سایر منابع:
سایر خبرها
خندید و رفت...
ترین روضه کدام است، می گفتم روضه حضرت زهرا (س) ولی از زمانی که محمدحسین را دیدم به نظرم سخت ترین روضه، روضه حضرت علی اکبر است. خیلی لحظه سختی بود. محمد حسین برای دفاع از مردم شهرش شهید شد. محمد حسین بصیرت داشت. فهمیده بود این کار افراد معمولی نیست. زمانی که برای این کار تدارک دیده و اتوبوس، سنگ و چوب و چماق همراه خودشان آورده بودند، یعنی برای این کار برنامه داشتند. شهادت محمد حسین برای ما شیرین است ...
پسرم را در قلب تهران به شیوه داعشی ها شهید کردند
می گفت دارد محرم می آید. بعد از شهادت محمدحسین جوانی که همان شب در هیئت حضرت زهرا (س) با محمدحسین آشنا شده بود به خانه ما آمد و برایم تعریف کرد: محمدحسین را در هیئت دیدم و همان شب با هم دوست شدیم. سینه زدن ها و حال و هوای محمدحسین من را به خودش جذب کرد و شیفته اش شدم. لباسش خیس عرق بود. ساعت 11 بود که دیدیم محمدحسین می خواهد از هیئت خارج شود، از محمدحسین پرسیدم: فردا شب هم می آیی؟ گفت: بله، ...
ظاهرم را نبین
؟ بدون چادر آن هم در قبرستان. بقیه هم نگاهی به من انداختند و چشم غره رفتند. من که جوابی نداشتم به آن زن بگویم. انگشتم را گذاشتم روی قبر و فاتحه ای خواندم. یکی از زن ها گفت: دختر می دانی این مرحوم خیلی حاجت می دهد. همین که می خواستم بلند شوم که بروم گفتم بله و اولین حاجت من این است که مردم زود قضاوت نکنند. به خیال خودشان حالا که من چادر سرم نکردم دین و ایمان هم ندارم. به خیال خودشان من اصلا خدا و ...
بی استادی، بی سوادی و بی تقوایی؛ سه آسیب مهم در عرصه مداحی - ماجرای شنیدنی اخلاص تاج نیشابوری و روضه ...
ولی کاردانی و خبرگی در مداحی جزو واجبات است . مداحی به من گفت باید چه کار کنم که مردم پای منبرم بسوزند؟ گفتم اول خودت بسوز تا مردم هم بسوزند، مثل هیزم می ماند، هیزم نه می سوزد و نه می سوزاند اما آتش اول خودش می سوزد و بعد می سوزاند؛ ما تا حالا چقدر در خلوت برای امام حسین (ع) سوخته ایم، اخلاص از همه چیز مهمتر است، گاهی در سالیان سال اخلاص به دست نمی آید و گاهی در یک لحظه به عنایت خدا و ائمه اطهار(ع ...
درد دل های مادر شهید حدادیان
به گزارش مشرق ، مادر جلیل القدر و پدر بزرگوار شهید در طول گفت وگو بارها ابراز می دارند که ما از شهادت محمدحسین خوشحالیم! آنها مفتخرند که محمدحسین در آماج شبهات و افکار و نحله های انحرافی، صراط مستقیم ایمان و ولایتمداری و سعادتمندی را انتخاب کرد و در این مسیر نورانی تا شهادت پیش رفت. تدارک برای آشوب پدر شهید می گوید آشوبگران از حدود 20 روز تا یک ماه قبل از غائله آن شب، اتوبوس ...
شهادت؛ ثمره رزق حلال/ آرزویی که محقق شد
. همان شب پسرم به من زنگ زد و به من گفت: بیا به مسجد سجاد ، من نیز به آنجا رفتم و خبر شهادتش را متوجه شدم. جواد دوست داشت همانند حضرت فاطمه(س) به شهادت برسد مادر شهید جهانی با اشاره به آرزوی به شهادت رسیدن پسرش، بیان کرد: وقتی از تلویزیون عکس های خانواده شهدا و به ویژه فلسطین را می دید، برای رفتن به سوریه بی قراری می کرد و می گفت: باید خیلی بی غیرت باشم که این جنایات را ببینم و ...
