سایر منابع:
سایر خبرها
مردی که با آب داغ همسر بیمارش را به کشتن داد!
. برای جلب رضایت اولیای دم چکار کرده ای؟ من کسی را ندارم که دنبال کارهایم باشد. یک خانه تنها دارایی ام است. حاضرم آن را به اولیای دم بدهم تا مرا ببخشند. من فقط نگران رضا هستم. حاضرم همه زندگی ام را بدهم و فقط یک روز دیگر پسرم را در آغوش بگیرم و کنار او زندگی کنم.من حتی برای قصاص هم آماده ام، ولی می خواهم یک ساعت کنار پسرم باشم. اگر رضایت اولیای دم را جلب کنی و آزاد شوی چکار می کنی؟ تنها آرزویم این است که پسرم زندگی راحتی داشته باشد. در زندان شب و روز به آینده پسرم که حالا به سن بلوغ نزدیک است فکر می کنم. منبع: جام جم انتهای پیام/ ...
نزدیک ترین روایت از نفس کشیدن در اتمسفرِ سال 1357 +تصاویر
دراز کرد و دستش را بالا آورد و همان جا، لب پشت بام یا در هوا یا سر دیوار یا توی دالان آن دور ایستاد و من دستم را دراز کردم و هر چه سعی کردم دامن عبایش را بگیرم، دستم به دامن عبایش نمی رسید. او ایستاده بود و مرا نگاه میکرد. حرفی ولی نمیزد. فقط مرا نگاه میکرد و آهسته آهسته دستش را تکان میداد و شره های شال سبزش بر سرم و دست هایم نرم و آرام کشیده میشد و من با دو دست کشیده تا آمدم دستش را بگیرم، لطیف و ...
آموزش دقیق ماساژ پا با شیر!
اساس عشق در پاشویه باشد/ نه در اشک و نگاه و مویه باشد... به بهانه اظهارات جنجالی کارشناس امور خانواده تلویزیون در مرکز یزد. اگر داری تو عقل و دانش و هوش عزیز من بکن حرف مرا گوش چنانچه شوهر تو سرد گشته میان مردها نامرد گشته که دارد اعتنائی با تو کمتر جوابت را دهد ناجور با سر نه عشقی مانده و نه اشتیاقی ...
انسانیت له شده/ شب های سرد زمستان ، بی سرپناهی و شیشه!
حرف می زنین و میرید و میاین ولی کاری به هم ندارین رفتار می کنیم . فقط امنیت مالی نداریم و چشم به هم بزنیم پولمون و چیزامونو میدزدن . هوا هر دقیقه سردتر می شود، روی پا بند نیستم و زانو هایم از شدت سرما می لرزد و آن دستم که بیرون از جیب است از سوز سرما می سوزد . نگاه هایش طور عجیبی است . از آن دست نگاه هایی که در تمام این مدتی که با کارتن خواب ها و مصرف کننده ها مواجه شدم کمتر دیده ام ...
ترجیح می دهم که نه
کشورش از آمریکا به آلمان بازمی گردد. آلمان بعد از جنگ جهانی دوم در هرج و مرج سیاسی و اجتماعی فرو رفته است. او در راه آهن استخدام و مسئول کوپه خواب می شود. هم زمان با این اتفاق، به کاترینا نیز دل می بازد و رابطه ای عاشقانه بین آنان شکل می گیرد. اما آنچه عشق و رؤیا را احاطه کرده، سیاست است. همه جریان های سیاسی سودای قدرت در سر دارند. نازی ها برای نجات خود و بازماندن در قدرت و متفقین در کار پاک سازی ...
