سایر منابع:
سایر خبرها
چهره محمد مثل بسیجی های زمان جنگ شده بود
راحت صحبت کنم. اگر عمری باقی بود هفته ای یک بار با شما تماس می گیرم اما اگر دیر شد، دلواپس نباشید. همان تماس اولین و آخرین تماسش بود. هدیه به حضرت زینب(س ) پسرم 14 دی ماه 1392 به شهادت رسید. دقیقاً شب شهادت امام رضا(ع) بود. خبر شهادتش را هم پسردایی ام با پدر شهید مصطفی موسوی شوهرخواهرم برایم آوردند. تازه از کارخانه به منزل رسیده بودم که پسردایی و پدر شهید مصطفی موسوی آمدند. کمی بعد ...
عصا زنان به دنبال سوژه
سیلین تزریق کردند. پدر و مادرم می گویند همان شب توی گهواره دست و پایم بی حرکت شد. تشخیص فلج اطفال دادند. نخستین بچه پدر و مادرم هستم. پدرم می گفت وقتی تو فلج شدی، سردرختی ما شکست. در مازندران این اصطلاح را برای بچه اول استفاده می کنند. روستای ما فقط مدرسه ابتدایی داشت. مادرم هر روز من را کول می گرفت و به مدرسه می برد و برمی گرداند، گاهی حتی دو شیفت. یک روز یادم هست معلم بهداشت آمده بود سر کلاس مان ...
یک کلمه از لاریجانی درباره 1400 نشنیده ایم
. به گزارش روز نو :جایی گفته بود: ما نبودیم، لیست امیدی هم نبود؛ در این مصاحبه هم ابایی ندارد از اینکه بخواهد همان موضع را تکرار کند و بگوید تا پیش از انتخابات تنها یک بار اعضای لیست امید را دیده بود. تازه او هیچ میثاق نامه ای برای ورود به این فهرست امضا نکرده است. دست راست علی لاریجانی است. در میان دولتی ها با محمود واعظی رابطه حسنه ای دارد؛ آن هم در شرایطی که خیلی ها در فراکسیون امید از ...
جدال مال باختگان با مرگ +عکس
منزل پدرش در خیابان حر عاملی مشهد رفت اما با دیدن صحنه وحشتناکی، اعضای بدنش به لرزه افتاد. پدر و مادر پیر این جوان بی حرکت کف اتاق قرار داشتند و فاجعه ای تلخ در حال رقم خوردن بود. مرد 35 ساله بلافاصله با اورژانس تماس گرفت و خود به یاری پدر و مادرش شتافت. دقایقی بعد در حالی نیروهای امدادی زوج پیر را به مرکز درمانی انتقال دادند که پیرمرد در جدال با مرگ پیروز شد و چشمانش را به روی فرزندش گشود. ...
حکایت شهیدی که قبل از شهادت خبر شهید شدن را به خواهر و برادرانش داده بود
کن چون می دانم از این ماموریت دیگر برنخواهم گشت. پدر شهید کاردیده افزود: ساعت 17 عصر روز جمعه به فرزندم تماس گرفتم و چون روستا بودم، به او گفتم کجایی مگر قرار نبود خانه باشید تا من بیایم، فرزندم از من عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید پدرجان باید به ماموریت می رفتم، شما درخانه بمانید و من بعد از ماموریت برای دیدار با شما می آیم، واین نشد که پدر هرچه درانتظار پسر ماند اما از فرزند دیگر خبری ...
با من بخوان؛ هر قصه ای که خنده را روی لب کودکان بنشاند
. آخر کودکش چند روز بود، گریه می کرد. حالا پدرو مادرها و اقوام، خود آدرس کودکان کز کرده از زخم آوارگی و زلزله را به امدادگران نشان می دهند. پدر و مادرها نگران وقفه کلاس درس و مدرسه بچه ها هستند.یک کودک سرپل ذهابی با شیرین زبانی دولتمردان را خطاب قرار می دهد. او می گوید: دولت بخواهد ظرف یک هفته همه خرابی ها را درست می کند ولی در غیر این صورت شاید مدرسه مان تا دو سه سال دیگر هم درست نشود. به گفته ...