یک ماه و سه ستاره در دامن حضرت ام البنین(س)/ من میروم به شرطی که کنیز فرزندان حضرت زهرا(س) شوم
را اذیت می کرد. روزی گروهی بر سر این قبر آمدند و بسیار گریه کردند، بعد از رفتن آن ها بر سر این قبر آمدم و گفتم، معلوم است که تو آبرو داری، اگر میتوانی کاری انجام دهی، دختر مرا شفا بده، من هم تا عمر دارم هر شب برای کبوتران روی قبر تو گندم میریزم و زائرانت را اذیت نمیکنم. اما اگر خوب نشود، زائرانت را اذیت خواهم کرد، به خانه رفتم و دیدم بچه ای که 6 سال فلج بود با پاهای خودش راه میرفت. ...
اولویت زندگی آیت الله عبادی(ره) خدمت به خانواده های شهدا و محرومان بود
...: شهید عزیز پسر آن مرد بود و با هم برای یافتن پیکر شهیدش همراه شدیم، بعد از مدتی دوباره توپخانه دشمن شروع به فعالیت کرد و ناگزیر بودیم که به عقب بازگردیم. به پدر شهید گفتم که باید برگردیم دیگر امکان پیشروی وجود ندارد، با چشمان اشکبار دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت خدایا من این فرزند را در راه تو دادم، می خواستم که پیکرش را برای آرامش دل مادرش ببرم اما اگر اراده تو این است که مزاری ...
بیست خاطره شنیدنی از علمدار خمینی(ره) +تصاویر
سوزه؟ می خواستم مثلاً دل داریش بدم. گفتم اگه من جای تو بودم یه دقیقه هم نمی ایستادم این جا. گفت چی داری می گی؟ می خواستم دستشو ببوسم، روم نشد. 14-بی سیم چیم گفت حاج حسین بود. گفت فعلاً تو سنگرها باشید، آتششون یه کم بخوابه. بعد می رید جلو. گفتم چشم. بچه های گردان را فرستادم توی سنگرهاشان. نمی شد برای وضو رفت بیرون، تیمم می کردیم. زیر چشمی نگاهش می کردم. بلند شد رفت ...
شهید مدافع حرمی که حتی یک روز هم امر به معروف را ترک نکرد
...: خداوند متعال به من یک آرامشی داد که همان لحظه شنیدن خبر شهادت پسرم، سجده شکر کردم و گفتم: مهدی به آرزو و آرمان هایی که داشت، رسید. حرف مهدی برای دفاع این بود که وظیفه هر انسانی است که به داد مظلوم برسد. این حرف همیشگی اش بود. می گفت: اگر کسی به داد مظلوم نرسد، آن شخص نباید اسم خود را مسلمان بگذارد. وظیفه خود می دانست کارهایی که خدا فرموده را اجرا کند. بسیار امر به معروف می کرد، من ندیدم که روزی ...
بسته شعر ویژه وفات حضرت ام البنین (س)
بسازی پهلوان کربلایت را روزی تمام کهکشان بوی تو میگیرد از بس حسینی کرده ای عباس هایت را... * علی اکبر لطیفیان گفتم ام البنین، دلم پا شد گره هایی که داشتم وا شد مادر آب را صدا زدم و ... خشکسالم شبیه دریا شد سوره ی حمد نذر او کردیم گم شده داشتیم و پیدا شد با ادب بود و روی دامانش تا گل نازدانه ای جا شد ...
معرفی کتاب سرباز کوچک امام
سرگذشت شخصیت اصلی آن می پردازد. سرباز کوچک امام روایت خاطرات آزاده ی سرافراز آقای مهدی طحانیان است که سرکار خانم فاطمه دوست کامی(1) به عنوان نویسنده و پژوهشگر، آن را در هشت بخش و بیست و چهار فصل به رشته تحریر درآورده است؛ این کتاب حاصل سیصدوپنجاه ساعت مصاحبه نویسنده با راوی است؛ مصاحبه هایی که سه سال و در 163 جلسه به طول انجامید و انتشارات پیام آزادگان آن را به چاپ رساند. ...
