با موسیقی مانوس بودند و موسیقی را دوست داشتند. در سنین نوجوانی متوجه شدم خداوند از صدای خوب خانوادگی مرا هم بی نصیب نگذاشته است و پدرم و برادرانم که با ردیف های موسیقی و موسیقی اصیل آشنا ...
از رجزخوانی در بند امنیتی ها تا گرفتن رضایت برای عامل شهادت سه سرباز (بخش دوم)
جماعت تو تهران دیده بودم که نیم ساعت قبل اذان میان و شروع میکنن تو سجاده نافله خوندن. دیگه خدایی داشتم شاخ در می آوردم تا رسید بهم یه احوال پرسی گرم کردیم. تا سلام علیک تموم شد، بدون مقدمه با خنده گفتم حاجی شما کجا؟ اینجا کجا؟ هنوز سوال تموم نشده. زد زیر خنده، با خنده ی اون من هم خندیدم بعد از چند ثانیه که ادخال سرورمان تمام شد گفتش: من نزدیک 20 سال با طلبه ها بودم تو کمیته امدادکار می کردم سر یه بی ...
گپی با مطهری از ارتباطش با برادران لاریجانی و اختلاف پدرش با هاشمی تا مهریه همسرش و رنگ کردن موهایش
.... مسائل مختلف مطرح شد و شوخی و مسائل دیگر هم بود. شوخی شوخی اعلام جرم هم شد. بله. آن دو سال پیش بود که دو بار اعلام جرم شد و ما هم جواب دادیم. با آقا جواد چطور؟ ارتباط کمتری داریم. شب شهادت پدر کجا بودید؟ من منزل بودم. اتفاقا بنا بود خود من ایشان را ببرم. من بیرون بودم و به خانه آمدم و دیدم ایشان در حال نماز هستند، مادر گفت ایشان ...
عجیب ترین مطلب در وصیت لقمان به فرزندش/عالم ترین انسان ها/انواع خوف و علاج آن
جواب این که در وصیت لقمان چه چیزهایی بود؟ فرمودند: حضرت می فرمایند: در وصیت لقمان به فرزندش، مطالب بسیار عجیبی بود. امّا آنچه که عجیب ترین از آن عجائب بود، این بود: پسرم، از خدا چنان بترس که اگر تو، کارهای نیک همه عالمیان را داشتی، باز بترسی که خدا عذابت کند. یک معنی خوف این است: این طور نباشد که تصوّر کنی عمل تو، عامل نجات توست. ولو در پرونده ی تو، تمام نیکی هایی که جنّ و انس از روز نخست ...
شهلا جاهد و ماجرای یک قتل پرابهام
لاله است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت می کنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. ناصر به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمی توانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که ناصر بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم. به این ترتیب شهلا حتی صحنه قتل ...