سایر منابع:
سایر خبرها
آیت الله منتظری چگونه پدری بود
بازار که ذکر خیرش شد، برای آزادی امام خمینی را یادم هست. با بچه های هم سن وسالم آنجا بازی می کردیم که دیدیم شلوغ شد. یادم هست که رفت وآمدی بود، شب ها آنجا می خوابیدند و تدارکاتی وجود داشت. به نظر می آید از زمانی که شما به یاد می آورید، مرحوم آیت الله منتظری مشغول مبارزه بودند. دقیقا. این مسئله چه تأثیری بر فضای خانه داشت؟ یعنی مثلا رابطه ایشان با فرزندان چطور بود ...
زندگی نامه شهید آقاجانی
سردار نیستیم. یک خدمتگزار ناچیز و ضعیف الایمان هستیم. نگذارید اسلحه ما به زمین افتد. حتی اگر هم شده، همه تان به صف دین داران اسلام بپیوندید. اسلام به تک تک شما احتیاج دارد. ماها باید این نیاز اسلام را برطرف کنیم. انشاءا... به یاد مادرم ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد به حجله می روم شادان، ولی زخمی به تن دارم به جای رخت دامادی ...
مادر که به ملاقاتش آمد شهید شد
بعدها مانند دایی اش به شهادت خواهد رسید. دایی ما از شهدای دفاع مقدس است. چون محمد بچه آخر خانواده بود مادرم به رفت وآمدهایش بسیار توجه داشت. خود شهید هم به مادرم همیشه می گفت که تو فقط خواهر شهید نیستی مادر شهید هم هستی. برادرم محمد علاقه زیادی به شهدا داشت. هر سال در ظهر تاسوعا یادواره شهدای روستا را برگزار می کرد. جالب است که خودش هم در ظهر تاسوعای سال 1394 مجروح شد و در اربعین همان سال به شهادت ...
تجرد دهه شصتی ها، به ازدواج زودهنگام در سال های اخیر دامن زد/ نگاه ما در سیاست گذاری باید مبتنی بر شرایط ...
می کند و موضوعات مختلف حول و حوش بچه ها شکل می گیرد. البته، نگاه های متأخر هم اشکالاتی دارد مثلاً بزرگسالان به مسایل بچه ها با رویکرد خود توجه می کنند. برای مثال در مورد مراقبت از بچه ها، استانداردهای مراقبت برای والدین مطرح است اما از دید بچه مراقبت مهم نیست بلکه مراقب اهمیت دارد. بچه به دنبال مراقبی است که کنار او امنیت داشته باشد. به همین دلیل است که اکثر بچه ها خانه پدر بزرگ و مادربزرگ را به ...
فرعون چه کسی بود/دستوری که خدا غروب پنج شنبه صادر می کند/ عاقبت تحسین جادوگران از خدای موسی(ع)
را شبانه روز غارت می کرد. هر جا هم دلش می خواست، خرج می کرد و هیچ دیوان محاسباتی هم نبود که گریبانش را بگیرد که این پول ها را کجا بردی، کجا خوردی، کجا خرج کردی؟ پول بی قید، پول بی شرط، پولی که از گوشت حیوانات نجس العین نجس تر بود؛ چون زحمت بازوی خودش که نبود و ترفند غارتگری بود، این جادوگران پولکی بودند. سوم اینکه خیلی عشق به صندلی داشتند و چون عشق به صندلی داشتند، فرعون وعده داد که اگر ...
رنگ عشق احمدرضا احمدی
رفتن به سفر، نشانی و کلید باغی قدیمی و یک قوطی کبریت را به او داده است. آنها در یک شهر بندری زندگی می کردند که در طول روز گرم بود، پدر به پسرش گفته بود که برای رفتن به باغ در شب حرکت کند. در یک شب پاییزی که هوا خنک بود و مادر پسر در خواب است پسر برای چیدن انار می خواهد به باغ قدیمی برود. پسر کبریت اول را روشن می کند تا در لحظه کوتاه روشن شدن کبریت کلید باغ قدیمی را پیدا کند. کبریت دوم را برای ...