نشانه های عاشق شدن یک مرد را بشناسید
مربوط به احساسات از طریق زبان بدن فرد عاشق حالات چهره، تماس چشمی، صدا و زبان بدن است. به این ترتیب هر یک از این حالت ها دارای نشانه های مخصوصی هستند که می توانند در رفتار غیرکلامی ما انسان ها دیده شوند. لبخند زدن زمانی که نامزدتان به شما علاقه مند است، عمیق و صمیمی به شما لبخند می زند. اگر او لبخندی خشک و مصنوعی دارد انگار که آن لبخند به زور به او دیکته شده است. در این صورت ...
حادثه ها
پیداشدن جسد 8 کوه نورد در اشترانکوه مدیرعامل جمعیت هلال احمر لرستان از پیداشدن جسد یک کوه نورد دیگر خبر داد. به این ترتیب از 9کوهنورد مفقودی تاکنون جناره 8نفر از آنها پیدا شده است. صارم رضایی اظهار کرد: از همان ساعات اولیه گزارش گم شدن کوه نوردان مشهدی در اشترانکوه، بلافاصله نیروهای امدادی در محل حاضر شدند. وی اضافه کرد: با تلاش های فراوان تیم های جست وجو و امداد و نجات جمعیت هلال احمر به ...
استثناء و قاعده؛ از کیرکگور تا اشمیت و آگامبن
مادرش اشاره ای نمی کند. اشاره به پدر در یادداشت های روزانه وجود دارد. در این خاطرات یک بارهم نام مادرش نمی آید. در ترس و لرز اشارات مختصری می شود که تعیین کننده نیست. اما نویسنده مدخل استنفورد روی نکته ای انگشت گذاشته که مهم است. او می گوید کیرکگور استاد نشانه شناسی امر نامرئی است، نشانه شناسی نادیدنی ها. به این معنا حضور غایب واقعی در تمام نوشته های کیرکگور مادرش بوده. این حضور را چگونه می فهمیم؟ بار ...
مادر دیگرم حضرت زینب(س) در سوریه است
شهید شغل پسرتان چه بود؟ اگر می شود کمی از شهید و خانواده تان بگویید. ما اصالتاً خلخالی هستیم که چند سالی می شود در رشت زندگی می کنیم. بچه هایم همگی در رشت به دنیا آمدند. من صاحب دو دختر و سه پسر هستم. بابک بچه چهارم من بود، متولد 21 مهر 1371. پسرم در مقطع کارشناسی ارشد در یکی از دانشگاه های تهران در رشته حقوق قبول شده بود و برای اینکه بتواند خدمتی به مردمش انجام دهد، داوطلبانه ...
نظریه های رشد کودکان، همراه با فروید باشید!
کنترل کند. طفل خردسال ناچار است بیاموزد که نیازها و خواستهایش همیشه نمی تواند بی درنگ ارضاء شود- و این فرایندی دردناک است. به عقیده ی فروید، کودکان فقط به آب و خوراک نیاز ندارند، بلکه به ارضای جنسی(4) نیز احتیاج دارند. منظور فروید این نبود که کودکان خردسال همانند بچه های بزرگتر یا بزرگسالان امیال جنسی دارند. واژه "جنسی"(5) در اینجا به نیازی عمومی برای تماس نزدیک و لذت بخش بدنی با دیگران اشاره دارد ...