خواب حضرت ام البنین(س) چگونه تعبیر شد؟
، خداوند پیش از اینکه به خانه زهرا (س) به عنوان همسری امیر المومنین (ع) رود، خوابی می بینند که آینده را به روشنی به آن نشان می دهد. 12 سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س)، علی ابن ابی طالب (ع) قصد ازدواج کرد و از برادر خود عقیل بن ابی طالب خواست تا زنی از نسل دلیرمردان عرب برای او انتخاب کنند. به همین دلیل برادرش در پاسخ گفت: با ام البنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان ...
نبود تا که ببیند چگونه حرمله ها زدند تیر، به چشمِ حسینی قمرش ...
گروه معارف - رجانیوز: امروز مصادف است با دوازدهم جمادی الثانی، شب رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها همسر بزرگوار امیرالمومنین علیه السلام و مادر حضرت عباس علیه السلام، بانویی که در میان شیعیان جایگاهی ویژه دارد و بواسطه معرفت بالا و ابراز ادبش به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام، اسوه ای شد برای شیعیان جهان . اگر شهادت هنر مردان خداست، پرورش چهار شهید کربلا در دامن یک مادر، هنرمندی ...
جوانترین فرمانده شهید دلفانی/ همانا برای دفاع از فرزند زهرا(س) راهی جبهه شدم
و غیره ... که امروز همه آن چیزها برای دنیای کفر قابل پرستش است، بله جبهه رفتن باید برای خدا باشد ، نماز جمعه باید برای خدا باشد ، کمک به جبهه و فقرا باید برای خدا باشد، حجاب باید برای خدا باشد و ... اگر به غیر رضای او باشد هیچ فایده ای ندارد حتی انسان مرتکب گناهی شده بجای ثواب. شهادت نامه خود را در حالی می نویسم که آتش دشمن مثل باران شدت دارد ولی خدا خودش گواه است که هراس به دل راه ...
افشاگری مدیرکل مطبوعات دولت اصلاحات در مورد پرونده زهرا کاظمی
...> من آن جلسه اول بار نخستی بود با آقای مرتضوی ملاقات کرده بودم. برخورد دوم من هم 21 تیرماه بود و بعد از آن هم دیگر آقای مرتضوی را ندیدم اما بعد که ایشان در نامه ای به آقای کروبی اظهار دروغ و کذب کرد و گفت این مصاحبه را خوشوقت به خواست خودش انجام داد. بعد من هم نامه ای به آقای کروبی نوشتم و در آن حقیقت را افشا کردم. بعد از آن نامه که من منتشر کردم، حدود دو یا سه هفته بعد آقای مرتضوی من را در حاشیه یک ...
خانواده بنی صدر، متولی املاک زاهدی در همدان بود/بقایی با ولایت فقیه مخالف بود
آن مقطع دکتر آیت عضو حزب جمهوری اسلامی بود. در این ارتباط با او ملاقات داشتید؟ خیر، ملاقات های ما در خارج از حزب و مثلاً در سخنرانی او در روزنامه اطلاعات بود. می رفتم ببینم درباره چه مسائلی با مردم صحبت می کند؟ او پس از انقلاب، اولین کسی بود که تمام قامت از آیت الله کاشانی طرفداری کرد. علاوه براین او اولین کسی هم بود که در تلویزیون از آیت الله کاشانی تجلیل کرد که بازتاب خوبی داشت. ...
همه مردان خانواده محمدی درجبهه بودند !
چه سبک زندگی را در پیش گرفته بودند؟ پدر و مادرم به رزق و روزی حلال بسیار اهمیت می دادند.مادرم 12 سال و پدرم 25سال داشتند که زندگی مشترکشان را در سال1324با هم آغاز کردند.مادرم اولین فرزندش حسین را در سن 13سالگی به دنیا آورد. پدر دامدار بود. مغازه لبنیاتی کوچکی داشت که محصولات دامی تولید خودش را در آن به فروش می رساند. مادر همیشه در کنار پدر بود، با اینکه سن و سال کمی داشت اما لحظه ای تنهایش ...