روایتی از زندگی یک وزیر حساس
همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندان های اسیران ایرانی در عراق منتقل شد. به گفته همبندهای شهید تندگویان تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر 1360) و آزادسازی خرمشهر (خرداد 1361) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاه های اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست. هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 1369 خود می نویسد: آقای بشارتی تلفنی ...
از دره ارواح تا گرداب مرگ
. برای همین دفتر خاطراتم را باز کردم و غوغای درونم را روی کاغذ نوشتم. اما قلبم آرام نمی گرفت. با طناز تماس گرفتم و اصرار کردم بدون معطلی برگردد. مدام می گفت نه به اینکه خودت اصرار داشتی در خانه تنها نمانم نه به اینکه حالا اصرار می کنی برگردم، اما من که گوشم بدهکار حرف هایش نبود به زعم خودم فقط می خواستم برای آخرین بار یک دل سیر طناز را ببینم. صبح پنجشنبه که طناز رسید گفتم: تا بعداز ظهر فرصت ...
آثار بخش مسابقه هشتمین جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام شد
؛ آن روز / الناز عزیزی؛ تار و پود عشق / حسین شفیع؛ خدیجه انقلاب / محدثه رئیس عبداللهی؛ در بارگاه خاک / زهرا عبداله زاده؛ روز واقعه / محمدحسین خسروجردی؛ زمانی برای خدمت / مهران مجیدپناه؛ عالم تاج / زهرا اسماعیلی؛ کاوشگر / الناز سادات میراعلایی؛ کوچه روشن / مرضیه رحیمی بقا؛ گوهرشاد / مرضیه رحیمی بقا؛ ما می توانیم / مرتضی نوری زاده؛ نغمه های عاشقی / محمد محمد خانی و نقطه صفر / علی کامیابی آثار مسابقه ...
آهنگران: برخی روحانیون تئاتردیدن را در شأن طلبه نمی دانند روایتی از اجرای تئاتر توسط حسین پناهی در مراسم ...
پناهی هم مربوط به عروسی شهید تقوی است که من چند سال پیش منتشرش کردم. ریشه های علاقه محمدعلی آهنگران به تئاتر او در مورد علاقه اش به تئاتر تصریح کرد: علاقه من به تئاتر، علاقه ای خاص است و تئاتر را بسیار دوست دارم. فیلم های سینمایی را شاید فقط در طول جشنواره ببینم ولی هفته ای حداقل دو نمایش می بینم. در واقع زمانی که در خارج از کشور دانشجو بودم تئاتر دیدن را شروع کردم و هم در ...
ماجرای شش ساعت وصیت نامه نویسی سنگرساز مدافعان حرم
او را دوست داشتند و در مهمانی ها و دورهمی ها همه فامیل همیشه می گفتند "ای کاش در فلان مراسم عمو مصطفی هم باشد". در جمع خانواده صمیمی تر می شد و با بچه ها شوخی می کرد. خدا را شکر می کنم که پدری دارم که هم فامیل و هم یک کشور به او افتخار می کردند. بعد از شهادت مسعود، حس جامانده ها را داشت او ادامه می دهد: این ها مرد جنگ هستند. مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند اسلام و شیعه در ...
صاحبان تفکر "ژن خوب" نژاد پرستند
رزمنده ی عادی بروید، چون برخی دوست دارند فقط بروند و عکس بگیرند. * اهل مسافرت هستید؟ تنها یا با پدر و سایر اعضای خانواده. سفرهایی که من با حاج آقا داشتم سفرهای ماموریتی ایشان بود. چون معمولا همه پدر مرا به سخنرانی در مناطق مختلف کشور می شناسند، چون اکثر سفرهای حاج آقا با خودرو است، مرا همراه خود می برند، اما اگر سفرهایی بود که به پرواز نیاز داشت باتوجه به این که پرواز ایشان از ...
از نیابت شهدا تا انس و رفاقت با شهدا
، استقلال و پیروزی این گونه نظر می دهد: یه سال هایی، سال های نه چندان دور جوون هامون از ایران برای دفاع از خاک ناموس و وطنمون می رفتن جبهه، هیچ وقت هم برنمی گشتن، اونهایی هم که برمی گشتن استخون هاشون رو دست پدر و مادراشون تشییع می شد. پس یادمون باشه اگر امروز خیلی راحت با امنیت کامل تو اربعین حسینی شرکت می کنیم مدیون خون جوون های همین آب و خاکیم بیایم برای زیارت اربعین به نیابت از یک شهید نیت کنیم که ان ...