بهمن فرمان آرا و دغدغه هایش برای تمام بچه های ایران زمین/ بمانیم و بسازیم
یک شبکه و تلویزیون مردم را بنشانی، مدام هم فحش بدهی و اعلام برائت کنی از تمام زندگی ات. یا مدام مردم را دعوت کنی که به خیابان ها بروند، اعتراض کنند، ناامید باشند و... اما اینها فقط حرف زدن است و ادعای مردمداری و دغدغه برای مردم. چرا کسی نیست از اینها بپرسد شما برای این مردم چه کردید؟ بی بی سی فارسی یا من و تو و... شما برای این مردم چه کردید؟! اگر مویی از سر بچه های مردم کم شود، شما چه می کنید و ...
برف دسیسه گر و اعتدال گستران غافلگیر/ تخاصم از سر استیصال/ سرمقاله نویسی که دیگر بین ما نیست
آلمان بازمی گردد. آلمان بعد از جنگ جهانی دوم در هرج ومرج سیاسی و اجتماعی فرو رفته است. او در راه آهن استخدام و مسئول کوپه خواب می شود. هم زمان با این اتفاق، به کاترینا نیز دل می بازد و رابطه ای عاشقانه بین آنان شکل می گیرد. اما آنچه عشق و رؤیا را احاطه کرده، سیاست است. همه جریان های سیاسی سودای قدرت در سر دارند. نازی ها برای نجات خود و بازماندن در قدرت و متفقین در کار پاک سازی و سلطه کامل بر آلمان ...
برف توطئه گر و اعتدال گستران غافلگیر/ تخاصم از سر استیصال/ سرمقاله نویسی که دیگر بین ما نیست
مسئول کوپه خواب می شود. هم زمان با این اتفاق، به کاترینا نیز دل می بازد و ارتباطی عاشقانه بین آنان شکل می گیرد. اما آنچه عشق و رؤیا را احاطه کرده، سیاست است. همه جریانات سیاسی سودای قدرت در سر دارند. نازی ها برای رهایی خود و بازماندن در قدرت و متفقین در کار پاک سازی و سلطه کامل بر آلمان. لئو کوشش می نماید در این کشاکشِ قدرت، جانب کسی را نگیرد؛ نازی ها همسر آینده اش را می دزدند و از او قصد دارند با ...
مگرچشم تو دریاست روایتی از زندگی خانواده ای مجاهد/ مادر شهیدان جنیدی با صداقت خاطراتش را برایم گفت
زندگی می کند و با خاطرات فرزندان شهیدش روزگار سپری می کند. به بهانه خاطرات این مادر شهید سراغ جواد کلاته عربی نویسنده کتاب مگرچشم تو دریاست که نامزد بخش مسنتد نگاری در جایزه کتاب سال دفاع مقدس بود گفت وگو کردیم. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید. *چه شد که رفتید سمت نویسندگی؟ شروع کارم یک حوزه پژوهشی در رابطه با امام و انقلاب در سال 86 – 87 بود. ابتدا قرار نبود کتاب شود ...
شهید محمد جعفر سعیدی
جمهوری اسلامی امام خمینی و سلام بر شهدای گلگون کفن اسلام . خداوندا تو را شکر می گویم که دستم را گرفتی و از ظلمت به سوی نور هدایت کردی ، خداوندا مرا ببخش از گناهانی که در طول عمرم بر اثر پیروی از هواهای نفسانیم انجام داده ام . اگر چه می دانم بخشش و کرم تو بیش از گناهانم است ، خدایا در قرآن و روایات خوانده بودم که تو مشتری جان و خون کسانی هستی که از مال و فرزند و لذت های دنیوی می گذرند و به ...
حبّی که انسان را به تمام سعادت های عالم می رساند
بیهوده به او تهمت بزنم؟! گفتند: تو را می کشیم. گفت: بکشید. یعنی حبّ انسان را حرّ می کند و به قول امام راحل، او حرّ شد. این ها اثر همان حبّ است و اگر حبّ نبود، نمی شد. اگر این حبّ را بگیرند هم تمام است. اتّفاقاً یکی از کارهایی که دشمن دارد انجام می دهد، همین است. این که یک دیوانه ای در آن جا می گوید مسجد را بزنید و ...، همین حبّ را می خواهد از بین ببرد. حبّ که کمرنگ شد، همه چیز در وجود آن ...