مادران و همسران شهدا، الگوهای صبر و ایثار جامعه/ عمری تلاش، شکیبایی و استقامت مدال افتخار مادران و ...
ربع تمام نشست پیشم،خواست بره گفتم، بیشتر بمون کجا میری، گفت: باید برم، کلاس دارم، منو محکم بغل کرد و بوسید و گفت: این گل ها را برای تو آورده ام و هدیه ها را برای دیگران، نگاه که کردم یک اتاق پر از گل برایم آورده بود، از خواب که بیدار شدم تا دو روز جای دستشو احساس می کردم. وی افزود: قرار بود با هم سه روز بریم مشهد اما کسی پیدا نشد که دخترمو نگه داره، بعد شهادتش که مشهد رفتم، هر لحظه ...
اصفهان| روایت دوچرخه سواری که به عشق شهدا 17000 کیلومتر را رکاب زد
دوچرخه سوار کجاست؟" مرا نشانش دادند، به طرفم آمد و اسمم را پرسید، وقتی که گفتم:"روح الله" منقلب شد، به زمین افتاد و 5 بار پای مرا بوسید. شرمنده شده بودم، با گریه و قسم دادن از او خواستم بلند شود. او با شنیدن نام من که هم نام پسرش بودم احساس خاصی پیدا کرده بود. وی ادامه داد: این خاطره را گفتم تا به اینجا برسم که بگویم خانواده روح الله از او تعریف می کنند که روح الله زمانی که می خواست به ...
گفتگو با روحانی اهل سنتی که پای تفحص شهدای شیعه جانباز شد
کردند کاوش کنیم. می خواستم یک نکته جالب عرض کنم که برادرگل محمدی فرمانده ما هم خودش شاهده قضیه بود. ما در منطقه ماووت عراق که رفتیم اغلب جاهایی که بچه ها شهید شدند الان تبدیل به باغ شده است .این خیلی مهم است که یک فردی شهید ما را در باغ خودش دفن کرده باشد.ما رفتیم آنجا با روحانی منطقه صحبت کردیم و اتفاقا عراقی ها هم به ما کمک کردند مردم روستا به ما کمک کردند، بعد ما به روحانی آنها گفتیم ...
من گِل می گیرم؛ پس هستم
توانند نفس به نفس کشورهای دیگر پیش بروند. توی ملاقات های تان در کشورهای دوست، پیشنهاد ساخت یک سریال در سال به شکل مشارکتی را مطرح کنید ما هم می توانیم کار کنیم. باید سینما و تلویزیون از این مرز بیرون برود. ایشان گفت آقای نجفی فکر خوبی است اما باید کار اصولی کنیم. که نتیجه اش شد شورای عالی سینما؟ بله؛ هشت ماه از این دیدار گذشت و آقای حسینی زنگ زدند که قرار است شورای عالی سینما ...
فقط، فقط و فقط می خواهیم ببریم
می کردم تا برسم ولی نمی شد. تا آماده می شدم یک جای دیگرم مصدوم می شد. خدا را شکر امسال شرایطم خوب شده است. وقتی این قدر تلاش می کردم، مطمئن بودم که این شرایط تمام می شود، بالاخره روزهای خوب هم خواهد رسید. قرار نبود من همیشه مصدوم شوم و هواداران از من ناراضی بمانند. به خاطر همین امسال با یک قرارداد پایین تر، ماندم. قراردادم نه در حد یک ملی پوش؛ که در حد یک بازیکن خوب لیگ برتری هم نیست. جدی؟ بله من ...
خوب است تواب ها درباره لاجوردی صحبت کنند/ یک چمدان پول بردند تا جنازه لاجوردی را بدزدند
زندانیان بازتر می شود البته بنده مدت کمی با ایشان در دادستانی بودم ولی در جریان امور قرار داشتم. مثلا یادم هست که یکی از اقدامات اولیه آقای لاجوردی، گسترش زندان اوین بود. زندان اوین قبلاً بسیار محدود بود، آنجا را بازسازی کرد و محلی را برای ملاقات های حضوری و خصوصی زندانیان با خانواده هایشان ساخت، چون خودش قبل از انقلاب در چند زندان حبس کشیده بود (قزل قلعه، عشرت آباد، قزل حصار ...