رفع حصر موسوی، کروبی و رهنورد به زودی!
ذوالنور گفت: قرار نیست جزییات این جلسات رسانه ای شود، البته مسوولان در حال تصمیم گیری درباره ماجرای حصرند و رییس جمهور هم کارهایی انجام می دهند اما با رسانه ای شدن آن، شرایط با مشکل روبه رو می شود و بهتر است کارها در آرامش انجام شود. اما جاروجنجال برخی اصلاح طلبان و اعضای خانواده محصوران با توجه به سخنان دبیر کمیته حصر فراکسیون امید و همچنین سخنان روز گذشته شمخانی این طور برداشت می شود ...
گولو گولو هستم؛ مادر زی زی گلو
تصور عده بسیاری، زی زی گولو فضایی نبود. او از ذهن مادر خانومی آمده بود و براساس آرمان گرایی ذهنی او عینیت پیدا کرد . چطور به اسم زی زی گولو رسیدید؟ ادامه لقب عجیب او (آسی پاسی دراکوتا تابه تا) از کجا آمد؟ به دنبال اسمی بودم که آهنگ داشته و عجیب وغریب باشد. مادرم وقتی بچه بودم، هربار که سربه هوایی می کردم من را گولوگولو صدا می کرد. اصلا نمی دانم این واژه را از کجا آورده بود ...
خاطره ای منتشر نشده از یلدای شاعران در قطار قونیه/ وقتی ساواک خاسته را خواست+ تصاویر
کردند و خندیدند. بنده خدا سرخ شده بود از خجالت. هر چند می دانم اگر همسرش نبود همه جمع را یک تنه حریف بود! تنقلات شب یلدا در قطار از شام خبری نبود اما به اندازه سه شام تنقلات نوش جان کردیم. همه نذری های خود را آورده بودند. از هندوانه گرفته (که نمی دانم از ایران آورده بودند یا از قونیه) تا انواع آجیل و تخمه. بیگی هم سینی میوه ای را که همسرش تهیه کرده بود توزیع می کرد ...
کودک خواندن فرد 18 ساله، بازی با الفاظ است
دست می دهد. ولی در قرآن گفته شده است که در قصاص، رأفت به خرج ندهید. شرط عقل هم همین است؛ چون اگر بنا باشد احساسات را در مجازات، دخیل کنیم، دیگر امکان مجازات وجود نخواهد داشت. البته گمان نکنید بنده که این حرف ها را می گویم، آدم بی احساسی هستم. من در سفر حج که مستحب است حاجی ذبیحه را در دست بگیرد و قصاب سر آن را ببرد، به دلیل عاطفی، نتوانستم حیوانی را که عقلا و شرعاً در سربریدن آن مجاز بودیم را به دست بگیرم تا کس دیگری او را ذبح کند. ولی همان طور که گفتم؛ ما مجاز نیستیم در اجرای قوانین شرعی، احساسات و عواطف خود را دخالت دهیم. ...
همه از شهادت شهید عسگری تعجب کردند؛ مهدی با این قدرت تکاوری شهید بشود؟! حتی برادران ایشان شهادت را ...
"شهادت فرقی نمی کند کجا باشد؛ شاید در تهران یا سوریه"؛ جمله ای کلیدی و با محتوا از همسر شهید مدافع حرم که تاکنون شنیدم. شهدایی که با تمام آمال و آرزوها دل در گرو عشق به اهل بیت(ع) داشتند تا مسیر کربلایی و عاشورایی اسلام خشکیده نشود. این شهدا به ندای امامی جواب دادند که فرمود "اگر امروز در سوریه و عراق با تکفیری ها مبارزه نکنیم باید در همدان و کرمانشاه به مصاف دشمن خونخوار برویم." به ...