پای صحبتهای دختری که مادرش قاتل زنجیره ای است!/تصاویر
...، به غلامتون بگید گورشو از اینجا گم کنه. من هیچ جرمی مرتکب نشدم. تنها گناهم این بود که برای شوهر قاتلم غذا پختم." "رحمت الله"، مردی که او را شوهرش می نامد (آن ها هرگز به طور قانونی ازدواج نکردند) به همراه پسر و برادرشوهرش، به دست داشتن در قتل 27 نفر بین سال های 2001 تا 2004 محکوم شدند. قاضی افغان گفت که خانم گول سردسته آن ها بوده است. این زن به عنوان یک فاحشه کار می کرد و ...
برگزیدگان جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان اعلام شدند
کودک ماه پیشونی آزاده انصاری از تهران در بخش نوجوان پسر ها تنهایند سید جواد رحیم زاده از مشهد در بخش بین الملل تک نوازی دو نفره کیو کمو راماکیو از دانمارک *مسابقه تئاتر خیابانی / داوران: منوچهر اکبرلو، سید فاتح بادپروا و فریبا چوپان نژاد موسیقی برگزیده: شیرزاد عشقی و جواد ذاکری برای موسیقی نمایش مبارک باشه از میناب طراحی فضا و لباس برگزیده: مهدی ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (469)
...! وقتی صبح روز تعطیل همسایه بغلیتون بنایی داره 11. وقتی رو پاوربانکت نوشته ده هزار میلی آمپر ولی نهایتا یه بار شارژت میکنه یعنی پای یه گوشی دیگه درمیونه. 12. رفتم فیلم ببینم دیدم 112 دقیقه س بیخیال شدم خواهشا واسه ما شیرازیا فیلم میسازید زیر 30 دقیقه تمومش کنید! 13. هنوز کارت شارژشو باباش واسش میخره بعد میگه خونواده محدودم کردن کاش میتونستم مستقل بشم ...
باز گشت از آخر دنیا
بفهمه الکل مصرف می کنم. عاشق کتاب بودم. رمان های فرانسواز ساگان و تخیلی های ژول ورن رو چند بار خونده بودم. تا اینکه 12سالم شد و پدرم فوت کرد. مادرم می دونست که بعد از پدر، نمی تونه از پس من بربیاد. مجبورم کرد با یکی ازدواج کنم؛ کسی که توی 12سالگی عروسش شدم و توی 14سالگی با یه پسر 40روزه ازش طلاق گرفتم. خونه ش جز گرسنگی کشیدن و کتک خوردن چیز دیگه ای برام نداشت. دوران حاملگی انقدر سخت بود ...
چنگیز جلیلوند: هیولای دوبلاژ مرا بلعید
چنگیز جلیلوند از علاقه اش به معلمی تاریخ و جغرافی و هتلداری و چگونگی دوبلور شدنش گفت تا روزی که سرانجام بعد از چند دهه به تئاتر بازگشت؛ نقشی که باعث شد از آلزایمر و فراموشی بیشتر بترسد. خبرگزاری ایلنا: چنگیز جلیلوند (دوبلور و بازیگر) که این روزها در نمایش پدر به کارگردانی محمود زنده نام بازی می کند؛ دوبلور نقش های ماندگاری از پل نیومن، مارلون براندو، هریسون فورد، رابرت دنیرو و بسیاری ...
چشم انداز روشن توسعه اقتصادی با گردشگری پویا
رسد انگار در شلوغی تهران راه گم کرده باشد، صدای مرد راننده را قطع می کند. خیابان نادری هم می روی؟ مرد راننده با صدایی آمیخته به خنده می گوید: پدر از چه زمانی پا در خیابان نگذاشتی؟ الان دیگر از نادری فقط یک هتل و یک کافه باقی مانده که از آن هم خبرهای خوشی به گوش نمی رسد. همین چند روز پیش شنیدم می خواستند دیوار حیاطش را خراب کنند. و پیرمرد سوار می شود و می رود تا شاید خاطراتش را در کافه نادری پیدا ...