همه اسرار یک باریستای جهانی بودن
... بله همیشه هست. تصور می کنم من در قهوه غرق شده ام. کار کردن با کشاورزان قهوه و مرتبط شدن با آن ها را بسیار دوست دارم و این روزها بخش زیادی از زمانم صرف همین ارتباطات می شود. از سوی دیگر به طراحی ماشین های اسپرسوساز و کار کردن با برشته کاران قهوه نیز علاقمندم. همواره در پی این هستم که: کار بعدی و قدم بعدی چیست؟ نسبت به آن چه تا الان انجام داده ام مفتخر هستم، اما سعی می کنم همیشه خودم را با این ...
این فیلم اشکتان را درمی آورد!
همان لحظه ای که قدم ات را برای موفق برمی داری یکدفعه می افتی و همین باعث می شود که تو دیگر نترسی و پخته شوی. من الان با این روحیه در دهه 40 زندگی ام وقتی دیگر کشتی نمی گیرم چه کار کنم که برایم هیجان داشته باشد؟ من که نمی توانم بروم در اداره صبح تا شب پشت یک میز بنشینم. من یک ایرانی ام دو دسته مخاطب دارد یا آنهایی که فیلم را به خاطر قهرمان پروری اش خیلی دوست دارند یا آنهایی که بشدت به ...
دفاع با گریه از قتل پدر و مادر
به گزارش مشرق ، هر شب خواب مادرم را می بینم. من از شرم سرم پایین است، اما او دست محبت روی سرم می کشد و می گوید ناراحت نباش! این آخرین دفاع پسر نوجوانی است که برای فرار از نصیحت های پدر و مادرش با همدستی دوست نوجوانش آنها را به قتل رساند. دو متهم روز گذشته در جلسه محاکمه جزئیات بیشتری از حادثه را شرح دادند. بیشتر بخوانید: ارجاع عامل شهادت 3 مامور ناجا به شعبه 9 دادگاه کیفری ...
بهشتی به بهشت زوری معتقد نبود
...، آنچه من خواستم نشد، بنابراین من هم رهایش می کنم و به سراغ کارهای خودم می روم، کارهای فکری و تربیت نیرو براساس آن فکر، همان کاری که از قبل از انقلاب هم داشته، یا اینکه بگوید به هر حال این اتفاق افتاده، باید کاری کنیم که این حرکت کمترین آسیب را ببیند. در واقع اساس کار ایشان مبتنی بر اقتضائات و شرایط انقلاب بود؟ بله. به یک معنا بله. ولی باید توجه داشته باشیم که آقای بهشتی ...
ماجرای تحصن و آشپزخانه مستقل دراویش در پاسداران/جزئیات حمل سلاح توسط یک فرقه داعشی در تهران
گرم و سرد عجیبی به همراه خود داشتند. دهقانی: بله، همینطور است. آنها با انواع مختلف سلاح ها در آنجا تجمع کرده بودند، انواع مختلف اسلحه ها، درفش، شمشیر، چماق و سلاح های گرم و سرد همراه خود داشتند. *تجمع کنندگان پاسداران انواع سلاح های سرد و گرم به همراه خود داشتند علی رغم اینکه آنها مسلح بودند و هنجارشکنی کردند، قتل مرتکب شدند و مأموران نیروی انتظامی را به شهادت ...
زندگی، رخدادی سیاسی است
گذر زمان متحول می شود و به سمت مدرنیته می رود اما زیر ساخت ها تغییر نمی کند و به سبب آن ساختار های جن زده جامعه راه به جایی نمی برد و متلاشی می شود؛ این خلاصه رژه بر خاک پوک است. چیزی که سبب شد این رمان را بنویسم، می خواستم بگویم اگرچه رمان پیشین بر اساس باورداشت ها نوشته شده و یک کتاب تخیلی یا رئالیسم جادویی است، اما آن قدر نزدیک به واقعیت است که یکی از شخصیت های رمان می تواند به سراغ من بیاید و ...