شهاب حسینی و همسرش از زندگی شخصی خود می گویند
شهرزاد این روزها روی بورس است، به خصوص آقای شهاب حسینی با نقش قباد که داستان ترحم برانگیزی دارد. همیشه احساسات مردم جایی جلب می شود که روابط انسانی در میان است؛ نفرت، غم شادی و عشق همه در زندگی ما جاری اند و هر جا آینه ای از آن باشد ما را ناخودآگاه به سوی خود می کشد. شاید هم همه ما شهرزادی داریم که در اتمسفر او تمام این احساسات را تجربه می کنیم. شهاب حسینی هم با همه سوپراستار شدن و ...
به احمد اقا گفتم مرد حسابی من در این کشمکش از کجا عمامه و عبا پیدا کنم
همه اقشار مردم و دعوت همگان به وحدت کلمه، تاکید فرمودند: ما پیروزی مان وقتی است که دست تمام این اجانب از ممکتمان کوتاه شود و تمام ریشه های رژیم سلطنتی از این مرز و بوم بیرون برود . بعد از حرکت امام به سمت بهشت زهرا که در میان پرشکوه ترین استقبال تاریخ صورت گرفت، ما به منزل آیت الله موسوی اردبیلی رفتیم و با تماسهای تلفنی که از قبل هماهنگ کرده بودیم، حرکت امام را در این مسیر کنترل نمودیم ...
رقابت داغ 22 فیلم در 10 روز
در امیر که فیلمی در ژانر اجتماعی است، پشت دوربین نخستین فیلم خود ایستاد. بازیگران: میلاد کی مرام، هادی کاظمی، مصطفی قدیری، بهدخت ولیان، روشنک سه قلعه گی، وحید منافی، مهدی عامل هاشمی و سحر دولتشاهی. خلاصه داستان: یکی با کار، یکی با پول، یکی با زندگی، یکی هم با سیگار، همه خودشون رو میکشن. فقط راه هاشون فرق میکنه. حاشیه: به گفته کارگردان، بازیگران برای حضور در این فیلم، حدود 9 ماه ...
هنر بیان نبوی
ام ولی از تو فصیح تر ندیده ام، چه کسی تو را این هنر و ادب آموخت؟ پیامبر سخن(صلی الله علیه وآله) فرمود: خدایم آموخت و نیک آموخت. بزرگ ترین ویژگی هنر بیان نبوی آن است که در عین روانی و سادگی، مایه بهبود و کمال و صلاح انسانیت گشته است ؛ و بهترین عامل برای راهنمای افراد به جمال و کمال مطلوب و رها ساختن بی خبران از بند هواهای نفسانی در همه دوران هاست. مقدّمه در ظلمت کده ...
هزینه های کمیته استقبال از امام چگونه تأمین شد؟
که محمدرضا نام دارد از صحنه کنار برده اید... پیروزی ما وقتی است که دست تمام اجانب کوتاه شود و تمام ریشه های سلطنتی از این مرز و بوم بیرون برود . ایشان همچنین به همه وفاداران به رژیم پهلوی و کسانی که سعی در حفظ و نگهداری نظام سلطنتی داشتند هشدار دادند که اگر تسلیم ملت نشوند ملت شما را به جای خود خواهد نشاند. حرکت به سمت بهشت زهرا حرکت امام در انبوه جمعیت به طرف ...
مراسم افتتاحیه سی و ششمین جشنواره فجر/لحظه به لحظه
علی بگویم: تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول /آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل امید معلم نیز گفت: من نمیدانستم چطور بدون پدرم در این مراسم حضور یابم، اما اکنون با تمام وجود آرزو میکنم هیچ چیز وحدت خانواده بزرگ سینمای ایران را برهم نزند . سخنرانی سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی گفت: ماه بهمن برای ما ...