حس نفیس یک پدر در اهدای نفس فرزند
درسی اش را شب ها انجام می داد و گاهی اوقات تا صبح پای رایانه بود. آن روز وقتی سوار بر موتور به خانه آمدم محمد جواد بیدار بود. عقربه های ساعت 7 صبح را نشان می داد و من بعد از بستن زنگ تلفن همراه خواب رفتم. یک ساعت نگذشته بود که یکی از بستگان که بعد از چند بار تماس با تلفن همراه من موفق نشده بود با من صحبت کند سراسیمه زنگ خانه مان را زد و گفت محمد جواد با موتور تصادف کرده است. سراسیمه ...
نشانه های عاشق شدن یک مرد را بشناسید
دارد دوباره به او نگاه کند. مردمک چشم افراد عاشق بزرگ تر می شود و فرد دارای چشم های شفاف تر و درشت تری می شود که حس خیس بودن یا اشک آلود بودن به او دست می دهد. چشم هایش چه می گویند؟ شما می توانید عشق نامزدتان را از نگاهش بشناسید. اگر هنگام صحبت کردن یا در مواقعی که کنار هم هستید، زیاد به شما نگاه می کند، این اتفاقات را بی معنا ندانید. شاید هم او فردی خجالتی باشد و علاقه به دیدن ...
کودک شما بطری آب معدنی نیست
از فرزندش نبود. صدای گریه هایش بیشتر شد. مقابلش رفتم و با حالتی سمپاتیک گفتم: “خانم نگران نباش می گردیم بچتو پیدا می کنیم. شاید پیش حفاظت ایستگاهه. بیاید بریم ببینیم” با هم به گیت ورودی ایستگاه رفتیم. بعد از چند پرس و جو جوجه را دیدیم که در اتاق نگهبانی ایستگاه مترو خیلی راحت و آسوده لم داده و مشغول بازی با موبایل یکی از همان نیروهای انتظامیست. انگار نه انگار که این گم شده و مادرش او را جا گذاشته ...
ماجرای ازدواج دو امیرکبیری با توسل به شهید خلیلی
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از پایگاه 598 به نقل از به نقل از دانشجو، چهار سال هست از روزی که خبر شهید شدن پسرشان را شنیده اند می گذرد. پسرشان صحیح چند روز پیش از تولد 27سالگی شهید می گردد و کادوی تولدش را از سید الشهدا می گیرد؛ شهادت . جلوی درب مسکن که می رسیم واحد شهید خلیلی از باقی واحد ها به ابزار تصویر خندان چهره آقا رسول متفاوت شده و پدر پیش از زدن زنگ، درب را برای ما می گشاید ...
چرا این پسر قاتل پدر خوانده دختر مورد علاقه اش شد؟!
. متهم در ادامه گفت: یک روز مروارید تماس گرفت و آدرس خیابانی را داد و خواست دنبالش بروم. قبول کردم و وقتی سرقرار رفتم گفت به خاطر درگیری با خانواده اش چند روزی خانه را ترک کرده است. احساس کردم پشیمان شده است و می خواهد به خانه برگردد، اما از ترس ناپدری اش با من تماس گرفته بود. با او صحبت کردم و قبول کرد کار اشتباهی کرده است، اما پیگیر نشدم که این مدت کجا بوده و خودش نیز چیزی در این مورد نگفت ...
بیماری اوتیسم در کودکان، آنچه باید بدانید
صدای چرخش کلید در قفل در شنیده می شود، کودک سریع به آن واکنش نشان می دهد، اما به مادرش که با صدای بلند برایش شکلک در می آورد، توجهی ندارد. به گفته متخصصان، این گونه علایم در کنار نشانه های دیگر، هشدار می دهند که کودک مبتلا به اوتیسم است و باید سریعاً اقدامات درمانی اش آغاز شود. بیشتر نوزادان و کودکان خردسال، موجوداتی بسیار اجتماعی هستند که برای شکوفا شدن و رشد، نیاز و تمایل به تماس با ...