سوغات فرنگ در سفره ایرانی/بابانوئل، مهمان ناخوانده شب چله امسال
این روزها این دگرگونی فرهنگی را می توان در ویترین مغازه های تبریز دید. بابانوئل یا پاپانوئل یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است. نام بابانوئل با جشن کریسمس آمیخته شده است. بابا نوئل عمدتاً یک پیرمرد چاق با ریش سفید بلند و لباس قرمز است. معمولاً او یک کیسه پر از هدیه به همراه دارد که در روز کریسمس یا شب قبل از آن، برای بچه ها می آورد. آن دسته از ...
آمار تکان دهنده ای از طلاق های عاطفی!
: در حال حاضر در خانواده ها می بینیم که پدرها و مادرها به کرات با یکدیگر نزاع دارند، فرزندان حرف پدر و مادر را گوش نمی دهند و اینها همان چراهایی است که همه ما باید سعی کنیم به آنها پاسخ دهیم، چون خانواده مهم ترین رکن جامعه است. به گزارش ایسنا، درخشنده تصریح کرد: فرزندی که در خانواده قدرتمندی از نظر عاطفی بزرگ شود به راحتی در برابر معضلات جامعه نه می گوید و آسان تسلیم نمی شود، چون گرمی امنیت روانی ...
تکلیف طلبه چیست؟ بالاخره باید با نظام همراهی کرد یا نه؟
سرمایه اصلی ما هستند و چندین سال نزد شما شاگردی می کنند، روشن کنید که معنای استقلال چیست؟ بعد از گذشت هزاروچندصدسال زحمات ائمه معصومین و زندان رفتن و شهادتشان و زحمات علمای بزرگ ما در تاریخ هزار ساله غیبت و زندان و تبعید و شهادت آن ها که برای حاکمیت اسلام بوده است، حالا بعد از این همه زحمات گذشتگان، امروز نظام ما که مولود حوزه است و از نظر بنده معجزه قرن است، آیا درست است که این گونه مورد بی مهری و ...
رسومات شب یلدا در چادگان
به گزارش بلاغ ، چادگانی ها برای یلدا احترام زیادی قائل بوده و به سبب این که سنت قدیمی است، به نقل از بیتوته از زمان قدیم تاکنون وجود داشته و با آداب و رسوم خاصی این شب را به پایان می رسانند. یلدا در زمان گذشته چادگان و روستا های همجوار در گذشته در این شب تمام افراد فامیل و همسایه ها به خانه بزرگ فامیل یعنی پدر بزرگ و مادر بزرگ ها میرفتند و در خانه آن ها دور هم پای کرسی که بر ...
پسرم وقت دلتنگی قاب عکس پدرش را بغل می کند
؟ برایتان سخت نبود؟ شویکلو: اول ازدواج به یک دوره شش ماهه در کرج رفت. سه ماهش را در تابستان رفته بود و 10 روز بعد از عروسی به ادامه دوره رفت و فقط پنجشنبه و جمعه ها می آمد. مدتی هم به ماموریت سردشت رفت، در همان ماموریت خیلی از شهادت صحبت می کرد و می گفت دعا کنید شهید شوم، همیشه در دعاهای نمازش از خدا می خواست مرگش را شهادت قرار دهد. تا زمانی که در خانه کنار هم بودیم متوجه نبود حضورش نمی شدم اما ...
بهم گل دادند!
...> این بار به اتاق 4 تخته رفتم، از وضعیت پوشش و نحوه صحبت کردن دانشجویان با هم بگذریم. از روز قبل کمی سرماخوردگی داشتم و مدام درگیر آب ریزش بینی بودم؛ همه اش دلهره این را داشتم که هم اتاقی هایم از این وضعیت شاکی شوند و اعتراض کنند؛ مشغول صحبت شدیم که یکی از آنها در اتاق را بست و گفت بچه ها امنه ! پاکت سیگاری آوردند و داخل سیگارها را خالی کردند و مدام داشتم به این فکر می کردم چه فعل و ...
به دوربین نگاه کنید آقای فردوسی پور!