گزارش بازدید از خانواده شهیدان تیپ فاطمیون محمدرضا و صفرعلی سیفی
آمد و مرا با خودش به پارک برد. هرچه می گفتم خواب دیدی، قبول نمی کرد. می گفت: نه مامان، بابایم واقعا آمده بود! یک لحظه همه ساکت شدند و من تازه متوجه شدم که مادر شهید اصلا از پسرهایش برایمان نگفته است و فقط ساکت کنارمان نشسته است. از او خواهش کردم از پسرهایش برایمان بگوید. مادر دو شهید که چهره خندان و مهربانی داشت دو شهیدش را این گونه معرفی کرد: من پنج تا پسر دارم ...
مرا نگاه کن که تنومندانه در آستانه ی از پا در آمدنم
نامه ای دیگر از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی بانوی بسیار بزرگوار من! عجب سال هایی را می گذرانیم، عجب روزها و عجب ثانیه هایی را... و تو در چنین سال ها و ثانیه ها، چه غریب سرشار از استقامتی و صبور و سرسخت؛ تو که بارها گفته ام چون ساقه ی گل مینا ظریف و شکستنی هستی... مرا نگاه کن بانوی من، که تنومندانه در آستانه ی از پا در آمدنم ، و باز، در پیشگاه سال تازه از ...
ترس هایی که در سکرات و غمرات مرگ انسان را محاصره می کنند
می شود که دارد می میرد. عجب ماجرایی است این مردن و از دنیا رفتن؛ دارد می رود به برزخ و چقدر برنامه های تمام نشده در دنیا دارد. چقدر در اینجا تعلقات دارد که باید از همه اینها ببُرد در حالی که آمادگی برای آن طرف ندارد. چیزهایی باید آن طرف برای حیات برزخ می بُرد. ولی هیچ چیز نیاورده است. حضرت می فرماید: در این لحظه تمام بدنش سست می شود. یعنی قدرت هر کاری از او گرفته می شود و مرتباً در ...
حکایت دعای خیری که شیخ عبدالکریم را به مرجعیت شیعه رساند
دینداری و پرهیزکاری و بندگی من بکاهد. تو را به عزت و جلالت سوگند که این ناروایی را بر من روا مدار که تاب شرمساری در پیشگاه تو را ندارم. او سپس رو به من کرد و گفت: چیزی از عُمر من باقی نمانده است؛ وقتی که عبدالکریم آمد به او بگو همان خدایی که زمینه دیدار او را با من فراهم ساخت؛ به درخواست من نیز پاسخ گفت و مرگ مرا در این لحظه مقدر کرد؛ اگر زحمت غسل و کفن و دفن مرا بر خود هموار کند؛ ممنون او ...
شعرزادگان فرش های قرمز
های تو مروارید های سیاه ملیله دوزی شده اند پیشکش بی رؤیا زندگی کردگان ساکن دوزخ به رؤیایی ترین گوش ها. تو را پلک بر هم زدنی کافی ست تا تمام آفتاب گردان ها تا مسافران خسته در خواب بر برکه چون برگ های سرخ با باد دور و دورتر شوند ... تمام آفتاب گردان ها به تو تنها به تو لبخند می زنند. [کیکاووس یاکیده] ...
قصیده های برفی
.../تو فرود آی برف تازه سلام! می شود روزی را تصور کرد شاید نزدیک سال های 1342 یا سال 1357 یا... اصلا فرقی نمی کند، مهم این است که یکی از همان روزها، یک روز صبح که تمام شهر برف پوش است شاملو به سفیدی برف می نگرد و این غزل را که اتفاقا وزنی بسیار آشنا دارد (خوش خبر باشی ای نسیم شمال/مرحبا مرحبا تعال تعال!) می سراید با آهی از ته دل که ای کاش این برف سفید سیاهی های شهرش را پاک کند. آن چنان ...