گفت و گو با - فرزاد مؤتمن - درباره زندگی و عشق دیرینه اش
ورزش همراه بچه ها ورزش نمی کردم و می رفتم کتابخانه و کتاب می خواندم. پس منزوی بودید... خیلی... یک بار معلم ورزش به من گفت یعنی چه که زنگ های ورزش به کتابخانه می روی؛ باید بیایی بسکتبال. به زور رفتم و به من توپ دادند و منم پرت کردم. همان موقع ناظم از دفتر مدیر بیرون آمد و توپ به سرش خورد که طاس بود و چون سنگین بود سرش شکست. از جلسه بعد به من گفتند تو برو همان کتابخانه بنشین و ...
اسارت در میهمانی وسوسه ها
بیمه بودم و درآمد بالایی داشتم. یکی از کارمندان خوب شرکت بودم اما به خاطر اینکه هیچ وقت در خوشگذرانی ومیهمانی های همکارانم شرکت نمی کردم همیشه مورد تمسخر همه بودم و این موضوع حسابی اذیتم می کرد. آنها هفته ای یک بار پارتی می گرفتند و تا هفته بعد راجع به آن حرف می زدند. گاهی اوقات نیز برای اینکه مرا حساس کنند وقتی وارد اتاق می شدم می گفتند: بچه مثبت آمد، به کارتان برسید و.... دیگر از این ...
بررسی فیلم پرسه در حوالی من : دختر سی ساله
. دخترانی که نه بنا به سنت های کلاسیک ازدواج کرده اند و نه به مانند دختران غربی و مدرن کاملاً مستقل هستند. سایه، در زندگی اش نه عشق پایداری دارد و نه هدف مشخصی. پا نهادن به سی سالگی مرز بین زندگی مستقل و خانواده را برای سایه مشخص می کند و به همین دلیل به فکر به سرپرستی گرفتن بچه ای می افتد. سایه شاغل است، در منزل پدر و مادرش به تنهایی زندگی می کند، دوستان و تفریحات خودش را دارد، اما ورای همه این ها چیزی ...
ترسناک ترین فیلمهایی که در ژانر وحشت نبودند! + تصاویر
تنها به خاطر داستانش ترس را بر شما مستولی می ساخت. این مستند به بازگویی داستان واقعی گم شدن یک پسربچه در تگزاس می پردازد که ناگهان سه سال بعد در اسپانیا ظاهر می شود. خانواده ی او با مهربانی تمام او را می پذیرند اما خیلی زود متوجه می شوند که شخصی که به عنوان پسر گمشده شان به خانه خود راه داده اند در واقع پسر خودشان نیست. به تمامی این ماجرای ترسناک این را اضافه کنید که سازندگان فیلم و کارآگاهان بر این ...
پسری در کرج مادر و خواهر خود را زنده زنده آتش زد!
پسر خانواده در کرج پس از مرگ پدر برای به دست آوردن ارثیه بیشتر مادرش را در آتش سوزاند. به گزارش گروه جنایی رکنا، سرهنگ فیروز خواه، رئیس پلیس Police شهرستان کرج در این باره گفت: طی تماس تلفنی اهالی به مرکز فوریت های پلیسی 110 درباره آتش سوزی خانه ای در حوزه کلانتری 14 رسالت کرج، بلافاصله ماموران به محل اعزام شدند. وی ادامه داد: در این آتش سوزی که مادر و دختری در داخل خانه ...
جا ماندن از زندگی در دنیایی از زباله!
انگار نه انگار مردمک چشم هایی که مدام این طرف و آن طرف می دوند و از شیطنت برق می زنند، همان هایی هستند که تا دوهفته پیش مات و مبهوت، همه چیز را در سکوت نظاره می کردند. محمد چهار ساله، دست هایش را به نشانه هواپیما از هم باز کرده و دور اتاق غذاخوری خانه علم می دود. گاهی بچه هایی را که مقابل راهش ایستادند با مشت می زند و به راهش ادامه می دهد. پوست دست و صورتش از شدت سرما ترک خورده و پاهایش سیاه و ...