کردید رفتید آگهی. هرچه دلتان خواست تاختید. مسایل فوتبال همه را گفتم .من به خاطر اینکه مساله روشن شود فقط طارمی را می گویم. یک نکته ای را ابتدای کار بگویم برایتان همین جلسه اخیری آقای گرشاسبی اقای ذاکر وکیل محترم شرکت و اقای حسینی مدیر بین الملل ما که با ریزه اسپور حرف زدند گفت تمام مطالبی که در رسانه های ما نوشتاری یا شنیداری یا در فضای مجازیمنتشر شده است حتی این مطالبی که آقایان گفته بودند ما ...
زندگی نامه شهیدبپایی
بشریت است. پدر عزیزم امیدوارم که بعد از من همیشه به یاد خدا باشید. پدر جان اگر جنازه ام نیامد اصلاً ناراحت نشوید و فقط مادرم و دیگر اعضای خانواده ام را دلداری داده و به صبر و استقامت دعوت کنید. پدرجان در این لحظات آخر که نتوانستم با شما تماسی حاصل کنم خیلی عذر می خواهم. چونکه اصلاً امکانش نبود. فقط با این تکه جمله ی ناقص با شما خداحافظی می کنم. از طرف من به تمامی اهل خانواده خصوصاً به مادر شیرین تر از جانم سلام برسان و به آنها بگو همیشه در نمازها و دعاها منتظر دعای شما عزیزان هستم. منبع:باشگاه خبرنگاران ...
ما شهید ندادیم که یخچال بگیریم!
برمی گشت و برایم دست تکان می داد. تا آخر کوچه که پیچید و رفت. در شرایطی رفت که وضع زندگی مان اصلاً رو به راه نبود. اوضاع زندگی تان از چه جهتی مساعد نبود؟ یک خانه 50متری خریده بودیم که البته کامل نبود. تقریباً اوضاع سقف و خانه خراب بود. سه ماه می شد که به آنجا نقل مکان کرده بودیم که مسلم رفت. قبل از رفتن مسلم روی پشت بام پلاستیک کشید که برود و برگردد و تکمیلش کند، اما همان ایام بارندگی ...
پسته می شکنم تا خرج سالگرد شهیدم را جورکنم! / هیچ مسئولی حتی به درخانه ما نیامد
ناتوانی اش بهانه ترک تحصیلش شد. راستش را بخواهید اگر عوض نبود شاید سخت تر از اینها بر من و خانواده می گذشت. ستون خانه ام بود و عصای دست پدر. به مادر می گویم بااین شرایط سخت زندگی پس چطور عصای دستت را راهی میدان نبرد کردی؟ مادر می خندد و می گوید حامد بافنده را که می شناسید. عوض دوستی و رفاقت نزدیکی با حامد داشت. یک روز آمد و به من گفت مادر جان حامد می خواهد به سوریه برود. گفتم خب. گفت من هم ...
سوءاستفاده از کودکان فقط با 3 هزار تومان/ فروش و اجاره کودکان برای خدمات جنسی و کاری!
. پدر تعصبات عجیبی داشت و مثلا اجازه ی کوتاه کردن موی دخترانش را نمی داد ولو به قیمت مدرسه نرفتن شان تمام شود. مادر این دختربچه هم یک روز رفته بود و دیگر برنگشته بود و اصلا مشخص نبود کجاست و چه می کند. مازیارفر افزود: دخترک خواهر بزرگ تری داشت که برای این که زیر بار ازدواج اجباری که از سوی پدر به وی تحمیل می شد نرود، فرار کرده بود. در واقع خانواده و والدین به هیچ عنوان صلاحیت نگه داری ...
90 شب برنامه داشته باشی به پرت و پلا گویی می افتی
...> اشاره ای به طنز فخیم و فاخر داشتید. طنز فخیم یا طنز فاخر از نظر شما چه جور طنزی است؟ اولا طنز یک چیز ذاتی و موهبتی خدادادی است. بعضی ها این طور هستند، این ویژگی را با مدرسه و کلاس رفتن نمی شود یاد گرفت؛ ذاتی است، روحیه است، روحیه شوخ طبعی که باید تقویت و تربیت و درست هدایت شود. بسیاری از افرادی که طنز کار می کنند را بنده و بهروز خسروی در نوروز 72 به تلویزیون آوردیم؛ البته با کمک دوست ...