آیت الله خامنه ای: خودم را برای اعدام هم آماده کرده بودم
چهره سگی که به خوابم آمده بود، روبرویم ایستاده است. [این قدر شباهت؟] به سرعت تصاویر خوابی که دیده بودم در ذهنم نقش بست. حمله سگ... گ. پارس شدید... ایستادنش... اذیت نکردنش. آرامش عجیبی بر من حاکم شد و به کلی آسوده شدم. یقین کردم این مرد نمی تواند مرا اذیت کند؛ و چنین هم شد. بازجویی ساعت ها به درازا کشید. تعداد آنها به هفت رسید. از همه طرف دوره ام کردند، ولی آسیبی به من نزدند. این بازجویی در جلسه های ...
از ایران تا بولیوی همراه با هیأت اعزامی جنبش عدالت خواه (بخش دوم)
نیافته بودند. چادر و پارک و خیابان و ... را تحمل می کردند فقط به خاطر این که بتوانند در این کنفرانس باشند. * سوژه عکس دیگران، مرا سوژه عکس خود کرده بود در آن آفتاب ملایم پاییزی، لباس های رنگارنگ مردم جلوه خاصی دارد. همه جا پر از رنگ است. لباس های رنگی، پرچم های رنگی. مردم محلی با همان لباس های سخت پوش و پر از جزئیات حاضر شده اند. برخی چیزی شبیه اسپند دود کرده اند و در میان ...
بازگرد ای گل پنهان شده در متن بهار(چشم به راه سپیده)
این زندگیم سود نبردم بی تو گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو محمدجواد پرچمی گناه شوق امروز خواب ماندم و فردا ندیدمت فردا به خویش آمدم امّا ندیدمت با من که جانماز شبم قهر کرده است چندین شب ست نیمه شب ها ندیدمت خواب و خیال غیر تو را بس که دیده ام یک شب تو را به خواب، به رؤیا ندیدمت دیدی گناه شوق مرا ...
کودک دو ساله ای که می گوید: خسته ام!
پدر من در کودکی هر وقت از کاری که من انجام می دادم راضی نبود می گفت: حمال! تو آخرش هیچ چی نمیشی! و من همه اینها را شنیده ام و همه این الفاظ در من ثبت و ضبط شده است و مترصد لحظه مساعدی هستم که من در آن لحظه شبیه سازی کنم و آن اندوخته هایی که در کشوهای ذهنی ام دارم در لحظه مناسب بیرون بکشم و به سمت کودک پرتاب کنم، بنابراین به عنوان یک پدر و مادر متعهد ببینید که در هر حسی که در زندگی تجربه می کنید به ...
مرد متاهلی کثیفی که با وعده ازدواج دختر مدرسه ای را به مکانی خلوت برد و به او تجاوز کرد
محضر خدا پنهان کرد. من که با رویای واهی ازدواج با صابر، اعتماد کاملی به او پیدا کرده بودم و او را دلباخته خود می دانستم، برای جلوگیری از آبروریزی و سرزنش اطرافیانم، ماجرای عشق خیابانی ام را از خانواده ام پنهان کردم ولی اکنون آن چنان رسوا شده ام که ... . دختر 17 ساله به نام سارا که تنها طی چند ماه دوستی خیابانی، همه هستی اش را از دست داده بود، در حالی که میان های های گریه، بریده بریده ...
مقابله با غاصبان فدک؛ به بهای شهادت در راه خدا
- بیدار کرد، و راه حق را به آن ها نشان داد. * سخن آخر در خاتمه باید گفت شهادت حضرت زهرا(س) زنگ بیدار باشی بود برای آن ها که قلبشان به عشق اسلام می طپید، و از آینده این آیین پاک بیمناک بودند، لذا باید همگان از حضرت زهرا(س) درس بگیریم و آن حضرت را الگوی زندگی خود قرار دهیم. خوشبختانه در جامعه اسلامی، عاشورای دومی به نام حضرت زهرا برپا شده و این ها همه به برکت انقلاب ...